دلنوشته ای از دنور کمک رهنمای محترم آقای امیر محمدی در مورد گلریزان
 
هفته سایت مبارک باد  دلنوشته ای از همسفر میثم خدمتگزاران سایت
دلنوشته ای به قلم کمک راهنمای تازه واردین مسافر رسول موضوع: کار،تحصیل،قدرت 
دلنوشته ای از مسافر رضا لژیون نوزدهم 
دل نوشته کمک راهنمای محترم مسافر پژمان اصلحی  خداوندا مسافر بمانم که او همسفر است...
دلنوشته ای در مورد وادی چهاردهم به قلم کمک راهنمای محترم آقای امیر محمدی  محبت خیلی طیفش وسیع و گسترده است. محبت وقتی‌که
به محبت حقیقی برسد تازه عشق از گوشه‌ای پیدا می‌شود...
دلنوشته ای به قلم مسافر رضا لژیون 21  از سایت کنگره 60 چگونه استفاده می کنم، مقاله نویسی
دلنوشته ای به قلم کمک راهنما مسافر مهدی نجفی .jpg) آموختم که باید کار، تفریح، تحصیل، پول، عشق، ورزش،
قدرت و علم را در کنار هم داشته باشم و فقط در یک خط زندگی نکنم...
به قلم مسافر علی رضا لژیون 5 کمک راهنما سعید چنگانیان  یکی از سم‌های ترشح‌شده توسط سیگار، مونوکسید کربن
است که خطرناک است و توسط ریه به‌جای اکسیژن به خون داده می‌شود و به همین علت باعث
غلظت خون می‌شود و نتیجه مکرر آن باعث فشارخون می‌شود...
به قلم مسافر حامد لژیون پنجم  به دلیل مصرف شیشه و عوارض آن فکر می‌کردم که همه
مشکل‌دارند. ولی من و اعتیاد من هیچ تقصیری نداریم...
دلنوشته ای از مسافر فضل اله لژیون یکم "نماز"  چه نیکوست که نمازگزار باشیم، اما؛ به همراه نمازمان
دست و چشم و نیتمان نیز در حال نماز باشد، پنج نوبت به نماز برخیزیم...
دلنوشته به قلم مسافر علی رضا نگهبان یکشنبه ها 
دل نوشته در مورد سیگار به قلم کمک راهنما مسافر رحمان لذتی بالاتر از مصرف سیگار هست، به نام مصرف نکردن سیگار، نه اینکه اصلا سیگاری نبوده باشی نه بلکه سیگاری باشی و حالا سیگار خود را ترک، بلکه درمان کرده باشی.
دلنوشته ای از مسافر ابوطالب لژیون یازدهم روح سرگردان خدا را شکر، بعد از ناامیدی‌ها و ناله کردن‌هایم، روزنه‌ای پیدا شد، نوری را دیدم ولی می‌ترسم حرکت کنم به سمتش، دست خودم نیست، احساسم می‌گوید نه نرو، این هم سرابی بیش نیست...
دلنوشته
ای از یک همسفر به آقای مهندس دژاکام
شما برای پدر من، نمونه بارز یک پدر بی‌همتا هستید، پدری که فرزندش را در مسیر پاکی و خوشبختی قرار داده، پدری که دلسوزانه برای فرزندش پدری کرده ...
دلنوشته ای از مسافر رمضان لژیون یازدهم گل ریزان وقت آن است ای عزیزان وارد میدان شویم سفره‌ای باز است ما هم لقمه‌ای مهمان شویم ...
دلنوشته از مسافر ابوطالب لژیون یازدهم یک قدم به عشق شاید "باهم بودن" را بر صفحه‌های فطرتمان نوشته‌اند که "بی هم بودن" تلخ است و تحمل‌ناپذیر، از من تا تو فاصله‌ای نیست، جز برداشتن یک‌قدم به عشق...
دلنوشته از مسافر اکبر؛ لژیون یازدهم اعتیاد؛ دامی که همه‌ی وجودم را در بهترین سال‌های عمرم به آتش کشید...
|
|
