هیچ وقت کسی رو پس نزن که دوستت داره
مراقبته..
نگرانته...
چون یه روز بیدارمیشی و میبینی
ماه رو از دست دادی
وقتی داشتی ستاره ها رو میشمردی...
مراقبته..
نگرانته...
چون یه روز بیدارمیشی و میبینی
ماه رو از دست دادی
وقتی داشتی ستاره ها رو میشمردی...
دخترخانمی که میگی باچند تاپسر دوستی وبه این کارت افتخارمیکنی
چپ چپ نگاه کردن یه پسرو میری واسه دوستات تعریف میکنی و دلت خوشه که
دوستات به توحسودیشون شده
دخترخانمی که میگی از این سرخیابون تا اون سر بیابون
پسربرات صف کشیده
"جنس ارزون، مشتری زیاد داره"
چپ چپ نگاه کردن یه پسرو میری واسه دوستات تعریف میکنی و دلت خوشه که
دوستات به توحسودیشون شده
دخترخانمی که میگی از این سرخیابون تا اون سر بیابون
پسربرات صف کشیده
"جنس ارزون، مشتری زیاد داره"
خداوندا...
مرا ببخش
اگر گاهی طاقتم تمام میشود
وبا دهانی بسته
به لهجه ی اشکها صدایت میکنم
سنجاق کرده اند..
حیا را، عفت را، مهربانی را، عشق را، صفا را، ایمان را
و یک عالم چیز دیگر را
به چادرت...
برای همین است..
که این چنین سنگین و با وقار راه میروی
حیا را، عفت را، مهربانی را، عشق را، صفا را، ایمان را
و یک عالم چیز دیگر را
به چادرت...
برای همین است..
که این چنین سنگین و با وقار راه میروی
بعضــــی آدمــــــا هستــــن ...
کــــه وقتــــی گرفتارشــــون میشــــی ،
دیگــــه از آزادی بدت میــــــــاد ...
کــــه وقتــــی گرفتارشــــون میشــــی ،
دیگــــه از آزادی بدت میــــــــاد ...
این ها که می گویند نوشته هایم زیباست !
اگر صدای خنده های تو بشنوند
چه می گویند ؟!
اگر صدای خنده های تو بشنوند
چه می گویند ؟!
پیری برای جمعی لطیفه ای تعریف کرد همه خندیدند
چندبار لطیفه را تکرار کرد تا اینکه دیگرکسی نخندید
او گفت:وقتی نمیتوانید بارها به لطیفه ای یکسان بخندید چرا بارها به افسوس خوردن در مورد مسئله ای مشابه ادامه میدهید؟
گذشته را فراموش کنید و به جلو نگاه کنید
چندبار لطیفه را تکرار کرد تا اینکه دیگرکسی نخندید
او گفت:وقتی نمیتوانید بارها به لطیفه ای یکسان بخندید چرا بارها به افسوس خوردن در مورد مسئله ای مشابه ادامه میدهید؟
گذشته را فراموش کنید و به جلو نگاه کنید
خدایا ؛ بارون از تو ___
سیگار از من ___
بیا باهم قدم بزنیم.