شاعرانه هایم برای تو |
||
چهارشنبه 27 شهریور 1392 :: نویسنده : نوشین
وه تم بایدو ته مامه بی قه راری تریوسکه ی دلخوه شی روژه یل تاری ته مام ئه زره تیلم هشکِ هشکن وه زیو سه رد دلما دی نیه واری؟ به ش خه م دانه وه روژه یل تاری په ژارو بی که سیه کارو باری دلم برنو کیوه نی ساله یل دیوره ک رمّه نیه پرنیدن شکاره م ده رد بیوه سه میوانم شه وو روژ چشته ها ده س ده م گیانم شه وو روژ له مه ی فیت فه نی تا بای ورو پیم دی ئایه م نه!! ک شیطانم شه وو روژ دانیوک فراخوان جشنواره شعر برای اولین بار جشنواره شعر کُردی کودک و نوجوان تحت عنوان :
بصورت منطقه ای و با حضور شاعران ۶ استان غربی کشور ( ایلام ٬ کرمانشاه ٬ کردستان ٬ لرستان ٬ همدان و آذربایجان غربی ) در شهرستان ایوان برگزار میشه شاعران عزیز می تونن تا تاریخ ۱۵ مهرماه ۹۲ به آدرس داده شده در پوستر فراخوان یا به ایمیل داده شده شعرهای خود را که در رابطه با موضوعات کودک و نوجوان به یکی از زبان ها یا گویش های کُردی ٬ لُری یا لَکی ٬سروده شده ارسال کنند ! جشنواره نیمه اول آبان ۹۲ در شهرستان ایوان برگزار میشه و به ۱۰ نفر برگزیده لوح تقدیر ٬تندیس جشنواره و هدایای نفیسی تقدیم خواهد شد ! پست الکترونیکی : anjomansher.ivan@gmail.com تلفن: ۳۲۳۵۵۶۹ - ۰۸۴۲ نمابر : ۳۲۳۶۶۵۹ - ۰۸۴۲ آدرس: استان ایلام - شهرستان ایوان - خیابان امام - اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی - انجمن شعر و ادب ایوان کد پستی : ۵۳۹۳۸ - ۶۹۴۱۸
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : جمعه 15 فروردین 1393 09:00 ب.ظ
سلام خویشکه خاصگم ممنونتم سردای
(تبادل لینک می کنی؟) راستی منم اهل کرمانشام چهارشنبه 2 بهمن 1392 01:18 ب.ظ
چگو شون خیالم پاولا کرد
وه هار ئه زره تیل دل ولا برد *سلام خوه یشکه!!!! خداوند بیامرزدیده ی.یه زئ گیشتیمانه.تسلیت ئیوشم. نوشین سلام ممنون شما زنده باشین یکشنبه 8 دی 1392 02:05 ب.ظ
از صدای گذر آب می فهمی
تند تر از آب روان عمر گران میگذرد زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست آنقدر سیر بخندید که ندانی غم چیست سه شنبه 16 مهر 1392 11:14 ب.ظ
آفرین به این همه استعداد.من همیشه از ایوان بعنوان قطب شعر یاد می کنم.
نوشین سلام و درود بر آقای جمشیدی عزیز به پای شعرهای شما که نمیرسه سه شنبه 16 مهر 1392 08:07 ب.ظ
حالم حال گرگی است که خداون توبه اش را پذیرفته. اما مردمانش مدام میگویند توبه کرگ مرگ است.
نوشین سه شنبه 16 مهر 1392 07:36 ب.ظ
گفتم بیا گفت پاهایم یخ زده رفتم به پایش سوختم گرم که شد رفت سوی دیگری.
خدا یا دستانی دردستانما ن قرار بده که پایشان بادیگری راه نرود. کجای یهو غیبت زد نگرانت شدیم نوشین سلام هستم تا حدودی سه شنبه 16 مهر 1392 12:29 ب.ظ
سلام
همواره شعرای خوبی ازت دیدم و فكر میكنم با توجه به قابلیت های زبان كوردی و تسلط شما به رمز و رازها و... زبان مادری شعرهای بهترى هم در آینده از شما خواهیم دید نوشین سلام و ممنون از شما که به من امید دارین یکشنبه 14 مهر 1392 07:09 ب.ظ
همیشه خودرا نقد بدان تا دیگران تورابه نسیه نفروشند.همیشه استاد تغییر باش نه قربانی تقدیر.درزندگی به کسی اعتماد کن که بهش ایمان داری نه احساس.وهرگز بخاطر مردم تغییر نکن.این جماعت هرروز ترا جور دیگری میخواهند.مردم شهری که همه درآن میلنگند به کسی که راه مرود می خندند.
نوشین این جهان پر از صدای حرکت پاهای مردمیست که همچنان که تو را می بوسند در ذهن خود طناب دارت را میبافند فروغ شنبه 13 مهر 1392 10:16 ب.ظ
اون بالای رومی از خودم است اهنگ دوهزا رتا دارم
چی دوست داری لری لکی کردی فارسی عربی انگلیسی نوشین چینی!!!!! شنبه 13 مهر 1392 10:08 ب.ظ
کیف کن برای خودم
************************* تو از رومی من از زنگم تو از جانی و من جامم تو از نوری و من مفتون چشمانت تو از راز گلی سرخی و من مغلوب در بادم ولیکن با تمام عشق بی رنگم ببوسم تا سراسر سرخ گردد آتش جامم بگیرم سخت در آغوش تا روشن شود جانم من اینجا نیمه جان مفلوک در خاکم تو اما ای سهی قامت سرت افلاک می پوید من از راهی چه سان صعب العبور از دور می آیم که تا جانم بیامیزد به انوارت درونم سرد و روحم خالی و جانم تهی از تو مرا با باده ای از درد لبهایت نشان بر عرش میگونت شنبه 13 مهر 1392 10:00 ب.ظ
شاید که قطره ای چکد از خورشید
فانوس راه پرت شبی گردد مهتاب خیس روی زمین ماسد شعری شکفته روی لبی گردد شاید که باد عطر تن او را از لای در به بستر من ریزد از روی برگ های گل زنبق آوازهای گم شده برخیزد شاید شبی کنار درخت کاج آوای گام او شکند شب را ریزد به روی دامن شب بوسه ساید چو روی سنگ لبم ، لب را تف بر من و سکوت من و شعرم تف بر تو باد و زندگی و شاید تف بر کسی که چشم به ره ماند تف بر کسی که سوی کسی اید شاید که عشق هدیه ابلیس است اندوه اگر سزای وفا باشد شاید اگر شکوفه نومیدیست شاید که مرگ هستی ما باشد امشب صدای باد نمی اید شاید که مرگ پیش زمان خفته است راز گناهکاری آنان را شیطان به بندگان خدا گفته است نفرین به سر بلندی و پستی باد نفرین به عشق باد و به هستی باد نفرین به هوشیاری و مستی باد نفرین به مرگ باد و به هستی باد شنبه 13 مهر 1392 09:43 ب.ظ
سلام بی مرام
می دانم ولی نمیگم برات چون به همه سر می زنی فقط به من سر نمی زنی نوشین بخدا حدسم درست بود مال مهوشه جمعه 12 مهر 1392 03:53 ب.ظ
بو لی وه لات چوله هاو ده نگ بیومن ئرا یه ک.
وینه رنگین کمان قه شنگ بیومن ئرا یه ک. ته را وه به رزی ئی شه وار شار دیوره. بو تا جیو ئوسا دل ته نگ بیو من ئرا یک. جمعه 12 مهر 1392 02:47 ب.ظ
حق الناس همیشه پول نیست .دلی هست که باید میدادی وندادی.
خدا کند هیچوقت (هست های )کسی نشه بود نوشین آآآآمین پنجشنبه 11 مهر 1392 09:34 ب.ظ
ترسم ای دلنشین دیرینه سرگذشت توهم زیاد رود.
آرزومند را غم جان نیست. آه اگرآرزو به یاد رود. عکس ایوانم زیبا وجالب بود مرسی... نوشین سلام طبیعت ایوان قشنگه اگه ما مردم بزاریم پنجشنبه 11 مهر 1392 08:57 ب.ظ
م بایه رنگم زردو...م بایه دلم تنگو...ت ارا پایز!؟
ت ک دنیا دوسد دیریگ ارا!! ت ک ولنگیل هر داریگ دل له هاوش دالگیان نن اراد ،ارا؟ دلتنگی هن منه م ک تنیاییش له قره نیلیدم!!!!! نوشین لێوهیلد تام سێفهیل " گاواره " دهن ... داخم ! جارێتر رێــم کهفێده باخ لێوهیلد؟!.... چهارشنبه 10 مهر 1392 09:06 ب.ظ
شار ایوان شار شاعران
ایوان شاری فره جوان **شار کبری و نوشین و مستوره گیان کل جم بینه دوسیل خاسم **کشتی هاو زوان گشتی مهره بان نوشین منو کبری دوست صمیمی هستیم اما تازه با مستورا آشنا شدم خوب نمیشناسمش چهارشنبه 10 مهر 1392 08:35 ب.ظ
اره کار شناسی نگار گری ایران دارد بسیا دختر خوبی است مثل خودت من خیلی بهش احترام می گذارم همیشه بهش سر بزن
نوشین باشه میرم چهارشنبه 10 مهر 1392 08:29 ب.ظ
باید ببپرسم ارستی این وب معلم کوچولو کرد کرمانج است سر بزن
نوشین باش چهارشنبه 10 مهر 1392 08:23 ب.ظ
این جهان دوزخ است بر مردی
که زنش لوس و غرغرو باشد پر افاده پر ادعا لجباز پاچه ورمال و نق نقو باشد دائما در یکه به دو با مرد صبح و شب در بگومگو باشد مار در آستین ، نمک بر زخم استخوانی که در گلو باشد نه به آداب همسری پابند نه مقید به آبرو باشد پول شوهر به زعم آن ولخرج علف خرس و آب جو باشد همه اش خرج کفش و کیف و کلاه ژل و ماتیک و رنگ مو باشد دقمصه ساز و پر الم شنگه پی جنجال و های هو باشد هیکلش بد قواره و مضحک زشت و دیلاق و لق لقو باشد بددل و بدعنق خرافاتی دوبهم زن دغل دورو باشد جیغ جیغو شلخته گنده دماغ خل و شکاک و گنده گو باشد تنبل و گیج و خنک و سر به هوا شل و وارفته ور ورو باشد صبح تا لنگ ظهردر خور و پوف همسر بالش و پتو باشد میهمان قوم او اگر فرضا سفره اش پر ز رنگ و بو باشد لیک فامیل مرد اگر برسد لقمه ای نان و نیمرو باشد گاه پهنای او چو دروازه گاه باریک تر ز مو باشد شش شب هفته میهمانی و رقص دانس و پارتی و راندوو باشد لیک بر عکس هر شب جمعه معتکف گشته با وضو باشد گر نباشد طلاق او ممکن غم مخور چاره اش هوو باشد زنم این شعر خوانده و پنداشت سوژه ی شعر بنده او باشد الف قامتم شکسته و گفت هالوی بی الف هلو باشد بی حسابیم و یر به یر گشتیم پاسخ «ها» همیشه «هو» باشد سه شنبه 9 مهر 1392 08:18 ب.ظ
چه فرقی میکند درسیرک یادرخانه .
خنده ات که تلخ باشد دلت که خون باشد .تو هم دلقکی. سه شنبه 9 مهر 1392 06:50 ق.ظ
سلام خیلی خیلی خوش آومدی وخوشحال از اینکه به سلامت برگشتی زیارت قبول انشاالله خانه خدا
نوشین سسسسسسلام مرسی آسوی عزیز سلامت باشین انشاله نصیبتون بشه سه شنبه 9 مهر 1392 12:12 ق.ظ
خانم حاتمی چوه بی هر ساعتی وخت نی ری
نوشین خو یک هفته نبودم اما دیگه هستم درباره وبلاگ نوشین حاتمی شاعرێ لە دار بەرز کەڵهۆر ت هاتیدو له نو واران شرو کرد له نو باخ سیه می وه لنگ نو کرد قصه زلف شوارو مانگ دیده د گولو دارو درگ تامازرو کرد مدیر وبلاگ : نوشین مطالب اخیر آرشیو وبلاگ پیوندهای روزانه پیوندها نویسندگان آمار وبلاگ کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :
|
||