'
 

2 تا دست............؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نوشته شده توسط :زهرا ن
دوشنبه 27 بهمن 1393-04:37 ب.ظ


خداوند به ما دو دست داده است،
تا با یكی بگیریم ، 
و با دیگری ببخشیم ...

زیباست که ببینیم کسی می خندد
و زیباتر اینکه بدانی،
خودت باعث خنده اش شده ای ...

پس بگذار 
دستانِ بخشنده و نگاهِ مهربان تو ،
کودکی را بخنداند .




نظرات() 

خداحافظ قصه های مادربزرگ

نوشته شده توسط :زهرا ن
دوشنبه 27 بهمن 1393-04:36 ب.ظ




.................................




نظرات() 

من و خدام یهویی..............

نوشته شده توسط :زهرا ن
دوشنبه 27 بهمن 1393-04:31 ب.ظ

❤بعضی دعا ها عجیب به دل میشینه ؛❤

خداوندا نه آنقدر پاکم که مرا کمک کنی و نه آنقدر بدم که رهایم کنی!
میان این دو گم شده ام،
هم خودم و هم تو را آزار می دهم!

هر چه تلاش کردم نتوانستم آنی شوم که تو می خواهی
و هرگز دوست ندارم آنی شوم که تو رهایم کنی!

خدایا دستم به آسمانت نمی رسد ...
اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن !




نظرات() 

بوسه ی شاهنشاه ایران

نوشته شده توسط :زهرا ن
دوشنبه 27 بهمن 1393-04:31 ب.ظ


بوسه ی شاهنشاه ایران بر دستان ملکه ی انگلستان
چقدر شکر دارد که در آن دوران پر از حقارت نبوده ایم. الان وزیری که فرزند انقلاب است برای منافع مان چند قدم با وزیر امریکایی قدم می زند از نگرانی بهم می ریزیم؛ نمی دانم اگر آنموقع خاکساری شاهنشاه مملکت در برابر ملکه ی شیطان را می دیدیم چه حالی می شدیم.

---------
دکتر یامین پور




نظرات() 

زیبا ترین تکرار....................

نوشته شده توسط :زهرا ن
دوشنبه 27 بهمن 1393-04:25 ب.ظ


تکرار هیچ چیز جز نماز در این دنیا قشنگ نیست.
♡❤
هـرگـز نـمـازت را تـرک مـکـن
مـیـلیـون هـا نـفـر زیـر خـاک ،
بـزرگ تـریـن آرزویـشـان بـازگـشت بـه دنـیـاست
تـا سجـده کـنـنـد ... ولـو یـک سـجـده !
.
.
.
رسول اكرم (ص) فرمودند:
به شفاعت من نمی رسد كسی كه نماز واجبی را پس از داخل شدن وقتش تاخیر بیاندازد تا وقت آن بگذرد.

┘◄ وسائل الشیعه كتاب الصواة – ابواب المواقیت حدیث 13 ج3 ص81





نظرات() 

"اشکالی ندارد فرزندم، خاک می خوریم، اما خاک نمی دهیم."

نوشته شده توسط :زهرا ن
دوشنبه 27 بهمن 1393-04:21 ب.ظ

ستارخان در خاطراتش می گوید: 
من هیچوقت گریه نکردم، 
چون اگر گریه می کردم آذربایجان شکست می خورد 
و اگر آذربایجان شکست می خورد ایران شکست می خورد. 

اما در زمان مشروطه یک بار گریستم. 
و آن زمانی بود که 9 ماه در محاصره بودیم بدون آب و بدون غذا. 
از قرارگاه آمدم بیرون، مادری را دیدم با کودکی در بغل، کودک از فرط گرسنگی به سمت بوته علفی رفت و بدلیل ضعف شدید بوته را با خاک ریشه می خورد، با خودم گفتم الان مادر کودک مرا فحش می دهد و می گوید لعنت به ستارخان. 
اما مادر، فرزند را در آغوش گرفت و گفت: 
"اشکالی ندارد فرزندم، خاک می خوریم، اما خاک نمی دهیم." 
آنجا بود که اشک از چشمانم سرازیر شد ...




نظرات() 

بچه بی تربیت

نوشته شده توسط :زهرا ن
دوشنبه 27 بهمن 1393-04:20 ب.ظ

چون بچه پیش خود می‌گوید: «【ملاک تشویق و تنبیه، رفتار درست و غلط من نیست، بلکه ملاکش حال خوب و بد پدر و مادر من است! 】

┘◄آنها هروقت سرحال باشند می‌بخشند و هروقت عصبانی باشند نمی‌بخشند و مجازات می‌کنند» 

وقتی رفتار پدر و مادر باعث شود که بچه‌ این‌طور نتیجه‌گیری کند، طبیعی است که 
✔این بچه هم طبق هوای نفسش عمل کند.

     استاد پناهیان




نظرات() 

خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی

نوشته شده توسط :زهرا ن
پنجشنبه 23 بهمن 1393-09:11 ب.ظ

می گفت: خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد می زنند:
آزادی ... آزادی ... آزادی ...
و عابران خسته می پرسند:
آزادی چند؟

و من عابری را دیدم که از راننده سوال می کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی، آزادی قبل از انقلاب بود...

گفتم: از"غرب" که به آزادی نگاه کنی، آزادی قبل از انقلاب است، از"امام حسین (ع)" که به آزادی نگاه کنی، آزادی درست می افتد بعد از انقلاب.

پس بنگر در کدامین سو ایستاده ای و به آزادی می نگری.




نظرات() 




درباره وبلاگ:



آرشیو:


طبقه بندی:


آخرین پستها:


پیوندهای روزانه:


نویسندگان:


ابر برچسبها:


آمار وبلاگ:







The Theme Being Used Is MihanBlog Created By ThemeBox
 


  • شهر قشنگ
  • شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات