تـــبـــرّی ( دشــمـن شـــناسـی ) آمریكا دشمن شماره 1 مردم محروم و مستضعف جهان است . حضرت امام خمینی (ره) درباره وبلاگ مطالب اخیر
آرشیو وبلاگ نویسندگان اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۶/۱۹ 7دستور بدون ضمانت برای مهار گرانی در طول ۵ ماه گذشته! آقای روحانی برای چندمین بار طی پنج ماه گذشته دستور کنترل قیمتها را صادر کرد.رئیسجمهور در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت، به وزارت صمت دستور داد آرامش را به بازار خودرو برگرداند. در این جلسه گزارشی از وضعیت بازار خودرو و نوسانات قیمت در روزهای اخیر ارائه شد و رئیس جمهور در این زمینه با بیان اینکه تلاش دولت همواره این بوده که با مدیریت و نظارت بر قیمت کالاها و خدمات، نوسانات بازار تحت تاثیر عوامل برونزا، زندگی مردم را تحت تاثیر قرار ندهد، تاکید کرد: وزارت صمت موظف است با اعمال نظارت دقیق و سریع ، آرامش را به بازار خودرو بازگردانده و مانع از آشفته کردن بازار توسط دلالان و سودجویان شود. دستور روحانی به وزارت صمت در حالی است که این وزارت از 4 ماه قبل به دلیل عصبانیت وی از رضا رحمانی و عزل ناگهانی وی، فاقد وزیر است و همین موضوع، موجب نابسامانی در مدیریت و نظارت وزارت صمت بر بازار شده است. اما دستور دیروز روحانی، اولین و آخرین دستور وی نیست. او 19 اردیبهشت 99 در گفتوگو با رضا رحمانی وزیر وقت صمت دستور داد سریعاً به افزایش قیمت خودرو رسیدگی شود. وی آن زمان گفته بود: «رسیدگی فوری به موضوع افزایش قیمت خودرو بسیار حائز اهمیت است. تاکنون ۲ بار در جلسات ستاد اقتصادی دولت این موضوع مورد بحث و بررسی قرار گرفته و بر ضرورت نظارت و کنترل دقیق بر قیمت خودرو تاکید شده است. افزایش قیمت خودرو به این شکل خلاف مصوبه ستاد اقتصادی دولت بوده و قابل پذیرش نیست و وزارت صمت موظف است سریعا برای کنترل این موضوع ورودکرده و با هرگونه اقدام متخلفانه در افزایش قیمت خودرو مقابله نماید.» روحانی یک هفته بعد (26 اردیبهشت) هم به مدرس خیابانی سرپرست وزارت صمت دستور داد بر قیمتها نظارت کند. وی به مدرس خیابانی گفته بود: «کنترل بازار و حمایت از مصرف کننده و ایجاد آرامش در فضای کسب و کار و مسیرشفاف میان تولیدکنندگان و مصرف کنندگان، مطالبات منطقی مردم، صاحبان کسب و کار و دولت است که ضروری است به جدیت در تحقق این اهداف اهتمام داشته باشید». رئیس جمهور به موضوع نابسامانی در بازار خودرو اشاره کرده و گفته بود: در همین راستا طبق یک برنامه ریزی روشن و شفاف که هم برای تولیدکنندگان خودرو و هم برای مردم کاملا آشکار و مشخص باشد، باید با حذف فضای دلالی و واسطه گری، خودرو با قیمت منطقی از تولید کننده به دست مصرف کننده برسد. روحانی تاکید کرد: به هیچ وجه از سوی مردم و مسئولان قابل تحمل نخواهد بود که با جهشهای غیرمنطقی و کاذب در بازار خودرو، خودروهای تولیدی کشوربا قیمتی گزاف به دست مردم برسد. آقای روحانی یک ماه بعد نیز (21 خرداد 99) در جلسه دولت به وزیر راه و شهرسازی برای مهار قیمت مسکن دستور داده و گفت: امروز شرایط مسکن و اجارهها با شاخصهای اقتصادی ما منطبق نیست. رئیس بانک مرکزی و وزیر مسکن و شهرسازی این موضوع را مدنظر قرار بدهند و برای مهار قیمت مسکن اقدام کنند تا فشار بر مردم را کاهش دهیم. البته پس از آن هم قیمت مسکن با تورم جدید مواجه شد به نحوی که فقط در یک ماه افزایش 27 درصدی را به واسطه جولان دلالان و کوتاهی 7 ساله دولت در تولید مسکن تجربه کرد. جالب این که دستور پرداخت کمک ودیعه مسکن نیز تقریباً عملی شده و ظاهراً از 2 میلیون ثبتنامی تنها چند صد نفر موفق به دریافت این کمک ودیعه شدهاند. رئیسجمهور دو روز بعد - 23 خرداد- در گفتوگو با مدرس خیابانی سرپرست وزارت صمت، دستور کنترل قیمت لوازم خانگی در بازار را صادر کرد. او بر ضرورت اجرای نظارت دقیق و اقدام عاجل و سریع برای ساماندهی قیمتها تأکید کرد. نوبت پنجم، دستور روحانی به وزیر راه و شهرسازی برای مقابله با معضل گرانی مسکن بود. روحانی روز جمعه 23 خرداد در گفتوگو با محمد اسلامی، ضمن شنیدن گزارش وی، از وزیر خواست طرحها و دستورالعملهای لازم برای حل معضل و کنترل قیمت مسکن را برای بررسی و تصویب و اجرا در جلسه روز یکشنبه بعد ستاد اقتصادی دولت ارائه کند. رئیسجمهور آن روز گفته بود: شایسته نیست که مردم در این شرایط دچار معضل مسکن و افزایش قیمت آن باشند و دولت مصمم است که با برنامه ریزی، این مشکل را به سرعت حلوفصل کند. نوبت ششم، 5 مرداد 99 بود که به گزارش همشهری، آقای روحانی در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی، مجدداً دستور مقابله با گرانی را صادر کرد و گفت: «عرضه کالاها به قیمت مناسب، برنامه اصلی دولت در کنار حمایت از تولید است. باید با اصلاح مسیر تولید، توزیع و تعریف فرایندها در این زنجیره، در روند تعیین قیمت کالاها شفاف سازی انجام گیرد. رئیس جمهور افزود: همه تولید کنندگان به ویژه دستگاههای دولتی موظف هستند فرایند قیمتگذاری و عرضه سریع و آسان کالاهای تولیدی به ویژه مواد اولیه را مشخص کرده و برای مقابله با معضل گرانی اقدامات موثر را انجام بدهند. افزایش قیمت درمورد کالاهایی که در بخش دولتی و عمومی غیر دولتی تولید میشود به هیچ عنوان قابل قبول نیست. با این اوصاف، دستور دیروز رئیسجمهور به وزارت صمت، حداقل هفتمین دستور وی ظرف 5 ماه گذشته است که متأسفانه به اعتبار عدم پیگیری عملیاتی، عدم انسجام در ستاد اقتصادی دولت و ارتکاب برخی رفتارهای متناقض یا سهلانگاری میدانی در نظارت، به نتیجه عملی در مهار و تثبیت قیمتها ختم نشده است. هانتر: دل خوش نکنید بایدن به برجام برنمیگردد همکار بنیاد کارنگی میگوید: ایران به دموکراتها و سیاستهای نامعلوم بایدن درباره برجام دل خوش نکند.شیرین هانتر که خود از حامیان برجام بوده، در «ریسپانسیبل استیت کرفت» نوشت: پس از خروج آمریکا از برجام، ایران ابتدا با آنچه «صبر استراتژیک» توصیف میکند، واکنش نشان داد و سعی کرد امضاکنندگان اروپایی برجام را متقاعد کند برای کاهش مشکلات اقتصادی و مالی ناشی از تحریمهای ایالات متحده راهی بیابند. دولت ایران حتی به ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، محتاطانه واکنش نشان داد. اما این استراتژی نتیجه نداد. از این رو، ایران برای ایجاد هزینه برای ایالات متحده، افزایش گام به گام سطح ذخایر اورانیوم غنیشده را آغاز کرد. بهرغم اینکه دولت ترامپ اظهارات و اقدامات ضدایرانی خود را افزایش داده، دموکراتها در انتقاد از سیاستهای او چندان واضح نبودهاند. انتقاد اصلی آنها این است که سیاستهای ترامپ هیچ تاثیری در سقوط دولت ایران یا وادار کردن آن به پذیرش خواستههای ایالات متحده یا متوقف کردن فعالیتهای ایران در خاورمیانه نداشتهاند. آنها از این مسئله ناراحت هستند که سیاستهای دولت ترامپ بیشتر از ایران، ایالات متحده را در سطح بینالمللی منزوی کردهاند. دموکراتها حتی پس از بحران کووید19 در ایران هم به هزینه انسانی تحریمهای آمریکا اشارهای نکردند. در مواردی که حرف از جزئیات شده، اظهارات مشاوران سیاست خارجی جو بایدن، به مواضع دولت ترامپ بسیار نزدیک بوده است. در رابطه با برجام، برخلاف انتظار عمومی مبنی بر پیوستن مجدد دولت بایدن به این توافق، خوانش دقیق اظهارات مشاوران بایدن چندان امیدبخش نیست. برای نمونه، تونی بلینکن، نامزد احتمالی سمت مشاور امنیت ملی بایدن، گفته ایالات متحده تنها پس از بازگشت ایران به تعهدات هستهای به برجام باز خواهد گشت. به علاوه، بلینکن به این مسئله اشاره کرده که در دوره توافق موقت همه تحریمها برجا خواهند ماند. احتمال موافقت ایران با چنین شرطی اندک است. با سابقهای که آمریکا در رابطه با برجام دارد، ایران بدون اطمینان از بازگشت آن به برجام و کاهش تحریمها، قدمهایی که در عقبنشینی از برجام برداشته است معکوس نخواهد کرد. بلینکن همچنین گفته ایالات متحده مذاکره درباره توافق طولانیتر و بهتر با ایران را خواستار است، اما توضیحی درباره منظور خود از واژه «بهتر» ارائه نداده. آیا منظور او این است که حق غنیسازی ایران را نفی کند؟ آیا منظور او این است که توافق جدید باید موشکهای ایران و فعالیتهای منطقهای آن را نیز تحت پوشش قرار دهد؟ اگر این تفسیر صحیح باشد، نمیتوان انتظار داشت در ریاستجمهوری بایدن پیشرفتی در حل اختلاف بین آمریکا و ایران حاصل شود. زمانی که دیپلماسی تنها برای اولتیماتوم استفاده شود، حتی اگر مودبانه و نرم باشد، باز هم شکست میخورد. در اظهارات بایدن هیچ نشانهای دال بر آمادگی یا تمایل او به سازش دیده نمیشود. یادآور میشود شیرین هانتر اخیرا گفته بود برجام، مرده و آمریکا و اروپا حق و قانون نمیشناسند. کیودو: آمریکا باعث شد میانجیگری ژاپن و فرانسه شکست بخورد یک
سال پس از سفر پُرسروصدا و بیخاصیت نخستوزیر ژاپن به ایران که بهعنوان
میانجیگری معروف شد، یک روزنامه ژاپنی فاش کرد پیشنهاد آبه شینزو در این
سفر به ایران، مبادله نفت با غلات آمریکایی بوده است!!روزنامه کیودو ژاپن نوشت: نخستوزیر این کشور در سفر سال گذشته خود به ایران پیشنهاد مبادله نفت با غلات تولید آمریکا را داده بود. این روزنامه ژاپنی به نقل از منابعی در دولت ژاپن نوشت: «آبه شینزو» در سفر ماه ژوئن سال 2019 به صورت رسمی به ایران این پیشنهاد را داد و تهران و واشنگتن در ابتدا واکنشی مثبت به این پیشنهاد داشتهاند. به نوشته کیودو، پیشنهاد آبه این بود که ژاپن ذرت و سویا تولیدشده در آمریکا را با ارزش چندین میلیارد دلار پس از تأیید واشنگتن به ایران ارسال کند و در ازای آن نفت دریافت کند که در این صورت بهدلیل عدم تراکنش پولی با تحریمهای آمریکا نیز روبهرو نمیشد. بر اساس این گزارش، اما این پیشنهاد برای ترغیب ایران به مذاکره دوباره با آمریکا بود اما ایران بر لغو تحریمها پیش از آغاز مذاکرات تأکید داشت. منابع دولتی ژاپن به کیودو گفتند که علت این شکست افزون بر بیاعتمادی موجود در ایران نسبت به آمریکا، سیاست نامنسجم دولت «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا در قبال ایران بود که به شکست میانجیگری توکیو منجر شد. بر این اساس، پیشنهاد آبه در سفر حسن روحانی رئیسجمهور اسلامی ایران به ژاپن در دسامبر (آذرماه) همان سال نیز مطرح شد، اما مشخص شد که توکیو قادر به کاستن از شکاف میان تهران و واشنگتن نیست. یک منبع در دولت ژاپن با اشاره به پیشنهاد مشابهی از سوی فرانسه برای ایجاد یک خط اعتباری 15 میلیارد دلاری برای ایران به کیودو گفت: هر دو پیشنهاد به خاطر عدم همکاری آمریکا بهرغم چراغ سبز اولیهای که این کشور نشان داد، با شکست روبهرو شد. یکبار کشف حجاب کردی و تمام شدی چرا باید دوبار برایت خرج کنند؟! رادیو
فردا میگوید پلیس ترکیه یکی از عناصر فراری ایرانی را به خاطر اقامت
غیرقانونی بازداشت کرده و ممکن است او را به ایران تحویل دهد.«مریم-ش» یکی از عناصر اجیر شدهای بود که در زمستان 96 اقدام به کشف حجاب کرد. او مدتی بازداشت بود و پس از آزادی از کشور خارج شد اما ظاهراً مدتی است در شهر دنیزلی بازداشت شده است. رادیو فردا میگوید پلیس ترکیه او و چند نفر دیگر را بازداشت کرده تا آنها را قربانی و دیپورت کند. پلیس میگوید: اقامت آنها غیرقانونی است. او 7 ماه قبل در ترکیه درخواست پناهندگی داد اما با این وجود مشکل اقامت غیرقانونی دارد. با این حساب احتمال صدور حکم ترک خاک ترکیه وجود دارد. وکیل وی میگوید: امیدواریم او به ایران بازگردانده نشود. بازداشت این خانم نگرانیهایی را درباره امنیت پناهجویان برانگیخته است. رضا پهلوی میگوید او نباید به سرکوبگران در ایران تحویل داده شود. فضاسازی رادیو فردا درحالی است که امثال این بازیچه اجارهای کمترین ارزشی برای ایران ندارد که بخواهد دنبال بازگرداندنشان باشد و همان بهتر است که ربع پهلوی و منافقین و مافیای پشت سر صدای آمریکا و رادیو فردا و بیبیسی، هزینههای نگهداری این مهره اجارهای بیخاصیت را بپردازند و او را در کنار بقیه فسیلهای متواری جا دهند. یادآوری میشود بسیاری از مهرههای یک بار مصرف که با هیاهوی فراوان از کشور گریختند بعدها با واسطهتراشی و التماس فراوان درخواست کردند به کشور بازگردند. برخی از عناصر فراری هم مورد آزارهای متعدد در مافیای سیاسی اپوزیسیون و شبکههای رسانهای زیر دست آنها قرار گرفته یا پس از چند نوبت استفاده، به دور انداخته شده و در تأمین مخارج اولیه غذا و محل سکونت به مشکلات عدیده گرفتار شدند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : یک گروه اطلاعاتی در آمریکا فاش کرد فشارهای سنگین واشنگتن به عمان برای عادی سازی روابط با اسرائیل و دوری از ایران ۱۳۹۹/۰۶/۱۹ «گروه
اطلاعاتی سوفان» از طرح جدید امارات و آمریکا علیه عمان خبر داد تا از
طریق فشار به مسقط، بتوانند این کشور را از تهران دور کرده و به سمت رژیم
صهیونیستی سوق دهند. عادی
سازی روابط رژیم صهیونیستی و امارات که اواخر مرداد ماه اتفاق افتاد،
باعث شد تلاشهای رژیم صهیونیستی و آمریکا برای ترغیب و تهدید دیگر کشورهای
عربی به عادی سازی روابط با اسرائیل تشدید شود. در این راستا، گروه اطلاعاتی «سوفان» در آمریکا (وابسته به «علی سوفان»، مأمور سابق افبیآی) از طرح «محمد بن زاید» ولیعهد ابوظبی، علیه «هیثم بن طارق» سلطان عمان، خبر داد. به گزارش این گروه، امارات یکی از بزرگترین سرمایهگذاران در عمان است، بن زاید به همراه دولت «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا، سلطان عمان را تحت فشارقراردادهاند تا روابط خود را با رژیم اسرائیل عادی کند. بنا بر گزارش گروه اطلاعاتی «سوفان»، ابوظبی بر این باور است که اگر عمان روابط خود را با رژیم صهیونیستی عادی کند، این مسئله میتواند به انزوای هر چه بیشتر قطر منجر شود. سوفان در ادامه خبر داد که امارات همچنین، از مسقط میخواهد که از ایران فاصله بگیرد. سوفان در عین حال، بعید دانسته است که این فشارها نتایج ملموسی داشته باشد. به گزارش این گروه، سلطان هیثم هیچگونه رفتاری نداشته که نشان دهد سیاست خود را در قبال ایران تغییر داده، بلکه «سیاست مسقط، همیشه مبتنی بر تماس با ایران است.» علاوهبر این، رژیم صهیونیستی به شایعه سازی برای تسریع فرایند عادی سازی روابط جهان عرب با اسرائیل نیز روی آورده است؛ در این راستا، کانال ۱۲ تلویزیون صهیونیستی سه شنبه گذشته مدعی شد که کشور «چاد» طی نامهای به سران تلآویو، اعلام کرد که طی یک سال آینده کنسولگری رسمیاش را در قدس راهاندازی خواهد کرد. به دنبال انتشار این خبر، دولت چاد هر گونه تصمیم برای افتتاح نمایندگی دیپلماتیک خود در قدس اشغالی را تکذیب کرد. چاد به عنوان یک کشور مسلمان آفریقایی، در سال ۱۹۷۲ روابط دیپلماتیک خود با رژیم صهیونیستی را قطع کرده بود. در سال ۲۰۱۹ نتانیاهو در سفری به چاد، ازسرگیری روابط دیپلماتیک با این کشور را اعلام کرد. زمان امضای توافق ننگین از سوی دیگر، خبرنگار شبکه 13 رژیم صهیونیستی خبر داد که مراسم امضای توافقنامه عادی سازی روابط میان تلآویو و ابوظبی، سهشنبه هفته آینده 15 سپتامبر (25 شهریور) در کاخ سفید برگزار خواهد شد. بر اساس گزارس رسانههای رژیم صهیونیستی، «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا، در مراسم امضای این توافقنامه، حضور خواهد داشت. شبکه 13 رژیم صهیونیستی چند روز پیش طی گزارشی اعلام کرده بود که آمریکا و اسرائیل در حال ادامه رایزنیها با دیگر کشورهای عربی، به ویژه بحرین و سودان، هستند تا پیش از امضای توافق سازش با امارات در واشنگتن، توافقی با این دو کشور حاصل شود. اما هنوز مشخص نیست که این موضوع امکانپذیر باشد. اگر تا آن تاریخ توافقهای دیگری حاصل نشود، انتظار میرود که کاخ سفید سفیران کشورهای عربی زیادی از جمله کشورهایی که روابط دیپلماتیک با رژیم صهیونیستی ندارند را دعوت کند تا نشان دهد که این توافق حمایت گسترده کشورهای عربی را با خود دارد. اختلاف امارات و اتحادیه عرب از سوی دیگر، یک مقام فلسطینی به پایگاه العربی الجدید، اعلام کرد که فلسطین دوشنبه طرحی را برای محکومیت عادی سازی روابط میان امارات و اسرائیل به دبیرخانه اتحادیه عرب ارائه کرده بود تا در نشست روز سه شنبه نمایندگان این اتحادیه جهت فراهم سازی مقدمات نشست چهارشنبه بررسی شود، اما نشد. وی گفت که این طرح سهشنبه نیز خارج از نشستهای رسمی میان اعضا بررسی شد و همین مسئله اعتراض و مخالفت امارات و بحرین را به همراه داشت و منجر شد که امارات تهدید به خروج از اتحادیه عرب بکند. این مقام فلسطینی ادامه داد، در همین راستا، امارات طرحی مخالف طرح فلسطین را ارائه کرده است که طبق آن، از توافق عادی سازی روابط میان ابوظبی و تلآویو استقبال میشود. این مقام فلسطینی همچنین افزود، فلسطین خواستار اضافه شدن بندی در جدول کاری اتحادیه عرب شده بود تا درخصوص مسئلهسازش بحث و بررسی شود، اما امارات و بحرین با گنجانده شدن چنین بندی مخالفت کرده و هیچ کشور عربی دیگر نیز از این طرح حمایت نکرد، بلکه دو کشور مراکش و موریتانی از بحرین و امارات جانبداری کردند. وی ادامه داد، برخی کشورهای عربی به فلسطینیها اعتراض کردهاند که نباید سبب بروز اختلاف در اتحادیه عرب شوند و مسئله فلسطین نباید عامل اختلاف در این اتحادیه شود. فشارهای سنگین آمریکا به دولتمردان لبنان برای قطع ارتباط با حزبالله معاون
وزیر خارجه آمریکا از پیشرفت تدریجی برای فراهم شدن شرایط مذاکرات مرزی
لبنان با رژیم صهیونیستی صحبت کرد و مجدداً تهدید کرد که واشنگتن
همکاریکنندگان با حزبالله را تحریم میکند. یک
سالی است که آمریکا از طریق لابی گسترده در اروپا، فشار بر مقاومتِ لبنان
را شدت بخشیده است. پیش از این، اروپا با تفکیک شاخه نظامی حزبالله از
شاخه نظامی آن، اجازه فعالیت به حزبالله را میداده است، اما از سال گذشته
آلمان شاخه سیاسی حزبالله را هم تروریستی خواند، تا فشار بر مقاومتِ
لبنان شدت بگیرد. بعدها سفیر آمریکا در برلین صریحاً گفت که آلمان پس از
فشار «دونالد ترامپ» رئیسجهور آمریکا بر برلین، این تصمیم را گرفته است.
حالا آمریکا خواستار این است که دیگر کشورهای اروپایی هم همان راهی را
بروند که آلمان رفته است.اما این فشار به تنهایی کافی نیست، ترامپ برای مقابله با حزبالله، به افزایش فشارها بر دولت لبنان نیز نیاز دارد، لبنانی که در آن، حزبالله یک گروه با پایگاه اجتماعی قوی و نفوذِ مشروع در ساختار سیاسی است. «دیوید شنکر» معاون وزیر خارجه آمریکا در امور خاور نزدیک، که اخیرا به لبنان سفر کرده بود، طی کنفرانسی تلفنی با روزنامهنگاران لبنانی، تهدید کرد: «تحریمها علیه مقامات لبنانی آغاز شده و ادامه دارد. این تحریمها باید پیامی به مقامات لبنانی باشد با این مفهوم، که هر کسی با حزبالله همکاری کند، تحریم خواهد شد.» به گزارش فارس، شنکر سپس خبر داد که آمریکا دو وزیر سابق لبنانی به نامهای «علی حسن خلیل» و «یوسف فینانوس» را به اتهام حمایت از حزبالله، را تحریم کرده است. البته او مسئله دیگری را نیز مطرح کرد و گفت: «من منتظر نهایی شدن توافقنامه چارچوب (در این زمینه) هستم تا شما بتوانید به همراه اسرائیلیها به سمت مذاکره درباره مرزهایتان پیش بروید. امیدوارم طی هفتههای آینده بتوانم به لبنان بازگردم و این توافق را امضا کنیم.» گفتنی است، بدون آنکه بخواهیم بر باطل بودنِ خواستههای آمریکا تأکید کنیم، باید به این بیاندیشیم که آمریکا خواستهای دارد که اجابتش ناممکن است؛ چراکه حزبالله پایگاه اجتماعی و مردمیِ مستحکمی دارد و از طریق مرسوم سیاسی وارد ساختار سیاسی این کشور شده و یکی از احزاب مشروع این کشور محسوب میشود. محال است با عزل نظر به این واقعیاتِ روشن، یک بخش از ساختار و مردمِ لبنان را نادیده گرفت. مسئله دیگر تحمیلِ مذاکره است. آیا تصمیم به مذاکره با دشمن صهیونیستی تصمیمی است که از دل مردمِ لبنان بیرون آمده؟! مذاکرهای که آمریکا تصمیمش را گرفته شرایط آن را هم مطابق منافع خود و همپیمانانش میچیند و چه همپیمانی از اسرائیل به آمریکا نزدیکتر است؟ آمریکا حالا این مذاکرات را به پیش میکشد و برای آن فشار میآورد، چراکه دولت لبنان در بدترین وضعیتِ اقتصادی است که به گفته رئیسجمهور آن بدتر از وضعیت جنگی است، آمریکا میخواهد با وعده کمک مالی از این «آبِ گلآلودِ اقتصادی»، «ماهیِ سیاسی» بگیرد. تخریب 400 خانه فلسطینی در قدس برای احداث یک خیابان به نام «آمریکا» رژیم
صهیونیستی در راستای ادامه سیاست یهودیسازی و اشغال قدس، قصد دارد
خیابانی به نام «آمریکا» را در این شهر احداث کند. این اقدام به تخریب 400
خانه میانجامد. به
گزارش فارس، رسانههای خبری دیروز از یک پروژه رژیم صهیونیستی در راستای
یهودیسازی قدس اشغالی خبر دادند. به گزارش روزنامه «الدستور»، در یک
کنفرانس مطبوعاتی که در قدس اشغالی برگزار شد، برخی مشارکتکنندگان گزارش
دادند خیابان «آمریکا» که رژیم صهیونیستی قصد احداث آن را دارد، به منظور
توسعه طرح یهودیسازی قدس صورت میگیرد و دهها خانه را در منطقه «جبل
المکبر» (جنوب شرق قدس) و دیگر مناطق این شهر را در معرض تخریب قرار
میدهد. سخنگویان این کنفرانس که مرکز فلسطینی «القدس للمساعده القانونیه و
الاجتماعیه» آن را برگزار کرد، پیشبینی کردند که تا ماه جولای
آینده(مرداد)، در پی اجرای این طرح، تنها ۴۰۰ خانه در جبل المکبر در معرض
تخریب قرار خواهد گرفت.
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : نشریه ایتالیایی منتشر کرد افشاگری بیسابقه از باندفساد و فحشای ترامپ و همسرش ۱۳۹۹/۰۶/۱۸ یک
پژوهشگر آمریکایی با انتشار گزارشی در نشریه ایتالیایی «ایلفاروسولموندو»
جزئیاتی از یک شبکه گسترده فساد و فحشا با مدیریت رئیسجمهور کنونی آمریکا و
همسرش را فاش کرده است. بازار
افشاگریها با نزدیک شدن به موعد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری 3
نوامبر(13 آبان) آمریکا داغ شده و دو نامزد جمهوری خواه و دموکرات با
استفاده از هر حربهای و به هر قیمتی! سعی در تقویت موضع خود و تضعیف جناح
رقیب دارند. بسیاری از کارشناسان معتقدند با توجه به تحولات اخیر و اظهارات
ترامپ و بایدن در مورد احتمال «تقلب» و بروز «جنگ داخلی»، این دور از
انتخابات در تاریخ آمریکا بیسابقه خواهد بود و ممکن است در صورتی که یکی
از دو طرف نتیجه را نپذیرد نهادهای قانونی این کشور نتوانند موضوع را
مسالمتآمیز حل و فصل کنند. در جدیدترین مورد از افشاگریها، «آدام دنتور» فعال اجتماعی و پژوهشگر آمریکایی در گزارشی که دوشنبه آن را در نشریه ایتالیایی «ایلفاروسولموندو» منتشر کرده، به جزئیاتی از شبکه گسترده فساد و فحشا با مدیریت «ملانیا و دونالد ترامپ» پرداخته است. در بخشی از این گزارش که خبرگزاری تسنیم به نقل از نور نیوز آن را منتشر کرده آمده: «تیم آمریکایی ترامپ - اپستین و تیم انگلیسی آندرو - مکسول برای آغاز یک کار حرفهای بینالمللی جهت میزبانی فساد اخلاقی ثروتمندان، نیاز به همکاری با یک برند جهانی داشتند. ترامپ که از افراد ثابت پارتیهای شبانه کازابلانکا در قصرها و عمارت خود در نیویورک بود، جان کازابلانکا مدیر یک شرکت ایتالیایی را برای همکاری برگزید و در سال 1991 با او یک توافق تجاری بهعنوان سرمایهگذار و داور مسابقات زیبایی الیت مدل امضاء کرد. با این توافق صنعت مدلینگ و صنعت فساد اروپا و آمریکا ادغام شدند و دسترسی سیاستمداران و ثروتمندان به این صنعت پنهان و بدون دردسر با دختران نوجوان و باکره را در پارتیهای ترامپ و اپستین ممکن ساخت که با استقبال هم روبهرو شد، حتی «بیل کلینتون» رئیسجمهور سابق آمریکا و شاهزادههای کشورهای عربی هم در این پارتیها شرکت داشتند. ترامپ و اپستین برای پیشرفت کار در سالهای 91 و 92 مسابقات دختران مدل جوان را در هتل پلازا برگزار کردند. در این مسابقات مدلهای برتر که حاضر به همکاری با الیت مدل بودند، انتخاب شدند. این گزارش میافزاید: «این مسابقات یک دستاورد مهم داشت و مشخص کرد که دختران مدل شرق اروپا و آمریکای لاتین و بهویژه برزیل آمادگی بیشتری برای همکاری در این صنعت دارند، از آن پس الیت مدل کار خود را بهروی دختران نوجوان که از طریق برندهای مد و مجلههای مد در کشورهای اروپای شرقی شناسایی میشدند، متمرکز نمود.. ملانیا (همسر فعلی ترامپ) نیز در این جستوجوها میان دختران زیبای اروپای شرقی مورد توجه قرار گرفت. او که چهره ناشناختهای بود از طریق شخصی بهنام زامپولی به کازابلانکا و اپستین معرفی شد، از این پس برای بینالمللی شدن چهره ملانیا لازم بود که او در همکاری با برندهای معروف جهان در فرانسه و ایتالیا شهرت جهانی پیدا کند. در ادامه این گزارش میخوانیم: «مشکل اصلی ملانیا در سالهای اول اقامت در آمریکا هزینههای سنگین زندگی در نیویورک بود. او در سالهای 1995 تا 1997 از طریق چاپ عکسهای برهنه خود، بهویژه در جت شخصی ترامپ و اسکورت شدن برای برخی مشتریان اپستین، مخارج زندگی پرهزینه در نیویورک را تأمین میکرد تا اینکه در سال 99 چند اتفاق مهم روی داد. ترامپ که ملانیا را بهعنوان یکی از عروسکهای فاسد خود انتخاب کرده بود، از همسر دوم خود جدا شد و شرکت تی مدلز را بهامید گسترش امپراتوری دنیای مد راهاندازی کرد. این شرکت تحت مدیریت ترامپ و اپستین وارد این تجارت و خرید و فروش غیرقانونی دختران باکره و کودکان زیر سن قانونی به ثروتمندان شد. البته ترامپ با اینکه بعد از برگزاری مراسم تحلیفش در ژانویه 2016 قول داد که تی مدلز را تعطیل خواهد کرد، اما این آژانس برای خروج دختران مدل که اقامت غیرقانونی در آمریکا داشتند تا سال 2017 همچنان مشغول به کار بود». در پایان این گزارش آمده: «برای سرپوش گذاردن بر نقش ترامپ و ملانیا در باشگاه فساد اخلاقی، تاکنون اپستین (ظاهراً) خودکشی کرده، میفسود ناپدید شده، شاهزاده آندرو توسط دادستانی آمریکا احضار شده، مکسول بازداشت شده، دختر استیر سالاس و همسر قاضی فدرال ترور شده، 10 شکایت علیه ترامپ مسکوت مانده و وکلای ترامپ افشاگران بردگی جنسی ملانیا را یا تهدید کرده و یا با هزینه هنگفت به جمعآوری عکسهای لخت ملانیا پرداختهاند». هرج و مرج در پورتلند ازتحولات سیاسی داخل آمریکا نیز گزارش میرسد اوضاع در پورتلند ایالت اورگن همچنان بحرانی است. بر اساس گزارشها روز دوشنبه هواداران مسلح دونالد ترامپ در ایالت اورگون سوار بر خودروهای دارای پرچم آمریکا و تصاویر ترامپ از حومه پورتلند بهسوی شهر «سالِم» به رژه پرداختند و در نهایت با پلیس و مخالفان تبعیض نژادی درگیر شدند.گفته میشود چندین نفر از طرفداران ترامپ توسط نیروهای پلیس دستگیر شدهاند. این تجمع بهبهانه روز کارگر در آمریکا برگزار شده بود. تصاویر منتشر شده هواداران ترامپ را نشان میدهد که در حال کتکزدن مخالفان نژادپرستی هستند. هواداران ترامپ در این رژه تحریکآمیز بهسوی مخالفان نژادپرستی و خشونت علیه سیاهپوستان گلولههای پینتبال شلیک کردند. هفته گذشته نیز طرفداران ترامپ کاروان مشابهی را در پورتلند بهراهانداختند که در نهایت به تیراندازی و مرگ یک نفر منجر شد. حمله ترامپ به سران پنتاگون رئیسجمهور آمریکا نیز به شدت از سران پنتاگون انتقاد و آنها را به جنگ افروزی متهم کرده است. سی ان ان در گزارشی در همین زمینه از قول ترامپ نوشته: «رهبران و مقامهای ارشد پنتاگون از من خوششان نمیآید و آنها کاری جز جنگ افروزی ندارند، این مسئله موجب خوشحالی مداوم شرکتهای اسلحه سازی و پیمانکاران نظامی خواهد شد». بر اساس این گزارش ترامپ در کنفرانس خبری در کاخ سفید
بار دیگر ادعا کرد که قضیه نشریه آتلانتیک یک فریب و دروغ بزرگ بوده است.
وی گفت: من نگفتم ارتش عاشق من است. من گفتم سربازان. با این حال، احتمالاً
سران و مقامهای ارشد پنتاگون عاشق من نیستند، چون آنها چیزی جز جنگ
نمیخواهند تا همه شرکتهایی که بمب هواپیما و چیزهای دیگر میسازند،
خوشحال باشند. راز تمرکز امارات بر جزیره سقطری محمدرضا کلهر امارات از همان زمان ورود به جنگ یمن در سال 94 بر خلاف عربستان بر جنوب یمن تمرکز کرد. عربستان سعی داشت با تمرکز بر شمال یمن مانع از قدرتگیری انصارالله شود اما برای امارات بنادر و جزایر یمنی اهمیت بیشتری داشتند. به همین دلیل بیشتر بنادر یمن در اشغال امارات است. امارات بهعنوان یک کشور تجاری نقش مهمیدر تجارت جنوب غرب آسیا دارد، از این منظر میکوشد با استفاده از نفوذ خود در منطقه از طرحهای توسعه دیگر بنادر کشورهای حاشیه خلیج فارس و اقیانوس هند جلوگیری کند. امارات سعی داشته تا بندرهای یمن از بندر عدن تا بندر المکلا و المخا را زیر سلطه خود داشته باشد. ابوظبی با این کار بهدنبال آن است که بندرهای یمن را تحت مدیریت و سلطه خود داشته باشد تا این بندرها در آینده هیچ خطر و تهدیدی برای بندر دبی بهعنوان بندر ترانزیتی در خلیج فارس ایجاد نکند. اکنون سلطه بر بنادر مهم یمن تقریباً در دست امارات است و حتی بنادر روبهروی سواحل یمن مانند بندرهای سومالی، جیبوتی و اریتره و خیلی از این کشورها نیز زیر نظر شرکتهای اماراتی عمل میکنند. در این میان، جزیره سقطری در دهانه خلیج عدن برای امارات اهمیت ویژهای دارد. مجمعالجزایر سقطری در جنوب یمن واقع شده است که در غرب اقیانوس هند، در دهانه خلیج عدن و بین دو قاره آسیا و آفریقا قرار دارد. سقطری عبارت است از مجموعه شش جزیره مشرف بر اقیانوس هند که در پایان سال 2013 و پیش از اینکه عبدربه هادی منصور دستور تبدیل این جزایر به استان سقطری را بدهد، از توابع استان حضرموت در شرق یمن بود و پس از این دستور مجموع این جزایر که مساحت آن بالغ بر سه هزار و 700 کیلومتر است به نام سقطری تغییر یافت. این جزیره نه تنها استراتژیک است، بلکه بهدلیل گونههای خاص گیاهی و جاذبههای طبیعی منحصر به فردش بسیار معروف است. مجمعالجزایر سقطری یک موقعیت استراتژیک مهم برای مسیر بابالمندب است. دولت امارات از اردیبهشت ۱۳۹۷ جزیره یمنی سقطری را اشغال کرده است. اشغال جزیره سقطری از سوی امارات در شرایطی است که کنترل آن پیش از آن در اختیار دولت مستعفی و فراری یمن به ریاست منصور هادی بود و کشور امارات هم بهعنوان یکی از اعضای ائتلاف عربی ظاهرا از این دولت حمایت میکرد. اقدامات امارات از زمان اشغال این جزیره انگیزه توسعهطلبانه و چشمداشت اقتصادی و ژئوپلیتیکی این کشور به این جزیره استراتژیک را نشان میدهد. جزیره سقطری نه تنها برای امارات که برای رژیم صهیونیستی نیز مهم و راهبردی است. از زمان توافق عادیسازی امارات و اسرائیل نیز همکاری این دو در مورد اشغال سقطری بیشتر شده است. روزنامه رأیالیوم در گزارشی با اشاره به اهمیت جنوب یمن برای رژیم صهیونیستی نوشت، سران رژیم صهیونیستی میزان توجه خود را به جزیره سقطری واقع در جنوب یمن و آمادگی برای اعطای کمک به دشمنان نیروهای حوثی در این کشور نشان دادهاند. طبق این گزارش، صهیونیستها همواره از این نکته میترسند که ایران نفوذ خود را در یمن گسترش دهد. سرویسهای امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی نسبت به حضور امارات در جزیره سقطری و به دست گرفتن کنترل این جزیره ابراز خرسندی کردهاند. در 28 اوت گذشته پایگاه «ساوث فرانت» آمریکا که متخصص تحقیقات نظامی و راهبردی است اعلام کرد، امارات و اسرائیل در صدد ساخت پایگاههای نظامی و جاسوسی در سقطری هستند و به نقل از منابع عربی و فرانسوی که به نام آنان اشاره نکرد اعلام کرد، امارات و اسرائیل درصدد ایجاد زیرساختهای لازم برای جمعآوری اطلاعات جاسوسی نظامی در سقطری هستند. بنابر اعلام این منبع یک گروه از افسران اماراتی و اسرائیلی اخیراً راهی سقطری شدند و برخی مواضع را با هدف ایجاد پایگاههای نظامی مورد بررسی قرار دادند. امارات بهدنبال این است تا با اشغال جزیره سقطری در جنوب یمن به یک موقعیت ویژه و راهبردی در دهانه بابالمندب دست پیدا کند. این تنگه برای رژیم صهیونیستی بسیار حیاتی است و در صورت تسلط انقلابیون یمن بر این جزیره و تنگه، عملاً امنیت تجاری اسرائیل نیز با چالشهای زیادی مواجه خواهد شد. بنابراین امارات نه تنها بهدنبال تحقق اهداف خود در جنوب یمن است بلکه سعی دارد تا امنیت اسرائیل را نیز با اشغال سقطری تامین کند. تلاش آرامکو برای سرقت نفت سوریه با کمک موساد بر
اساس گزارش یک پایگاه خبری لبنانی، آمریکا و عربستان از طریق شرکت
«آرامکو»، برای سرقت نفت سوریه در شرق این کشور تلاش میکنند و دستگاه
اطلاعات رژِیم صهیونیستی نیز فعالیت خود را در این منطقه گسترش داده است. پایگاه
خبری «العهد» گزارش داد، شرکت نفتی آرامکو مستقیما وارد منطقه شرق سوریه
شده و فعالیت خود را با هدف استخراج نفت، آغاز کرده است. به گزارش خبرگزاری
فارس، در ارتباط با فعالیت شرکت آرامکو در شرق سوریه، میان مسئولان این
شرکت و نیروهای اشغالگر آمریکایی حاضر در منطقه، قرارداد امضا شده است.به گفته برخی از کارشناسان و تحلیلگران سوری، هدف از این قرارداد، رشوه دادن به سران برخی از عشایر این منطقه است همه تلاش واشنگتن و ریاض این است که برخی از عشایر سوری را به مشارکت در توطئه علیه منافع کشور خود وادارند. این تحلیلگران میگویند، آمریکا با دادن رشوه به عشایر، قصد دارد از آنها یک گروه نظامی همدست خود تشکیل دهد و سپس، با جریان مقاومتی که اخیرا در شرق سوریه است، مقابله کند. «حسام طالب» کارشناس سیاسی سوری، در این زمینه تأکید کرد، آمریکا و عربستان در حالی به این تلاش دست میزنند که همه چیز برای عشایر شرق سوریه مشخص شده و آنها توانستهاند چهره شبهنظامیان کُرد موسوم به «نیروهای دموکراتیک سوریه» را بر ملا کنند و به همه نشان دهند که این شبه نظامیان از حمایتهای آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی برخوردار هستند. این تحلیلگر سوری تصریح کرد که عربستان سعودی اکنون به همراه صهیونیستها در میادین نفتی «الجبسه» سوریه حضور دارند... در این منطقه، دفاتر اطلاعاتی رژیم صهیونیستی(موساد) مستقر بوده و صهیونیتها حتی پرچم اسرائیل را در کنار پرچم آمریکا نصب میکنند. به گفته طالب، هدف آمریکا و صهیونیستها، قاچاق نفت و یا سرقت آثار باستانی سوریه است. «عمار یوسف» یک تحلیلگر دیگر هم به پایگاه اینترنتی لبنانی« العهد »گفت، ریاض به همراه واشنگتن، از طریق شرکت آرامکو، در صدد سرقت نفت سوریه هستند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۶/۱۸ وقتی وزارت صمت بیثباتی دارد نمیتوان انتظار ثبات در بازار را داشت عضو اتاق بازرگانی تهران معتقد است بیثباتی در وزارت صمت، یک دلیل مهم بیثباتی در برخی بازارهاست.عباس آرگون به روزنامه آرمان گفت: ثبات مدیریت بحث بسیار مهمی است و متاسفانه در مدتی که از دوره مدیریت دولت دوازدهم گذشته عملا وزارت صمت که باید بخش عمدهای از اقتصاد یعنی تولید، واردات، صادرات و بازار را باید تنظیم کند، خودش از ثبات لازم برخوردار نبوده است و دیدیم که تا الان چهار نفر سکاندار این وزارتخانه شدند. زمانی که خود وزارت صنعت، معدن و تجارت از ثبات لازم برخوردار نیست قطعا به تنظیم بازار، تهیه مواد اولیه و صادرات و... آسیب میزند. این وضعیت در حالی رخ داده که ما در جنگ تمام عیار اقتصادی با شدیدترین تحریمها هستیم، از آن سمت شیوع کرونا را که پدیدهای منحصربهفرد در یک صد سال گذشته است را تجربه کردهایم که همه اقتصادهای جهانی را درگیر خودش کرده، در این شرایط ما به جای اینکه بتوانیم با موضوعاتی که حادث شده و میشود مقابله کرده و خودمان را با این حوادث تنظیم کنیم و برای عبور از آنها برنامهریزی داشته باشیم و راهی را پیش پای فعالان اقتصادی، تجار و بازرگانان و تولیدکنندگان قرار دهیم، با بلاتکلیفی وزارت صمت مواجه هستیم! وزارتخانهای با این اهمیت از اوایل اردیبهشت ماه با سرپرست به صورت سه ماهه اداره میشود و حالا هم که سرپرست جدیدی در این وزارتخانه مستقر شده آن هم در دولتی که در یکچهارم پایانی عمر مدیریتی خود قرار دارد، نیازمند ثبات مدیریتی بیشتری در این وزارتخانه هستیم. وی در پاسخ این سؤال که آیا سرپرست میتواند وزارتخانهای با این اهمیت را اداره کند؟، اظهار داشت: قطعا یک سرپرست نمیتواند آن اختیاراتی که وزیر دارد را داشته باشد و مانند وزیر تصمیمگیری کند، وقتی یک بلاتکلیفی در سطح یک وزارتخانه باشد عملا همین مشکل به سطوح پایینتر هم رسوخ پیدا میکند و آنها هم از این موضوع آسیب میبینند. ضمن اینکه فرد مدیر نمیداند برای ادامه مدیریت حضور دارد یا خیر. امسال سال جهش تولید است و نیازمند کارآمدی مدیریتی هستیم تا به روشهای مناسب تامین مالی کند و صادرات را افزایش دهد ولی با این شرایط کار بسیار سخت است. آرگون ادامه میدهد: قرار نیست سرپرست جدید سه ماه سرپرست بماند و باید در سریعترین زمان ممکن وزیر معرفی شود، بیثباتی در مدیریت پیامدهای متعددی دارد. یکی از آنها ناتوانی مدیران در برنامهریزیهای بلندمدت است، افزایش هزینههای ناشی از جابهجایی مدیران رخ میدهد یعنی فردی وارد و معاونی را تعیین میکند فرد بعدی تغییرات دیگری میدهد که اینها باعث افزایش هزینههای ناشی از جابهجایی مدیران میشود. در این شرایط بحث بیارزش شدن سیستمهای ارزشیابی مدیران و کارکنان و همچنین تردید در اتخاذ تصمیمهای کلان برای آینده بهوجود میآید. فردی که نمیداند سه ماه آینده هست یا نه، وزیر میشود یا نه، چطور باید برای آینده تصمیم بگیرد. اشراف به محیط و ایجاد انگیزه کاری بین کارکنان و مدیران زمان میبرد و افزایش هزینههای تصمیمات آنی و آزمون و خطا رخ میدهد. تهدید رشد مثبت بخش کشاورزی با بیتدبیری ارزی ضربه اخیر به بخش کشاورزی در حالی که این حوزه، بخش مثبت اقتصاد کشور بوده، سؤال برانگیز است.به نوشته روزنامه وطن امروز، اقتصاد ایران طی ۲ سال گذشته با رکود اقتصادی نسبتا شدیدی مواجه بوده است؛ با این حال نگاه بخشی به حوزههای مختلف اقتصاد بویژه در سال گذشته نشان میدهد بخش کشاورزی برخلاف مجموع رشد اقتصادی کشور که روندی منفی داشته است، از رشد مثبت برخوردار بوده و روند رو به رشدی داشته است، چنانکه بر اساس اعلام مرکز آمار ایران، نرخ رشد اقتصادی بخش کشاورزی در سال 98 مثبت 3 درصد بوده است. این در حالی است که بانک مرکزی در آماری جالب، رشد اقتصادی بخش کشاورزی در سال 98 را چیزی بیش از مثبت 8 درصد اعلام کرده است. از سوی دیگر بر اساس آمار اعلام شده از سوی گمرک ایران، صادرات محصولات کشاورزی در ۴ماهه اول سال جاری یک میلیارد و ۷۳۱ میلیون دلار بوده است که این میزان در مقایسه با مدت مشابه سال ۱۳۹۸، از لحاظ وزنی نزدیک به ۲۰ درصد و از لحاظ ارزش نیز نزدیک به ۶ درصد رشد داشته است. یعنی در شرایطی که تولید و صادرات همه بخشهای اقتصادی ما در ماههای ابتدایی سال جاری به دلیل شیوع ویروس کرونا با مشکلاتی مواجه بوده و علاوهبر تولید، صادرات بسیاری از کالاهای ایرانی نیز کاهش داشته است، بخش کشاورزی تنها بخشی در اقتصاد ایران بوده که روندی صعودی و رو به جلو را طی کرده است. اما در روزهای گذشته خبری منتشر شد که بر اساس آن قیمت برخی نهادههای کشاورزی مانند کودهای پایه و سموم شیمیایی که جزو لاینفک کشت محصولات کشاورزی بویژه محصولات استراتژیکی مانند جو و گندم است به دلیل حذف ارز ترجیحی قرار است در سال زراعی جدید با ارز نیمایی وارد کشور شود. این یعنی عملا ارز تخصیص داده شده برای واردات این نهادهها با افزایش 5 برابری مواجه خواهد بود. از آنجا که بخش قابل توجهی از کشاورزان دارای زمینهای خرد هستند، ممکن است به دلیل افزایش قیمت این نهادهها، توانایی کشت محصول برای این افراد مهیا نشود یا این افراد به واسطه افزایش هزینههای تولید، تمایلی برای کشت محصولات خود نداشته باشند. گفتنی است تولید محصولات استراتژیکی مانند گندم بشدت نیازمند این نهادهها بوده و ممکن است در صورت عدم حمایت دولت و عدم افزایش قیمت خرید تضمینی محصولات، از کاشت گندم منصرف شده و به سمت کاشت محصولاتی بروند که سود بیشتری را برای آنها تضمین کند. این در حالی است که برای مثال ما طی سالهای اخیر علاوهبر تولید چیزی حدود 11 تا 14 میلیون تن گندم در سال، همواره و در راستای تامین ذخایر استراتژیک کشور، گندم، برنج، جو و دیگر محصولات استراتژیک را وارد کشور کردهایم، از این رو طبیعتا کاهش تولید این محصولات به نوعی تهدید امنیت غذایی کشور بوده و در نهایت موجب میشود به جای تخصیص ارز به واردات مواد اولیه و نهادههای کشاورزی، این ارز برای واردات محصولات نهایی هزینه شود. راهکار این است که دولت نرخ ارز تخصیص یافته به نهادههای کشاورزی را تغییر نداده و این محصولات را از اولویتهای اصلی وارداتی کشور قرار دهد. نمره مردودی مردم به شورای شهر سیاستزده عملکرد سیاست زده و ناکارآمد شورای شهر تهران همان کارنامه دولت در ابعادی کوچکتر است.وبسایت الف در ارزیابی کارنامه سه سال شورای شهر تهران نوشت: در واپسین سال فعالیت شورای شهر پنجم تهران، حالا شاید بتوان قضاوتی بهتر و کارشناسی از کارنامه این شورا داشت. اعضای این شورا، مواضعی مشابه با دولت فعلی داشتند و همان ادبیات و شعارهای اصلاحطلبی، اعتدال، تدبیر و امید را تکرار کردند. حالا پس از گذشت سه سال، تحول مثبت و تغییر محسوسی در ساختارهای شهری پایتخت، حس نمیشود. حتی اگر به آمارها و برخی اظهارنظرهای خود اعضای شورای شهر نگاه کنیم، میبینیم که در طول سالهای اخیر، گشایش محسوسی در حل مشکلات و معضلات شهری پایتخت، ایجاد نشده است. چندی قبل محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران با صراحت اعلام کرد: «در طول سه سال اخیر حتی یک کیلومتر مترو در پایتخت ساخته نشده و در طول هفت سال گذشته نیز حتی یک دستگاه اتوبوس به ناوگان حمل و نقل عمومی پایتخت اضافه نشده است. حتی دستگاههای حفار مدرنی که برای کندن تونلهای مترو و ساختوسازه تونل در دوره گذشته از سوی خودم تأمین و به کشور وارد شده بود، الان سه سال است که بیکار افتاده است. در حالی که اصولاً ساخت تونل مترو بسیار کم هزینه است و مشکل مالی یا اجرایی ندارد. در هفت سال اخیر، حتی یک اتوبوس هم به تهران تحویل داده نشده است. عمر اتوبوسهای شرکت واحد از پنج سال به 11 سال افزایش پیدا کرده و تعداد آنها از حدود هفت هزار به پنج هزار دستگاه کاهش پیدا کرده است. شورای شهر باید بر عملکرد شهرداری نظارت داشته باشد و با تدوین قوانین و دستورالعملهای کارشناسی، مسیر توسعه خدمات شهری را هموار کند. شواهد نشان میدهدکه در این بخش نیز شورای شهر تهران نتوانسته است کارنامه نظارتی خوبی بر جای بگذارد. مدیران فعلی شهرداری از ابتدا هم جسارت و ریسکپذیری زیادی نداشتند. ما فقط میتوانیم در این سال آخر، شهرداری را تشویق کنیم و حتی هل دهیم که تحرک بیشتری داشته باشد.» تهران در طول سه سال گذشته با پسرفت جدی در حوزه حمل و نقل عمومی مواجه بوده، اما شورای شهر تهران بهجای نظارت جدی بر عملکرد شهرداری، نقش خود را در حد تشویقکننده شهرداری، پایین آورده است. اواخر پاییز سال گذشته بود که محمدرضا جوادی یگانه، معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران با اشاره به نظرسنجی جهاد دانشگاهی، اعلام کرده بود که نمره رضایت مردم شهر تهران از عملکرد شهرداری تهران حدود 11 درصد است که عدد خوبی نیست. حدود یک سال دیگر به پایان فعالیت شورای شهر پنجم تهران باقی مانده است. در این مدت باید منتظر ماند و دید که آیا در طول این یکسال، تحولی در افزایش دسترسی مردم به خدمات شهری اتفاق میافتد یا اینکه در بر همان پاشنه سه سال قبل خواهد چرخید؟ آنچه به تحلیل سایت الف باید افزود این نکته است که اعضای شورای شهر میل مفرطی به سیاسیکاری دارند، چنان که هنر آنها حذف نام برخی خیابانها و تغییر آنها به نام بازرگان و مصدق و برخی هنرپیشههای مسئلهدار بوده است. جانمی! یک کانال سرکاری دیگر! نشریات فاکتورکننده حباب برجام برای ملت ایران، همچنان در حال تحریفگری هستند.این طیف به بهانه سفر وزیر خارجه سوئیس به کشورمان مجددا تیترها و گزارشهای غیرواقعی را منتشر کردند. روزنامه آفتاب یزد بیآنکه توضیح دهد کانال مالی سوئیس در واقع تا حالا چه بوده، تیتر زد «کانال مالی سوئیس در آستانه جهش». و این در حالی است که همین روزنامه سال گذشته از رفتار توهینآمیز سفیر سوئیس در زمینه گرفتن عکس یادگاری با چند کارتی واردی فروخته شده به ایران انتقاد کرده بود. روزنامه ایران نیز ذیل تیتر بزرگ تصویر سوئیس از ایران نوشت: اصفهان، مروارید خاورمیانه است و کانال مالی ایجاد شده(!؟) باید گسترش یابد. روزنامه همشهری نیز برخلاف واقعیات تیتر زده «لایروبی کانال سوئیس!» و روزنامه سازندگی که سالهاست در رپرتاژ رفتن برای آمریکاییها، تیم دموکراتها و تیم ترامپ نمیشناسد، تیتر بزرگی زده با عنوان «آخرین میانجی» اما توضیح نداده که سوئیس چگونه میتواند درباره زیر پا گذاشته شدن تمام تعهدات برجامی آمریکا میانجیگری کند و حال آنکه آمریکا همه تحریمها را به علاوه تحریمهای جدید برگردانده است؟! شایان ذکر است رسانههای مذکور در دو سال اخیر پس از خروج آمریکا از توافق و ارتکاب انواع خباثتها، هرازچندگاه با آب و تاب تمام درباره میانجیگری فرانسه و ژاپن - که وجود خارجی نداشت - مینوشتند و حال آنکه این دولتها اولا هیچ اختیاری از خود نداشتند، ثانیا بیطرف نبودند، ثالثا تنها قرار بود نقش طعمه در تله آمریکا را ایفا کنند. عجیب و تلخ اینکه همین نشریات به روی خود نمیآورند که اتحادیه اروپا متعهد شده بود بهواسطه برجام در برابر تحریمها بایستد نه اینکه کانالهای بیمحتوایی مانند اسپیوی و اینستکس و کانال سوئیس(!!) را برای سرگرمی طرف ایرانی عرضه کند. جهان صنعت: دولت عملا به وظایف خود عمل نمیکند یک روزنامه اقتصادی حامی دولت میگوید: بسیاری از مردم معتقدند دولت در سال پایانی خود عملا انجام وظایف خود را رها کرده است.جهان صنعت با اشاره به نابسامانیهای اقتصادی مینویسد: کشورداری به سبک دولت تدبیر و امید، کار را از نارضایتی گذرانده و این تصور را ایجاد کرده که رشته کار از دست آقایان خارج شده است چرا که در غیر این صورت نباید شاهد این همه سردرگمی و بلاتکلیفی در موضوعات مختلف میبودیم. حرف فقط از مشکلات اقتصادی و معیشتی گسترده نیست. حرف از عدم تصمیمگیری دقیق و به موقع در موضوعات متعددی است که زندگی مردم را تحت تاثیر قرار داده است. از ماجرای برگزاری کنکور در شرایط کرونایی گرفته تا این وضعیت عجیب و غریبی که در چند روز گذشته زندگی همه خانوادههای دارای فرزند محصل را تحت تاثیر قرار داد! از بلاتکلیفی وزارت صمت گرفته تا ارائه ارز 4200 تومانی و فرش قرمزی که زیر پای تازه واردها به بازار سرمایه پهن شد و بخش عمده سرمایه آنان را به باد داد و موارد بیشمار دیگری که همه آنها حکایت از ناکارآمدی دولت دارد. ناکارآمدی دولت البته نتیجهای است که با یک نگاه خوشبینانه اتخاذ میشود. این در حالی است که بسیاری از مردم و البته کارشناسان بدبینتر بوده و گمان میکنند دولت دوازدهم در سال پایانی خود عملا دست از انجام وظیفه کشیده و تلاشی برای اداره صحیح و دقیق امور ندارد و صرفا با مداخلات گاه و بیگاه خود در موضوعات مختلف بر مشکلات موجود دامن میزند. گروه بدبینتری نیز هستند که وضعیت موجود را نه محصول ناکارآمدی و نه از دست از کار کشیدن میدانند. این گروه از تحلیلگران بر این باورند که دولت روحانی از همان ابتدا صرفا برای تامین منافع بخش کوچکی از جامعه که پایگاه اجتماعی این دولت به حساب میآیند، کوشیده و به وضعیت اکثریت مردم اهمیت نمیدهد. جهان صنعت همچنین به نقل از یک تحلیلگر نوشت: دوستان دولت حداقل حلقه مرکزی دولت کاملا میدانند که چه میکنند و وضعیت فعلی، وضعیت نامطلوبی برای آقای روحانی و اطرافیان او نیست. اتفاقا آنچنان که مایل هستند، کشور را اداره میکنند. حالا اگر اکثریت مردم از این شیوه اداره کشور راضی نیستند هم مشکل مردم است. «آقای روحانی در طول این هفت سال کشور را آن طور که مطلوب او و حلقه اطرافیانش بوده است، اداره کرده و علت نیز این است که هدف اولیه و اصلی او جلب رضایت پایگاه اجتماعی خودش بوده است. پایگاه اجتماعی آقای روحانی نیز یک مجموعه اقلیت دو، سه درصدی هستند. وقتی تقریبا همه حرکتهای دولت به خصوص در حوزه اقتصاد را آنالیز میکنیم، شاهدیم که دولت منافع این گروه دو، سه درصدی را به خوبی تامین کرده است؛ از دلالان بزرگ ارز تا واردکنندگان عمده و کسانی که به صورت انحصاری نبض تجارت را داشتند، تا کسانی که غولهای بازار مسکن بودهاند و ... اینها پایگاه اجتماعی آقای روحانی هستند و دولت در هفت سال گذشته به خوبی منافع آنان را تامین کرده و عملا دین خود را به این پایگاه ادا کرده است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : رهبر
شیعیان بحرین در واکنش به اقدام امارات و تمایل برخی کشورهای عربی به عادی
سازی روابط با رژیم صهیونیستی، تصریح کرد که این این عادی سازی، حرام و
اقدامی جنایتکارانه است. آیتالله
عیسی قاسم دیروز هشدار داد: عادی سازی، یک بلا و در تعارض با اصول اسلام
است، چراکه این اقدام به ائتلاف میان برخی کشورهای اسلامی با بزرگترین رهبر
شرارت، یعنی آمریکا و غده سرطانی صهیونیسم میانجامد و اقدامی علیه محور
مقاومت و امت اسلامی است. به گزارش ایسنا، وی تاکید کرد که عادی سازی، حرام و یک جنایت است. این مرجع دینی افزود: سکوت امت اسلام در قبال این عادی سازی، خیانت و جنایتی دیگر است. او اشاره کرد که رژیم صهیونیستی به سلطه بر امت اسلامی و خوار کردن آن، ادامه خواهد داد. پرونده خاشقجی بدون اشاره به بن سلمان، از سوی آلسعود مختومه اعلام شد دادستانی
سعودی بدون تحقیق از ولیعهد سعودی به عنوان عامل اصلی قتل جمال خاشقجی، از
بسته شدن پرونده این قتل در جنبه عمومی و خصوصی جرم خبر داد. جمال
خاشقجی روزنامه نگار منتقد سعودی مهرماه 97 در کنسولگری عربستان در
اسلامبول در ترکیه توسط عوامل سعودی سلاخی و تکه تکه و محمد بن سلمان
ولیعهد سعودی به عنوان عامل اصلی این قتل در رسانههای دنیا معرفی شد. اما
دلارهای این رژیم عصر حجری و حمایتهای دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا از
وی باعث شد تا وی مورد بازجویی و تحقیق بینالمللی قرار نگیرد. اکنون پس از
سه سال، همانطور که خیلیها پیشبینی کرده بودند، پرونده این جنایت
هولناک بدون تحقیق و بازجویی از عامل اصلی جنایت یعنی بن سلمان مختومه
اعلام شد. البته، کسانی که انتظار داشتند دادگاه رژیم آلسعود پای بن سلمان
را به میان بکشد، سادهلوح بودند.دادستانی سعودی روز دوشنبه با صدور احکامی در حق محکومان کذایی پرونده قتل «جمال خاشقجی» این پرونده را مختومه اعلام کرد. به نوشته العربیه، دادستانی سعودی با صدور این احکام، اعلام کرد که مسئله قتل جمال خاشقجی در دو جنبه خصوصی و عمومی جرم خاتمه یافته است؛ جنبه خصوصی که با عفو خانواده خاشقجی خاتمه یافت! و درخصوص جنبه عمومی جرم نیز پنج تن از محکومان هر کدام به ۲۰ سال زندان محکوم شدند و یک نفر نیز به هفت سال و دو نفر هم به ۱۰ سال زندان محکوم شدند. سخنگوی دادستان سعودی این احکام را نهایی و لازم الاجرا دانست. اما درخصوص احکام صادره درخصوص محکومان، بسیاری از محافل حقوق بشری «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی و سپس «سعود القحطانی» و «احمد عسیری» دو شخصیت نزدیک به بن سلمان را متهمان ردیف اول میدانند، سه فردی که تا کنون در هیچ دادگاهی حاضر نشدهاند.چندی پیش روزنامهای آمریکایی واشنگتن پست ضمن انتقاد از اقدامات دولت ترامپ در سنگانداری در پرونده رسیدگی به ترور جمال خاشقجی، نوشته بود که اسناد این ترور در دولت آینده میتواند سیاست خارجی آمریکا در قبال بنسلمان را تغییر دهد و بیشک نام وی در گزارش آتی کنگره خواهد آمد. اگنس کالامارد گزارشگر ویژه سازمان ملل در سلسله توئیتهایی درباره مختومه اعلام شدن پرونده قتل جمال خاشقجی اظهارنظر و اقدامات عربستان در قبال این پرونده را محکوم کرد و آن را «به سخره گرفتن عدالت» دانست. «خدیجه چنگیز» نامزد «جمال خاشقجی» نیز احکام صادر شده در ارتباط با پرونده نامزدش را «مسخره» خواند. مدیر ارتباطات دفتر ریاستجمهوری ترکیه هم ضمن تأکید بر تصمیم آنکارا برای ادامه تحقیقات درباره قتل «جمال خاشقجی» تصریح کرد که ریاض باید درباره مختومه اعلام کردن این پرونده پاسخگو باشد. سردبیر میدل ایست آی: بن سلمان به جنون عظمت مبتلا است سردبیر
میدل ایستآی در گزارشی با اشاره به سرکوبگریهای محمد بن سلمان برای
رسیدن به تاج و تخت گفت«او یک بیمار سیاسی است که به جنون عظمت مبتلا است». «دیوید
هرست» سردبیر «میدل ایست آی» روز دوشنبه در گزارشی نوشت «محمد بن سلمان»
ولیعهد سعودی دست به یک عملیات «پاکسازی» زده که اقدام اخیر او ضمن این
عملیات برکناری « شاهزاده فهد بن ترکی» رئیسائتلاف سعودی علیه یمن بوده
است. هرست خاطرنشان کرد که از زمان آغاز ولیعهدی بن سلمان حداقل پنج عملیات پاکسازی بزرگ و همچنین اعدامهای زیادی در عربستان آغاز شده که این اقدامات، علمای مسلمان را نیز در برگرفت و همچنین بیش از 300 بازرگان و اعضای خاندان سلطنتی در هتل « ریتز کارلتون» دستگیر شدند. وی تاکید کرد، محمد بن سلمان علاوهبر ایجاد کمپینی علیه فعالان حقوق بشر و زنان در عربستان، هفته گذشته « شاهزاده فهد بن ترکی» فرمانده نیروهای مشترک سعودی و پسرش را نیز برکنار کرد که این عملیات پاکسازی نشان میدهد بن سلمان به بیماری سیاسی مگالومانیا (جنون عظمت) و یا به عبارتی سندروم خودبزرگ بینی مبتلا شده است. دیوید هرست افزود که بن سلمان تمام علایم بیماری مگالومانیا را دارد؛ چرا که او پسر عموهای خود را دشمن میداند و سیاستش را درگیر اشتباهاتی کرد که امروز عربستان از نظر اقتصادی و نظامی ضعیفتر از هر زمان دیگری در تاریخ عربستان است.سردبیر میدل ایست آی معتقد است که بن سلمان به رقبایی که حق قانونی تاج و تخت پادشاهی را در عربستان دارند، توجه ویژهای دارد٬ چرا که نگران از دست دادن تاج و تخت پدرش است. در این گزارش آمده است که نتایج ناشی از عملیات پاکسازی بن سلمان مثبت نخواهد بود؛ چرا که ولیعهد باید یک مملکت پایدار را تحت کنترل خود قرار دهد، به ویژه در شرایطی که تحت فشار همپیمانان خود دونالد ترامپ و « جارد کوشنر» مشاور و داماد ترامپ برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی قرار دارد. هرست معتقد است که محمد بن سلمان احساس ناامنی میکند؛ چراکه او همواره درحال توطئهچینی و اتهامزنی و حمله است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : حمله پهپادی گسترده انصارالله به فرودگاه بینالمللی عربستان در «ابهاء» ۱۳۹۹/۰۶/۱۷ سخنگوی
ارتش یمن اعلام کرد که یگان پهپادی این کشور عملیات گستردهای علیه اهداف
نظامی و حساس عربستان در فرودگاه بینالمللی «ابها» در جنوب غرب این کشور
انجام داده است. انقلابیون
یمن دور جدیدی از حملات پهپادی و موشکی خود را علیه آلسعود شروع
کردهاند؛ در این مرحله، فرودگاه بینالمللی ابها مورد حمله قرار گرفت، چرا
که انصارالله یمن معتقد است عربستان از فرودگاههای جنوبی خود برای حمله
به یمن استفاده میکند. به گزارش فارس، سخنگوی ارتش یمن اعلام کرد که یگان پهپادی این کشور عملیات گستردهای علیه اهداف نظامی و حساس عربستان انجام داده است. سرتیپ یحیی سریع، شامگاه یکشنبه در توئیتی، با اعلام این عملیات نوشت: «نیروی هوایی ارتش با چند پهپاد، حمله گستردهای به مراکز نظامی و اهداف حیاتی در فرودگاه بینالمللی أبها انجام داده است». او این عملیات را «دقیق» خواند و گفت که این عملیات در پاسخ به تشدید حملات هوایی مداوم ائتلاف سعودی به یمن و محاصره این کشور از سوی ائتلاف مذکور صورت گرفته است. ائتلاف سعودی طی هفتههای اخیر دهها حمله هوایی به استانهای شمال غربی و استان صنعاء که در کنترل دولت نجات ملی است، انجام داده است و در این حملات شمار زیادی غیرنظامی کشته یا زخمی شدهاند. با این حال، ائتلاف عربی ضد یمن به رهبری عربستان مدعی شد، یک فروند پهپاد یمنی را رهگیری و ساقط کرده است. شبکه العربیه به نقل از «ترکی المالکی»، سخنگوی این ائتلاف شامگاه یکشنبه ادعا کرد که انصارالله این پهپاد را به سمت عربستان فرستاده بودند تا به مناطق مسکونی حمله کند. این ائتلاف مدعی شد که دولت نجات ملی یمن همچنان به «هدف قراردادن غیرنظامیان» ادامه میدهد و این ائتلاف در صدد است تواناییهای نظامی این دولت را تضعیف و نابود کند. ادعای رهگیری یک فروند پهپاد یمنی در حالی مطرح میشود که ارتش یمن از زبان سخنگوی خود، از عملیات دقیق پهپادی به مراکز نظامی و حساس عربستان در فرودگاه أبها خبر داده است. آمار جدید جنایتهای عربستان در یمن از سوی دیگر، یک نهاد حقوق بشر یمنی در گزارشی که روز دوشنبه منتشر شد، از کشته شدن ۶۱ نفر از اصحاب رسانه و مدافعان حقوق بشر در یمن در بازه زمانی ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ خبر داد. به گزارش خبرگزاری آلمان، این نهاد حقوق مدنی مستقر در ژنو با نام «سام» در گزارش خود گفت که بیش از 1586 مورد نقض علیه مدافعان حقوق بشر، سازمانهای جامعه مدنی، نهادهای رسانهای، خبرنگاران روزنامهها و فعالان رسانههای اجتماعی را ثبت کرده است. بر اساس این گزارش، این تخلفات شامل قتل، حمله فیزیکی، شکنجه تا حد مرگ، ناپدید شدن اجباری، بازداشت خودسرانه، محاکمه به دلیل ابزار عقیده و همچنین تخریب نهادهای رسانهای و دستکاری در محتوای آنها، غارت یا بستن آنها بود. سام، سال ۲۰۱۵ را تاریکترین سال برای رسانهها در یمن خواند و گفت: «در آن سال ۳۱۹ مورد تخلف و ۱۰ کشته ثبت شد و پس از آن سال ۲۰۱۷، ۳۰۰ مورد تخلف و سه مورد کشته ثبت شده است و سپس در سال ۲۰۱۶، که ۲۰۵ مورد تخلف و ۱۰ مورد کشته ثبت شده است و در سال ۲۰۱۸ سام ۱۳۵ مورد تخلف را رصد کرد و سال ۲۰۱۹ با ۱۳۴ مورد تخلف کمترین تخلف را ثبت کرد.» سام از جامعه بینالمللی خواست برای توقف فوری همه اشکال درگیری مسلحانه در یمن و تخلفات علیه مدافعان حقوق بشر و اصحاب رسانه فشارهای فوری اعمال کند و یک کمیته بینالمللی برای تحقیق درباره همه این تخلفات تشکیل دهد و عاملان آن را فورا مجازات کند. همچنین
مرکز حقوق بشر یمن که جنایات ائتلاف سعودی علیه کودکان یمنی را از سال
2015 رصد میکند دیروز اولین گزارش خود تحت عنوان «کودکی با رنگ خون و
رایحه مرگ» را منتشر کرد. بر اساس گزارش شبکه «المسیره»، در این گزارش آمده
است:« تعداد کودکان هدف گرفته شده به دست ائتلاف سعودی از سال ۲۰۱۵ تا
۲۰۲۰ به بیش از ۷۲۰۰ نفر رسیده است. ۳۴۶۸ کودک در حملات هوایی شهید و ۳۸۰۴
کودک مجروح شدهاند.» القدس العربی: امارات باخت، این کشور تبدیل به سیبل ایران میشود یک
روزنامه فرامنطقهای ضمن هشدار به سران امارات درباره پیامدهای امضای
توافق با رژیم صهیونیستی، تاکید کرد که ائتلاف ابوظبی با واشنگتن و
تلآویو، هیچ سودی برای امارات نخواهد داشت و این کشور را تبدیل به سیبل
ایران میکند. مایک
پمپئو وزیر خارجه آمریکا، یکشنبه گفتوگوی بین بنیامین نتانیاهو نخستوزیر
رژیم صهیونیستی، محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی و دونالد ترامپ رئیسجمهور
آمریکا را «لحظه تاریخی» خواند. پمپئو ادعا کرد که این لحظه باعث شد که
امارات و اسرائیل بر سر تشکیل «ائتلاف ضد ایران برای حمایت از خاک آمریکا و
خاورمیانه» به توافقی دست پیدا کنند. روزنامه القدس العربی به تحلیل این اظهارنظر پرداخت و نوشت، این اظهارات، با آنچه قبلا درباره «توافق صلح» بین امارات و صهیونیستها گفته میشد، تفاوت دارد؛ زیرا در ابتدا، امارات مدعی شد که این توافق برای «توقف الحاق اراضی فلسطین» توسط رژیم صهیونیستی صورت گرفته است، ولی تلآویو این ادعا را تکذیب کرد. به گزارش این روزنامه، پس از تکذیب تلآویو، گفته شد که هدف از این توافق، یک معامله سیاسی-نظامی بوده که ابوظبی از رهگذر آن بتواند به جنگندههای «اف-۳۵» آمریکا دست پیدا کند، ولی صهیونیستها این ادعا را نیز تکذیب کردند. بنا بر این گزارش، اما اظهار نظر پمپئو نشان میدهد که دیگر سخن از توافق صلح نیست، بلکه پای یک «ائتلاف سیاسی-نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران» در میان است تا به زعم مسئولان آمریکایی، از آمریکا حمایت شود و «خطر به سواحل این کشور» نرسد. القدس العربی در ادامه نوشت، واژه «ائتلاف» نشانگر نوع دیگری از روابط است که مشابه سایر توافقات موسوم به صلحی نیست که رژیم صهیونیستی با مصر، اردن و مسئولان فلسطینی حاصل کرده و نمیتوان آن را با روابط دیپلماتیک و اقتصادی تلآویو با هیچ کشور عربی دیگری مقایسه کرد. القدس العربی در توضیح این ائتلاف، مینویسد، یقینا امارات در این ائتلاف، در وضعیت طرفی قرار دارد که دستور میگیرد و نه در وضعیت طرفی که دستور دهنده است. لذا هدف، این است که امارات از «اراضی آمریکا» در برابر «خطر ایران» دفاع کند. اما آنچه درباره حمایت از خاورمیانه گفته شده، چیزی بیش از یک عبارت مسخره نیست که صرفا برای حمایت از رژیم صهیونیستی مطرح میشود. این روزنامه با طرح این پرسش که در این صورت، چگونه از اراضی امارات دفاع خواهد شد، تأکید کرد، به جز معاملات مربوط به جاسوسی، پولی و حملونقل، سایر مسائل به سود رژیم صهیونیستی خواهد بود؛ زیرا این رژیم، همچنان در راستای اشغال اراضی فلسطین حرکت میکند و خبر موثقی درباره قرارداد اف-۳۵ وجود ندارد. به گزارش القدس العربی، افزون بر آنچه گفته شد، چیزی نیز وجود ندارد که نشان دهد دولت آمریکا، برنامه خود را در جغرافیای کشورهای عربی تغییر داده باشد. در نتیجه، موقعیت امارات در این ائتلاف احتمالی علیه ایران، موقعیت طرفی است که متحمل ضربات میشود و بزرگترین بازنده خواهد بود؛ چرا که این کشور، در نزدیکترین فاصله توپخانه، کشتیهای جنگی و ارتش ایران قرار دارد. در پایان این گزارش آمده است: «ابوظبی میتواند خود را فریب دهد که قادر به دفاع از آمریکا و اسرائیل شده است، ولی نمیتواند شهروندان خود را که به سیاستهای احمقانه آن، دل خوش کردهاند، قانع کند که در صورت ورود به جنگ نیابتی یا اصلی، بتواند از خود دفاع کند». یک
مقام ارشد کویت گفت که دستگاه امنیتی این کشور یک توطئه خطرناک را خنثی و
شماری از نظامیان و مقامات مرتبط با آن را دستگیر کرده است. روزنامه
کویتی «القبس» به نقل از یک مقام ارشد امنیتی این کشور، که نامش را ذکر
نکرد، از کشف و خنثی سازی یک توطئه خطرناک علیه امنیت ملی کویت خبر داد.
این مقام کویتی گفت، ابتدا یکشنبه گذشته دو افسر،که مسئولیتهای حساسی را
داشتهاند، دستگیر شدند و دادستانی شروع به بازجویی مستقیم از آنها کرد.
اتهام این افراد، «خیانت به وطن» اعلام شده است. این مقام امنیتی افزود، دو
افسر مذکور اسناد و مدارک محرمانه مرتبط با امنیت ملی کویت را سال ۲۰۱۹ به
سرقت برده بودند.به گزارش فارس القبس» افزود، این دو افسر با شبکه
گستردهای کار میکردهاند که شامل تعدادی نظامی، نماینده پارلمان و افراد
با نفوذ بوده است و این افراد نیز اسناد بسیار مهمی را به خارج از کویت
منتقل کرده و با طرفهایی در لندن نیز مرتبط بودهاند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : در دیدار سید حسن نصرالله و اسماعیل هنیه: تقویت روابط حزبالله لبنان و حماس برای مقابله با رژیم صهیونیستی ۱۳۹۹/۰۶/۱۷ سخنگوی
جنبش حماس فلسطین، دیدار رئیسدفتر این جنبش با دبیرکل حزبالله لبنان را
موفق و در ادامه مسیر حماس برای تحکیم روابط با گروههای مقاومت و مقابله
با دشمن اسرائیلی دانست. «حازم
قاسم» سفر «اسماعیل هنیه» رئیسدفتر سیاسی حماس به لبنان را موفق و مفید
اعلام کرد و گفت، این سفر شامل دیدار با تمامی گروههای لبنان بوده است و
آنها از هنیه به خوبی استقبال کردهاند. وی ضمن اشاره به دیدار هنیه با سید
«حسن نصر الله»، دبیرکل حزبالله لبنان، تصریح کرد، این دیدار بیانگر
پیوندهای مشترک بین مقاومت لبنان و فلسطین است و مهمترین مورد در این
پیوندها، مقابله با دشمن اسرائیلی است. این مسئول حماس ادامه داد، دیدار با نصرالله موفق و در ادامه مسیر جنبش حماس برای تحکیم روابط با گروههای مقاومت در منطقه به منظور مقابله با طرح صهیونیسم و شکست آن است. به گزارش فارس، او ادامه داد، حماس از استقبال باشکوه آوارگان فلسطینی حاضر در اردوگاههای لبنان از سران این جنبش قدردانی میکند؛ استقبالی که «نشان میدهد تمامی اقشار ملت فلسطین، بر گزینه مقاومت اجماع نظر دارند.» گفتنی است، هنیه یکشنبه گذشته با رهبر حزبالله دیدار کرده است. البته، تاکنون درباره جزئیات این دیدار مذاکرات، چیزی منتشر نشده است. دیدار مذکور، اولین دیدار هنیه از لبنان بعد از سال 1993 است. دیدار او با نصرالله، آن هم مقارن با معامله قرن و افزایش فشارها بر جریان مقاومت، پیامی روشن به دشمن مشترک است. «انجمن
مخالف عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی» در امارات، قصد این کشور برای
افتتاح سفارت رژیم صهیونیستی در ابوظبی را به خنجر زدن از پشت توصیف کرد. از
زمانی که امارات از قصد خود برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی خبر
داده است، فعالان اجتماعی و سیاسی در این کشور به روشهای مختلف، عیله این
توافق موضع گرفته و آن را محکوم کردهاند. تشکیل انجمن مخالفت با عادی
سازی روابط، یکی از این روشها است. حال این انجمن نخستین بیانه رسمی خود
را صادر کرده است. به گزارش فارس، انجمن مخالف عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی در امارات به قصد این کشور برای افتتاح سفارت رژیم اسرائیل در ابوظبی اعتراض کرد. بر اساس گزارش «قدس پرس»، این انجمن از آغاز کار برای افتتاح سفارت رژیم صهیونیستی در قلب امارات طی ماههای آینده، به شدت ابراز تأسف و اعلام کرد:« این اقدام مانند خنجر زدن از پشت به ملت فلسطین است، ملتی که از تخلفات بدون توقف ارتش رژیم صهیونیستی در رنج است.» اعضای این انجمن را فرهنگیان و دانشگاهیان اماراتی تشکیل میدهند و هدف خود را افزایش بیداری میان مردم در قبال عادیسازی، اعلام کرده است. اما در راستای تداوم اشغالگریهای رژیم صهیونیستی، «بنی گانتس» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی طرح ساخت 5000 واحد صهیونیستنشین جدید در اراضی خصوصی فلسطینیها در کرانه باختری را تایید کرد. به نوشته روزنامه «جروزالمپست»، گانتس شامگاه یکشنبه طی نامهای به «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی، از او خواست شورای ساختوساز را تشکیل دهد تا این طرح در آنجا نیز تصویب و برای اجرا ابلاغ شود. بر این اساس، شورای ساختوساز شهرکهای صهیونیستی در کرانه باختری به مدت شش ماه است که تشکیل نشده و به همین دلیل بود که گفته میشد فعالیتهای شهرکسازی متوقف شده است. شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی در این باره گزارش داد که گانتس قصد دارد از شورای ساختوساز بخواهد احداث 5000 واحد مسکونی جدید در شهرکهایی از جمله «نوکدیم»، «بیت ایل»، «شیلوح»، و جنوب الخلیل را تصویب کند. ادعای صهیونیستها در ادامه روند آغاز شده با توافق عادیسازی روابط امارات و رژیم صهیونیستی، اکنون تلآویو مدعی است که کشورهای عربی دیگری نیز در صف امضای توافق مشابهی با اسرائیل هستند. شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی شامگاه یکشنبه به نقل از مقامات اسرائیلی گزارش داد: «لیست طولانی از کشورهای عربی در حال صف کشیدن برای عادیسازی روابط هستند و بحرین در صدر آنها قرار دارد». به نوشته پایگاه «عاروتصشوع» به نقل از این گزارش، دولت واشنگتن نیز در این روند دخیل بوده و مقامات آمریکایی تلاش میکنند با مشوقهایی مانند توافق اقتصادی، آنها را به امضای توافق عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی سوق دهند. بر این اساس، شبکه ۱۲ همچنین مدعی شد که عادیسازی روابط تلآویو با بحرین احتمالا بعد از مراسم امضای توافق امارات با رژیم صهیونیستی که قرار است طی هفتههای آتی در کاخ سفید برگزار شود، انجام میگیرد. پیشتر گزارش شده بود که «یوسی کوهن» رئیسسازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) با مقامات ارشد بحرینی در تماس نزدیک است تا توافق عادیسازی روابط را علنی کرده و هماهنگیهای لازم درباره صدور بیانیهای در این باره را به عمل آورد. درهمین راستا، پادشاه عرستان نیز در تماس تلفنی با ترامپ، بر حمایت از "طرح صلح عربی" برای حل اختلاف میان فلسطین و رژیم صهیونیستی تاکید کرد. ملک سلمان به ترامپ گفت، اگر کشور مستقل فلسطینی تاسیس نشود، روابط کشورش با اسرائیل عادی نخواهد شد. معاریو: بیمارستانهای اسرائیل در آستانه فروپاشی هستند مسئولان
درمانی رژیم صهیونیستی با هشدار درباره احتمال افزوده شدن شیوع آنفلوانزا
به همهگیری کنونی ویروس کرونا، اعتراف کردند که در حال حاضر هم
بیمارستانهای فلسطین اشغالی در آستانه فروپاشی هستند. با
صعودی شدن نمودار شمار ابتلای روزانه به ویروس کرونا در فلسطین اشغالی،
مسئولان درمانی و بهداشتی رژیم صهیونیستی درباره احتمال فروپاشی نظام سلامت
و بیمارستانهای این منطقه در پاییز و زمستان ابراز نگرانی میکنند. نشریه
عبریزبان «معاریو» دیروز(دوشنبه) در گزارشی در همین زمینه نوشت مسئولان
ارشد وزارت بهداشت تلآویو هشدار میدهند، بیمارستانهای اسرائیل هماکنون
نیز برای رفع و رجوع کردن بیماران رو به افزایش مبتلا به کرونا، در شرایط
بسیار وخیمی به سر میبرند و در صورت خطرناکتر شدن این بیماری، وضعیت بدتر
نیز میشود.بر این اساس، نگرانی صهیونیستها از این است که با فرا رسیدن فصل پاییز، شیوع ویروس آنفلوانزا نیز به این همهگیری کرونا اضافه شده و بار بیمارستانها و مراکز درمانی نسبت به هماکنون دو برابر شود شود. بر اساس این گزارش، مسئولان درمانی رژیم صهیونیستی هشدار میدهند اگر دو همهگیری ویروس کرونا و آنفلوانزا در فصلهای پاییز و زمستان ترکیب شود، بیمارستانها و نظام سلامت این رژیم دچار فروپاشی خواهند شد. .پنجشنبه هفته قبل بود که وزارت بهداشت رژیم صهیونیستی از ثبت بیشترین شمار مبتلای روزانه (۳۰۷۴ نفر) به ویروس کووید۱۹ خبر داده بود. بر اساس آمارهای اعلامی، در فلسطین اشغالی تا کنون ۱۳۱,۹۷۰ نفر به این بیماری مبتلا شده و ۱,۰۲۲ نفر نیز جان خود را بر اثر آن از دست دادهاند.چندی پیش نیز، «هزی لیوی» مدیرکل وزارت بهداشت رژیم صهیونیستی هشدار داد، در صورت رعایت نکردن مقررات بهداشتی، صدها نفر بر اثر ابتلا به ویروس کرونا جان خود را از دست میدهند نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۶/۱۷ دوره شورای شهر رو به پایان است لااقل یک استارت میزدید! شورای شهر تهران در حالی در آخرین سال فعالیت خود قرار گرفته که هنوز قطار حرکت و کار را روشن نکرده است.وطن امروز با اشاره به رکود فعالیتهای عمرانی شهری در شهرداری و شورای شهر تهران نوشت: قریب به یک سال است شهرداری تصمیم گرفته میانه پل کالج را جداسازی کند اما آنچه اتفاق افتاده، به بدترین شکل ممکن و بینظمترین حالت است. پلی با کمتر از 500 متر طول در مرکزیترین نقطه پررفت و آمدترین خیابان پایتخت که هر کس آن را ببیند با خود میگوید شهرداری برای حفظ آبرو و شکلکار هم که شده آنجا را تمیز و مرتب کار میکند اما شهرداری این را هم درست انجام نداده است. مسیرهای رفت و برگشت پل کالج را با انواع و اقسام بلوکهای سیمانی شکسته و قدیمی، بلوکهای پلاستیکی کوچک و بزرگ و جداکنندههای فلزی به شکل نامرتب و بدریخت از هم جدا کردهاند. شورای شهر و شهرداری تهران سوار بر قطار در انتهای دوره مدیریتی خود هستند، حال آنکه هنوز قطار را روشن نکردهاند و قدم از قدم برنداشتهاند. تا آنجا که خودانتقادیهای رئیسشورای شهر از وضعیتشان و نمرههای مردودی که در هر مصاحبه یا سخنرانی به خودشان میداد، صدای اعضای شورای شهر را درآورده بود و به جدالهای درونشورایی منجر شده بود. شهرداری در کارنامه بیش از 3 ساله خود ۳ مقطع را تجربه کرد؛ مقطعی که همه اتفاقات در شورای شهر به جدال و درگیری برای انتخاب یک شهردار ثابت صرف شد و در تمام این دوران پروژههای عمرانی و ساختوساز شهر رسما خوابیده بود. این دوره برای اصلاحطلبان تنها ۲ پرونده سیاسیکاری به جا گذاشت. تلاش برای شهرداری محمدعلی نجفی، که حتی استعلامات او نیز از نهادهای مربوط مثبت نبود، منجر به شهرداری کوتاهمدت و استعفای او شد؛ شهرداری که دست آخر با قتل همسر دومش پرونده خود را بست تا شلیکی به قلب اصلاحات کند. بعد از آن هم شاهد تلاش برای بر مسند نشاندن محسن افشانی در شهرداری (با اصرار بر نقض قانون عدم بهکارگیری بازنشستگان) بودیم که وی نیز خیلی زود کنار گذاشته شد. دست آخر هم کار به دست پیروز حناچی سپرده شد. در همه این مدت اما شورای شهری که با عملکرد سیاسی خود فرصت کار برای شهر و شهروندان تهرانی را از دست داده بود، دنبال عوض کردن نام خیابانها بود و با این کار ـ که آن هم با روکشی سیاسی انجام میشد - سعی داشت کار کردن را به مخاطب القا کند؛ این در حالی است که یک سال و نیم پس از به دست گرفتن شورای شهر، در روزنامه گزارشی از پروژههای خوابیده عمرانی شهرداری، از تکمیل نشدن انتهای اتوبان امام علی گرفته تا یک دوربرگردان ساده در تقاطع خیابان آفریقا و اتوبان مدرس منتشر کردیم که در همه این سیاسیبازیهای شهرداری آنچه قربانی میشد، رفاه اجتماعی و حقوق شهروندی ساکنان تهران بود. در حقیقت آنچه در این ۴ سال بر مبنای کوچک کردن و حداقلی کردن سیستم اداری در اداره شهر اتفاق افتاد به معنای واقعی رهاشدگی اداره شهر تهران بود. آنها پس از یک دوره پرکاری و مدیریت جهادی در شهرداری روی کار آمده بودند و مردم آنها را در مقایسه با آن دوره سنجه میکردند، حالا اما مردم به کارهای ساده و امور جاری شهری نیز قانعند اما متاسفانه این اتفاق نیز رخ نمیدهد! شرق: دولت مقصر اصلی افزایش نقدینگی و تورم است رقم نقدینگی به خاطر سوءمدیریت دولت احتمالا به 3 هزار هزار میلیارد تومان در پایان امسال میرسد.روزنامه شرق ضمن انتشار این پیشبینی مینویسد: بانک مرکزی به چاپخانه دولت تبدیل شده است. وحید شقاقی شهری، رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی گفت: در سال جاری ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار میلیارد تومان به حجم نقدینگی اضافه میشود و میزان نقدینگی با افزایش بیش از ۳۰ درصدی، به سه هزار هزار میلیارد تومان خواهد رسید. آنطور که شقاقی شهری میگوید افزایش این میزان نقدینگی به مفهوم تورم دستکم ۳۰ درصدی در سال آینده است. شقاقیشهری عنوان میکند: تامین کسری بودجه دولت از محل اوراق مشارکت بحث دیگری است. سال گذشته ۱۵ هزار میلیارد تومان (رقم چاپشده در بانک مرکزی) پول از تنخواه بانک مرکزی در اختیار دولت برای جبران کسری بودجه قرار گرفته است. امسال رشد پایه پولی کم نبوده است. از صندوق توسعه ملی یک میلیارد دلار برداشتهاند. اگرچه بهنظر میرسد برداشت از صندوق توسعه ملی با چاپ پول دو مقوله متفاوت باشد، اما رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی میگوید: با برداشت یک میلیارد دلار پول از صندوق توسعه ملی و تبدیل آن با دلار ۲۲ و ۲۳ هزار تومانی به ریال، نوعی رشد پایه پولی اتفاق میافتد و تفاوتی با چاپ پول نمیکند. شقاقیشهری با اشاره به انتشار نماگرهای اقتصادی در زمینه رشد پایه پولی بیان میکند: رشد پایه پولی سالانه بالای ۳۰ درصد است. وی درباره تبعات چاپ پول میگوید: یکی از مهمترین چالشهای اقتصاد، روشن بودن موتور رشد نقدینگی است. دولت در کنترل رشد نقدینگی موفق نبوده است. او اضافه میکند: در خرداد ۹۹ نسبت به خرداد ۹۸ رشد نقدینگی بالای ۳۴ درصد است. در فضایی که رشد اقتصادی منفی بوده و رکود گستردهای بر اقتصاد حاکم است، رشد نقدینگی به منزله پمپاژ تورم در اقتصاد است. آمارها نشان میدهد در سال جاری بیش از ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار میلیارد تومان به حجم نقدینگی اضافه خواهد شد. حجم نقدینگی سال ۹۸ چیزی حدود دو هزار و ۴۰۰ هزار میلیارد تومان بود. امسال برآوردها این است که حجم نقدینگی به بالای سه هزار هزار میلیارد تومان برسد. اینکه در کنترل رشد نقدینگی نتوانستیم موفق عمل کنیم، چند دلیل دارد؛ یکی از دلایل آن، بدهی دولت به نظام بانکی است. آمارها نشان میدهد همچنان بدهی دولت به سیستم بانکی در حال افزایش بوده و رشد شتابانی دارد. او اضافه میکند: زمانی، دولت برای پوشش کسری بودجه خود به سمت بانک مرکزی دست دراز و از این بانک استقراض میکرد، ولی در سالهای اخیر این مسیر را دور زده و نیاز خود را از نظام بانکی به روشها و طرق مختلف تامین میکند. به گفته شقاقیشهری، کاهش نرخ سود سپرده و تسهیلات و عدم موفقیت دولت در آن حوزه، به رشد نقدینگی دامن زده است. از نگاه او، یکی دیگر از علل رشد نقدینگی و عامل مهمتر برای این پدیده، ناترازی نظام بانکی است. بانکهای ما ناترازی بالایی دارند، بنابراین دست به خلق پول میزنند و این خلق پول بدون ضابطه، انضباط و نظارت، خود یکی از موتورهای رشد نقدینگی است. وزارت بیوزیر و تخته گاز قیمت خودرو به گزارش تابناک، ۲۲ اردیبهشت ماه سال جاری بود که رضا رحمانی توسط رئیسجمهور از راس وزارت صمت کنار گذاشته شد و حسین مدرس خیابانی بهعنوان سرپرست معرفی گردید. وی در ۲۴ ساعت دو معاون و یک مدیرکل وزارت صمت را برکنار کرد و در نهایت خودش نیز در ۲۲ مرداد ماه سال جاری از مجلس رای اعتماد نگرفت تا جعفر سرقینی بهعنوان سرپرست جدید انتخاب شود. اکنون وزارتخانهای که خود باید عامل ثبات بازارها از جمله بازار خودرو در این روزها باشد، خود گرفتار بیثباتی مدیریتی است! در چند ماه اخیر روند قیمت کالاهای اساسی صعودی بوده و برخی کالاها افزایش قیمت چشمگیری را داشتند. این افزایش قیمت چشمگیر را میتوان بهعنوان نمونه در بازار خودرو مشاهده کرد. بازار خودرو از ابتدای تابستان سال جاری، روند قیمتی صعودی را طی کرده و هرچه به انتهای فصل نزدیکتر میشویم قیمتها در این بازار نه تنها کاهشی نمیشود بلکه همچنان موج جدیدی از افزایش قیمت را نیز تجربه میکند. بررسی وضعیت قیمتها در بازار خودرو بیانگر آن است که طی یک هفته گذشته قیمت انواع خودروهای داخلی بین 5 تا 22 میلیون و قیمت خودروهای مونتاژی حدود ده میلیون تومان و قیمت خودروهای خارجی نیز نزدیک به 100 میلیون تومان افزایش یافتهاند. در حالی شاهد این بیثباتی قیمتها در بازارها و به خصوص در بازار خودرو هستیم که وزارتخانه متولی ساماندهی به این بخش نیز خود از چهار ماه پیش با بیثباتی مدیریتی روبهرو بوده است. در 22 اردیبهشت بود که رئیسجمهور ضمن برکناری وزیر صمت، حسین مدرس خیابانی را بهعنوان سرپرست برگزید. نکته جالب توجه در حکم انتصاب مدرس این بود که رئیسجمهور به موضوع ساماندهی قیمت بازار خودرو بهعنوان یکی از وظایف سرپرست جدید اشاره کرده بود. در این حکم آمده بود: انتظار دارد نظر به ضرورت توجه ویژه به جهش تولید، ضمن افزایش هماهنگی درون سازمانی و تعامل مؤثر با دستگاههای ذیربط اعم از بخش دولتی و غیردولتی و صرف تمام توان و وقت خود را نیز با بهرهگیری از ظرفیت مجموعه همکاران و آرای صاحبنظران نسبت به مدیریت بازار و تامین کالاهای اساسی، ساماندهی قیمت خودرو، رفع موانع تولید و تعمیق ساخت داخل، کمک به توسعه صادرات غیرنفتی و بهبود فضای کسبوکار اقدام نمایید. به هر صورت، مدرس خیابانی نتوانست رای اعتماد مجلس را کسب کند و روحانی طی حکمی«جعفر سرقینی» را بهعنوان سرپرست وزارت صمت منصوب کرد. اما اینبار دیگر در حکم سرقینی خبری از ساماندهی قیمت خودرو بهعنوان یکی از وظایف وی مطرح نشده بود. در سال جاری سه نفر با دیدگاههای متفاوت به صندلی وزارت صمت تکیه زدهاند. وزارتی که یکی از مهمترین وزارتخانهها در موضوع ثبات بخشی به بازارها به خصوص بازار خودرو است. قطعا هر یک از دو نفر اخیر که بهعنوان سرپرست به صندلی وزارتخانه صمت تکیه زدهاند معاونانی را عزل و نصب کردهاند که خود این موضوع میتواند باعث بیثباتی و عدم وجود برنامهریزی مدون برای حمایت از صنعت و تولید باشد. شش ماه از سال جهش تولید گذشته و سال 99 به نیمه راه رسیده است. کمتر از یک سال دیگر به پایان این عمر دولت باقی مانده است، آیا دولت نمیخواهد در معرفی وزیر پیشنهادی خود برای وزارت صمت تعجیل کند؟ تا کی باید مردم شاهد بیثباتی در بازارها باشند؟ یک سال و نیم تأخیر در اصلاح ساختار بودجه یک
روزنامه اقتصادی همسو با دولت تصریح کرد دولت، موضوع اصلاح ساختار بودجه
را به مدت یک سال و نیم به تأخیر انداخته است. دنیای اقتصاد با اشاره به
نابسامانیهای بودجه مینویسد: دولت برای جبران کسری بودجه نفتی، اگر
نمیخواست به منابع بانک مرکزی چنگ اندازد، چند گزینه مشخص پیش روی خود
داشت: 1- کاهش مخارج غیرالویتدار در بخشهای جاری و عمرانی (سیاست انقباضی
مالی) 2- کاهش فرار مالیاتی یا افزایش مالیات بر ثروت و دارایی (در شرایط
رکودی امکان افزایش سایر مالیاتها نیست) 3- افزایش فروش اوراق و استقراض
4- افزایش فروش داراییها.از گزینه اول، جز کاهش مخارج عمرانی به مثابه ضربهگیر تاریخی کسری بودجه، به نظر میرسید دولت برنامه مشخص دیگری در دستور کار نداشت، بلکه برخی وعدهها و تعهدات رئیس سازمان برنامه و بودجه، کاملا کسری بودجه را افزایش میداد. برنامه دقیقی در خصوص گزینه دوم نیز در دستور کار نبود، هرچند رشد میزان وصولی مالیات در اوایل سال جاری حاکی از فشار بر مودیان همیشگی مالیات بود اما هیچ لایحهای برای تاسیس پایههای مالیات بر ثروت، دارایی یا عایدی سرمایه از سوی دولت ارائه نشد. در خصوص گزینه سوم گرچه پایین بودن نرخهای سود در ماههای نخست سال (ناشی از رکود کرونا) این امکان را به دولت میداد که با سرعت بیشتری اوراق را منتشر کند، اما این گزینه به تدریج موجب افزایش نرخ سود میشد که در واقع نیز چنین شد. سقف اجرای این گزینه، نقطه آستانهای نرخ سود بود که پس از آن انتشار اوراق دیگر، منطق اقتصاد کلان و بودجهای نداشت. در خصوص گزینه چهارم نیز کندی واکنش دولت موجب شد فرصت طلایی اواخر سال 1398 و اوایل سال 1399 که بازار سرمایه کشش بالایی برای خرید داراییهای دولت داشت، از دست برود. در چنین مختصاتی شاید به نظر میرسید پیشفروش نفت (که در واقع صورت دیگری از استقراض مبتنی بر اوراق ABS بود) میتواند برای دولت یک مفر و گریزگاه تلقی شود. غیر از ابعاد اقتصاد سیاسی پیش خورکردن درآمدهای دولت بعد که بسیار مطرح شد و غیر از نامگذاری عجیب آن، این سیاست از جهات متعدد اقتصادی مورد نقد بود. مهمترین نکته اینکه طرح دولت، بین بازار واقعی و بازار اوراق کاملا سرگردان و در تردد بود. اولا اگر واقعا فروش نفت و میعانات در داخل مدنظر بود آنگاه باید مقدمات نهادی دیگری در دستور کار قرار میگرفت تا ابتدا بازارسازی داخلی و رگولاتوری مناسب آن ایجاد شود و همچنین در طرف تقاضا نیز پالایشگاهها واقعا در صف خرید قرار گیرند. اگر در سالهای گذشته وزارت نفت بر تکمیل مینی پالایشگاهها تمرکز میکرد یا حداقل مانعتراشی نمیکرد، پیشفروش نفت میتوانست یک خریدار بالقوه خوب داشته باشد که عبارت بود از همین مینی پالایشگاهها که البته بیشتر خوراک آنها، میعانات گازی است نه نفت خام. ثانیا اگر فقط بنا بود اوراق نفت عرضه شود و اتفاقی در بازار فیزیکال رخ ندهد (مشابه تجربه اوراق سلف موازی استاندارد که مدتهاست در کشور منتشر میشود) آنگاه باید بازار اوراق نفت با سررسیدهای متنوع وجود میداشت؛ به عبارت دیگر باید اوراق 3 ماهه، 6 ماهه و بالاتر در دسترس باشد نه اینکه یکباره اوراق با سررسید فقط دو ساله منتشر شود. به عبارت دیگر این بازارها باید ابتدا به صورت پایلوت در همین دوره دولت به سرانجام میرسید و سپس درباره توسعه آن و رفع ایرادها، تصمیمگیری شود. چنین اوراقی عملا تبدیل به بدون ریسکترین اوراق دولت میشد و نظام مدیریت بازار پولی را نیز تحت تاثیر قرار میداد. ثالثا از بعد اقتصاد سیاسی، برای دولتی که یک سال و نیم است دستور اصلاح ساختار بودجه را به تعویق انداخته و تقریبا اقدام مشهودی برای اصلاح نظام مالیاتی و مخارج دولت انجام نداده، بازکردن امکان پیشفروش نفت تنها به معنای به رسمیت شناختن تداوم وضعیت بدون اصلاح بودجه تا سال 1400 خواهد بود. ثمره این اوضاع، استمرار شکنندگی سیاست مالی خواهد بود. با لحاظ نکات سهگانه فوق باید گفت عرضه اوراق نفت، به لحاظ نهادی، طرحی آشفته است؛ مگر آنکه به حکم کوتاهنگری بخواهیم صرفا مسئله کسری بودجه امسال را کمی به تاخیر بیندازیم، البته باید دید به چه هزینهای؟ نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : در
ادامه حملات شهرداران و فرمانداران آمریکا به «دونالد ترامپ»، شهردار
سانفرانسیسکو نیز طی مصاحبهای رئیسجمهور این کشور را تروریست و دیکتاتور
خواند. به
نوشته خبرگزاری «اسپوتنیک»، «لاندن برید» در مصاحبهای گفت: «ما یک
رئیسجمهور تروریست داریم، ما دیکتاتوری داریم که کشور را میگرداند و
نانسی پلوسی رئیسمجلس نمایندگان در خط مقدم مبارزه با او ایستاده است،
گرچه نمیخواهم برای اتفاقی که افتاده، توجیهی بیاورم». منظور شهردار سانفرانسیسکو از اتفاق، مراجعه پلوسی به آرایشگاهی در این شهر، آن هم در حالی است که دموکراتهای آمریکا اصرار دارند کسبوکارهای کوچک باید بهخاطر شیوع ویروس کرونا تعطیل بمانند.او در پاسخ به سؤال خبرنگاری در این خصوص که چرا پلوسی بابت این اقدام خود، عذرخواهی نمیکند گفت:« من تنها مسئول کارهای خود هستم و نمیتوانم به دیگران بگویم چکار کنند.» بر اساس گزارشها در آمریکا، شمار مبتلایان به کرونا، از 6 میلیون و 400 هزار نفر عبور کرده و تعداد فوتیهای کرونا نیز به 192 هزار نفر رسیده است. گفتنی است،
ترامپ با شهرداران و فرمانداران دموکرات طی ماههای گذشته به شدت درگیر
بوده و بارها آنها را در توئیتر و سخنرانیهای خود، به بیکفایتی و
بیلیاقتی در اداره شهرها و ایالتهای آمریکا متهم کرده است. قابل توجه لیبرالهای داخلی! ترامپ رئیسجمهور صربستان را تحقیر کرد رفتار
تحقیرآمیز «دونالد ترامپ» با رئیسجمهور صربستان در کاخ سفید گویای این
واقعیت است که نگاه آمریکا به ارتباط با کشورهای دیگر نگاهی زورگویانه و
خارج از قواعد و عرفهای رایج در عرصه بینالملل است. این مسئله پاسخی به
تمام هواداران و حامیان «ارتباط با آمریکا به هرقیمتی» است. پیش از این
باراک اوباما نیز رفتار مشابه با نخستوزیر وقت عراق داشت...! صربستان
که عضو اتحادیه اروپا نیست، و متحد روسیه و چین محسوب میشود، تاکنون از
شناسایی کشور مستقل کوزوو خودداری کرده است. دونالد ترامپ رئیسجمهور
آمریکا در ماههای گذشته با هدف پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری و دستاورد
سازی در حوزه سیاست خارجی، تلاشهایی برای نزدیک کردن این دو کشور به
یکدیگر کرده بود. سرانجام توافق عادی سازی روابط این دو کشور در حوزه
اقتصادی به سالها مناقشه پایان داد. «عبدالله هوتی» نخستوزیر کوزوو و
«الکساندر ووچیچ» رئیسجمهور صربستان این توافق اقتصادی را امضا کردند. اما
در کنار این توافق اقتصادی توافقاتی نیز درمورد رژیم صهیونیستی به امضا
رسید تا شاید به رئیسجمهور نامحبوب آمریکا برای پیروزی در انتخابات پیش رو
کمکی کرده باشد.رئیسجمهور آمریکا روز جمعه ۱۴ شهریور اعلام کرده بود
صربستان متعهد شده سفارت خود در فلسطین اشغالی را به اورشلیم منتقل کند و
همینطور جمهوری کوزوو و رژیم صهیونیستی نیز برای برقراری مناسبات میان خود
به توافق رسیدهاند. تغییر در مناسبات رژیم صهیونیستی با صربستان و کوزوو
سه هفته پس از اعلامیه رئیسجمهور آمریکا درخصوص توافق امارات و رژیم
صهیونیستی برای عادیسازی رابطه به دست آمده است. اما دیدار رئیسجمهور
آمریکا با «الکساندر ووچیچ»رئیسجمهور صربستان در کاخ سفید باحاشیههای
معنا داری همراه شد که بازتاب زیادی در فضای مجازی و رسانههای دنیا داشت.
فعالان شبکههای اجتماعی تصاویر و ویدیوهایی را از جریان سفر الکساندر
ووچیچ، به آمریکا و دیدار وی با دونالد ترامپ، منتشر کردند که در شبکههای
اجتماعی جنجال زیادی به پا کرده است.یکی از این تصاویر که بسیاری از رسانهها مانند ایسنا، مهر، باشگاه خبرنگاران جوان و المیادین آن را منتشر کردهاند نشان میدهد که ترامپ همتای صربستانی خود را مانند یک دانشآموز در مقابل میزش نشانده! اقدامی که بسیاری آن را نشان دهنده خوی واقعی آمریکا در برخورد حتی با دوستانش تعبیر کردند. بخشی از تصاویر ویدئویی نیز نشان میدهد هنگام قرائت بیانیهای توسط ترامپ درباره دیدار با رئیسجمهور صربستان و صحبتهای او درباره انتقال سفارت صربستان از تلآویو به قدس اشغالی تا تیرماه سال آینده، الکساندر ووچیچ با شنیدن این جمله غافلگیر شده و انگار که از گنجانده شدن آن بیاطلاع بوده باشد به برگههای در دستش نگاه میکند تا از وجود چنین بندی در آنها اطمینان حاصل کند! انتشار این تصویر تاسفآور از برخورد «متکبرانه» رئیسجمهور آمریکا، گویای نکات مهمی است. آمریکا رابطه با کشورهای دیگر را نه برای نفس«رابطه» بلکه با نگاه یک قدرت هژمون به یک قدرت تحت سلطه دنبال میکند. رفتار رئیسجمهور آمریکا با کشورهای عربی مانند عربستان، امارات و بحرین و تحقیرهای سریالی حکام عرب توسط وی گویای این مسئله است. به همین دلیل ذوق زدگی برای ارتباط با آمریکا لزوما به ایجاد یک رابطه متوازن بین کشورهای مختلف با واشنگتن نخواهد انجامید و خوی استکباری آمریکا هیچگاه اجازه رفتار محترمانه و متوازن با کشورهای دیگر را نخواهد داد. ترامپ نیز در شرایط فعلی تلاشهای زیادی برای ارتباط با ایران و کره شمالی انجام دادهاما خیلی زود نمایشی بودن و تبلیغاتی بودن این رفتارها مشخص شدهاند. ترامپ با خروج از توافق هستهای با ایران و خیلی از توافقات بینالمللی دیگر نشان داد که به هیچ توافق و پیمانی یایبند نیست و این پیام را به جامعه بینالملل مخابره کرد که آمریکا نگاهی ارباب رعیتی به جامعه بینالملل دارد و خبری از روابط متقابل و توام با احترام اقتصادی-سیاسی بین آمریکا و دیگر کشورها شکل نخواهد گرفت. امیدواریم این اتفاق ناخوشایند عبرتی باشد برای گروههای سیاسی که تصور میکنند، تنها راهحل مشکلات کشور، دخیل بستن به کشوری در مختصات آمریکاست. این عده به این نکته نیز توجه داشته باشند که، این رفتار ترامپ با کسی است که، برای کمک به او در پیروزی انتخابات پیش روی آمریکا به کاخ سفید رفته بود! واکنشها اما نفسِ اقدام کوزوو و صربستان در انتقال سفارت کشورش به قدس اشغالی که خیانت به مسلمانان جهان و فلسطینیهاست با واکنشهای گستردهای در جهان اسلام مواجه شده است. دبیرکل اتحادیه عرب تصمیم «کوزوو» و صربستان برای انتقال سفارت خود به قدس اشغالی را محکوم و شدیداً از آن ابراز انزجار کرد. احمد ابوالغیط شنبه در واکنش به توافق کوزوو و رژیم اشغالگر قدس بر سر عادیسازی روابط بین خود و انتقال سفارت به شهر قدس را اقدامی «باطل» و «مخالف قطعنامههای سازمان ملل و شورای امنیت» دانست. قطعنامه ۴۷۸ سازمان ملل هرگونه ایجاد مراکز دیپلماسی در قدس اشغالی را غیرقانونی و ممنوع میداند و مخالف هرگونه اقدامی است که وضعیت قانونی موجود در این شهر فلسطینی را تغییر دهد. دولت ترکیه نیز شنبه شب تصمیم کشورهای صربستان و کوزوو برای انتقال سفارتخانههای خود در فلسطین اشغالی از تلآویو به بیتالمقدس را محکوم کرد. وزارت خارجه فلسطین هم تصمیم افتتاح سفارت صربستان و کوزوو در قدس اشغالی را «تجاوزی آشکار» به مسئله فلسطین توصیف کرد. تشکیلات خودگردان فلسطین نیز اعلام کرد که فلسطین روابطش را با هر کشوری که سفارتش را به قدس منتقل کند، قطع خواهد کرد. اینجا فرانسه است توهین آزاد، انتقاد ممنوع! سبحان محقق «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه، در ارتباط با توهین اخیر نشریه فرانسوی «شارلی ابدو» نسبت به پیامبر اکرم(ص)، به صراحت اعلام کرد که کفرگویی در این کشور آزاد است و او نمیتواند جلوی آزادی بیان این نشریه را بگیرد. تاکنون و در همین چند روز گذشته، روزنامهنگاران و تحلیلگران پاسخ ماکرون را دادهاند و جملات او را در مقابل اظهارات سال 2017 خودش، که گفته بود انتقاد علیه صهیونیسم و اسرائیل را برنمیتابد، گذاشتهاند. این استدلال ماکرون را مجاب میکند و هیچ راه فراری برای او نمیگذارد و هر مخاطب دیگری را هم متقاعد میکند که رئیسجمهور فرانسه فردی دروغگو و حیلهگر است. اما، استدلال مذکور پاسخ این سوال را نمیدهد که چرا فردی در حد و اندازه رئیسجمهور فرانسه چنین مواضع سخیفی را علیه پیامبر اسلام(ص) میگیرد و در عوض، هر صدایی را که علیه جنایات صهیونیستها باشد، خفه میکند و برای منتقد اسرائیل و هولوکاست، مجازات در نظر میگیرد؟ در اینجا برای فهم این چرایی، در حد مقدور، دست به دیرینهشناسی میزنیم. شخص ماکرون مثل خیلی از سیاستمداران غربی و البته، غربگرایان شرقی، متأثر از حقه ایدئولوژی حرفه علمی هستند. همانطور که گفته شد، این یک «حقه» است و آن را فردی مثل «توماس کوهن» که متخصص «فلسفه علم» است، میگوید. به عبارت دیگر، این حقه را طرفداران ایدئولوژی حرفه علمی به اصل علم بار کردهاند. اما، این حقه چیست و چه ربطی به پیامبران دارد؟ کسانی که خود را مدرن میدانند و برچسب علمی به خود میزنند، برای خودشان یک پیشینه تاریخی میسازند و این پیشینه را تا دوران «هلنی» یونان باستان هم به عقب میبرند، که البته، این کانالیزه کردن علم و منشأیابی آن در اروپای باستان، امری جعلی و ساختگی است. اما، درباره اینکه پیشینهسازی مذکور چه ربطی به پیامبران دارد، نکته این است که مومنان به ایدئولوژی علم، از علم مورد نظر خودشان و کسانی که در این روند نقش داشتهاند، اسطورهسازی میکنند و بقیه روندهای تاریخی، مثل سنتهای دینی، را نادیده میگیرند و یا به دیده تحقیر میبینند. در هر حال، این وجه اسطورهسازی برای علم، چند جنبه دارد؛ نخست، مومنان به ایدئولوژی علم، تنها گزارههای درست و قابل اتکا، را گزارههای علمی میدانند؛ دوم، از نگاه آنها، روند رشد علمی و رشد جوامع، روندی خطی و انباشتی است؛ سوم، جوامع اروپایی و آمریکا در راس این خط قرار دارند و چهارم، همانطور که گفته شد، پیروان ایدئولوژی حرفه علمی، تلاش میکنند یک پیشینه تاریخی تا گذشتههای دور، از علم مورد نظر خود دستوپا کنند و یک شجرهنامه ساختگی هم از دانشمندان به آن ضمیمه نمایند. نکتهای که در ارتباط با موارد فوق وجود دارد این است که باورمندان به آن، الزاماً کسانی نیستند که خود را دانشمند لیبرال میدانند، بلکه وجه اسطورگی علمی، طیف وسیعی از کسانی که لباس علم پوشیدهاند، تا لیبرالها و چپیها و مردم عامی را دربر میگیرد و در جوامع غیرغربی نیز طرفدارانی دارد که ما آنها را «غربگرا» میخوانیم. این باورمندان چه غربی باشند، چه غربزده، چه سیاستمداری مثل ماکرون باشند و چه نشریهای همچون «شارلی ابدو»، بهطور کلی نگاه نازلی نسبت به ساحت دینی و پیامبران دارند. اما، ماکرون علاوه بر اینکه یک غربی باورمند به ایدئولوژی و حرفه علمی است، یک سیاستمدار نیز هست؛ او بهعنوان نفر اول ساختار سیاسی فرانسه، پیرو یکی از پدران علم سیاست مدرن، یعنی ماکیاولی، نیز هست. چیزی که ماکرون را در سیاست عملی به تناقضگویی میاندازد، همین دو وجه تربیتی او است؛ از طرفی شعارهای دایرهًْالمعارف نویسان قرن هیجدهم فرانسه(مثل آزادی بیان) را لقلقه زبان میکند و اجازه میدهد که به ساحت پیامبر(ص) توهین شود، از طرف دیگر، به پیروی از ماکیاولی، برای حفظ و تقویت منافع نامشروع فرانسه، از هر وسیلهای بهره میبرد. سیاستهای دوگانه رئیسجمهور فرانسه، در همین تزاحم و تضاد ریشه دارد. در فرانسهای که ماکرون رئیسجمهور آن است، کفرگویی و توهین به پیامبران آزاد است، اما هر کس علیه جنایات رژیم صهیونیستی و در مورد افسانه هولوکاست حرفی بزند، به سه سال زندان محکوم میشود. «روژه گارودی» و «تری میسان» دو اندیشمندی هستند که به همین اتهام، محکوم و یا طرد شدهاند. در مجموع، وجدان فرانسوی از ناحیه بازگشت دین به عرصه اجتماع و سیاست، احساس خطر میکند و میداند در صورتی که این ایده تثبیت شود، همه میراث 300 ساله مادی و معنوی تمدن فرانسوی و غربی به باد فنا میرود. جریان روشنفکری فرانسه در اوایل قرن بیستم به این ایمان قاطع رسیده بود که در نتیجه تلاشهای علمیدانشمندان اروپایی، دین برای همیشه به حاشیه رفته است. بر اساس همین ایمان قطعی بود که دولت وقت فرانسه در سال 1907 طی توافقی که با کلیسا به امضاء رساند، شروع عصر «لائیسیته»(دینزدایی) را رقم زد. اما اکنون مقامات فرانسوی که میبینند کسانی با شعارهای مذهبی وارد عرصه سیاست شدهاند، حس میکنند که کل میراث مادی و معنوی و منافع سیاسی آنها به خطر افتاده است. با این تفاصیل، آیا رئیسجمهور فرانسه نباید کفرگویی را در این کشور، آزاد بداند و هرگونه اعتراض علیه جنایات رژیم صهیونیستی را سرکوب کند؟ نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۶/۱۶ تحریف نکنید! دموکراتها رکورددار تحریم ایران هستند ایده مشاوران بایدن در صورت پیروزی در انتخابات آمریکا، بازگشت به برجام اوباما به علاوه تحریمهای ترامپ است!روزنامه فرهیختگان در این زمینه مینویسد: دولت و حامیان اصلاحطلب آن خواه یا ناخواه مسائل داخلی را نه به سیاست خارجی، بلکه با زیادهروی و سوءتدبیر به تحولات درونی آمریکا گره زدهاند و از سال 92 تا ایام اخیر، اقتصاد و بعضا سیاست در کشور منتظر وقوع رویدادهایی در خاک آمریکا بودهاند تا خود را با آن تنظیم کنند. همین شرطیسازی افکارعمومی هم بود که اثرات اقتصادی برجام را حداقلیتر از آن چیزی کرد که میتوانست اتفاق بیفتد و بعدا در جریان بازگشت تحریمها نیز همین روال اتفاق افتاد و در بسیاری از بازارها تاثیری فراتر از آنچه آمریکاییها انجام دادهاند، مشاهده شد. بعید است کسی در کشور فراموش کرده باشد که بسیاری از فعالان بازارهای مختلف در این سالها بهجای اینکه گوششان به تصمیمات و اظهارات مسئولان داخلی باشد به قیام و قعودها و کنشهای کاخ سفید بود و از آن تاثیر میپذیرفتند. معالاسف این الگوی رفتاری در بخش قابلتوجهی از فعالان سیاسی اصلاحطلب و بخشی از دولتمردان همچنان قابل مشاهده است. واضحترین مثال در این خصوص، اظهارات بهزاد نبوی از فعالان موثر در جریان اصلاحات است، که به روزنامه شرق گفت: «طبیعی است که اگر دموکراتها پیروز شوند سیاستهای آمریکا بهطور کلی تغییر میکند و احتمالا به برجام بازمیگردند و بدیهی است که تحریمها برداشته خواهد شد». اما چه کسی بیشتر دشمنی کرده؟ جمهوریخواهان یا دموکراتها؟ همیشه در داخل گفته شده جمهوریخواهان دشمن تند و تیزتری برای ایران هستند و برعکس دموکراتها اهل تعامل و گفتوگو هستند، یا به بیان حسن روحانی در توصیف اوباما، «مودب و باهوش» هستند. باید بررسی کرد چه کسی سازمان و ساختار اصلی تحریمها علیه ایران را چیده است؟ جمهوریخواهان یا دموکراتها؟ نگاهی به تحریمهای آمریکا علیه ایران از بدو انقلاب و جمهوری اسلامی نشان میدهد آمریکا از آغاز تا پایان دولت اوباما ۳۵ بار ایران را تحریم کرده است که از این مجموعه ۲۴بار توسط دموکراتها و ۱۱ بار جمهوریخواهان بوده. از طرفی از نظر کمیت اوباما با اعمال ۱۱تحریم علیه ایران رکورددار است و در دوره او به اندازه تمامی دولتهای جمهوریخواه ایران تحریم شده است و از طرف دیگر مهمترین و سختترین تحریمها از جمله CISSADA ،NDAA2012، CAATSA، قانون محدودیت ویزا و... همگی یا تصویب یا اجرایشان مربوط به دولت اوباماست و درواقع بهتر است بگوییم دولت ترامپ صرفا تحریمهایی را که اوباما تدوین و ساماندهی کرده بود علیه ایران اجرا کرد. علاوهبر این درخصوص چالش این روزهای ایران با آمریکا که همان بهکار گرفتن مکانیسم ماشه علیه ایران است هم باید گفت ترامپ در مسیری درحال حرکت است که اوباما و جان کری آن را ساخته و تسطیح کردهاند. دلیل دیگری که میتوان برای استدلال ذکرشده اقامه کرد و شاید از همه استدلالهای دیگر مهمتر باشد، نظر و ایده جو بایدن و همکارانش در حزب دموکرات برای اداره دولت درصورت پیروزی احتمالی در انتخابات است. اگرچه تیم بایدن همگی گفتهاند میخواهند در دولت آینده به برجام بازگردند اما هیچکدام تاکید نکردهاند که در این مسیر تحریمها را برخواهند داشت و حداقل به همان توافق اولیه پایبند میمانند، درواقع استنتاج نهایی از اظهارنظرهای آنها این است که دموکراتها بهدنبال توسعه برجام به مسائل موشکی و منطقهای هستند و بهدنبال رسیدن به توافقی بلندمدتتر با ایران که هم تضمینکننده محدودیتهای هستهای باشد هم موشکی و هم منطقهای. روایت شرق از غیبتهای روحانی در مجلس یک روزنامه حامی دولت میگوید: روحانی نمیخواهد پایش را در مجلس بگذارد(!)شرق نوشت: روحانی پایش را در مجلسی که قالیباف رئیس باشد، نمیگذارد؛ مگر همان یک بار در ابتدا برای خوشامدگویی که قالیباف هنوز بر صندلی ریاست ننشسته بود. از آن سو مجلس هم گفته میخواهد نظارتش را بر دولت افزون کند. به نظر میرسد که مجلس یازدهم و دولت روحانی در 10 ماه پایانی دولت رابطهای کج دار و مریز را طی کنند. سخنگوی هیئترئیسه مجلس با اشاره به جلسه رأی اعتماد به وزیر پیشنهادی صمت گفته که آقای روحانی در نشست رأی اعتماد به وزیر صمت حضور پیدا نمیکند؛ بنابراین تنها موافقان و مخالفان صحبت خواهند کرد. این برای دومین بار است که روحانی در جلسهای که اصولا باید حضور داشته باشد، غیبت دارد. از زمان تشکیل مجلس یازدهم روحانی در جمع اصولگرایان پارلمان حاضر نشده است. بحث طرح سؤال و استیضاحش هم مطرح شده بود که ملغا شد؛ در غیر این صورت او مجبور به حضور بود. بار قبل که در جلسه رأی اعتماد پیشنهادی وزیر صمت غیبت کرد، برخی نمایندگان این غیبت را توهین به مجلس قلمداد کردند. علیرضا سلیمی، نماینده محلات، در تذکری از حضور نداشتن حسن روحانی در جلسه بررسی صلاحیت وزیر پیشنهادی صمت انتقاد کرد و آن را توهین به مجلس دانسته بود. محمدباقر قالیباف همان وقت گفت که آقای امیری، معاون پارلمانی رئیسجمهور، امروز گفتند و نامهای هم از سوی دفتر ریاستجمهوری به مجلس ارسال شد که لازم بود به آن اشاره کنم و آن اینکه آقای روحانی استعلامی از ستاد ملی کرونا داشتند و این ستاد حضور ایشان در مجلس را به مصلحت ندانستند. همان زمان برخی گمانهها حاکی از این بود که رأی نیاوردن وزیر پیشنهادی صمت میتواند یکی از دلایلش حضور نداشتن روحانی در مجلس باشد. قالیباف بهتازگی بارها تأکید کرده که مجلس میخواهد بُعد نظارتیاش را بیش از بُعد قانونگذاری تقویت کند. آنطور که از رویه مجلس یازدهم برمیآید، گویا همان وظیفه ذاتی یعنی قانونگذاری را هم قرار است با نهاد شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام تقسیم کند. قالیباف در سفر اخیرش به خوزستان بارها از وظیفه نظارتی مجلس نام برد؛ تاجاییکه حتی اعلام شده قرار است یک سایت هم برای آن تهیه شود. او با اشاره به اینکه نظارت پیشینی و در حال اجرا باید بر نظارت پسینی اولویت داشته باشد، گفته: اولویت نخست ما نظارت و اولویت بعدی قانونگذاری است و در حوزه قانونگذاری نیز در گام نخست قوانین مزاحم حذف شده و در گام بعدی در حد ضرور قوانین جدید مصوب خواهد شد. رئیس مجلس شورای اسلامی از راهاندازی سایتی خبر داد که در آن اطلاعات مربوط به نظارت میدانی خوزستان، قرار خواهد گرفت تا در معرض مشاهده و رصد مردم قرار گیرد و نظارت ما از نوع نظارتی که در تهران بنشینیم، نیست. همشهری: کمکودیعه مسکن در بانکها به بنبست خورده است کمکودیعه مسکن در بنبست بانکها افتاده و اجرای دستورالعمل دولت در این باره با مانع مواجه شده است.به گزارش روزنامه همشهری، وزارت راه و شهرسازی پس از پایش اطلاعات ارسالی از سوی متقاضیان دریافت تسهیلات کمکودیعه مسکن، در حال معرفی گروهی مستأجران به شبکه بانکی است تا اهداف غایی این مصوبه حمایتی، یعنی حمایت از مستأجران آسیبپذیر در دوره کرونا و نابسامانی بازار مسکن محقق شود، اما بررسیها نشان میدهد فعلا این تسهیلات در بوروکراسی بانکی به بنبست رسیده و عملا نه بانک و نه مستأجر قادر به رفع مشکلات ایجاد شده نیست. اوایل تیرماه بود که ستاد مقابله با کرونا مصوبه پرداخت 20هزار میلیارد تومان تسهیلات کمکودیعه مسکن به مستأجران واجد شرایط در مناطق شهری را ابلاغ کرد؛ تسهیلاتی که شرایط تضمین آن بهشدت تسهیل شده بود و حتی شروطی مانند شرط نداشتن چک برگشتی نیز از قواعد تضمین این تسهیلات حذف شد؛ چراکه هدف اصل این وام حمایتی، کمک سریع به مستأجرانی بود که حتی معیشت آنها نیز در دوره کرونا تهدید شده بود. در ادامه با وجود اینکه بانک مرکزی دستورالعملهای موردنیاز برای نحوه پرداخت تسهیلات کرونایی بهخصوص وام کمکودیعه مسکن را به شبکه بانکی ابلاغ کرد، مشکلاتی در این مسیر ایجاد شد که همچنان مانع از رسیدن حمایتهای دولتی بهدست مستأجران شده است. این تسهیلات در سقفهای 50میلیون تومان در شهر تهران، 30میلیون تومان در کلانشهرها و 15میلیون تومان برای سایر شهرها در 2 سناریو به تصویب ستاد مقابله با کرونا رسید. فعلا آمار مشخصی از تعداد مستأجرانی که توانستهاند مراحل تضمین وام ودیعهمسکن را طی کرده و این تسهیلات را دریافت کنند، منتشر نشده اما آمارهای مقدماتی وزارت راه در روزهای نخست معرفی متقاضیان به بانکها چندان امیدوارکننده نبود. اقبال شاکری، عضو کمیسیون عمران مجلس چندی پیش ناکامی مستأجران برای دریافت این وام را متوجه عملکرد بانکها دانسته و گفته بود: مستأجران زمان زیادی برای حل مشکلات مالی خود ندارند اما اظهارات مسئولان وزارت راه نشان میدهد در قبال معرفی 700هزار نفر متقاضی به بانکها، فقط 134فقره وام پرداخت شده است که با اهداف مصوبه ستاد مقابله با کرونا مناسبتی ندارد. کندی در پرداخت وام ودیعهمسکن به مستأجران نشان میدهد مشکلی در این مسیر روی داده که بانک مرکزی برای حل آن تلاش کند و درصورت لزوم قوه قضائیه وارد عمل شود. اعتماد: دولت مقصر بیانضباطی پولی و افزایش نقدینگی است یک روزنامه اصلاحطلب از قول کارشناسان اقتصادی، نوشت: دولت در سال آخر فعالیت خود به بیانضباطی پولی دامن زده است.اعتماد نوشت: انتقادها از سیاستگذار پولی همزمان با افزایش نرخ تورم و رسیدن عدد نقدینگی به 2651 هزار میلیارد تومان بالا گرفته است. در حالی كه برخی كارشناسان اقتصادی، بالا رفتن نقدینگی در شرایط ركود را ناشی از تامین كسری بودجه با چاپ پول عنوان میكنند و معتقدند همین موضوع به افزایش بدهی دولت به بانك مركزی دامن زده اما بانك مركزی در بیانیه خود به این انتقادها پاسخ داده و میگوید: «بخش عمدهای از افزایش بدهی دولت به بانك مركزی در دو سال اخیر صرفا تغییر طبقهبندی مطالبات بانك مركزی از دولت، شركتهای دولتی و بانكها بوده و یا به واسطه اسناد به تعهد دولت بوده است كه همگی به موجب قانون بوده و فاقد هرگونه آثار پولی است.» این در حالی است كه بدهی دولت به بانك مركزی از 35/4 هزار میلیارد تومان در پایان تیرماه 1397 به 97 هزار میلیارد تومان در پایان خردادماه 1399 رسیده كه نشاندهنده 61/6 هزار میلیارد تومان افزایش در این عدد مهم است. اما بانك مركزی میگوید این میزان افزایش بدهی دولت به بانك مركزی به هیچ عنوان به معنای خلق پول جدید و افزایش پایه پولی نبوده بلكه صرفا به موجب قوانین بودجه، بدهی بانكها به بانك مركزی به بدهی دولت به بانك مركزی انتقال یافته است. وعدهها برای انتخابات خوب بود و حالا خطرناک شده؟! یک روزنامه حامی دولت با انتقاد از سخنان روحانی نوشت که خود او مسئول بالا بردن انتظارات در طول این سالها بوده است.روزنامه همدلی در یادداشتی نوشت: «در هر دولتی و مقطعی اگر ما انتظارات مردم را بیش از حد بالا ببریم، همیشه شکست خوردیم. یعنی هر دولتی هر مقدار بتواند بالاترین خدمت را بکند، اما اگر در نظر مردم انتظارات مردم را بالاتر ببریم، ما شکست خوردیم. انتظارات باید در حد امکانپذیر جامعه و در حد واقعیتهای جامعه باشد. منابع ما محدود است. اگر انتظارات را بالاتر از منابع موجود ببریم، همیشه شکست خورده و عقب ماندیم.» عبارات فوق، بخشی از سخنانی است که حسن روحانی در نشست با مدیران برخی رسانهها به مناسبت هفته دولت بیان کرد. اگرچه این سخنان، از منظر جامعهشناسی سیاسی امری مقرون به صواب و قرین واقعیت و حقیقت است، اما به نظر میرسد روحانی چنین عبارات و گزارههای هشداردهندهای را خیلی دیرهنگام و برای کنترل و هدایت سازوکارهای جاری موجود در جامعه به کار گرفته است. به عبارت دیگر، چنین گزارههایی، یک هشدار دیرهنگام است؛ بهتر آن بود که وی خیلی زودتر و از همان اوان دولت خود چنین گزارههای راهبردی را الگو و راهنمای عمل دولت قرار میداد. اما وقتی چنین گزارهای در شرایط حاضر از زبان روحانی اظهار میشود و قویاً بر آن تاکید دارد، نه تنها گرهی از مشکلات را باز نمیکند و منجر به ترک عادت نیز نمیشود، بلکه در حکم نوشداروی پس از مرگ سهراب است. از آقای روحانی باید پرسید چه کسی انتظارات و توقعات مردم را بالا برده است؟ گویی رئیسدولتهای یازدهم و دوازدهم فراموش کرده که برای شکست رقبای خود در انتخابات ریاستجمهوری گذشته چه وعدههایی را به مردم داده بود؟ او در اوان رقابت انتخاباتی چنان انتظارات و امیدها را بالا برده بود که گویی با ورود دوبارهاش به پاستور کشور گلستان میشود و اگر میتوانست، سفر به کره ماه و حتی گردش به دور زمین در ۸۰ روز را نیز در کنار وعدههای دیگر، به مردم ارائه میکرد. اینکه قرار بود چرخ اقتصاد به همراه چرخ سانتریفیوژ بگردد، اینکه قرار بود مردم آنقدر بینیاز شوند که وامگذار دولت باشند و عطای گرفتن یارانه را به لقایش ببخشند، از زبان چه کسی بیان شد؟ وعده رونق اقتصادی، رشد کسب و کار، خروج از تورم و بیکاری را چه کسی به مردم داده بود؟ شواهد و قراین گویاتر از آن است که روحانی بخواهد گناه این داستان را به گردن دیگران بیندازد و بالا رفتن سطح انتظارات جامعه را به دیگران احاله کند. بماند اینکه رئیسجمهور از غیر واقعی بودن قیمتها و گرانیهای لجامگسیخته خبر ندارد، از پدیدههایی چون کارتنخوابی، یا ماشینخوابی، از چگونگی بروز سلاطین فساد، از اینکه چه دستهایی در بالا رفتن قیمت سکه و ارز نقش دارند، خبر ندارد. بماند که خبر ندارد که چه عواملی باعث سقوط آزاد ارزش پول ملی شده است. بماند اینکه رفتاری متناسب با احساسات مردم از خود بروز نمیدهد یا از قراردادهای نجومی با مربیان خارجی فوتبال ایران از ویلموتس تا استراماچونی و کالدرون خبر ندارد، بماند که از پروندههای فساد و اختلاسهای نجومی جاری، رانتجویی و ویژهخواری بیاطلاع است، بماند اینکه دیر متوجه بالارفتن قیمت بنزین در آبان ۱۳۹۸ شده بود. تردیدی نیست که مسئول اصلی بالا بردن سطح انتظارات و توقعات مردم کسی جز روحانی نیست. در این فقره بهتراست که روحانی برای اثبات صداقت، ابتدا نقش خود در این وضعیت را بپذیرد. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : در دیدار از اردوگاههای فلسطینی اسماعیل هنیه: موشکهای ما از تلآویو هم فراتر میرود ۱۳۹۹/۰۶/۱۶ رئیسدفتر
سیاسی جنبش حماس در جریان بازدید از اردوگاه فلسطینیان در لبنان تأکید کرد
فلسطینیها قدس و سرزمین خود را فراموش نخواهند کرد و مقاومت در غزه
موشکهایی دارد که تلآویو و فراتر از آن را درهم میکوبد. «اسماعیل
هنیه» در جنوب لبنان، حین بازدید از فلسطینیانِ ساکن اردوگاه «عین الحلوه»
در شهر «صیدا» گفت: «خون ما نقشه فلسطین را بر دیوارها ترسیم کرده است و
موشکهای مقاومت آن را بر روی خاک ترسیم میکند. به شهدا قول میدهیم که از
حق بازگشت، که حقی مقدس است، کوتاه نمیآییم و کسی حق ندارد کوتاه بیاید.
امروز مقاومت در غزه موشکهایی دارد که تلآویو و فراتر از آن را درهم
میکوبد.» وی گفت، این اردوگاهها، اردوگاههای ثبات و پایداری و نماد مسئله فلسطین و مقاومت مردم هستند. این اردوگاهها، صفحات بزرگی و عزت را نوشتند و باعث شدند که مسئله فلسطین زنده بماند. اردوگاههای ما با فقر و درد و گرسنگی دست و پنجه نرم میکنند. مردم ما سرزمینشان را فراموش نمیکنند و قطعا به فلسطین باز میگردند. این مسئول عالی رتبه حماس گفت، قطار عادیسازی روابط، نماینده امت و تاریخ عرب نیست و فلسطین همواره در دلهای مردم باقی خواهد ماند. ما به رغم محاصره، از غزه به عین الحلوه آمدهایم تا به شما بگوییم این سرزمین مال ماست، فلسطین مال ماست و قدس مال ماست. غزه به رغم تمام توطئهها و محاصره، آزاد باقی خواهد ماند. هنیه تأکید کرد، غزه در کنار کرانه باختری توانست با انتفاضه، عمق اسرائیل را درهم بکوبد. همچنین، پایداری نگهبانان و مسئولان مسجدالاقصی و دفاع آنها از قدس، برای این است بگویند اشغالگران جایی در الاقصی ندارند. به گزارش ایسنا، او افرود که به اسرائیلیها میگویم هرگز این ظلمها را فراموش نمیکنیم و نمیبخشیم. هرگز آرمانها، قدس، سرزمین و حق بازگشت مان را فراموش نخواهیم کرد. دیدار با رهبر حزبالله رئیسدفتر سیاسی جنبش حماس همچین در جریان سفرش در بیروت، با سید «حسن نصرالله» دیدار کرد. هنیه که به همراه «صالح العاروری» نائب رئیسدفتر سیاسی حماس و هیئت همراه به دیدار نصرالله رفت، پیش از این دیدار گفته بود: «امروز جمع شدهایم تا بگوییم که ملت فلسطین در خارج و داخل متحد باقی خواهد ماند. لبنان بینی دشمن را به خاک مالید و مقاومت لبنان امتداد مقاومت ملت ما در داخل فلسطین اشغالی است.» حزبالله لبنان در بیانیهای پس از این دیدار اعلام کرد، نصرالله و هنیه در این دیدار درخصوص تحولات سیاسی و نظامی در فلسطین، لبنان و منطقه و همچنین، خطرات موجود علیه فلسطین از جمله «معامله قرن»، سازش عربی با رژیم صهیونیستی و مسئولیت امت اسلامی در این زمینه، گفتوگو کردند. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، دو طرف همچنین بر ثبات محور مقاومت و ایستادگی آن در مقابل فشارها و تهدیدها تأکید کردند. گفتنی است، حزبالله از سال 1985 به عنوان یکی از شاخههای اصلی مقاومت لبنان و حماس از سال 1987 به عنوان یکی از گروههای مقاومت اصلی فلسطین، سالهاست که مشغول مبارزه با رژیم صهیونیستی هستند (گرچه میتوان ریشههای هر یک از آنها را به قبل از آن هم رساند). اما در حال حاضر این دو که ذیل عنوان کلیتر مقاومت دستهبندی میشوند، تواناییهای نظامی بالایی را دارند که قابل مقایسه با روزگار تأسیس این دو جنبش نیست. ساکنان
20 روستای استان سنی نشین «دیاله» در شمال شرق عراق، رسما خواستار
استقرار دائمی نیروهای «حشدالشعبی» در اطراف این روستاها، جهت دفع خطر
بقایای داعش شدند. «صادق
الحسینی» سخنگوی رسمی نیروهای حشدالشعبی در محور دیاله، تصریح کرد: اهالی
بیش از ۲۰ روستای کشاورزی در اطراف شهرستان «خانقین» (۱۰۰ کیلومتری شمال
شرق شهر بعقوبه)، رسما خواستار ابقای نیروهای حشد در مناطق خود، با هدف دفع
خطر تروریسم شدند.به گزارش فارس، وی افزود: ساکنان این روستاها تاکید کردند که به فرماندهان حشدالشعبی در پایان دادن به حضور باقی ماندههای داعش و بازگشت کلیه آوارگان به منازل شان، اعتماد دارند. الحسینی گفت: نشستها و دیدارهایی نیز با ساکنان این روستاها داشتیم و به آنها اطمینان دادیم که حشد نیرویی ملی است و از همه طیفها و اقوام عراقی، بدون هیچ استثنایی دفاع میکند و از این پس نیز بیش از پیش، برای بستن پرونده داعش، فداکاری خواهد کرد. طی ماههای اخیر، شماری از روستاهای اطراف خانقین هدف حملات تروریستی باقی ماندههای داعش قرار گرفته است. این حملات باعث شد که دهها خانوار ساکن این روستاها آواره شوند. طرح حشد برای اربعین سازمان حشدالشعبی عراق از تدوین یک طرح ویژه برای برگزاری مراسم اربعین حسینی(ع) در کربلای معلا و آمادگی برای اجرای آن خبر داد. به گزارش خبرگزاری فارس، تیپ ۲۶ سازمان حشدالشعبی عراق از طرح زودهنگام خود به منظور تدارک مراسم اربعین حسینی(ع) با استفاده از پهپاد و فراخوان برای آمادهباش 5000 نیروی ذخیره خبر داد. این تیپ طی بیانیهای، اعلام کرد که این طرح مواردی چون ارائه خدمات، حفظ امنیت، اقدامات پزشکی و بهداشتی و سایر امور را در بر میگیرد و با طرفهای رسمی(دولتی) نیز هماهنگیهایی صورت خواهد گرفت. در ادامه این بیانیه آمده است که تیپ ۲۶ سازمان حشدالشعبی از بعد امنیتی، برای اجرای این طرح، کاملا آمادگی دارد و دارای پهپادهایی است که میتوانند کربلا را پوشش دهند. این پهپادها برای نخستینبار به خدمت گرفته میشوند و ماموریت آنها، نظارت امنیتی و پیگیری حرکت و آمد و شد زائران حسینی(ع) و دیگر خودروها است. در پایان این بیانیه آمده است که مراسم امسال با سالهای پیش متفاوت است و این تیپ از کلیه زائران عزیز میخواهد که به ضوابط و اقدامات پیشگیرانه بهداشتی پایبند باشند. ۲۰ صفر هر سال مراسم اربعین شهادت حضرت امام حسین(ع) و یاران باوفای ایشان در کربلا با حضور میلیونها زائر داخلی و خارجی برگزار میشود. مرزهای عراق هر ساله در آستانه این روز، مملو از زائرانی است که از کشورهای مختلف جهان به سوی کربلا حرکت میکنند. زائران عراقی نیز با پای پیاده از شهرهای مختلف این کشور به سوی مرقد امام حسین(ع) حرکت میکنند. اما امسال شیوع ویروس کرونا، بسیاری از برنامههای فرهنگی و مذهبی، از جمله پیادهروی اربعین، را تحت تاثیر قرارداده و این احتمال وجود دارد که تنها برای زائران ساکن عراق این مراسم برگزار شود. پیشتر «حسین ذوالفقاری» معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور جمهوری اسلامی ایران، طی یک نشست خبری گفت: مقامات عراقی تا این لحظه اعلام کردهاند که بنا دارند امسال از خارج از عراق زائری را نپذیرند. در خواست اخراج فوری اشغالگران «محمد البلداوی» نماینده پارلمان عراق و عضو ائتلاف «فتح»، تاکید کرد که مصوبه پارلمان درباره اخراح نیروهای خارجی، لازمالاجرا است.. به گزارش فارس، وی تصریح کرد: حاکمیت عراق با خون و فداکاریهای فرزندان این وطن حفظ میشود و نمیتوان از مصوبه پارلمان مبنی بر اخراج نیروهای آمریکایی از اراضی عراق عبور کرد و این مصوبه برای دولت لازمالاجرا است. وی گفت که نظامیان آمریکایی جنایات زیادی را در عراق مرتکب شدهاند. وی تاکید کرد:(هشام داوود) مشاور(مصطفی)کاظمی، احتمالا قوانین را نمیداند که درباره آینده حضور نیروهای آمریکایی در عراق اظهار نظر میکند و میگوید که اخراج این نیروها برای دولت الزام آور نیست. اکنون زمان مناسبی برای چنین اظهارنظرهایی نیست. هشام داوود مشاور نخستوزیر عراق، یک هفته پیش، در گفتوگو با رسانهها، ادعا کرده بود که مصوبه اخراج نظامیان خارجی، از لحاظ قانونی الزامآور نیست، زیرا همه طیفهای سیاسی عراق در پارلمان روی آن اجماع نکرد بودند! وی در ادعای عجیب دیگر، مرجعیت را حامی باقی ماندن اشغالگران در عراق دانسته بود. این اظهارات جنجالی مشاور نخستوزیر عراق، موجی از اعتراضات نمایندگان و شخصیتهای سیاسی این کشور را به دنبال داشته است و آنها بر ضرورت برکناری داوود تاکید کردهاند. «انتصار الموسوی» دیگر نماینده پارلمان عراق نیز، برخی طرفهای داخلی را به توافق با اشغالگران آمریکایی متهم کرد و گفت که این طرفها مانع خروج نیروهای آمریکایی از عراق میشوند. وی تصریح کرد: برخی طرفهای داخلی احساس میکنند که فعالیت حشدالشعبی در دفاع از عراق، به ضرر روابط آنها با واشنگتن تمام میشود، لذا برای باقی ماندن نیروهای اشغالگر آمریکایی و عدم درخواست برای خروج آنها، توطئه میکنند. الموسوی بدون اشاره به نام و هویت این طرفها، ادامه داد: دلیل اصلی پشت پرده این تعلل در قبال اخراج نیروهای آمریکایی، موضع خصمانه این طرفها در قبال حشدالشعبی است، این در حالی است که کلیه نیروهای سیاسی ملی در قبال اخراج نیروهای خارجی و در رأس آنها آمریکا، موضعی واحد دارند. هم اکنون حدود 5000 نظامی آمریکایی، به بهانه مبارزه با داعش، در عراق حضور دارند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اینجا فرانسه است توهین آزاد، انتقاد ممنوع! ۱۳۹۹/۰۶/۱۶ سبحان محقق «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه، در ارتباط با توهین اخیر نشریه فرانسوی «شارلی ابدو» نسبت به پیامبر اکرم(ص)، به صراحت اعلام کرد که کفرگویی در این کشور آزاد است و او نمیتواند جلوی آزادی بیان این نشریه را بگیرد. تاکنون و در همین چند روز گذشته، روزنامهنگاران و تحلیلگران پاسخ ماکرون را دادهاند و جملات او را در مقابل اظهارات سال 2017 خودش، که گفته بود انتقاد علیه صهیونیسم و اسرائیل را برنمیتابد، گذاشتهاند. این استدلال ماکرون را مجاب میکند و هیچ راه فراری برای او نمیگذارد و هر مخاطب دیگری را هم متقاعد میکند که رئیسجمهور فرانسه فردی دروغگو و حیلهگر است. اما، استدلال مذکور پاسخ این سوال را نمیدهد که چرا فردی در حد و اندازه رئیسجمهور فرانسه چنین مواضع سخیفی را علیه پیامبر اسلام(ص) میگیرد و در عوض، هر صدایی را که علیه جنایات صهیونیستها باشد، خفه میکند و برای منتقد اسرائیل و هولوکاست، مجازات در نظر میگیرد؟ در اینجا برای فهم این چرایی، در حد مقدور، دست به دیرینهشناسی میزنیم. شخص ماکرون مثل خیلی از سیاستمداران غربی و البته، غربگرایان شرقی، متأثر از حقه ایدئولوژی حرفه علمی هستند. همانطور که گفته شد، این یک «حقه» است و آن را فردی مثل «توماس کوهن» که متخصص «فلسفه علم» است، میگوید. به عبارت دیگر، این حقه را طرفداران ایدئولوژی حرفه علمی به اصل علم بار کردهاند. اما، این حقه چیست و چه ربطی به پیامبران دارد؟ کسانی که خود را مدرن میدانند و برچسب علمی به خود میزنند، برای خودشان یک پیشینه تاریخی میسازند و این پیشینه را تا دوران «هلنی» یونان باستان هم به عقب میبرند، که البته، این کانالیزه کردن علم و منشأیابی آن در اروپای باستان، امری جعلی و ساختگی است. اما، درباره اینکه پیشینهسازی مذکور چه ربطی به پیامبران دارد، نکته این است که مومنان به ایدئولوژی علم، از علم مورد نظر خودشان و کسانی که در این روند نقش داشتهاند، اسطورهسازی میکنند و بقیه روندهای تاریخی، مثل سنتهای دینی، را نادیده میگیرند و یا به دیده تحقیر میبینند. در هر حال، این وجه اسطورهسازی برای علم، چند جنبه دارد؛ نخست، مومنان به ایدئولوژی علم، تنها گزارههای درست و قابل اتکا، را گزارههای علمی میدانند؛ دوم، از نگاه آنها، روند رشد علمی و رشد جوامع، روندی خطی و انباشتی است؛ سوم، جوامع اروپایی و آمریکا در راس این خط قرار دارند و چهارم، همانطور که گفته شد، پیروان ایدئولوژی حرفه علمی، تلاش میکنند یک پیشینه تاریخی تا گذشتههای دور، از علم مورد نظر خود دستوپا کنند و یک شجرهنامه ساختگی هم از دانشمندان به آن ضمیمه نمایند. نکتهای که در ارتباط با موارد فوق وجود دارد این است که باورمندان به آن، الزاماً کسانی نیستند که خود را دانشمند لیبرال میدانند، بلکه وجه اسطورگی علمی، طیف وسیعی از کسانی که لباس علم پوشیدهاند، تا لیبرالها و چپیها و مردم عامی را دربر میگیرد و در جوامع غیرغربی نیز طرفدارانی دارد که ما آنها را «غربگرا» میخوانیم. این باورمندان چه غربی باشند، چه غربزده، چه سیاستمداری مثل ماکرون باشند و چه نشریهای همچون «شارلی ابدو»، بهطور کلی نگاه نازلی نسبت به ساحت دینی و پیامبران دارند. اما، ماکرون علاوه بر اینکه یک غربی باورمند به ایدئولوژی و حرفه علمی است، یک سیاستمدار نیز هست؛ او بهعنوان نفر اول ساختار سیاسی فرانسه، پیرو یکی از پدران علم سیاست مدرن، یعنی ماکیاولی، نیز هست. چیزی که ماکرون را در سیاست عملی به تناقضگویی میاندازد، همین دو وجه تربیتی او است؛ از طرفی شعارهای دایرهًْالمعارف نویسان قرن هیجدهم فرانسه(مثل آزادی بیان) را لقلقه زبان میکند و اجازه میدهد که به ساحت پیامبر(ص) توهین شود، از طرف دیگر، به پیروی از ماکیاولی، برای حفظ و تقویت منافع نامشروع فرانسه، از هر وسیلهای بهره میبرد. سیاستهای دوگانه رئیسجمهور فرانسه، در همین تزاحم و تضاد ریشه دارد. در فرانسهای که ماکرون رئیسجمهور آن است، کفرگویی و توهین به پیامبران آزاد است، اما هر کس علیه جنایات رژیم صهیونیستی و در مورد افسانه هولوکاست حرفی بزند، به سه سال زندان محکوم میشود. «روژه گارودی» و «تری میسان» دو اندیشمندی هستند که به همین اتهام، محکوم و یا طرد شدهاند. در مجموع، وجدان فرانسوی از ناحیه بازگشت دین به عرصه اجتماع و سیاست، احساس خطر میکند و میداند در صورتی که این ایده تثبیت شود، همه میراث 300 ساله مادی و معنوی تمدن فرانسوی و غربی به باد فنا میرود. جریان روشنفکری فرانسه در اوایل قرن بیستم به این ایمان قاطع رسیده بود که در نتیجه تلاشهای علمیدانشمندان اروپایی، دین برای همیشه به حاشیه رفته است. بر اساس همین ایمان قطعی بود که دولت وقت فرانسه در سال 1907 طی توافقی که با کلیسا به امضاء رساند، شروع عصر «لائیسیته»(دینزدایی) را رقم زد. اما اکنون مقامات فرانسوی که میبینند کسانی با شعارهای مذهبی وارد عرصه سیاست شدهاند، حس میکنند که کل میراث مادی و معنوی و منافع سیاسی آنها به خطر افتاده است. با این تفاصیل، آیا رئیسجمهور فرانسه نباید کفرگویی را در این کشور، آزاد بداند و هرگونه اعتراض علیه جنایات رژیم صهیونیستی را سرکوب کند؟ بحران
مشتقات نفتی در یمن به علت محاصره و توقیف نفتکشها از سوی ائتلاف سعودی،
به بسته شدن یک بیمارستان و احتمال تعطیلی سایر بیمارستانها در این کشور
منجر شده است. «یوسف
الحاضری» سخنگوی وزارت بهداشت یمن، درباره تعطیل شدن بخش بهداشت، به علت
نبود مشتقات نفتی در این استان هشدار داد. او در صفحه توئیتر خود نوشت،
پیشبینی میشود برخی از بیمارستانها در روزهای آتی به علت بحران نبود
مشتقات نفتی بسته شود. دفتر بهداشت عمومی در استان حجه یمن نیز اعلام کرد
که یکی از بیمارستانهای این استان به نام بیمارستان شهید «یاسر وثاب» به
علت نبود سوخت تعطیل شده است. این دفتر در بیانیهای اعلام کرد:« بسته شدن این بیمارستان به مثابه فاجعه انسانی است که به وخیمتر شدن وضع بهداشت و درمان در استان منجر خواهد شد.» نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۶/۱۵ تقصیر شورای نگهبان این بود که شماها را تأیید کرد مشاور سابق رئیسجمهور با ادبیاتی مظلومنمایانه میگوید شورای نگهبان بگوید اصلاحطلبان در انتخابات 1400 باشند یا نه.اکبر ترکان در گفتوگو با خبرآنلاین مدعی شد باید دید در انتخابات 1400 قرار است مردم انتخاب کنند یا خیرخواهان در شورای نگهبان انتخاب میکنند و مردم تأییدیه میدهند. او مدعی شد: مشارکت پایین مردم در انتخابات اسفند ماه نتیجه عملکرد اعضای این شورا بوده است. به گفته او، شعارهای پوپولیستی و اقتصادی یا اجتماعی و آرمانگرایانه دیگر تاثیری بر نظر مردم ندارد و توجه افکار عمومی معطوف به عملکرد افراد است. ترکان در عین حال بر بلاتکلیفی جریان اصلاحطلب صحه می گذارد و معتقد است چند و چون حضور اصلاحطلبان در انتخابات ۱۴۰۰ به شورای نگهبان بستگی دارد. اکبر ترکان، اظهار کرد: در فضای سیاسی کشور ما دو نگاه وجود دارد، یک نگاه مردمسالاری دینی است و نگاه دیگر جمهوری است. مردمسالاری دینی و جمهوری هر دو به آرای مردم متکی هستند منتها در یکی مردم و جمهور انتخاب کننده هستند و در دیگری مردم و جمهور انتخاب کننده نیستند. وی ادامه داد حالا باید دید انتخابات دور آینده ریاست جمهوری در سال آینده چطور است، قرار است مردم انتخاب کنند یا خیرخواهان انتخاب میکنند و مردم تاییدیه میدهند. این فعال سیاسی اصلاح طلب درباره احتمال پررنگ شدن برخی شعارهای پوپولیستی و اقتصادی بهخصوص با توجه به شرایط فعلی کشور و مشکلات فراوان معیشتی، گفت: همه مردم دیگر فهمیدند اینکه چه کسی چه شعاری بدهد مهم نیست و باید دید چه کسی عرضه انجام کار دارد. الان کارآمدی مهم است و اهمیت دارد و حرفها دیگر مهم نیست. ترکان همچنین با اشاره به مشارکت پایین مردم در انتخابات مجلس یازدهم در اسفندماه، خاطر نشان کرد: همین انتخابات اخیر نتیجه نظارت استصوابی و خیرخواهانه شورای نگهبان بود یعنی شورای محترم نگهبان صلاح ندیدند یک گروه را تایید صلاحیت کند و تصمیم گرفتند کاندیداهای یک گروه دیگر تایید شدند که از آنها افرادی نماینده مجلس شدند. اظهارات آقای ترکان از چند جهت مخدوش است. نخست این که مدعیان اصلاحطلبی هم در سال 92 و هم سال 96، دارای نامزد در گود رقابتهای انتخاباتی بودند اما طبق برآوردهای نظرسنجی، ترجیح دادند عارف و جهانگیری را وادار به انصراف کنند. آنها ضمناً در انتخابات مجلس سال گذشته نیز آن قدر نامزد مازاد داشتند که در برخی شهرها مثل تهران به جای یک فهرست، چند فهرست ارائه کردند و اگر مورد استقبال مردم واقع نشدند، نه به خاطر نداشتن نامزد، بلکه بهخاطر کارنامه پرخسارت دولت و مجلس برآمده از ائتلاف مدعیان اعتدال و اصلاحات بود. اما در زمینه شعارهای پوپولیستی حق با رقبای ترکان است. چه این که مردم ظرف 7 سال اخیر دیدند که چه کسانی وعدههای قلمبه سلمبه دادند و به جای عمل و گرهگشایی و ارائه کارنامه، مدام علیه مدیریت قبلی و شورای نگهبان و قوه قضائیه و سایر دستگاهها بدگویی کردند و مسئولیت هیچ یک از سوءمدیریتهای خود را نپذیرفتند. مردم دیدند که چه کسانی با تحقیر طرفهای ملی اما فقط در زمینه آبگوشت بزپاش برتری فناوری داریم)، بیگانهستایی کردند و به جای این که از تولید و صادرات حمایت کنند، مراکزی مانند مناطق آزاد تجاری را کانون واردات بیرویه و ضربه به تولید ملی کردند؛ و حالا هم به جای عذرخواهی از مردم، توپ را به زمین شورای نگهبانی میاندازند که نامزدهای همین جماعت را با اغماض و تسامح تأیید صلاحیت کرد. در واقع اگر شورای نگهبان جای ملت باشد، اتفاقاً در همین عرصه است که مدعیان بیعمل و بدکارنامه را تأیید کرد. گل به خودی نوبخت با اظهارات خلاف واقع سخنان خلاف مدیرانی مانند رئیس سازمان برنامه و بودجه، گل به خودی و ضربه علیه منافع ملی است.روزنامه فرهیختگان درباره سخنان اخیر نوبخت در همدان نوشت: وی در سخنانی که از سوی یک رسانه دولتی منتشر شد، مدعی شد، آمریکاییها اجازه فروش یک قطره نفت هم نمیدهند و تحریمهایی که اعمال شده از ماجرای نفت در برابر غذا هم سنگینتر است. در اینکه آمریکا نمیخواهد ایران نفتی بفروشد و فشار حداکثری بر اقتصاد ایران وارد کند، تردیدی وجود ندارد، اما واقعیتهای کف میدانی گویای نکات دیگری است. هفته گذشته بود که منابع رسمی اقتصادی در چین رسما میزان واردات نفت از ایران را اعلام کردند که البته شواهد و قرائن نشان میدهد فروش غیررسمی نفت فقط به چین چند برابر رقم اعلامشده رسمی از سوی آنهاست. در اینکه وضعیت ارزی دولت خوب نیست که آن هم حاصل کار خود دولت است، تردیدی وجود ندارد اما وضعیت ریالی دولت چطور؟ افزایش درآمد 10 برابری مالیات از بورس، فروش 60 هزار میلیاردی اوراق، درآمد 16 هزار میلیاردی از واگذاریها در بورس که سه هزار میلیارد بیشتر از درآمد پیشبینیشده تا پایان سال است و... نشان میدهد اوضاع ریالی دولت خیلی هم بد نیست. به نظر ایشان و دولت، مردم حتی رضایت نسبی از اوضاع درآمدهای ریالی خود دارند؟ ناکارآمدی و تبعیض روزافزون در حوزهای که صددرصد مرتبط با زیرمجموعه خود آقای نوبخت است، آیا توجیهی دارد؟ جناب نوبخت جوری مسئله را طرح میکند که گویا درآمدهای ارزی دولت صرفا بهدلیل یکسری شرایط تحمیلی به این نقطه رسیده و خود دولت تقصیری نداشته و در این میان روی حافظههای کوتاهمدت حساب ویژه کرده است. آقای نوبخت حتما خوب میداند که این اوضاع حاصل طراحی خود دولت در سیاست خارجی است. زمانی که دولتمردان برای برجام مدال افتخار به گردن همدیگر میانداختند، منتقدان هشدار این روزها را داده بودند. این اظهار عجز و ناتوانی اقتصادی دولت تنها طرف غربی را در تحمیل فشار حداکثری حریصتر میکند. فرهیختگان در ادامه با بیان اینکه «با تحریف، تحریمها را تشدید نکنید» از سوژهسازی خلاف واقع برای رسانههای ضد انقلاب انتقاد کرد. آنچه به یادداشت روزنامه فرهیختگان باید اضافه کرد، ذکر این نکته است که اظهارات خلاف واقع نوبخت حتی اگر صددرصد درست هم بود صرفاً اعتراف به ناکارآمدی سیاستهای دولت و بیتدبیری مفرط در دلخوش کردن به برجام بوده است. چه اینکه دولت قبل بدون برجام، بسیار بیشتر از دولت برجام، نفت میفروخت و اعتنایی به تحریمهای کذایی نداشت. چرا هیچ دولتمردی مسئولیت حراج ارز 4200 تومانی را نمیپذیرد سخنان مشاور رئیسجمهور بار دیگر اهمیت پیگرد مدیرانی که چند میلیارد دلار را به قیمت رانتی 4200 تومان واگذار کردند، یادآور میشود.اکبر ترکان اخیرا گفته است: «با خوشخیالی ارز را 4200 تومان دادیم، یک عده هم بردند. فکر میکنید کالاهایی را که با ارز 4200 تومانی آوردند با چه قیمتی فروختند؟ مسلما با قیمت ارز آزاد. مابهالتفاوت قیمت ارز 4200 تومانی و قیمت بازار را چه کسانی خوردند؟ آیا یک فرد، کاسب یا تاجر معمولی میتوانست ارز ارزان بگیرد؟ هیچوقت، چون فسادهایی اتفاق افتاد و ارزهای ارزان را به عدهای دادند و آنها هم خوردند، یک لیوان آب هم روی آن. الان هم جوابگو نیستند، تنها شلوغکاری میکنیم و بعد هم آبها از آسیاب میافتد و فرزندانشان در کانادا و استرالیا کیف میکنند.» به گزارش الف، ماجرای دلار 4200 تومانی از تلخترین و عبرتآموزترین سیاستهای اقتصادی در سالهای اخیر است. اکنون و پس از حدود دو سال و نیم از اجرای این سیاست اکنون میتوان به جرئت ادعا کرد دیگر هیچکس از این سیاست دفاع نمیکند. پیشتر ولیالله سیف رئیسکل وقت بانک مرکزی هم خویش را از این تصمیم مهم کنار کشیده بود. حسن روحانی هم در این روزها یکبار دیگر خود را از این سیاست مبرا کرد و گفت: «یک جلسهای در ریاستجمهوری و همه اقتصادیهای دولت و بیرون دولت تقریبا مشاورین همه حضور داشتند، آنجا گفتم اگر شما به این نتیجه رسیدید که ارز باید تکنرخی شود و همهتان اجماع دارید، با اینکه مخالف هستم موافقت میکنم اگر همه اجماع دارید، گفتند همه اجماع داریم.» سیاست دلار 4200 تومانی امروز مانند یک بچه سرراهی است که هیچکس مسئولیت آن را قبول نمیکند. علت آن هم واضح است چون این سیاست به شکست انجامید. اکنون مسئولین دولتی باید به مردم توضیح دهند که چرا علیرغم اذعان به شکست این سیاست همچنان بر ادامه آن، هرچند صرفا برای کالاهای اساسی، تاکید دارند. هروقت این پرسش از ایشان مطرح شده گفتهاند اگر این حمایت انجام نشود قیمت کالاهای اساسی بالا میرود و به معیشت مردم آسیب وارد میشود. در حالی که آنها تاکنون به این مسئله که ارز 4200 تومانی تاثیری بر پایین آمدن قیمت ندارد پاسخی نگفتهاند. اکنون برای بسیاری از کالاهای اساسی ارز 4200 تومانی تخصیص مییابد اما با قیمتی بالاتر از قیمت ارز بازار آزاد به دست مصرفکننده میرسد. پرسش دیگر که ناظر به سخنان ترکان است بیشتر متوجه دستگاه قضایی است. افرادی در این دو سال ارز 4200 تومانی دریافت کردند و هیچ کالایی با آن وارد نکردند. ارقام مختلفی در این زمینه مطرح شده است. دستگاه قضایی در این زمینه اعلام کرده با تعدادی از این افراد برخورد کرده و به صدور حکم قطعی منجر شده است. اما افکار عمومی در این زمینه همچنان پرسش دارد. اولا باید مشخص شود در دو سال گذشته چه کسانی ارز دولتی دریافت کرده و تعهد خویش برای واردات را انجام ندادهاند. ثانیا دستگاه قضایی باید به صورت شفاف به پرونده همه این افراد رسیدگی کند. اما قوه قضائیه وظیفه مهمتری هم دارد و آن برخورد با افرادی است که ارز مورد نیاز کشور را بدون در نظر گرفتن شرایط کشور حراج کردند و بعضا به متخلفین دادند. فراموش نمیکنیم که در نیمه ابتدایی سال 97 برخی برای دریافت دلار مسافرتی 4200 تومانی مردم را مجانی به سفر خارجی میبردند و ارز ایشان را میگرفتند. آیا نباید با مسببین این حراج ملی برخورد کرد؟ رهبر انقلاب در مرداد 97 این خواسته از دستگاه قضایی را مطرح کردند اما تاکنون بیپاسخ مانده است. ایشان بیان داشتند: «ارز را یا سکه را وقتی که به صورت غلط تقسیم میکنند، این دو طرف دارد: یکی آن که میآید و این را میگیرد و مثلا فرض کنید قاچاقچی است یا به قاچاقچی میفروشد؛ یکی آن که این را میدهد. ما همهاش داریم دنبال آن کسی که «میگیرد» میگردیم - مفسد اقتصادی، قاچاقچی - در حالی که تقصیر عمده متوجه آن کسی است که «داد»؛ او را باید دنبال کرد.» از قوه قضائیه انتظار میرود مطالبه رهبری را اجابت کنند و با مسئولینی که این سهلانگاری بزرگ در حوزه مسئولیت ایشان رخ داده است برخورد کنند. از وعده لغو تحریمها تا توجیه ناکارآمدی با تحریمها! روزنامه رسمی دولت در توجیه ناکامیهای مدیریتی میگوید: دولت روحانی 5 سال با ظالمانهترین تحریمها روبهرو بوده است.ایران در یادداشتی به قلم هادی حقشناس، وی را استاد دانشگاه معرفی کرد و حال آنکه استاندار گلستان است و پیش از آن، معاون سازمان بنادر و کشتیرانی بوده است. حقشناس در این یادداشت مینویسد: دولت برای یک سال پایانی خود نقشه راه اقتصادی ترسیم کرده است. در سال پایانی دولت مشکلات متعددی وجود دارد که بخش قابل توجه آن به علت تحریمهای ظالمانه ایجاد شده است. استاندار گلستان میافزاید: دولت روحانی در 7 سال فعالیت خود دستاوردهای بسیار خوب و مهمی را در بخش صنعت نفت، پتروشیمی، برق، آموزش عالی و بهداشت و درمان به دست آورده است که باید رسانهای شود وهمه مردم بدانند که دولت با وجود سیل، زلزله، کرونا و تحریم توانسته در بخشهای مختلف اقتصاد پیشرفت کند. دولت روحانی 5 سال با ظالمانهترین تحریمها روبهرو شده و با وجود رفتارهای مغرضانه برخی کشورها و محدودیتهایی که آمریکا گذاشته بود، در صنایع مختلف به پیشرفت دست یافت؛ دستاوردهای دولت در قیاس با سایر دولتها که شرایط بهتری داشتند بهخصوص از نظر منابع مالی، بیسابقه بوده است. همانگونه که عنوان شد اصلیترین مشکل دولت، نبود منابع مالی است، اگر دولت بتواند به منابع مالی دست پیدا کند، پروژههای عمرانی به سرانجام میرسد و این امر برای دولتهای بعدی به یادگار خواهد ماند. بر این اساس چهار توصیه جدی و مهم برای دولت دارم تا به منابع مالی دست پیدا کند و از بحرانها بگذرد. اولین نکته این است که دولت داراییهای خود را بفروشد؛ این امر به منزله فروش داراییها از طریق سهام نیست، دولت از طریق مذاکره هم میتواند داراییهای خود را به فروش برساند. دومین نکته این است که دولت بر اتمام پروژههای عمرانی که به مراحل پایانی رسیده است، تمرکز کند. سومین مورد این است که دولت به سمت افزایش نرخ اشتغال و کاهش نرخ تورم برود. مردم ایران بسیار هوشمند هستند و میدانند که حرکت دولت به سمت اتمام پروژههای عمرانی به منزله ایجاد اشتغال است. در این میان کاهش تورم در کنار رشد اشتغال به اقتصاد ایران کمک شایانی میکند که نباید از آن غفلت کرد. چهارمین نکته که ذکر آن ضروری است، انضباط مالی است، دولت در این بخش باید تمام تلاش خود را کند؛ یکی از نکاتی که در این حوزه توجه سیاستگذاران را میطلبد اخذ مالیات از سازمانها، نهادها، ارگانها و افرادی است که فرار مالیاتی دارند. دولت باید سازوکاری را اتخاذ بکند که فرار مالیاتی به حداقل برسد؛ اگر چنین امری دنبال شود بخش قابل توجهی از کمبودهای درآمدی دولت برطرف میشود و میتوان به سمت اصلاح حرکت کرد. اگر پروژههای نیمهتمام به سرانجام برسد، نرخ تورم و نقدینگی کنترل میشود و دیگر با چاپ پول اقتصاد اداره نخواهد شد. آنچه از این مدیر دولتی باید پرسید این است که؛ اولا شما با آدرس لغو تحریمها از طریق دادن امتیاز در مذاکره رای آوردید و حالا هم برای توجیه ناکارآمدی خود به تحریمهای بیسابقه استناد میکنید. پس بفرمایید در این 7 سال دقیقا مشغول چه کاری بودهاید که تحریمها - با وجود واگذاری امتیازات هنگفت - بیشتر شده است؟! ثانیا آقای روحانی تاکید کرد سهم کرونا در رکود اقتصادی کلا 3 درصد بوده است. چرا میخواهید مسئولیت سوءمدیریت را گردن کرونا بیندازید و حال آنکه اقتصاد قبل از آن در رکود تورمی عمیق - حاصل از سوءمدیریت شما - بود. ثالثا این استاد محترم دانشگاه(!) بایدهای قابل تاملی برای بیرون آمدن دولت از گرفتاری خودساخته پیشنهاد میکنند اما حتما عنایت دارند که اغلب این بایدها در 7 سال گذشته مورد اعتنا و اهتمام نبوده؛ چرا؟! دولت غیر از بهرهبرداری از پروژههای بزرگ دولت ماقبل خود، چند پروژه بزرگ را هم راساً شروع کرده تا به پایان برساند یا برای دولت بعدی به یادگار بگذارد؟ دولت چرا در این مدت سراغ افزایش نرخ اشتغال نرفت و با رکود تولید، بیکاری تشدید شد؟ چرا به تکلیف انضباط مالی و اصلاح ساختار بودجه عمل نشد؟ و... رابعا تعبیر اگر چنین و چنان شود، نرخ تورم و نقدینگی کنترل میشود و دیگر اقتصاد با چاپ پول اداره نخواهد شد، همه جملات شرطی است که بدون تمهید مقدمات - چنان که در هفت سال گذشته نشد - در حد آرزواندیشی و وعدهدرمانی باقی خواهد ماند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : یکاندیشکده
آمریکایی گزارش داد، تصاویر ماهوارهای از یک کارخانه کشتی سازی در کره
شمالی نشان میدهد که احتمالاً این کشور در حال آماده سازی برای پرتاب
آزمایشی یک موشک بالستیک میان برد ضد زیردریایی است. «مرکز مطالعات استراتژیک و بینالملل» اعلام کرد، بر اساس تصاویر ماهواره ای، کره شمالی در حال آماده
سازی برای پرتاب یک موشک بالستیک ضد زیر دریایی است.در گزارش نهاد مذکور
آمده است، این تصاویر چند کشتی را در یک حوضچه امن برای آزمودن کشتیها در
کشتی سازی «سینپو» نشان میدهد.اندیشکده فوق افزود، البته، فعلا این یک
گمانهزنی است و قطعیتی درباره آماده سازی برای یک آزمایش قریبالوقوع
موشک بالستیک ضد زیردریایی وجود ندارد.کره شمالی سال گذشته میلادی اعلام
کرد، یک موشک ضد زیر دریایی را آزمایش کرده است. تازهترین
حمله جنگندههای ائتلاف سعودی به یمن، مغازههای منطقهای در «مأرب» (در
مرکز یمن) را هدف قرارداده و به زخمی شدن چهار کودک و دو مرد منجر شده
است. جنگندههای
ائتلاف سعودی در جدیدترین اقدامات خود علیه غیرنظامیان یمنی، مغازههای یک
منطقه در استان «مأرب» در مرکز یمن را هدف گرفتند. بر اساس گزارش شبکه
«المسیره»، در این حمله که روز جمعه در روستای «العرضیه» در شهر «ماهلیه»
استان مأرب انجام شد، چهار کودک و دو مرد زخمی شدند. ماه گذشته نیز بر اثر
انفجار بمب خوشهای بر جای مانده از ائتلاف سعودی در منطقه الذراع بنی ربیح
در استان مأرب، دو کودک شهید و دو نفر زخمی شدند. کشورهای غربی اینجا و به
گاوهای شیرده خود که میرسند، سکوت میکنند! پرونده 23 سال از عملیات غرورآفرین حزبالله و هلاکت 12 کماندوی صهیونیست گذشت رزمندگان
حزبالله لبنان 23 سال قبل در عملیات معروف «انصاریه»، با کمین در برابر
نیروهای رژیم صهیونیستی، توانستند 12 کماندوی زبده این رژیم را به هلاکت
برسانند. 23
سال قبل در پنجم سپتامبر۱۹۹۷ (14 شهریور 1376)، یک تیم ۱۶ نفره از
زبدهترین کماندوهای دریایی ارتش رژیم صهیونیستی، موسوم به «شایتت ۱۳»، که
لباسهای سیاه غیر براق و پوتینهای با ساقهای بلند به تن داشتند، جهت
انجام یک ماموریت مهم و سری، با هدف ربودن برخی اعضای برجسته مقاومت
اسلامی، از طریق بندر «صور»، وارد خاک لبنان شده و در مسیر ساحل صخرهای به
راه افتادهاند. این نیروها به بهترین تجهیزات مسلح بودند."شایتت ۱۳" یکی
از سه یگان ویژه ارتش رژیم صهیونیستی است و تحت فرماندهی نیروی دریایی این
رژیم فعالیت میکند. این یگان توانایی حضور در حملات زمینی، هوایی،
دریایی و نیز عملیات پنهانی و مخفی در عمق خاک دشمن و قابلیت حملات همزمان
را دارد. از وظایف اصلی این یگان، انجام «عملیات نجات» و «عملیات
ضدتروریستی» است. نیروهای صهیونیستی هنوز چند کیلومتر بیشتر در خاک لبنان
پیشروی نکرده بودند که در روستای انصاریه (جنوب لبنان) در کمین سخت نیروهای
حزبالله گرفتار شدند. کمین حزبالله به چهار گروه (مجموعا ۲۰ نفر) تقسیم شده بود و همه آنها تجربه بالایی در مبارزات جنوب لبنان داشتند. نیروهای حزبالله را نیز «ابوشمران» فرماندهی میکرد، فردی که خودش از اهالی روستای انصاریه بود. وقتی نیروهای ویژه اسرائیلی به منطقه مورد نظر رسیدند، «ابوشمران» دستور حمله را صادر کرد. قبل از این حمله، رزمندگان مقاومت چند تله انفجاری را در محل کار گذاشته بودند. با دستور فرمانده، اولین بمبی که کنار جاده کار گذاشته بود، منفجر شد و صدای فوقالعاده بلندی در منطقه پیچید. هنوز گروه ویژه صهیونیستی نتوانسته بود خودش را جمع و جور کند که انفجار دوم نیز رخ داد و نیروهای حزبالله که در باغهای پرتقال مخفی شده بودند، با مسلسل، نارنجک و موشک، به کماندوهای اسرائیلی حمله کردند. بعد از چند ثانیه، انفجار دوم و سوم رخ داد و تماس ارتش صهیونیستی با اعضای گروه قطع شد. جنگندهها و بالگردها برای نجات گردان دست به کار شدند، اما فایدهای نداشت. در همان درگیری اول، بر اثر انفجار مینهای از قبل تعبیه شده، چند نفر از کماندوی صهیونیستی کشته شدند، که از جمله آنها سرهنگ «یوسی گوراکین» فرمانده گروه بود. در ادامه این درگیری، که حدود ۲۰ دقیقه به طول انجامید، ۱۲ نفر از کماندوهای صهیونیست کشته و سه نفر نیز زخمی شدند و یک نفر هم سالم ماند که از طریق بیسیم، ماجرا را به مرکز مخابره کرد. به محض اطلاع از ماجرا، هلیکوپترهای ارتش صهیونیستی به زحمت وارد منطقه شده و توانستند باقیمانده افراد و جنازه برخی کشته شدهها را با خود ببرند، اما بقایای تعدادی از آنها به همراه تجهیزات این گروه به جای ماند، که حزبالله لبنان بعدها این تجهیزات را به نمایش گذاشت. باقیمانده جنازه کشتهشدهها نیز با پیکر چند نفر از شهدای مقاومت اسلامی که در دست صهیونیستها مانده بودند، مبادله شد. با پایان یافتن ماموریت، نیروهای عملکننده حزبالله درحالی که تنها یکی از آنها جراحت مختصری برداشته بود، منطقه را ترک کردند. صهیونیستها نام این عملیات را «سرود سپیدار» گذاشته بودند، اما حزبالله لبنان به یاد شهید «سید عباس موسوی» (دبیرکل حزبالله که ۶ سال قبل از آن، به دست صهیونیستها به شهادت رسید)، آن را «فخ العباس» (کمین عباس) نامید، هرچند این عملیات در افکار عمومی، به «عملیات انصاریه» مشهور شد. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : وزارت
دفاع آمریکا هشدار داده ترکیه حداقل 5000 «مزدور سوری» را به لیبی فرستاده
است که تداوم حضور این مزدوران و عناصر مسلح بر وضعیت امنیتی لیبی تأثیر
منفی خواهد داشت. بازرس
کل وزارت دفاع آمریکا در گزارش جدید خود میگوید ترکیه حداقل 5000 مزدور
سوری را- که قبلاً علیه دولت سوریه با ترکیه همکاری میکردند- به لیبی
اعزام کرده است. پنتاگون همچنین بر خلاف ادعای ترکیه گفته آنکارا تا کنون
چند صد خدمه نظامی از جمله مأموران عملیاتی و فنی برای گرداندن سامانههای
پدافند هوایی خود که در غرب لیبی مستقر کرده، به این کشور اعزام کرده است.
این بازرس این را هم گفته که تداوم حضور این عناصر مسلح سوری نه تنها
وضعیت امنیتی این کشور را وخیمتر میکند بلکه باعث ناراضی مردم لیبی نیز
خواهد شد. منابع نظامی در لیبی نیز میگویند که عناصر وابسته به «خلیفه
حفتر» موشکانداز پیشرفته متعلق به رژیم صهیونیستی دریافت کرده است. آمریکا در حال ساختن یک جنگ سرد دیگر! 2. هفته پیش خبری منتشر شد که وزارت دفاع آمریکا، پنتاگون، در گزارش سالانه خود در مورد قدرت نظامی چین به کنگره آمریکا اعلام کرد: «جمهوری خلق چین بزرگترین نیروی دریایی در جهان را با یک نیروی رزمی مجموعاً متشکل از حدود ۳۵۰ کشتی و زیردریایی از جمله ۱۳۰ کشتی جنگی بزرگ دارد.» همچنین پنتاگون اعلام کرد، انتظار دارد چین در طی یک دهه آینده تعداد کلاهکهای هستهای خود را که طبق برآورد این نهاد هم اکنون کمی بالای ۲۰۰ عدد است حداقل 2 برابر کند و نیز چین در حال نزدیک شدن به قابلیت حمله هستهای از زمین، هوا و دریا مشهور به سهگانه تسلیحات هستهای است. فراز دوم این جستار نشان میدهد که آمریکا برای استراتژی جدید خود که در فراز اول آمد، چه راهی را پیش خواهد گرفت. آمریکا اگر میخواهد جلوی چین را بگیرد، مسلماً باید همپیمانانی داشته باشد و رسیدن به این هدف به تنهایی ممکن نیست. آمریکا باید در واقع بلوکی را مقابل چین تشکیل دهد. قطعی است که رویارویی با چین هزینه زیادی دارد، چراکه چین منافع اقتصادی مشترک قابلتوجهی با بسیاری از کشورهای غربی دارد و این کشورها نمیخواهند که این منافع را به خطر بیاندازند؛ مگر اینکه تهدیدی مافوق این منافع مطرح باشد. از این رو، آمریکا باید طرفهای غربی را متقاعد کند که این تهدید وجود دارد و بسیار هم پررنگ است. تأکید پنتاگون به چینی که «بزرگترین نیروی دریایی» را دارد و یا «یک قدرت در حال رشد هستهای» است، برای این است که بگوید: «تهدید چین برای شما بزرگتر از منافع اقتصادی آن است.» چرا «مایک پمپئو»، وزیر خارجه آمریکا، در ترسیم رویارویی واشنگتن-پکن میگوید، در شرایطی خطرناکتر از جنگ سرد به سر میبریم؟ آمریکا میخواهد باری دیگر بلوکی متحد بسازد، اینبار نه در مقابل شوروی بلکه در مقابل چین. آمریکا با پررنگ نشان دادن و چه بسا با پررنگتر کردنِ تهدید چین در تلاش است تا اجماعی علیه چین بسازد و با یک بلوک متشکل استراتژی 10ساله خود را پی بگیرد. گزارش پنتاگون و مواضع پمپئو همه برای همین اجماعسازی است. همه باید هزینه کنند تا برنامه آمریکا محقق شود و آینده این برنامه به میزان بزرگی یا کوچکی این اجماع بستگی دارد. اینگونه آمریکا وارد جنگ سرد با چین نشده است، بلکه در حال ساختن این جنگ سرد است. اگر بگذریم از این که راه آمریکا برای اجماعسازی پر از سنگلاخ است، نمیتوانیم از این بگذریم که هر جنگ سردی، لزوماً سرد باقی نخواهد ماند. امینالاسلام تهرانی عشایر مسلح سوریه یک شهر را از شبه نظامیان تحت امر آمریکا پس گرفتند عشایر مسلح شرق سوریه در استان «دیرالزور» علیه اشغالگران دست به عملیات زدند و یک شهر را از اشغال
شبه نظامیان تحت حمایت آمریکا خارج کردند. گروه
موسوم به «نیروهای مقاومت عشایری»، که اخیرا با هدف حمایت از ارتش سوریه و
مبارزه با اشغالگران آمریکایی، در دیرالزور اعلام موجودیت کرده است، علیه
شبه نظامیان تحت حمایت آمریکا در شهر «الشهیل» دست به عملیات زد. در این
عملیات، که عشایر قبیله «العکیدات» حضور داشتند، شهر مذکور از اشغال شبه نظامیان خارج شد و نیروهای عشایری بر آن مسلط شدند. به گزارش خبرگزاری فارس، شبه نظامیان تحت حمایت آمریکا، که خود را« نیروهای دموکراتیک سوریه» میخوانند، تمام مواضع و ایستهای بازرسی را در شهر الشهیل تخلیه کردند. الشهیل در شرق استان دیرالزور قرار دارد. قبایل شرق سوریه پس از تشکیل ارتش، اعلام کردند که تحت فرمان ارتش سوریه قرار دارند و در هماهنگی کامل با دمشق عمل میکنند. مناطق شرقی سوریه طی ماههای اخیر شاهد تظاهرات علیه نیروهای اشغالگر آمریکایی بوده است. آمریکا تهدیدی برای امنیت شرق سوریه «نهاد هماهنگی روسیه و سوریه برای بازگشت آوارگان سوری» تاکید کرد که حضور نظامیان اشغالگر آمریکایی در شرق سوریه، موجب ایجاد کانونهای جدید تنش در منطقه میشود. به گزارش خبرگزاری فارس، در بیانیه نهاد مذکور آمده است که حضور غیر قانونی نیروهای اشغالگر آمریکایی در خاک کشور مستقل سوریه، منجر به تشدید تنشها در منطقه میشود و اقدام واشنگتن در عقد معاملات و توافقنامهها با شبه نظامیان جدایی طلب موسوم به «نیروهای دموکراتیک سوریه»، یک رفتار غیرقانونی است. بر اساس گزارش خبرگزاری رسمی سوریه(سانا)، در این بیانیه آمده است که نمونه بارز دامن زدن آمریکا به تنشها، انعقاد توافق نامههایی میان شبه نظامیان جدایی طلب در شمال شرقی سوریه با یک شرکت نفتی آمریکایی با هدف همکاری در زمینه استخراج و فروش نفت سوریه است. به گفته کارشناسان، حضور نظامیان آمریکایی در شرق سوریه، مانعی بزرگ دربرابر تلاشهای روسیه برای آشتی دادن نیروهای دموکراتیک سوریه با حکومت «بشار اسد» است. این اعتراضات در حالی صورت میگیرد که آمریکا بار دیگر به صورت غیرقانونی، نیرو و ادوات نظامی به حومه «حسکه» در شمال شرق سوریه اعزام کرد. «بشار الجعفری» نماینده دائم سوریه در سازمان ملل، نیز اخیرا در نشست شورای امنیت گفت: آمریکا چاههای نفت سوریه را اشغال کرده است و درآمدهای ملت سوریه را در سایه سکوت شورای امنیت، به تاراج میبرد. کشف 2 گور جمعی مقامات سوریه اجساد 57 سرباز سوری را که شش سال پیش در حملات داعش به استان «رقه» کشته شدهاند، از دو گور جمعی در شمال این استان خارج کردند. به گزارش خبرگزاری فارس، این سربازان شش سال پیش توسط تروریستهای داعش کشته شدهاند. منابع محلی گفتند: طی ماههای ژوئیه تا آگوست ۲۰۱۴ (تیر تا مرداد 1393) عناصر گروه تروریستی داعش به مقرهای لشکر ۱۷ و تیپ ۹۳ ارتش سوریه حمله کرده و نبردهای شدیدی میان طرفین درگرفت. اهالی بومی منطقه نیز شبانه اقدام به دفن اجساد نیروهای ارتش سوریه کردهاند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پیوند روزانه پیوندها آمار وبلاگ
امکانات جانبی |