درباره وبلاگ مطالب اخیر
موضوعات آرشیو وبلاگ پیوندهای روزانه پیوندها
نویسندگان آمار وبلاگ
سروده های من کلماتی که دوستشان دارم
بنام خدا
اینجا وبلاگ شخصی منه جایی که شعرهامو میزارم تا هرکسی که دوست داره بخوندشون و اگر دوست داشت راجع به اون ها نظر بده . حامدبشارت نیا نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : دوشنبه 8 اسفند 1390 :: نویسنده : حامد بشارت نیا
سلام بر خدایی که نزدیک است انتقام گیر است مهربان است یاری کننده است واگر بخوانی اش اجابتت می کند خدایی که به ترامپ کمک میکند به حسن نصراالله کمک میکند بشار اسد را نجات میدهد با پوتین دوست است و مرا و مرررا به دست بدترین چوپان سپرده تا شیرم را به دروغ و ریا بخورد و پس از آن گوشتم را برای تو قربانی کند و بمن مقام شهید ببخشد خدایا بامن چه کردی...؟ نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : جمعه 24 اسفند 1397 :: نویسنده : حامد بشارت نیا
گویند که از دل برود هرآنکه از دیده رود از دیده ی ما رفته ای تو لیک دلم خانه توست نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : چهارشنبه 10 شهریور 1395 :: نویسنده : حامد بشارت نیا
عرب با عجم سرخ و زرد و سیاه بگفتند انسان غرق گناه بفرموده ی حق تعالی بدان همه یک مقامند نزد اله تمامی ما خلق یک خالقیم ولی جیره خوار ابوفاضلیم بوقت گرفتاری و درد و رنج بگیریم از دم گریبان پنج خدایا ببین حامدم با تمام غرور زدم سجده بر خاک مشهد چو مور قبولم کن و عذر تقصیر دار تو ای خالق شمس و لیل و نهار
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پنجشنبه 24 دی 1394 :: نویسنده : حامد بشارت نیا
تا که گلبرگ لب تو از لبم پیمان بگیرد
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : شنبه 21 آذر 1394 :: نویسنده : حامد بشارت نیا
چند روزی در خوشی ها مست بودم از سخن افتاده بودم با گلی بی مثل و همتا غرق بودم از سخن افتاده بودم هرچه در رویا تمنا داشتم یکدفه تعبیر دیدم از سخن افتاده بودم از همه رنج جهان دور و فقط در حال عیش شب به روز و روز درشب مست بودم از سخن افتاده بودم ناگهان طوفان شد اندر این خوشیها حیف حیف نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : چهارشنبه 18 آذر 1394 :: نویسنده : حامد بشارت نیا
بی خود از خود گشته و بی تاب در سودای خویش می نوشــــت از خـــاطرات رفتـــه ی فصـل بهــار نا امید از بازگشت روزگار گرم و بی پروای خویش می نوشت از طعم تلخ بی کسی ، تنها شدن رنگ تاریک و پر از اندوه در شبــــهای خــویش من نخواندم نامه هایش را مگر با اشک چشم گم شدن در اوست جانا ،معنی معنای خویش نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : دوشنبه 27 مهر 1394 :: نویسنده : حامد بشارت نیا
اى آفتاب عالم امکان کجا روى خورشید سربریده انسان کجا روى کشتى غم به ساحل چشمم کناره جست اى آب دیده ى قرآن کجا روى خاموشى ستاره پس از تو شنیده شد اى کوکب کویر بیابان کجا روى هر حلقه اى که به زلف تو پىچ خورد خون کرده دل ز حبیبان کجا روى ما را توان یارى تو در توان نبود اى قوت تمام ضعیفان کجا روى حامد اگر چه هست ولیکن حساب نیست اى محتسب به قیمت ارزان کجا روى
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : یکشنبه 2 آذر 1393 :: نویسنده : حامد بشارت نیا
دشتی ز خون عشاق بی تاب دیدن توست سرهای روی نیزه ، عشق رسیدن توست درعشق بازی او ما را چه جای صحبت جایی که حق بخواند، جای شنیدن توست ارباب ما خودش گفت ، باقلب تیر خورده یارب ببین حسینم ، گردن بریدن توست مالک تویی خدایا این را به ناز می گفت مهر و سخاوتت کو ، وقت خریدن توست حامد درخت شیعه کم بار و بی ثمر نیست قدری تلاش کن مرد ، شاید که چیدن توست نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : یکشنبه 4 آبان 1393 :: نویسنده : حامد بشارت نیا
چقدر بی معنیست دنیایی که در آن سکه های بی جان حکومت می می کنند بر جانها نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : دوشنبه 31 شهریور 1393 :: نویسنده : حامد بشارت نیا
دوری مــــکن ز برم ای نـــــــگار ناز من عاشقم به رخت همچو دل به ساز گر روی خود بکشی از دلـــــــم بدان میمیــــــرد این خرک بس قمــــار باز نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : جمعه 24 مرداد 1393 :: نویسنده : حامد بشارت نیا
سیب سرخم طعم دریا را گرفت شوری دریا لب از لیلا گرفت زاهدی سجاده را تا کرد و رفت تا که آدم گندم از حوا گرفت رند بی خوابی که این غم می شنید جام مستی سر کشید و خانه از غمها گرفت نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : چهارشنبه 28 خرداد 1393 :: نویسنده : حامد بشارت نیا
زندگی ، بنده از تو دلگیرم آخر راه را ، نمی بینم منتظر تا رسیدن گیلاس خربزه از درخت می چینم عمر رفته خوش گذشت ، با سختی در نیامده ، فرار می بینم من دلم بوی یاس ، می خواهد با لجنزار ، ناگزیر ، بنشینم گریه بر این همه گرفتاری تا نفس هست ، روی سینه میریزم از تو آرامشی ندیده ، ولی بحر یک تکه سنگ ، می پیچم مرگ پایان این همه درد است گرچه از آن ، فراغ در پیشم نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : یکشنبه 4 خرداد 1393 :: نویسنده : حامد بشارت نیا
کاش دنیا رنگ خاکستر نبود کاش قلبم دست یک کافر نبود کاش دنیا حالتی از عشق داشت کاش مستی در کف ساغر نبود نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : جمعه 12 اردیبهشت 1393 :: نویسنده : حامد بشارت نیا
سوی چشمم رو به چشمان تو داشت حرف حرفم معنی اسم تو داشت دست عشقم در شبانگاهان سرد آرزوی لمس دستان تو داشت آن همه ابراز عشق و التماس آرزوی دیدن پاسخ ز احساس تو داشت گرچه درکم را نمودی ترک ای نامهربان این دل آشفته هر لحظه تمنای تو داشت نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : یکشنبه 7 اردیبهشت 1393 :: نویسنده : حامد بشارت نیا
حضرت زهرا غمی در سینه داشت رودی از ژاله به روی گونه داشت در جهانی مــرده از مــردان مرد مــردی با نام علی در خانه داشت دختری همدرد مادر همچو کوه او فدایی حسین وز غمش کاشانه داشت درد زهرا درد آب و نان نبود وی غمی چون مصطفی از ریشه داشت درد نادانی مردم جهل محض از گذشته تا به حال و از پسش آینده داشت سیلی و بند علی و ضرب در کشتن محسن ، حسن یا ذبح حق کاش در چشم من نادان کمی تأثیر داشت کاش جای گریه قدری در سرم تفهیم داشت نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : چهارشنبه 13 فروردین 1393 :: نویسنده : حامد بشارت نیا
سینه ام در دام کرکــس هــا گـرفتار آمده بوی عطرم بر مشام گربه ها خوش آمده در خنــک بـــاد زمستـــان لبــم چاله ی زیر لبت بهر تماشا آمده گیسوی مشکین و پر اندوه من بر سر زانــوی تـــو خــم آمـده تا کجا باخود بری آشفتـــــگی هــــای مرا این اسیر تشنه در بنداست و بی تاب آمده آنکه میگفتی شبانگاهان صدایش میکنی منتظر شب تا سحر بر دار ایـــوان آمــده بس بکن نادیده معشوق جهان هست و نیست سینـه ام سنـــگین و بانــگ الـــرحیلم آمـــده ببخشید که قافیه نداره نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : شنبه 14 دی 1392 :: نویسنده : حامد بشارت نیا
صورتم ، حالت تنهایی داشت اشک ، در چاله ی چشمان سرم پنهان است غصه ، دیوار به تنهایی لبهایم بود
و ز اندوه ، زبانم سر حرفی نگشود کاش پیشانی مهرم ، به نگاهی خوش بود ... نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : سه شنبه 10 دی 1392 :: نویسنده : حامد بشارت نیا
امروز پیدایش کردم هم او را که بیزارش بودم در قلبم خانه داشت نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : سه شنبه 12 آذر 1392 :: نویسنده : حامد بشارت نیا
رویای دیدنت را هر لحظه می پرستم در اوج بی نیازی با اینکه تنگ دستم مهر تو حاصل این عمر پر از غم من ساقی میــار می را پیمانه را شکستم نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : جمعه 1 آذر 1392 :: نویسنده : حامد بشارت نیا
سخت ترین لحظه ی عمرم هنوز در تپش قلب تــــو پنهــــان شده کــــاش بدانی که در این سینه ام عشق تــــو افتاده و مهمان شده سر در تن من زیاده باقیست هنوز جانی که رود در آخر اِستاده هنوز با دست زدن مرا تـو شویـق مکن این ماهیت من است تقدیـــر مکن نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : چهارشنبه 29 آبان 1392 :: نویسنده : حامد بشارت نیا
|