❁◕‿◕❁ مریم شرقی ❁◕‿◕❁
اینجا جاییست که پشت هر دوستت دارم هم نوشته است ساخت چین !
""و در این كتاب از مریم یاد كن آنگاه كه از كسان خود در مكانى شرقى به كنارى شتافت من سر بر کنار خیالت نمیگذاشتم تا مبادا به تو خیانت کرده باشم...... و تو........ و تو هر شب سر بر آغوش دیگری میگذاشتی تا مبادا از حال و هوست جا بمانی...... این بود فرق عشق من و ...... تو!!!
وَاذکُـر فِی الکِتابِ مَـــــــــــــــــریَــمَ
طبقه بندی: مناجات، 
وقتــــی مــی گویـــم : برایـــم دعــا كــن
یـــعنـــی کـــم آورده ام...
یــعنــــی دیــگـــر کـــاری از دست خـــودم بر نمی آید
برایم دعا كن ....
طبقه بندی: یادگاری، 
ایـن بـی تــفـآوتـیهـآ...
ایــن بـی خــَـبــَـری هــآ...
گــآهی دیــدآر از ســَـر اجـبـآر...
نــَـبـودَن هآ ... نـَـدیــدَن هــآ ....
یــَـعـنـی بــُـرو ...!
گـــآهــی چـِـقــَـدر خِــنـگ مـیـشــویـم ...! 
هـزار بـار شکـستم کـه نـشـکـنـد قـولم"
" بـدون ایـنکه بـبـیـنـی هجوم اشکم را
طبقه بندی: یادگاری، دلنوشته،
خــدایــا لـج نـکن!
قـبولـ کـن کـه...
حـق بـا شـیطـان بـود...
آدمـیانـت قـابل پـرسـتـش نیـسـتنـد!
داستان چیست
چرا پیدا نمیشود جنازه انهایی که میگفتند
بدونه تو میمیرم
تنگ روزهای بیخیالی ،
تنگ روزهای ندانســـــــتن …
تنگ روزهای خوابهای خرگوشـی ،
تنگ روزهای حفظ کردنهای اجبــــــــاری …
تنگ روزهای رفتن کنار آبی ترین آب به بهانه دلتنگی …
دلم تنگ ثانیه ای از آن ساعتها خاموشی است همراه با
دلم تنگ است ، تنگ تنگ
طبقه بندی: عاشقانه،
احساسم را به دار آویختم
منطقم را به گلوله بستم...
لعنت به هر دو که عمری بازی ام دادند...
دگر بس است، می خواهم کمی به چشمانم اعتماد کنم...
خنده ام میگیرد
وقتی پس از مدت ها بی خبری
بی آنکه سراغی از این دل آواره بگیری
میگویی : دلم برایت تنگ است
یا مرا به بازی گرفته ای
یا معنی واژه هایت را خوب نمیدانی
دلتنگی ارزانی خودت . . .
طبقه بندی: دلنوشته، عاشقانه،
برچسب ها:دلتنگی، بازی با احساسات، ارزانی خودت، دا آواره، خنده داره،
| قالب ساز آنلاین |
درباره سایت
روزهایی که خبر خوش نمیدهند
روزهایی که مژده ی انتظار
و
دوری یار میدهند
کِی تمام میشود این خستگی ها؟
کِی شادی می آید؟
چرا اینگونه بی تابم؟
چرا از هجوم خیالات رها نمیشوم؟
چرا من؟
چرا تو اینگونه نیستی؟
تــــــــــــــــــــــــو
قشنگ ترین قافیه
هم معنی با عشق
چرا مانند من نیستی؟
بی تاب شو
بـــــــــــــی تـــــــــــــاب
بی تاب من
دستانم
چشمانم
سردی لبانم
پیچش مژِگانم
اینها برایت جذاب نیستند؟
آیا من
برای
تـــــــــــــــــــــــــــو
مفهومی ندارم؟
چطور ممکن است؟
قلبت از جنس سنگ است؟
سنگ هم آب شد
اما تــــــــــــــــــــــــــو. . . . . .
دلت چه میخواهد؟
چشمان زیبا؟
ابروان کمانی؟
لبانی قرمز؟
عطر مهربانی؟
من ندارم؟
بگـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو
بگو من چه هستم؟
آری درست است
من زنم
تو مــــَــــــــــــــــردی
تو چشمانت بی پروا
به هر سو میچرخد
اما من خودم را باید زندانی کنم
تو عفتت را یک شبه برباد میدهی
و کسی نمیفهمد
اما من یک عمر فاحشه میشوم
تو محکوم به ماندن میکنی
اما من محکوم به ماندن میشوم
تو دلت را هدیه میدهی و خرسندی
اما من تاوان دلباختن میدهم
( ممنون از ندا جون از سایت )
عــــــــــــــشق اســـــمونی
منوی سایت
نویسنده سایت
آخرین مطالب
لینک دوستان
ابر برچسب ها
پیوندهای روزانه
لینک های مفید
آرشیو مطالب
موضوعات سایت
آمار سایت
قالب ساز آنلاین
امكانات سایت
