نوشته شده در تاریخ جمعه 1391/12/4 توسط پِــیـمـان
| نظرات ()
سـلام دوستای گُلم
به دلیل پراکنده بودن مطالب در تمام صفحات لطفاً موضوعات دلخواهتون رو با استفاده از لیست موضوعات انتخاب کنید
bArObaXe nimbuzzi mitunan ID nimbuzzam ro add konan merC
额@nimbuzz.com & evin_acm@nimbuzz.com
jerji3@wechat.com instagram : khafanak
ID yahoo : evin_lover@yahoo.com
ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﺳﻴﮕﺎﺭﻫﺎی ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﺯﻳﺮ ﺗﺎﺑﻠﻮی “ﺳﻴﮕﺎﺭ ﻣﻤﻨﻮﻉ” ﺩﻭﺩ ﻛﻨم ﺗﺎ ﺑﺎﻃﻞ کنم ﻗﺎﻧﻮنی ﻛﻪ معنای ﺩﺭﺩ ﺭﺍ نمی ﻓﻬﻤﺪ !
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 1392/11/23 توسط پِــیـمـان
| نظرات ()
طبقه بندی:
مـطـالــب،
وختی این نامه را می خانید من دیگر در این دنیا نیستم، بلكه در اون دنیا هستم! مادر جان خاهش می كنم روز خاكسپاریم از اون خرماها كه گردو داره توش نده، چون دوستای من یه سری ندید بدید هستن كه میریزن رو خرماها دخلشونو میارن! در اولین فرصت بعد از فوتم كامپیوترم را در عاتش سوزانده ، و خاكسترش را با اسید بشویید كه چیزی از عان باقی نماند، چنتا سی دی زیره تختمه كه روش نوشته عاهنگای مجاز، ولی گول نخورید و خاهشن ندیده بشكونیدشون !! احتمالن بعد از مرگم یه دوس دخدر داشتم كه همیشه می گفت : ایشالله بمیری كه یه دنیا از دستت راحت بشه ، اون زنگ زد بهش نگید من مُردم، بگید رفته پارتی تا كیو*ن*ش بسوزه! و در عاخر خاستم بگم : استقلال سوراخه !
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 1392/11/21 توسط پِــیـمـان
| نظرات ()
طبقه بندی:
عکس،
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 1392/11/21 توسط پِــیـمـان
| نظرات ()
طبقه بندی:
عکس،
دســــتــــهــــایــــم را درون آب مــــیــــزنــــم ماهی ها جمع میشوند آنها هم فهمیده اند کــه عمری طُــعــمــۀ روزگار بوده ام ...
مورد داشتیم دانشجوی جدیدالورود درخواست برگزاری انتخابات آزاد برای تعیین مبصر کلاس رو به آموزش داده!!!!
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 1392/06/31 توسط پِــیـمـان
| نظرات ()
طبقه بندی:
مـطـالــب،
گاهی حرف ها وزن ندارد...
ریتم ندارد...
آهنگ ندارد...
اما خوب گوش کن...
درد دارد... .
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 1392/06/31 توسط پِــیـمـان
| نظرات ()
طبقه بندی:
مـطـالــب،
ملت از مسافرت برگشتن، آلبوم آپ کردن 198 تا عکس توشه بعد من رفتم مسافرت 10تا عکس گرفتم تو 9تاش شاخ گذاشتن واسم، تو اون یدونم که شاخ نذاشتن چشام
بستس
این دخترایی که دوتا رژلب رو هم میزنن همونایی هستن که تو بچگیشون درخت رو کامل با تنه سبز میکردن بعد روش رو قهوه ای میکردن
محکم تر از آنم که برای تنها نبودنم آنچه را که اسمش را غرور گذاشته ام برایت به زمین بکوبم احساس من قیمتی داشت که تو برای پرداخت آن فقیر بودی...
(تعداد کل صفحات:39)
1
2
3
4
5
6
7
...
|