سلام
دوستان احمد هستم مسافر، خداوند را سپاسگذارم که یکبار دیگر توانستم این جایگاه را
لمس کنم. دستور جلسه این هفته رابطه یادگیری و معرکه گیری می باشد که مرتبط با دستور
جلسه هفته قبل که وادی سوم و تاثیر آن روی من است می باشد و یک ارتباط دیگر با مثلث
جهالت دارد، به نوعی شخص در حال سفر که در مثلث جهالت یعنی ترس، منیت، ناامیدی درگیر
باشد همیشه در حاشیه می باشد و تا زمانی که شروع به حرکت نکند و از این مثلث خارج نگردد،
هرکجا که دچار مشکلی شود، مشکل را در خود نمی بیند و همیشه به دنبال مقصر جلوه
دادن اطرافیان می باشد و همانطور که در وادی سوم می گوید؛ هیچ موجودی به میزان خود
انسان به خویشتن خویش فکر نمی کند، آن شخص هم میداند که مشکل از خودش است ولی چون در
مثلث جهالت هست، اجازه اینکه شخص به درون خودش رجوع کند را نمی دهد و همیشه به دنبال
این است که یک مقصر پیدا کند و موضوع را به حاشیه بکشاند.
جناب
مهندس فرموده اند که معرکه گیری نیاز به سه عنصر دارد: اول نیاز به شخص فاعل که معرکه گیری را شروع می کند، دوم معرکه گیری نیاز به شنوده دارد چون بدون شنونده
نمی شود و سومین عنصر موضوع مورد نظر برای معرکه گیری است. معرکه گیری از زمان قدیم
بوده و هست که مربوط به کارزار و نبردها بوده که وقتی دو لشکر روبروی هم قرار می گرفتند
شخصی به جلوتر از لشکر می رفته و شروع به رجز خوانی می کرده است تا لشکر روبرو را تحریک
کند و به نبرد بپردازند و اندک اندک این موضوع معرکه گیری به نمایش های خیابانی رسید
و مردم دور فرد گرد می آمدند و شخص شروع به معرکه گیری می کرد.
در
کنگره ۶۰ هم شخصی که در حال سفر اول هست،
اگر در مثلث جهالت باشد و مشکلی برایش پیش بیاید، همیشه به دنبال مقصر می گردد و خود
را مقصر نمی داند و هزاران دلیل می آورد که خودش مقصر نیست و شروع به معرکه گیری می
کند در صورتی که خود شخص مقصر است و زمانی که شروع به حرکت کرد و شروع به گرفتن آموزش
ها و عملی کردنشان کرد، متوجه می شود که هیچ شخصی به میزان خود انسان آگاه نیست و مقصر خودش بوده و شروع به برطرف کردن نقص های خود
می کند.
تایپ و نگارش: مسافر سهراب