همسفران نور

به نام خدای هستی بخش 

روز یکشنبه 22/1/95 لژیون همسفران نور با حضور همسفران واستادی سر کار خانم فاطمه با دستور جلسه 

 " موانع محبت " 

 راس ساعت 17:40 آغاز به کار نمود .

  این همان فرق نگاه است که کنگره به من می دهد .این که رنجها ومشکلات زندگی من، برای خالص سازی وتزکیه من است . اگر دیدگاهم این باشد رشد می کنم ولی اگر دیدگاهم این باشد که آدم بدبختی ام وقربانی شدم روز به روز به اعماق تاریکی فرو می روم .

 سال نو را خدمت آقای مهندس ، خانم آنی عزیز و خانواده بزرگوارشان تبریک وتهنیت عرض نموده و برای همه شما عزیزان آرزوی سربلندی داریم 

به نام خدای بزرگ بی همتا  

روز یک شنبه  9/12/94 لژیون همسفران نور با حضور جمعی از همسفران واستادی همسفر خانم فاطمه با دستور جلسه  " قضاوت " راس ساعت 16: 40 آغاز به کار نمود .

از این لحظه به بعد اگر می خواهیم در زندگی مان جنگ نباشد دیگر نباید قضاوت در مورد هیچ کسی بکنیم .ما در روز داریم با دهها نفر می جنگیم ( بچه ، مسافر ، خواهر ،مادر ، مادر شوهر ، همکار ، همسایه و...) بعد انتظار داریم حالمان هم خوب باشد وانرژی وتوان داشته باشیم !! جنگ را متوقف کن ! تا حالت خوب باشد وانرژی داشته باشی! 

اتفاق بد دیگری که در قضاوت می افتد این است که از خودمان غافل می شویم وصفت بد خودمان را نمی بینیم .مثل همان قاتل حرفه ای که خودش را مخفی کرده وما یک نفر دیگر را به جای او محکوم کرده ایم .دیگران وزشتیهای آنها را می بینم ولی زشتیهای خودم را نمی بینم .چون همیشه مشغول او هستم .او را رها کنم وخودم را درست کنم تا روزیهای من هم عوض شود . 

آقای امین در سی دی می گویند اگر محبت به جانها نرسد زهر برسد .چه می کنیم که محبت نمی رسد ؟ 

 قضاوت می کنیم وکانالها ی ورود محبت را می بندیم ودیگر محبتی دریافت نمی کنیم .وقتی هم که محبت نرسد مطمئنا زهر می رسد .بین اینها چیزی وجود ندارد .

اگـه خواستــی در مـورد کـسـی قـضــاوت کنـــی…

آروم تـو دلـــت بگـــو

مگـه خـودم کیــم…؟

به  نام خدای مهربان 

روز یکشنبه 18/11/94 لژیون همسفران نور با حضور جمعی از همسفران صمیمی ومهربان لژیون با دستور جلسه " وظایف رهجو " واستادی همسفر خانم فاطمه راس ساعت 16: 40 آغاز به کارنمود .

از کلمه رهجو معنای آن مشخص است .رهجو یعنی کسی که جوینده راه است . 

راه صراط مستقیم ، راه رسیدن به آرامش وصلح، راه رسیدن به سلامتی ،راه رسیدن به درمان اعتیاد ، راه خروج از تاریکیها وضد ارزشها  

قرار نیست در کنگره برای راهنما نقاب بزنیم وکلاس بگذاریم .عین واقعیت را بگوییم تا راهنما بتواند آدرس درست به ما بدهد .اگر من واقعیت را نگویم یا قسمتی از موضوع را پنهان کنم یا به نفع خودم تغییر بدهم ، راهنما نمی تواند آدرس درست بدهد وممکن است راهکاری به من بدهد که با اجرای آن زندگی ام بدتر شود .چون راهنما هم راهکارها را یا از تجربه خودش می گوید یا از علم کنگره ! راهنما مشاور ودرمانگر وپزشک نیست ! اگر چیزی می گوید یا از علم کنگره است یا تجربه خودش .پس اول با راهنما صادق باشیم ودوم از راهنما انتظار بیجا نداشته باشیم که بتواند مشکلات دیگر مرا هم حل کند .مثل مشکلات مالی ، خانوادگی ، اجتماعی ، شغلی و... راهنما یعنی کسی که راه را نشان می دهد .راه خروج از تاریکی وترس را ...

به نام آنکه هستی باتمام زیبایی اش قائم به ذات اوست 

روز یکشنبه 4/11/94 لژیون همسفران نور با حضور جمعی از همسفران واستادی خانم فاطمه ودستور جلسه " سی دی کلام حق وکتاب 60 درجه " آغاز به کار نمود . 

استاد می فرمایند کلام حق خیلی ساده است .پیچیده نیست .کلام حق یعنی همان قوانین ساده هستی !مثلا در فصل پاییز برگ درختان باید بریزد .هیچ تغییری در آن نمی شود داد .در فصل بهار باید شکوفه بدهد. در زمستان برف در دمای صفر درجه می بارد.آیا می شود بگوییم خدایا در فصل بهار برگها بریزند ! قانونها را نمیشود تغییر داد .این صور آشکار هستی است ودر صور پنهان هم به همین صورت است .قوانینی جاری است که حق وحقیقت هستند ونمی توان آنهارا نقض کرد .حالا من انسان خودم قوانین را نقض می کنم ومدام خدا خدا می کنم .من قانون را زیر پا گذاشتم پس بایدخودم آن را درست کنم ! اگر کاکائو زیاد خوردی ودچار کیست در بدن خود شدی، فقط تنها راه خلاصی از آن عمل جراحی است .باید درد بکشی ،رنج ببری تا کیست از بدن تو جدا شود .ضد ارزشها هم همین طور است .وقتی خداونددر قوانین خود می گوید دروغ بد است ، ولی من دروغ می گویم ، این دروغ مثل همان کیست در صور پنهان من ایجاد شده .یک قفل ،یک گره در درون من زده شده ، باید بتوانم با تزکیه ودردورنجی که در این راه متحمل می شوم ، آن را باز کنم واثر آن را ازوجودم پاک کنم ...

به نام پروردگاریکتا

روزیکشنبه 20/10/94 لژیون همسفران نور با حضور جمعی از همسفران واستادی همسفر خانم فاطمه ودستور جلسه " مثلث پنهان کاری 1" راس ساعت 16:40 آغاز به کار نمود. 

 ناراحت نباشیم که بعضی مسائل را دیگران(مسافرونزدیکان) از ما پنهان می کنند ونیازی نیست که مثل کاراگاه دنبال آنها بیفتیم وانرژی بگذاریم .نیازی نیست کنترل کنیم ووقتمان را تلف کنیم .اگر صبر کنیم به مرور زمان همه چیز آشکار می شود زیرا ماه پشت ابر نمی ماند .واگر هم آشکار نشدمن اشتباه فکرکردم .

روزی معلمی به شاگردان خود می گوید یک سیب زمینی در کیف خود قرار دهید وهرروز آن را با خود به مدرسه بیاورید وببرید .بعد از مدتی سیب زمینی گندید وبوی بد آن مشخص شد .معلم رو به دانش آموزان گفت این کار را کردم که بدانید اگر کار بدی بکنید وبخواهید آن را مخفی کنید بالا خره آشکار می شود وزشتی آن معلوم می شود ...

به نام آنکه جان را فکرت آموخت

روز یکشنبه 6/10/94 لژیون همسفران نور با دستور جلسه ادامه وادی دهم واستادی خانم فاطمه راس ساعت 16:40 آغاز به کارنمود .

 حس مثل خداوند است که در تمام هستی ونیستی وجوددارد ولی ما نمی بینیم .همنام خودش قابل حس است یعنی چه ؟ ما حس را نمی توانیم ببینیم اما هم نام خودش قابل درک است .یک پشه می تواند پشه را درک کند .قشنگی یک سوسک را سوسک درک می کند چون از جنس خودش است .منه آدم قشنگی سوسک را درک نمی کنم .حس آن چیزی که هم جنس خودش است را می تواند درک کند .ماباید پشه بشویم تا بتوانیم پشه رادرک کنیم .باید مصرف کننده بشویم تا بتوانیم او را درک کنیم .پس نمی توانیم ادعا کنیم که می توانیم کاملا یک مصرف کننده را درک کنیم .حس نیرویی است که عقل را به کار می اندازد . عقل فرمانرواست واطلاعات راحس به او می دهد تا براساس آن فرمان صادر کند .اگر حس خوب کار کند ،عقل هم درست فرمان صادر می کند ومن در شادی وشعف خواهم بود ...

به نام خالق هستی

عکس العمل های یک همسفر باید از روی شناخت ،تفکر وصبر باشد .

وقتی سعی می کنم در برابربی مهری وبی توجهی های مسافرم ،من به درستی مهر بورزم ، قطعا نتیجه خوبی خواهد داشت .

یا هنگامیکه مسافرم بی حوصله است ،من حوصله وصبر داشته باشم ، می تواند روی او تاثیر داشته باشد .

یا زمانی که او به درستی در کنگره حرکت نمی کند ، من حرکت درست ومحکمی داشته باشم ؛ او را به حرکت وامی دارد .

وقتی او از خود ودرمانش نا امید باشد ، من با امیدواری بسیار ،سبب قدمهای استوار اوخواهم شد .

ویا هنگامیکه در نبرد شدید بین عقل ونفس قرار دارد ، من روی خودم کار کنم وخواسته های نفسم را سروسامانی بدهم ونامعقولهارابه سطل زباله بریزم ، آنگاه او هم نفس خود را می تواند تربیت واصلاح کند .

هنگامی که احساس تنهایی می کند ، من در کنار اوباشم وبه او اطمینان بدهم که در سخت ترین شرایط در کنارش هستم ، می تواند از گذرگاههای سخت عبور کند .

هنگامیکه خودرا باورنداردواز خود می هراسد ، من اورا باور کنم ، او می تواند پیله ترس ونا امیدی را رها کند وپروانه ای شود که از تمامی حقارتها وتاریکیهای اعتیاد بیرون می آید.

وقتی او اشتباه یا خطایی مرتکب می شود ،رفتار من به گونه ای باشد که احساس امنیت کند ومطمئن شود که می تواند درست کند ، درصدد جبران بر می آید .

وقتی در برابر اشتباهاتش سرزنش نشود ،خودراپیدامی کند .وقتی دربرابرکوتاهی هایی که در حق خود کرده به اوفرصت داده می شود تا فکر کند وخودش را پیدا کند ؛ می تواند خود را از لابه لای خروارها گناه بیرون بکشد وبه سمت نور حرکت کند .

بیایید با عکس العمل های درست همسفران نور شویم ...

همسفر فاطمه

به نام قادر متعال 

روز یکشنبه 22/9/94 لژیون همسفران نور با حضور جمعی از همسفران لژیون واستادی همسفر خانم فاطمه ودستور جلسه " ادامه حقه های نفس " راس ساعت 16: 40 آغاز به کار نمود .

سخنان استاد : 

فرمانروای کل در وجود ما کیست ؟ عقل .این عقل فر ایزدی دارد وهیچ گاه اشتباه نمی کند وهر فرمانی می دهد لازم الاجراست .پس چرا آدمها کارهای اشتباه انجام می دهند ؟ برای این است که فرمانروا یا عقل را فریب داده اند .چه کسی عقل را گول زده ؟ نفس انسان ! چرا ؟ چون خواسته دارد .خواسته های مختلف !! حالا اگر خواسته های نامعقول خودرا صاف وپوست کند به عقل بگوید ،عقل قبول نمی کند .نفس عقل را فریب می دهد واطلاعات غلط به عقل می دهد یا لباسی از تقوی وزیبا به خواسته خود می پوشاند .مثلا می خواهد موادمصرف کند، یک دلیل موجه برای خودش پیدا می کند .به عقل می گوید ببین من بیماری قند دارم وهر چه دارو خوردم اثر نکرده اگر کمی مواد مصرف کنم خوب می شوم وقندم پایین می آید وبه این ترتیب وارد دنیای اعتیاد می شود .ونه تنها قند خوب نمی شود بلکه بیماری اعتیاد هم به آن اضافه می شود .

به  نام خدا یخشنده ومهربان 

روز یک شنبه 15/9/94لژیون همسفران نور با حضور جمعی از همسفران واستادی همسفر خانم فاطمه ودستور جلسه " سی دی حقه های نفس " راس ساعت 16 : 40 آغاز به کار نمود .

سخنان استاد : 

خدارا شکر می کنم که امروز سعادت پیداکردم باز هم در کنارشما باشم .امیدوارم حالتان خوب باشد وسالم وتندرست باشید . 

 اینکه من در زندگی بدرخشم وموفق باشم یا شکست بخورم هیچ ربطی به آدمهای دور وبر من ندارد .حالم خوب باشد یا بد ربطی به دیگران ندارد .اینکه مدام میگویم مادر شوهر یا خواهر شوهرم حال من را بد می کند وتقصیر اوست که حال من بد می شود اشتباه است .اگر همه بدند ، محیط بد است ،مادر ومادر شوهر وخواهر شوهر و... بدند، این که من خوب باشم یا بد باشم بستگی به خود م دارد.این که من چشمه باشم ونور بدهم ومثبت باشم بستگی به خودم دارد .خودم هستم که انتخاب می کنم ... 

 بدیها هستند ولی اینکه من بدیها را نبینم دلیل بر هالو بودن ونادانی من نیست .این همه مشکل را دیدیم حالا یک بار به آن توجه نکنیم ونبینیم .یک کار مثبت در کنار آن انجام دهیم .

به نام خداوند بخشنده ومهربان 

روز یکشنبه 1/9/94 لژیون همسفران نور با حضور تعدادی از همسفران واستادی همسفر فاطمه با دستور جلسه" سی دی جایگاه" راس ساعت 16:45 آغاز به کار نمود .

خانم فاطمه : اگر ظرفیت با مسئولیت که به من داده اند با هم هماهنگ نباشد دو حالت درمن به وجود می آید .1- انرژی سرریز می شود .انرژی که دریافت می کنم بیشتر از ظرفم است وسرریز می شود مثل یک لیوان آب که اگر بیشتر از ظرفیتش آب در آن بریزیم سرریز می شود .وحالت خودشیفتگی پیدا می کنم .در این حالت حس از حالت طبیعی خارج می شود ونمی تواند اطلاعات درست برای عقل بیاورد ومن نمی توانم تصمیمات درست بگیرم ونمی توانم اتفاقات را درست حلاجی کنم .درست تجزیه وتحلیل کنم وتفسیر کنم .وعکس العمل درست در اتفاقات داشته باشم . حالا ممکن است حالت دیگری هم پیش بیاید یعنی برعکس آن اتفاق بیفتد وشخص خیلی تند خو شود ،مدام با دیگران به حالت دستوری صحبت کند واحساس کند که بالاتر از دیگران است .البته آدم وقتی مسئولیتی را می گیرد باید 10 الی 20 درصد در رفتارش قهر وجذبه داشته باشد ولی به جا .به موقع ودر جهت سازندگی نه اینکه همیشگی باشد .اگر اینطور باشد همه را از خود دور می کند ودافعه اش از جاذبه بیشتر می شود .دشمنانش زیاد می شوند واین برای کل سیستم بد است ....