به نام خدا
امروز دوشنبه 96.10.4 لژیون نور به استادی
سرکارخانم فاطمه و همسفران مهربان با دستور جلسه
سی دی «معنویت»و وادی چهاردهم شروع به کار نمود.
بازهنگام وداعی تازه است
غصه ها در دل بی اندازه است
معنویت یعنی چیزی که مادی نباشد .ما در زندگی می گوییم هم باید مادیات و هم معنویات را مد نظر داشته باشیم .پس معنویات چیزی است که مادی نباشد ،چیزی که آقای مهندس مدنظرشون است این است که فکر می کنم ما باید به حقیقت وجودی هر چیزی پی ببریم...............................
ابتدا
به علت اعلام مراسم تجلیل از خانم فاطمه در هفته آینده توسط مرزبانی
همه همسفران بسیار ناراحت و غمگین بودند و لژیون حال و هوای سنگینی داشت و
از اینکه دیگر در محضر خانم فاطمه نازنین نخواهند بود ابراز ناراحتی کردند و هر
کدام صحبت هایی را نمودند.
همسفر بهار : بسیار از خانم فاطمه یادگرفتم و
برای ایشان آرزوی توفیق دارم .
همسفر رویا : (با گریه ) بسیار دلخور و ناراحت
هستم و از اینکه پس از مدت ها انتظار به لژیون خانم فاطمه آمدم والان از رفتن
ایشان باخبر شدم فکر می کنم من هر چه را دوست داشته باشم زود از دست می دهم .
همسفر حکمت : یاد روزهای اولی افتادم که به کنگره آمدم و به هیچ وجه کنگره را
قبول نمی کردم و به لژیون هر راهنمایی می رفتم حس خوب نداشتم ، فقط با آمدن به
لژیون نور بود که با تابش نور محبت خانم فاطمه توانستم آن حس خوب را بگیرم و در
کنگره بمانم.امیدوارم هرجا که هستند سلامت باشند و آرزوی بهترین ها را برای او
دارم و همیشه دعاگوی او هستم .
خانم فاطمه : همین که همگی خوب هستید و شکرگزار
هستید خوشحال هستم و از همه شما می خواهم که تلاش کنید کمک راهنما شوید . سپس ورود
خانم زهرا (مرزبان) را به لژیون تبریک و
همچنین خدا قوت گفتند .
رهایی خانم بهار را نیز تبریک گفتند.
همسفربهار : هر چه دارم از خدای مهربان و کنگره و
شماست . با این رهایی خیالم در زندگی راحت است مثل رهایی واقعی است ،خیلی به من
یاد دادید ،انشاالله بتوانیم با خدمت هایمان دین خود به کنگره را ادا کنیم.
سی دی معنویت
همسفر حکمت : ابتدا آقای مهندس راجع به اهمیت
علم ودانش صحبت کردند ، وقتی از علم صحبت میشود اکثراً علم ریاضی و شیمی و...غیره
به ذهنشان می آید و به نظر می آید علم این هاست در صورتی که مهمترین علم ، علم
زندگی کردن است ، تعیین روش زندگی وهدف و مسیر حرکت زندگی از علم بالایی
برخوردار است.و علوم دیگر برای کمک کردن به انسان
در زندگی هستند. دین یهنی روش و آئین زندگی و ادیان مختلف می خواستند انسان
را به راه راست هدایت کنند و صراط مستقیم کوتاهترین راه است . راه مستقیم هم یعنی
اجرای قوانینی که سخت هم نیست همان حرکت در مسیر ارزش هااست یعنی دروغ نگوییم و
غیبت نکنیم و......در قرون وسطی دین را افیون جامعه می دانستند در صورتی که به نظر
من بی دینی افیون جامعه است .چیزدیگری که در برابر دین قرارگرفت معنویت بود که به
اسم های مختلفی ظاهر شد. دین یا شریعت مجموعه قوانین هستند ،راهی که ما طی
می کنیم طریقت و هدفی که تععین می کنیم حقیقت است .این سه مکمل هم هستند و یک موضوع را بیان می
کنند .معنویت باید یک تئوری داشته باشد و اجرا و نتیجه آن مهم است ، دفعه قبل
گفتیم برای هر کاری ابتدا باید صورت مسئله را مشخص کنیم یعنی تئوری آن موضوع را
ببینیم چیست بعد راه حلش چیست که همان پروتکل است و اجرای آن . مثلاً ابتدا صورت
مسئله اعتیاد را مشخص کردیم حل آن چگونگی درمان
پروتگل است و سپس اجرای درمان است.امروزه عرفان های بوجود آمدند که به آنها
عرفان های نوظهور می گویند.مواظب باشید که گول نخورید . تئوری انرژی درمانی مطرح
شده است که در کائنات انرزی وجود دارد که در درمان بیماری کمک کننده است خوب ما هم
این تئوری را قبول داریم که در هستی انرژی
هست اما اجرای آن چی ؟ راه اجرای چگونه است؟گاهی تئوری یک
چیزی را می گوید ولی اجرا چیز دیگری است پس حواسمان باشد آیا آن اجرا می تواد آن
تئوری را به مرحله عمل برساند. در هر کاری مهم نتیجه است و منظور آن کار تعیین کننده است.از میزان
اهمیت کتاب (قرآن )گفتند که 267بار از کتاب نام برده شده است یعنی برای علم ودانش
و آگاهی ارزش قائل هستند و در آن نشانه هایی برای متفکرین است .برای آنها که می
شنوند. انسان را به سوی دانستن هدایت می کنند. پس هر چه در آن پیش برویم هدف علم و
دانش است .منظورمان این است در دام مکاتب مختلف نیفید و روی هر چیزی تفکر و اندیشه
کنیم.در مورد صور پنهان وآشکار گفتیم آنچه می بینیم ،حس ودرک می کنیم صور آشکار و
انچه که نمی بینیم و حس ودرک نمی کنیم صور پنهان است .این دو یکی هست اما برای فهم
خود مرزبندی کردیم و وقتی هر چیزی که درک وحس نمی کنیم و ازآن آگاهی نداریم به
مرحله ایی برسیم که آن را حس ودرک کنیم وببینیم واگاهی پیداکنیم آن هم می شود صور اشکار .ما درکنگره مجموعه مباحث
را جهان بینی گفتیم تا کسی در مقابل اسم دین نخواهد جبهه گیری کند . این جهان بینی
می گوید روی هر چیزی تفکر واندیشه کنیم ،بدانیم چیزی را مجانی به ما نمی دهند و
هیچ راه میانبری هم وجود ندارد.شکوه وبزرگی آدم ها به مال و ثروت ویا داشن کشور
بزرگ نیست بلکه به اندیشه و انجام کارهای بزرگ است . لزوم احداث آکادمی اشاره
کردند و اهمیت یادگیری زبان انگلیسی را به اعضا گوشزدکردند چرا که باید کنگره
جهانی شود و زبان علمی دنیا انگلیسی است . آموزش ها از کم شروع میشد تا شکافتن ذره
ادامه دارد.همه باید آموزش را کامل کنند . اهریمن ازز بین برنده خوبی هاست .فکر
نکنید شیطان دارای ظاهری با نوک بینی دراز و یا انگشت بلند است بلکه حتی اگر
متافیزیک آن را کنار بزنید ههمین انجام کارهای منفی و ضد ارزش ها شیطان وجودی
هستند.
خانم فاطمه :معنویت یعنی چیزی که مادی نباشد
.ما در زندگی می گوییم هم باید مادیات و هم معنویات را مد نظر داشته باشیم .پس
معنویات چیزی است که مادی نباشد ،چیزی که آقای مهندس مدنظرشون است این است که
فکر می کنم ما باید به حقیقت وجودی هر چیزی پی ببریم .مثلا وقتی می گوییم عسل
،کلمه عسل یک ماده خوردنی را در ذهن ما تداعی می کندچیزی را به عنوان عسل به ما
نمی فهماند تا زمانی که من عسل را ببینم وبخورم و شیرینی آن را حس کنم آنموقع می توانم حقیقت وجودی اش را درک کنم .معنویت
هم همینگونه هست یعنی من باید مفاهیم وکلمات و هستی و انچه هست را انچه حقیقت
وجودی اش هست را پی ببرم و این معنویت است
و معنویت می تواندیک منبع انرژی در زندگی باشدومسیر زندگی را به من نشان بدهدوهر
واژه و لفظی یک معنی نهفته وپنهان وغیبی دارد که ما باید آن را بشکافیم و به آن
برسیم تا جهت زندگی خود برسیم و به آرامش و آنچه می خواهیم برسیم . گفته جالب دیگر
این بود که گفتند که اگر ما فکر کنیم همه چیز را بلد هستیم انوقت آموزش برای ما
متوقف میشود و می گویند هیچ انسانی نمی تواند به نقطه ایی برسد که فکرکند آموزشش
کامل شده و کسانی که به این نقطه برسند دچار حس منیت شدند که یکی از اضلاع مثلث
جهالت است .اگر لحظه ایی غافل شویم شیطان
به زیباترین شکل وارد میشود.فکر نکنید حالا که در کنگره ولژیون هستید دیگر شیطان
سراغ شما نمی آید هر لحظه امکان فریب خوردن از شیطان هست . بزرگی آدم ها هم به
افکار واندیشه آن ها است.
وادی عشق و محبت
اگر با
انصاف همه چیز برای همه کس وجود داشته باشد................
خانم فاطمه : گفتیم که اگر همه چیز برای همه
باشد ،حتی اگر به سهم مساوی هم نباشد ،انتقام جویی و لشکر کشی و جنگ از بین می رود
.هر کسی در خانواده نقشی دارد ؤ پدر ،مادر ، خواهر ، برادر،فرزند وهمسرو....سعی
کنیم که رفتارمان نسبت به همه یکسان و با محبت واقعی باشد و اینگونه نباشد که مثلاً یکی در خانه سوگلی ما
شود و همه خوبی ها متوجه او باشد ، با رفتار درست اصلاًدردی بوجود نمی آید که
بخواهیم به دنبال درمان باشیم .
همسفر اکرم : فکر می کردم با آموزش هایی که گرفتم
یک سری اخلاقیات و حس هایم نسبت به بعضی ها که قبلاًحس خوبی به آنها نداشتم تغییر
کرده است و بهتر شده ام اما اخیراً با مواجه با یکی از آنها ،فهمیدم هنوز ان حس
های بد را دارم و دلم می خواهد اینگونه نباشم ،چکار کنم که حس خوبم نسبت به آن ها
تغییر نکند؟
همسفر نسیم : ما باید فقط احترام بگذاریم و
هرکسی را با همه اخلاق و رفتارش بپذیریم و
با هر بدی که دارد قبولش کنیم.
همسفر رویا: فکر می کنم بسیار حساس هستیم ،
فرضاً اگر کاری را مادرمان انجام دهد زیاد در مورد ش حساس و ریزه بین نیستیم و
شاید اصلاًنبینیم ولی اگر همان کار شخص دیگری انجام دهد بسیار حساس می شویم
وبرجسته وبزرگش می کنیم ،پس باید حساسیتمان راکم کنیم.
همسفر حکمت : بر اثر تداعی های ذهنی کارهای شخص مورد نطر، مرتب نسبت به آن حساسیت و
دید منفی پیدا می کنیم اگر بتوانیم کارهای مثبت و مورد پسند وی را در ذهن نگه داریم
و با صبر و گذشت زمان ،کم کم می تواتیم حس بد خود را نسبت به او تغییر دهیم.
خانم فاطمه:اینکه فکر کنی تغییر نکردی اینطور
نیست چون حرکت کردی پس تغییر کردی.ما در مراحل بالاتر مورد آزمایش قرار می گیریم
.همانطور که دوستان گفتندمحبت و احترام واقعی بگذارید اورابا همه بدی هایش بپذیرید
و حساسیت خود را کم کنید ،سایه ها نمی گذارند واقعیت وحقیقت را ببینیم.هیچ آدمی بد
مطلق نیست وتا به مرحله ایی نرسیدکه خوبی
های آن طرف راببینید به اومحبت و احترام بگذارید.
کتاب...............جوانه های شیری
.........................
خانم فاطمه :ک سانی که تازه وارد صراط مستقیم
شدندو می خواهند از ظلمت درون به نور وروشنایی
برسند مثل مسافران ما که با ورود به کنگره سفر
خود را آغاز کردند زمانی که به رهایی می رسند مانند جوانه های شیری رنگ هستند و
بعد خودشان خودشان را آبیاری می کنند یعنی از نظر مادی و معنوی خود را قوی وتوانا
می کنند و تبدیل به رعد وبرقی می شوند که پیام صلح وآرامش و عدالت دارند.
کسانی که با تلاش وکوشش در مسیر ارزش ها قرار می
گیرند چون پیام آنها عشق ومحبت واقعی است چنان تاثیرگذارمی شوند که باعث میشوند
زمین های لم یزرع (افرادی که در تاریکی هستند)به زمین های حاصلخیز (انسان های سالم
وتاثیرگذار)تبدیل شوند. همه موجودات و هستی محبت هستند حتی چیزهایی که به نظر ما
زشت وخشن هستند. اصلاًانسان بد و بدی نداریم .بی آدم ها از جهل شان است.
همسفر رویا : چرا زلزله برای انسان های محروم
وبدبخت می آید و چرا بلایای طبیعی برای انسان های مرفه نمی آید؟( شاید به نوعی
دارم ناشکری می کنم).
همسفراکرم : هشداری برای تغییر ماست .
همسفر حکمت : زلزله براثر فعل و انفعالات یا کنش
وواکنش های زمینی است و مربوط به موقعیت جغرافیایی است و برایش تهران و کرمان ندارد.از این موضوع که
بگذریم باز برمی گردد به تفکر و اندیشه خود انسان ها و عقب ماندن آن هاست . مسلماً
فردی که در تهران است با تلاش و تفکر خودش بناهای خود را چنان درست کرده که فرض
اگر زلزله بالای هفت ریشتری هم بیاید آنچنان شدید آسیب نمی بیند اما جاهای که مردمش هنوز از نظر تفکر،باور و تلاش حرکت
نکردند مسلماً در مکان های خود در چنین حوادثی صدمات فراوانی می بینند و گاهی هم
این برمی گردد به آرشیو و اینکه شاید تقدیر وروزی آن ها اینچنین است .
همسفر زهرا(مرزبان و کمک راهنمای جدید): اولاً
طبق وادی 14 کائنات و هستی و همه عشق و محبت هستند تهرانی واصفهانی ندارد . شاید
نیامدن زلزله آنچنانی هم رحم به ماها بوده است چون با جمعیت بیشترخسارت شدیدتری می دیدند ،شاید هم
امتحان الهی است تامرا محک بزند.
خانم فاطمه: جواب شما وادی چهارم است .اینکه ادم های بدبخت روزبه روز بدبختر میشوند ،کاملاًطبیعی است .آدم معمولی به دنبال تغییر خودش وشرایط زندگیش نیست و هنوز باورهاوتفکر غلط خودش را ادامه میدهد. گفتیم در مسائل حیاتی ،دادن مسئولیت به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خود.ما می خواهیم هر اتفاقی می افتد به گردن خداوند بگذاریم .خداوند اختیار و عقل و صور آشکار وپنهان داده است و گفته خودت تلاش کن.انسان چیزی نیست جز سعی و تلاش خودش .از گذشته هم آرشیو داریم .
شاد باشید.
.: Weblog Themes By Pichak :.