به گزارش رجانیوز، نویسنده کتاب در بخش پایانی کتابش و در پاسخ به اظهارات آقای هاشمی رفسنجانی درباره مسائل مطرح شده به بخشی از سوابق خود اشاره میکند. وی در سال ۱۳۵۴ وارد دانشگاه و فعالیتهای سیاسی علیه رژیم شاه شده است و در سال ۱۳۵۶ نیز در جریان تظاهرات خایابانی بازداشت و از آن پس نیز حضوری فعال در همه عرصههای مبارزاتی داشته است.
غضنفری در پاسخ به جبهه ندیده خوانده شدنش توسط هاشمی رفسنجانی اشاره میکند که از هفته اول آغاز جنگ، برای اعزام به جبهه ثبت نام کرده است و در اواخر مهر ۵۹ به جبهه اعزام شده است، وی در سال ۱۳۶۰نیز دو بار هدف ترور منافقین قرار گرفته است.
طبقه بندی: پاسخ به شبهات، عمومی، سیاسی،
برچسب ها: راز قطعنامه، کتاب، هاشمی، موسوی، قطعنامه 598،
من میدانم که بعضیها از وفات آیتالله خوشوقت خیلی خوشحال شدند و خیلیها خوشحال شدند که آیتالله خوشوقت در این دوره انتخابات نبود. چون آیتالله خوشوقت حرف نمیزد و در این چند سال اخیر به میدان آمد نه اینکه انقلابی نباشد بلکه دید یک مدتی نیاز نیست اما در این اواخر با کبر سن برای دفاع از ولایت و انقلاب و نظام ورود پیدا کرد. دعای امثال ایشان بود که فتنه 88 خنثی شد.
به گزارش رجانیوز، محورهای اصلی صحبتهای رئیس حوزه علمیه المهدی (عج) در گفتگو با خبرگزاری نسیم را در ادامه میخوانید:
نباید به تحلیل ظاهری از انقلاب اسلامی کفایت کنیم؛ انقلاب ما به فرمان یک مرجع بود
- متأسفانه یکی از چیزهایی که مغفول عنه واقع شده، بحث "معنوی" انقلاب ما است.
- ما تاکنون تاریخ ظاهری انقلابها را به صورت مادی تحلیل کردهایم. به این ترتیب که مردم گرفتاریهایی را مبتلا میشدند و بر اساس این گرفتاریها یک انقلابی به وجود میآمد، مانند انقلاب فرانسه و روسیه. متأسفانه انقلاب خودمان را نیز با این دید نگاه کردیم.
- گرچه مادیات در زندگی بشر نقش فراوانی را دارد و هیچ فردی نمیتواند این را انکار کند اما انقلاب اسلامی ایران نشأت گرفته از مباحث مادی نیست چرا که به لحاظ ظاهری دنیای ما دنیایی بود که نسبتا تامین بود، گرچه اقشار کم درآمد در جامعه زیاد بودند و اقشار کمی وجود داشتند که با غارت اموال مردم یک زندگی اشرافی برای خود مهیا کرده بودند.
- در انقلاب اسلامی ملاک فقر و نداری نبود، مردم به فرمان یک مرجع و یک فردی که دینشناس بود حرکت کردند.
- مردم به فرمان یک "انقلابی محض" یا یک فردی که از اساتید دانشگاه و یا یکی از سیاستمداران آنچنانی باشد، به میدان نیامدند کما اینکه آنها هم خیلی تلاش کردند که مردم را به این سبک به میدان بیاورند اما توفیقی پیدا نکردند.
- هیچ متفکری در دنیا باور نمیکرد که در دنیا انقلابی به وجود آید که در آن سایه شوروی سابق به عنوان بلوک شرق یا آمریکا و اروپا به عنوان بلوک غرب وجود نداشته باشد.
انقلاب اسلامی، تنها انقلابی بود که فقط با فرمان مرجعیت به وجود آمد و پیشرفت کرد
- ما دیدیم که در اواخر سال 55 حتی چریکهای فدایی و منافقین به این نتیجه رسیدند که مبارزه با رژیم شاه عملا کارساز نیست، یعنی آنها به مرحلهای رسیدند که دیدند نمیتوان با رژیم مقابله کرد و باید به نوعی با رژیم مصالحه کرد
- قدرتهای مادی در نقشآفرینی انقلاب اسلامی ایران هیچ دخالتی نداشتند. تنها قدرتی که توانست این انقلاب را بهوجود آورد قدرت مرجعیت بود، قدرت روحانیت و قدرت اسلام ناب بود .
- روایاتی را داریم که بیان کردند "مردی از قم قیام میکند و مردم را به سوی حق دعوت میکند و آن اجتماعی که دور آن فرد هستند مانند آهن محکم و استوار هستند". دیدیم در همان اول انقلاب زمانی که امام فرمان داد مردم با آن مشقتها نفت تهیه میکردند و به پیرمرد و پیرزنها میدادند و یا تخم مرغ تهیه کرده و به ضعیفها میدادند، یعنی از همان ابتدا امام فرهنگ ایثار را به مردم آموخت.
موسس واقعی انقلاب ما امام زمان (عج) است
- موسس واقعی انقلاب ما امام زمان (عج) است؛ امام از کجا اعتماد دارد که پیروز است و فرمود که "ای آقای شاه یک کاری نکن که بگویم بیرونت کنند". امام از کجا این حرفها را میزند؟ با کدام مرد و سرباز؟ همانطور که به او میگفتند که "سربازان شما کجا هستند؟" امام فرمود که "یاران من در گهواره هستند". امام از کجا میدانست که سربازان او در گهواره هستند؟ امام در سال 41 از کجا میدانست که در اواخر 57 انقلاب صورت میگیرد؟ و آنهایی که در گهواره بودند و یا در کوچهها بازی میکردند یک روز سربازان امام می شوند؟
- زمانی که امام را آزاد کردند، مردم اطلاع نداشتند و امام را آوردند به پل آهنچی و ایشان را رها کردند. فردا که مردم متوجه شدند، فوج فوج به دیدن امام میآمدند. روز دوم از جبهه ملی و نهضت آزادی به دیدن امام آمدند و زمانی که در حیات منزل جمعیت موج می زد هر از گاهی امام به بعضی ها با نگاه می فرمودند که بالابیایید. یکباره هیاهویی در جمعیت مشاهده شد، دیدیم که مرحوم بازرگان به همراه آقای سحابی به دیدار امام آمدند و همه خوشحال شده بودند که این افراد در دولت مصدق بودهاند و الان دارند از امام اعلام حمایت میکنند و این چند نفر انتظار داشتند که امام اشاره کند بیایید بالا، اما امام لبخندی به آنها زد ولی اشاره نکرد که بالا بیائید، این یک نکته عجیبی بود.
مدتی میگذرد، حاج آقای اشراقی را نزد امام میروند و در گوش امام زمزمه میکنند و امام با اشاره دست میفرمایند "نه". به صورت ظاهر معلوم می شود که این پیرمرد شصت ساله سیاست نمیداند، الان موقع یارگیری است. دقایقی گذشت خود باز آمدند با امام صحبت کردند و امام فریاد زدند که "عرض کردم که نه، هرکسی آمده، آمده است". آنها هم متوجه میشوند که منظور امام به این افراد است این افراد میآیند و دست امام را میبوسند و خیلی ناراحت، میروند.
- اینها آیندهنگریهای امام است؟ امام از کجا میدانستند؟ قبل از آن زمانی که امام به نجف تبعید شوند و یک سال و نیم قبل از انقلاب قبل از اینک ترم جدید شروع شود امام میفرمایند که برای کلاس یک ضبط بیاورید، وقتی درس را شروع میکند میبینند که امام بحث "ولایت فقیه" را از آنجا شروع کرد.
- یکی از علتهایی که امام در نجف به عربی تدریس نکرد این بود که اعلام کند من نیامدهام که در اینجا بمانم و من مانند یک تبعیدی هستم.
- تمام بزرگان نجف مانند آیتالله خویی و آیتالله سیستانی و سایر بزرگان از ایران رفتند اما امام مانند یک تبعیدی رفتار می کرد.
- اینها دلالت بر این دارد که یک فرد دیگری امام را راهنمایی کرده است که شما پیروز هستید و به جلو حرکت کنید و جای نگرانی نیست و این کار را انجام بدهید.
- امام در نجف اشرف علاقه زیادی به حرم امیرالمونین (ع) داشت که یکبار شب می رفتند و یک بار صبح به هنگام نماز صبح میرفتند. یک شب دیدند که امام تب کرده و حال خوبی ندارد و می خواهد به حرم برود و حاج آقا مصطفی به امام عرض کردند که شما بهتر میدانید که حضرات معصومین (ع) همه جا هستند و امشب که حال مساعدی ندارید از همین جا عرض ادب کنید و امام فرمودند که "حاج آقا مصطفی نگذارید که روح عوامی در مورد حضرات معصومین از ما گرفته شود" و امام به زیارت رفتند.
اینگونه به زیارت مقید بودند. اما در شب دیگری امام حرکت میکنند به سمت حرم و تا جایی میروند که نعلین های خود را در بیاورند به یکباره برگشته و میگویند که امشب من به حرم نمی روم. همه تعجب می کنند که آن زمان که حال امام خوب نبود رفتند اما الان که امام حال مساعدی دارند از رفتن منصرف شده اند. فردا معلوم شد سفیر ایران در عراق به نجف آمده و یک فرش نفیس به حرم اهدا کرده است و دقیقا در همان ساعت حضور امام آمده اند و عکس می انداختند تا فردای آن روز در روز نامه ها جوری جلوه دهند که امام در نجف طبق این عکس ها با نظام شاهنشاهی آشتی کرده است. امام از کجا می دانست؟ چه کسی به امام خبر داده بود که الان وقت رفتن نیست؟ آن موقع که مریض است میگوید باید به حرم بروم ولی الان به حرم نمی رود. این ها ارتباط الهی است.
امام در ابتدای انقلاب وقتی کار را به بعضی از اعضای نهضت آزادی سپرد، میخواست تا انقلابیون فرصت یادگرفتن اداره کارهای کشور را پیدا کنند
- اینکه امام در ابتدای انقلاب بعضی از اعضای نهضت آزادی را در مصدر امور گماردند، برای این بود که نیروهای انقلابی و مکتبی در کنار اینها با مسائل اداره کشور آشنا شوند
- خود آقای هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود میگوید که زمانی که به وزارت کشور رفتم به من گفتند که قربان کارتابل را بیاوریم؟ با خودگفتم کارتابل؟ کارتابل دیگر چیست؟ به آنها گفتم که حالا نمیخواهد کارتابل را بیاورید خلاصه آقای هاشمی به آقای یزدی زنگ میزند و میپرسد شما که در دولت بودید این کارتابل چیست؟ آقای یزدی میگوید چیز خاصی نیست و همان پوشه خودمان است و در آن یک سری ورقه و نامههایی گذاشتند که شما آن را مطالعه و امضا کنید و بعد آقای هاشمی میفرماید که کارتابل را بیاورید.
- یعنی فردی که هیچ چیزی را نمیداند به مرور یاد میگیرد و امام میخواهد افراد انقلابی به آرامی از با تجربهتر ها کار را یاد بگیرند.
فتنه 88 آن قدر عمیق بود که هر انقلابی با آن مواجه میشد، زمین میخورد
- فتنه سال88 هنوز زوایایی دارد که برای مردم مشخص نشده است.فتنه 88 آن قدر عمیق بود که هر انقلابی با آن مواجه میشد، زمین میخورد.
- اگر دعای اولیای خدا نبود، فتنه 88 جمع نمیشد، چون در آن زمان اولیای خدا شبها نمیخوابیدند و در حال دعا بودند.
- من میدانم که بعضیها از وفات آیتالله خوشوقت خیلی خوشحال شدند و خیلیها خوشحال شدند که آیتالله خوشوقت در این دوره انتخابات نبود. چون آیتالله خوشوقت حرف نمیزد و در این چند سال اخیر به میدان آمد نه اینکه انقلابی نباشد بلکه دید یک مدتی نیاز نیست اما در این اواخر با کبر سن برای دفاع از ولایت و انقلاب و نظام ورود پیدا کرد. دعای امثال ایشان بود که فتنه 88 خنثی شد.
- فتنه 88 یک فتنه بسیار عمیقی بود که استعمار با عملیاتی کردن کمترین آن در هر کشوری پیروز میشد چرا؟ چون در سال 78 آن فتنهای که بوجود آوردند خیلی عمیق و دقیق نبود. با اینکه امور در آن زمان به دست فتنهگر ها بود.
فتنهگران مصداق مفسد فی الارض هستند
- این را بگویم، آقای سید محمد خاتمی و فتنه گران توبه کننده نیستند و شما این را بدانید و فریب نخورید. هر کسی فریب این افراد را بخورد باخته است.این افراد مفسد فیالارض هستند و من قبلا هم عرض کردم که این افراد مصداق مفسد فیالارض هستند و محاربه با خدا کردهاند. این افرادی که در فتنه 88 کارهایی را انجام دادهاند مصداق محاربه با خدا هستند و در آن شکی نیست.
- آیا ما باید بگوییم که این فتنهگران را آزاد کنند؟ چه کسانی را آزاد کنند؟ آقای خاتمی که باید الان جزو یکی از زندانیان و افرادی باشد که در حصر هستند حالا ما باید او را بزرگ کنیم و به او جلوه بدهیم؟ این کار کاملا اشتباهی است. آزموده را آزمودن خطا است.
خاطراتی از اولیاالله در تایید "الهی" و "مهدوی" بودن انقلاب اسلامی
- اینکه میگوییم انقلاب یک انقلاب الهی است، این حرف را از بزرگانی چون ابوی بنده و حاج میرزا علی صفار هرندی که پدر همین حاج حسین آقای صفار هرندی که از مردان الهی بودند و از اساتید ما بودند شنیدهایم. ما شنیده بودیم که یک عده از تجار تهران در زمان حضرت آیتالله آسید ابوالحسن اصفهانی محضر ایشان میرسند و عرضه میدارند که آقا وضع ما خراب است و چنین و چنان است و شما یک دستوری بدهید و ایشان فرموده بودند که "من یک سری چیز هایی مینویسم اما کار کار یک حاج آقا روحالله است و او خواهد آمد کار کار اوست".
- ما این را به حاج آقای مولوی قندهاری عرض کردیم و ایشان فرمودند که "اتفاقا بنده در همان جلسه بودم و کنار آقا نشسته بودم و اضافه کردند که مرحوم سید سر خود را پایین انداخته و زیر لب به آرامی گفتند "ولا تیئسوا من روح الله" و ما میدانیم که این جمله مربوط به رحمت خدا است و معنی آن این است که از رحمت خدا مایوس نشوید". اما آن موقع سید منظورشان از بیان این آیه همین بود چون میدانید که هر آیه هفت ظاهر دارد و هفتاد بطن دارد و فرموده بودند که منظور از اینکه از روح الله مایوس نشوید همین روح الله است که می آید.
- بزرگان دیگری مانند آیتالله شاهآبادی به امام فرموده بودند "آن کسی که انقلاب میکند شما هستید" و آیتالله شیخ نصرالله شاهآبادی فرزند آیتالله شاهآبادی بیان کردند که "من در نجف اشرف یک خواب عجیب و غریب دیدم و آمدم به پیش امام و امام فرمودند به شرطی که تا زمانی که من هستم بیان نکنی و تعبیر کردند که این خواب تو یعنی اینکه این انقلاب پیروز می شود و پدر شما به من گفت که این انقلاب پیروز می شود و بنده رهبر این انقلاب هستم".
- یعنی بزرگان میدانند که این انقلاب یک انقلاب خدایی است و یک انقلاب وعده داده شده است و فرموده شده که مردی از اهل قم میآید و این فرد عده داده شده نیز امام راحل بودند.
در جلسهای که آیتالله بهاءالدینی فرمودند " آقای منتظری رهبر نمیشود، رهبری متعلق به آسیدعلی آقای خودمان است"، حضور داشتم
- در جلسه ای که خود من حضور داشتم، بعد از تعیین آقای منتظری به عنوان قائم مقام رهبری، آیتالله العظمی بهاءالدینی گفتند که "یعنی چه؟ اصلا نمیشود"، همه فکر کردند به دلیل حضور امام این حرف ها از ایت الله العظمی بهاالدینی بیان می شود ولی ایشان گفتند که نخیر همه میدانند که امام میمیرد ولی ایشان یعنی آقای منتظری نیست. گفتند خوب پس چه کسی است؟ آیتالله العظمی بهاالدینی گفت "همین که گفتم ایشان نیستند" و بسیار عصبانی شده بودند و مدام میگفت که به شما میگویم ایشان نیست. یک فردی سمج شد و پرسید خوب کیست و آیتالله العظمی بهاالدینی عرض کرد که می گویم به شرطی که به کسی نگویید بعد عرض کردند که "همین آسید علی آقای خودمان"، حاضرین گفتند: چی میگوید؟ آسیدعلی آقا؟
- همه تعجب کردند که این چه حرفی است؟ متاسفانه یک فردی این حرف را گفته بود که آیتالله العظمی بهاالدینی چنین اظهار نظری کردهاند و این حرف در قم پیچید و بعضیها ناراحت شدند و بعد آیتالله العظمی بهاالدینی کتمان کردند. مگر میشود که یک عارف دروغ بگوید؟ خودت گفتی و الان میگویی که من نگفتم؟ من خودم رفتم و از ایشان سوال کردم. گفتم که آقا شما چنین حرفی را فرمودید و ایشان عصبانی شد و گفت "چرا این افراد رفتند و این حرف را بیرون بردند" من به ایشان گفتم که "والله من نگفتم" ایشان فرمودند که "میدانم تو نگفتی ولی رفتهاند و گفتهاند". بنده عرض کردم "آقا بالاخره شما خودتان این حرف را زده بودید"، آیتالله العظمی بهاالدینی فرمودند" من نگفتهام، حضرت حجت روحیالفدا گفتهاند"
آیتالله مولوی قندهاری در وصف آیتالله خامنهای میفرمودند "این سید مانند آیتالله آسید ابوالحسین اصفهانی یکهتاز میشود"
- در آن زمان آیت الله مولوی قندهاری میفرمودند که "این سید عظیمالشان روز به روز به جمال و جلال و کمال او افزوده می شود به گونهای که مانند آیتالله آسید ابوالحسن اصفهانی یکه تاز میشود". لذا من بارها عرض کردهام که عکسهای آقا را در زمان ریاست جمهوری نگاه کنید و الان نیز نگاه کنید و روز به روز بر ابهت و جمال و کمال و مدیریت وی اضافه می شود.
- واقعا مدیریتی که حضرت آقا در فتنه کرد چه کسی میتوانست چنین مدیریتی بکند؟ همه مانده بودند، همین آقای حسینیان گفت که ما رفته بودیم پیش آقا گفتیم که وضع چنین است و دیدیم که آقا خیلی آرام است. اول گفتم که آقا آنقدر نگویید "أین عمار" بگویید "أین مالک" و آقا فرمودند که نه آقای حسینیان همان "أین عمار" و من الان مالک نمیخواهم".
نکند به بهانه اعتدال، اصول اساسی خود را کنار بگذایم
- من از این میترسم که نکند ما هم با شعار اعتدال، اصول اساسی خود را کنار بگذاریم. البته من نمیگویم که اعتدال بد است و اتفاقا اصل اسلام بر اعتدال است و اسلام از افراط و تفریط نهی میکند
- بنده یک مقداری از فتنه دیگر را این میدانم که حزباللهی ها و مومنین و متدینین یک مقداری از اصول خود عقبنشینی بکنند و هر وقت متدینین و ملت ایران از اصول خود عقب نشینی بکن،د فتنه مجددا حیات خود را شروع میکند و ما نباید اجازه چنین کاری را بدهیم.
انقلاب ما انقلاب احزاب نیست، انقلاب ولایت فقیه است
- ما انقلابمان انقلاب احزاب نیست، انقلاب ولایت فقیه است و در انقلاب ولایت فقیه تشکلها وجود دارند اما نباید حاکمیت حقیقی داشته باشند و حاکمیت حقیقی با ولایت فقیه است.
- در انقلاب ولایت فقیه، حزبگرایی ممنوع است .ما با احزاب به معنای غربیاش مخالف هستیم،
- در کشورهای غربی احزاب تصمیم گیرنده هستند و هر چیزی که حزب بیان کرد افراد باید بپذیرندو در بحث حکومت دینی، دین تصمیم گیرنده است و نه احزاب.
- تشکلها به صورت تشکیلاتی کار میکنند که بر اساس آن "اوصیکم بتقویاالله و نظم امرکم" باشد. یعنی امور تقسیمبندی بشود که این تشکلی است ولی تعصب و حزبگرایی باعث میشود که حزب حاکمیت داشته باشد و ما منافع حزب را میبینیم، در حالی که در بحث تشکل ما منافع تشکل را نمیبینیم بلکه تشکل در استخدام مطالب دین خواهد بود و این تشکلها برای این است که ما بتوانیم بهتر و بهینه و با نظم و با تشکیلات عالی کار بکنیم.
- پس ما با تشکیلات موافق هستیم چون مصداق "اوصیکم بتقوی الله و نظم امرکم" است اما با حزب و حزب گرایی به آنگونه که در غرب وجود دارد مخالف هستیم.
- تفاوت ما در این است، چون بعضی افراد بخاطر حزب مجبور میشوند که منافع دینی خود را زیر پا بگذارند اما در تشکل شما نگاهت به دهان اسلام و نایب امام زمان است ولی در حزب، شما نگاهت به دهان حزب است.
مرزی که انحراف و عدم انحراف را در مسائل مربوط به امام زمان(عج)، مشخص میکند، نایب امام زمان(عج) است
- این آقایانی که از امام زمان(عج) میگویند به دلیل اینکه متوجه شدهاند که موسس این انقلاب امام زمان است و از آنجایی که میخواهند بگویند که موسس این انقلاب امام زمان نیست و این انقلاب نیز مانند انقلاب های دیگر است مدام امام زمان، امام زمان میکنند و کار خرابیهای خود را به گردن امام زمان میاندازند تا من و شما بگوییم که این یک حرف غلطی است و ما نگوییم امام زمان، یعنی به جای اینکه ما جواب مسأله را بدهیم بیاییم و صورت مسأله را پاک کنیم. ببینید یک دستی در کار است که عامدا من و شما را بترسانند که بگوییم امام زمان، چون تا بگوییم امام زمان به ما بگویند که نکند جزو جریان انحرافی هستند.
- ملاک این است، ما میگوییم که حکومت امام زمان از طریق نایب او. وجود مقدس حضرت حجت فرموده است که "من کان منالفقها صائنا لنفسه، مخالفا لهواه، مطیعا لامر مولاه و للعوام ان یقلدواه". مرز درزتی یا نادرستی حرف زدن از امام زمان این است؛ مرز نایب امام زمان(عج) است.
- بله اتفاقتا آنها از این میترسند که شما بگویید که موسس این نظام امام زمان است چرا؟ چون اگر شما بتوانید اثبات کنید که این نظام مهدوی است در آن صورت راحت میتوانید ولایت فقیه را جا بیاندازید.
در برابر غرب باید ایستاد؛ مگر "مرسی" غلام حلقه به گوش آمریکا نبود؟ چه شد؟
- امام فرمود دشمنان غربی مانند مثل سگ میماند و اگر جلوی او ایستادی می نشینند، اما اگر عقب نشینی کردی همان می شود که آن مردک آمد پای خود را بر روی میز گذاشت. قضایایی که آقای جلیلی انجام داد، جلو رفتن بود و هیچ عقب نشینی صورت نگرفت. این غلط محض است که ما بیاییم برای اینکه اینها کمی هوای ما را داشته باشند عقبنشینی بکنیم.
- اتفاقا آقای جلیلی خوب به جلو رفته به بهترین روش این قضیه را هدایت کرده است و واقعا آنها عقبنشینی کردهاند. الان آنها دم درآوردهاند چرا که ما یک گراهایی به آنها دادهایم که عیبی ندارد ما کمی عقب مینشینیم، اتفاقا باید بگوییم که ما جلو رونده تر از آقای جلیلی هستیم و آقای روحانی رئیس جمهور محترم و منتخب اگر متوجه شود در مقابل غربیها همان کار آقای جلیلی را با قدرت و قوت بیشتر انجام میدهد تا پیروزیهای بیشتری برای ما به دست بیایید.
- مگر مصر را ندیدیم؟ مگر مرسی غلام حلقه به گوش اوباما نشد؟ کار او به کجا کشید؟ مگر همین الان این غربیها هم نگفتند که کشتیرانی شما را هم تحریم میکنیم؟
آینده این انقلاب، اتصال به انقلاب حضرت حجت (عج) است
- آینده این انقلاب اتصال به انقلاب آقا جان ما حضرت حجت (عج) است. بله خیلی اتفاقات ممکن است در منطقه صورت بگیرد اما به ایران ضربهای زده نمیشود اما این به این معنی نیست که چون به ایران ضربه وارد نمیشود ما سست شویم نه برعکس ما باید قویتر باشیم و باید تصور کنیم که هر لحظه ممکن است به این مملکت حمله شود اما به فضل الهی به اینجا دیگر تعرض نمی شود.
- ما اول انقلاب چهداشتیم؟ مگر فقط صدام بود؟ مگر "میگهای" فرانسه یادمان رفته؟ "آواکسها" را مگر فراموش کردیم؟ همین کویت گفت نا نجیب ما این همه به تو کمک کردیم. تمام اعراب به صدام پول دادند و من خودم در مهران سرباز سودانی گرفتم. ما چه داشتیم؟ اما کار به کجا کشید؟ حالا که همه چیزداریم پس چرا باید بترسیم؟ هیچ اتفاقی نمیافتد و انشاالله آینده انقلاب خوب خواهد بود.
- آیتالله مولوی قندهاری میفرمودند که آیتالله خامنهای سپهسالار امام زمان (عج) است، یکبار به ایشان عرض کردم، "آقا حالا که شما میفرمایید که رهبر معظم انقلاب، سپهسالار امام زمان است، اگر خدای نکرده رهبر از دنیا برود ایشان سریع گفتند که نخیر نمیشود و حتی اگر هم خدای ناکرده این اتفاق بیافتد آیتالله خامنهای بر میگردد ولی فرمود که نمیشود.
ما هنز نقش ولایت فقیه در شکل گرفتن انقلابهای منطقه را درک نکردهایم
- آقای ولایتی در یک سخنرانی در مجمع بیداری اسلامی مطالبی را بیان میکرد که بله بیداری اسلامی چگونه شروع شد و سیر آن را یکی یکی بیان کرد و یکدفعه یکی از این مدعوین وسط سخنرانی دکتر ولایتی قیام کرد که آقا این چه حرفی است که شما میزنید؟ گفت این بیداری از زمان پیامبر بوده و بعد هم فقط امام خمینی و هیچ کس دیگر در این زمینه پیشتاز نبوده است. جماعت اخوان و این حرف ها نیست، بیداری اسلامی فقط توسط این دو نفر پایهریزی شده بود.
- ببینید ما خودمان نقش ولایت فقیه را درک نکردهایم. آنها میگویند امام خامنهای ولی ما هنوز بعضیهایمان میترسیم این واژه را بگوییم و از واژه رهبر انقلاب استفاده میکنیم.
- ما امروز مشاهده میکنیم که زمانی که سلفیگرها و اخوانالمسلمین در مصر حاکم شدند، جامعه مصر را که جامعهای پویا بود به جامعهای متزلزل و جامعهای که خونریزی بکند، تبدیل کردند. جامعه مصر گرچه اهل سنت هستند ولی به یقین نود درصد مصریها محب اهلالبیت(ع) هستند، اما اخوانیها جامعه مصر را به جامعه چند فرقهای تبدیل کردند.
- قاعده انقلابها در دنیا این است که بعد از مدتی دچار تغییر و تحول میشوند و تنها انقلابی که دچار تغییر و تحول نشده است و در راستای همان اهداف خود به جلو حرکت کرد انقلاب اسلامی بود و دلیل و برهان آن نیز همین است که در راس او نایب امام زمان در زمان غیبت به عنوان ولی فقیه حاکمیت داردو فرامین امام زمان را اطاعت می کندو برای همین فتنه بسیار است و خیلی ها می خواهند ریشه این انقلاب را بزنند
منیع:رجا نیوز
طبقه بندی: ولایت فقیه و ولی فقیه، سیاسی، عمومی،
عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان فرمایش حضرت امام(ره) مبنی بر اینکه ما
مرد تکلیفیم نه مسئول نتیجه، گفت: این عافیتطلبان و راحتطلبان هستند
که نسبت افراط گری را به عدهای میدهند، اما با دادن این نسبتها تکلیف
ساقط نمیشود.
به گزارش رجانیوز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آثار آیتالله مصباح یزدی،
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در جمع اعضای کانون طلوع با اشاره به اینکه در روزهای اخیر یک حماسه سیاسی در کشور اتفاق افتاد که کم نظیر بود، اظهار داشت: اجتماع پرشور و باحرارت همراه با احساس مسئولیت مردم کشور، از جمله مواردی است که در دیگر کشورها نظیر آن را سراغ نداریم و اظهارات رسانههای غربی و مسئولان کشورهای غربی، نظر مقام معظم رهبری که همان موضوعیت داشتن حضور مردم است را تأیید میکند، اما در کنار آن مسائل و سئوالاتی برای برخی پیش آمده است که موجب ابهام یا دلسردی برخی در روند آینده است که باید آن را تبیین کنیم.
طبقه بندی: عمومی، سیاسی، مذهبی، پاسخ به شبهات،
برچسب ها: مصباح یزدی، انتخابات، اصلح،
مسعود دهنمکی
پیام آقای هاشمی بعد از انتخابات اخیر مبنی بر سلامت کامل انتخابات برای کسانی که چهار سال پش با پیام همسر مکرمه ایشان و همفکرانشان قاعده بازی مردم سالاری را به هم زدند و به جای تبریک به رقیب به آتش افروزی پرداختند شگفت انگیز است.
طبقه بندی: نقادی، عمومی، سیاسی،
برچسب ها: هاشمی، فتنه، انتخابات، حسن روحانی، مسعود دهنمکی،
فرق ما با شما اینست:
ما به این بدیهی ترین اصل هر انتخاباتی واقفیم که ممکن است به یک نفر رای بدهیم و آن یک نفر رای نیاورد یعنی کاندیدای محبوب ما شکست بخورد.
ما به این اصل واقفیم که کاندیدای محبوب گروه دیگر، حالا رئیس جمهور کشور ایران است و ایران، کشور ما هم هست. پس دعا می کنیم رئیس جمهور جدید کشورمان خرابی ها را آبادسازد و آبادانی ها را آبادتر. او را تخطئه نمی کنیم، نسبت نمی دهیم و به طرفدارانش هزار انگ و رنگ نمی بندیم.
ما بعد از این شکست هوچیگری نمی کنیم، به خیابان نمی ریزیم، به اموال عمومی آسیب نمی رسانیم، می دانیم کاندیداهایمان هم عاقلتر از آنند که هوادارانشان را بعد از شکست به نزاع خیابانی بخوانند و بیانیه های واهی پشت بیانیه صادر کنند. ما به برادرمان، به خواهرمان، به خانواده مان، رفیقمان پشت نمی کنیم، نمی تازیم، فحش نمی دهیم و ادعای دزدیده شدن رایمان را نداریم! ضمن اینکه این بار تنها با چندصدهزار رای (کمی بیش از 50% آرا) کاندیدای مورد علاقه ی شما پیروز شد نه با چندین میلیون رای - که در مورد اول تقلب کردن بسیار ساده تر است نه؟
ما به این اصل هم واقفیم که انتخابات این دوره در همان سیستم و زیر سایه ی همان نظام و همان رهبری شکل گرفت که شما چهار سال قبل، دروغگو و متقلب خواندید در حالیکه خیلی از همان شمایان خیلی های دیگرتان را این بار به رای دادن ترغیب کردید و حتا از نظرات سفت و سختتان چند روزی مانده به انتخابات برگشتید و کاندیدای محبوبتان را هم به بقیه معرفی کردید. ما برعکس شما درباره ی این تغییرات قضاوت نمی کنیم. می گوییم انشاا... که خیر است و چه خیری بهتر از این که انتخاب همان کاندیدا به شما ثابت کرد همه ی بیانیه ها و ادعاها لزوما درست نیستند.
ما به شما و به رئیس جمهور کشورمان آقای روحانی - کاندیدای محبوب شما - تبریک می گوییم. به خودمان هم تبریک می گوییم که خداوند که لطف و ستایش او را سزاست به ما چنان سعه ی صدر و بینش و دانشی عطا کرده که بدانیم و بفهمیم هدف غایی همه ی این انتخابها آبادانی و سرافرازی ایران است و آسایش ملت ایران و این سرافرازی به دست نمی آید مگر در سایه ی اتحاد، پس به قول شاعر:
دست در دست هم نهیم به مهر
میهن خویش را کنیم آباد
برچسب ها: انتخابات،
طبقه بندی: پوستر و تصویر، شهدا، عمومی،
برچسب ها: جهان آرا، انتخابات،
ما هم خوشحالیم که زیر سایه ی ولایت طعم پیروزی را می چشید
با وجود آنکه اخلاق مداری و رعایت احترام نسبت به رقیب انتخاباتی یکی از اصول اولیه سیاست می باشد اما متاسفانه طی روزهای اخیر شاهد آن هستیم که نسبت به ستاره نوظهور این روزهای عرصه سیاست به شکل ناجوانمردانه ای خیل تخریب ها و بداخلاقی ها روانه می شود.
به گزارش بولتن نیوز، چند روز پیش پیامکی به صورت گسترده میان طلاب حوزه علمیه قم ارسال شده است که در آن به نظر تخریبی آیت الله مهدوی کنی نسبت به سعید جلیلی اشاره شده است و اذعان می دارد که آیت الله مهدوی ضمن اعلام برائت از ایشان معتقد است که جلیلی فاقد سعه صدر می باشد!
اما با بررسی خبرنگار بولتن نیوز و با تحقیق از اطرافیان و اعضای دفتر آیت الله مهدوی دریافتیم که این خبر و تخریب ایشان و خواندن جلیلی به این صفت از سوی رئیس دانشگاه امام صادق علیه السلام کذب محض است و هیچ پایه و اساسی ندارد.
یکی از اطرافیان آیت الله مهدوی (که می خواست نامش فاش تشود) در توضیح بی پایه و اساس بودن این مطلب به خبرنگار بولتن نیوز گفت:
«ما هم متاسفانه این پیامک را دیده ایم اما با مراجعه به اصل خبر در می یابیم که هیچ منبعی برای آن ذکر نکرده است و این خبر کذب است.»
وی در توضیح اینکه چرا از سوی آیت الله مهدوی تکذیبیه ای نسبت به این خبر صادر نمی شود، گفت:
«اولا که آیت الله مهدوی پیش از این نظر خود را در مورد کاندیدای برتر از نگاه خودشان اعلام کردند و دوما اینکه از این دست اخبار در مورد ایشان به کرّات در رسانه ها منتشر می شود و ایشان لزومی نمی بینند که به تک تک آنها پاسخ دهند و سوما اینکه آیت الله مهدوی نه تنها جلیلی را به این صفت نخواندند بلکه ایشان فرد صالحی می دانند هر چند ممکن است در انتخابات به ایشان رای ندهند.»
وی همچنین گفت: «مشی سیاسی و رفتاری آیت الله مهدوی از ابتدای پیروزی انقلاب تا كنون و در مقاطع مختلف مشخص و هرگز به كسی این چنین توهین نكرده است.»
بر همین اساس، با نگاه به زندگی آیت الله مهدوی كنی در میابیم كه ایشان از آغاز فعالیت های سیاسی خود تا كنون رویه ثابت و معتدلی داشته اند و از جمله افرادی است كه اخلاق را در این حوزه بسیار رعایت می كنند و منش رفتاری ایشان برای بسیاری الگو و نمونه است.
متاسفانه در جریان انتخابات مجلس نهم نیز شاهد رفتارهایی بودیم و درصدد اختلاف افكنی میان ایشان و آیت الله مصباح یزدی بودند و با انشار شب نامه ای مجعول از سوی دانشجویان دانشگاه امام صادق علیه السلام، به تبیین مواضع از سوی ایشان پرداختند و این در حالی بود كه هرگز چنین مواضعی از سوی آیت الله مهدوی اتخاذ نگردید.
لازم به یادآوری است كه رویس مجلس خبرگان رهبری پیش از این به طور رسمی اعلام داشته اند كه از كاندیدای مورد نظر 2+1 حمایت خواهند كرد و به همین دلیل است كه به آقای جلیلی رای نمی دهند.
در انتها می گویم کاش دوست عزیز مااشاره ای به هجم عظیم تخریب هایی که نسبت به دکتر جلیلی صورت می گیرد می کرد و یک طرفه به قاضی نمی رفت.
طبقه بندی: پاسخ به شبهات، سیاسی، عمومی،
برچسب ها: جلیلی، تخریب، انتخابات ریاست جمهوری، پیامک،
حجت الاسلام روانبخش با اشاره به این موضوع افزود: با این که هر دو برنامه آقایان قالیباف و جلیلی در تهران و همزمان برگزار شد رسانه ملی در اقدامی ناصحیح فقط اقدام به پخش برنامه آقای قالیباف نمود که این موضوع خود تامل برانگیز می باشد.
عضو شورای مرکزی جبهه پایداری اظهار داشت: متاسفانه برخی از مراکز با ارسال پیامک های انبوه در ساعاتی که زمان تبیلغات کاندیداها به پایان رسیده است و امکان ارسال پیامک دیگر وجود ندارد سعی در ایجاد تردید در میان حامیان دکتر جلیلی هستند.
وی گفت: شایعه پراکنان با القاء بالا بودن خطر رای آوری جریان اصلاحات تمامی تلاش خود را برای سوق دادن آراء به سمت کاندیدای خاص در پی گرفته اند و این در حالی است که با توجه به استقبال و حمایت بالای مردم ما در شهر و روستاهای مختلف ایشان در صدر مقبولیت اجتماعی قرار دارند.
ایشان با یادآوری بیانات مقام معظم رهبری در ابتدای سال 92 در حرم رضوی بیان نمودند: رهبر انقلاب به درستی این تخریب ها را پیش بینی نموده بود و خبر از ارسال پیامک های میلیونی در تخریب افراد را در طول انتخابات بیان داشته بودند.
قاسم روانبخش در پایان افزود: امت حزب الله با ایستادگی در برابر این شایعه پراکنی ها بار دیگر توطئه بدخواهان انقلاب را خنثی خواهد نمود.
طبقه بندی: پاسخ به شبهات، سیاسی، عمومی،
برچسب ها: جلیلی، تخریب، انتخابات، پیامک،