خلاصه
سخنان استاد:
خداوند
را بسیار تا بسیار شاکرم که توانستم امروز در این جایگاه و در این شعبه قرار بگیرم
و خدمت کنم. همانطور که میدانید دستور جلسه این هفته وادی سوم و تاثیر آن روی من
می باشد؛ انشاالله که بتوانیم در کنگره ۶۰ خوب حرکت کنیم، خوب خدمت کنیم و خوب
برداشت کنیم. اگر بخواهیم وارد وادی سوم بشویم باید اول دو وادی قبل را به خوبی کار کرده
باشیم و روی خودمان پیاده کرده باشیم. وادی اول تفکر بود که به ما گفت؛ چگونه تفکر
کنید و چه کاری را انجام بدهید و چه کاری را انجام ندهید. وادی دوم ما را از پوچی
درآورد. وادی سوم به ما آموزش داد که بار مسئولیت خودمان را باید خودمان به دوش
بکشیم؛ اگر بنده معتاد شدم خودم خواسته ام و مسئولیت اعتیاد را هم خودم باید به
دوش بکشم، اگر شخصی بخواهد درمان بشود، به درجات بالا برسد و یا هر کاری انجام
بدهد باید اول مسئولیتی را که در قبال آن پذیرفته است را اجرا بکند. در درمان اعتیاد
هیچکس نمی تواند به ما کمک بکند، اگر خود من نخواهم هیچ راهنمایی نمیتواند به من
کمک بکند. ما در کنگره یک مسئولیتی داریم که اگر آن مسئولیت را به خوبی انجام ندهیم
آن مسئولیت را از ما می گیرند و اگر شخصی فقط شوق گرفتن آن مسئولیت را داشته باشد
و آن مسئولیت را اجرا نکند آن را از او می گیرند و به شخصی می دهند که خواهان آن
مسئولیت باشد. وادی سوم به ما میگوید؛ اگر میخواهی درمان شوی باید مسئولیت خود
را قبول کنید تا به درجات بالاتر راه پیدا کنید. ما اگر بخواهیم در زندگی خود موفق
باشیم اول باید دوربین خودمان را در زندگی خودمان بیندازیم، فقط باید به خودم تفکر
کنم و ببینم باید به چه چیزی بیندیشم که زندگیم روز به روز بهتر شود وآینده خوبی
داشته باشم. ولی من می آیم و سرک می کشم در زندگی دیگران و می گویم چرا آن شخص اینقدر
رشد دارد و من هیچ رشدی ندارم، برای رشد باید صادق باشیم و بدانیم که چه کاری می
خواهیم انجام بدهیم، می خواهیم درمان اعتیاد را انجام بدهیم؛ برای درمان باید
خواسته داشته باشیم و بندگی خود را ثابت بکنیم، مثلث کائنات می گوید؛ خواست، اذن و
تقدیر. همینطور که خواسته اعتیاد را داشتم و حرکت کردم و اذن آن برایم صادر گردید.
تقدیر دست کیست؟ تقدیر هم دست خود بنده است؛ اگر بخواهم در زندگی خوب باشم باید
بدانم تقدیر خود را چگونه بسازم. همانطور که آمدم و مصرفکننده شدم همانطور باید بیایم
و درمان بشوم وخواسته اش را داشته باشم تا بتوانم درمان بشوم. این بار مسئولیت اعتیاد
را چه کسی بر دوش من گذاشت؟ قدم اول را خودم باید بردارم و حرکت اول را هم خودم باید
انجام بدهم. تا زمانی که حرکت اول را انجام ندهم هیچ کس نمیتواند به من کمک بکند.
ما باید بدانیم در زندگی خود به هر جایگاهی که میخواهیم برسیم اولین قدم؛ خواسته
خود شخص است و قدم های دیگران است که به من انرژی میدهد، خوب سفر می کنم، خوب رشد
می کنم و حالم خوب است و از آن طرف به دیگران انرژی مثبت می دهم، وادی سوم ما را
از پوچی در می آورد.
و اما دستور جلسه دوم:
محمد
عزیز با کوله باری از مشکلات وارد لژیون من شدند. اواسط سفر به همراه من به شعبه میرداماد
آمدند و آنجا رها شدند. قبل از یکسال رهایی به درجه کمک راهنمایی رسیدند. ایشان یک
روزی معلم اعتیاد بود و امروز معلم درمان اعتیاد و معلم ارزشها است. وادی ها را خیلی
خوب عمل کرد، الان معلم پرورش می دهند و از لژیونش راهنما بیرون داده است. با
حضورش در کنگره خدا را شکر کسب و کارش هم خوب شد و پایه های مالی خود را قوی تر
کرد. انشاالله ما بتوانیم قدم جا پای آقای مهندس بگذاریم و چیزهایی که آقای مهندس
به ما یاد داده است استفاده کنیم. تولد آقای بهرامی در اصل مال خودش نیست مال کسی
است که راه خودش را گم کرده است و امروز جرقه ای برای آن شخص می شود. آزاد مردی
آقا محمد را به آقای مهندس و خانم آنی و جمعیت کنگره ۶۰ تبریک می گویم، به آقا محمد
و همسفر محترمشان و پسرشان علی آقا تبریک می گویم، این آزادمردی گوارای وجودش آن
باشد و انشاالله بتواند به خوبی از آن استفاده کند و قدم هایش را کنگره ۶۰ استوار بر دارد.
اعلام
سفر کمک راهنمای محترم مسافرآقا محمد:
آخرین
آنتی ایکس مصرفی شیره تریاک مدت تخریب بیش
از پانزده سال مدت سفر اول ۱۱ ماه و ۱۱ روز نام راهنما؛ آقای
عبدالله موسوی رهایی ۵
سال و ۲ ماه در
ادامه درمان سیگار داشتم به راهنمای آقای مسعود قاسمی رهایی ۴ سال و ۸ ماه رشته ورزشی والیبال.
آرزوی
مسافر:
آرزو
اولم؛ طول عمر و سلامتی برای آقای مهندس و آرزوی دومم؛ بتوانم در ادامه همچنان
خدمتگزار خوبی برای کنگره باشد.
آرزوی
همسفر:
آرزو
می کنم یکی از خدمتگزاران خوب کنگره باشم.
سخنان
کمک راهنمای محترم مسافر آقامحمد:
خداوند
بزرگ را بسیار سپاسگزارم که یکبار دیگر در این جایگاه آموزش می گیرم و انشاالله که
نصیب همه دوستان شود. تا زمان سه سال رهایی ام در تولد ها از زمان قبل از ورودم به
کنگره ۶۰ صحبت
کردم و امروز همانطور که استاد عزیزم آقا عبدالله فرمودند؛ پیام تولد برای تازه
واردین می باشد. همانطور که ما زمانی که سفر اولی بودیم و تولد دوستان برگزار می
شد، راهنمای عزیز می گفتند تصویر سازی کن و خودت را در این جایگاه ببین؛ تمام
دوستان تازه وارد، سفر اول، سفر دومی هایی که هنوز به جایگاه کمک راهنمایی نرسیده
اند برای خود تصویر سازی کنند. همانطور که دستور جلسه امروز وادی سوم: باید دانست
هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی کند یعنی کسانی که پیام
کنگره را دریافت می کنند و با خواست خود به کنگره می آیند نقطه شروعی است که می
خواهند به خود و خویشتن خود فکر کنند و
زمانی که مسیر باز شد سختی ها و مشکلات وجود دارد تا فرد مورد آزمایش قرار بگیرد،
اگر در مسیر،
سختی نبود آدم باید شک کند که در صراط
مستقیم نیست. من زمانی که وارد کنگره شدم و راهنما انتخاب کردم چند روز اول راهنمایم
مرا محک زد که آیا می خواهم درمان شوم یا
نه و زمانی که متوجه این موضوع شدند که خواسته درمان دارم سفرم را شروع کردم. در
اوایل سفرم زمانی که حس کردم در صراط مستقیم قرار دارم، موتور ماشینم سوخت و بابت
این مشکل چون دید درستی نداشتم از خداوند گله مند بودم و حتی در طول سفر محتاج پول
برای تهیه دارویم شدم ولی با صبر و تحمل از این مشکلات گذشتم، به قول راهنمایم در
صبر نباید بی صبری کرد و به خداوند توکل داشته باشیم. از آن جایی که ایمان داشتم
به مسیری که دارم می روم همیشه نیروهای الهی کمکم کردند، شاید خیلی ها تصور می
کنند که نیروهای الهی ملائکه هایی می باشند که نازل می شوند در صورتی که اینطور نیست
و همه شما دوستان،راهنمایان گرانقدر، ایجنت، مرزبان ها جز نیروهای الهی هستند و از
کار و زندگی خود زده اند و بدون چشم داشتی به مادیات و حقوقی می آیند و خدمت می
کنند، پس بستر برای من فراهم می باشد تا در صراط مستقیم حرکت کنم و این را بدانم
همانطور که سختی ها وجود دارند اما در کنارش نیروهای الهی هم وجود دارند و قدم به
قدم و از هر جهت به من یاری می رسانند. کنگره، آموزش های جناب مهندس و کمک راهنمایان
عزیز به من آموخت اگر من امروز مشکلی دارم جز نیروهای الهی هستند.
صحبتی
دارم در مورد کمک راهنما شدن و دوستانی که هنوز مردد هستند که آیا خدمتی بگیرند در
کنگره یا نه؟ از نظر من یکی از بزرگترین و لذت بخش ترین جایگاه هایی که انسان می
تواند تجربه کند خدمت کردن به هم نوع خودش می باشد مخصوصا اگر در کنگره ۶۰ باشد. با تمام وجودم خدمت
شما عرض می کنم که بهترین انسان ها و شایسته ترین انسان هایی که در طول زندگی ام دیده
ام اشخاصی هستند که در کنگره ۶۰
وجود دارند، کسانی که یک روز در جامعه ارزشی برای آنها قائل نمی شدند و جز مصرف
کنندگان بودند ولی اکنون جامعه به وجودشان افتخار می کند. کسانی که می خواهید خدمت
کنید ولی هنوز مردد هستید بدانید که من هم همینطور بودم و زمانی که رها شدم در
موقع برگشت از تهران راهنمایم گفت اگر دنیا و آخرت، ثروت، زندگی و هر چیزی که
بخواهی در کنگره ۶۰
هست پس خدمت کن و من در ذهنم می گفتم راهنمایم از بدهکاری ها و مشکلات من خبر
ندارد ولی به این نتیجه رسیدم که خود راهنمایم این مسیر را طی کرده است و همه این
مشکلات را داشته است، من محمد هم آن مسیر را طی کردم و امروز در خدمت شما هستم.
بهترین جایگاه هایی که می توانید تجربه کنید، در کنگره ۶۰ می باشد و چیزی که خیلی به
من کمک کرد و استارتش بعد از ۶
ماه سفر اولم خورد القائی بود که پیشکسوتان در کنگره به من سفر اولی می دادند و ما
کمک راهنمایان و سفر دومی ها باید سعی کنیم این القاء را به یکدیگر داشته باشیم.
جا دارد یک تشکر ویژه از دیده بان محترم آقای منصوری داشته باشم، زمانیکه ۶ ماه سفر بودم به من گفتند که
کمک راهنمای خوبی می شوی و من گفتم که سواد ندارم، در جوابم گفتند که تو ایمان و
خواسته داشته باش سواد مهم نیست و تصمیم گرفتم خدمتگذار کنگره ۶۰ شوم. بهترین چیزی که به کمک
راهنما شدن کمک می کند امتحانات داخلی می باشد که در شعبه برگزار می گردد. از بنیان
کنگره ۶۰ جناب مهندس دژاکام و خانواده محترمشان بسیار
سپاسگزارم، از راهنمای ایکس آقای عبدالله موسوی و راهنمای ویلیام آقای مسعود قاسمی،
از پدر و مادر عزیزم و همسفر خوبم، راهنمای
همسفرم و کلیه کمک راهنمایان، ایجنت، مرزبانان و کلیه خدمتگزاران کنگره ۶۰ و همه مسافران و همسفران بسیار
تشکر می کنم.
سخنان
کمک راهنمای محترم همسفر خانم نفیسه:
معشوق
به سامان شد تا باد چنین بادا
کفرش
همه ایمان شد تا باد چنین بادا
بسیار
تا بسیار خداوند را شاکر هستم که امروز در جمع دوستان با محبت قرار دارم، خانم راضیه
در سفر دوم بودند که وارد لژیون چهارم شدند و مصداق بارز همین وادی هستند؛ خواستار
تغییر بودند و می خواستند به خویشتن خود رجوع کنند، برای همین همیشه گوش به فرمان
بودند و تلاش و کوشش کردند و توانستند در جایگاه راهنمای تازه واردین قرار بگیرند.
از خداوند می خواهم که جایگاه های بالا و بالاتر را لمس کنند. از جناب مهندس و
خانواده محترمشان تشکر می کنم و این روز بزرگ را ایشان تبریک می گویم، به کمک
راهنمای محترم آقای عبدالله موسوی و تمامی خدمتگذاران کنگره ۶۰ تبریک عرض می نمایم.
سخنان
راهنمای تازه واردین همسفر خانم راضیه:
من
هم به نوبه خودم از جناب مهندس و خانواده عزیزشان تشکر می کنم که این بستر را برای
ما فراهم کردند که ما در این مکان حضور پیدا کنیم و آموزش بگیریم، از جناب منصوری
تشکر می کنم که زمانی که با حال خراب وارد کنگره شدم در ابتدا با ایشان صحبت کردم
و همیشه با صبر و حوصله جواب مرا می دادند و مرا دلگرم می کردند و باعث ماندگاری
من در کنگره شدند. از راهنمای مسافرم آقای موسوی، از راهنمای اول و دوم خودم تشکر
می کنم. از راهنمای خوبم خانوم نفیسه بسیار سپاسگزارم. موقعی که وارد لژیون شدم تازه لژیون زده بودند و بعد از فوت
مادرم بود و از حال خیلی خرابی برخوردار بودم که به لطف آموزشهای ایشان از تاریکیها
بیرون آمدم و با تشویق های ایشان من آمدم و امتحان دادم و شال کمک راهنمای تازه
واردین را کسب کردم و به حال خوش رسیدم. از مسافرم آقا محمد تشکر می کنم به خاطر اینکه
بهترین راه را انتخاب کردند؛ به کنگره آمدند و آموزش گرفتند و من هم در کنار ایشان
آموزش گرفتم و یک زندگی خوبی برقرار کردیم، از تمامی مرزبانان و از ایجنت محترم تشکر می کنم.
مرزبان خانواده نمایندگی
مرزبان مسافران نمایندگی
اعلام سفر مسافر غلامرضا جهت تولد
مرزبان مالی
خدمتگزاران
نگارش وتایپ: مسافر اسماعیل،مسافر سهراب و همسفر میثم
عکس: مسافر حامد