سلام
من بالاخره اومدم
الانم چندتا اثر از خودم گذاشم
اونایی که منو بخشیدن و دوست دارن برن تو ادامه مطلب و این چند تا طرحی که از خودم گذاشتمو بخونن
منتظر نقدای قشنگتون هستم.................


چهارتا تا طرحه امیدوارم خوشتون بیاد..........

مترادف می شوم با خنده

و متضادهایی که زانوی غم بغل گرفته اند

قسم به کدامین آرایه

این آرایه تخیل نیست

زبان هاشای آینه است ...

*********************************

به حال من گریه نکن برای من گذشته است

حالم.........

********************************

غرق شدند واژهای کتاب در اشکهای باران

کبری جان حواست کجاست ؟

********************************

من

در شعاع قلب خود

به دنبال

قطری از یاد تو هستم

تا شاید

از مکعب وجودت

ضلعی به من برسد............

********************************

نوشته شده در دوشنبه 29 آبان 1391 ساعت 02:49 ب.ظ توسط مبینا بامعرفتا |