تـــبـــرّی ( دشــمـن شـــناسـی ) آمریكا دشمن شماره 1 مردم محروم و مستضعف جهان است . حضرت امام خمینی (ره) درباره وبلاگ مطالب اخیر
آرشیو وبلاگ نویسندگان معترض آمریکایی: ما پرچم آمریکا را آتش میزنیم چون نماد ترور و قتل در سراسر دنیاست ۱۳۹۹/۰۵/۱۹ معترض
آمریکایی درباره علت آتش زدن پرچم کشورش به رسانهها گفت: «ما پرچم آمریکا
را آتش میزنیم چون این پرچم نماد ترور و قتل در سراسر دنیاست». اعتراضات
ضد نژادپرستی بعد از گذشت 77 روز از قتل وحشیانه «جورج فلوید» در برخی
نقاط آمریکا همچنان ادامه دارد. یکی از موارد شاخص اعتراضات اخیر آمریکا،
آتش زدن پرچم آمریکا از سوی مردم آمریکا بود. در ویدئویی که اخیراً در فضای
رسانهای منتشر شده یکی از معترضان آمریکایی درباره علت آتش زدن پرچم
کشورش توضیحات جالبی میدهد: «ما پرچم آمریکا را آتش زدیم تا هم مخالفت خود
را با اقدامات و سیاستهای دولت ترامپ اعلام کنیم و از سوی دیگر نیز تمام
سیستم آمریکا را محکوم کنیم. این سیستم به ترامپ حق میدهد که به قدرت برسد
و چنین شخصی را در راس حکومت قرار میدهد. ما کل این موضوع را رد میکنیم و
نمیپذیریم...ما پرچم آمریکا را به آتش کشیدیم و روی تیشرتهایمان نوشته
ایم که فقط انقلاب میخواهیم نه هیچ چیز دیگر. ما میخواهیم با انقلاب خود
از شر این سیستم خلاص شویم. ما به این خاطر پرچم آمریکا را به آتش میکشیم
که این پرچم نماد ترور و قتل در سراسر جهان است و همه مردم در جهان
میدانند که آمریکا یک قدرت خیرخواه در جهان نیست. اقدام ما یک اقدام
زیباست و در واقع اعلام همبستگی با تمامی برادران و خواهرانمان در دنیا
است». حمله به اداره پلیس پورتلند خبرگزاری فرانسه نیز طی گزارشی درباره ادامه اعتراضها در پورتلند (که شدیدتر و خشنتر از شهرهای دیگر آمریکاست) نوشت: «اعتراضات در راستای مطالبه عدالت نژادی و اصلاحات در پلیس شنبه شب در شهر پورتلند همچنان برای بالغ بر ۱۰ هفته متوالی از زمان کشته شدن جورج فلوید ادامه یافت. شنبه شب صدها معترض مقر انجمن پلیس پورتلند را به آتش کشیدند. پلیس پورتلند به معترضان هشدار داده در صورت تلاش برای آسیب زدن به این ساختمان و یا وقوع اقدامات مجرمانه دیگر علیه آنها به زور متوسل خواهد شد». از جورجیا نیز گزارش میرسد پلیس این شهر با شلیک به سوی ماشینی که سرنشینان آن نوجوانان سیاهپوست یک خانواده بودند، مجددا باعث شعلهور شدن خشم و نفرت نسبت به نژادپرستی شده است. بر اساس گزارش «دیلی میل»، ساعت ۸ روز شنبه به وقت محلی با شلیک پلیس به سوی خودرویی که سرنشینان آن نوجوانان سیاهپوست بودند، حادثهای مرگبار رقم خورد. به گفته این پایگاه خبری، سرنشینان این ماشین از یک خانواده بوده و بین ۹ تا ۱۶ سال سن داشتند. پلیس به سه فرزند کوچکتر زمانی که از ماشین خارج میشدند، شلیک کرده است. دفتر تحقیقات جورجیا علت این اقدام پلیس را نقض قوانین راهنمایی و رانندگی از سوی این افراد عنوان کرده و گفته «پلیس قصد داشت این ماشین را متوقف کند». در ویدئویی که از این حادثه منتشر شده پدر این فرزندان و افراد دیگر از پلیس خواهش میکنند تا به سوی دو فرزند دیگر که با صورت روی زمین خوابیدهاند، شلیک نکند. پدر آنها در این کلیپ میگوید: «فرزندانم، اینها بچههای من هستند، شما نباید به آنها شلیک کنید، خواهش میکنم!» اختلافات بر سر پیام رسان چینی «تیک تاک»، وزیر خزانهداری و مشاور رئیسجمهور آمریکا را به جان همانداخت. تنشها
بین چین و آمریکا در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی، امنیتی و
فناوری همچنان ادامه دارد و طی روزهای اخیر پیام رسان چینی «تیک تاک» نیز
به موضوع تنشهای قبلی اضافه شده است. دولت «دونالد ترامپ» در پی افزایش
اختلافات با چین، به دنبال لغو فعالیت این برنامک(اپلیکیشن) در آمریکاست.
کاخ سفید مدعی است که این برنامک اطلاعات خصوصی جمعآوری شده از کاربران را
به دولت چین منتقل میکند. دولتها در زمان دشمنی با یکدیگر، به دنبال
محدود کردن یا فیلتر کردن پیام رسانهای یکدیگر در خاک خود هستند. این
البته حقی است که آمریکا برای سایر کشورها(از جمله ایران)، قائل نیست.دیروز نیز خبر رسید که اختلافات مشاور رئیسجمهور و وزیر خزانهداری آمریکا بر سر پیام رسان تیکتاک، موجب زد و خورد این دو نفر با یکدیگر در جلسه کاخ سفید شد. چند منبع مطلع در این زمینه به روزنامه «واشنگتن پست» گفتند، اخیراً «پیتر ناوارو» مشاور تجاری دولت و «استیون منوچین» وزیر خزانهداری آمریکا در اتاق بیضی کاخ سفید بر سر وضعیت تیک تاک به نزاع پرداختهاند.در این جلسه که رئیسجمهور آمریکا نیز حضور داشته، ناوارو بر تحریم کامل این نرمافزار چینی در آمریکا اصرار داشته است، اما منوچین معتقد بود تیک تاک باید به یک شرکت آمریکایی فروخته شود. در نهایت، اختلاف نظر میان این دو، به داد و فریاد زدن بر سر یکدیگر منتهی شد. یکی از این منابع مطلع به واشنگتن پست گفت، درگیری میان این دو مقام کاخ سفید بالا گرفته و کار آنها به «زد و خورد و کتککاری» نیز کشیده شده است. ترامپ روز پنجشنبه به شرکت «بایت دنس» مالک شبکه اجتماعی تیک تاک، تا ۱۵ سپتامبر (25)مهلت داد تا یک مشتری برای این برنامه در آمریکا پیدا کرده و یا فعالیت آن را بهطور کامل متوقف کند. بر اساس گزارشها، بعد از ضربالاجل 40 روزه ترامپ برای واگذاری این پیام رسان به شرکت آمریکایی، شرکت توئیتر برای خرید این برنامک، ابراز تمایل کرده است. بنا به گفته منابع آگاه، توئیتر تقریباً ۳۰ میلیارد دلار سرمایه در بازار دارد که بهاندازه ارزش واگذاری داراییهای تیک تاک است و برای پیشبرد چنین معاملهای، نیاز به افزایش سرمایههای خود دارد. برخی گزارشها حاکی از آن است که شرکت مایکروسافت نیز در حال رایزنی برای خرید بخش آمریکایی برنامک تیک تاک است و برخی منتقدان میگویند که تعیین ضربالاجل ترامپ با هدف اعمال فشار به شرکت چینی برای امضای قرارداد فروش بخش آمریکایی تیک تاک به یک شرکت آمریکایی است. بنا به گزارش شبکه یورونیوز، تیک تاک یک شبکه اجتماعی برای ساخت و به اشتراکگذاری ویدئوهای کوتاه سه تا ۱۵ ثانیهای است که محبوبیت فراوانی در میان نوجوانان دارد و از زمان آغاز به کار در سال ۲۰۱۶ تاکنون، یک میلیارد و 600 میلیون بار دانلود شده، که ۱۲۳ میلیون بار آن در آمریکا بوده است. نیروهای
ارتش سوریه حمله تکفیریهای تحت حمایت ترکیه به هشت شهر در استانهای«
ادلب »و «حلب» را در هم شکستند و مهاجمان را مجبور به عقبنشینی کردند. دریادار
«الکساندر شربینسکی» رئیسمرکز آشتی روسیه در سوریه اعلام کرد، تکفیریهای
وابسته به «جبهه النصره» به هشت شهر سوریه در استانهای ادلب و حلب حمله
کردند. نیروهای ارتش سوریه نیز آنها را عقب راندند و اجازه ندادند که
تروریستها این شهرها را اشغال کنند. به گزارش خبرگزاری فارس، 15 اسفند
۱۳۹۸رؤسای جمهور روسیه و ترکیه بر سر آتشبس در استان ادلب سوریه، توافق
امضاء کردهاند. طبق این توافق، قرار بود که ترکیه تکفیریهای جبهه النصره
را مهار کند، ولی آنکارا عملا از این گروه تروریستی و تروریستهای دیگر
حمایت میکند. به اعتقاد کارشناسان، راهبرد آنکارا در سوریه، تضعیف دولت
دمشق و تقویت حضور نیروهای ارتش ترکیه در مناطق شمالی سوریه است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : سید حسن نصرالله: اطلاعات ما از بندر حیفا بیش از بندر بیروت است، حتی یک گلوله در این بندر نداریم ۱۳۹۹/۰۵/۱۸ دبیرکل
حزبالله لبنان با بیان اینکه حادثه اخیر در بیروت یک فاجعه انسانی و ملی
بوده است، تصریح کرد که حزبالله نه اسکله را اداره میکند و نه در آن چیزی
داشته و دارد و ما در مورد آنچه که در بندر حیفا است، بیشتر مطلعیم تا
آنچه که در بندر بیروت است. چهار
شنبه هفته گذشته قرار بود که سید «حسن نصرالله» در مورد مسائل مختلفی سخن
بگوید، اما به علت انفجار در بندر بیروت، با دو روز تأخیر و در روز جمعه
سخنرانی کرد و در این سخنرانی نیز تنها به این انفجار مهیب و حواشی آن
پرداخت. او که حزبش در این روزها در معرض اتهامزنیهای مختلف بود، بدون
آنکه وارد این جدال فرسایشی شود و به کس یا جریانی لبنانی اتهام بزند، از
منظری کلی سخن گفت. رهبر مقاومت لبنان گفت، بنده با قاطعیت اعلام میکنم ما هیچ چیزی در بندر نداریم. نه انبار سلاحی، نه موشکی، نه تفنگی، نه بمبی، نه حتی یک گلوله و نیترات، به هیچ وجه نه در حال حاضر، نه در گذشته و نه در آینده و تحقیقات این مسئله را اثبات خواهد کرد. او در سخنانی که خط و نشانی نیز برای رژیم صهیونیستی در آن مستتر بود افزود: «حزبالله ممکن است از آنچه در اسکله بندر حیفا (در مناطق اشغالی) بیشتر از آنچه در بیروت هست، اطلاع داشته باشد، زیرا این بخشی از معادله بازدارندگی است.» نصرالله این مصیبت را به خانوادههای داغدیده و همه ملت لبنان تسلیت گفت و برای مجروحان این انفجار هولناک شفای عاجل مسئلت کرد و افزود:«آنچه در بیروت رخ داد، یک فاجعه به تمام معنای انسانی و ملی بود.» او همچنین خاطر نشان کرد، حزبالله (برای کمکرسانی به آسیب دیدگان و مردم مصیبت دیده) تمام نهادها و موسسات تابعه و افراد و امکاناتش را در اختیار دولت و ملت لبنان قرارداده است. به گزارش تسنیم، رهبر حزبالله لبنان ادامه داد: «ما نگاه مثبتی به هرگونه همبستگی و سفر (مقامات خارجی) به لبنان به ویژه اگر با هدف وحدت و گفتوگو باشد، داریم.» او اظهار داشت: «صحنه خارجی، مثبت است و فرصتی را برای خروج از حالت محاصره و سختی که لبنان با آن روبهرو است، فراهم میکند.» نصرالله همچنین با تأکید بر اهمیت ادامه امدادرسانی و آواربرداری و ترمیم جراحات گفت، با تاسف شدید باید بگویم از همان ساعات اولیه بروز فاجعه، برخی رسانههای داخلی و عربی و برخی گروههای سیاسی (اشاره به غربگرایان موسوم به 14 مارس) به پیشداوری پرداخته و ادعا کردند که آنچه رخ داده، عبارت از انبار موشکی و مهمات حزبالله بوده است. وی ادامه داد، باید مجازات عادلانه درخصوص هر کس که دست داشتنش (در فاجعه انفجار بیروت) اثبات شود، به دور از هرگونه محاسبات یا وابستگیها اعمال شود. بازتاب سخنان نصرالله این
سخنان رهبر مقاومت لبنان بازتابهای زیادی در رسانههای مختلف جهان داشته
است؛ روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» با ابراز وحشت از سخنان دبیرکل
حزبالله نوشت: دانستههای نصرالله از دانستههای ما درباره بندر حیفا
بیشتر است. «هاآرتص» نیز در واکنش به این سخنرانی، به نقل از دبیرکل
حزبالله، نوشت: «سید حسن نصرالله: انبار تسلیحاتی بیروت حاوی هیچ تسلیحاتی
از حزبالله نبود؛ ما موارد بیشتری درباره بندر حیفا میدانیم.» دیلی
استار اما گزارش داد، دبیرکل حزبالله لبنان ارتباط با مواد منفجره در بندر
بیروت را تکذیب کرد. گفتنی است، علیرغم آنکه این روزها برای مخالفان
مقاومت در لبنان، روزهای حمله به حزبالله است، اما رهبر حزبالله حتی در
صدد آن برنیامد تا روی پاسخ دادن به این اتهامات تمرکز کند. او ضمن توجه
دادن به دشمن صهیونیستی، تمام تمرکز خود و حزبش را بر حل و بهبود اوضاع
فاجعهزده بیروت گذاشته است. رئیسپیشین
دستگاه اطلاعاتی عربستان فاش کرده، محمد بن سلمان ولیعهد سعودی سال ۲۰۱۸
تیمی را برای ترور وی به کانادا اعزام کرده بود اما این طرح از سوی
مقامهای کانادایی خنثی شد! ترور یکی از ابزارهای «بن سلمان» برای ماندن در
قدرت است. هنوز
جهان جنایت محمد بن سلمان ولیعهد سعودی در قتل و سلاخی «جمال خاشقجی»
روزنامه نگار منتقد سعودی در سال 2018 را فراموش نکرده که خبر رسیده، بن
سلمان در همان سال، یک تیم ترور نیز برای حذف یکی از شاهزادههای سعودی به
کانادا اعزام کرده بود.«سعد الجابری» رئیسپیشین دستگاه اطلاعاتی عربستان که اکنون در کانادا در تبعید به سر میبرد، روز پنج شنبه با ارائه شکایتی به یک دادگاه آمریکایی گفته، محمد بن سلمان سال ۲۰۱۸ تیمی را برای ترور وی اعزام کرد اما این طرح از سوی مقامهای کانادایی خنثی شد. سعد الجابری برای مدت طولانی مشاور شاهزاده محمد بن نایف ولیعهد پیشین عربستان بود.«منابع آگاه» نیز به رویترز گفتهاند «الجابری» از اسنادی اطلاع دارد که حاوی اطلاعات حساسی است که ولیعهد سعودی نگران آن است. الجابری در یک شکایت ۱۰۷ صفحهای که علیه ولیعهد سعودی و ۲۴ تن دیگر به دادگاه فدرال ارایه داده گفته، ولیعهد سعودی در سال ۲۰۱۸ از طریق اقیانوس اطلس تیمی را برای ترور او عازم کانادا کرده بود. بر اساس این شکایت تیم ترور شامل افراد نزدیک به بن سلمان بودهاند. این تیم دو چمدان حاوی ابزارهای تحقیقات جنایی به همراه داشته است. تیم ترور را فردی همراهی میکرده که با چگونگی پاکسازی صحنه جرم آشنایی داشته است. طبق این گزارش، این افراد در صدد بودند به صورت مخفیانه وارد کانادا شوند و از این رو با ویزای توریستی به کانادا رفته و وانمود کرده بودند یکدیگر را نمیشناسند. اما افسران مرزی به آنها مشکوک شدند و به عکسی دست یافتند که آنان را کنار هم نشان میداد و از این رو دروغ شان فاش میشود. این حادثه یک هفته پس از قتل جمال خاشقجی روزنامه نگار عربستانی به دست مزدوران سعودی در کنسولگری عربستان در اسلامبول ترکیه رخ داده است! گفتنی است کشورهایی مثل فرانسه، آمریکا و انگلیس چون بن سلمان و پدرش را گاوهای شیردهی میدانند که باید دوشیدشان، در چنین مواقعی یا سکوت میکنند، یا صراحتا اعلام میکنند، چون به این رژیم نیاز دارند، نمیتوانند علیه آن موضعگیری موثر کنند! سال 2017 مطرح شده بود؛ درخواست رسمی عربستان از آمریکا برای حمله نظامی به قطر! پایگاه
اینترنتی «فارین پالیسی» گزارش داده پادشاه سعودی سال ۲۰۱۷ از رئیسجمهور
آمریکا درخواست کرد به قطر حمله کند اما این درخواست از سوی دونالد ترامپ
رد میشود. عربستان
از سال 2017 به همراه امارات، مصر و بحرین کشور قطر را تحت محاصره
قرارداده و تمام روابط دیپلماتیک خود با این کشور را نیز قطع کرده است.
سعودیها علت این اقدام ناگهانی را که همه را غافلگیر کرد، «همکاری قطر با
گروههای تروریستی» اعلام کرد و این در حالی بود که این رژیم خود به «پدر
جد تکفیریها و گروههای تروریستی» معروف است. تلاشهای زیادی از سوی برخی کشورهای غربی در این مدت با هدف پایان دادن به این بحران صورت گرفته اما بحران همچنان ادامه دارد. در این مدت قطر به کمک ایران و چند کشور دیگر موفق به شکست محاصره عربستان و سه کشور دیگر شد که این امر نیز خشم سعودیها را برانگیخته است. حالا خبری منتشر شده که نشان میدهد، اختلاف این دو کشور سابقا متحد، عمیقتر از این حرفهاست. نشریه آمریکایی «فارین پالیسی» که گفته میشود به کاخ سفید نزدیک است در گزارشی اعلام کرده، رئیسجمهور آمریکا در سال 2017 و در جریان تماس با ملک سلمان قویا پیشنهاد عربستان برای حمله به قطر را رد کرده است. به گزارش فارس، بر اساس این گزارش، بلافاصله پس از مخالفت ترامپ، آمریکا از کویت درخواست میکند با هدف حل اختلاف در درون شورای همکاری میانجیگری کند. درخواست سعودیها از آمریکا برای حمله به قطر دو روز پس از آن صورت میگیرد که چهار کشور عربی (امارات، بحرین، مصر و عربستان) روابط دیپلماتیک خود را با دوحه قطع کرده و قطر را تحت تحریم قرار میدهند. این چهار کشور با میانجیگری کویت فهرستی از درخواستهای 13 گانه خود را به اطلاع قطر رساندند و پایان تحریم این کشور را به عملی کردن این درخواستها مشروط کردند، اما دوحه همه این درخواستها را رد کرد و آن را دخالت در حاکمیت ملی خود برشمرد. روزنامه «وال استریت ژورنال» نیز در سال 2019 میلادی فاش کرده بود ارتش سعودی طرح حمله به قطر را در سال 2017 میلادی آماده کرده بود. این روزنامه به نقل از مسئولان آمریکایی و سعودی و قطری نوشته بود، طرح عربستان شامل کنترل بر حوزه شمالی گاز طبیعی قطر به عنوان بزرگترین حوزه در نوع خود بعد از یورش نظامی به این کشور بود. به نوشته وال استریت ژورنال، مسئولان آمریکایی ریاض را متقاعد کردند که یورش به قطر نقض واضح قوانین بینالمللی است و همین امر باعث شد تا عربستان و هم پیمانانش، قطر را تحت محاصره شدید قرار دهند زیرا روشن شد که دست زدن به اقدام نظامی علیه این کشور دشوار است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۸ ۱۳۹۹/۰۵/۱ شرمن: ارمغان فشار حداکثری مقاومت ایران بود معاون سابق وزارت خارجه آمریکا گفت تنها چیزی که سیاست فشار حداکثری برای آمریکا به ارمغان آورده مقاومت بیشتر ایران است. وندی شرمن در گفتوگو با روزنامه صهیونیستی جروزالم پست تصریح کرد: پس از توافق هستهای، ما اکنون توافقی نداریم و ایران اورانیوم را با درصد بیشتری غنی کرده است. ایران همچنین سانتریفیوژهای بیشتری را در اختیار دارد و همچنان از نیروهای نیابتی در منطقه حمایت میکند. وی اضافه کرد: من از سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ تشکر میکنم اما آنچه که این سیاست برای ما آورده است، همانی است که خود برایان هوک هم اعتراف کرد؛ مقاومت. شرمن افزود: دولت فعلی تاکتیکهایی داشته اما مشخص نیست که اهداف استراتژیک آنها چه بوده است. دولت میگوید سیاست آنها تغییر رژیم نیست و اهرمهایی برای مذاکره بهتر داشتهاند اما آنچه که من میبینم این است که ایران هرگز به مذاکره نزدیک نشده است و ما در بدترین نقطه قرار گرفتهایم. مقام آمریکایی: روسیه و چین و ایران در انتخابات آمریکا دخالت میکنند رئیس
مرکز ضدجاسوسی و امنیت ملی آمریکا میگوید ایران، چین و روسیه به دنبال
دخالت در انتخابات آمریکا و ایجاد اختلاف میان رأیدهندگان هستند.در حالی که وضعیت محبوبیت ترامپ در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا رو به وخامت گذاشته، ویلیام اوانینا گفت: مسکو، پکن و تهران به دنبال، دخالت و اثرگذاری بر نتایج انتخابات ریاست جمهوری که قرار است نوامبر پیش رو برگزار شود هستند. چین به دنبال رای نیاوردن پرزیدنت ترامپ، روسیه به دنبال بدنام کردن جو بایدن و ایران به دنبال تضعیف ارکان نظام آمریکا و شکست دونالد ترامپ است. رئیس مرکز ضدجاسوسی آمریکا گفت: دولتهای خارجی با عملیاتهای مخفی و آشکار به دنبال اثرگذاری بر انتخابات 2020 آمریکا هستند. روسای نهادهای اطلاعاتی آمریکا در سال 2016 اعلام کرده بودند که در جریان رایگیری نوامبر 2016 روسیه با هدف کمک به پیروزی دونالد ترامپ تلاش کرده بود بر انتخابات آمریکا اثر بگذارد. اما روسیه این ادعا را تکذیب کرد. ویلیام اوانینا، رئیس مرکز ملی ضدجاسوسی و امنیت آمریکا در بیانیه خود اعلام کرد کشورهای خارجی تلاش میکنند بر نظر رایدهندگان، بر سیاستگذاری در آمریکا اثر بگذارند و موجب اختلاف و شقاق بیشتر در کشور شوند تا با لطمه زدن به اعتماد مردم آمریکا، فرآیند دموکراتیک در این کشور را تضعیف کنند. اصلیترین آنها چین، روسیه و ایران هستند. در بیانیه ویلیام اوانینا همچنین آمده: ترجیح چین «شکست دونالد ترامپ است- چرا که پکن او را غیرقابل پیشبینی میداند.» روسیه به دنبال «بدنام کردن» جو بایدن و بقیه سیاستمدارانی است که آنها را بخش «ضدروسیه حکومت» در آمریکا میخواند. آقای اوانینا گفته عوامل دیگر مرتبط با کرملین هم به دنبال «تقویت نامزدی دونالد ترامپ در شبکههای اجتماعی و تلویزیون روسیه» هستند. این مقام ارشد اطلاعاتی میافزاید: «ایران به دنبال «تضعیف ارکان دموکراتیک نظام حکومتی در آمریکاست»، تهران همچنین به دنبال تضعیف دونالد ترامپ و «تفرقهافکنی» در میان مردم این کشور است و این کار را از طریق انتشار «اخبار جعلی و اطلاعات غلط و ضدآمریکایی» در فضای مجازی انجام میدهد. ننگ ماجرای بیروت برای عربستان و امارات میماند یک
روزنامه قطری با انتقاد از سیاستهای عربستان و امارات نوشت: شما صدها
میلیارد دلار در منطقه هزینه کردید اما نمیتوانید 15 میلیارد دلار برای
نجات بیروت هزینه کنید؟!العربی الجدید نوشت: آیا اهانت به حق حاکمیت ملی لبنان، که در جریان سفر مکرون به این کشور شاهد آن بودیم، باعث تعجبتان میشود؟ آیا به این قسمت از صحبتهای مکرون توجه کردید که ملت لبنان را گروههایی از رعیتهای امپراطوریهای فرانسه قدیم دانست و نه یک ملت عربی؟ به گزارش «انتخاب»، وائل قندیل در یادداشت العربی الجدید خاطرنشان کرده است: مکرون اعلام کرد کمکهای کشورش را به صورت مستقیم به مردم لبنان ارائه میدهد، نه از طریق حکومت این کشور که نمایندگی از مردم را برعهده دارد. در واقع او، از دو جهت به لبنان اهانت کرد و بیشتر از حکومت، این اهانت متوجه مردم لبنان شد و به منزله سیلی به شعور عربی بود. در شرایط وحشتناکی که برای بیروت ایجاد شده، نهایت کمک برادران آن در دیگر کشورهای عربی، فرستادن محمولههای پزشکی و غذایی بود، بدون آنکه به فریاد لبنان در این لحظه اندوهبار گوش فرا دهند. عربستانی که حدود یک تریلیون دلار برای سفر ترامپ به این کشور و دیدن لبخندی از سوی ایوانکا ترامپ هزینه کرد، لبنان را تنها گذاشت و اماراتی که دهها میلیارد دلار برای خرابکاری در پایتختهای عربی صرف کرد، نیز لبنان را رها کرد، تا اینکه این کشور عربی به استقبال امانوئل مکرون برود و استقلالش در خطر قرار بگیرد. بیروت و به طور کلی لبنان، بیش از محمولههای مواد غذایی و پزشکی به حضور یک اقدام سیاسی عربی خالصانه نیاز دارد و به نظر میرسد نظام عربی که صدها میلیارد دلار را در خزانه آمریکایی و غربی میریزد تا از حمایت آنها بهرهمند شوند، برایش ننگ است که لبنان را در برابر سارقان تاریخ و جلادانی که به دنبال استعمار آن هستند، تنها بگذارد و به بازسازی مادی و سیاسی این کشور عربی، کمک نکند. کسانی که 460 میلیارد دلار برای گرفتن عکسی با ایوانکا ترامپ پرداختند و مبالغ گزافی صرف سوزاندن شهرهای درگیر در بهار عربی میکنند، میتوانند 15 میلیارد دلار هم برای نجات بیروت و بیرون کشیدن آن از زیر آوار نابودی، هزینه کنند. البته اگر هنوز خون عربی در رگهای آنهاست. بیروت به اعتراف و عذرخواهی همه ما اعراب نیاز دارد. بولتون: اگر ترامپ دوباره انتخاب شود ناتو فرو میپاشد مشاور مستعفی امنیت ملی کاخ سفید میگوید ناتو در صورت انتخاب مجدد ترامپ به ریاستجمهوری آمریکا از هم میپاشد.جان بولتون در گفتوگو با خبرگزاری آلمان درباره تصمیم به خارج کردن نیروهای آمریکایی از آلمان گفت: ترامپ برای این کار هیچ دلیل موجهی ندارد. دونالد ترامپ فاقد راهبرد و جهانبینی است، تصمیمهای آنی و شتابزده میگیرد و آگاه نیست رئیسجمهوری ایالات متحده بودن چه مسئولیت سنگین و خطیری است. بولتون تاکید میکند حضور نظامیان آمریکایی در آلمان «دلایل عمیق تاریخی» دارد و این مسئله در پیوند با منافع امنیت ملی ایالات متحده است، اما ترامپ موضوع را از این زاویه نمیبیند. او افزود: این مسئله درباره استقرار نیروهای نظامی آمریکا در کرهجنوبی، ژاپن، افغانستان یا عراق نیز صادق است. به گزارش خبرگزاری آلمان، جان بولتون یک محافظهکار افراطی و مانند ترامپ جمهوریخواه است و شخصیتی مناقشهبرانگیز به شمار میرود. او با بسیاری از روسای جمهوری آمریکا از جمله جورج دبلیو بوش همکاری کرده و در فاصله آوریل 2018 تا سپتامبر 2019 مشاور امنیت ملی کاخ سفید بوده است. ترامپ میگوید مشاور سابق خود را اخراج کرده اما بولتون مدعی است کنارهگیری کرده است. او از کسانی است که امیدوارند ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری نوامبر امسال شکست بخورد و چهار سال دیگر در قدرت نماند. بولتون بر این باور است در صورت ادامه ریاستجمهوری ترامپ برای یک دوره دیگر خسارتهایی که به بار میآورد گستردهتر و ترمیم آنها دشوارتر خواهد بود؛ در چنین حالتی خطر فروپاشی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را تهدید میکند. مشاور امنیت ملی پیشین آمریکا با بیان این که ظاهرا این خطر در اروپا جدی گرفته نمیشود افزود: ترامپ در این پیمان، منفعتی برای آمریکا نمیبیند و معتقد است کشورهای عضو ناتو گذشته از چند استثنا، گروهی هستند که به شکل غیرمنصفانه از این که ایالات متحده از آنها دفاع میکند سود میبرند. دولت باید با اجحاف بر مردم مخالف باشد، نه کالابرگ معاون اول رئیسجمهور میگوید با توزیع کالابرگ (کوپن) مخالف است.اسحاق جهانگیری در حاشیه نشست دیروز دولت در جمع خبرنگاران گفت: دولت تا این لحظه با توزیع کالابرگ موافق نیست و علت آن این است که اگر دولت بخواهد اقلام و کالاها را از طریق کالابرگ به دست مردم برساند باید همه امور در بخش تأمین و توزیع به اقصی نقاط کشور را برعهده بگیرد. در زمان جنگ ستاد بسیج اقتصادی و تشکیلات وسیعی به عنوان مراکز تهیه و توزیع کالا در سراسر کشور فعال بود که در سالهای اخیر این تشکیلات و فرایندها تغییر کرده و نوعی نظام آزاد توزیع کالا در کشور شکل گرفته است. وی افزود: چنین سیستمی در سالهای گذشته کاملاً بهم خورده است و اکنون یک نظام تقریباً آزاد به لحاظ کالا در کشور شکل گرفته است. وقتی کسی از کالابرگ سخن میگوید، باید اول ساز و کارهای دولتی آن را ایجاد کند که چنین ساز و کاری هزینههای سنگین، نیروی انسانی بسیار زیاد و شبکه توزیع مناسب نیاز دارد. معاون اول رئیسجمهور تأکید کرد: شرایط کشور به گونهای است که برای تأمین کالاها با محدودیت مواجه نیستیم و خوشبختانه کالاهای مورد نیاز به وفور در اختیار مردم قرار دارد. جهانگیری با یادآوری اینکه حجم تجارت خارجی کشور بیش از صد میلیارد دلار در سال است، گفت: این میزان از حجم تجارت خارجی سالانه ایران را جزو کشورهای رده بالا در حوزه اقتصاد و تجارت خارجی قرار میدهد و در چنین کشوری ضرورتی برای توزیع کالا برگ احساس نمیشود. اظهارات آقای جهانگیری ارجحیتی درست اما از حیث دیگر نادرست است. درست است به این معنا که در کشور وفور کالاها و کمبود کالا در بازار نداریم. اما نادرست است به این معنا که توزیع کوپن صرفاً برای کالاهای کمیاب و نایاب نیست. بلکه یکی از کارکردهای کالابرگ (کوپن) تأمین نیاز طبقات پایین است که در اثر تورم بالا، قدرت خریدشان کاهش یافته یا از بین رفته است. در حالی که دولت در برخی ماهها حتی به تورم 42 و 52 درصدی هم اذعان داشته- و البته در برخی اقلام مصرفی، تورمی بیش از این درصدها اتفاق افتاده- طبعاً قدرت خرید طبقات پایین تنزل پیدا میکند و چاره کار این است که تمهیداتی لااقل برای سه دهک پایین تدارک شود. این ضرورت را نمیتوان به خاطر اینکه برای دولت زحمت دارد، انکار کرد. نکته مهم دیگر این است که نظام آزاد عرضه کالا به مفهوم رها کردن قیمتها- چنان که متأسفانه، برخی دستگاههای مسئول دولتی انجام میدهند- نیست. دولت طبعاً در این عرصه مسئولیت دارد مانع اجحاف و سودجویی بیضابطه در بازار شود. وقتی به این مسئولیت عمل نمیشود، «بازار آزاد دولتی»(!) فعلی، نه افتخار بلکه مایه انتقاد از دولت است و درست به همین دلیل تأمین کالاهای اساسی برای طبقات پایین از طریق کالابرگ ضرورت دارد. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : رئیسجمهور
فرانسه با ادعای کمک به مردم فاجعه دیده لبنان به بیروت سفر کرد، اما
رهآوردِ سفرش تهدید این کشور بود که اگر اصلاحات مورد نظر ما را انجام
ندهید، «من مسئولیت اصلاحات را خودم بر عهده میگیرم»! فرانسه در کنار
عربستان، رژیم صهیونیستی و آمریکا، در پرونده انفجار مهیب لبنان جزو متهمان
ردیف اول هستند و لبنانِ با هزاران مشکل ریز و درشت نیز سالها تحت حاکمیت
«سعد حریری»، مهره شناخته شده فرانسه و سعودی بوده است. انفجار
مهیب بندر بیروت عصر روز سهشنبه هفته پیش (14 مرداد 99) رخ داد، اما
رسیدن خبرهای بعد از آن با شدت و حجم زیاد ادامه دارد. چنانکه گفته شده
حدود 2750 تُن نیترات آمونیوم که از سال 2014 در انباری در این بندر (که در
منطقه سنی نشین لبنان و تحت نفوذِ جریانِ 14 مارس، «سعد حریری» و
همپیمانان آن است) نگهداری می شد، منفجر شد. در این سال و تا همین حدود 6
ماه پیش سعد حریری در قدرت بود. شمار قربانیان انفجار، تا زمان تنظیم این گزارش، به ۱۵۴ تَن رسیده که هویت ۲۵ تن از آنها هنوز معلوم نیست. افزون بر آن بیش از ۶۰ نفر نیز مفقودند. همچنین حالِ حداقل ۱۲۰ تن از ۵۰۰۰ نفری که در انفجار بیروت مجروح شدهاند، «وخیم» است. حدود ۸۰ هزار کودک لبنانی نیز به دلیل این انفجار تحت تأثیر قرار گرفته و آسیب دیدهاند. ماکرون؛ مرحم یا شریک جرم؟ «امانوئل ماکرون»، رئیسجمهور فرانسه اما، دو روز پس از انفجار مرگبار بیروت به این شهر سفر کرد تا مثلا مرهمی برای دردهای مردم لبنان باشد! اما ظهور و بروز سفرش بیشتر شبیه اپوزوسیونِ جریانِ حاکم لبنان بود. او، آنطور که «رویترز» گزارش کرده، کمک به مردم لبنان را مشروط کرده. مشروط بر اینکه، این کمکها باید به دست کسانی برسد که از نگاه او، پاک دست هستند! او در مورد کمکی حرف میزند که فعلاً حرف است و وعده (چنانکه استاندار بیروت گفته تاکنون کمکی به دست ما نرسیده است) و همچنین او توضیح نمیدهد که مقصود او از فاسدان چه کسانی هستند؟ جریان 14 مارس و حریری که هم پیمان و دوستانِ ماکروناند، آیا مقصودِ این سخناناند؟! جریانی که کنترل این بندر را در دست دارند و این محموله خطرناک در دوران آنان سالها مصادره و انبار شده بود و علیرغمِ هشدارها به خطرات محتمل این محموله، هیچ اقدامی نکرده! جریانی که سالها قدرت را در این کشور در دست داشته و مسئول تمامی مشکلات و فسادهایی است که امروز لبنان از آنها رنج میبرد! دولت فعلی لبنان کمتر از 6 ماه است که در قدرت قرار دارد و به معنای واقعی کلمه، خرابه تحویل گرفته است. روز پنج شنبه رئیسجمهور فرانسه که گویا یاد دوران استعمارهای کشورش افتاده، در کسوتِ «رئیسجمهورِ لبنان» یا بهتر است بگوییم «صاحبِ لبنان» ظاهر شد! او در سخنانی که یادآور دوران استعمار لبنان بود، گفت لبنان اگر کمک میخواهد باید دست به اصلاحاتی بزند و اگر این کار را نکند، من اول سپتامبر (11 شهریور) باز خواهم گشت و «وظیفه خودم را انجام خواهم داد».(اصلاحات را شخصا انجام خواهم داد). اصلاحاتِ ماکرون یا به طور کلی غرب و رژیم صهیونیستی در لبنان آیا چیزی جز تضعیف جریان مقاومت میتواند باشد؟ و تضعیف مقاومت آیا جز این است که، اولین و آخرین آرزوی رژیم صهیونیستی است؟ این مواضع در کنار وضعیتی که لبنان توسط جریان غربگرا گرفتارش شده را بگذارید کنار اینکه، مسئول مستقیم دپو شدن این همه مواد خطرناک در بندر بیروت! سعد حریری است. آیا فرانسه و رژیم صهیونیستی، متهم ردیف اول این انفجار نمیتوانند باشند؟! هم رئیسجمهور لبنان و هم منابع اطلاعاتی و قضائی این کشور «تروریستی بودن» این انفجار را «محتمل» دانستهاند! احتمال تروریستی بودن حمله یک منبع قضایی و یک منبع امنیتی در لبنان با بیان اینکه در روند تحقیقات درخصوص انفجار بیروت، فرضیههای مختلفی از جمله «اقدام تروریستی» بررسی میشود، گفتند که دایره تحقیقات، مسئولان بلندپایه را نیز شامل میشود. به گفته این مقام قضایی به روزنامه «الشرق الاوسط»، طی تحقیقات، ۲۱ نفر بازداشت و بازجویی شدهاند و دایره بازداشتها در حال افزایش است و به زودی مدیران رده بالا را نیز شامل خواهد شد. در همین حال، آنطور که فارس گزارش کرده، یک منبع امنیتی لبنانی نیز گفته فرضیه انفجار انبار با موشک بسیار بعید است و کارشناسان لبنانی و فرانسوی به تصاویری از طریق نیروی هوایی لبنان و یک پایگاه هوایی در نزدیکی بندر بیروت دست یافتهاند که نشان میدهد ویدئوهای موجود در شبکههای اجتماعی که نشان از برخورد موشک دارد، ساختگی و جعلی است. این مقام امنیتی نیز بدون ذکر نام خود افزود: «تحقیقات بر دو فرضیه اصلی استوار است: یکی اینکه یک ماده و شیء با حرارت بالا وارد انبار شده و دوم احتمال اقدام تروریستی است و کارشناسان با دقت و توجه بیشتری نسبت به فرضیه دوم و احتمال عمدی بودن انفجار تحقیق میکنند». «میشل عون» نیز ضمن تأکید بر اینکه «همچنان علت انفجار نامشخص است»، گفته «احتمال دخالت یک عامل خارجی در انفجار مهیب در بندر بیروت وجود دارد». او طی سخنانی در روز جمعه تأکید کرد «تحقیقات درخصوص علت انفجار آغاز شده و به زودی مشخص خواهد شد که آیا این سانحه به علت بیدقتی در نگهداری مواد محترقه بوده و یا مداخله یک عنصر خارجی منجر به این سانحه شده است». چه کسانی از این انفجار سود میبرند؟ جریان به شدت وابسته و غربگرای «سعد حریری» که یکبار حتی توسط سعودیها ربوده، تحقیر و سپس با واسطه آزاد شد، در کنار رژیم صهیونیستی شاید بیشترین منفعت را از ویرانی اوضاع میبرند، چرا که حزبالله لبنان و جریان مورد تأیید و نزدیک به آن، که مخالفان اصلی حریریاند، چند ماهی بود که با تمام توان به کمک حکومت لبنان آمده بود اما اوضاع آشفته لبنان که این انفجار آشفتهترش کرده است، این جریان و دولت فعلی را هدف قرارداده است. دولت کنونی لبنان وارث مشکلاتی است که در سالها حکمرانی جریان غربگرای حریری انبار شده است. پس چه این انفجار عمدی باشد، چه نباشد، کسانی بیشتر از آن بهره میبرند که به دنبال تضعیف حزبالله و در عین حال انجام تحقیقات در مورد این انفجار هستند. در این اوضاع، سایت النشره از منابع دیپلمات نقل کرد که نماینده لبنان در سازمان ملل تماسهایی با هیئتهای انگلیس، آمریکا و آلمان گرفته تا آنها را به دعوت به برگزاری جلسه فوقالعاده شورای امنیت جهت بررسی تحولات اخیر در لبنان ترغیب کند. به گزارش ایسنا، سایت لبنانی النشره از منابع دیپلمات عالیرتبه نقل کرد که «امل مدللی»، نماینده لبنان در سازمان ملل میخواهد که عنوان این جلسه فوقالعاده، بررسی تحولات اخیر در لبنان از زاویه «قاچاق سلاح، مسئله مقاومت و شکست دولت» باشد. در واقع، مدللی میخواهد سه کشور مذکور را برای در دست گرفتن ابتکار عمل جهت برگزاری جلسهای که همخوانی با منافع کشور و دولت لبنان ندارد، ترغیب کند. یعنی در وضعیتی که صندوق بینالمللی پول خواستار کمک جامعه بینالملل به لبنان برای عبور این کشور از پیامدهای انفجار بیروت شده، کسی در درون لبنان خواستار رسیدگی به مسئله «مقاومت» است! وقتی کشوری درگیر بحرانی به بزرگی
«انفجار بیروت» میشود، برای کشف سر نخ باید دید متهمان ردیف اول آن بحران،
در پوشش «راهحل» آدرس کجا را میدهند؛ پاسخ همانجاست. جریان صد در صد
وابسته سعد حریری، فرانسه و به طور کلی غرب، میگویند راهحل بحران در
لبنان انجام «اصلاحات ساختاری» است. آیا «اصلاحات ساختاری در لبنان» از نظر
این جریان، چیزی جز تضعیف یا نابودی مقاومت حزبالله است؟! پس نتیجه
میگیریم آنها یا دارند از بحران به وجود آمده در لبنان، سوءاستفاده
میکنند، یا کار کارِ خودشان است! فرضیهای که درباره انفجار«بیروت» باید جدی گرفته شود سید محمد امینآبادیبیروت پایتخت لبنان عصر سهشنبه شاهد انفجاری بسیار بزرگ بود که زلزلهای معادل 4/5 ریشتر ایجاد کرد و بیش از ۱۶۰ کشته، ۵۰۰۰ زخمی و 300 هزار بیخانمان بر جای گذاشت. تحقیقات برای مشخص کردن «ماهیت دقیق حادثه» ادامه دارد، اما بررسیهای اولیه حاکی از آن است که انفجار بیش از ۲۷۰۰ تن نیترات آمونیوم معادل 1300 تن ماده منفجره «تی ان تی» در انبار بندر بیروت باعث وقوع این حادثه دلخراش شده است. تا قبل از مشخص شدن نتیجه تحقیقات نمیتوان به طور قطع و یقین اظهار نظر کرد که این انفجار در نتیجه سهلانگاری بوده یا حادثهای تروریستی و توسط ستون پنج دشمن یا بر اثر حمله هوایی رخ داده است. بر اساس گزارش رسانههای لبنان دو فرضیه درباره انفجار بیروت مطرح شده است فرضیه اول سهلانگاری در نگهداری ۲۷۰۰ تن ماده نیترات آمونیوم مصادره شده از یک کشتی است که از 6 سال قبل در انبار شماره ۱۲ بندر بیروت نگهداری میشده است. اما فرضیه دومی که مطرح شده این است که رژیم صهیونیستی این انبار را هدف گرفته است. آنچه که از شواهد میدانی این فرضیه را تقویت میکند این است که به نوشته روزنامه لبنانی «الجمهوریه» در زمان وقوع انفجار شاهدان عینی از پرواز جنگندههای صهیونیست در آسمان بیروت خبر دادهاند. واقعیت مسلّم آن است که رژیم اشغالگر قدس بیشترین نفع را از این انفجار بزرگ میبرد و در بررسیها نیز باید به این فرضیه بهای ویژهای داده شود. لبنان این روزها شرایط بسیار ویژهای را سپری میکند. در بعد داخلی دولت «حسان دیاب» با بحران اقتصادی رو به رو است و گروه 14 مارس نیز به رهبری سعد حریری به شدت به دنبال القای ناکارآمدی دولت است. طی هفته جاری به دنبال فشار داخلی و خارجی وزیر خارجه استعفا کرد. طی دو هفته گذشته نیز اغتشاشات گستردهای در بیروت به دنبال افزایش قیمت دلار و کاهش ارزش پول ملی لبنان به وقوع پیوسته است. این انفجار با میلیاردها دلار خسارتی که در پی داشته قطعاً یک ضربه سنگین اقتصادی به دولت نوپای دیاب محسوب میشود. به گفته مقامات دولتی فعالیت بندر بیروت به دلیل انفجار عصر سه شنبه تا مدتها متوقف خواهد بود. بنا به نوشته رسانههای لبنانی بندر بیروت نقشی بسزا در واردات و صادرات این کشور ایفا میکرد. این بندر روزانه با ۳۰۰ بندرگاه جهانی در تعامل بود و سالانه پذیرای حدود 3 هزار و ۱۰۰ کشتی بوده که عمده صادرات و واردات لبنان از آن صورت میگرفته است. کالاهایی که وارد این بندر میشود؛ بیش از ۷۰ درصد حجم کالاهایی را تشکیل میداد که وارد لبنان میشد. در این بندر سیلوهای گندم و یک منطقه آزاد به مساحت بالغ بر ۸۱ هزار متر مربع وجود داشت. بیشتر کالاها و مواد وارداتی از جمله غذا، مواد اولیه، دارو و ابزارهای برقی از طریق این بندر وارد لبنان میشد. در واقع این بندر، بخش اصلی توانمندی لبنان در ذخیرهسازی است؛ زیرا انبارهای بزرگی در آن وجود دارد که کالاهای مختلفی در آن ذخیره میشود.سیستم حملونقل داخلی لبنان نیز به این بندر وابسته بود؛ زیرا کالاها از آن به بیروت و از آنجا به سایر مناطق این کشور منتقل میشد. بر اساس گزارشها 90 درصد ذخایر دارویی لبنان و بخش عظیمی از ذخایر گندم لبنان نیز که در این بندر نگهداری میشد به دلیل انفجار از بین رفته است و دولت لبنان در این زمینه به کمکهای فوری بینالمللی نیاز دارد. از سوی دیگر بازسازی این حجم گسترده از خرابی و ویرانی نیز در شرایطی که دولت لبنان به شدت برای مهار بحران اقتصادی به منابع مالی نیاز دارد خود چالش دیگری است. تشدید چالش اقتصادی و تبدیل آن به یک چالش بزرگتر هدفی بود که مخالفان دولت دیاب و مقاومت در داخل و خارج به دنبال آن بودند و به نظر میرسد با انفجار عصر سه شنبه این هدف جبهه غربی- عربی – عبری تا حدودی محقق شده است. احتمالاً طی روزهای آتی اروپا، آمریکا و کشورهای مرتجع عربی نیز ارسال کمکهای خود را منوط به تحقق پیش شرطهای سیاسی و امنیتی خواهند کرد و دولت را بیش از پیش برای استعفا تحت فشار قرار خواهند داد. مقصر جلوه دادن دولت در این انفجار و دمیدن به آتش اعتراضات نیز سناریوی دیگری است که احتمالاً در روزهای آتی کلید خواهد خورد. از سوی دیگر در بعد سیاست خارجی نیز این روزها تنش بین مقاومت و رژیم صهیونیستی بالا گرفته است و صهیونیستها در مرزهای شمالی فلسطین اشغالی منتظر پاسخ حزبالله به جنایت اخیر این رژیم در سوریه هستند. به نظر میرسد این انفجار میتواند در محاسبات حزبالله در زمان پاسخ به جنایت صهیونیستها در سوریه تغییر ایجاد کند و زمان این عملیات را تغییر دهد. در این بعد نیز رژیم صهیونیستی در کوتاه مدت از انفجار بیروت نفع میبرد و کلام آخر اینکه اگر فرضیه دخالت صهیونیستها به عنوان متهم اصلی در انفجار مهیب بیروت ثابت شود حزبالله باید بدهی قبلی خود را به رژیم صهیونیستی با این بدهی جمع کرده و یکجا با این رژیم تسویه حساب کند. رژیم صهیونیستی از ترس حزبالله پهپاد خود را سرنگون کرد یک
روزنامه صهیونیستی گزارش داده ارتش این رژیم یکی از پهپادهای خود را
بهاشتباه در مرزهای شمالی سرنگون کرد چرا که تصور میکرد این پهپاد متعلق
به حزبالله است! هراس
از قدرت حزبالله لبنان و وعده انتقامش از این رژیم باعث شده تا رژیم
صهیونیستی به اشتباه یکی از پهپادهای خود را سرنگون کند آن هم چند روز پس
از اینکه باز، از وحشت حزبالله چند ساعتی با دشمن فرضی درگیر جنگ شده بود!به گزارش فارس، پایگاه خبری «عرب۴۸»، دیروز به نقل از روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» گزارش داد پهپادی که روز جمعه ارتش رژیم صهیونیستی سرنگون کرد، متعلق به خود این رژیم بوده است. طبق گزارشهاآرتص، ارتش رژیم صهیونیستی پیش از آنکه اطمینان حاصل کند پهپاد یاد شده وابسته به خود آنهاست، با این گمان که این پهپاد از لبنان وارد فلسطین اشغالی شده است، آن را سرنگون کرده است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : ضمن تشکر از ایران صورت گرفت تأکید سخنگوی نیروهای مسلح عراق بر اخراج کامل آمریکا از این کشور ۱۳۹۹/۰۵/۱۵ سخنگوی
فرمانده کل نیروهای مسلح عراق ضمن تقدیر چندباره از نقش ایران در مبارزه
با داعش در عراق، بر اجرای مصوبه پارلمان این کشور برای «اخراج نظامیان
بیگانه» تاکید کرد. پس
از ترور سردار بزرگ سلیمانی و همرزمش ابومهدی المهندس معاون حشدالشعبی
توسط آمریکا، پارلمان عراق طرح اخراج نظامیان آمریکایی از این کشور را با
اکثریت قاطع تصویب کرد. بسیاری از مقامات و سیاستمداران عراقی بر اجرای
کامل این طرح تاکید دارند. خبرگزاری فارس در این باره نوشته، سخنگوی فرمانده کل نیروهای مسلح عراق نیز در یک گفتوگوی تلویزیونی بار دیگر از نقش ایران در مبارزه با داعش در عراق تقدیر کرده و بر اجرای مصوبه پارلمان عراق برای خروج نظامیان بیگانه تاکید کرده است. «یحیی رسول» گفته: «از جمله تفاهماتی که با نیروهای ائتلاف امضا شد موضوع کاهش حضور نیروهایشان بود. ما قبلا گفتهایم و حالا برای بار دوم تکرار میکنیم که حتی در نبردهای آزادسازی هم هنگامی که نیروهای مشترک عراق ورود کردند و ارتش، الحشدالشعبی، وزارت کشور، سازمان مبارزه با تروریسم و نیروهای واکنش سریع و حتی فرزندان عشایر و همه دستگاهها خونها دادند و رشادتهای زیادی نشان دادند و ما اراضی عراق را آزاد کردیم، نیازی به هیچ نظامی خارجی نداشتیم که در کنار ما بجنگد و الان هم اصلا به هیچ نظامی خارجی نیازی نداریم که در کنار ما با مابقی عناصر داعش مبارزه کند. ما خودمان قدرت داریم و نیروهایمان ما توان این کار را دارند». وی افزود: «دولت به ساختن توانمندی هوایی، زمینی و دریایی و همه توانمندی خود ادامه میدهد، البته ممکن است که یک هماهنگی میان ما و ائتلاف ناتو و برخی کشورها در موضوع آموزش نیروها باشد زیرا همه کشورهای دنیا تفاهماتی برای آموزش نیرو با کشورهای متعددی اعم از همسایگان یا دیگر کشورها دارند، اما مهم این است که نیروهای مسلح و نهادهای آموزشی آن قدرت خود را با مدرنترین ابزارهای آموزشی و تجهیز و تسلیح ارتقا دهند و معتقدم این کار برای نیروهای مسلح عراق مهم است تا قدرت خود را کامل کند از همین رو این عقبنشینیهای نظامیان خارجی ادامه خواهد داشت». سخنگوی فرمانده کل نیروهای مسلح عراق مرحله بعدی عقبنشینی نظامیان آمریکایی از پایگاههایشان در عراق را «خروج از پایگاه التاجی در شمال بغداد و چند پایگاه دیگر» عنوان کرد. او درباره «تصمیم الزام آور پارلمان برای پایان دادن به حضور آمریکا و دیگر کشورهای خارجی در خاک عراق» گفت: «ائتلاف بینالمللی با تصمیم دولت و موافقت پارلمان به عراق آمد و هنگامی که از آن خواسته میشود که خارج شود مطمئنا باید این کار از طریق پارلمان عراق انجام شود». رسول همچنین
درباره نقش ایران در مبارزه با داعش در عراق اینطور موضع گرفت: «ما همه
کسانی را که در کنارمان بودند فراموش نمیکنیم از جمله آنها جمهوری اسلامی
ایران که از همان ابتدای ورود داعش و رسیدن آن به اطراف شهر بغداد به کمک
عراق آمدند». کشف بمبهای ساخت رژیم صهیونیستی در مقر تروریستهای سوریه خبرگزاری
رسمی سوریه گزارش داد دستگاههای ذیربط این کشور مقادیر زیادی تسلیحات از
جمله مین و بمبهای ساخت آمریکا و رژیم صهیونیستی از مقر تروریستها در
جنوب سوریه کشف کردهاند. بر
اساس گزارش خبرگزاری رسمی سوریه «سانا» یک منبع در نیروهای امنیتی سوریه
در این خصوص گفت: به هنگام پاکسازی مناطق آزاد شده توسط ارتش سوریه در
جنوب سوریه، در آشیانه تروریستها بیش از ۱۸۰ هزار فشنگ از جمله تیر مسلسل
به اضافه مواد منفجره راکت «آر پی جی» و نارنجک کشف شد. وی در ادامه گفت که در بین تسلیحات کشف شده بمبهای ساخت آمریکا و مینهای ساخت رژیم صهیونیستی کشف شده است. نیروهای امنیتی در سوریه در تاریخ بیست و سوم ماه ژوئن(3 تیر ) نیز موفق شده بودند مقادیر زیادی اسلحه، مهمات، تجهیزات پزشکی و دارو که برخی از آنها ساخت کشورهای غربی بود، در مقر تروریستها در مناطق جنوبی سوریه کشف کنند. 67 پرواز شناسایی بر فراز دریای چین جنوبی توسط هواپیماهای آمریکایی در ماه گذشته ارتش
آمریکا در ماه گذشته ۶۷ مأموریت هواپیمای شناسایی بر فراز دریای چین جنوبی
داشته که در مقایسه با ماه گذشته، افزایش زیادی داشته است. این افزایش
فعالیت، میتواند به خاطر فلج شدن مأموریتهای کشتیهای آمریکایی به خاطر
کووید-۱۹ یا تلاش برای فرستادن پیغامی به پکن باشد. «ابتکار
کاوش دریای چین جنوبی» یا SCSPI، اتاق فکری وابسته به مؤسسه «تحقیقات
اقیانوس» چین، گزارش جدیدی منتشر کرد که از ۶۷ پرواز شناسایی توسط
هواپیماهای آمریکایی بر فراز دریای چین جنوبی خبر میدهد. در این گزارش
آمده است: «عدد واقعی با توجه به آنکه ممکن است در فرآیند گردآوری و تحلیل
دادهها از قلمافتادگی وجود داشته باشد، بزرگتر است. درعین حال،
هواپیماهای شناسایی کوچک به حساب نیامده و تمام هواپیماهای ارتش، همیشه
سیستم ایدیاسبی خود را روشن نمیگذارند.»به گزارش ایسنا از «اسپوتنیک»، یک هواپیمای «پوسایدون»، هفته گذشته به علت مشکلی در موتور خود که ممکن است به خاطر استفاده زیاد به وجود آمده باشد، مجبور به فرود اضطراری در استان اوکیناوای ژاپن شده است. این گزارش میافزاید: «مشارکت تمام انواع هواپیماهای جنگی نظارتی و کنترل نیروی هوایی آمریکا، نشاندهنده تلاشهای ارتش آمریکا در ساخت میدان جنگ است و این شناسایی از «دفاعی» به «مخالفت» تبدیل شده است.» گفتنی است، چنانکه پیشتر اشاره شد این افزایش گشتهای هوایی یا به علت کم شدن فعالیت کشتیهایی است که پیشتر کارویژه شناسایی را بر عهده داشتند و حالا به علت فراگیر شدن ویروس کووید-19 فعالیتهایشان تعطیل شده و مسئولیتشان به هواپیماها محول شده است یا این افزایش گشتها برای فرستادن پیام سیاسی به پکن است تا نشان دهد موضع آمریکا در مورد دریای چین جنوبی چیست. چین در مورد آبهای مورد مناقشه دریای چین جنوبی، مناقشاتی با همسایگان خود دارد که آمریکا با افزایش فعالیتهای نظامی خود پیام مخالفت جدی خود را به پکن مخابره میکند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : انفجار مهیب بیروت /حادثه یا جنایت؟ ۱۳۹۹/۰۵/۱۵ انفجاری
مهیب سه شنبه عصر در بندر بیروت، نیمی از پایتخت لبنان را ویران کرده،
حداقل 100 کشته و 4000 مجروح و صدها مفقود بر جای گذاشته و حدود 5 میلیارد
دلار خسارت بر این کشور تحت تحریم، خسارت وارد کرده است. 300 هزار نفر هم
آواره شدهاند و... پرسش اصلی این است، این فاجعه یک حادثه بوده یا جنانت؟ شرح واقعه بیروت پایتخت لبنان در واپسین ساعات عصر سه شنبه به شدت لرزید، لرزشی که حتی در کشورهای مجاور لبنان نیز به شکل زمین لرزه حس شد! اما این لرزه نه از زلزله که از انفجار حدود 2750 تن نیترات آمونیوم در یکی از انبارهای بندر بیروت ناشی میشد. تصاویر زیادی از انفجار مخابره شده که یکی از دیگری وحشتناکتر و یادآور فیلمهای آخرالزمانی است؛ انفجاری که شکل و گستردگیاش یادآور بمب اتمی است که بر سر مردم هیروشیما و ناکازاکی منفجر شد، مردمی که از وحشت شهادتین میخوانند و جنازهها و مصدومانی که گوشه و کنار افتادهاند. این انفجار به قدری مهیب بود که برخی منابع آن را پس از هیروشیما و ناکازاکی بزرگترین انفجار جهان نامیدهاند! مرکز این انفجار چنانکه گفته شده، بندر بیروت است اما نیمی از تمام شهر ویران شده یا خسارت جدی دیده، تخریبی که مسئولان بیروت میگویند این نیمه از شهر تا مدتها قابل سکونت نخواهد بود! استاندار بیروت با اشاره به وجود هشداری از سال ۲۰۱۴ درباره احتمال وقوع انفجار در بندر بیروت، میزان خسارات وارده را 3 تا 5 میلیارد دلار برآورد کرده است. همچنین در این حادثه، تا زمان تنظیم این گزارش اعلام شد، حدود 100 تن کشته و 4000 تن نیز مجروح شدهاند، البته به احتمال زیاد بر تعداد کشتهها افزوده خواهد شد، چرا که جدا از مجروحانی که حالشان وخیم و ممکن است کشته شوند، تعداد زیادی نیز مفقود شدهاند که متأسفانه باید منتظر بود که نام تعداد زیادی از آنان به فهرست کشته شدگان افزوده شود. بسیاری از بیمارستانهای بیروت به دلیل خسارات ناشی از انفجار درخواست کمک کردهاند و برخی از این بیمارستانها در پی ورود صدها نفر از مجروحان به بخش اورژانس بیماران کرونا ناگزیر به تخلیه بیمارانشان شدهاند. تعداد آوارگانی را در پی این فاجعه خانه و کاشانه خود را از دست دادهاند نیز باید به قربانیان این واقعه افزود: بیش از 300هزار نفر آواره شدهاند! آن هم در این شرایط کرونایی! منشأ واقعه چنانکه گفته شده، یک انبار بزرگ «نیترات آمونیوم» منشأ این فاجعه بوده، اما یک پرسش مهم این است که خود انفجار یک حادثه بوده یا عامدانه رخ داده است؟ به گزارش ایسنا «دونالد ترامپ» انفجار بیروت را «حملهای هولناک» توصیف کرد و در اظهاراتش چند بار واژه «حمله» را به کار برد. البته این صحبتها هم ازسوی پنتاگون رد شد و هم از طرف سفارت لبنان در آمریکا. لبنان میگوید، اظهار نظر درباره این موضوع هنوز زود است. به گزارش فارس، با رد ادعای رئیسجمهور آمریکا درخصوص دلیل انفجار در بیروت گفت، شواهدی از وقوع حمله عامدانه یا بمبگذاری بهدست نیامده است. همچنین شبکه otv لبنان به نقل از منابع نزدیک به حزبالله اعلام کرد، آنچه از حمله اسرائیل به انبار تسلیحاتی حزبالله در بندر بیروت مطرح میشود، صحت ندارد [بگذریم از اینکه بندر بیروت در بخش سنی نشین لبنان است و حزبالله در آنجا نفوذی ندارد]. «صبحی ناظم توفیق»، کارشناس نظامی نیز احتمال داده انفجار بیروت هیچ بعید نیست ناشی از یک اقدام برنامهریزی شده باشد. توفیق، به «عربی ۲۱» گفته: «این انفجار مهیب به دلیل موشکی نیست که به هدفی اصابت کرده باشد بلکه نتیجه مواد منفجره انبار شده یا بمبهای دهها تنی است. این انفجار بسیار شدیدتر از انفجار ۵۴ بمب در یک نقطه است. ما پیشبینی میکنیم که انبار شامل مواد شدید الانفجار بوده باشد». به گزارش خبرگزاری مهر، فعال توئیتری سعودی معروف به افشاگر اسرار خاندال آلسعود با نام «مجتهد» هم با انتشار یک پست توئیتری نوشت: «بندر بیروت نابود شد و از همین جا توطئههای اسرائیل و آلسعود در نابود کردن لبنان مشخص میشود». «حسان دیاب»، نخستوزیر لبنان نیز در سخنانی کوتاه بدون اشاره به عامدانه بودن این حادثه، تأکید کرد که «این انفجار بدون بازخواست نخواهد بود» و «بدون مجازات عاملان این فاجعه از آن نخواهیم گذشت». دیاب تاکید کرد مسئولان این انفجار بهای کار خود را پرداخت خواهند کرد: «حقائقی هست که از این انبار خطرناک که از سال ۲۰۱۴ وجود دارد، اعلام خواهد شد.» وزیر دفاع لبنان «زینه عکر» نیز تأکید کرد عاملان انفجارهای بندر بیروت که به کشته و زخمی شدن تعداد زیادی منجر شد، مجازات خواهند شد. «میشل عون»، رئیسجمهور لبنان، نیز گفت، «مسئولان انفجار را به شدیدترین شکل ممکن مجازات میکنیم». حمله خارجی بوده در این میان واکنش «منال عبدالصمد»، وزیر اطلاعرسانی لبنان، متفاوت بود. او اعلام کرد، حجم خسارتهای انفجار در بندر بیروت باعث شده مقامات لبنانی گمان کنند که حملهای خارجی بوده اما دستگاههای امنیتی گفتهاند فعلا دلیلی برای اثبات این فرضیه وجود ندارد و تحقیقات ادامه دارد. هنوز نمیتوان داوری قطعی و روشن کرد که ادعای برخی منابع رسمی مطلقاً صحیح است یا ادعای برخی دیگر از منابع رسمی و کارشناسان که از عامدانه بودن این انفجار گفتهاند؛ اما با توجه به سخنان دیاب، رئیسجمهور و وزیر دفاع لبنان و همچنین استاندار بیروت باید گفت، با صرف نظر از اینکه خود انفجار عامدانه بوده است یا نه، باید شق سومی را هم در نظر داشت و آن محموله خطرناک نیترات آمونیوم است. این محموله به شدت خطرناک چرا از سال 2014 علیرغم هشدارها در بندر بیروت انبار شده است؟ چه کسانی مسئول این کار فاجعه ساز خواهند بود. واکنشها به واقعه حزبالله به ملت شریف لبنان و خانوادههای شهداء و مجروحان انفجار بیروت، عمیقاً تسلیت گفته واندوه عمیق خود را به دلیل این فاجعه ملی که به لبنان و لبنانیها در شرایط دشوار کنونی کشور عزیز لبنان آسیب زده، ابراز کرد. مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) نیز با صدور بیانیهای همدردی خود را با لبنان اعلام کرد. رئیسائتلاف الفتح عراق از تمام کشورها خواست از لبنان حمایت کنند. رئیسشورای عالی سیاسی یمن بر همدردی کشورش با لبنان تأکید کرد. جنبش جهاد اسلامی فلسطین در بیانیه خود ضمن ابراز همبستگی با لبنان، اعلام کرد، ملت لبنان با بیداری خود این مصیبت سخت را پشت سر خواهد گذاشت. کشورهای مختلفی هم از آمریکا، کانادا، فرانسه، انگلیس، روسیه و چین تا عمان، قطر، کویت، افغانستان، ترکیه و... به این فاجعه واکنش نشان دادهاند و از سر صداقت یا نیات دیگر ابراز همدردی کرده و اعلام آمادگی کردهاند تا به لبنان کمک کنند، یا حتی «امانوئل ماکرون»، رئیسجمهور فرانسه، گفته به لبنان سفر خواهد کرد. نکته جالب اینجاست که، در میان کشورهایی که با لبنان همدردی کردهاند، اسامی دیده میشود که، لبنان را به شدت با ابزارهای اقتصادی و تحریم، تحت فشار قراردادهاند! واکنش ایران به واقعه «علی ربیعی»، سخنگوی دولت جمهوری اسلامی ایران، با صدور پیامی ضمن اعلام همدردی با مردم لبنان، جانباختن شماری از شهروندان لبنانی در حادثه انفجار بندر بیروت را به ملت و دولت این کشور تسلیت گفت. «محمدجواد ظریف»، وزیر خارجه کشورمان نیز، در تماس تلفنی با وزیر خارجه لبنان گفت، کشورش در حال ارسال بیمارستان صحرایی و دارو به لبنان است. آیتالله «ابراهیم رئیسی»، رئیسقوه قضائیه، با صدور پیامی این واقعه را تسلیت گفت. «محمدباقر قالیباف»، رئیسمجلس شورای اسلامی، نیز ظهر دیروز در تماس تلفنی با «نبیه بری» رئیسمجلس نمایندگان لبنان پیرامون حادثه انفجار در بندر بیروت گفتوگو کرد. «آیتالله صادق آملی لاریجانی»، رئیسمجمع تشخیص مصلحت نظام نیز گفت: «آلام حادثه دلخراش انفجار بیروت با حمیت و مقاومت مردم، دولت و جبهه مقاومت و حزبالله لبنان و اتکال به قدرت لایزال الهی تسکین خواهد یافت.» همچنین سرلشکر «حسین سلامی»، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ضمن اعلام آمادگی سپاه برای کمک به آسیبدیدگان حادثه بندر بیروت، در پیامی این فاجعه را به ملت و دولت این کشور و «سید حسن نصرالله»، دبیرکل حزبالله لبنان، تسلیت گفت. جنایت بود یا حادثه؟ در لبنان مدتهاست که از هر مشکل مشکلی دیگر تولد میکند. از اواخر سال گذشته میلادی با بروز مشکلات اقتصادی که بخشی از آن منشاء خارجی داشت، یکسری اعتراضات رخ داد که توسط برخی به آشوب کشیده شد. این وضع در کنار تحریمها و فشارهای آمریکا و فرانسه، اوضاع اقتصادی این کشور را به شدت به هم ریخت. پس از آن نوبت به همهگیری کرونا رسید که هم نظام درمانی این کشور را دچار مشکل کند و هم اقتصاد این کشور را زمینگیر نماید تا جایی که مسئولان لبنانی از فاجعه اقتصادی حرف زدند، حتی «میشل عون»، رئیسجمهور لبنان وضعیت را سختتر از وضعیت جنگی خواند. چه برخی تحلیلها را که از اقدام برنامهریزی شده سخن میگویند و انفجار را عامدانه تفسیر میکنند، بپذیریم و چه انفجار را ناشی از یک سهلانگاری بدانیم، کسی که از این انفجار میوه میچیند مسلماً یکی رژیم صهیونیستی است که از قضا در این ایام در سایه وحشت از انتقامِ حزبالله به سر میبرد. و دیگری آمریکا و سعودی است که نفوذ خود را با رفتن سعد حریری تا حد زیادی از دست دادهاند. رژیم صهیونیستی که از وحشت انتقام حزبالله هفته گذشته آن فاجعه شرمآور –آنطور که فرمانده پیشین این رژیم گفته– را به بار آورد و بیجهت در نقاط مرزی آتش گشود، با دشمن فرضی! وارد جنگ شد، حالا کمی میتواند احساس آسودگی کند، چرا که حزبالله تا مدتی تمرکزش را بر بیروت خواهد گذاشت و از طرف دیگر گروههایی در لبنان که پیمانی نانوشته با این رژیم دارند، شروع به اتهامزنی علیه حزبالله میکنند، کما اینکه تاکنون هم شروع به این کار کردهاند. البته اگر پایگاه اجتماعی حزبالله در لبنان را در نظر آوریم، متوجه خواهیم بود که تبلیغات علیه آن چندان هم راحت نتیجه نمیدهد. البته بگذریم که اتهام را متوجه حزبالله کردن از اساس نامعقول است، چرا که این گروه بخشی از حکومت لبنان است و لاجرم خود این گروه باید به عنوان بخشی از حکومت این فاجعه رخ داده را حل کند. البته آمریکا هم منافع خود را میبرد. آمریکا در کنار فرانسه مدتی است به دولت لبنان فشار میآورد که برای گرفتن کمک اقتصادی و بهداشتی باید علیه حزبالله اقدام کند و این گروه مقاومت را محدود کند، حالا امیدوار است که با تبعات ناشی از این انفجار، که رئیسجمهور آمریکا از آن به «حمله» تعبیر کرده است، دولت لبنان که تاکنون در مقابل فشار آمریکا ایستادگی کرده، انعطاف از خود نشان دهد. البته این آرزو هم چون آرزوی رژیم صهیونیستی، آرزویی دور و دراز مینماید. سازمان
عفو بینالملل در گزارشی به شرح نقض گسترده حقوق بشر و تخلفات پلیس فدرال
آمریکا در 40 ایالت و سرکوب شدید معترضان به قتل «جورج فلوید» پرداخته است. در
حالی که اعتراضها بر ضد نژادپرستی در گوشه و کنار آمریکا همچنان ادامه
دارد، نیروهای فدرال و پلیس ضد شورش این کشور نیز همچنان مشغول سرکوب این
اعتراضها به انحاء مختلف هستند. رسانههای این کشور تا یک ماه اول شروع
این اعتراضها، اقدام به انتشار آمار کشته و مجروحین و بازداشتیها
میکردند که چیزی حدود 30 کشته عنوان شده است اما بعد از مدتی، ناگهان
انتشار این آمارها متوقف و به شکل کلی یعنی«دهها نفر و صدها نفر» اعلام
شد. حالا با انتشار گزارش عفو بینالملل معلوم شد، چرا انتشار آمار
کشتهها، مجروحین و زندانیها، از سوی این کشور مدعی آزادی بیان و گردش
آزاد اطلاعات، متوقف شده است!عفو بینالملل با انتشار گزارشی نوشته آمریکا به طور گسترده مشغول نقض حقوق بشر و سرکوب معترضان است. به نوشته وبگاه «هیل» سازمان عفو بینالملل در گزارش خود که روز سه شنبه منتشر کرده نوشته: «این تخلفات در 40 ایالت و در جریان اعتراضها به کشته شدن فلوید در شهر مینیاپولیس رخ داده است». این سازمان میگوید در بررسیهای خود پی برده که «نیروهای پلیس فدرال حقوق معترضان در برپایی تجمعات مسالمتآمیز را با استفاده از تجهیزات نظامی از جمله استفاده بیش از حد از باتوم، پرتاب گاز اشک آور،اسپری فلفل و هدف قراردادن فعالان، روزنامه نگاران، ناظران قانونی و پزشکان نقض کردهاند». بر اساس این گزارش از دیگر موارد نقض حقوق بشر میتوان به استفاده از گازهای فلفل و قوطیهای دود برای متفرق کردن معترضان از میدان «لافایت» در«واشنگتن دی سی» پایتخت و استفاده از گاز اشک آور توسط پلیس فیلادلفیا علیه معترضان اشاره کرد. بر اساس این گزارش، عفو بینالملل از کنگره آمریکا خواسته تا قانون حمایت از معترضان که توسط «ایلهان عمر» قانونگذار مسلمان آمریکا در ژوئن (خرداد) ارائه شد را تصویب کند. معترضان را نکشید! به موجب این قانون میتوان مامورانی که با استفاده از زور به عمد معترضان را میکشند یا زخمی میکنند را تحت پیگرد قانونی قرارداد. به گزارش فارس سازمان عفو بینالملل همچنین به وزارت دادگستری آمریکا توصیه کرده که دستورالعملهای ملی در مورد استفاده از گازهای اشک آور و دیگر مواد را برای اطمینان از مطابقت با معیارهای بینالمللی تدوین کند. «جاستین مازولا» معاون سازمان عفو بینالملل مستقر در آمریکا نیز با تاکید بر تخلفات پلیس آمریکا و عدم انطباق رفتار نیروهای پلیس آمریکا با معیارهای جهانی گفته تنها تغییر جزئی در نحوه رفتار پلیس به اعتراضات از 6 سال پیش به این سو و متعاقب قتل «مایکل براون» در ایالت میسوری صورت گرفته است. گزارش سال 2015 عفو بینالملل پس از مرگ مایکل براون نیز نشان میداد که هیچ ایالتی در آمریکا از معیارهای لازم برای استفاده از قوه قهریه منطبق با قوانین بینالمللی برخوردار نیست و تنها سه ایالت کالیفرنیا، واشنگتن و میسوری «تا حدی» با این قوانین منطبق شدهاند.گفتنی است اخیراً دونالد ترامپ تهدید کرده با استفاده از زور بیشتری معترضان به نژادپرستی را در شهرهای مختلف آمریکا سرکوب خواهد کرد. او خواستار اعدام هم شده است! نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۵ ۱۳۹۹/۰۵/۱ ما اصلاحطلبان کاری جز «رقیبهراسی» بلد نیستیم عضو
شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان معتقد است این طیف جز رقیبهراسی و تکرار
مکررات؛ کار دیگری بلد نیست و از عهده ارائه راهبرد و برنامه برنمیآید.خبرگزاری ایلنا از عبدالکریم حسینزاده که در مجلس دهم عضو فراکسیون امید بود، پرسید: «اصلاحطلبان این روزها در شرایط مطلوبی بهسر نمیبرند، از یکسو چهرههای شاخص این جریان در سالهای گذشته بخش عظیمی از اعتبار اجتماعی خود را در انتخاباتهای مختلف هزینه کردند، انتخاباتهایی که البته دستاورد مطلوبی به همراه نداشت و منجر به از دست رفتن سرمایههای اجتماعی این افراد شد. احزاب اصلاحطلب هم در امر یارگیری و کادرسازی و ساماندهی بدنه اجتماعی چندان موفق عمل نکردند. ظاهرا این دو عامل در کنار یکدیگر جریان اصلاحطلب را تا حدودی به بنبست کشانده ریشهها و عوامل شرایط کنونی را در چه موضوعاتی میدانید؟». وی در پاسخ گفت: از بین رفتن اعتبار و سرمایه اجتماعی برای یک جریان، امر ناگهانی نیست و به مرور زمان است. معمولا اصلاحطلبان در مواجهه با این پرسش اینگونه پاسخ میدهند که «قدرت نهادهای مقابل یا نهادهای انتصابی بسیار بالاست.» این بخشی از مسئله است که اتفاقا درست هم است، اما همه پاسخ را دربر نمیگیرد؛ معتقدم اصلاحطلبان برای عدم قبول مسئولیت همواره نیمی از حقیقت را گفتهاند و بخش مهم دیگر که ناشی از مسئولیت یا عملکرد خودشان است را نادیده گرفتهاند. این کار اگر فریب مردم نباشد، پوشاندن واقعیت یا نادیده گرفتن بخشی از واقعیت است. وی با اشاره به تکراری بودن این شگرد اصلاحطلبان گفت: نقد مهمتر این است که اصلاحطلبان در استفاده از این تکنیک هم دقت نمیکنند؛ یعنی تئوریسینهای این جریان هنوز در حال و هوای سال ۷۶ هستند و متوجه تغییر پاردایمها و تحولات جامعه نشدهاند. دهه هفتاد جریان خط امام که بعدها به نام اصلاحطلب مشهور شدند با ایده «رقیبهراسی» توانستند در حالی پیروز انتخابات شوند که این پیروزی اتفاقا برای خودشان بیش از هرکس دیگر غیرمنتظره بود. این ایده یکبار استفاده شد و پاسخ هم داد. سال ۸۰ هم همین ایده پی گرفته شد و آقای حجاریان آن زمان ایده «فتح سنگر به سنگر» را مطرح کرد که باید سنگرهای در اختیار رقیب را یکی یکی فتح کنیم تا بتوانیم رفرم را انجام دهیم. یعنی سال ۸۰ دوباره همین ایده استفاده شد. شاید تا اینجا منطقی بود. عجیب آنکه همین ایده در انتخابات سال ۸۴ هم تکرار شد، در سال ۸۸ هم همین ایده مطرح شد، سال ۹۲ همین و سال ۹۶ هم همین کار را کردند. در انتخابات مجلس هفتم تا نهم اصلاحطلبان حضور نداشتند و لیستی از آنها منتشر نشد اما در مجلس دهم هم همان ایده سال ۷۶ تکرار شد. جالب اینجاست که برای انتخابات ۱۴۰۰ باز هم همین حرف را میزنند. این رفتار یعنی اصلا شما متوجه تغییر پاردایمها نیستید و یک خط را گرفتهاید و چون یکبار با آن موفق شدهاید، میخواهید همینطور یکنواخت آن را تکرار کنید. یعنی تا یک ایده را به ابتذال نکشند، ولکن ماجرا نیستند. اینجا یک نفر باید به تئوریسینهای این جریان نهیب بزند که بس کنید. حسینزاده در ادامه با متهم کردن اصلاحطلبان به وارونه نشان دادن حقایق گفت: بخشی از اصلاحطلبان بهصورت جعلی، تبارسازی میکنند. حسینزاده با بیان اینکه اصلاحطلبان دچار تناقضات راهبردی و برنامهای هستند، افزود: اصلاحطلبان تا صد سال دیگر هم اگر به این سوالات پاسخ ندهند و برای آن جوابی نداشته باشند، مجبورند مسیر تکراری خود را در یک دور باطل مدام ادامه دهند و هربار یک بز بلاگردان پیدا کنند و تقصیرات را به گردن آن بیندازند. این بز بلاگردان بیش از بیست سال است که همان ایده «رقیبهراسی» است. در انتخابات ریاستجمهوری تصویری از کمپین آقای رئیسی در مصلی دست به دست میشد و اینگونه میگفتند این عکسها را ببینید، اگر رئیسی بیاید، بین زنها و مردها دیوار کشیده میشود. آیا این همان موضوعی نبود که سال ۷۶ درباره آقای ناطق نوری میگفتند؟ زیباکلام: چیزی جز ضعف و کهنگی از اصلاحطلبان باقی نمانده است صادق زیباکلام میگوید اصلاحطلبان در بنبست و ناکامی افتادهاند و نمیتوان چیزی جز ضعف عملکرد و تکراری شدن، از آنها سراغ گرفت.او در یادداشت روزنامه شرق نوشت: مدتهاست هرگاه که درباره اصلاحطلبان مینویسم، به جز انگشت گذاردن بر ضعفها، متاسفانه مطلب دیگری ندارم. از آن بدتر اینکه، نوشتن درباره جریان اصلاحات بسان رانندگی در جاده یک طرفه شده که از آن طرف حرکتی نیست. جادهای که آخر آن هم به نظر میرسد بنبست است. همه ضعفها و ایرادات جریان اصلاحات یکطرف، چشم بستن آنان بر اصل بنیادین انتقاد از خود یک طرف دیگر. رفتار سیاسی سران اصلاحات به گونهای است که گویا برایشان اساسا مفهومی به نام «انتقاد از خود» معنای چندانی ندارد و چقدر غمانگیز است جریان سیاسیای که آیینهای برای دیدن خود در دست نداشته باشد. از جمله ضعفهای جریان اصلاحات غفلت آن از کادرسازی یا همان پوستاندازی بوده است. اصولگرایان، صرف نظر از اعتدالیون یا رادیکالهایشان، دستکم توانستهاند تعدادی چهره جوان وارد سپهر سیاسی خودشان کنند. میتوان بسیاری از نمایندگان مجلس یازدهم یا کادر شهرداری تهران یا دولت احمدی نژاد را از نسلهای دوم و سوم اصولگرایان دانست. اما واقعیت تلخ آن است که اصلاحطلبان حتی در حد تغییر جلد هم نتوانستهاند گامی بردارند. چهرهها و شخصیتهای اصلی آنان، همان چهرهها و شخصیتهای دو دهه پیش هستند. همان چهرههایی که دو دهه قبل در جریان اصلاحات ظاهر شدند؛ درحالی که در دو دهه گذشته، نسل جدیدی در کشور ظهور کرده است. جالب است که اصولگرایان یا دستکم برخی از آنان این نکته یا خطر را به فراست دریافتهاند و جدای از ورود چهرههای تازه، یکی، دو سالی هم میشود که ادبیات سیاسیشان سرشار از مفاهیمی مانند «جوانگرایی»، «مدیریت جهادی»، «مبارزه با فساد»، «نئواصولگرایی» و امثال این شده است. اصلاحطلبان حتی در حد و اندازه ظاهری هم نتوانستهاند تغییر و تحولی در ادبیات و گفتمان سیاسیشان ایجاد کنند. نه در تغییر چهرهها و نه در فرآیند نوسازی گفتمان سیاسی، آنان نتوانستهاند دستکم به اندازه اصولگرایان خودی نشان دهند. ضرورت پوستاندازی اصلاحطلبان نه یک مانور تبلیغاتی است و نه یک ژست سیاسی بلکه تنها شانس بقای سیاسیشان است. آنان در قبال عملکرد «فراکسیون امید» در مجلس دهم سکوت کردند. در قبال عملکرد دولت دوم آقای روحانی با وجود نقششان در ترغیب مردم به شرکت در انتخابات اردیبهشت ۹۶ همچنان به سکوتشان ادامه دادند. تاجرنیا: دولت روحانی با عدم انسجام و ناهماهنگی مواجه است عضو
فراکسیون مشارکت در مجلس ششم در آخرین سال دولت روحانی میگوید در دولت
شاهد عدم انسجام هستیم و به دولت منسجم و کارآمد نیاز داریم. در حالی که
رضا خاتمی دبیر کل حزب منحله مشارکت سال 96 گفته بود ما تضمین وعدههای
روحانی هستیم، علی تاجرنیا دیگر عضو همین حزب، در روزنامه اعتماد نوشت: از
آنجا كه شكلگیری دولت از رأس تا حلقه اصلی با جریان سیاسی مشخصی نبوده،
باعث نوعی ازهمگسیختگی و عدم انسجام كامل درون دولت شده است. وی افزود:
طی ۸ سال گذشته خصوصا در دوره دوم شاهد حضور چهرههای غیرآشنا و غیرسیاسی و
در عین حال با توان كم اجرایی در دولت بودیم كه بنا به مصلحتسنجیهایی در
برخی مناصب حضور یافتهاند. در فضایی كه نیروهای سیاسی شفاف نمیتوانند
رشد پیدا كنند، معمولا چهرههایی بر سر كار میآیند كه از سابقه مشخص و
كاركرد شفافی برخوردار نیستند. همین امر باعث شد در دولت دوم روحانی عدم
انسجامی را شاهد باشیم كه درنهایت باعث كنارهگیری برخی وزرا و
جابهجاییها شد یا به انتخاب وزیری یا عضوی از كابینه انجامید كه
همكارانش به او تحمیل میشدند یا فاقد كارآیی لازم بود.مجموعه این موارد نشان میدهد که ما نیازمند دولت منسجم و کارآمدیم. تاجرنیا همچنین چالش دیگر دولت را چالش بیاعتمادی مردم توصیف کرد. سخنان فرافکنانه تاجرنیا در حالی است که اصلاحطلبان بارها با افتخار، دولت را رحم اجارهای و روحانی را نامزد اجارهای خود خواندهاند. سیاست فشار حداکثری بر ایران موجب زنجیرهای از ناکامیها برای آمریکا شد عضو
مرکز اولویتهای دفاعی آمریکا معتقد است با امضای سند همکاری ایران و چین،
شکست کمپین تحریم و فشار حداکثری بر ایران علنی میشود.دانیل دیویس در پایگاه خبری بیزنس اینسایدر نوشت: خبر همکاریهای اقتصادی و امنیتی ایران و چین، مجدداً عواقب امتناع آمریکا از قبول بیهودگی کمپین فشار حداکثری بر ایران را نشان میدهد. سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا به نیویورک تایمز گفته «آمریکا به تحمیل هزینه علیه شرکتهای چینیِ کمککننده به ایران ادامه خواهد داد.» اما این کار با چه هدفی انجام خواهد شد؟ سالهاست شاهدیم که فشار حداکثری نه تنها نتوانسته از مهار ایران پیشگیری کند بلکه آن را به حکومتی خشمگین و آزاردهندهتر تبدیل کرده است. هزینه راهبرد شکست خورده آمریکا تا جایی گسترش یافته که نه تنها از تحقق اهداف اولیه بازمانده بلکه پیوندهای بین دشمنانمان را به بهای قربانی شدن منافع ما تقویت کرده است. فعالیت دیپلماتیک واشنگتن باید شرایطی را ایجاد کند که به نفع ما باشد. هدف از تعامل با هر قدرت خارجی - دوست یا دشمن - تقویت شرایطی است که آمریکا را امنتر، امکان ستیز را کمتر و فرصتهای افزایش شکوفایی برای شهروندان ما را بیشتر میکنند. با توجه به این استاندارد، سیاست خارجی آمریکا سالهاست که شکستی رسواکننده به شمار میرود. زمان آن فرا رسیده است که به این زنجیره ناکامیها پایان بدهیم. گام نخست در این مسیر، این است که بپذیریم میان «دستاوردهایی که ما ترجیح میدهیم به آنها برسیم» و «منافع واقعی ما که رسیدن به آنها دشوار است» تفاوت وجود دارد. ما ترجیح میدهیم که تهران برنامه هستهای و موشکی و پشتیبانی از تروریسم را رها کند، چین برای حل مساله تایوان از زور استفاده نکند و یا کرهشمالی پیش از برداشته شدن تحریمها کاملا هستهایزدایی شود. اما منافع ملی حیاتی، مسالهای کاملا متفاوت است. آمریکاییها سختگیری را دوست دارند. ما دوست داریم پیروز شویم. اینها ویژگیهایی است که اغلب در عرصه بینالمللی به نفع ما عمل کرده. اما «سختگیری» نه یک راهبرد بلکه فقط یک تاکتیک است. پس از حملات 11 سپتامبر اتکای شدید ما به قدرت نظامی باعث شد که «سختگیری» برایمان سالها به حالتی پیشفرض تبدیل شود. هر مقیاس بیطرفی نشان میدهد که این وابستگی، آشکارا امنیت و منافع ما را در جهان تضعیف کرده است. روابط ما با چین، ایران و روسیه در پایینترین سطح پساجنگ سرد قرار دارد. کره شمالی همچنان بنبستی حل نشده باقی مانده است. شرایط هر جنگ و مناقشه نظامی که پس از 11 سپتامبر وارد آن شدهایم بدون هیچ راه حلی بدتر شده است. امروزه تعداد گروههای تروریست فعال در افغانستان بسیار بیشتر از سال 2001 است. بیتردید، سیاست خارجیِ «نخست ارتش (و گاهی فقط ارتش)» در 20 سال گذشته امنیت و منافع اقتصادیمان را تضعیف کرده است. لازم است به تکرار اشتباهات پایان دهیم و استفاده از ابزارهای قدرتمند و مفید کشورداری را شروع کنیم. لااقل مدیران همسو با خود را تحمل کنید! آقای روحانی اگر تحمل منتقدان را در جلسات رسمی ندارد لااقل مدیران همسو با دولت را تحمل کند.سایت الف با اشاره به ممنوعیت دعوت حناچی شهردار تهران به جلسات دولت نوشت: شهردار تهران مدتی است به جلسات هیئت دولت دعوت نمیشود. ظاهرا این عدم دعوت به ماجرای ساختمان نهاد ریاستجمهوری در جماران مربوط میشود. مدتی پیش در رسانهها خبر تخلف در ساخت یک بنا توسط نهاد ریاستجمهوری در جماران منتشر شد. در پی انتشار این خبر ماموران شهرداری حسب وظیفه قانونی در محل حاضر شده و اقدام به تخریب اضافه بنای غیرقانونی کردند. ظاهرا و بنا بر آنچه از مسئولین در این زمینه نقل شده است پس از این اتفاق، دیگر شهردار تهران به جلسات هیئت دولت دعوت نمیشود. پیروز حناچی شهردار تهران اخیراً در نشست خبری درباره این موضوع گفت: «به نظرم رابطه دولت و شهرداری دوطرفه است و شخصیت بنده به گونهای است که ادبیات تند و طلبکارانه را نمیپسندم و معتقدم با تلاش، ممارست و پیگیری میتوان مشکلات را حل کرد.» روحانی بهدلیل اجرای قانون، شهردار تهران را تنبیه کرده و به جلسات هیئت دولت دعوت نمیکند، اما این رفتار رئیسجمهور مسبوق به سابقه است. مدتی پیش حسن رحیمپور ازغدی و عزتالله ضرغامی به دلیل انتقاد از روحانی، به جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی دعوت نمیشدند که البته ضرغامی بعد از چند وقت، دوباره دعوت شد اما ازغدی مدتهاست به جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی دعوت نمیشود. رئیسجمهور از منظر قانونی حق دارد شهردار تهران را به جلسات هیئت دولت دعوت نکند اما درباره ازغدی، دبیرخانه شورا حتما مرتکب خلاف قانون شده است. چرا که اعضای حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی منصوب رهبری هستند و دبیرخانه صرفا بر تنظیم جلسات متمرکز است و موظف است برای جلسات این شورا همه اعضا را دعوت کند. اما فراتر از بحث قانونی، از منظر سیاسی نیز، رفتار رئیسجمهور درست به نظر نمیرسد. اولا؛ شهرداری تهران به وظیفه قانونی خود درباره ملک جماران عمل کرده و نمیتوان شهرداری را بابت انجام وظیفه قانونی توبیخ کرد. ثانیا؛ رفتار رئیسجمهور نباید تداعیکننده این مسئله باشد که او با هرکسی که نظر متفاوتی دارد، برخورد میکند. کنارهم گذاشتن برخورد وی با ضرغامی، ازغدی و شهردار تهران گویای این مسئله است که جناب روحانی، تحمل کمی در برابر نظر مخالف دارد حال آنکه رئیسجمهور باید بیشترین سعه صدر را در جلسات مختلف داشته باشد. صدالبته که اگر بنا باشد رئیسجمهور مطابق قانون رفتار کند باید از شهردار تهران بابت اجرای درست قانون و تبعیض قائل نشدن میان مردم و نهاد ریاستجمهوری تقدیر کند. اما ما به همین میزان که دوباره شهردار تهران را به جلسات هیئت دولت دعوت کند راضی هستیم. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : وقوع انفجار مهیب در پایتخت لبنان ۱۳۹۹/۰۵/۱۴ رسانهها
از شنیده شدن صدای چندین انفجار در بندر شهر بیروت،پایتخت لبنان خبر
دادند. برخی مدعی شدند که انفجار در نزدیکی منزل «سعد الحریری»، نخستوزیر
سابق لبنان روی داده است. در
حالی که شبکه «سیانان» آمریکا از انفجار در بندر بیروت خبر داده، شبکه
الجزیره قطر گزارش داد که این انفجار در نزدیکی منزل سعد الحریری،
نخستوزیر سابق لبنان روی داده است. با این حال شبکه الجزیره دقایقی بعد به نقل از منابع لبنانی گزارش داد که اطلاعات اولیه نشان میدهد انفجار در یکی از انبارهای مواد آتشبازی واقع در بندر بیروت رخ داده است. به گزارش فارس، تصاویر و ویدئوهای منتشر شده از محل حادثه، حکایت از آن دارد که انفجار شدید بوده و ستونی از دود به ارتفاع زیاد در آسمان دیده میشود. شبکه المیادین لبنان نیز با تأیید وقوع انفجار در بندر بیروت، گزارش داد که اطلاعات اولیه نشان میدهد، این انفجار تروریستی نیست سایت صهیونیستی «واللا» هشدار داد 2 میلیون و 600 هزار صهیونیست در تیررس موشکهای مقاومت پایگاه
صهیونیستی «واللا» در مقالهای تحلیلی اذعان کرده، ۲ میلیون و 600 هزار
شهرکنشین در معرض خطر موشکها بدون حمایت مناسب هستند و این نشان دهنده
این است که جبهه داخلی «اسرائیل» آماده جنگ آتی نیست. یکی
از بزرگترین نگرانیهای ساکنان سرزمینهای اشغالی این است که هیچ سپر
دفاعی قابل اطمینانی در برابر موشکهای مقاومت وجود ندارد. این مسئله از
سوی رسانههای صهیونیست نیز بارها اعلام شده است. امیر بوخبوط، نویسنده
صهیونیستی هم به تازگی در مقالهای تحلیلی در سایت واللا نوشت: «تعداد
تهدیدات هوایی به صدها هزار میرسد. ۲۸ درصد شهرکنشینان در نزدیکی
منازلشان بدون پناهگاه زندگی میکنند و تنها تعداداندکی از آنها از حمایت
مناسب برخوردارند. هنوز طرحی که کابینه آن را تصویب کرده اجرایی نشده و
ارتش میگوید مسئول آن نیست...این ارقام و اعداد گزارش سالانهای است که
ناظر دولت برای «یاریو لوین»، رئیسکنست، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر
اسرائیل، بنی گانتس، وزیر جنگ و آویو کوخاوی، فرمانده ارتش اسرائیل فرستاده
است». در این گزارش همچنین آمده: «در زمینه آمادگیها برای حمایت از
تأسیسات حیاتی، اسرائیل در معرض تهدید هوایی خطرناک و گستردهای مثل
موشکهاست. تعداد تهدیدات هوایی دشمن (مقاومت) در سال ۲۰۲۰ به چند صد هزار
میرسد و بین سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۹، ۲۱ هزار موشک و خمپاره از نوار غزه شلیک
شده است. درحالی که وزارت دفاع به حمایت از زیرساخت حیاتی نپرداخت و طرحی
برای حمایت ندارد».به گزارش ایسنا، در این مقاله به عدم هماهنگی وزارت جنگ و امنیت داخلی هم تاکید شده: «اختیارات وزارت دفاع و امنیت داخلی درباره جبهه داخلی هنوز مشخص نشده است. طرحی که برای تخلیه شهرکنشینان از مناطق درگیر توسط هیئت وضعیت فوقالعاده تهیه شده به اصول اساسی نادرستی تکیه دارد و اجرای آن دشوار است و همه اینها نشان میدهد اسرائیل آماده هیچ جنگی نیست». پایگاه صهیونیستی «واللا» در پایان اذعان کرده که، ۲ میلیون و 600 هزار شهرکنشین در معرض خطر موشکها هستند و این نشان دهنده این است که جبهه داخلی آماده جنگ آتی نیست. جهاد اسلامی فلسطین چگونه به سازمان اطلاعات داخلی اسرائیل رخنه کرد؟ شاخه
نظامی جنبش جهاد اسلامی فلسطین در مستندی از یک عملیات امنیتی موفق چهار
ساله و رودست خود به دستگاه جاسوسی داخلی رژیم صهیونیستی «شینبت» پرده
برداشت. شبکه «المیادین» مستندی با عنوان «بیت
العنکبوت» پخش کرده و در آن از «عملیات امنیتی پیچیده» سرایا القدس»
(گردانهای قدس) شاخه نظامی جهاد اسلامی فلسطین پرده برداشته است. این
مستند نشان میدهد که چگونه سرایاالقدس موفق شده به داخل سیستم جذب جاسوس
«شینبت» (سازمان اطلاعات و امنیت داخلی رژیم صهیونیستی) نفوذ کند و
نفوذیهای خود را بفرستد.«شینبت» بدون اینکه بداند، رزمندگان جهاد اسلامی را در دورههای زمانی مختلف به عنوان جاسوس از نوار غزه جذب میکرده است. در ادامه این مستند مراحل تماس افسران صهیونیست با کسانی که آنها را به عنوان جاسوس از نوار غزه جذب کرده، نشان داده میشود. آنطور که خبرگزاری فارس به نقل از این شبکه تلویزیونی لبنانی نوشته، این عملیات با استفاده از خلأهای امنیتی بسیار در عملیات جذب جاسوس از سوی افسران شینبت انجام شده است. در طول چهار سال یکی از جاسوسان به خدمت گرفته شده با افسران شینبت در تماس بوده و سرایا القدس کاملا اوضاع را تحت نظر داشته است. در این مستند همچنین نشان داده میشود که افسران صهیونیست از چه شیوهای برای جذب جاسوس استفاده میکنند؛ آنها مرتب سعی میکنند که به فرد به خدمت گرفته شده آرامش دهند و بگویند جایی برای ترس نیست. افسران صهیونیستی به این افراد دائما توصیه میکنند که متعهد به خواندن نماز سر وقت و عدم کشیدن سیگار باشند و خصوصا در برابر رزمندگان سرایا القدس اخلاق پسندیدهای داشته باشند. رزمندگان سرایا القدس در پایان مستند مذکور یک غافلگیری ناخوشایند برای صهیونیستها دارند و عملیات با بازداشت جاسوس واقعی تمام میشود تا تأکیدی بر قدرت دستگاه امنیتی این جنبش فلسطینی باشد. «ابوحمزه» سخنگوی سرایا القدس میگوید، آنچه در مستند «بیت العنکبوت» درباره ضربات امنیتی پیچیده به دشمن صهیونیستی نشان داده شد، حاصل سالها کار پیوسته و پنهانی علیه دستگاههای امنیتی رژیم صهیونیستی است و اینکه، «این عملیات قطرهای از باران است که فرماندهان سرایا القدس اجازه منتشر کردن آن را دادهاند». ابوحمزه در پایان تصریح میکند که: «تکمیل شدن کار میان یگانهای سرایا القدس منجر به ایجاد سیستم امنیتی محکم و قدرتمند شده که بسیاری از توطئههای دشمن شیطانی را شکست داده و بسیاری از تلاشها برای ترور مجاهدان را به شکست کشانده است. هدف اصلی تلاشهای اطلاعاتی سرایا القدس، تقویت جبهه داخلی مقاومت فلسطین است و جهاد اسلامی با دستگاههای امنیتی در نوار غزه در ارتباط مستمر است». نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۵/۱۴ اروپا بازیچه اینستکس را با هماهنگی دولت ترامپ علم کرد چرا
اینستکس، بازیچهای چرند است؟ روزنامه وطن با اشاره به بیانات اخیر رهبر
انقلاب در این زمینه نوشت: رهبر انقلاب در بخشی از بیانات اخیرشان ژانویه
۲۰۱۹، پس از اعلام رسمی «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان مبنی بر «ایجاد
سازوکار مالی ویژه اروپا» برای تجارت با ایران، آنگلا مرکل، صدراعظم این
کشور اروپایی در سخنانی تأکید کرد اتحادیه اروپایی قصد ندارد بر سر برجام و
تأمین منافع ایران، با واشنگتن وارد منازعه شود! دیگر سیاستمداران اروپایی از جمله امانوئل مکرون، ترزا می و بوریس جانسون نیز معتقد بودند هر گونه تصمیم و اقدامی در قبال ایران و توافق هستهای، باید در ذیل پازل استراتژیک مشترک ضدایرانی «ایالات متحده/ اتحادیه اروپایی» تعریف شود. بر همین اساس، مقامات اروپا پس از توافق با مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا و جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی این کشور، تصمیم به پیشبرد تاکتیک «خرید زمان از ایران» با استناد به یک «ساختار انتزاعی» گرفتند. بنابراین اینستکس به لحاظ ماهوی، نماد «استقلال اروپا از آمریکا» برای «تأمین نیازهای ایران» نبود، بلکه نماد «همپیمانی مشترک آمریکا- اروپا» در «حفظ یکجانبه تعهدات ایران» بود. از سوی دیگر، «اینستکس» اساسا یک «ساختار انتزاعی» بود و در عمل، ویژگیها و زیرساختهای اولیه برای تبدیل به یک «شبکه عملیاتی» را نداشت. اهداف اعلامی فریبکارانه تروئیکای اروپایی از جمله «خرید نفت از ایران» و «راهاندازی تجارت غیردلاری با کشورمان»، سریعا جای خود را به «تأمین اقلام بشردوستانه» آن هم به صورت محدود و قطرهچکانی داد! از سوی دیگر، اروپاییان به طور همزمان به «بانیان ایجاد ساختار موهوم اینستکس» و «ناظران و ارزیابیکنندگان» آن تبدیل شدند. اینستکس از ابعاد ماهوی، حقوقی و عملیاتی دارای مشکلات عدیده بود و همین موارد سبب شد اتحادیه اروپایی بدون هیچ هزینهای، از ادعاهای فریبنده و نمایشی خود درباره تأمین منافع ایران در برجام عقبنشینی کند! اینستکس «بازیچه» بود، زیرا محصولی تاکتیکی برای «حفظ تعهدات برجامی ایران» محسوب میشد و حتی ایجاد و تولد آن معلول همافزایی استراتژیک – تاکتیکی آمریکا و اتحادیه اروپایی بود. اینستکس به اندازهای «چرند» بود که حتی در ادبیات ظاهری مقامات اروپایی، از یک «رود خروشان» تبدیل به یک «تشت بدون آب» شد! مقامات اروپایی ناگهان یادشان افتاد حداقل ۸۰ درصد اقتصاد اتحادیه اروپایی در دست بخش خصوصی است و حتی ظرفیت ۲۰ درصدی اقتصاد دولتی نیز نمیتواند در خدمت تأمین منافع ایران در برجام قرار گیرد! همچنین اروپاییان در یک لحظه متوجه شدند نمیتوانند شرکتهای بزرگ، متوسط و حتی کوچک خود را وادار به تجارت با ایران کنند، زیرا آنها از تحریمهای ثانویه و یکجانبه آمریکا هراسانند! همه اینها در عرض «یک لحظه» و البته پس از ماهها مانور اروپاییان بر سر «اینستکس» به ذهن آنها رسید(!) حرفهای رادیکال حجاریان و علوی تبار نقض شعار اصلاحطلبی است عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی از سعید حجاریان خواست از تندروی و رادیکالیسم پرهیز کند.محمدصادق جوادی حصار در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا تصریح کرد: بزرگان اصلاحات باید در انتخاب واژگان، شعارهای سیاسی و یا عناوین عمل سیاسی دقت بیشتری به خرج دهند؛ چراکه اگر بعدا بخواهند آن را اصلاح کرده و از عوارض مترتب بر آن پیشگیری کنند، ممکن است دیگر دیر شده باشد. وی میافزاید: اصلاحطلبی یعنی اینکه تلاش کنیم وضع موجود را اصلاح کنیم، اگر از موضع اصلاح بیرون رفتیم و مواضع و رفتار ما رادیکال شد، در این صورت دیگر چنین کنشی اصلاحطلبانه نخواهد بود. جوادی حصار در پاسخ این سؤال که «چه عواملی باعث شد تا طیفی فعال شوند و حتی شدت این روند به جایی رسیده که حجاریان در گفتوگویی حتی فرد باسابقهای مانند بهزاد نبوی را محافظهکار بنامد؟»، اظهار داشت: من برای آقای حجاریان هم احترام قائل هستم و هم صمیمانه ایشان را دوست دارم، همچنین باید بپذیریم که به هر حال رفتارهای رادیکال همواره توانسته یک جمع و گروهی از مخاطبان را جذب و با خود همراه کند. در نتیجه اگر قرار بر این باشد که بخشی از دوستان ما در جریان اصلاحطلبی به عنوان جناح رادیکال فعالیت کنند، بعید نیست که جمعی هم با آنها همراه شوند اما فکر نمیکنم رفتارهای رادیکال در این شرایط خیلی نتیجه دهد. وی با بیان اینکه رفتار رادیکال با اصلاحطلبی سنخیت ندارد، افزود: باید مقداری اجازه و زمان دهیم تا این دیدگاهها با فرصت بیشتر تشریح و مشخص شود که منظور از رادیکالیسمی که آقای علویتبار یا آقای حجاریان مطرح میکنند، چیست، در چه حوزهای باید رادیکال باشیم؟ این رادیکال بودن قرار است در حوزه نظریهپردازی باشد، در خصوص عمل سیاسی باشد و یا در مواجهه با اردوگاه اصلاحطلبان؟ به این معنا که هرکسی این دیدگاه را نپذیرد باید دور نگه داشته شود؟ باید مشخص شود که در کدام حوزهها میخواهند رفتارهای شارپ و رادیکال از خود نشان دهند. وی گفت: رادیکالیسم بیپشتوانه و بدون زمینه اجتماعی همراهی جامعه را در پی نخواهد داشت و به تعارض و تناقضگویی منجر خواهد شد، دوستانی مثل آقای حجاریان باید در انتخاب واژگان، شعارهای سیاسی و یا عناوین عمل سیاسی دقت بیشتری به خرج دهند؛ چراکه اگر بعدا بخواهند آن را اصلاح کرده و از عوارض مترتب بر آن پیشگیری کنند، ممکن است دیگر دیر شده باشد. رفتاری رادیکالتر از تحریک به آشوب سراغ دارید دبیرکل حزب اصلاحطلب «کار» میگوید جریان اصلاحات دارای طیف رادیکال نیست.حسین کمالی به روزنامه آرمان گفت: بعضی از برخی طیفهای اصلاحطلب به عنوان طیف رادیکال نام میبرند که صحیح نیست و جریان اصلاحات دارای طیف رادیکال نیست. در اندیشه و گفتمان اصلاحات رادیکالیسم جایگاهی ندارد. در نتیجه نمیتوان دو اصطلاح رادیکال و اصلاحطلب را در کنار اصلاحطلبی قرار داد. کسانی که رادیکال خوانده میشوند و به دنبال براندازی هستند خود به خود از دایره اصلاحطلبی خارج میشوند. اصلاحات در مرحله نخست به دنبال حفظ اساس نظام است. در مراحل بعدی به دنبال اصلاحگری و بازسازی است. در چنین رویکردی نیز رادیکالیسم جایگاهی ندارد و مورد نظر نیست. جریان اصلاحات اساس نظام جمهوری اسلامی را پذیرفته است. در عین حال تلاش میکند ایرادها و اشکالاتی را که وجود دارد، مرتفع کند. ممکن است برخی افراد صحبتهایی را مطرح کنند که تداعیکننده رویکرد رادیکال در جریان اصلاحات باشد اما در واقع چنین نیست و دیدگاههایی که این افراد مطرح میکنند شخصی است و نباید به نام یک طیف در جریان اصلاحات نوشته شود. برخلاف ادعای آقای کمالی، نقش افراطیگری چنان در طیف مدعی اصلاحطلبی برجسته است که به سختی میتوان ادعا کرد غیر از افراطیگری، رفتار شاخص دیگری از این طیف قابل مشاهده است. گردانندگان اصلی این طیف، تدارککننده در آشوب 78 و 88 بودند و نقش جریان براندازی وابسته به آمریکا و اسرائیل و انگلیس در این دو آشوب کاملاً محرز است. شعار انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است، در تجمعات تحریکشده از سوی امثال خاتمی و موسوی و مجمع روحانیون و حزب (منحله) مشارکت سر داده شد و هرگز این افراد مخالفتی با این شعار یا شعار حذف جمهوری اسلامی نشان ندادند بلکه خود، تدارککننده اصلی بستر ساختارشکنی و حمله به اسلام و انقلاب و قانون اساسی بودند. میرحسین موسوی نامزد مدعیان اصلاحطلبی، صراحتاً در سال 88، هتاکان و حرمتشکنان روز عاشورا را مردمان خداجو توصیف کرد اما هیچ مدعی اصلاحطلبی- جز معدود افرادی در گوشه و حاشیه- از این موضع خیانتآلود اعلام برائت نکردند. همین طیف بودند که دروغ تقلب را به افکار عمومی تزریق کردند و از تمکین به نهادها و ساز و کارهای قانونی طفره رفتند بلکه مردم را دعوت به شورش کردند. روحانی با تعلل در معرفی وزیر صمت هزینهسازی اقتصادی میکند یک
روزنامه حامی دولت میگوید: تعلل و وقتکشی رئیسجمهور در معرفی وزیر
پیشنهادی صمت مشابه کاری است که وی در ماجرای معرفی وزیر جدید کشاورزی
انجام داد.آفتاب یزد درباره پیامدهای اقتصادی تاخیر در معرفی وزیر صمت نوشت: ظاهرا دولت بهدنبال طی کردن سال پایانى فعالیت خود با روى آرامش و ثبات نیست. رئیسجمهــورى در اقدامى بجا اما دیرهنگام و بعد از كلى خســارت وارد شــدن ناشــى از تداوم حضور وزیر معزول صمت، مدرس خیابانى را به سرپرســتى وزارت صمت منصوب كرد، غافل از اینكه این انتصاب قریب به 3 ماه به درازا خواهد كشید بدون آنكه سرپرست كنونى شایســته تعیین تكلیف فورى شود! داستانى كه در مورد سرپرســتى وزارت جهاد كشــاورزى نیز تجربهاى مشابه را طى كرد تا در واپسین لحظات بهدلیل شیوع كرونا براى مدتى با اخــذ مجوز از مقام معظم رهبرى تا پس از تعطیلات نوروزى عباس كشاورز همچنان سرپرست بماند تا كاظم خاوازى در واپسین لحظات بهعنوان وزیر جدید جهاد كشاورزى جاى كشاورز را در وزارت جهاد كشاورزى بگیرد! حال داســتان مشابه در حال تكرار شدن است. تاكیــد روحانى بر اینكــه معرفى 2 وزیر براى تصدى پســت وزارت صنایع و معادن و وزارت بازرگانى قانونى اســت، موجى از واكنشهاى منفى را به همراه داشــته است و آنها با استناد به اینكه بر اساس اصل 94 قانون اساســى، مصوبات مجلس تا به تایید نهایى شــوراى نگهبان نرسد، تبدیل به قانون نمیشود و قابل اجرا نیست، با طعنه به اینکه بسیار بعید است «رئیسجمهورى حقوقدان» كشورمان از آن مطلع نباشد! آن را به چالش كشیدند. اما تعویق معرفی وزیر صمت چه پیامدهایی در تصمیمسازی و تصمیمگیری در یکی از اصلیترین وزارتخانهها که باید در حال کمک به سیاستهای جهش تولید باشد، خواهد داشت؟ علی شریعتی، عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی در این خصوص اظهار داشت: نکته مبهم در زمینه علاقه آقای روحانی به تفکیک وزارت تجارت و صنعت در مدت کوتاه باقیمانده، پیامدهای منفی آن است. وقتى امروز اقتصاد در دوران ضعف و بیمارى ناشى از انواع شوكهاى اقتصادى قرار دارد این دست اقدامــات ناگهانى پیامدهاى منفى خاص خود را نیز خواهد داشــت. كما اینكه فقط جابجایى مسئولیت توزیع نهاده دامى بین دو وزارت جهاد كشــاورزى و وزارت صمت هزینههای سنگینی را به دامداران، مرغداران و متعاقب آن مردم و صنایع گوشــت و صنایع لبنى كشور وارد كرده است. مخاطب «باید»های دامادی که میخواست معاون وزیر شود داماد رئیسجمهور میگوید: اعتلاطلبی، آرمانی است که ابتر مانده است.کامبیز مهدیزاده در مقاله روزنامه آرمان که با عنوان «مشاور عالی معاون علمی و فناوری رئیسجمهور» امضا کرده، مینویسد: باید یک تجدیدحیات در جریانهای سیاسی در کشور به وجود آید و آن جریان اعتلاطلبی است. اصولگرایی و اصلاحطلبی، دستهبندیهای سیاسی نامآشنایی است که نزدیک ماههای انتخابات بیشتر به گوش میرسد، باید با نگاهی عمیق به این دو جریان سیاسی کشور نگاه کنیم، بهراستی راهبرد این دو جریان سیاسی چیست؟ این دو جریان تا به امروز کدام برنامه مدون و عملیاتی را ارائه کردهاند؟ چه دستاوردهایی داشتهاند؟ وی میافزاید: باید روشها را اصلاح کنیم، به مرحلهای رسیدیم که دیگر روشهای قدیمی جواب نمیدهد، باید مرحله دیگری شروع کنیم با این شیوه نمیتوان به اوج رسید. چقدر چهرههای تکراری از دو جریان ببینیم، باید میدان را باز کنیم. چقدر مردم باید تاوان این تقسیمبندیها را بدهند؟ با حرف نمیتوان پیشرفت کرد. باید همه شرمنده باشیم سر خود را پایین بگیریم و پاسخگوی این مردم باشیم اما باید بدانیم تا ابد وقت نداریم، زیرساختهای کشور نیاز به یک برنامهریزی اساسی و علمی دارد، جریان اصولگرایی و اصلاحطلبی همانند کشتی به گل نشسته و در حال فرسودن است، باید این بدنه را از نو ساخت و به اصطلاح اورهال کرد. اعتلای سیاسی کشور در گرو توسعه سازندگی است و باید زیرساختهای قوی در کشور ایجاد کنیم که این باعث استحکام سیاسی میشود. باید از خامفروشی در حوزه معدن و نفت فاصله بگیریم و به سمت صدور فناوری و تکنولوژی پیش برویم و با پشتسر گذاشتن رویکردهای سنتی چپ و راست نیاز است به سمت گفتمان جدید حرکت کنیم. چرا که مردم عزیز از شعارهای تکراری غیرعملیاتی به تنگ آمدهاند و بایستی خون تازهای به جان نخبگی سیاسی کشور تزریق شود. در این مسیر، گفتمان جدید اعتلاطلبی نیازمند مدیریت علمی مبتنی بر دانش روز، اقتصاد بدون نفت، استفاده از ظرفیت منابع انسانی جوان کارآمد، داشتن روحیه جانشینپروری و بهرهگیری از دیپلماسی اقتصادی است. ادبیات داماد آقای رئیسجمهور فارغ از اینکه معلوم نمیکند مخاطب بایدهای مدنظر او در هشتمین سال دولت کیست، از ناکامیهای متعدد دولت نیز حکایت میکند. گفتنی است مهدیزاده که متولد 1364 است، آذر 97 با حکم وزیر صمت بهعنوان معاون این وزارت منصوب شد اما در پی اعتراضهای گسترده رسانهها و کارشناسان، این حکم لغو شد. سهم دولت در ایجاد تورم 40 درصدی استقراض
دولت از بانک مرکزی و چاپ پول بدون پشتوانه، علت اصلی ایجاد نقدینگی و
تورم حاصل از آن است. این سخنان را یک کارشناس اقتصادی در واکنش به طبیعی
خواندن گرانیها توسط سرپرست وزارت صمت عنوان کرد.شقاقی شهری به فرارو گفته
است: سخنان این مقام دولتی معطوف به این است که دولت هنوز نتوانسته برای
علت اصلی نابسامانیهای قیمتها چارهجویی کند، اگر خواهان جلوگیری از
سونامی مدام افزایش قیمتها هستیم، باید موتور محرک رشد نقدینگی مهار شود.عامل اول رشد نقدینگی در افزایش کسری بودجه دولت مستتر است، دولت با استقراض از بانک مرکزی و چاپ پول بدون پشتوانه نقدینگی زیادی را خلق میکند که این منابع به بازارهای مختلف هجوم برده و باعث التهاب میشود. شقاقی با بیان اینکه افزایش سود بانکی نیز دیگر عاملی است که نقدینگی موجود در جامعه را افزایش میدهد، اظهار داشت: زمانیکه سود سپردههای بانکی زیاد میشود، بانکها برای پرداخت سود سپردهگذاران خود نیز روی به خلق پول میآورند که این خود به افزایش تورم دامن میزند، این در حالی است که بانک مرکزی اول آمد به دلیل اینکه پرداخت سود بالا به بانکها فشار میآورد و تراز مالی آنها را منفی میکند، نرخ سود را کاهش داد، اما دوباره و به فاصله زمانی کوتاهی نرخ سودها با افزایش همراه شد. این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه ناترازی بانکها عامل سوم افزایش نقدینگی است، اضافه کرد: در حال حاضر میزان داراییها و بدهیهای بانکها به هیچ عنوان تناسبی با هم ندارد، به بیان دیگر بدهیهای بانکها خیلی بیشتر است و برای اینکه این نسبت را متناسب جلوه دهند، اقدام به خلق پول میکنند. شقاقی تصریح کرد: در حال حاضر براساس آمار بانک مرکزی رشد نقدینگی در خردادماه با رشد 34 درصدی روبهرو بوده این مسئله یکی از بالاترین نرخها طی سالیان گذشته است، از سوی دیگر با توجه به نرخ رشد اقتصادی منفی یک درصد غیرنفتی و رشد اقتصادی منفی هفت درصدی نفتی، این مسئله یکی از تبعات منفی آن تورم 40 درصدی است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : ترامپ: بزرگترین اشتباه تاریخ آمریکا مداخله در امور خاورمیانه بود ۱۳۹۹/۰۵/۱۴ رئیسجمهور
آمریکا برای چندمین بار اعزام نیروی نظامی به منطقه غرب آسیا و مداخله در
امور آن را، «بزرگترین اشتباه تاریخ» این کشور عنوان کرد. «دونالد
ترامپ»، در مصاحبه با نشریه «آکسیوس» اذعان کرد مداخله این کشور در امور
خاورمیانه «بزرگترین اشتباه» در کل تاریخ آمریکا بوده است. او این را هم
اضافه کرد که: «کلا به نفع آمریکا نبود به خاورمیانه برود... تصمیم مربوط
به ارسال نیرو به خاورمیانه و مداخله در امور آنها بزرگترین اشتباه در
تاریخ کشور ماست.» رئیسجمهور آمریکا در این مصاحبه مدعی شد که در دوره
ریاست جمهوری او، این کشور گروه تروریستی داعش را نابود کرده است و ابوبکر
بغدادی، سرکرده آن، را از بین برده است. البته او توضیح نداده است که چرا
خود او نیز همان اشتباه بزرگ را تکرار میکند. ترامپ پیش از این در دوران
مبارزات انتخاباتی گفته بود، دولت قبلی آمریکا عامل بروز داعش است. حادثه برای زرهپوش آمریکایی، جان 9 تفنگدار تروریست آمریکایی را گرفت ارتش آمریکا عملیات جست وجو برای یافتن ۸
تفنگدار دریایی این کشور را که اخیراً در آبهای کالیفرنیا ناپدید شده
بودند، متوقف و رسما اعلام کرد «این افراد احتمالا کشته شدهاند». ارتش آمریکا از پایان عملیات جست وجو برای یافتن ۸ تفنگدار دریایی این کشور که روز پنجشنبه در آبهای کالیفرنیا ناپدید شده بودند، خبر داد. در حال حاضر عملیات برای یافتن این افراد پایان یافته و ارتش آمریکا میگوید که این افراد به احتمال زیاد جان خود را از دست دادهاند. بر اساس گزارشها تحقیقات درباره علت این حادثه هنوز ادامه دارد و جزئیات آن نیز مثل چندین انفجار و آتش سوزی روزهای اخیر هنوز منتشر نشده است. نیروی دریایی آمریکا هنوز توضیح روشنی درباره دلیل یافته نشدن اجساد نظامیان تروریست خود منتشر نکرده است. طبق گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، علیرغم جستوجوهای چند روزه با بالگرد، قایق و یک ناوشکن تنها جسد یکی از سرنشینهای این زرهپوش آبی-خاکی پیدا شده است. در پی این حادثه نیروی دریایی آمریکا استفاده از وسایل نقلیه خاکی-آبی در تمرینات آموزشی را معلق کرد. این زرهپوش هنگام حادثه که روز پنج شنبه گذشته رخ داد ۱۶ سرنشین داشت. یک نفر از این سرنشینها بعد از انتقال به بیمارستان جانش را از دست داد. آتش سوزی جدید حوادثی عجیب و غریبی که این روزها زیاد در آمریکا رخ میدهد به کشته شدن نظامیان این کشور حین رزمایش یا انفجار ناوهای غول پیکر آن محدود نمیشود. این کشور مدتی است با آتش سوزیهای گستردهای نیز مواجه میشود که برخی آمریکاییها معتقدند، ممکن است حتی عمدی باشد. در جدیدترین مورد از سلسله آتش سوزیهای آمریکا از شهر لس آنجلس گزارش رسیده که یک بلوک تجاری در محله هالیوود شهر لس آنجلس ایالت کالیفرنیا طعمه حریق شده است. 84 نیروی آتشنشانی برای مهار حریق اعزام شدند. بنابر اعلام اداره آتشنشانی شهر لس آنجلس، نیروهای این اداره دوشنبه شب برای خاموش کردن آتش در یک بلوک تجاری در ناحیههالیوود فراخوانده شدند. مثل حوادث دیگری که طی هفتههای گذشته در آمریکا رخ داده، هنوز جزئیات دقیقی از خسارات و تلفات احتمالی این حادثه گزارش نشده و عامل حادثه نیز اعلام نشده است.آتش سوزی گسترده همچنین در شرق لس آنجلس در جنوب ایالت کالیفرنیا ادامه دارد و هزاران نفر را مجبور کرده تا خانههای خود را ترک کنند. طی هفتههای اخیر چندین انفجار و آتشسوزی در آمریکا روی داده که مهمترین آنها آتشسوزی در ناو «یواساس بونهام ریچارد» در بندر سن دیگو ایالت کالیفرنیا بوده است. حملات تند پمپئو به چین دلایل و پیامدها وزیر
امور خارجه آمریکا در ادامه حملات تند خود به چین شامگاه دوشنبه به وقت
تهران در پیامی توئیتری نوشته، به پکن اجازه داده نمیشود که مدل حکمرانی
مستبدانه خود را به جهان صادر کند. چندی
پیش بود که «مایک پومپئو»، وزیر خارجه آمریکا در سخنرانی غیر مرسومی در
کتابخانه «نیکسون» یکی از تندترین سخنرانیهای خود علیه چین را ایراد کرد
که توسط برخی کارشناسان یک سخنرانیِ کاملاً غیردیپلماتیک تفسیر شد. او چین
را «غولِ فرانکشتاینی» خواند که دست کسانی که عسل در کامش میگذارند را گاز
میگیرد!حالا او در ادامه این حملات لفظی خود به چین، در پیامی توئیتری نوشته: «حزب کمونیست چین به دنبال اعمال قانون امنیت ملی خود در هنگکنگ بر مردم سراسر جهان است که تلاشی گسترده برای تضعیف حقوق بشر و آزادیهای اساسی به شمار میآید.» به گزارش فارس، او در ادامه نوشته، به پکن اجازه داده نمیشود که مدل حکمرانی مستبدانه خود را به جهان صادر کند. این حملات عجیب آمریکا به چین در حالی صورت میگیرد که در سند استراتژی امنیت ملی این کشور در سال 2017، چرخش به سمت شرق، جزو برنامههای دولت ترامپ آمده است. اینکه او چرا این سخنرانیها را میکند، علل مختلفی دارد. از یک سو میتوان به گرایشهای ایدئولوژیک جریانی اشاره کرد که پمپئو از آن میآید، از این رو بخشی از کشمکشهای اخیر آمریکا-چین را میتوان اختلافاتِ ایدئولوژیک خواند. از طرف دیگر باید توجه داشت، به طوری کلانتر آمریکاییها چند سالی است که استراتژی امنیتی خود را از غرب آسیا به شرق آن چرخانده است، که یکی از علل آن، قدرت روز افزون چین بوده است. آمریکا نگران است که این توان اقتصادی چین به سمت بخش نظامی سرازیر شود و....حرکت چین و ایران به سمت گسترش بیسابقه روابط که سندهمکاری 25 ساله نمود آن است نیز میتواند، از دلایل واکنشهای عصبی آمریکاییها علیه این کشور باشد. بسیاری از رسانههای معتبر آمریکایی بارها اعلام کردهاند، این سند میتواند تحریمهای آمریکا علیه ایران را نیز خنثی و از آن سو، نفوذ چین به منطقه را منجر شود، مسئلهای که نه آمریکاییها و نه سعودیها و اماراتیها تحمل آنرا نخواهند داشت! اما اینکه این حملاتِ تند چه پیامدهایی خواهد داشت، باید توجه کرد که با این روند ممکن است اختلافات ایدئولوژیک عمیقتر شوند و به مرور تبدیل به اختلافاتِ هویتی شوند، از این رو چیزی شبیه جنگ سرد یا حتی بدتر از آن نیز نامحتمل نیست. از سوی دیگر باید توجه داشت که با تشدید تخاصم این دو، کشورهای دیگر نیز تحت شعاع قرار خواهد گرفت و ممکن است اقتصاد در بخشهایی از جهان صدمه ببیند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : سناتور آمریکایی: نیمی از خانوادههای آمریکایی هیچ درآمدی ندارند! ۱۳۹۹/۰۵/۱۳ برنی
سندرز سناتور مطرح آمریکایی و نامزد سابق انتخابات ریاست جمهوری این کشور
گفت: به دنبال همه گیری کرونا در آمریکا نیمی از خانوارهای آمریکایی درآمد
خود را از دست دادهاند. بر اساس دادههای وبگاه«ورلد امتر» شمار مبتلایان به ویروس کرونا در سراسر جهان تا عصر دیروز از مرز 18 میلیون و 258 هزار نفر فراتر رفت. شمار فوتیها نیز به رقم وحشتناک694 هزار نفر رسید. بر اساس دادههای این وبگاه آمریکا کماکان با 4 میلیون و 813 هزار مبتلا و 158 هزار فوتی در صدر جدول جهانی تلفات کرونا قرار دارد. کرونا وضعیت بسیار اسف باری در آمریکا به بار آورده طوری که طبق گزارشها اقتصاد این کشور وارد بزرگترین رکود خود طی 90 سال گذشته شده است. این ویروس حتی بیش از 54 میلیون بیکار به لشکر بیکاران آمریکا اضافه کرده است. 30 میلیون کارگر آمریکایی قادر نیستند مزایای بیکاری خود را تمدید کنند؛ 41 میلیون آمریکایی از فقر غذایی رنج میبرند. نزدیک به 14 میلیون کودک در این کشور غذای کافی برای خوردن ندارند و 28 میلیون نفر نیز همین روزهاست که سقفی بالای سرخود برای زندگی نداشته باشند. روز یک شنبه نیز «برنی سندر»، سناتور دموکرات ایالت «ورمونت» در پیامی توئیتری با اعلام اینکه «مردم آمریکا فقیرتر شدهاند» هشدار داد کرونا باعث شده نیمی از خانوارهای آمریکایی نیز درآمد خود را از دست بدهند: «ثروتمندان ثروتمندتر شدهاند (اما) بیش از نیمی از خانوارهای آمریکایی درآمد خود را در جریان همهگیری کرونا از دست دادهاند این در حالی است که 491 میلیاردر، ثروت خود را 743 میلیارد دلار افزایش دادهاند. این ناپسند است. ما به اقتصادی نیاز داریم که برای همه کار کند نه اقتصاد متقلبانهای که برای ثروتمندان و قدرتمندان است». طبق گفته «سندرز» نرخ تولید ناخالص داخلی این کشور نیز در سه ماهه گذشته دست کم 33 درصد افت داشته است. 4 وزیر صهیونیست در قرنطینه از سرزمینهای اشغالی نیز خبر میرسد کرونا 4 وزیر صهیونیست را روانه قرنطینه کرده است. به گزارش ایسنا، به نوشته روزنامه عبریزبان «معاریو»، وزارت بهداشت رژیم صهیونیستی، از چهار وزیر خواسته تا پس از ارتباط و تماس با «رافی پرتز»، وزیر امور قدس در دولت نتانیاهو که روز شنبه اعلام کرد که به کرونا مبتلا شده است، تحت قرنطینه قرار بگیرند. این روزنامه عبریزبان همچنین نوشته، این وزارتخانه از« زئیو الکین»، وزیر آموزش عالی و منابع آبی، «یعقوب اویتان»، وزیر امور دینی، «اورلی لوی»، وزیر توسعه و نیز «الی کوهن»، وزیر اطلاعات دولت صهونیستی خواست خود را قرنطینه کنند. طبق نوشته روزنامه معاریو، «آوی دیختر» و «اوسنات مارک» از اعضای پارلمان رژیم صهیونیستی (کنست) و همچنین سه تن از مشاوران آنها نیز به همین دلیل در قرنطینه قرار دارند. نخستوزیر کرونایی از اروپا نیز خبر رسیده که،
همزمان با افزایش شمار مبتلایان و فوتیهای کرونا در کوزوو، نخستوزیر این
کشور کوچک هم به این ویروس مبتلا شده است. به نوشته بلومبرگ، «عبدالله
هوتی» نخستوزیر کوزوو در پیامی در صفحه شخصی خود در فیس بوک اعلام کرده
نتیجه تست ابتلا به کرونای او مثبت شده است. این سیاستمدار ارشد اهل کوزوو
همچنین اعلام کرده به جز سرفه خفیف هیچ نشانه دیگری در رابطه با ابتلا به
کرونا ندارد: «من برای دو هفته خودم را قرنطینه میکنم و وظایفم (در مقام
نخستوزیر) را از خانه انجام خواهم داد». طبق آخرین خبرها، تا روز دوشنبه
در کوزوو 8 هزارو 799 نفر به کرونا مبتلا شدهاند، ۲۴۹ تن فوت کردهاند و 4
هزارو 863 نفر از مبتلایان هم درمان شدهاند. وزیر خارجه لبنان تحت فشار خارجی استعفاء کرد نخستوزیر لبنان: من سعد حریری نیستم که از بیرون دستور بگیرم برخورد
قاطع نخستوزیر لبنان با بیادبیهای وزیر خارجه فرانسه، با عث شد که وزیر
خارجه غربگرای لبنان ناراحت شود و استعفا بکند. نخستوزیر نیز فرد دیگری
را به عنوان وزیر جدید کابینه اش تعیین کرد. «ناصیف
حتی» وزیر خارجه لبنان، دیروز رسما استعفای خود را تقدیم «حسان دیاب»
نخستوزیر این کشور کرد. به گزارش مشرق، بر خلاف ادعای برخی گروههای سیاسی
نزدیک به جریان مخالف دولت، مبنی بر اینکه دخالتهای «جبران باسیل» وزیر
خارجه پیشین در امور خارجی، موجب این استعفا شده است، اطلاعات رسیده از پشت
پرده، جریان دیگری را حکایت میکند. بنابر این اطلاعات، پس از برخورد قاطع
حسان دیاب با بیادبیهای وزیر خارجه فرانسه، «ناصیف حتی» که به داشتن
گرایشات خارجی، به ویژه گرایش به فرانسه، مشهور است، از قاطعیت نخستوزیر
ناراحت شد و استعفا کرد. در سفر اخیر وزیر خارجه فرانسه به لبنان، دیاب به قدری از برخورد تحقیرآمیز وزیر فرانسوی و هتاکی او علیه مقاومت، عصبانی شده بود که به او میگوید: «ما در لبنان از کسی دستور نمیگیریم. من هم سعد حریری نیستم که هرچه امر از خارج آمد، انجام دهم.» طبق این گزارش، آمریکاییها که لبنان را به بهانه فعالیت حزبالله، زیر فشارهای اقتصادی قراردادهاند، در یک برنامهریزی هدفمند، میخواهند وزرای همسو با غرب در کابینه حسان دیاب را به سمت استعفا کشانده تا در نهایت، جریان مقاومت را مسئول شرایط لبنان معرفی کنند. در هر حال، دیروز و ساعاتی پس از استعفای ناصیف حتی، رئیسجمهور و نخستوزیر لبنان با قبول استعفای او، «شربل وهبه» را به جای وی انتخاب کردند. شربل وهبه پیش از این، مشاور میشل عون بوده است. اردنیها برای نخستین بار با هدف براندازی دولت به خیابانها ریختند مردم اردن برای نخستین بار با برگزاری تظاهراتی، خواستار برکناری نخستوزیر این کشور و اعضای کابینه او شدند. حدود
۲۵۰۰ معلم در شهر«اربد» واقع در شمال اردن دست به تظاهرات زده و خواستار
لغو تصمیمات اخیر درمورد تعطیلی سندیکای معلمان و آزادی اعضای بازداشتی آن
شدند. این تظاهرات پس از آن برگزار شد که یک هفته پیش دادستانی کل اردن
مقرر کرد، فعالیت سندیکای معلمان متوقف، مقر آن به مدت دو سال بسته و اعضای
شورای این سندیکا بازداشت شوند. دادستانی کل اردن همچنین تصمیم گرفت، برای
اعضای شورای سندیکای معلمان احضاریه فرستاده و آنها را به دادستان کل
ارجاع دهد تا درباره جرائم خود بازجویی شوند.حالا روزنامه اینترنتی «رای الیوم» اعلام کرده بیش از 3 هزار شهروند اردنی ساکن شهر «المفرق» در شرق اردن به منظور کنارهگیری عمر الرزاز، نخستوزیر، تیسیر النعیمی، وزیر آموزش و پرورش و سلامه حماد، وزیر کشور، از قدرت و نیز اعلام همبستگی با مطالبات معیشتی صنف معلمان به خیابانها آمده و قانون ممنوعیت تجمع بیش از ۲۰ نفر را به چالش کشیدهاند. این در حالی است که بنابر اخبار منتشر شده در شبکههای اجتماعی، ناصر نواصره، رهبر جنبش معلمان، پس از اعلام اعتصاب غذا تا اطلاع ثانوی به همراه ۴ نفر، به علت وخیم شدن اوضاع سلامتیاش در بیمارستان بستری شده است. آنطور که باشگاه خبرنگاران نوشته، در منطقه «ساکب» نزدیک شهر «جرش» در شمال اردن نیز صدها نفر در امتداد تظاهرات گسترده ساکنان شهر اربد در اعتراض به تعطیل کردن دفاتر صنف معلمان تجمع کردهاند. ساکنان منطقه «ساکب» با سردادن شعارهایی خواستار کنارهگیری دولت «عمر الرزاز» هستند. در شهر «مادبا» و دیگر مناطق اردن به ویژه اردوگاه «البقعه» متعلق به پناهندگان فلسطینی و شهرهای «معان» و «العقبه» نیز صدها نفر از معترضان، شهروندان و معلمان تجمع کردند و ضمن سر دادن شعار علیه دولت اردن با صنف معلمان اعلام همبستگی کردند. منابع خبری میگویند، این اعتراضها در اردن، بیسابقه است.رای الیوم در پایان نوشته «این نخستین بار است که مردم اردن برای براندازی دولت به خیابانها میآیند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۵/۱۳ وعدههای برجامی شما کپرنشینی بود یا زندگی لاکچری؟! عضو
فراکسیون حامیان دولت در مجلس دهم میگوید باید به دولت مانند بچهای نمره
داد که در سیستان و بلوچستان درس میخواند و نه در یک مدرسه لاکچری!به گزارش برنا، جعفرزاده ایمنآبادی گفت: دولت روحانی از ابتدا سعی کرد آن اجماع ایرانهراسی و ضد ایرانی را بشکند و انصافاً مجلس نهم و دهم، همه تلاش خود را برای کمک به دولت به کار برد و روندی که پیش گرفت، رضایتمندی مردمی هم در پیش داشت. او با اشاره به روی کار آمدن ترامپ گفت: روی کار آمدن یک رئیسجمهور پریشاناحوال در آمریکا خیلی از برنامهها را به هم ریخت. ایمنآبادی میافزاید: باید ارزیابی هر فرد، هر گروه، هر مجموعه و هر دولتی را متناسب با امکاناتی که در اختیار دارد، مورد نظر قرار دهیم، رئیسجمهوری داشتیم که نفت را بشکهای 125 دلار میفروخت و در استادیومهای شهرها میچرخید و پول بین مردم پخش میکرد و مردم برایش هورا میکشیدند، ولی الان شما رئیسجمهوری دارید که آرزوی 100 ساله مردم ایران را برآورده میکند. دولت روحانی بدون درآمد نفت، کشور را اداره میکند چیزی که حضرت امام آرزو داشت و هم در سیاستهای ابلاغی رهبری شاهد بودیم. نفت نداریم و روحانی کشور را با تقریباً، 30 درصد یا 40 درصد درآمد پیشبینیشده اداره میکند و از طرفی همه بلایای طبیعی از جمله سیل، زلزله و کرونا تمام کشور را به تعطیلی کشانده است. او همچنین گفته است: کارنامه دادن بدون در نظر گرفتن شرایط منطقی نیست. هیچوقت بچهای که در سیستان و بلوچستان در کپر درس میخواند با بچهای که در شمال تهران در یک مدرسه لاکچری درس میخواند با هم قابل قیاس نیست، هر کدام ابزار و امکاناتی متفاوت در اختیار دارند. دولت با همه امکانات و با همه کملطفیهای داخلی و نامردیهای خارجی، خوب توانسته کشور را اداره کند. درباره اظهارات این نماینده سابق مجلس چند ملاحظه را باید مد نظر داشت. نخست این که عهدشکنی آمریکاییها از ابتدا قابل پیشبینی بود و هشدار هم داده میشد. حتی هیلاری کلینتون نیز ادبیاتش در انتخابات آمریکا، از باجخواهیهای تازه حکایت میکرد و همچنین دولت اوباما بارها مفاد برجام را زیرپا گذاشت. بنابراین اولین سؤال این است که چرا هیچ احتمالی درباره بدعهدی آمریکا، از سوی دولت و وزارت خارجه پیشبینی نشد؟ چرا همه تخممرغها را در سبد توافق گذاشتند، همه فرصتهای اقتصادی را به خاطر برجام سوزاندند و پس از مشاهده بدعهدی و ابطال برجام نیز، هیچ برنامه جایگزینی نداشتهاند؟ ثانیا این چه نوع اجماعشکنی دشمن است که قبل از برجام 1/5 میلیون بشکه نفت میفروختیم اما حالا به زیر چند صدهزار بشکه رسیده است؟ اگر قرار باشد برای گرفتن بهانه از دشمن، هدفگذاری پیشرفت خود را تعطیل کنیم تا موقتا برای چند ماه تحسین غرب را برانگیزیم و سپس در بازی مار و پله به نقطه آغاز برگردیم، این مدل اجماعشکنی ادعایی چه ارزشی دارد؟! سوم اینکه برخلاف ادعای آقای امینآبادی، جزو بزرگترین افتخارات برجامی دولت، افزایش فروش نفت و رشد اقتصادی حاصل از آن (نفتی) بوده است. اداره اقتصاد بدون نفت که امام و رهبری به درستی تأکید داشتند، یک انتخاب هوشمندانه و توأم با برنامهریزی است، نه اینکه حامیان دولت احیای آمیخته با بیبرنامگی را برای مردم فاکتور کنند و حال آنکه مثل دولت خلاف «اقتصاد بدون نفت» بوده است. چهارم اینکه امثال امینآبادی لااقل باید برای خود روشن کنند که چرا هرگاه یک دولت مقاوم رأس کار است، قیمت نفت افزایش مییابد اما هرگاه دولتی مماشاتطلب سرکار میآید و دم از مذاکره و نرمش میزند، قیمت نفت نیز با سقوط آزاد مواجه میشود؟! چرا بدون برجام، نفت 125 دلار بود و با برجام، حتی تا 30-40 دلار هم سقوط کرد؟! آیا جز این است که توافقهای نامتوازن، یکی از دلایل مهم این تحول است؟! و بالاخره اینکه حامیان و گردانندگان دولت فعلی در فصل انتخابات ادعا نمیکردند میخواهند وضعیت مدارس کپرنشین را برای کشور درست کنند بلکه وعدههای لاکچری دهانپرکن و پرزرق و برق میدادند؛ از جمله اینکه: چنان اقتصاد را رونق میدهند که مردم، از پول ناچیز یارانه بینیاز شوند. یا اینکه 150 میلیارد دلار اموال بلوکه شده و 200 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی به ایران میآید. وضعیت فعلی اقتصادی بیش از آنکه تحمیل دشمن باشد، حاصل بیتدبیری یا سوءتدبیرهای هفتساله برخی دولتمردان در معطل گذاشتن کشور به انتظار وعدههای غرب است.» نگرانی محافل آمریکایی از همکاری راهبردی ایران و چین یک
نشریه آمریکایی تصریح کرد: انتشار خبرهای مربوط به سند همکاری میان ایران و
چین، نگرانیها درباره اتحاد قریبالوقوع دو رقیب آمریکا را افزایش داده
است.نشنالاینترست درباره تفاهمنامه همکاری 25 ساله میان ایران و چین نوشت: این موضوع میتواند توان اقتصادی ایران را در برابر تحریمهای آمریکا تقویت کند و نفوذ چین در غرب آسیا را افزایش دهد. البته این نگرانیها تا حدی بیش از حد به نظر میرسند چرا که هر دو کشور ایران و چین هنوز نسبت به یکدیگر با احتیاط رفتار میکنند. با این وجود و در حالی که تهدید محور چین - ایران هنوز جدی نیست، اما همکاری نزدیکتر دو طرف هم میتواند منجر به افزایش قدرت نظامی ایران و حضور بیشتر چینیها در منطقه شود. این چالشها مشکلات بسیاری را طی سالهای آینده برای آمریکا به وجود خواهد آورد. در ژانویه سال 2016، دو کشور توافق کردند که بهعنوان بخشی از مشارکت جامعه راهبردی جدید خود، توافقنامه همکاری جامع 25 سالهای را دنبال کنند. اسناد 18 صفحهای اخیر از تفاهمنامه همکاری تهران و پکن نشان میدهد دو طرف در تدارک توافقی هستند. در این توافقنامه پیشبینی شده که دو طرف همکاری را در شش حوزه اصلی بسط دهند. این شش حوزه شامل خرید نفت و گاز طبیعی ایران، سرمایهگذاریهای چین در زیرساختها از جمله کمک به توسعه بندر چابهار و بندرعباس، توسعه فناوریهای نوین مثل 5جی و هوش مصنوعی، بانکداری و تجارت، حوزههای دفاعی با تمرکز بر مبارزه با تروریسم و هماهنگی در نهادهای چندجانبه میشود. دلایل خوبی برای چرایی تمایل چین و ایران به همکاری وجود دارد. اقتصاد دو کشور در واقع مکمل یکدیگر است چرا که چین بزرگترین واردکننده نفت در جهان و ایران بهدنبال خریدارانی است که مایل به نقض تحریمهای آمریکا باشند. ایران همزمان در حوزه زیرساختی از جمله توسعه ریلی و 5جی نیازمند نوسازی است و چین این امکان را در اختیارش میگذارد. پکن همچنین ایران را بهعنوان پیوندی در امتداد کمربند و ابتکار جاده ابریشم جدید، که سین کیانگ را به خاورمیانه متصل میکند، میبیند. از نظر استراتژیک نیز هر دو کشور از درک مشترک واشنگتن بهعنوان یک رقیب و نگرانی در مورد مداخله نظامی ارتش این کشور انگیزه میگیرند. در دسامبر سال 2019 ناوهای جنگی چین، ایران و روسیه مانور مشترکی را در دریای عمان برگزار کردند که باعث جلب توجه بسیاری از تحلیلگران شد. به نظر میرسد که توافق فوق آغاز همکاریهای جدید ایران و چین باشد. عدم اشاره به جزئیات در توافقنامه خود بیانگر محدودیتهای مشارکت بین دو طرف است. اما هیچیک از اینها نباید باعث دستکم گرفتن توافق از سوی آمریکا شود. این توافق با وجود همه ابهاماتش میتواند فواید عمدهای برای تهران و پکن داشته باشد. بهعنوان مثال هم پکن و هم تهران میتوانند از چشمانداز همکاریهای عمیقتر دوجانبه برای ایجاد اهرمی جهت ارتباط با رهبران خارجی دیگر استفاده کند. صرفنظر از آنچه بر روی کاغذ آمده، همکاری چین و ایران میتواند در چندین حوزه مشکلاتی را برای آمریکا ایجاد کند. اول اینکه، ادامه انتقال غیرقانونی نفت به چین برای تهران پول نقدی فراهم میکند که بتواند از زیر بار تحریمهای آمریکا تا حدی خلاصی یابد. دوم بحث سرمایهگذاریهای چین در بنادر استراتژیک ایران است. در این بین آمریکا چارهای ندارد جز آنکه برای محدود کردن همکاریهای چین و ایران از سیاست چماق و هویج استفاده کند. روحانی برنده مجلس دهم بود و اصلاحطلبان بازنده مجلس یازدهم سخنگوی
کارگزاران از این که اصلاحطلبان در مجلس نیستند انتقاد کرد. او در عین
حال اذعان کرد این عدم حضور، محصول عملکرد ناموفق دولت و مجلس دهم است.حسین مرعشی به ایرنا گفته است: مجلس فعلی بیش از اندازه یکدست شده است و نمیتوان گفت صاحبان سلیقهها و نحلههای فکری و سیاسی مختلف کشور را نمایندگی میکند. این مجلس کاملا تک جناحی است و حتی اصولگرایان کشور را هم پوشش نمیدهد. وی میافزاید: اصلاحطلبان، حداقل نیمی از سیاست ایران هستند که در این مجلس حتی قادر نیستند یک فراکسیون ده نفره داشته باشند. اصولگرایان میانه که زمانی آقای ناطق و الآن هم آقای علی لاریجانی، آنها را نمایندگی میکند، جایگاه مهمی در مجلس ندارند. تیپ اصولگرایان پایداری یا انقلابی، اکثریت قاطعی در مجلس دارند. اگر به گروه حامیان آقای روحانی به عنوان اعتدالیون و یکی از نحلههای فکری نگاه کنیم، آنها هم جایگاه مهمی در مجلس ندارند. مرعشی در ادامه با اشاره به چند انتخابات قبلی گفت: مردم در سال 92، کارستانی کردند تا آقای روحانی رئیس جمهور شود. در سال ۹۴ هم مجلس قبلی را شکل دادند. روزی که ۳۰ نماینده از تهران برنده شدند، روزی تاریخی بود. در سال ۹۶، هم رای آقای دکتر روحانی افزایش پیدا کرد، هم شورای شهر تهران، مشهد و شهرهای بزرگ را بردیم. اینها روزهای تاریخی بودند. چرا باید از سال ۹۶ تا ۹۸، ظرف دو سال، کارکرد منتخبان مردم در مجلس، شورای شهر و دولت طوری میبود که مردم بگویند انتخابات چه اثری دارد!؟ چرا نباید خوب حرکت میکردند؟ اگر هم خوب حرکت کردند، چرا نتوانستند آن را به مردم منتقل کنند؟ سخنگوی کارگزاران همچنین درباره مجلس دهم که اکثریت آن حامی دولت بود، میگوید: رقابت آقای لاریجانی با آقای عارف بر سر ریاست مجلس، باعث شد عمده منافع مجلس به پایداری داده شود. اگر آقای عارف با دکتر لاریجانی با هم در طول عمر آن مجلس، متحد میماندند، مجلس دارای دو فراکسیون میشد، نه سه فراکسیون. البته دولت هم در اینجا یک اشتباه تاریخی کرد. حزب اعتدال و توسعه از سه فراکسیونی شدن مجلس استقبال کرد که این خطای بزرگی بود. بعد از انتخابات مجلس دهم، در یک سفر استانی به کرمان خدمت آقای روحانی بودم. با هواپیما به سمت تهران میآمدیم. آقای دکتر روحانی از من پرسید مجلس دهم را چطور میبینید؟ گفتم مجلس دهم یک برنده دارد و آن هم شما هستید. گفتند چطور؟ گفتم دو فراکسیون تشکیل میشود که اکثریت هر دو، همراه با دولت میشوند. برگ برنده در مجلس دست شماست. اما دوستان و نزدیکان آقای دکتر روحانی، این برگ را سوزاندند. کار را به جایی رساندند که آقای دکتر روحانی، بازنده مجلس دهم شد. طوری که ۱۹۰ رای منفی به پاسخ رئیس جمهور به یک سوال داده شد. نتیجهاش هم این شد که مجلس یازدهمی شکل گرفت که دیگر نه آقای لاریجانی در آن هست و نه آقای عارف. درباره سخنان آقای مرعشی این توضیح ضروری است که حزب کارگزاران و چند حزب اصلاحطلب معروف دیگر، حضور چشمگیر در انتخابات داشتند. به نحوی که اصلاحطلبان به جای یک لیست، چند لیست ارائه کردند اما نفرات اول آنها به عنوان مثال در تهران، نتوانستند بیش از 68 هزار رأی را جلب کنند که ریشه در نارضایتی شدید مردم از عملکرد ائتلاف مدعی اصلاحات و اعتدال داشت. در واقع مردم این طیف را نماد میانهروی و اعتدال و اصلاحطلبی - آنگونه که ادعا میکردند- ندانستند- بلکه به عنوان نماد ناکارآمدی تشخیص داده و از آنها روبرگرداندند. در واقع با استفاده از سخنان خود آقای مرعشی میتوان گفت اصلاحطلبان وقتی مجلس یازدهم را باختند که دولت روحانی را برنده مجلس دهم کردند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : جنگندههای سوری یکی از مهمترین انبارهای سلاح و مهمات متعلق به «جبهه النصره» در « ادلب» را هدف قراردادند و منهدم کردند. در این حمله هوایی، بیش از 20 تروریست کشته و یا مجروح شدند. جنگندههای سوری ظهر دیروز یک انبار مهمات متعلق به گروه تروریستی جبهه النصره را در اطراف شهر «بنش» استان ادلب، هدف قراردادند و آن را منهدم کردند.به گزارش خبرگزاری فارس، در پی این حملات، انبار مهمات فوق به طور کامل تخریب و آتشسوزی گسترده ایجاد شد. گروه تروریستی – تکفیری «جبهه النصره» از سوی آمریکا، ترکیه و عربستان حمایت میشود. بر اساس اطلاعات اولیه، بیش از
20 تروریست بر اثر این حمله، کشته و یا زخمی شدند.بخش اعظم استان ادلب در
اشغال تروریستها قرار دارد. دمشق بارها تأکید کرده است که این استان را
نیز از عناصر تروریستی پس خواهد گرفت. با افشای یک سند 162 صفحهای معلوم شد الجزیره: آلسعود از سال 2011 به دنبال تجزیه یمن است اسناد
سرّی منتشر شده توسط شبکه تلویزیونی «الجزیره» نشان میدهد، آلسعود بر
خلاف ادعاهای خود مبنی بر حمایت از وحدت ارضی یمن، برای تجزیه این کشور
تلاش میکند و از سال 2011 برای کشاندن یمن به وضعیت امروز برنامه داشته
است. این یعنی، سعودیها جنگ یمن را نه برای نجات دولت منصورهادی، که برای
تجزیه این کشور کلید زدهاند! آلسعود
سال 2015 به یمن حمله و هدف از این تجاوز را حمایت از منصورهادی،
رئیسجمهور مستعفی و فراری یمن اعلام کرد. اما در همان روزهای نخست این
تجاوز، کارشناسان اعلام کردند، سعودیها نه به دنبال نجات دولت مستعفی که،
به دنبال تسلط بر این کشور از راه تجزیه آن هستند. خبرهای بعدی درباره کنار
گذاشتن حمایتها از دولت منصورهادی نیز مهر تاییدی بر این تحلیل زد. حالا
اسنادی منتشر شده که نشان میدهد ریاض چهار سال قبل از تجاوز به یمن طرح
تجزیه این کشور را در دست داشته است.شبکه تلویزیونی قطری «الجزیره» ۱۶۲ صفحه سند محرمانه منتشر کرده که نشان میدهد، راهبرد سعودیها در یمن همواره بر پایه تجزیه این کشور از طریق حمایت از طرفهایی خاص و نه دولت یمن استوار بوده تا از این طرفها به عنوان اهرم فشار و نفوذ ریاض در یمن استفاده شود. به گزارش فارس، برخی از این اسناد، موضع حمایتی ریاض در قبال شخصیتها و طرفهای تجزیهطلب در جنوب یمن را نشان میدهد و فاش میکند که عربستان از سال ۲۰۱۱ یمن را به سمت وضعیت کنونی سوق داده است. در ادامه این گزارش بر اساس اسناد منتشر شده آمده است: «عربستان جدایی جنوب یمن را یکی از گزینههای اساسی برای حل آنچه «مسئله جنوب»میخوانده، در نظر داشته و در تلاش بوده که از وضعیت جنوب یمن و اعتراضات در آن در راستای منافع خود بهرهبرداری کند». اسناد منتشره همچنین نشان میدهد، ریاض از تحرکات انصارالله، دو سال قبل از تسلط این جنبش بر صنعا در سال ۲۰۱۴ آگاه بوده اما علیرغم هشدار سازمان اطلاعات کاری در این خصوص انجام نداده تا بهانهای برای حمله به یمن، نابودی دولت آن و نیز مداخله نظامی مستقیم داشته باشد! در بخشی از این اسناد میخوانیم، «عربستان دستور جاسوسی از برخی نشستها در جنوب یمن را که با نظارت بینالمللی برگزار میشد، داده بوده و برخی حاضران در این نشستها را برای تهیه گزارشهایی در همین زمینه به خدمت گرفته است. عربستان برخی قبایل را برای جنگ علیه قبایل مخالف با ریاض به خدمت گرفته و تلاش کرده که دستورکارهای خود را از این طریق اجرایی کند...ریاض به شکلی مستقیم با برخی شیوخ قبایل در ارتباط بوده تا آنها عملیاتهایی خارج از قدرت مشروع در یمن انجام دهند»! قتل
عمد 33 شهروند افغان به دست نیروهای انگلیسی و پنهان کردن اسناد این
کشتار، خبری است که افشای آن، رسوایی تازهای را برای روباه پیر رقم زده
است. دادگاهی
در انگلیس به وزارت دفاع این کشور دستور داده درخصوص مخفی نگهداشتن اسناد
کشتار شبانه 33 غیرنظامی در افغانستان توسط یکی از واحدهای ارتش انگلیس
توضیح ارائه دهد. به نوشته روزنامه «گاردین»، «والاس» وزیر دفاع این کشور
تا فصل پاییز فرصت دارد توضیح دهد چرا ایمیلها و اسناد مهمی که افشا
میکنند سرویس ویژه نیروی هوایی انگلیس تنها دریک شب، چهار مرد عضو یک
خانواده را به قتل رساندهاند، تاکنون مخفی نگه داشته است.یکی دیگر از این اسناد نشان میدهد که بازبینی محرمانهای بر روی چند قتل مشکوک توسط این بخش از نیروی هوایی انگلیس انجام شده است. در این بررسیها آمده «این نیروهای ویژه تنها در سه عملیات، ۲۳ نفر را کشتهاند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : رؤیاهای منصورهادی چگونه بر باد رفت؟ ۱۳۹۹/۰۵/۱۳ بهدنبال شروع قیامهای عربی در سال 2011 یمن نیز به این خیزشها پیوست و قیامها و اعتراضاتی علیه «علی عبدالله صالح» رئیسجمهور وقت یمن شکل گرفت. نهایتاً این قیامها در ژوئن سال 2011 به فرار عبدالله صالح به عربستان منتهی شد. پس از فرار صالح، به ابتکار شورای همکاری خلیج فارس یا همان ابتکار خلیجی «عبد ربه منصور هادی» معاون عبدالله صالح بهعنوان رئیسجمهور موقت به مدت دو سال انتخاب شد و در نهایت یک سال دیگر هم تمدید شد و سه سال ریاستجمهوری او ادامه یافت. دراین مدت عملکرد ضعیف منصورهادی سبب شد جنبش انصارالله در شمال و جنبش حرّاک جنوبی (جداییطلبان حرّاک در جنوب یمن) به مخالفت با منصور هادی برخیزند. زمانی که در سال 2014، منصور هادی - که بنا بود رئیسجمهور موقت باشد- در یک همه پرسی بهعنوان رئیسجمهور یمن انتخاب شد، انصارالله و جنبش حرّاک به مخالفت برخاستند؛ بنابراین اختلافات از سال 2014 بین انصارالله و منصور هادی کلید خورد تا اینکه در فوریه سال 2015 «عوض بن مبارک» رئیسدفتر منصور هادی به اتهام جاسوسی توسط انصارالله دستگیر شد. این دستگیری برای منصور هادی بسیار گران آمد و باعث شد هم «خالد محفوظ بحاح» نخستوزیر یمن و هم منصور هادی رئیسجمهور برای فشار آوردن به انصارالله استعفا دهند و در ادامه با پیشروی انصارالله، به عدن گریختند. اما در این مدت انصارالله بیانیه قانون اساسی را صادر و پارلمان را منحل کرد و پارلمان جدید تشکیل داد. این مسئله به معنای پایان اتحاد نسبی انقلابیون با منصور هادی بود. بهدنبال این اقدام انصارالله، منصور هادی از عدن، خواستار مداخله نظامی کشورهای حاشیه خلیج فارس شد و در نهایت در فروردین سال 1394، عربستان با تشکیل ائتلافی متشکل از عربستان، امارات، بحرین، قطر و برخی کشورهایی که اسماً در ائتلاف بودند، به یمن حمله کردند. عربستان در ظاهر بهدنبال آن بود که منصور هادی را به قدرت بازگرداند. در این راستا جنایتهای زیادی صورت گرفت اما نتیجه برخلاف پیشبینی ائتلاف سعودی رقم خورده و اکنون انقلابیون یمن توانستهاند نه تنها از مرحله پدافندی عبور کرده و وارد مرحله آفندی شوند بلکه شهرهای عربستان بارها توسط انصارالله مورد حملات موشکی و پهپادی قرار گرفته است. عربستان به این نتیجه رسیده که امکان پیروزی در یمن وجود ندارد و به همین علت بهنظر میرسد که به تدریج تاریخ مصرف منصور هادی نیز به پایان میرسد. در این راستا، یک منبع سیاسی بلند پایه یمنی به روزنامه «عربی۲۱» گفت، امارات راهبرد خطرناک جدیدی برای تغییر ساختار دولت مستعفی یمن و کاهش اختیارات منصور هادی دارد. عنوان راهبرد جدید ابوظبی پیچیدن طومار هادی و انتقال نبرد به داخل دولت آینده است که شورای انتقالی با چهار کرسی وزارتی در آن شرکت خواهد داشت. این منبع یمنی تأکید کرد که رویکرد امارات با ریاض هماهنگ است و ریاض نیز معتقد است که دولت مستعفی یمن به شکل کنونی، باری سنگین است. منبع مذکور در ادامه گفت، این مقدمهچینیها که در پشت درهای بسته صورت گرفته، منصور هادی و اختیارات وی در دولت آینده را از اساس هدف گرفتهاند. در اردیبهشتماه نیز خبر آمد که عربستان پشت منصور هادی، رئیسجمهور مستعفی و فراری یمن را خالی کرد. این خبر پس از آن منتشر شد که بین نیروهای وابسته به امارات و عربستان در جنوب یمن درگیریهای گستردهای بهوجود آمد. برخی منابع اعلام کردند که بحران مالی عربستان باعث شده تا ریاض بهدنبال پایان حمایت از دولت فراری منصورهادی باشد. روزنامه مصری «عربی۲۱» به نقل از یک مقام مسئول یمنی گزارش داد که، مقامات عربستان پایان حمایت از مقامات دولت مستعفی یمن را که مقیم این کشور هستند، ابلاغ کردهاند. بر اساس این گزارش، مقامات سعودی، مسئولان و کارمندان در ریاستجمهوری، نخستوزیری و تعدادی از وزارتخانههای دولت مستعفی را در جریان این تصمیم قرارداده است. منصور هادی در پنج سال گذشته رویای
بزرگی در سر داشت. شکست انصارالله و بازگشت به صنعا محور اصلی این رویا
بود. اما شکستهای متعدد ائتلاف سعودی این رویا را به یک سراب تبدیل کرده و
اکنون موجودیت و ماهیت منصور هادی در خطر قرار گرفته است. عربستان نه
میخواهد و نه توان آن را دارد که جنگ یمن را به شکل کنونی ادامه دهد و
هرگونه تغییر در استراتژی جنگ یمن نیز به معنای پُررنگ شدن نقش جنوبیها که
مورد حمایت امارات هستند میباشد. این مسئله نیز در نهایت باعث به حاشیه
رفتن منصور هادی خواهد شد. منصور هادی میتوانست در یمن تبدیل به قهرمانی
شود که کشورش را به سلامت در دوران انقلاب به آرامش هدایت کند. اما وی راهی
را انتخاب کرد که منجر به ایجاد تراژدی بزرگی در یمن شد. تب وتاب نمایندگان پارلمان عراق برای تعیین زمان انتخابات تعیین
زمان برگزاری انتخابات پارلمانی عراق توسط نخستوزیر این کشور، با اما و
اگرهایی از سوی احزاب سیاسی این کشور همراه شد و در جدیدترین رویداد، 100
نماینده خواستار برگزاری نشست فوقالعاده پارلمان در این باره شدند. «مصطفی
کاظمی» اخیرا زمان برگزاری انتخابات پارلمانی زودهنگام عراق را ۶ ژوئن سال
۲۰۲۱ (۱۶ خرداد ۱۴۰۰) اعلام کرده بود. اما اعلام این زمان، با واکنشهای
متعددی در عرصه سیاسی این کشور مواجه شده است؛ برخی گروههای سیاسی خواستار
برگزاری زودتر این انتخابات شدند و برخی دیگر میگویند که انتخابات به
دلیل فراهم نبودن بستر مناسب، باید دیرتر از زمان اعلام شده، برگزار شود.«ارشد الصالحی» رئیسحزب «الجبهه الترکمانیه»، دیروز از تداوم اختلافات بر سر قانون انتخابات خبر داد و گفت که بیش از ۱۰۰ نماینده خواستار برگزاری نشست فوقالعاده پارلمان برای بررسی مسئله انتخابات زودهنگام هستند. وی طی یک گفتوگوی تلویزیونی تصریح کرد: اختلافات درباره قانون انتخابات به ویژه درباره حوزههای انتخاباتی، همچنان ادامه دارد و تنها هماهنگی میان دولت، کمیساریا و پارلمان، موجب توافق خواهد شد. «محمد کریم البلداوی» از اعضای فراکسیون الصادقون در پارلمان عراق، نیز تصریح کرد که بهتر است این انتخابات زودتر از زمانی که نخستوزیر تعیین کرده برگزار شود و برگزاری آن در ماه آوریل(فروردین) بهتر است. «هادی عامری» رئیسائتلاف «فتح» نیز کاملا همسو با فراکسیون صادقون، گفت: «ما از برگزاری انتخابات زودهنگام استقبال میکنیم و معتقدیم که بهترین زمان برای انتخابات، اوایل آوریل سال ۲۰۲۱ است». همچنین،«منصور البعیجی» نماینده پارلمان و عضو ائتلاف «دولت قانون» اعلام کرد که برگزاری انتخابات زودهنگام یک گام صحیح در راستای تحکیم روند سیاسی در کشور است. وی پیشنهاد داد که رؤسای قوای سهگانه کشور دور یک میز برای گفتوگو جمع شوند و برگزاری انتخابات زودهنگام در نزدیکترین زمان ممکن را قطعی کنند. «جمال کوجر» از نمایندگان ائتلاف کردستان عراق نیز زمان انتخاب شده از سوی نخستوزیر برای برگزاری انتخابات زودهنگام را نامناسب دانست و گفت که کمیساریای عالی انتخابات به کادر آموزش دیده در این شرایط نیاز دارد و آموزش هم زمان بر است. «ریاض المسعودی» یکی از نمایندگان ائتلاف «سائرون» هم درباره این موضوع گفت که این امر در حوزه اختیارات نخستوزیر نبوده و او مرتکب اقدامی غیرقانونی شده است. به گزارش خبرگزاری فارس، نماینده ائتلاف سائرون در پارلمان عراق تاکید کرد که این ائتلاف با هر زمانی برای برگزاری انتخابات زودهنگام که پس از توافق فراکسیونهای سیاسی اعلام و تعیین شود، موافق است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : حشدالشعبی: خروج آمریکا از کرکوک حملات تروریستی را 95 درصدکاهش داده است ۱۳۹۹/۰۵/۱۲ یک
مسئول سازمان«حشدالشعبی» اعلام کرد که پس از خروج نظامیان آمریکایی از
پایگاه موسوم به «کی وان» در استان «کرکوک» عراق، عملیات تروریستی در این
استان، ۹۵ درصد کاهش یافته است. «علی
الحسینی» مسئول روابط محور شمالی در سازمان حشدالشعبی دیروز گفت که خروج
نظامیان آمریکایی از پایگاه «کی وان» واقع در استان کرکوک، تأثیرات مثبت
زیادی بر امنیت این استان داشته و میانگین عملیات تروریستی در این استان
تا ۹۵ درصد کاهش یافته، که این نشانه واقعا خوبی است. به گزارش خبرگزاری
فارس، وی افزود که کاهش میانگین عملیات تروریستی، دلیل دیگری است بر اینکه
نظامیان آمریکایی به شیوههای مختلف از گروههای تروریستی حمایت میکنند.
الحسینی تصریح کرد که اوضاع کرکوک و مناطق اطراف آن، امن و باثبات است و
خروج نظامیان آمریکایی، به تحقق ثبات و امنیت بیشتر، کمک میکند. شورای
امنیت ملی افغانستان از کشته شدن رئیساطلاعات گروه تروریستی داعش، در یک
عملیات ویژه خبر داد و گفت که این فرد به خاطر قساوت قلب، به «قصاب داعش»
معروف بوده است. به گزارش خبرگزاری فارس، ریاست امنیت ملی افغانستان اعلام کرد، «ضیاالرحمان» مشهور به «اسدالله اورکزی» رئیساطلاعات گروه تروریستی داعش، طی یک عملیات ویژه در افغانستان کشته شده است. به گفته این مقام امنیتی کابل، ضیاالرحمان که تابعیت پاکستانی داشته، در یک عملیات پیچیده و هدفمند کشته شده است. بنابر این گزارش، اورکزی به دلیل قساوت و کشتار بیرحمانه، به «قصاب داعش » نیزمعروف بوده است. مقامات امنیتی افغانستان اعلام کردند که اورکزی با دستگاه امنیتی یکی از کشورهای منطقه همکاری داشته، اما از این کشور نامی نبرده است. آزادی ۳۱۷ زندانی عضو طالبان دولت افغانستان دیروز اعلام کرد، در ادامه روند تبادل زندانیان، 317 عضو طالبان را از زندانهای این کشور آزاد کرده است.دولت افغانستان تاکنون 4917 زندانی طالبان را آزاد کرده است. بنابر اعلام شورای امنیت ملی افغانستان، روند آزادی زندانیان طالبان ادامه مییابد تا شمار زندانیان آزاد شده این گروه، به 5100 نفر برسد. اخیرا رئیسجمهور افغانستان طی سخنانی در مراسم عید قربان، گفته بود که سرنوشت 400 زندانی خطرناک طالبان را «لویه جرگه» این کشور مشخص خواهد کرد. گروه طالبان یک روز پیش از آغاز عید قربان اعلام کرده بود که روند آزادی زندانیان دولت را تکمیل کرده و انتظار دارد که طرف مقابل نیز به وعدههای داده شده در توافق آمریکا و طالبان، عمل کند. در توافق صلح میان آمریکا و طالبان، از دولت افغانستان خواسته شده است که 5000 زندانی طالبان را آزاد کند. کابل نقشی در امضای این توافق نداشته است. مقام عالیرتبه یمنی: امارات و عربستان به زودی نسخه منصورهادی را میپیچند! یک
منبع آگاه یمنی اعلام کرد، ابوظبی و ریاض در صدد هستند که رئیسجمهور دولت
مستعفی یمن را به صورت کامل کنار بزنند، چرا که معتقدند دولت مستعفی به
شکل کنونی، باری سنگین است. «عبد
ربه منصورهادی» رئیسجمهور مستعفی یمن، که در سال 2015 با دعوت از
عربستان برای حمله به یمن، باعث مرگ تعداد زیادی از یمنیها شده، اکنون در
فهرست حذفیهای ریاض قرار گرفته است. ابتدا عربستان اعلام کرده بود که برای
بازگرداندن منصورهادی به قدرت، علیه یمن وارد جنگ شده است. اما شکستهای
متعدد متجاوزان در برابر انقلابیون یمن، باعث شده که منصورهادی به تدریج در
آستانه حذف شدن قرار بگیرد و عربستان و امارات به دنبال حذف وی باشند. در
این راستا، یک منبع سیاسی بلند پایه یمنی به روزنامه «عربی ۲۱» گفت،
امارات راهبرد خطرناک جدیدی برای تغییر ساختار دولت مستعفی یمن و کاهش
اختیارات منصورهادی دارد.ابوظبی اخیرا در راستای حمایت از تلاشهای عربستان برای اجرای «توافق ریاض»، فعال شده و به متحد خود (شورای انتقالی جنوب) ابلاغ کرده که با سازوکار ویژه توافق ریاض موافقت کرده است. در ادامه این گزارش آمده است، چند روز قبل از ارائه سازوکار یاد شده، «محمد بن زاید» ولیعهد ابوظبی، نماینده ویژه خود را به ریاض فرستاد. تا قبل از اعزام این نماینده، شورای انتقالی پیشنهاد اخیر سعودی را رد میکرده است. منبع مذکور ادامه داد، عنوان راهبرد جدید ابوظبی پیچیدن طومارهادی و انتقال نبرد به داخل دولت آینده است که شورای انتقالی با چهار کرسی وزارتی در آن شرکت خواهد داشت. وی افزود، اقدامات امارات به دنبال تغییر معادله، از بین بردن مشروعیت کاملهادی و توزیع قدرت بین قوای مختلف است. این منبع یمنی تأکید کرد که رویکرد امارات با ریاض هماهنگ است و ریاض نیز معتقد است که دولت مستعفی یمن به شکل کنونی، باری سنگین است. مقدماتی که ابوظبی برای آن برنامهریزی میکند، با اعمال فشار بر سران یمنی برای دادن اختیارات گسترده به دولت آینده پس از تضمین حضور شورای انتقالی در آن است. منبع مذکور در ادامه گفت، این مقدمهچینیها که در پشت درهای بسته صورت گرفته، منصورهادی و اختیارات وی در دولت آینده را از اساس هدف گرفتهاند. عربستان هفته گذشته از موافقت طرفین نزاع در جنوب یمن با سازوکاری برای اجرای توافق ریاض خبر داد و پس از آن، منصورهادی دستور تشکیل دولت تکنوکرات را صادر کرد. خبر دیگر اینکه، برخی منابع آگاه یمنی گفتند که امارات بندر «بلحاف» در سواحل خلیج عدن را به پادگان نظامی و مرکز آموزش گروههای مسلح وابسته به شورای انتقالی جنوب تحت حمایت خود تبدیل کرده است. پایگاه «العربی الجدید» به نقل از این منابع افزود که ائتلاف نظامی اماراتی-سعودی از پنج سال پیش از زمان آغاز جنگ، مانع احیای اقتصاد این کشور میشدهاند. بلحاف بزرگترین پروژه اقتصادی در تاریخ یمن بوده و باعث شده است که این کشور در ردیف کشورهای صادرکننده گاز طبیعی در سطح جهان قرار بگیرد. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پیوند روزانه پیوندها آمار وبلاگ
امکانات جانبی |