تـــبـــرّی ( دشــمـن شـــناسـی )
آمریكا دشمن شماره 1 مردم محروم و مستضعف جهان است . حضرت امام خمینی (ره)
صفحه نخست       پست الکترونیک          تماس با ما              ATOM            طراح قالب
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من
درباره وبلاگ


«بدترین دشمنان كسانی اند كه حیله خود را بیشتر پنهان می دارند.»



مدیر وبلاگ :طاهر مهدوی
مطالب اخیر
نویسندگان


مداخلات آمریکا در امور داخلی اروپا
صدای اعتراض 24 کشور اروپایی را درآورد 
   ۱۳۹۹/۰۵/۲۴
موانع تحقق موافقتنامه تجارت آزاد آمریکا- اروپا/ تأثیر بر ایران | خبرگزاری  بین المللی شفقنا
24کشور عضو اتحادیه اروپا با اعتراض شدید به تحریم‌های آمریکا بر ضد دولت‌هایی که در پروژه خط لوله انتقال «گاز نورد استریم -۲ »حضور دارند، علیه واشنگتن جبهه واحدی را تشکیل دادند.
با نهایی شدن پروژه «نورد استریم ۲»، تحریم‌های آمریکا نیز علیه دولت‌های اروپایی، که در این پروژه مشارکت دارند، بیشتر شده است. با تحقق این پروژه، روسیه این امکان را خواهد یافت که با استفاده از دریای بالتیک و دور زدن اوکراین، گاز طبیعی خود را به آلمان برساند. طبق توافق‌های قبلی درخصوص این پروژه، شرکت گاز پروم روسیه نیمی از هزینه‌های احداث نورد استریم ۲ را متقبل و نیم دیگر هزینه‌ها توسط پنج شرکت اروپایی پرداخت
می‌شود.
بر اساس گزارش «اسکای نیور»، اعضای اتحادیه اروپا طی یادداشت اعتراضی، از مداخله بیشتر آمریکا در پروژه احداث خط لوله انتقال گاز نورد استریم ۲ در دریای بالتیک، شدیداً انتقاد کردند. این کشورها دولت آمریکا را متهم به نقض قوانین بین‌المللی در این مناقشه کردند.اتحادیه اروپا یادداشت شدید اللحن خود را به وزارت امور خارجه آمریکا فرستاد. بر اساس این گزارش، 24 کشور اروپایی این یادداشت اعتراضی را امضا کرده‌اند.


عملیات بزرگ حشدالشعبی علیه داعش در سامراء

عملیات حشد الشعبی علیه داعش در جنوب سامراء - مشرق نیوز
نیروهای «حشد‌الشعبی» طی عملیات بزرگی در جنوب شهر «سامراء»، شمار زیادی از عناصر داعش را تار و مار کردند.
فرماندهی عملیات حشد‌الشعبی در شهر سامراء طی بیانیه‌ای، اعلام کرد‌، نیروهای حشد مواضع عناصر گروه تروریستی داعش را در منطقه «البومحاسن» در جنوب این شهر، هدف حمله قرار‌دادند.
به گزارش فارس، در این بیانیه آمده است، نیروهای تیپ ۳۱۵ حشد‌الشعبی بر اساس اطلاعات محرمانه، از وجود عناصر تروریستی داعش در منطقه البومحاسن مطلع شدند و سپس، با توپخانه‌ و سلاح‌های نیمه سنگین، ضربات دقیقی را به صفوف آنها وارد کردند. نیروهای حشد در نهایت نیز، دست به پیشروی زدند و شمار زیادی از عناصر داعش را کشته و یا زخمی کردند.
از استان «الانبار» در غرب عراق نیز خبر رسید، نیروهای ارتش عراق با ایستادگی مقابل نفوذ عناصر داعش، ۳۹ نفر از آنها را بازداشت کرده و هشت داعشی دیگر را نیز از پای در آوردند. بقیه عناصر داعش هم مجبور به عقب‌نشینی به داخل خاک سوریه شدند.
حمله به آمریکایی‌ها
یک منبع امنیتی اعلام کرد، کاروان نظامی حامل مواد لجستیک ائتلاف بین‌المللی تحت امر واشنگتن، در نزدیکی «البطحاء» واقع در استان «ذی‌قار» هدف انفجار بمب کنار جاده‌ای قرار گرفت. این انفجار، تلفاتی نداشت.
به گزارش ایسنا، در شمال عراق نیز منابع خبری از اصابت سه راکت کاتیوشا به نزدیکی پایگاه هوایی آمریکایی «البلد» در استان «صلاح‌الدین»‌، خبر داده‌اند. به گزارش خبرگزاری فارس، در ارتباط با این حمله نیز هیچ تلفاتی گزارش نشده است.خبر دیگر از عراق اینکه ده‌ها نفر در اعتراض به حملات مکرر ترکیه به شمال عراق، مقابل سفارت آنکارا در بغداد دست به تظاهرات زدند و خواستار اخراج سفیر ترکیه از عراق شدند.


اعزام پنهانی نظامیان آمریکایی به 22 کشور آفریقایی

حضور نظامی آمریکا در 22 کشور آفریقایی | حضور نظامی آمریکا - نکس رسانه
رئیس‌جمهور آمریکا، که همیشه مدعی است حضور نظامی این کشور در خارج از مرزهای آمریکا، پر هزینه است، به طور پنهانی، مشغول تقویت نیروهای نظامی و کماندویی آمریکا در 22 کشور آفریقایی است!
بر اساس گزارش هفته نامه« میل‌اند گاردین»، کماندوهای آمریکایی در ۲2 کشور قاره آفریقایی فعالیت دارند و این حضور، آن قدر گسترده است که باعث شده قاره آفریقا پس از غرب آسیا، به دومین کانون حضور نیروهای آمریکایی در جهان تبدیل شود. به گزارش فارس، زمانی که چهار نفر از نظامیان آمریکایی در سال ۲۰۱۷، طی یک حمله مخفیانه در نیجر(غرب آفریقا) کشته شده بودند، این مسئله برای عده زیادی مایه شگفتی شد، زیرا کسی از حضور نیرو‌های آمریکایی در این کشور آفریقایی با خبر نبوده است.
این هفته‌نامه نوشت، اعزام پنهانی سربازان آمریکایی به آفریقا همانند همیشه با قوت دنبال می‌شود و نیروهای کماندویی آمریکا سال گذشته در ۲۲ کشور آفریقایی حضور داشته‌اند. بر اساس این گزارش، سال گذشته برخی از این نیرو‌های نظامی در کشور‌های الجزایر، بوتسوانا، بورکینا فاسو،
 کامرون‌، کیپ ورد، چاد، ساحل عاج، جیبوتی، مصر، اتیوپی، غنا، کنیا، لیبی، ماداگاسکار، مالی، موریتانی، نیجر، نیجریه، سنگال، سومالی،‌تانزانیا و تونس حضور داشته‌اند. این مأموریت‌ها تحت پوشش آموزش نیروهای محلی صورت می‌گیرند، در حالی که نیروهای مذکور وارد نبرد‌های مستقیم می‌شوند و به عنوان اهرم، علیه دولت‌های مستقل، به کار می‌روند. ستاد فرماندهی آمریکا در منطقه آفریقا، هدف حضور نیروهای فوق در قاره سیاه را «مشاوره، کمک و همراهی» اعلام کرده‌، در حالی که هدف اصلی این لشکر کشی پنهانی، تقویت سلطه آمریکا بر قاره آفریقا و چپاول منابع این قاره است.




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
          
شنبه 25 مرداد 1399

 اخبار ویژه روزنامه ها
 ۱۳۹۹/۰۵/۲۴

Image result for ‫اخبار ویژه روزنامه ها‬‎


خسارت واگذاری نیشکر هفت‌تپه نتیجه فرار از شفافیت بود
نوع واگذاری شرکت‌هایی مانند نیشکر هفت‌تپه، غیرشفاف و به همین دلیل معیوب و پرخسارت بوده است.
اسماعیل علایی معاون پیشین سازمان خصوصی با انتقاد از برخی خصوصی‌سازی‌های خسارت‌بار، به وطن امروز گفت: با توجه به بیانات رهبر انقلاب مبنی بر واگذاری شرکت‌ها در بورس، متاسفانه دولت به این سمت نرفت و شرکت‌ها را بیشتر به ‌اشخاص واگذار کرد. به طور مثال کشت و صنعت پارس را که یکی از زیرمجموعه‌های کشت و صنعت مغان است در بورس واگذار می‌کنند اما خود شرکت مادر را به جای واگذاری در بورس به شخص حقیقی واگذار کردند.
وی اظهار داشت: وقتی یک شرکت از طریق بورس واگذار می‌شود، نظارت بر این شرکت به سازمان بورس واگذار می‌شود. همچنین این سازمان وظیفه دارد اطلاعات و صورت‌های مالی شرکت‌ها را دریافت و حسابرسی و برگزاری مجمع سالانه آن شرکت را بررسی کند.
وی تاکید کرد: فرابورس هم جایگزین بسیار مناسبی برای به مزایده گذاشتن شرکت‌ها بود که متاسفانه از این ظرفیت هم استفاده نشد. در مزایده، قیمت‌های پیشنهادی در یک پاکت در بسته ارائه می‌شود و شفافیتی در قیمت‌گذاری وجود ندارد اما در فرابورس خریدار و فروشنده کاملا شفاف با هم رقابت می‌کنند و قیمت مبادله‌شده بر اساس تبانی تعیین نمی‌شود.
غلامی خاطر‌نشان کرد: دولت شرکت‌های خوبش مثل ملی حفاری را هم واگذار نکرد. آیین‌نامه ماده 22 اصل 44 درباره استفاده از شرکت‌های تامین سرمایه برای قیمت‌گذاری سهم بود که با تغییر این آیین‌نامه، قیمت‌گذاری را از شرکت‌های تامین سرمایه گرفتند و عملا این شرکت‌ها روی کاغذ ماندند.
وی افزود: با توجه به ارزش بالای شرکت‌های دولتی، در صورتی که خریدار بخواهد صرفا 20 درصد کل مبلغ شرکت را به صورت نقدی پرداخت کند، باز هم توانایی تامین این مبلغ را که به طور مثال حدود 2هزار میلیارد تومان می‌شود ندارد و اساسا چنین نقدینگی بزرگی در دست ‌اشخاص موجود نیست، به خاطر همین هم سازمان خصوصی‌سازی برای واگذاری این شرکت‌ها به ‌اشخاص، به تخفیفات و تسهیلات زیادی مانند تنفس در پرداخت، خرید با سرمایه اولیه اندک و واگذاری با اقساط بلند‌مدت روی‌ می‌آورد. نتیجه این می‌شود که 2 نفر جوان بدون هیچ‌گونه تخصص و حضور در مجموعه‌های کارگری می‌آیند و شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه را با یک مبلغ پایین و به امید کمک‌گرفتن از دولت خریداری می‌کنند؛ دولت اگر توانایی کمک‌کردن داشت که دیگر مجموعه‌هایش را نمی‌فروخت.

تدبیر و هماهنگی در دولت این‌قدر سخت است؟!
مردم به اندازه کافی مشکل دارند و بسیاری با درک مشکلات کشور صبورانه و با مناعت طبع روزگار می‌گذرانند. در چنین شرایطی چرا باید دولتمردان با اعصاب مردم بازی ‌کنند؟
سایت الف ضمن طرح سوال فوق، به طرح چند نمونه می‌پردازد و می‌نویسد: چرا آقای روحانی با این جمله که «در دو هفته آینده قرار است گشایشی از لحاظ اقتصادی در کشور به وجود بیاید» به بیان خبری پرداخت که هیچ‌یک از ابعاد آن روشن نبوده و ذهن‌ها را به سمت‌وسوهای متفاوتی هدایت کرد و کار را به جایی رساند که مشاور آقای روحانی از مردم خواست «قبل از هر تصمیم اقتصادی شخصی، یک هفته صبر کنید». امروز از گشایش خبری نیست. با این روش‌های غلط و اطلاع‌رسانی نادرست، کام مردم شیرین نمی‌شود.
آیا 1- برای برگزاری کنکور تصمیم‌گیری این قدر سخت است که باید با ذهن و فکر صدها هزار جوان بازی کرد. امروز می‌گویند برگزار نمی‌شود. فردا می‌گویند می‌شود.
دولت چندماه قبل تصمیم به عرضه سهام برخی شرکت‌های خود در بورس گرفت و اولین آن تحت عنوان دارا یکم - ETF در بورس عرضه شد و در مدت زمان کوتاهی با رشد خوبی مواجه شد و بلافاصله مسئولان از واگذاری دارا دوم و سوم در مرداد و شهریور خبر دادند. معاون وزیر اقتصاد و رئیس سازمان خصوصی‌سازی از جمله مقامات بودند.
در حالی که مردم خود را برای دارا دوم آماده می‌کردند، به یکباره اعلام شد که به‌دلیل مخالفت وزارت نفت این سهام به مردم عرضه نمی‌شود. همین خبر کافی بود تا بورس را قرمز کند. توجه به این نکته لازم است که یک سهم هرگز نمی‌تواند بازار بورس را چنین تحت تاثیر قرار داده و شاخص را منفی کند. اما تفاوت این سهم با سایر عرضه‌ها در بورس در این است که دارا یکم  صندوق ETF نماد مشارکت و حضور دولت در بازار بورس است و عقب‌نشینی از عرضه وعده‌ داده شده می‌تواند این پیام منفی را به بازار بدهد که دولت برخلاف شعارها و وعده‌ها در حال خروج از بازار است.
این موضوعی است که توانست بازار را به سمت فروش هیجانی سوق دهد. اما این پایان ماجرا نیست و در این موضوع هم شاهد ناکارآمدی نظام هماهنگی و تصمیم‌گیری در دولت هستیم. دو وزیر اقتصاد و نفت با هم هماهنگ نیستند. یکی موافق و یکی مخالف است. وعده را چند ماه پیش، آنکه موافق است داده، بی‌آنکه به تفاهمی اصولی با وزیر دیگر (نفت) برسد و وقتی واکنش بازار سرمایه را می‌بینند و دل‌نگرانی مردم را بیشتر کرده‌اند به فکرشان می‌رسد که با هم بنشینند و موضوع را حل کنند. همان کاری که باید قبلا در اتاق‌های دربسته انجام می‌دادند.

اثر معکوس عدم شفافیت و بزرگ‌نمایی طرح‌های دولت
یک روزنامه حامی دولت می‌گوید طرح «گشایش اقتصادی» بزرگ‌نمایی غیرشفاف بود.
روزنامه اعتماد نوشت: گویا رئیس‌جمهوری فراموش کرده که در مواجهه با تصمیمات غیرشفاف، تنها می‌توان انتظار برخوردهای بعضا غیرکارشناسی و شاید تهاجمی داشت، نه چیزی کم و نه چیزی بیش.
دولت یا به تعبیری تیم اقتصادی آن در مورد «طرح گشایش اقتصادی» یا همان فروش نفت به مردم، همان راه بیراه و خطایی را رفت که در مورد افزایش نرخ بنزین رفته بود. زمانی که پس از تکذیب‌های پی‌درپی و در سکوت خبری، ساعت 24 بامداد روز جمعه 25 آبان ماهی که گذشت، نرخ بنزین بالا رفت و حوادث آبان ماه 98 را رقم زد، بسیاری به غیرشفاف عمل کردن  دولت انتقاد کردند.
در طرح اخیر نیز برخورد غیرشفاف دولت، موجب روانه شدن انبوه انتقادها شد اما بعد دیگری از این عدم شفافیت در واکنش یکی از سران سه قوه که تصمیم گیرنده اصلی برای اجرای این طرح هستند، نشان داده شد. سیدابراهیم رئیسی، رئیس دستگاه قضا به شرط و شروط اجرای این طرح اشاره کرده و مهدی طغیانی، سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس نیز در مورد محتوای نشست روز دوشنبه سران قوا گفته بود که رئیسی بر 4 یا 5 شرط برای اجرای این طرح تاکید داشته و همچنین گفته که ملاحظه دو قوه دیگر (قضائیه و مقننه) این است که این طرح مشکلات جدی‌تری برای اقتصاد ملی یا بدهی برای دولت بعدی ایجاد نکند.
اعتماد در ادامه می‌نویسد: روحانی در خلال سخنرانی‌اش در مورد مصائب و مشکلات تحریم و توصیه به کارگزاران و تحلیلگران و رسانه‌ها برای بازی نکردن در زمین دشمن، تفسیر و تعبیری جدید از «رشد اقتصادی» ارایه کرد؛ یکی از ساده‌ترین مفاهیم اقتصادی که بر افزایش تولید یا درآمد سرانه ملی دلالت و معیارهای مشخصی برای تخمین آن نیز وجود دارد. رئیس‌جمهوری اگرچه آماری از رشد اقتصادی در سال‌های 93 تا 96 ارایه کرد اما تاکید داشت که این رشد اقتصادی مبتنی بر نفت است که این روزها تحت شدیدترین تحریم‌ها است و امروز اگر رشد اقتصادی بدون نفت را حساب کنیم، به رغم همه فشارها در سال 98 رشد اقتصادی بدون نفت ما مثبت 1/1 بوده است. البته آمار و ارقامی که روحانی بعضا در نشست‌های دولت یا مراسم افتتاحیه‌های روزهای پنجشنبه بیان می‌کند، در زندگی جاری مردم نه‌تنها تاثیری نداشته، بلکه روزبه‌روز از واقعیت دورتر به نظر می‌رسد.
طرح فروش نفت، سومین طرح است که دولت در نظر دارد، طرحی که برخلاف آنچه دولتی‌ها می‌گویند و انتظار دارند احتمالا تاثیری محسوس بر زندگی اقتصادی مردم نداشته باشد. با این حساب تبلیغ گسترده دولتی‌ها در مورد این طرح و استفاده از تعبیر «گشایش اقتصادی» که تحول عظیم اقتصادی را به ذهن متبادر می‌کند نیز در راستای امیدبخشی کاذب و بزرگ‌نمایی به حساب می‌آید که می‌تواند تصویر دولت را بیش از پیش مخدوش کند.

بلومبرگ: ترامپ در مقابل ایران همان سیاست اوباما را در پیش گرفت
شبکه خبری بلومبرگ خطاب به ترامپ نوشت: رئیس‌جمهوری که عاجزانه به دنبال پیروزی در انتخابات است در موقعیت خوبی برای مذاکره با ایران قرار ندارد.
بلومبرگ می‌نویسد: دونالد ترامپ در حالی که در جلسه جمع‌آوری کمک‌های مالی به ستادش در نیوجرسی صحبت‌ می‌کرد، گفت در صورت انتخاب مجدد در ماه نوامبر، طی چهار هفته، توافق هسته‌ای جدیدی را با ایران منعقد خواهد کرد. به نظر می‌رسد، این موضع‌گیری ترامپ در واقع یک سر و صدای روتین رئیس‌جمهوری است که تصور می‌کند که باید اسمش بر روی کوه (مشهور) راشمور حک شود و تا ابد باقی بماند. از سوی دیگر، اظهارات ترامپ در عین حال، هم خطری را مورد دوره دوم او نشان می‌دهد و هم حقیقتی را در مورد ایران، برجسته می‌کند.
به گزارش انتخابات در ادامه این تحلیل آمده است: ترامپ همواره کمپین فشار حداکثری خود را به عنوان تلاشی برای وادار کردن تهران به تن دادن به شرایط مورد نظر واشنگتن و ایجاد وضعیت بهتر توجیه کرده است.
ترامپ اما همچنان درگیر خودستایی است و نسبت به دستیابی به یک پیروزی دیپلماتیک در رابطه با ایران ابراز ناامیدی کرده است. همان‌طور که جان‌ بولتون، مشاور سابق امنیت ملی آمریکا در خاطرات خود در سال جاری نوشت، ترامپ تمایل داشت توافقی را با ایران شکل دهد و آن را به عنوان موفقیت بزرگ معرفی کند.
اکنون به موضوع واقعیت در مورد ایران می‌پردازیم. سیاست‌مداران کهنه‌کار دولت باراک اوباما و متحدان اروپایی آمریکا به شدت با سیاست فشار حداکثری ترامپ مخالفت کردند. آنها از معامله هسته‌ای سال 2015 با ایران دفاع می‌کنند و می‌گویند که سیاست فعلی ترامپ راهی برای دستیابی به توافق بهتر با ایران نیست.
با این وجود، باید گفت که سیاست ترامپ دقیقا همان رویکردی است که اوباما علیه ایران در پیش گرفته بود، اگرچه وی از آن با عنوان فشار حداکثری یاد نمی‌کرد. مهم این که،‌ دولت و کنگره آمریکا پس از کشف یک مرکز غنی‌سازی اورانیوم مخفی در ایران در سال 2009، تحریم‌ها را با گذشت زمان در یک رویکرد قمارگونه علیه تهران افزایش دادند تا ایرانیان را به پای میز مذاکره بکشانند.
نویسنده می‌افزود: همان‌قدر که نگران هستیم، ترامپ به چه توافقی ممکن است با ایران دست یابد، همچنین این نگرانی هم وجود دارد که در صورت روی کار آمدن جو بایدن ممکن است او به راحتی به توافقی که ترامپ از آن خارج شد،‌ بازگردد.
اما به نظر می‌رسد بایدن در این مورد با احتیاط برخورد کند. کمپین بایدن متعهد نشده که بدون قید و شرط به توافق هسته‌ای ایران بازگردد. بایدن طی سخنانی خطاب به نیویورک تایمز تصریح کرده که اگر ایران به تعهدات هسته‌ای خود عمل کند،‌ ایالات متحده مجددا به توافق هسته‌‌ای سال 2015 باز می‌گردد.
وی همچنین گفته که بازگشت واشنگتن به توافق، یک نقطه آغاز کار در کنار همپیمانان در اروپا و دیگر قدرت‌های جهانی برای گسترش محدودیت‌های این توافق خواهد بود.

دولت، هم وعده شفاف بدهد و هم نقدهای کارشناسان را بشنود
کارشناسان اقتصادی از رئیس‌جمهور می‌خواهند دقیق و شفاف سخن بگوید و ضمناً از نقدهای کارشناسان استقبال کند.
روزنامه اقتصادی تعادل از قول مهدی تقوی نوشت: وقتی صحبت از گشایش اقتصادی در شرایط فعلی مطرح می‌شود، باید توجه داشت که هر حرف و سخنی باید براساس واقعیت‌ها صورت بگیرد.
در این تردیدی نیست که ما در مدیریت برخی حوزه‌ها و اجرای برخی سیاست‌ها اشتباه عمل کرده‌ایم و قطعاً اصلاح عملکرد در این بخش‌ها می‌تواند قدری شرایط را بهبود ببخشد اما برای آنکه بتوان از یک گشایش جدی اقتصادی سخن گفت باید شرایط متحول شود. وقتی با وجود تمام گمانه‌زنی‌ها و برنامه‌ریزی‌هایی که در سال‌های گذشته انجام شده، همچنان اقتصاد ما به نفت وابسته است یا باید صبر کرد تا دوباره راه فروش نفت و به دست آوردن درآمدهای ارزی حاصل از آن باز شود یا باید طرحی ریخت که اقتصاد را متحول کند، راهکار دوم نیاز به برنامه‌ای بلندمدت و فراغت ذهن دارد که به نظر لااقل در شرایط ممکن دشوار به نظر می‌رسد.
محمد خوش‌چهره، اقتصاددان هم به تعادل گفته است: اما در شرایط فعلی که دیگر مشخص شده که طرح گشایش‌های اقتصادی واجد چه ویژگی‌هایی است، براساس چه ظرفیت‌هایی قرار است اجرا شود و چه تعهداتی را در چه بازه زمانی برای ساختارهای اجرایی کشور قرار است ایجاد کند؟ اتفاقاً الان دولت باید منتظر نقدهای عالمانه و جدی منتقدان و متفکران و تحلیلگران باشد. این نقدهای عالمانه بدون تردید هم به نفع کشور است و هم به بهتر اجرا شدن این طرح کمک می‌کند.
چون آفاتی که ما از دولت‌های بعد از جنگ داریم و 4 دولت با 4 تابلوی سیاسی ظاهراً متفاوت داشته‌ایم این است که در بسیاری از این برهه‌ها حتی رؤسای جمهوری و وزرا و... آرمان‌ها، سلایق و ایده‌های خودشان را به عنوان راهبرد کلان اقتصادی کشور مطرح می‌کردند. طرح این ایده‌ها برای محیط‌های آکادمیک پذیرفتنی است اما در نظام تصمیم‌گیری و سیاستگذاری بدون اینکه این آرمان و سلیقه و ایده نقد عالمانه و تخصصی شود و کار کارشناسی بر روی آن انجام شود، اجرای آنها حتی خطرناک است و کشور را دچار آسیب‌های فراوانی می‌کند. مثلاً طرح ایجاد مناطق آزاد یکی از این طرح‌های بدون کار کارشناسی است، هر دولتی روی کارآمد بر تعداد این مناطق آزاد افزود. ما رکورددار تعداد مناطق آزاد هستیم در حالی که کشور توسعه یافته‌ای مثل آلمان تنها یک منطقه آزاد تجاری
دارد.
بنابراین طرح‌هایی که در مسیر مطرح شدن و اجرا قرار گرفته است، حتماً باید روی آن کار کارشناسی صورت بگیرد تا مردم بهای تجربه کردن مسئولان را نپردازند. در مورد فروش نفت از طریق بازار سرمایه هم باید نقدها و بحث‌های عالمانه صورت بگیرد؛ چون بخشی از موضوع بحث گرفتن پول از مردم است و بخش دیگر آن تعهداتی است که برای دولت‌های بعدی ایجاد می‌شود.
این موضوع به اندازه‌ای مهم است که باید از منظر تحلیلی و تخصصی بررسی شود. دولت باید آماده انتقادات تحلیلگران باشد، نقد هدیه‌ای است که اگر به درستی ارایه شود راهکارهای تازه‌ای پیش روی کشور قرار می‌دهد.




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
          
شنبه 25 مرداد 1399


مرگ مشکوک یک عضو برجسته دیگر اخوان در زندان قاهره!
   ۱۳۹۹/۰۵/۲۴

عصام العریان از مسئولان اخوان المسلمین مصر درگذشت
در ادامه مرگ‌های مشکوک مخالفان حکومت «عبدالفتاح السیسی» در زندان‌های مصر، یک رهبر برجسته اخوان المسلمین در زندان قاهره، به طرز مبهمی، در گذشت.
منابع خبری روز پنجشنبه گزارش دادند، «عصام العریان» 66 ساله از رهبران گروه اخوان المسلمین مصر، که قبلا از سوی دستگاه قضایی تحت فرمان رئیس‌جمهور مصر، به حبس ابد محکوم شده بود، در زندان «طره» واقع در جنوب قاهره، درگذشت.
 به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، «عبدالمنعم المقصود» وکیل العریان، دراین باره گفت: مقام‌های امنیتی به من اطلاع دادند که العریان فوت کرده است و تاکنون از علت مرگ او مطلع نشده ام. نمی‌دانم العریان در زندان یا بیمارستان فوت کرده است. البته، برخی منابع نزدیک به دولت قاهره مدعی شدند که العریان به مرگ طبیعی و بر اثر سکته قلبی فوت کرده است.
العریان که سمت‌های مختلفی در اخوان المسلمین داشته، به دنبال برکناری «محمد مرسی» رئیس‌جمهور فقید مصر، به همراه شمار زیادی از اعضای اخوان و طرفداران آنها در تابستان ۲۰۱۳ دستگیر و روانه زندان شده بود.
دادگاه مصر العریان را به همراه شمار دیگری از رهبران اخوان المسلمین، از جمله «محمد بدیع»، رهبر این گروه‌، در ارتباط با حوادث پس از برکناری مرسی، به حبس ابد محکوم کرده بود. در پی مرگ مشکوک العریان، عفو بین‌الملل طی توئیتی، خواستار تحقیق در این باره شد.
قبلا نیز عوامل السیسی، «عبدالله » کوچکترین فرزند مرسی، را به شیوه‌ای مشابه، از میان برداشته و بعدا اعلام کرده‌اند که وی بر اثر سکته مرده است!
«اسامه رشدی» عضو سابق شورای ملی حقوق بشر مصر اعلام کرده بود، عبدالله مرسی یادداشتی آماده کرده بود تا شرایط مربوط به بازداشت پدرش در زندان‌های مصر و همچنین اقداماتی که درباره نقض حقوق خانواده‌اش انجام شده بود، را فاش کند.
رشدی در ادامه گفت، دولت قاهره تا کنون بسیاری از مخالفان را به شیوه‌های مشابه کشته است.
در ارتباط با مرگ ناگهانی محمد مرسی نیز روزنامه انگلیسی «ایندیپندنت» نوشت، پلیس مصر مرسی را در حالی که بیش از ۲۰ دقیقه در جلسه دادگاه روی زمین افتاده و هوشیاری خود را از دست داده بود، به حال خود رها کرد تا بمیرد!



در پی عادی ‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی
امارات خود را به یک هدف مشروع برای مقاومت تبدیل کرد

امارات خود را به یک هدف مشروع برای مقاومت تبدیل کرد - مشرق نیوز
خیانت بزرگ امارات در حق ملت فلسطین و امضای توافق عادی ‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی، اگر تنها یک نتیجه داشته باشد، تبدیل این کشور کوچکِ ثروتمندِ به شدت وابسته به امنیت، به «هدفی مشروع و آسان» برای مقاومت خواهد بود.
مسابقه رژیم‌های مرتجع عربی برای نزدیکی علنی به رژیم صهیونیستی در دوران دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا شدت گرفته است. البته نه به انتخاب خود آنها؛ آنها که اختیاری از خود ندارند و به تعبیر ترامپ، فقط «گاوشیرده» برای دوشیدن هستند. عربستان، امارات و بحرین سه کشوری هستند که در چند سال گذشته بارها از پشت به ملت فلسطین خنجر زده‌اند. اوج این خیانت‌ها اعلام طرح «معامله قرن» از سوی ترامپ در سایه همراهی همین کشورهای وابسته عربی بود که به عنوان بزرگترین خیانت به ملت و آرمان فلسطین مطرح شد. اصلا، روح حاکم بر معامله قرن عادی ‌سازی روابط کشورهای مرتجع عربی با رژیم صهیونیستی است. در راستای این هدف شیوخ مرتجع عرب دیدارهای پیدا و پنهان زیادی با مقامات صهیونیستی انجام دادند. در حقیقت در چند ماه گذشته روابط امارت و بحرین با رژیم صهیونیستی شکل گرفته بود و تنها یک قدم یعنی علنی کردن این روابط مانده بود که پنج شنبه(23 مرداد 99) انجام شد. سرانجام روابط رژیم صهیونیستی با امارات علنی شد تا بار دیگر ملت فلسطین در برابر یک خیانت تاریخی قرار بگیرند. خیانتی که نخستین بار از سوی مصر در سال 1979 و دومین بار در سال 1994 از سوی اردن انجام شده بود.
پیمان آبراهام
امارات و رژیم صهیونیستی می‌گویند روز پنج شنبه به توافق‌نامه صلح موسوم به پیمان آبراهام دست یافته‌اند. دولت امارات هم با صدور بیانیه‌ای از آغاز روابط مستقیم با این رژیم نیز خبر داده است. بر اساس این بیانیه، در تماس تلفنی محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی و دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، تل‌آویو موافقت کرد اعمال حاکمیت خود در مناطقی از کرانه باختری اشغالی را که در مورد الحاق آن بحث کرده بود، تعلیق کند. دونالد ترامپ نیز در بیانیه‌ مشترکی که منتشر کرده گفته بنیامین نتانیاهو، و محمد بن زاید، ابراز امیدواری کرده‌اند که «این دستاورد تاریخی» بتواند به پیشرفت صلح در خاورمیانه کمک نماید! مقامات کاخ سفید به رویترز گفته‌اند توافق صلح محصول گفت‌وگوهای طولانی میان رژیم صهیونیستی، امارات و آمریکا بوده که اخیراً شتاب گرفت.
بدین ترتیب امارات سومین کشور عربی و اولین کشور عربی حوزه خلیج‌فارس است که با این رژیم جعلی رابطه فعال و علنی برقرار می‌کند. از زمان جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۶۷ میلادی تاکنون، تنها مصر و اردن با صهیونیست‌ها قرارداد صلح امضا کرده‌ بودند که وضعیت این دو کشور امروز بر همگان معلوم است.
بازی نتانیاهو با طرح الحاق
با آنکه مقام‌های امارات برای توجیه حماقت بزرگ خود گفته‌اند که توانسته‌اند طرح اشغالگرانه این رژیم (طرح الحاق 30 درصد از کرانه باختری به سرزمین‌های اشغالی) را متوقف کنند، «بنیامین نتانیاهو»، بلافاصله گفت این طرح متوقف نشده و فقط به تأخیر افتاده است! «دیوید فریدمن»، سفیر آمریکا در سرزمین‌های اشغالی نیز اعلام کرده، طرح الحاق کنار گذاشته نشده است!
تقلای بی‌فایده برای رهایی از نابودی
رژیم صهیونیستی که با چالش‌های داخلی و منطقه‌ای فراوانی مواجه بوده و رهبر معظم انقلاب در سال 94 وعده نابودی این رژیم را تا 25 سال آینده داده‌اند سعی دارد با ترفندهای مختلف نابودی خود را به تاخیر بیندازد. اما این تلاش‌ها نه تنها مفید نخواهند بود بلکه حتی روند نابودی این رژیم جعلی را تسریع خواهد کرد.
 در همین راستا، جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) در واکنش به این توافق آن را «اقدام بزدلانه» و «تجاوزی آشکار به حقوق دینی، ملی، نژادی و تاریخی ما در فلسطین» عنوان کرد. حماس با بیان اینکه این توافق، «خنجری در پشت ملت فلسطین و گروه‌های مقاومت آن است»، تصریح کرد: «هدف از این توافق، تأثیر گذاشتن بر روند مبارزاتی و مقاومتی ملت فلسطین است؛ ملتی که هدفش، بیرون راندن و شکست اشغالگر و احقاق حقوق ملی ثابت است». حماس با بیان اینکه این اقدام، پایان مسیر «فروپاشی و سقوط نژادی، ملی و اخلاقی حکام امارات است»، افزود: «این حاکمان چیزی جز شکست و خواری به دست نخواهند آورد؛ زیرا این دشمن، هیچ‌گاه یار و یاور کسی نبوده و به زودی پی خواهند برد که خروج از آغوش ملت‌های مسلمان و عربی و پناه بردن به دامان صهیونیست‌ها، خودکشی سیاسی و ملی است». این جنبش در ادامه با اشاره به ضعف روزافزون رژیم صهیونیستی در برابر گروه‌های مقاومت و از بین رفتن توهمات آن درباره «اسرائیل بزرگ»، تاکید کرد: «چنین توافقاتی بر عمر این رژیم نخواهد افزود و از آن در برابر خشم و مبارزه ملت فلسطین محافظت نخواهد کرد و قطعا سرنوشت این رژیم، نابودی است».
آغاز اعتراض‌ها در فلسطین
شمار زیادی از مردم فلسطین دیروز در واکنش به این توافق، تصاویر محمد بن زاید ولی‌عهد ابوظبی را به آتش کشیدند. شاهدان عینی گزارش دادند صدها نفر از شهروندان فلسطینی در مناطق مختلفی از کرانه باختری، ضمن برگزاری تظاهرات، این توافق را محکوم کردند. معترضان در شهرک «یطا» واقع در استان الخلیل (جنوب)، با چهره‌های دارای نقاب، پرچم امارات را در مرکز این شهرک به آتش کشیدند. این افراد همچنین در جریان این تظاهرات، شعارهایی را در محکومیت این اقدام سر داده و این توافق را خیانتی علیه آرمان فلسطین قلمداد کردند. در شهر «نابلس» هم شهروندان فلسطینی، ضمن محکوم کردن این توافق، پس از نماز جمعه در میدان «الشهداء» واقع در مرکز این شهر، تظاهرات کردند. جوانان حاضر در این اعتراضات، تصاویر دونالد ترامپ، بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی و ولی‌عهد ابوظبی را لگدمال کردند و به آتش کشیدند.
واکنش‌ها
«زیاد النخاله» دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین، دیروز در سخنرانی مطبوعاتی خود، تمامی مردم فلسطین را به بازآرایی صفوف خود بر اساس رویکرد آشکار و واضح مقاومت برای مقابله و پاسخگویی به توافق ننگین عادی ‌سازی روابط میان امارات و رژیم صهیونیستی فراخواند: «توافق ننگین میان امارات و اسرائیل، ضربه مهلک دیگری بر پیکره در حال فروپاشی جهان عرب پس از توافقنامه کمپ دیوید، وادی عربه و اوسلو است. ننگ بر آنها که همه چیز را پایمال می‌کنند و چهره و تاریخ خود را به خون مردم فلسطین و خون ملت‌های عربی که در راه فلسطین و قدس فداکاری کردند، آلوده کردند. آنها قدس را به ناپاکان تحویل دادند تا برده اسرائیل و آمریکا باشند و بر کرسی قدرت باقی
بمانند.»
از سوی دیگر همه گروه‌های فلسطینی توافق عادی‌‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی را محکوم کرده و آن را «خیانت به آرمان ملت فلسطین» و «هدیه مجانی در راستای تداوم سیاست‌های اشغالگری رژیم صهیونیستی» برشمردند. وزارت خارجه تشکیلات خودگردان فلسطین، سفیر خود را از امارات فراخواند. «محمود عباس»، رئیس‌تشکیلات خودگردان فلسطین هم خواستار نشست فوری برای بررسی تبعات توافق بین رژیم صهیونیستی و امارات عربی متحده شد. جنبش جهاد اسلامی فلسطین هم با صدور بیانیه‌ای خواستار تظاهرات در غزه تحت عنوان «نه به خیانت علیه فلسطین» شد.
سازمان آزادی بخش فلسطین هم اعلام کرده که این توافق «جایزه امارات به اسرائیل از طریق مذاکرات محرمانه بود». رئیس‌دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) و دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین بر لغو توافقنامه امارات و رژیم صهیونیستی تاکید کردند. صائب عریقات، دبیرکل کمیته اجرایی سازمان آزادی بخش فلسطین هم اعلام کرد، احمد ابوالغیط، دبیرکل اتحادیه عرب باید بیانیه‌ای در راستای محکومیت عادی ‌سازی روابط امارات با رژیم صهیونیستی صادر کند اگر قادر به این کار نیست باید کنار بکشد. «محمدعلی الحوثی»، رئیس‌شورای عالی انقلاب یمن نیز با درخواست برای تحریم تجاری امارات اعلام کرد: «توافق اماراتی اسرائیلی خیانت به آرمان فلسطین و شهدای این آرمان و تأکیدی بر این موضوع است که جنگ‌هایی که امارات در آنها حاضر است در جهت اجرای سیاست‌های آمریکاست».
امارات منتظر باشد!
«کتائب حزب‌الله عراق» نیز در واکنش به خیانت امارات اعلام کرده: «آزادی فلسطین اشغالی به دست نیروهای مقاومت نزدیک است، از این پس برخورد ما با امارات همانند برخورد ما با رژیم صهیونیستی خواهد بود».
وزارت خارجه ایران نیز با محکوم کردن این توافق آن را «حماقتی راهبردی» دانست. رئیس‌جمهور ترکیه هم اعلام کرد این کشور احضار سفیر خود از ابوظبی و تعلیق روابط با امارات را در پاسخ به توافق عادی‌‌سازی روابط میان امارات و رژیم صهیونیستی بررسی می‌کند: «در کنار مردم فلسطین هستیم و فلسطین را هیچ‌گاه تسلیم نکرده‌ایم و نخواهیم کرد».
چرا امارت خیانت کرد؟
خنجری که اماراتی‌ها از پشت به فلسطین زدند، اثری در عزم گروه‌های مقاومت فلسطینی و حامیان آنان ایجاد نمی‌کند اما تاثیرات منفی عمیقی روی پادشاهی کوچک و کم جمعیت امارات که به تعبیر رهبر جمهوری اسلامی «عمرش از چنارهای خیابان ولیعصر تهران هم کمتر است»، خواهد گذاشت. موجودیت امارات صد در صد وابسته به بنگاه‌های اقتصادی و حضور سرمایه‌دارن خارجی است که بدون وجود امنیت فرار خواهند کرد. اعلام عادی ‌سازی روابط با چنین رژیم بدنامی، خودکشی و شلیک به این شرایط است و باعث خواهد شد امارات تبدیل به یک هدف ساده برای گروه‌های مقاومت شود. کتائب حزب‌الله عراق نیز رسما امارات را به عنوان یک هدف مشروع تعریف کرده است. حالا سؤال این است که امارات با وجود اینکه این مسائل را می‌داند و می‌داند که «رابطه با اسرائیل هیچ آورده‌ای برای این کشور ندارد و همانند مصر و اردن که با اسرائیل رابطه برقرار کردند به فلاکت خواهد افتاد چرا تسلیم این رژیم شده است؟» جواب اصلی، به عدم استقلال کشورهای حاشیه خلیج‌فارس بر می‌گردد و اینکه شیوخ مرتجع عربی بدون اجازه واشنگتن حتی اجازه ندارند یک لیوان آب بنوشند. امارات در واقع با یک حرکت انگشت آمریکا چنین حرکتی کرده است و در حقیقت ولیعهد ابوظبی ماموریت داشت تا ترامپ را در انتخابات پیش رو نجات دهد. ترامپ که به شدت نگران باخت در انتخابات پیش روست(آبان ماه)، به شدت نیازمند دستاورد بود. این اقدام، به نتانیاهو هم که به شدت درگیر بحران سیاسی و اجتماعی و امنیتی داخلی است، می‌تواند تنفسی مصنوعی دهد!
روزنامه القدس العربی به نقل از منابع آگاه خود نوشته علاوه‌بر بحرین، عمان و سودان نیز به جرگه امارات ملحق خواهند شد. همه این تحولات دست‌کم، یک برکت با خود دارد: «نقاب از چهره مرتجعین عرب که مدعی مسلمانی و دفاع از فلسطینی‌ها داشتند، برانداخت و تکلیف ملت‌های مسلمان و مقاومت، از فلسطین و لبنان تا یمن و... را با آنها روشن کرد!
نگرانی ریاض
خبر رسیده، «بن سلمان» ولیعهد عربستان نیز که بیش از همه مشتاق علنی کردن رابطه با صهیونیست‌هاست به دلیل هراس از واکنش گروه‌های مقاومت عقب نشسته است. روزنامه یدیعوت آحارونوت به نقل از یک تاجر صهیونیست گزارش داده، ولیعهد عربستان در یک مراسم به وی گفت که علت اصلی عدم عادی‌‌سازی علنی روابط ریاض-تل‌آویو، ترس وی از تهران و دوحه است».
شاید حق با برایان هوک مسئول اخراجی میز ایران در وزارت خارجه آمریکا باشد که گفت، به دنبال توافق اسرائیل و امارات «خاورمیانه جدیدی» شکل گرفته است اما مختصات این خاورمیانه جدید را گروه‌های مقاومت رقم خواهند!






نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
          
شنبه 25 مرداد 1399



 20کشور دنیا به دنبال واکسن روسی کرونا 
۱۳۹۹/۰۵/۲۲

آیا واکسن روسی کرونا را ریشه کن می کند؟ - خبرآنلاین
بنا بر اعلام رئیس‌صندوق سرمایه‌گذاری روسیه، ۲۰ کشور جهان خواستار دریافت یک میلیارد «دز» از واکسن کرونای ساخت این کشور شده‌اند.
« ولادیمیر پوتین»، رئیس‌جمهور روسیه، روز سه شنبه در نشست اعضای دولت اعلام کرد که واکسن کرونا در این کشور به ثبت رسیده و دختر وی نیز جزو اولین کسانی بوده که واکسن روی آنها با موفقیت آزمایش شده است. همزمان، خبرگزاری اسپوتنیک اعلام کرد، تزریق واکسیناسیون همگانی علیه ویروس کرونا، از اول ژانویه (11 دی) در روسیه آغاز می‌شود. علیرغم انتقادات و تردیدات گسترده‌ای که در کشورهای غربی درباره صحت ادعای روس‌ها درباره کارآمدی ویروس کرونا مطرح شده است، اما دیروز«کیریل دیمیتریف»، رئیس‌صندوق سرمایه‌گذاری روسیه، اعلام کرد: « بیش از ۲۰ کشور برای دریافت حدود یک میلیارد دز واکسن روسی کرونا، درخواست اولیه خود را ارائه کرده‌اند». وی گفت: «شاهد اهتمام گسترده به واکسن روسی بوده‌ایم و تاکنون از حدود ۲۰ کشور درخواست‌های اولیه برای ارائه حدود یک میلیارد دز واکسن دریافت کرد‌ه‌ایم. همچنین به شراکت برای تولید واکسن در پنج کشور دست یافتیم. اکنون توانایی تولید حدود 500 میلیون دز واکسن طی ۱۲ ماه آینده را داریم». این مقام روس افزود: «بسیار مهم است که واکسن را فقط در روسیه تولید نکنیم، بلکه آن را با همکاری برخی از دیگر کشور‌ها نیز تولید کنیم و آن را در اختیار همه کسانی که به آن نیاز دارند، قرار دهیم. پیش‌بینی می‌کنیم که آزمایش واکسن روسی کرونا در امارات، عربستان و فیلیپین و شاید در برزیل در زمانی بسیار نزدیک آغاز شود».
دیروز همچنین، «میخائیل موراشکو»، وزیر بهداشت روسیه، اعلام کرد که اولین مرحله واکسن روسی ویروس کرونا طی دو هفته آینده پخش می‌شود. وی توضیح داد، کارمندان بخش بهداشت و درمان، پزشکان و پرستاران اولین گروهی خواهند بود که مشمول این تزریق شده‌اند، اما واکسیناسیون یک روند داوطلبانه خواهد بود.این مقام همچنین اعلام کرد، انتقاداتی که روسیه از واکسن کووید-۱۹ دریافت کرده‌، بی‌اساس بوده و دلیل اصلی آن نیز ترس از رقابت است.وی افزود: هم اکنون برنامه ویژه‌ای در دست تهیه است و دریافت‌کنندگان واکسن را قادر می‌سازد تا عوارض جانبی دارو را کنترل کنند.در همین حال، سازمان جهانی بهداشت از رایزنی با مقامات روسی درخصوص کارایی واکسن کووید-۱۹ خبر داده است.



چین خطاب به آمریکا: با آتش بازی نکنید چون می‌سوزید

Magiran | روزنامه کیهان (1399/05/23): چین خطاب به آمریکا: با آتش ...
وزارت خارجه چین که از سفر بی‌سابقه هیئت آمریکایی به تایوان (از سال 1979) به شدت خشمگین شده به آمریکا هشدار داد تا با آتش بازی نکند. چین تایوان را یکی از استان‌های خود می‌داند.
روز یکشنبه بود که «الکس ایزار»، وزیر بهداشت آمریکا، در رأس یک هیئت بلندپایه و در اقدامی پر حاشیه برای دیدار با مقامات تایوان به تایپه سفر کرد و همان‌طور که انتظار می‌رفت و پیش‌بینی می‌شد این رویداد خشم مقامات پکن را به شدت برانگیخت. وزارت خارجه چین به سفر این مقام بهداشتی آمریکا به تایوان واکنش نشان داده و به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، اعلام کرده: «چین مخالف هرگونه روابط رسمی با تایوان تحت هر بهانه‌ای است. آن‌هایی که با آتش بازی می‌کنند در آتش خواهند سوخت».
با روی کار آمدن ترامپ در آمریکا، روابط دو کشور به شدت ملتهب شده و آمریکایی‌ها برای مقابله با کشوری که نگرانند، روزی جایگاهشان را در دنیا تسخیر کند، از هر اهرمی(سیاسی و اقتصادی) استفاده می‌کنند.
از سوی دیگر «لی یوچنگ» معاون وزیر امور خارجه چین درخصوص وقوع «جنگ سرد» میان پکن و واشنگتن هشدار داده و به گزارش فارس، گفته اقدام آمریکا علیه شرکت‌های چینی دزدی در روز روشن است. وی در این خصوص افزود، ادعاهای چنین افرادی که می‌گویند «آمریکا چین را باز‌سازی کرد و چین می‌خواهد بر آمریکا حکومت کند» افسانه‌پردازی‌هایی هستند که حتی نمی‌توانند کودکان را فریب دهند.
از سیاق صحبت معاون وزیر امور خارجه چین پیداست که روی سخن او بیشتر با سخنان «مایک پمپئو»، وزیر خارجه آمریکاست که این روزها تبدیل به رهبر رویارویی با چین شده که مواضع بعضاً غیردیپلماتیک و خشونت‌آمیزش روابط دو کشور را به نقطه بی‌بازگشت نزدیک می‌کند. به نظر می‌رسد این سخنانِ مقام چینی به خصوص پاسخی به سخنرانی «کتابخانه نیکسونِ» پمپئو است که در آن مدعی شد چین دست کسانی را که عسل به کامش گذاشته‌اند را گاز می‌گیرد!
گفتنی است، تهدید وزارت خارجه چین تنها به آمریکا نیست بلکه هشداری ضمنی به مقامات تایوان نیز دارد که اقداماتشان بر خلاف
سیاست‌های پکن است. اما برای دانستن اینکه سفر اخیر این هیئت آمریکایی چرا مناقشه‌برانگیز است، باید توجه داشت از سال ۱۹۷۹ که واشنگتن روابط دیپلماتیک خود را با تایپه، پایتخت این جزیره قطع کرد تا دولت چین را به عنوان تنها نماینده این کشور به رسمیت بشناسد، هیچ مقام بلندپایه آمریکایی به تایوان سفر نکرده بود. اما سفر اخیر در واقع تأیید استقلال تایوان از سوی آمریکاست!



 درگیری‌های خونین در «بنگلور» هند به‌دنبال اهانت به مقدسات اسلامی

تصاویر) توهین به پیامبر(ص) در بنگلور هند آتش به پا کرد - فرارو
تجمع مردم شهر «بنگلور» هند در اعتراض به انتشار پیامی توهین‌آمیز نسبت به پیامبر اسلام (ص)، به خشونت کشیده شد و تعدادی کشته و زخمی بر جای گذاشت.
مسلمانان فلات «دکن» در جنوب هند دیروز در اعتراض علیه توهین نسبت به رسول اکرم(ص)، دست به تجمع و تظاهرات زدند. تجمع اعتراضی مردم «بنگلور» مقابل منزل یکی از سیاستمداران هندی، به خشونت کشیده شد و در نتیجه آن، سه تن به ضرب گلوله پلیس، کشته شدند. گفته می‌شود یکی از وابستگان این سیاستمدار هندی، با انتشار پستی در شبکه اجتماعی فیس بوک،
به ساحت مقدس پیامبر اسلام (ص) توهین کرده است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، پلیس بنگلور ادعا کرد، معترضان خشمگین وسایل نقلیه را آتش زده و با نیرو‌های امنیتی درگیر شدند. طی این درگیری‌ها، ۱۱۰ نفر بازداشت شدند. همچنین، کمیسر پلیس بنگلور اعلام کرد، ۶۰ نیروی پلیس این شهر در مواجهه با معترضان خشمگین، زخمی شدند. درپی این درگیری‌ها، در دو منطقه بنگلور مقررات منع آمد و شد اجرا شد. وزیر ایالت «کارناتاکا»، که بنگلور مرکز آن است، کشته شدن دو معترض را تایید کرد. به گزارش فارس، او همچنین در پیامی ویدئویی، از معترضان خواست آرام باشند و قول داد که عدالت را اجرا کند.
گفتنی است، بنگلور که شهری سر سبز و پر باغ است و به عنوان مرکز فناوری اطلاعات هند خوانده می‌شود. این شهر معمولاً آرام و کمتر صحنه درگیری بوده است. نکته قابل توجه آن‌که‌، بنگلور مدتی تحت حکمرانی «حیدرعلی» و «تیپوسلطان»، که شیعیان معتقدی بوده‌اند، قرار داشته و مراسم مذهبی، که امروز هم در این شهر و توسط اقلیت مسلمان بر گزار می‌شود، یادگار آن دوره است. از این رو، باید توجه داشت که مسلمانان گرچه اقلیت هستند، اما جمعیت و ظهور اجتماعی آنها، زیاد و گسترده است.




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
          
پنجشنبه 23 مرداد 1399


عبدالباری عطوان، نویسنده سرشناس جهان عرب:
لبنان حزب‌الله دارد سناریوی سوریه ‌سازی این کشور به نتیجه نمی‌رسد
  ۱۳۹۹/۰۵/۲۳
تحلیلگر برجسته عرب با طرح پرسش‌هایی درباره چرایی تلاش دشمنان لبنان برای اجرای سناریوی «سوریه ‌سازی» در این کشور، به قدرت امروز حزب‌الله اشاره کرد و گفت با وجود چنین جنبشی دشمنان لبنان به نتیجه مورد نظر خود نخواهند رسید.
«عبدالباری عطوان»، تحلیلگر و سردبیر روزنامه اینترنتی رأی الیوم، نوشته، مردم لبنان خواهان اصلاحات دموکراتیک واقعی برای نظام خود هستند بدون آنکه آسیبی به ساختار دولت وارد شود اما متأسفانه ملت تصمیم‌گیرنده اصلی نیست از این رو است که شاهد آن هستیم، قدرت‌های خارجی به‌ویژه آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی از طرف‌های همسو با آنها به‌دنبال کپی‌برداری از سناریوی سوریه هستند که 10 سال پیش به اجرا در آمد اما طرح این دار و دسته در سوریه ناکام ماند که البته در لبنان نیز شکست خواهد خورد.
به گزارش تسنیم، او ادامه داده، اگر هدف این سناریو در سوریه سرنگونی ساختار حاکم در دمشق بود، اجرای این سناریوی پیشِ‌رو در لبنان به‌دنبال از بین بردن ساختار حزب‌الله و خلع سلاح آن در قالب ادبیات آمریکایی برای اطمینان‌بخشی به رژیم اشغالگر است تا رعب و وحشت را از دل مهاجران شهرک‌نشینش بزداید و نقطه پایان این رژیم را تا حداکثر ممکن به درازا بکشاند، زیرا مقاومت در لبنان به تهدیدی حیاتی برای این رژیم تبدیل شده است، تهدیدی که نمی‌توان با آن همزیستی کرد.
«عطوان» اما در پایان آنان را که «توطئه‌کنندگان علیه لبنان» می‌خواند به فکر کردن بیشتر قبل از اقدام توصیه کرد و نوشت: «توصیه من به تمام توطئه‌کنندگان و افرادی که احتمالاً برای اجرای طرح‌های آمریکایی، اسرائیلی و فرانسوی داوطلب می‌شوند آن است که کمی خویشتنداری از خود نشان دهند و تلاش کنند از تجارب اجرای سناریوها در سوریه، عراق و لیبی درس بگیرند و پیش از آنکه خود، احزاب، طوایف و کل لبنان را وارد آتش جدیدی که در اتاق‌های سیاه آمریکا و اسرائیل تدارک دیده شده است کنند، آن سناریوها را بررسی کنند زیرا حزب‌الله که امروز در سیبل اهداف قرار گرفته است آن حزب‌الله سال 2005 نیست».
این تحلیلگر برجسته جهان عرب با اشاره به قدرت کنونی حزب‌الله که بیش از هر وقت دیگری است، می‌گوید راه برای سوریه‌کردنِ لبنان برای توطئه گران راه آسانی نیست. البته او به «شخصیت‌های ملی با کارآمدی بالا» و «حکمایی قدرتمند از همه طوایف» نیز اشاره می‌کند که می‌توانند متممِ توانایی‌های حزب‌الله شوند و راه کسانی که به دنبال اجرای سناریوی سوریه هستند را سد کند. در واقع توطئه مشابه در این دو کشور نتایج مشابهی ندارد، چرا که «لبنان حزب‌الله دارد».



 تحولات لبنان پس از استعفای حسان دیاب به کدام سمت می‌رود؟
نخست وزیر لبنان استعفای دولت را مطرح کرد
    محمدرضا کلهر
به دنبال انفجار بیروت و تشدید اعتراضات خیابانی، حسان دیاب نخست‌وزیر لبنان  به همراه تمامی وزرا استعفا کردند. بسیاری بر این باورند که انفجار بیروت که سومین انفجار بزرگ دنیا پس از بمباران اتمی‌هیروشیما و ناکازاکی و بزرگ‌ترین انفجار غیراتمی‌تاریخ است باعث ایجاد تغییراتی در نظم موجود در لبنان و حتی خاورمیانه خواهد شد. چرا که لبنان همواره به‌عنوان قطب‌نمای تحولات منطقه مطرح بوده است. بررسی پیامدهای این انفجار موضوع بررسی این یادداشت نبوده و در این مطلب به زوایای استعفای حسان دیاب خواهیم پرداخت.
میشل عون رئیس‌جمهور لبنان پس از 50 روز که از شروع اعتراضات لبنان می‌گذشت در آذرماه 98  سرانجام «حسان دیاب» را به‌عنوان نخست‌وزیر مکلف تعیین کرد. حسان دیاب در پارلمان لبنان هم با کسب 69 کرسی از 128 کرسی مأمور تعیین کابینه شد و در نهایت توانست کابینه خود را تشکیل دهد.  مردم لبنان از 25 مهرماه 98 در اعتراض به اعمال مالیات بر مکالمات مربوط به واتس‌آپ اعتراضات خود را شروع کردند. البته این مسئله تنها یک بهانه برای نشان دادن خشم آنان نسبت به وضعیت اقتصادی این کشور بود. چراکه بحران لبنان ریشه در 30 سال گذشته دارد. در تمام این سال‌ها، دولت‌های مختلف لبنان به‌جای تکیه ‌بر راه‌حل‌های بنیادی به استقراض خارجی و وام‌های بلندمدت روی آورده‌اند. نتیجه این سیاست نیز بدهی 86 میلیارد دلاری لبنان است. در واقع دولت‌های لبنان در 30 سال گذشته همواره برای جبران کسری بودجه یا به وام خارجی پناه برده‌اند و یا اینکه با گرفتن مالیات از مردم به دنبال رفع کسری بودجه  بوده‌اند. نکته جالب این است که در این مدت، بانک‌ها و شرکت‌های خصوصی در لبنان معاف از مالیات بوده‌اند. نتیجه این سیاست درنهایت به شروع اعتراضات مهرماه منجر شد. سعد الحریری که در بین سیاستمداران کنونی لبنان بیشترین نقش را در بحران اقتصادی لبنان دارد برای فرار از مسئولیت از نخست‌وزیری استعفا کرد و لبنان را با بحران مواجه ساخت. در  مدت 50 روز گزینه‌های مختلفی برای نخست‌وزیری در لبنان مطرح شد که موردتوافق نگرفت تا درنهایت حسان دیاب نخست‌وزیر مکلف لبنان شد.
طبق عرف سیاسی در لبنان گزینه نخست‌وزیری همواره از طرف بزرگ‌ترین فراکسیون اهل سنت پارلمان لبنان به میشل عون معرفی‌شده است. بزرگ‌ترین فراکسیون هم همواره وابسته به جریان سعد حریری بوده است.  اما پس‌ازآنکه سعد حریری به‌عنوان رئیس بزرگ‌ترین فراکسیون اهل سنت پارلمان لبنان، معرفی گزینه نخست‌وزیری را به تأخیر انداخت و با همه گزینه‌ها هم مخالفت کرد در نهایت حزب‌الله لبنان به کمک سایر جریان‌های سیاسی روش دیگری از انتخاب نخست‌وزیر را رونمایی کرد. درواقع حزب‌الله لبنان، جنبش امل، جریان ملی آزاد (به رهبری جبران باسیل)، جریان المرده و بلوک الوطنی، الحزب القومی‌(حزب ملی) و اللقاء التشاوری (انجمن مشورتی) که اکثریت پارلمان لبنان را در اختیاردارند حسان دیاب را به‌عنوان نخست‌وزیر جدید لبنان تعیین کردند.
در واقع در آن زمان طرحی با عنوان «بی‌دولت‌سازی» در مورد کشورهای محور مقاومت در جریان بود. دخالت‌های کشورهایی مانند آمریکا و عربستان در لبنان و عراق باعث شد تا در این دو کشور نخست‌وزیر انتخاب نشود. اما در نهایت پروژه بی‌دولت‌سازی در عراق و لبنان شکست خورد. اکنون انفجار بیروت بهانه لازم را برای اجرای مجدد این پروژه فراهم کرده است. در شرایط کنونی که لبنان باید به بررسی دلایل انفجار بیروت و همچنین محاسبه میزان خسارات و روش‌های بازسازی بپردازد استعفای حسان دیاب یک خلأ بزرگ ایجاد خواهد کرد. در ماجرای استعفای سعد الحریری در سال گذشته 50 روز در لبنان خلأ قدرت وجود داشت اما اکنون با توجه به تشدید اعتراضات داخلی که از سوی برخی جریان‌های خاص هدایت شده است این روند  می‌تواند بسیار طولانی‌تر شود. به‌نظر می‌رسد که پروژه‌های بزرگی در مورد لبنان در حال طراحی است که سفر امانوئل مکرون و اولتیماتوم وی درمورد اصلاحات سیاسی در لبنان تا شهریور ماه کوچک‌ترین قطعه از این پازل است.
گروه‌ها و کشورهای ضد مقاومت سعی دارند تا از فرصت به‌وجود آمده برای انتقام‌گیری از حزب‌الله لبنان و  انداختن مسئولیت ناکامی‌به گردن این حزب استفاده کنند و حتی استعفای حسان دیاب را نوعی شکست برای حزب‌الله بدانند. اما واقعیت این است که استعفای دیاب شکست حزب‌الله محسوب نمی‌شود زیرا دیاب نخست‌وزیر مقاومت نبود بلکه صرفاً با مساعدت ائتلاف مقاومت موفق به تشکیل کابینه شد همان گونه که    حزب‌الله در فرآیند تشکیل دولت‌های نجیب میقاتی در سال 2011، تمام سلام در 2014 و سعد الحریری در سال‌های 2016 و 2019 نیز همکاری کرد.
معرفی حزب‌الله به‌عنوان عامل نابسامانی‌های کنونی لبنان نیز «وارونه‌سازی واقعیت» و «تصویرسازی نادرست» در قالب جنگ شناختی علیه حزب‌الله است. در 28 سال اخیر حدود 15 سال قدرت در اختیار رفیق الحریری (10 سال) و سعد الحریری (5 سال) بود. 52 ماه هم قدرت در اختیار فواد سنیوره بود که مخالف جدی حزب‌الله محسوب می‌شد. نجیب میقاتی و تمام سلام نیز جمعاً 70 ماه قدرت را در اختیار داشتند که هر دو از جریان 14 مارس بودند. در دولت‌های «سلیم الحص» (1998 تا 2000) و عمر کرامی‌(21 اکتبر 2004 تا 28 فوریه 2005) نیز اساساًً حزب‌الله لبنان نقشی در قدرت نداشته و هیچ مشارکتی نیز در شکل‌گیری دولت نداشته است. بنابراین، معرفی حزب‌الله به‌عنوان عامل نابسامانی‌های کنونی و اهانت برخی معترضان به سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان، اقدام هدفمند و طراحی شده در چارچوب جنگ شناختی علیه مقاومت لبنان است که راه به جایی نخواهد برد.








نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
          
پنجشنبه 23 مرداد 1399

 اخبار ویژه روزنامه ها
 ۱۳۹۹/۰۵/۲۲

Image result for ‫اخبار ویژه روزنامه ها‬‎

انتخاب معاون جو بایدن از میان مهره‌های لابی صهیونیستی
کامالا هریس گزینه جو بایدن برای منصب معاونت ریاست ‌جمهوری، بار‌ها در حمایت از رژیم صهیونیستی موضع گرفت و به رغم تحریم کنفرانس‌های لابی صهیونیستی آیپک از سوی چهره‌هایی چون «برنی سندرز»، در نشست‌های این لابی حضور یافت.
روزنامه صهیونیستی تایمز اسرائیل گزارشی درباره مواضع کامالا هریس منتشر کرده و بر حمایت‌های او از رژیم صهیونیستی و همچنین یهودی بودن شوهر وی تاکید کرد.
هریس سناتور دموکرات ایالت کالیفرنیا در مبارزات مقدماتی این حزب برای انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا نامزد این حزب بود، اما در نهایت از این رقابت کنار کشید و حمایتش را از بایدن اعلام کرد.
تایمز اسرائیل می‌نویسد: هریس شوهری یهودی دارد. «داگلاس امهاف» شوهر هریس، متولد شهر نیویورک است. ازدواج او با هریس، دومین ازدواجش بوده است. در صورت پیروزی بایدن و هریس در انتخابات ریاست‌جمهوری سوم نوامبر ۲۰۲۰ (۱۳ آبان) امهاف به اولین شوهر یهودی معاون رئیس‌‌جمهور در تاریخ آمریکا تبدیل خواهد شد.
هریس یکی از حامیان سرسخت رژیم صهیونیستی و سخنرانان کنفرانس سالیانه لابی «کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل (آیپک)» بوده است.
هریس در سخنرانی نشست سال ۲۰۱۷ آیپک گفته بود: «من وقتی در منطقه بِی بزرگ می‌شدم با افتخار یادم می‌آید که ما به موسسات و خیریه‌های ملی یهودی برای کاشتن درخت برای اسرائیل کمک مالی می‌کردیم. سال‌ها بعد که من برای اولین بار اسرائیل را دیدم، میوه‌‎های آن تلاش و نبوغ اسرائیل را دیدم و مشاهده کردم که واقعا چطور یک بیابان شکوفا شد.»
وی از سال ۲۰۱۶ و انتخابش به عنوان سناتور ایالت کالیفرنیا در مجلس سنای ایالات متحده، تا کنون دو بار در لابی آیپک سخنرانی کرده است.
هریس در انتخابات سال ۲۰۱۶ از حمایت دو سناتور ارشد و نام‌آشنای یهودی کالیفرنیا به نام‌های «باربارا باکسر» و «دایان فین استاین» برخوردار شد.
پایگاه آمریکایی «المانیتور» هم بعد از اعلام نام کامالا هریس به عنوان گزینه بایدن برای منصب معاونت ریاست‌ جمهوری آمریکا، گزارشی درباره مواضع هریس در قبال مسائل غرب آسیا منتشر کرد.
از نظر المانیتور، «هریس در کنفرانس کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل (آیپک) سخنرانی کرده است. دیگر نامزد‌های مترقی‌تر انتخابات ریاست‌جمهوری از قبیل سناتور برنی سندرز از سخنرانی در این لابی قدرتمند و طرفدار اسرائیل امتناع کرده‌اند.»
یادآور می‌شود جو بایدن مهر ماه 92 هنگام معاونت باراک اوباما و در کنفرانس یهودیان در واشنگتن تصریح کرده بود: یک «پیوند اخلاقی» میان آمریکا و اسرائیل وجود دارد چرا که تل‌آویو حامی منافع کاخ سفید در منطقه خاورمیانه است و اگر نبود منافع و امنیت ما به خطر می‌افتاد. اگر اسرائیل نبود، ما باید اسرائیل دیگری می‌ساختیم تا حامی منافع ما در منطقه باشد. حمایت آمریکا از امنیت اسرائیل تزلزل‌ناپذیر است، همین و بس!

هفت ماه معطلی لایحه اصلاح مالیات‌های مستقیم در دولت
با وجود گذشت هفت ماه از ارائه لایحه اصلاح نظام جامع مالیاتی به دولت، هنوز این لایحه تصویب نشده است.
به گزارش وطن امروز، معضل کسری بودجه در سال‌های اخیر همواره گریبانگیر دولت‌های مختلف بوده است. راهکارهای متفاوتی هم برای افزایش درآمدهای دولت و جبران کسری بودجه از سوی کارشناسان اقتصادی پیشنهاد شده است. گسترش پایه‌های مالیاتی، کاهش هزینه‌های جاری دولت، جلوگیری از فرار مالیاتی، اصلاح تعرفه‌های گمرکی و وصول بدهی‌های معوق مالیاتی از جمله این پیشنهادهاست. با مرور این پیشنهادها درمی‌یابیم که عمده آنها حول محور درآمدهای مالیاتی است.
اصلاح قانون مالیات‌‌های مستقیم آخرین بار در سال ۹۴ انجام شد و مجلس نیز سال 96 در جهت گسترش پایه‌های مالیاتی، طرح مالیات بر عایدی سرمایه را ارائه کرد اما دولت به بهانه ارائه لایحه‌ای با همین موضوع، از تصویب این طرح جلوگیری کرد. پس از گذشت یک سال از پیشنهاد دولت و ارائه نشدن لایحه‌ای از سوی آن، حسین میرشجاعیان، معاون سابق اقتصادی وزیر اقتصاد، مردادماه سال ۹۷ با ضروری دانستن تصویب قانون مالیات بر عایدی سرمایه گفت: به واسطه مالیات بر عایدی سرمایه می‌توان به راحتی درآمدهای بادآورده را در این سیستم کنترل کرد.
 محمد‌قاسم‌ پناهی، سرپرست وقت سازمان امور مالیاتی نیز ابراز امیدواری کرد دولت لایحه اصلاح مالیات‌های مستقیم را در 6 ماهه نخست سال 98 در اختیار مجلس قرار دهد. فرهاد دژپسند، وزیر امور اقتصادی و دارایی نیز اردیبهشت‌ماه سال ۹۸ با اعلام خبر آماده شدن پیش‌نویس لایحه مالیات بر عایدی سرمایه گفت این لایحه تا پایان خرداد نهایی می‌شود اما با پایان خرداد هم خبری از ارائه لایحه نشد.
 فرهاد دژپسند هشتم مرداد‌ماه 98 در حالی از ادغام لایحه مالیات بر عایدی سرمایه در لایحه اصلاح جامع نظام مالیاتی و مالیات‌های مستقیم خبر داد که همگان منتظر شنیدن خبر ارائه لایحه مالیات بر عایدی سرمایه از سوی دولت بودند.
با این اقدام و با توجه به تجربه تاخیر در ارائه یک قانون مالیاتی، نگرانی‌ها درباره زمان ارائه لایحه جدیدی که قرار است نظام مالیاتی را به صورت جامع اصلاح کند افزایش یافت. اواسط مرداد‌ماه 98 بود که دژپسند با اعلام خبر ارسال این لایحه به مجلس در دی‌ماه، مهر تاییدی بر این نگرانی‌ها زد.
اخیراً وزیر امور اقتصادی و دارایی، در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا لایحه اصلاح مالیات‌های مستقیم تا مهر ۹۹ به مجلس می‌رسد، گفت: برای بررسی این لایحه جلسه فوق‌العاده کمیسیون تشکیل داده‌ایم اما به مجلس رسیدن آن در اختیار من نیست، چرا که بعد از کمیسیون باید دولت نیز آن ‌را تصویب کند و نمی‌توانم زمانی را قول بدهم اما تمام تلاش خودمان را خواهیم کرد که این اتفاق بیفتد.

روایت شرق از دولت تصمیمات اقتصادی نیمه‌شب
روزنامه شرق از روزنامه‌های حامی دولت می‌گوید وعده‌های رئیس جمهور موجب گریزان شدن سرمایه‌ها شده است. این روزنامه با بررسی اثرات وعده‌های اقتصادی دولت نوشت: شاید بتوان دولت دوازدهم را دولتی با تصمیم‌های اقتصادی در نیمه‌شب نامید. دولتی که اعلام سیاست‌های اقتصادی خود را به نیمه‌های ‌شب‌ موکول می‌کند و این اعلام یک‌باره، به راحتی ستون‌های اقتصاد را به لرزه در می‌آورد. از اعلام قیمت چهار هزار و 200 تومانی برای ارزی که قرار بود تک نرخی شود (در20 فروردین 97)، تا اعلام نرخ سه هزار تومانی برای بنزین آزاد در نیمه شب 24 آبان 98، به وعده‌های دولت رسیده‌ایم! هفته گذشته رئیس جمهور وعده گشایش اقتصادی داد به دنبال او مشاورش حسام‌الدین آشنا هم در توئیتر به مردم گفت که برای گرفتن هر تصمیم اقتصادی یک هفته صبر کنید.
در حال حاضر به اعتقاد کارشناسان اقتصادی، وعده‌های سیاسیون، عدم ثبات و  نااطمینانی را در فضای اقتصادی تشدید کرده است و این روند، سرمایه‌ها را گریزان می‌کند. از سوی دیگر آنها بر این باورند که رونق وقتی ایجاد می‌شود که چرخ تولید به حرکت دربیاید: اما آیا وعده‌های دولت و اقدامات خلق‌الساعه، صرف چرخاندن چرخ تولید می‌شود و برای اقتصاد ایران زمینه گشایش را فراهم خواهد کرد؟
دولت دوازدهم، غیر شفاف‌ترین دولت از نظر تصمیم‌های اقتصادی است؛ حمیدرضا قاسمی، کارشناس اقتصادی و دبیر سابق کمیسیون اقتصادی اتاق ایران، در گفت‌وگو با «شرق» درباره تاثیر چنین رفتارهایی بر اقتصاد کشور عنوان می‌کند: از نظر من این رفتارها اثر منفی دارد.
اگر سیاست شما راه‌گشاست، چرا آن را شفاف اعلام نمی‌کنید که کارشناسان آن را نقد کنند و قبل از اینکه سیاست اتخاذ شده اجرا شود، حداقل نقاط چالش آن مشخص شود. اگر پیرو نظریه انتظارات عقلایی است و می‌خواهید یکباره سیاستی را اعمال کنید، حتی نباید قبل از اجرای آن درباره‌اش سخن بگویید و یکباره باید سیاست را اعلام کنید.
به اعتقاد قاسمی ایجاد فضای گمانه‌زنی،‌ بی‌اعتمادی به امنیت سرمایه‌گذاری را بیشتر می‌کند. زیرا نمی‌دانید که چه اتفاقی می‌خواهد بیفتد.
مسعود دانشمند، دبیرکل خانه اقتصاد نیز درباره وعده‌های رئیس‌جمهور بیان می‌کند: این رفتارها غیرمتعارف است. اگر برنامه‌ای‌دارند. شفاف می‌گویند، نه اینکه وعده دهند که یک هفته دیگر درباره آن صحبت می‌کنیم. این نشان‌دهنده بی‌نظمی است.

گزارش روزنامه آمریکایی از شکست کامل سیاست فشار بر ایران
یک روزنامه آمریکایی با ارزیابی فشارهای دو ساله دولت ترامپ علیه ایران نوشت، سیاست فشار حداکثری، به شکست مفتضحانه ختم شده است.
کریستین ساینس مانیتور در این گزارش حاطرنشان کرد: کمپین فشار حداکثری دونالد ترامپ علیه ایران هم موفقیت داشت و هم شکستی مفتضحانه بوده و روند رو به کاهش نفوذ آمریکا در مسائل حیاتی را به تصویر کشید، این فشارها، ایران را با مشکلات و چالش‌هایی مواجه کرد اما اگر هدف به بازگرداندن ایران به پای میز مذاکره برای دستیابی توافقی بهتر از برجام برای آمریکا تغییر رفتار این کشور در منطقه بود، کاملا شکست خورده است. مایک پمپئو ماه مه سال 2018 در اعلام این سیاست، 12 شرط را که ایران باید برای رهایی از تحریم‌ها و گام نهادن در مسیر دستیابی به یک توافق جدید بردارد مطرح کرد. اما اغلب کارشناسان می‌گویند هیچ یک از این خواسته‌ها از توقف غنی‌سازی اورانیوم و فعالیت‌های موشکی بالستیک گرفته تا محدود ساختن رفتارهای منطقه‌ای و پایان دادن به تهدیدها علیه اسرائیل محقق نشده است شاید مهم‌تر از این مسئله، آن باشد که آمریکا نتوانسته بسیاری از کشورها را با رویکرد خود در قبال ایران همراه سازد و این امر موید کاهش تدریجی نفوذ آمریکا از زمان خروج این کشور در توافق هسته‌ای با ایران در سال 2018 است.
مایک پمپئو روز پنجشنبه کناره‌گیری برایان هوک نماینده ویژه امور ایران را اعلام کرد.
برایان هوک در طول بیش از دو سال فعالیت خود در این سمت با قاطعیت تحریم‌های سختگیرانه‌ای را دنبال کرد که اساس سیاست فشار حداکثری را تشکیل می‌داد اما کناره‌گیری وی در نظر بسیاری از ناظران سیاست خارجی، سند دیگری از به بن‌بست رسیدن سیاست آمریکا در خصوص ایران بود.
علاوه بر این، کاهش نفوذ آمریکا و به دنبال آن انزوای این کشور، راه را برای چین باز کرده است تا به سرعت وارد عمل شود و در پی انعقاد قراردادی بزرگ با ایران باشد.
الکس وطنخواه مدیر برنامه ایران در موسسه خاورمیانه در واشنگتن می‌گوید واضح است که راهبرد فشار حداکثری آمریکا نتوانست ایرانی‌ها را به میز مذاکره درباره یک توافق جدید بازگرداند و دوستان و متحدانی را که آمریکا با خود همراه کرده بود، فاصله گرفتند و شکاف عمیقی بین دو طرف ایجاد شد، فشارهای آمریکا باعث جدایی بیشتر ایران از آمریکا و غرب شد.

اعتماد: دولت با وعده‌های غیرواقعی مردم را خسته نکند
یک روزنامه  اصلاح‌طلب حامی دولت می‌گوید از وعده‌های غیرواقعی دولت خسته شده‌ایم.
روزنامه اعتماد نوشت: خسته شده‌ایم؛ از «وعده‌هایی» كه بزرگ‌تر از «رخ داد» شنیده‌ایم. رنجیده‌ایم؛ از «قول‌هایی» كه كمتر «محقق» می‌شوند و «نحیف» شده‌ایم؛ زیر فشار سنگین «بار اقتصادی». ما مستحق بیش از اینها بودیم. ما مستحق بیش از اینها هستیم. آقای رئیس‌جمهور! چرا با خبر «گشایش بزرگ اقتصادی» هیجان تزریق می‌كنید، وقتی هنوز میان كارشناسان بخش‌های مختلف دولت بر سر طرح شما و شرایط اجرایش توافق نشده است.  فروش پته‌های نفتی می‌تواند جذاب باشد به شرط آنكه با اعتماد عمومی مردم بازی نشود.
فروش پته‌های نفتی حتما كار خوبی است اگر دقیق و كارشناسی اجرا شود و بسیار بد خواهد بود اگر بی‌محابا و بدون در نظر گرفتن ابعاد مختلفش به شعارها گره خورده و راهی بازار شود. اگر پته‌های نفت را قطعی نفروشید در حقیقت یعنی اوراق قرضه ارزی منتشر كرده‌اید تا مخارج امروزتان را تامین كنید. یعنی دولت بعد را از هم اینك بدهكار كرده‌اید. اگر پته‌های نفت را قطعی بفروشید، آنگاه دیگر حق ندارید حداقل و حداكثر قیمت برایش تعیین كنید یا شركت نفت، فروش نفت به خریدار را صرفا یك امكان بداند نه حق بدون مذاكره خریدار. حالا اگر «كف قیمتی» تضمین نشود، مردم ممكن است اعتماد نكنند و ریسك خرید پته‌های نفتی را قبول نكنند. می‌بینید چقدر ماجرا پیچیده است آقای رئیس‌جمهور! با طرح عرضه پته‌های نفتی «موافقم» اگر به دقت كارشناسی شده و به دور از رانت‌خواهی و سیاسی‌بازی اجرایی شود. چه در شرایط تحریم، اقتصاد كشور را باید با ابتكارهای صحیح نجات داد. با ادبیات به‌ كار گرفته شده توسط رئیس‌جمهور در این ماجرا اما؛ «موافق نیستم.» كه انتظارات را بیش از آنچه واقعی است، بالا می‌برد. اگر وعده «گشایش بزرگ اقتصادی»  صرفا همین است كه نوشتیم؛ باید بگویم كه آقای رئیس‌جمهور! خسته‌ایم، رنجیده‌ایم، نحیف شده‌ایم. لطفا دیگر «سرخورده‌مان نكنید.» حتما از طرح به شیوه درست حمایت می‌كنیم اما واقعا این یك «گشایش بزرگ اقتصادی» نیست!

آرمان: نگاه دولت به بورس درآمدی است نه حمایت از تولید
معاون اسبق سازمان بورس از دولت خواست قیمت‌ها را در بورس واقعی کند، پیش از آنکه موجب خسارت‌های اجتماعی و اقتصادی شود.
بهمن آرمان به «الف» گفته است: بنده از استقبال مردم از بورس و سرمایه‌گذاری در آن بسیار خوشحالم و این را اتفاقی بسیار خوب برای کشور می‌دانم. اما در شرایط فعلی با توجه به این‌که قیمت‌های موجود در این بازار قیمت‌های واقعی نیستند، سرمایه‌گذاری در بازار بورس را مناسب نمی‌بینم.
آرمان معتقد است: قیمت‌هایی که در بازار بورس مشاهده می‌شود با واقعیت اقتصاد جامعه و از همه مهم‌تر با وضعیت اقتصادی بنگاه‌های دارنده این سهام همخوانی ندارد. به همین دلیل نیز بدون شک ریزش در بورس اتفاق خواهد افتاد و آثارآن متوجه تمام مردم جامعه خواهد شد.
او حتی می‌گوید: متاسفانه دولت در این زمینه با مردم صادق نیست. دولت منابع مالی خود را از جیب مردم تامین می‌کند. آرمان تصریح کرد: با توجه به نوع فعالیت‌های دولت در زمینه بورس نمی‌توان گفت که در حال حمایت از بورس است. بلکه دولت در حال برهم زدن مکانیزم عرضه و تقاضاست. چرا که اولویت‌های خاص خود را دارد. مانند تامین هزینه‌های جاری که هزینه‌های بالایی هم هستند؛ البته در صورت درایت بیش‌تر، دولت می‌توانست این تامین هزینه را ازطریق ابزارهای چندمنظوره نیز فراهم آورد تا ضمن تامین هزینه‌های جاری خود، به ‌اشتغال‌زایی و رشد اقتصادی و در نهایت نفع بردن تمام جامعه کمک کند.
وی گفت: به اعتقاد بنده، دولت منابع مالی خود را از جیب مردم تامین می‌کند. با توجه به ابلاغیه مقام معظم رهبری در مورد اقتصاد مقاومتی، یکی از بندهای مهم این فرآیند، مردمی‌کردن اقتصاد است؛ زیرا تا زمانی که پشتیبانی مردم نباشد نمی‌توان درهیچ زمینه‌ای موفق بود. دولت می‌توانست به طور همزمان ضمن حمایت از تولید، منابع مورد نیاز خود را هم تامین کند و بدین ترتیب این اقتصاد مردمی را شکل دهد. اما متأسفانه آنطور که به نظر می‌رسد اولویت دولت فقط تامین منابع ریالی موردنیاز هزینه‌های جاری خود است.




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
          
پنجشنبه 23 مرداد 1399

با هدف اخراج آمریکایی‌ها صورت می‌گیرد
عشایر سوری گروه گروه در حال پیوستن به ارتش مردمی سوریه
   ۱۳۹۹/۰۵/۲۱
عشایر شرق سوریه یکی پس از دیگری به «ارتش مردمی سوریه» که اخیرا با هدف نبرد علیه اشغالگران آمریکایی و مزدوران آنها تشکیل شده است، می‌پیوندند.
در پی برگزاری نشست سران و اعضای فبیله «العکیدات» در شهر «دیرالزور» سوریه و اعلام تشکیل «ارتش مردمی سوریه»، دیگر عشایر و قبایل شرق نیز یکی یکی به این ارتش می‌پیوندند و قصد دارند که همسو با دمشق، علیه اشغالگران آمریکایی و مزدوران آنها بجنگند.
به گزارش خبرگزاری دانشجو، دیروز عشایر منطقه «السبخه» استان «رقه» اعلام کردند که از هر مقاومتی برای آزاد‌سازی اراضی سوریه از چنگ اشغالگران آمریکایی و مزدوران آنها‌، حمایت می‌کنند و به ارتش مردمی سوریه ملحق می‌شوند. اعضای عشایر السبخه در بیانیه‌ خود، که در یک تجمع برای همبستگی با عشایر دیرالزور قرائت شد، اعلام کردند که با همه قدرت، قاطعیت و صلابت از هر مقاومتی برای آزاد‌سازی وجب به وجب خاک سوریه از اشغالگری حمایت می‌کنند. عشایر السبخه اعلام کردند که حضور باند‌های شبه نظامی کُرد مورد حمایت اشغالگران آمریکایی، خود عین اشغالگری است. اعضای عشایر السبخه بر وفاداری کامل خود به خاک و سرزمین سوریه و رهبری آن «بشار اسد» تاکید کردند. به گفته آنها، شبه نظامیان کرد موسوم به «نیروهای دموکراتیک سوریه»، با حمایت آمریکا، نفت سوریه را به سرقت می‌برند.
دولت سوریه بار‌ها تأکید کرده است که این شبه‌نظامیان و آمریکایی‌ها در شرق و شمال شرق سوریه هدفی جز غارت نفت ندارند، و به حضور غیر قانونی آنان پایان خواهد داد. سوریه دو میلیارد و 500 میلیون بشکه ذخایر اثبات شده نفتی دارد.
خبرگزاری فارس نیز گزارش داد، «نوافق البشیر» شیخ عشیره «البقاره» در شمال شرق سوریه نیز خواستار تشکیل ارتش عشایری برای مقابله با آمریکا و شبه نظامیان کرد شد.
البشیر گفت که عشایر در صورت حمایت دولت سوریه، می‌توانند به یک مقاومت مسلحانه قدرتمند تبدیل شوند.
او همچنین، خواستار آغاز «جنگ آزاد‌سازی» شرق فرات با هماهنگی میان عشایر، دولت و ارتش سوریه شد و در بُعد سیاسی نیز گفت که باید با هماهنگی دولت دمشق، «شورای رهبری» و هیئت سیاسی قبائل شکل بگیرد و در مناطق آزاد شده، پرچم سوریه نصب شود. عشیره «البقاره»، که نسبش ‌ به امام محمد باقر‌(ع) می‌رسد، از بزرگترین عشایر منطقه فرات و حومه حلب به شمار می‌رود و اعضای آن در کشورهای عراق وترکیه نیز حضور دارند. تعداد اعضای این عشیره در سوریه به یک میلیون و 200 هزار نفر می‌رسد. عناصر نیروهای دموکراتیک سوریه در آخرین اقدام خود علیه ساکنان شرق سوریه، در شهرک «سویدان جزیره»، واقع در جنوب شرق دیرالزور، 9 غیر نظامی را ربودند و آنها را به مکان نامعلومی منتقل کردند. معترضان سوری ساکن استان‌های دیرالزور و «حسکه» بارها علیه کُردها و تروریست‌های آمریکایی دست به اعتراض زده‌اند.


بحران نان در لبنان/ سازمان ملل: 50 هزار تُن آرد می‌فرستیم

آیا بحران کمبود نان در لبنان در راه است؟ | الشرق الاوسط فارسی
در پی انفجار بیروت و هشدار درباره کمبود نان در لبنان ظرف هفته‌های آینده، سازمان ملل اعلام کرد، برنامه جهانی غذا 50 هزار تن آرد گندم به لبنان ارسال می‌کند.
با انفجار بندر بیروت در سه شنبه هفته پیش(14 مرداد)، که افزون بر بیش از 170 کشته‌، 6000 زخمی و تعدادی مفقود
بر جای گذاشته، ورودیِ اصلی آرد گندم به لبنان نیز ویران شده است.
در این رابطه، «دیوید بیسلی»، رئیس‌برنامه جهانی غذا، گفت: «۸۵ درصد از گندم مورد نیاز لبنان از طریق بندر بیروت وارد این کشور می‌شود.» حالا این بندرگاه به ویرانه‌ای تبدیل شده، به طوری که یادآور شهرهای مخروبه فیلم‌های آخرالزمانی است.
بیسلی دوشنبه گذشته، طی یک کنفرانس مجازی، درباره محل انفجار بیروت گفت: «ما فکر می‌کنیم با همکاری ارتش لبنان، می‌توانیم این منطقه را پاک‌سازی کنیم.
تجهیزات زیادی را با هواپیما به آنجا منتقل کرده و هر کاری بتوانیم انجام خواهیم داد.»
به گزارش فارس، وی افزود: «برای اینکه نان سر سفره همه مردم لبنان باشد، باید ظرف دو هفته آینده یک کشتی حامل ۱۷۵۰۰ تُن آرد سفید وارد بیروت شود.» همچنین به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل روز سه‌شنبه از ارسال ۵۰ هزار تُن گندم به لبنان
خبر داد.
این تکاپوها برای نجات مردم از خطرِ گرسنگی، در حالی است که پشت پرده جریان‌های قدرت مشغول به کار خود هستند؛ یک رسانه لبنانی گزینه احتمالیِ مورد تأیید آمریکا و فرانسه برای جانشینی «حسان دیاب» را نخست‌وزیر مستعفی این کشور معرفی کرد.
پایگاه «ال بی‌سی آی» بنا به اطلاعات به دست آمده اعلام کرد، «نواف سلام» سفیر سابق لبنان، گزینه مورد تأیید واشنگتن و پاریس برای تصدی نخست‌وزیری است.
این خبر تبدیل به سوژه تحلیلی بسیاری از رسانه‌های لبنان شده است.
برخی دیگر نیز بازگشت «سعد حریریِ» به قدرت را از سناریوهای مطرح می‌دانند!
در هر حال، نمی‌توان کسانی را که خود بخشی از مشکل لبنان هستند، به عنوانِ راه‌حل، به مردم خسته، آسیب‌دیده و عصبانی لبنان تحمیل کرد. این جا تنها بحث سر آن نیست که بیگانگان حکمرانی را تحمیل می‌کنند، اصل بحث بر سر آن است که اولاً، بسیاری از گزینه‌های موجود و مورد قبول غرب، خودشان سال‌ها حکمرانی فاجعه‌بار داشته‌اند و مردم نسبت به آنها، دل‌سیر دارند؛ ثانیاً، این گزینه‌ها باید منافعِ آنهایی را تأمین کنند که خودشان را به قدرت رسانده‌اند و معمولا منافع آنها با منافع ملی و مصلحت عمومی تضاد پیدا
می‌کند.



پس از مواجهه با سوال‌های دقیق نماینده مسلمان کنگره
مسئول میز ایران در وزارت خارجه آمریکا سنگ روی یخ شد

آیا آبرامز مهره مهمی برای سیاست خارجی شکست خورده آمریکا مقابل ایران خواهد  بود؟ - ایرنا
«ایلهان عمر»، عضو مجلس نمایندگان آمریکا، از انتخاب «الیوت آبرامز» به عنوان مسئول میز ایران در وزارت خارجه آمریکا، انتقاد کرد و او را در برابر سؤالات بسیار چالشی قرار‌داد.
پس از استعفای «برایان هوک»، مسئول پیشین میز ایران در وزارت خارجه آمریکا، که بسیاری آن را اخراج مودبانه می‌دانند، الیوت آبرامز مسئولیت وی را به عهده گرفت.
آبرامز قبلا مسئول ویژه ونزوئلا در وزارت خارجه آمریکا بود. وی پرونده تیره و تاری در نقض حقوق بشر، تشویق به تغییر رژیم و نیز حمایت از تروریست‌ها دارد.
نماینده جدید آمریکا در امور ایران، در انتخابات سال ۲۰۱۶، از «تد کروز» و «مارکو روبیو» حمایت کرده بود. او در حالی به این سمت منصوب شده است که در ابتدا از مخالفان سیاست‌های «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور فعلی آمریکا بوده است. سوابق سیاه آبرامز باعث شد تا در جلسه حضور وی در کنگره آمریکا، برخی از نمایندگان همانند ایلهان عمر، او را با سؤالات چالشی مورد حمله قرار دهند.
ایلهان عمر اعلام کرد: «الیوت آبرامز که متهم به دروغگویی در پرونده ایران کنترا است، به عنوان نماینده ویژه امور ایران در وزارت خارجه آمریکا معرفی شد. او به کنگره دروغ گفت و در زمینه
قتل عام صد‌ها غیرنظامی مخفی کاری کرد.
الیوت آبرامز نباید مسئول سیاست آمریکا در قبال ایران و یا هر سیاست دیگری باشد.»
ایلهان عمر خطاب به آبرامز گفت:« شما در سال 1991 به دو مورد مخفی کاری اطلاعات از کنگره در مورد پرونده ایران کنترا اعتراف کردید، هرچند بعدها عفو شدید. با این وجود، چرا باید به شما اعتماد کرد.» سپس ایلهان عمر در جلسه کنگره خطاب به آبرامز اعلام کرد:« در سال 1982 شما در کمیته روابط خارجی سنا درباره سیاست خارجی آمریکا در السالوادور شهادت دادید. در آن شهادت اعلام کردید که سیاست خارجی آمریکا در السالوادور دستاوردی عالی داشت. این در حالی است که در کشتار بزرگ السالوادور، بیش از 800 غیر نظامی و کودکانی تا دوساله به صورت بی‌رحمانه توسط نیروهای آموزش دیده آمریکا کشته شده‌اند. در آن کشتار تعدادی از نیروها درباره تجاوز به دختران 12 ساله، قبل از کشتن آنها، فخر فروشی می‌کرده‌اند. آیا هنوز چنین باوری دارید و سیاست آمریکا در السالوادور را عالی می‌دانید؟» آبرامز از پاسخ دادن به این سؤال طفره رفت.
در ادامه، ایلهان عمر اعلام کرد:«شما از یک فراکسیون مسلح در ونزوئلا حمایت می‌کنید که در جنایت جنگی، جنایت علیه بشریت و نسل کشی دخالت دارد، تنها به این دلیل که حس می‌کنید آنها منافع آمریکا را تامین می‌کنند،کاری که در گواتمالا، السالوادور و نیکاراگوئه انجام داده اید.» آبرامز در برابر این سؤال نیز طفره رفت و جواب نداد.







نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
          
چهارشنبه 22 مرداد 1399


 اخبار ویژه روزنامه ها
 ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

Image result for ‫اخبار ویژه روزنامه ها‬‎


بازرگان اگر زنده بود از کارنامه شما برائت می‌جست
شورای شهر تهران در ادامه سیاسی‌کاری‌های گذشته، نام یک خیابان را به اسم رئیس‌ دولت موقت تغییر داد.
شورای شهر نام خیابان آب را به نام مهدی بازرگان تغییر داد. این شورا قبلا نیز نام مصدق و همچنین برخی بازیگران و هنرپیشه‌ها را برای برخی خیابان‌های بالاشهر انتخاب کرده بود.
این رویکرد در حالی است که شورای شهر ظرف سه سال گذشته، هیچ کار باارزش و ماندگاری برای تسهیل زندگی مردم انجام نداده و به تصریح رئیس شورای شهر در دوره مدیریت فعلی، حتی یک متر هم بر خط مترو تهران اضافه نشده است.
جالب اینکه شورای شهر در این مدت 3 ساله، 3 بار شهردار عوض کرده (آقایان نجفی، افشانی و حناچی) که در نوع خود بی‌نظیر و بی‌سابقه است.
با این اوصاف و صرف‌نظر از انتقادهای جدی به عملکرد رئیس دولت موقت (و رئیس گروهک نهضت آزادی) به نظر می‌رسد اگر خود آن مرحوم نیز اکنون زنده بود، از شورای شهر فعلی با کارنامه مردودی آن برائت می‌جست.

صوفی: اصلاح‌طلبان سرمایه اجتماعی خود را از دست داده‌اند
عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان می‌گوید اصلاح‌طلبان حتی اگر رد صلاحیت هم نمی‌شدند، نمی‌توانستند از مردم رأی بگیرند.
علی صوفی در گفت‌وگو با «فردا» می‌گوید: مشکلات شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان از سوی خود این طیف و نه رقبا، پدید آمد؛ اصلاح‌طلبان درست مدیریت نکردند و یک باره دستپاچه شدند.
وی با اشاره به گسترده شدن انتقادات از شورای عالی بعد از استعفا‌های اخیر، گفت: «برخی شروع کردند به نقد و از لزوم فروپاشی آن گفتند. در حالی که همین افراد و احزاب از بدو تولد شورای عالی در آن حضور داشتند. نماینده آن‌ها در همه جلسات شورای عالی بوده است.»
وی درباره استعفای عارف و موسوی لاری از ریاست و نایب رئیسی شورا گفت: «من از دوستانی که استعفا دادند تعجب می‌کنم و گلایه دارم. زیرا درست است که شورای عالی چهار ساله است، اما هیئت رئیسه آن محدودیت زمانی یک ساله دارد و این دوستان با توجه به اینکه زمان آن به پایان رسیده می‌توانستند در انتخابات هیئت رئیسه بعدی کاندید نشوند».
صوفی با اشاره به اینکه «عارف کاریزمایی که در شورای عالی اول و دوم داشت را در شورای سوم از دست داد» گفت: «این هم برمی‌گردد به مجلس و جایگاهی که به عنوان رئیس فراکسیون امید داشت. اینکه چقدر تقصیر داشته است البته قابل بحث است و خودش آمادگی دفاع از خود را دارد. به هرحال همین فضا را احساس کرد و برای همین هم خواست که فرصت را برای دیگران باقی بگذارد.»
وی در پاسخ به این پرسش که با این وصف عارف قادر است در انتخابات ۱۴۰۰ یکی از ظرفیت‌های جریان اصلاح طلب باشد؟ گفت: «اصلاح طلبان در کل سرمایه اجتماعی خود را به طور چشم گیری از دست داده‌اند. به نحوی که اگر شورای نگهبان آن رد صلاحیت‌ها را انجام نمی‌داد باز هم احتمال باخت اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس وجود داشت.» دبیرکل حزب پیشروی اصلاحات ادامه داد: «در قانون احزاب آمده که حزب برای مشارکت در قدرت تشکیل شده، اما بلافاصله گفته شده که برای نقد و اصلاح قدرت هم تشکیل شده است؛ بنابراین کسی که آویزان قدرت شود، قدرت نقد را نخواهد داشت. متاسفانه ما از ابتدای ۹۲ تا الان دیدیم که برخی احزاب که مدعی هم هستند احزاب بزرگی هستند در این زمینه بی‌پروا شده و به جای اینکه قدرت را نقد کنند به مشارکت در قدرت پرداخته و به اصلاح‌طلبان به شدت آسیب زده‌اند». وی گفت: اصلاح‌طلبان دیگر نمی‌توانند کاندیدایی مثل روحانی یا مثل علی لاریجانی و امثال آن را آورند و ائتلاف کرد و انتظار هم داشت که مردم به حرف آن‌ها گوش دهند. حتی اگر اصلاح‌طلبان هم بخواهند این غیر ممکن است. اصلاح‌طلبان ناچار هستند که رویکرد خود را نسبت به ۹۲، ۹۴ و ۹۶ عوض کنند و در یک کاندیدای کاملا اصلاح‌طلب معرفی کنند.» یادآور می‌شود اصلاح‌طلبان در انتخابات 92 و 96 پس از انجام نظرسنجی‌های متعدد، مجبور به حذف محمدرضا عارف و اسحاق جهانگیری شدند.

اعتماد: بازی‌های اصلاح‌طلبان برای مردم نخ‌نما شده است
روزنامه اعتماد می‌گوید: اصلاح‌طلبان گویا به وضعیت عقیمی رسیده‌اند.
این روزنامه در یادداشتی با طرح این موضوع که طیف اصلاح‌طلبان فاقد استراتژی یا شخصیت جدید است، می‌نویسد: بعد از کناره‌گیری عارف از شورای عالی اصلاح‌طلبان، خط یا شیر انداختن برای تعیین رئیس شورای عالی اصلاح‌طلبان رواج یافته است.
اما آن مهم نیست، آیا در همه مجموعه اصلاحات، برنامه‌ای قوی و توجیه‌پذیر جهت مردم، برای رقابت 1400 وجود دارد، بعید می‌دانم. گیرم که این برنامه وجود داشته باشد. آیا کاراکتری که تجسم این برنامه باشد (کاراکتری دست‌نخورده، مورد تایید گروه‌ها، منسجم و نسبتا جوان و فاقد پتانسیل رای منفی). در واقع پاسخ این سوال است که امکان استراتژی ریختن برای 1400 را ممکن می‌کند. اصلاحات با همه ادعاها درباره تحزب و کار تشکیلاتی، انگار فاقد توان فرزندآوری برای 1400 است. نه کاراکتری که سر و زلفی داشته باشد که دل‌ها را ببرد، نه کاریزمای شخصیتی جذابی، نه آنکه مستقل از دولتی نامحبوب باشد؛ یا اینکه شخصا بتواند ثابت کند، حیاتی قوی در سیاست داشته و در آینده ایرانیان موثر است. در واقع کاندیدای اجاره‌ای اصلاحات بیشتر به خاطر آن است که خودش نیرو ندارد یا توان توافق بر سر آن و متقاعد کردن مردم را برای رای به آن ندارد. لذا کاندیدا اجاره می‌کند و نق هم می‌زند که ما خود کاندیدا نداشته‌ایم! این بازی دیگر نخ‌نما و این کار فاقد حداقل مسئولیت سیاسی است. در کمتر از یک سال، قدیسان شورای اصلاحات باید معجزه‌گری کنند و اعجازی بیافرینند که استراتژی‌شان، پیروزی این کاراکتر قوی باشد. کاندیدای اصلاحات البته ساختنی  و حتی عصای مصلحت شمشیر کردنی است. ولی همه مشکل این است که شورای عالی اصلاح‌طلبان، اعتبارش را به سبب تصمیماتش از دست داده است و باید اول خود و برنامه دقیق ساختن کشور را بسازد تا بتواند کاندیداسازی کند. آیا برای این دو کار آمادگی دارد؟ کار سوم شور و هیجان و اقبال مردمی است که تا گردن در ناکارآمدی اقتصادی رفته‌اند و به غیر سیاسی‌ترین وضعیت روانی، برای کار ایجابی و رای دادن بی‌اعتنا شده‌اند.

آسوشیتدپرس: تو ناپلئون نیستی اشتباه نکن آقای ماکرون!
یک خبرگزاری آمریکایی ضمن تمسخر رئیس‌جمهور فرانسه نوشت او فراموش کرده که دوره قیمومیت فرانسه بر لبنان سپری شده است.
آسوشیتد پرس در تحلیلی که از سوی شبکه تلویزیونی فرانس 24 هم منتشر شده، می‌نویسد: به نظر می‌رسد امانوئل ماکرون فراموش کرده که لبنان دیگر تحت قیمومیت فرانسه نیست. رئیس‌جمهور فرانسه که از بیروت ویران شده از انفجار بازدید می‌کرد، جمعیت نگران را آسوده‌خاطر کرد و قول داد این شهر را بازسازی خواهد کرد. ماکرون همچنین مدعی شد انفجارهای بیروت قلب فرانسه را شکافته است.
منتقدین، این تلاش‌ها را به عنوان اقدامی در چارچوب سیاست استعمار نوین محکوم کرده و می‌گوید این مقام اروپایی به دنبال آن است تا در منطقه‌ای آشوب‌زده در خاورمیانه، قدرت خود را احیا و توجهات را از مشکلات روزافزون داخلی منحرف کند. یکی از کاربران فضای مجازی، وی را «ماکرون بناپارت»، و امپراطور ناپلئون قرن 21 نامید. «جک لانگ» وزیر سابق دولت فرانسه که  هم اکنون مدیر موسسه جهان عرب در پاریس است، می‌گوید: ما در لبه پرتگاه قدم می‌زنیم. ما باید به مردم لبنان کمک، از آن‌ها حمایت و لبنانی‌ها را تشویق کنیم؛ ولی در عین حال نباید چنین ذهنیتی ایجاد کنیم که می‌خواهیم سلطه‌ای جدید اعمال کنیم، چرا که چنین چیزی بسیار احمقانه است.
روابط فرانسه با لبنان به دستکم قرن شانزدهم برمی‌گردد، یعنی زمانی که رژیم سلطنتی فرانسه با حکمرانان عثمانی مذاکره کرد تا از مسیحیان حفاظت و نفوذ آن‌ها را در منطقه تضمین کند. تا سال‌های نفوذ فرانسه در 192- 1940-، لبنان شبکه‌ای از مدارس فرانسوی و نیز فرانسه زبان داشت که تا همین لحظه نیز حیات خود را حفظ کرده‌اند.
چند روز پیش یک عریضه عجیب در فضای مجازی منتشر شد که خواستار آن بود تا فرانسه موقتا اعمال نفوذ خود را در لبنان احیاء کند.
از این اقدام عمدتا به عنوان یک نظر مضحک یاد می‌شود 60 هزار نفر این عریضه را امضا کرده‌اند، از جمله اعضای جامعه مهاجران لبنان که حدود 250 هزار نفر هستند، ماکرون در لبنان با سران برخی گروه‌ها ملاقات کرد.
«سامر فرانجیه» نویسنده می‌گوید ماکرون سیاستمداران را مانند «کودکان دبستانی» گرد هم آورد و به دلیل آن که به وظایفشان عمل نکردند، با آن‌ها با خشونت صحبت کرد. در پاریس، مخالفان سیاسی داخلی ماکرون از چپ‌های تندرو تا راست‌گراهای افراطی نسبت به سیاست‌های استعمارگرایانه نوین و همچنین تلاش برای گرفتن امتیازات سیاسی از لبنان به ازای کمک به آن کشور، به ماکرون هشدار داده‌‌اند.

شکوری راد: سرمان به سنگ خورد اما با ابراز پشیمانی ضربه دوم را به خود نمی‌زنیم
دبیرکل حزب اتحاد ملت می‌گوید در دوره دوم روحانی، سر اصلاح‌طلبان به سنگ خورد. شکوری راد در عین حال گفته است: اظهار پشیمانی از روحانی ضربه دومی خواهد بود که اصلاح‌طلبان به خود می‌زنند(!)
علی شکوری‌راد در گفت‌و‌گویی مجازی اظهار داشت: آقای روحانی برجام را جلو برد و فضا برای فعالیت اصلاح‌طلب‌ها بازتر شد ولی در مرحله دوم، اصلاح‌طلب‌ها از ابتدا آقای روحانی را به ‌عنوان کاندیدای خود معرفی کردند و سراغ دیگری نرفتند. البته در آن زمان آقای روحانی هم مذاکره‌ای به این معنا که تعهدی به کسی بدهد با ما نداشت؛ اگر مذاکره‌ای صورت می‌گرفت، معلوم نبود نتیجه آن تعهد دادن آقای روحانی باشد و بعد از آن معلوم نبود ما چه خواهیم کرد و در واقع هیچ آلترناتیوی وجود نداشت؛ بنابراین مجبور بودیم از آقای روحانی حمایت کنیم، اما با این انتظار ذهنی که آقای روحانی قدر این حمایت را می‌داند و سیاست‌های درست دولت اول خود را با گرایش بیشتری به اصلاح‌طلبی دنبال خواهد کرد ولی نتیجه برعکس شد؛ یعنی آقای روحانی به جای اینکه این رویه را دنبال کند، از اصلاح‌طلبان فاصله گرفت و این باعث سرخوردگی در بدنه اصلاح‌طلبان شد.
وی بدون آنکه توضیح دهد روحانی در دوره دوم چه تفاوتی کرد، می‌افزاید: در واقع در دوره دوم آقای روحانی، سر اصلاح‌طلب‌ها به سنگ خورد و دچار سرخوردگی شدند و همین باعث شد این بحث‌ها پیش بیاید؛ اما آیا اصلاح‌طلب‌ها ‌اشتباه کردند؟ من معتقدم در هر دو دوره، حمایت از روحانی درست بود؛ هم در سال ۹۲ که تدبیر بسیار جالبی به کار بردند و بابت آن مدال تدبیر می‌گیرند و بار دوم هم به دلیل اینکه خطا نکرده و از آقای روحانی عبور نکردند. اما برآوردشان ‌اشتباه بود که آقای روحانی انتظارات ذهنی آنها را پاسخ خواهد داد. هنوز هم من فکر می‌کنم سیاست اصلاح‌طلب‌ها در قبال دولت روحانی همچنانکه رسما همین است، باید «اتحاد و انتقاد» باشد و بزرگ‌ترین‌اشتباه این است که اصلاح‌طلب‌ها از حمایت از روحانی ابراز پشیمانی کنند. اگر اصلاح‌طلبان ضربه اول را از بی‌توجهی روحانی به انتظاراتشان خورده‌اند، اظهار پشیمانی از دولت روحانی ضربه دومی خواهد بود که این بار به دست خود اصلاح‌طلبان به آنها وارد خواهد شد.
وی در ادامه اصلاح‌طلبی را برآمده از جناح چپ خوانده و می‌گوید: بدنه اجتماعی اصلاح‌طلب‌ها بدنه اجتماعی جناح چپ است. مجموعه‌ای که در این مقطع به جناح چپ افزوده شد یعنی طیف کارگزاران بین چپ و راست تعریف می‌شد. این مجموعه در انتخابات دوم خرداد سال ۷۶ به جناح چپ میل کرد و در زمره حامیان آقای خاتمی قرار گرفت. تبار برخی اعضای کارگزاران راست است و برخی چپ. این طیف از اول اینطور بودند. کارگزاران حزبی بود که در دولت آقای هاشمی شکل گرفت و یک رأس بزرگ بدون بدنه داشت. البته به هرحال در این مدت بدنه‌ای شکل داده‌اند اما همچنان با همان معضل روبه‌رو هستند. این حزب با رأس بزرگ و بدنه کوچک قدرت مانور زیادی دارد و می‌تواند راحت در مواضع جابه‌جا شود، جمع مرکزی امروز تصمیمی بگیرد و فردا تصمیمی دیگر.

تورم قیمت مسکن زیر سر سوداگری بانک‌هاست
نایب رئیس انجمن انبوه‌سازان گفت مافیای بانکی، پشت پرده بنگاهداری و گرانی مسکن است. بنگاهداری بانک‌ها تازگی ندارد و بانک‌ها از قبل بنگاهدار بودند با اینکه به این کار آنها اعتراض می‌شد بانک‌ها به سود احتیاج دارند و تنها جایی که می‌توانند سرمایه‌گذاری خوب و مطمئنی داشته باشند بخش املاک و مستغلات و بازار مسکن است و وقتی بازار مسکن در حیطه قدرت بانک‌ها قرار بگیرد، از سود خود عقب نمی‌کشند و همیشه دنبال سود بیشتر خواهند بود.
وی به روزنامه آرمان گفت: وقتی بانک هزار واحد ساخته، خریده یا در دست دارد، می‌خواهد 25 تا 30 درصد سود به دست آورد، به همین دلیل پایین آمدن قیمت مسکن وقتی دست بنگاهی مانند بانک در کار است دیگر معنایی ندارد و گرفتار افزایش قیمت‌های این‌چنینی هستیم. هرچند اگر سرمایه‌گذار همچنین سرمایه‌گذاری‌ای کرده باشد راضی نخواهد شد که سود کاهش یابد، مگر اینکه سیاست‌گذاری‌های دولت بانک‌ها را مجبور کند قیمت را بشکنند یا کاهش دهند. این هم در صورتی اتفاق می‌افتد که تولید افزایش یابد. یعنی فراوانی محصول که اینجا منظور مسکن است. اگر مسکن دست سرمایه‌گذار باشد بالاخره یا باید راضی شود که در بخشی ضرر کند یا قیمت را کاهش دهد، اما بانک‌ها به هیچ‌وجه زیر بار ضرر و کاهش قیمت نمی‌روند.
بنگاهداری بانک‌ها باعث می‌شود تا قیمت‌ها همیشه رو به افزایش باشند. این اشکال کار سیستم بانکی است و وقتی علنا اعلام می‌شود که بانکی هزار واحد مسکونی را در اختیار دارد معلوم است که اصلا راضی نخواهد شد قیمت‌ها کاهش یابد.
نایب رئیس انجمن انبوه‌سازان می‌افزاید: بانک‌ها علاقه‌ای به پرداخت تسهیلات در بخش مسکن به سازنده یا خریدار با دوره بازپرداخت 12 تا 15 ساله ندارند چون دوره بازگشت پول زمان‌بر است. پرداخت تسهیلات به افرادی که بتوانند در کمترین زمان بیشترین سود را به بانک‌ها پرداخت کنند بیشتر مورد توجه آنهاست، به عنوان مثال دادن تسهیلات به فردی که قصد خرید مثلا سکه را دارد برای بانک جذاب‌تر است چون به سرعت می‌تواند سود سرشاری را به همراه اصل آن به بانک برگرداند.
وی در پاسخ این سوال که آیا بانک مرکزی نمی‌تواند وارد این موضوع شود؟ می‌گوید: چرا نتواند؟ بانک‌ها حد و حدود دارند و این حد و حدود مشخص کرده که بانک‌ها باید به چه میزان و در چه قسمتی تسهیلات پرداخت کنند، الان قانونی دوفوریتی در مجلس مصوب شده و بانک‌ها را مجبور کرده حداقل 20 تا 25 درصد از کل تسهیلاتی که قرار است به بخش بازار پرداخت شود را به بخش مسکن اختصاص دهند.
ایرج رهبری گفت: بانک‌ها قانع به سود بانکی 18 تا 20 درصد نیستند و برای کسب سود بیشتر بنگاهدار شده‌اند و با در دست گرفتن بازار مسکن و ایجاد نوسانات، یکباره می‌بینیم که 40 تا 50 درصد در عرض چند ماه قیمت‌ها رشد پیدا می‌کنند. بانک‌ها در چه بازاری بهتر از بازار مسکن می‌توانند سود به دست بیاورند؟




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
          
چهارشنبه 22 مرداد 1399


رونمایی روسیه از اولین واکسن کرونا واکسن روی دختر پوتین تست شد
   ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

پوتین : روسیه رسما واکسن کرونا را ثبت کرد
رئیس‌جمهور روسیه از تأیید اولین واکسن کرونا توسط وزارت بهداشت کشور خود خبر داد و گفت، دختر او این واکسن را امتحان کرده است.
وجود بارقه‌های امید در زمینه مبارزه با ویروس کرونا، در حال نمایان شده است. بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، بیش از ۱۵۰ شرکت دارویی در سراسر جهان در تلاش برای یافتن واکسن موثر در درمان ویروس کرونا تا اوایل سال ۲۰۲۱ هستند. دیروز «ولادیمیر پوتین» رئیس‌جمهور روسیه، نیز خبر داد که وزارت بهداشت کشورش اولین واکسن کرونا در جهان را تأیید کرده است. به نوشته وبگاه راشا تودی، پوتین ضمن اعلام این خبر، گفت که دختر او نیز این واکسن را تزریق کرده است.این واکسن که گفته می‌شود توسط مرکز تحقیقات ملی اپیدمولوژی و میکروبیولوژی «گامالیا» ساخته شده است، دیروز از سوی وزارت بهداشت روسیه مورد تأیید قرار گرفت.
پوتین همچنین ابراز امیدواری کرد که روسیه به زودی تولید انبوه این واکسن را آغاز کند.رئیس‌جمهور روسیه همچنین گفت، بعد از اینکه دخترش این واکسن را تزریق کرد، کمی دمای بدنش بالا آمد، اما این تب به سرعت از بین رفت.وی در این باره گفت: «یکی از دختران من از این واکسن استفاده کرد. به این معنی که او در این آزمایش مشارکت کرد. وی بعد از واکسیناسیون اول، دمای بدنش به 38 درجه رسید، اما روز بعد تب او 37 درجه شد، همه این ماجرا همین بود.».وزیر بهداشت روسیه پیش از این خبر داده بود که تست بالینی واکسن کرونای ساخت مرکز تحقیقات ملی اپیدمولوژی و میکروبیولوژی گامالیا کامل شده است. همچنین وزارت دفاع روسیه نیز روز دوشنبه اعلام کرد که بررسی داوطلبانی که واکسن روسی کرونا را دریافت کرده‌اند، حاکی از آن است که به ایمنی کامل در برابر ویروس کرونا دست یافته‌اند. برخی کارشناسان درباره کارآمدی و صحت ادعای روس‌ها در زمینه ارائه اولین واکسن کرونای جهان تردید کرده‌اند. به ادعای آنها، روسیه برای اینکه اولین کشوری باشد که واکسن کرونا را تولید کرده، برخی روندهای تست واکسن را انجام نداده است.



خسارت‌های اقتصادی کرونا از خسارت‌های یک جنگ جهانی فراتر می‌رود!
هراس جهانی از ویروس کرونا - ایرنا
بر اساس جدیدترین تحقیقات صورت گرفته، خسارت‌های گسترده وارد شده به اقتصاد جهانی به دنبال همه گیری کرونا‌، از خسارت‌های یک جنگ جهانی فراتر می‌رود.
شیوع جهانی ویروس کرونا با سرعت ادامه دارد و بر اساس گزارش‌ها، تعداد مبتلایان از 20 میلیون و 300 هزار نفر عبور کرده و شمار فوتی‌ها نیز به 740 هزار نفر رسیده است. بسیاری از دولت‌های چهار گوشه جهان در مبارزه با کرونا، خسارات اقتصادی بسیار سنگینی را متحمل شده‌اند. آمریکا گرفتار شدیدترین رکود اقتصادی خود طی 90 سال گذشته شده است. اقتصاد آلمان به عنوان بزرگترین و قدرتمندترین اقتصاد اروپا، گرفتار خسارات سنگین شده است. سران اروپا بسته‌های اقتصادی متعددی برای نجات اقتصاد قاره سبز تصویب کرده‌اند. در ژاپن دیگر اقتصاد قدرتمند جهان، نیز صدها شرکت ورشکست شده‌اند. جدیدترین تحقیقات موسسه پژوهشی مکنزی گلوبال نیز نشان می‌دهد اختلال در تولید در نتیجه همه گیری ویروس کرونا، دو برابر بیشتر از یک جنگ نظامی در جهان به اقتصاد آسیب می‌رساند.
 تحلیلگران این موسسه پژوهشی در گزارشی با عنوان
« خطر، تاب آوری و تعادل دوباره زنجیره‌های ارزش جهانی»، خطرات مختلف توقف 100 روزه تولید را بررسی کرده‌اند. شوک‌های اقتصادی که در این گزارش به آنها اشاره شده، وقایع مختلفی را از حمله‌های سایبری و جنگ‌های تجاری گرفته تا درگیری‌های نظامی و همه گیری در بر می‌گیرند و از نظر تناوب، زمان و طبیعت تاثیرشان متفاوت هستند. بر اساس تحقیقات این موسسه‌،خسارت وارد شده از یک جنگ جهانی احتمالی حدود 15 تریلیون دلار خواهد بود، در حالی که همه گیری ویروس کرونا حدود 30 تریلیون دلار به اقتصاد جهان آسیب می‌رساند.  این رقم سه برابر بیشتر از 10 تریلیون دلار خسارتی است که رکود بزرگ سال‌های 2007 تا 2009 به بار آورده‌اند و 30 برابر بیشتر از خسارات ناشی از یک حمله سایبری گسترده است.
طبق تحقیقات موسسه مکنزی از 325 شرکت در 13 صنعت مختلف، اختلال در زنجیره ارزش می‌تواند به راحتی بیش از 40 درصد از سود‌دهی سالانه در هر دهه را از بین ببرد ولی یک رویداد شدید که صد روز تولید را مختل می‌کند، درآمد یک سال را در برخی صنایع نابود می‌کند. طبق این گزارش، زنجیره‌های ارزش که وابسته به نیروی کار هستند، بیشتر در معرض همه گیری‌ها قرار می‌گیرند. همه گیری ویروس کرونا بیش از همه، به صنعت پوشاک آسیب رسانده است، که بیشترین سهم اشتغال را دارد و سالانه 25 میلیون شغل تولید می‌کند. پس از آن، صنعت هوافضا، مبلمان و محصولات نفتی بیشترین آسیب را دیده‌اند.
گاف کرونایی ترامپ
رئیس‌جمهور آمریکا روز دوشنبه طی یک کنفرانس خبری، در یک گاف آشکار مدعی شد، بیماری‌ همه‌گیر آنفلوآنزای اسپانیایی که در سال‌های۱۹۲ - ۱۹۱۸ بروز کرده بود، نقش مهمی در پایان دادن به جنگ جهانی دوم، که در سال ۱۹۳۹ آغاز شد، داشته است! به گزارش ایسنا، در جریان کنفرانس خبری روز دوشنبه، از ترامپ پرسیده شد در صورتی که سلف او «باراک اوباما»، مسئولیت کنترل بیماری کووید۱۹ را در آمریکا بر عهده داشت، ترامپ چه واکنشی نشان می‌داد؟ او از ترامپ پرسید: «اگر ۱۶۰ هزار نفر تحت نظارت رئیس‌جمهور اوباما مرده بودند، فکر می‌کنید آیا شما خواستار استعفای او نشده بودید؟». ترامپ گفت: نه، من چنین کاری نمی‌کردم. من فکر می‌کنم آنچه ما قادر به انجام بوده‌ایم، فوق‌العاده بوده است. اگر کشورمان را تعطیل نکرده بودیم، شما در حال حاضر با یک و نیم یا دو میلیون مرگ ناشی از کووید۱۹ مواجه بودید. ما کار درستی انجام دادیم و حالا مجبور به تعطیلی کشور نیستیم. ما بیماری را درک می‌کنیم، هیچ‌کس آن را درک نکرده چرا که هیچ‌کس تاکنون چنین چیزی ندیده است!
وی ادامه داد: می‌گویند نزدیک‌ترین تجربه به چنین چیزی در سال ۱۹۱۷ بوده، درست است؟ همه‌گیری بزرگ. مسلماً چیز فجیعی بود که طی آن، بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون در همه‌جا از بین رفته‌اند. احتمالاً همین هم بود که به جنگ جهانی «دوم» پایان داد، همه سربازان بیمار بودند. شرایط افتضاحی بود.همه‌گیری بزرگ آنفلوآنزا که ترامپ به آن اشاره می‌کند، در واقع تا سال ۱۹۱۸ اتفاق نیفتاده بود. در حالی که بیماری‌های گسترده‌ای در بین افرادی که در خط مقدم بودند وجود داشت، ویروس (آن‌طور که ترامپ ادعا می‌کند)، نقش عمده‌ای در پایان دادن به جنگ جهانی اول نداشته است. چنانکه بدترین اوج ابتلا و مرگ و میر ناشی از آن نیز، بعد از آتش‌بس نوامبر ۱۹۱۸ اتفاق افتاد. بیماری آنفلوآنزا تا پایان سال ۱۹۲۰ فروکش کرد.


 سازمان ملل: 10 میلیون یمنی در یک قدمی گرسنگی قرار گرفتند

مرگ 80 درصد کودکان یمن بر اثر وبا و گرسنگی
نماینده صندوق جمعیت سازمان ملل در یمن اعلام کرده، ١٠ میلیون یمنی «تنها یک گام با گرسنگی فاصله دارند».
حملات ائتلاف سعودی در بیش از پنج سال گذشته باعث خلق یک تراژدی وحشتناکی در یمن شده. مردم جهان تنها آمار کشته‌ها و قربانیان حملات را مثل یک «آمار» دریافت می‌کنند اما این جنگ باعث ایجاد بحران گرسنگی جدی نیز در این کشور شده است. نماینده صندوق جمعیت سازمان ملل در یمن در مصاحبه با خبرگزاری آناتولی ترکیه گفته: «پس از پنج سال جنگ و درگیری در یمن، مردم این کشور از پایین‌ترین سطح سیستم ایمنی بدنی و حادترین سطح ضعف بدنی در جهان رنج می‌برند تا جایی که ۸۰ درصد آنها برای زنده ماندن به کمک‌های غذایی تکیه دارند...۱۰ میلیون نفر هم تنها یک گام با گرسنگی فاصله دارند و یک چهارم هم از
سوء تغذیه حاد رنج می‌برند».





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
          
چهارشنبه 22 مرداد 1399


روایت دادستان کل آمریکا از جنگ چریکی در شهرهای مختلف این کشور
  ۱۳۹۹/۰۵/۲۰

روایت دادستان کل آمریکا از جنگ چریکی در شهرهای مختلف این کشور - مشرق نیوز
دادستان کل آمریکا در مصاحبه با فاکس نیوز رسانه محبوب ترامپ تصریح کرده اعتراضات اخیر علیه نژادپرستی ساختاری در آمریکا تبدیل به یک «جنگ چریکی شهری» شده و عده ای که او آنها را «چپ های افراطی» می نامد، به دنبال «براندازی» اند.
  اعتراضات ضد نژادپرستی در آمریکا بعد از گذشت 78 روز از قتل وحشیانه «جورج فلوید» به دست پلیس نژادپرست این کشور همچنان ادامه دارد و هر روز ابعاد تازه ای نیز به خود می گیرد. «ویلیام بار»، دادستان کل این کشور در مصاحبه ای با «فاکس نیوز» به این واقعیت اذعان کرده که «آمریکا  درگیر شکل تازه ای از جنگ چریکی شهری شده است». به گفته وی این جنگ چریکی را «حرص قدرت طلبی جناح چپ»، هدایت می کند. وی با حمله به حزب دموکرات این کشور نیز گفته، چپ‌گرایان به دنبال«فروپاشی نظام» هستند. وزیر دادگستری دولت ترامپ چندی پیش نیز هنگام ادای شهادت در کمیته قضایی مجلس نمایندگان آمریکا گفته  بود: «شورشی‌های خشونت‌طلب و افراد هرج‌ومرج طلب، اعتراضات قانونی را مصادره کرده‌اند».
ادامه اعتراضات
از شهرهای مختلف آمریکا نیز گزارش می رسد اعتراضات علیه نژادپرستی سیستماتیک در این کشور همچنان ادامه دارد. در «فرگوسن» واقع در ایالت «میزوری» پلیس ضد شورش آمریکا به معترضانی که برای بزرگداشت ششمین سالگرد قتل «مایکل براون»، جوان سیاه‌پوست آمریکایی تجمع کرده بودند، با گاز فلفل و باتوم حمله کرد و آن‌ها را مورد ضرب و شتم قرار داد. آن‌ها همچنین به روی معترضان اسلحه گشودند و تعدادی از آن‌ها را بازداشت کردند. آنطور که روزنامه انگلیسی«دیلی میل»
نوشته، در تصایر ثبت شده از اعتراض ها، نیروهای پلیس معترضان را روی کف خیابان خوابانده و بازداشت می‌کنند. در اعترضات یکشنبه شب در شهر فونیکس ایالت آریزونا نیز دست‌کم ۸ نفر بازداشت شدند. پلیس همچنین به روی ده‌ها نفر که برای ادای احترام تجمع کرده بودند، «فلش بنگ» شلیک کرد. بر اساس این گزارش معترضان کمی بعد از ساعت ۷ شب به وقت محلی از سنگری که مقابل مقرهای اداره پلیس شهر فونیکس ایجاد شده بود، عبور کردند.
مراسم سالگرد «مایکل براون» ابتدا مسالمت‌آمیز بود و پدر وی یک کبوتر صورتی را برای بزرگداشت این روز در آسمان رها کرد اما بعد با دخالت پلیس و حمله به معترضان به خشونت کشیده شد. تیراندازی به مایکل براون در سال ۲۰۱۴ و در شهر  فرگوسن  ایالت «میزوری»
آمریکا روی داد. براون ۱۸ ساله پس از آنکه حداقل شش بار هدف شلیک «دارن ویلسون»، افسر ۲۸ ساله شهر فرگوسن قرار گرفت جان باخت. مقتول مسلح نبود و سوء‌سابقه هم نداشت. این جنایت اعتراض های گسترده ای را در شهر فرگوسن به راه انداخت. معترضان نژادپرستی را عامل این تیراندازی می‌دانند.
شورش در پورتلند
 در پورتلند نیز مقامات پس از آتش گرفتن مرکز اصلی پلیس وضعیت «شورش» در این شهر اعلام کردند. بر اساس گزارش «هیل» با اوج گرفتن اعتراض ها در پورتلند، گروهی از معترضان به داخل ساختمان انجمن پلیس در این شهر روانه شدند. ساختمان مذکور در پی حمله معترضین به آتش کشیده شد و دود اطراف ساختمان را فرا گرفت. با پر رنگ شدن خشونت‌ها در پورتلند، نیرو‌های پلیس در مقابل معترضان قرار گرفته و آن ها را سرکوب کردند. اداره پلیس لوییسویل آمریکا  نیز روز یکشنبه هشدار داده که اعتراضات و تظاهرات در این شهر را سرکوب خواهد کرد.
 بر اساس این گزارش، اداره پلیس لوییسویل با انتشار توئیت‌هایی نوشته: «تصمیم گرفته شده است که کاروان‌های اعتراضی مانند گذشته نتوانند ادامه پیدا کنند. افزایش رفتارهای خشونت آمیز و نگرانی‌های امنیتی عامل اصلی اتخاذ این تصمیم
بوده است».
جنایت تازه پلیس در شیکاگو
نیمه شب یکشنبه به وقت محلی نیز، تیراندازی پلیس به یک شهروند در شیکاگو موجی از نا آرامی را در این شهر آمریکا به راه انداخته است. به نوشته نشریه «نیوز ویک»، پلیس شیکاگو تأیید کرده که یک افسر در حوالی ۲:۳۰ بامداد دوشنبه در محله «اینگل‌ وود» اقدام به تیراندازی به یک فرد مسلح کرده است. در نهایت این فرد مسلح و سه مأمور پلیس زخمی شدند.
تصاویر منتشر شده در رسانه‌های اجتماعی نشان می‌دهد عده‌ای پس از شکستن شیشه‌های یک بانک به‌وسیله چوب بیسبال، وارد آن می‌شوند. پلیس احتمالا با هدف آرام کردن مردم،  در نهایت اعلام کرد مأموران دخیل در تیراندازی بامداد دوشنبه، به مدت ۳۰ روز از کار خود تعلیق خواهند شد.


  قیام مسلحانه مردمی علیه آمریکا در شرق سوریه
مردم در شمال شرق سوریه نظامیان آمریکایی را وادار به عقب‌نشینی کردند - مشرق  نیوز
ساکنان شرق سوریه همسو با دولت این کشور، طی نشستی در «دیرالزور»، دست به تشکیل هسته مرکزی مقاومت مردمی زده و اعلام کردند که برای اخراج نیرو‌های اشغالگر آمریکایی، وارد نبرد مسلحانه خواهند شد.
عشایر شرق سوریه با برگزاری نشستی در شهر دیرالزور‏، هسته مرکزی مقاومت مردمی تشکیل دادند و اعلام کردند که با دولت دمشق همسو بوده و با  نیروهای اشغالگر و تروریست آمریکایی و گروه‌های  مزدور تحت حمایت واشنگتن، وارد نبرد مسلحانه خواهند شد. ساکنان شرق سوریه در بیانیه خود همچنین، از حمایت‌های کشور‌های هم‌پیمان سوریه و رشادت‌های رزمندگان مقاومت، قدردانی کردند. در بیانیه عشایر شرق سوریه آمده است: با تشکیل «ارتش عکیدات»، هسته مرکزی مقاومت در شرق سوریه شکل گرفته است و نیروهای آن از ادامه غارت ثروت‌های این کشور از سوی اشغالگران آمریکایی و مزدورانشان، جلوگیری خواهند کرد.


مشاور ترامپ: قصد خروج از عراق را نداریم!

در آستانه سفر «مصطفی کاظمی» به واشنگتن، مشاور رئیس جمهور آمریکا گفت که واشنگتن قصد خارج کردن نیروهای آمریکایی از عراق را ندارد!
در حالی که نخست وزیر عراق و هیئت همراهش خودشان را برای سفر به آمریکا آماده می کنند تا به گفته نمایندگان پارلمان عراق، روز 30 مرداد ماه با «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا، درباره خروج نیروهای آمریکایی از عراق گفت و گو کنند، « گابریل سوما»، مشاور ترامپ در امور خاورمیانه، گفت که موضوع گفت و گوی دو طرف، درباره خروج نیروهای آمریکایی نخواهد بود و اصولا آمریکا قصد ندارد همه نیروهایش را از عراق خارج کند! به گزارش خبر گزاری جمهوری اسلامی، سوما افزود، کاظمی و ترامپ در واشنگتن، درباره مسائل اقتصادی، بهداشتی ، انرژی ، ایران، کرونا، اعتراضات خیابانی در عراق ، داعش و تامین امنیت سفارت آمریکا در بغداد گفت و گو خواهند کرد. این اظهارات اگر صحیح باشد، مغایر با خواسته اصلی ملت عراق است.





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
          
سه شنبه 21 مرداد 1399

 اخبار ویژه روزنامه ها
   ۱۳۹۹/۰۵/۲۰

Image result for ‫اخبار ویژه روزنامه ها‬‎


 شیخک‌های دست‌نشانده آمریکا در خلیج فارس به گوشمالی نیاز دارند
امروز شورای امنیت سازمان ملل پیشنهاد آمریکا درباره تمدید تحریم تسلیحاتی ایران را به بحث و رای می‌گذارد. این پیشنهاد با مفاد تعهداتی که در برجام آمده است در تناقض است.  چین و روسیه به‌عنوان دو کشور دارای حق وتو پیشاپیش اعلام کرده‌اند که این پیشنهاد را وتو خواهند کرد. بنابراین از هم اکنون می‌توان نتیجه گرفت که طرح پیشنهادی آمریکا با شکست رو‌به‌رو می‌شود. طبیعی است که این نکته از نگاه مقامات آمریکایی هم پنهان نمانده است. بیانیه شورای همکاری خلیج ‌فارس در همین بستر قابل ارزیابی است.
شورای همکاری خلیج ‌فارس، شامل شش کشور عربی کویت، عربستان، قطر، امارات متحده عربی، بحرین و عمان، با ارسال نامه‌ای به شورای امنیت سازمان ملل  خواستار تمدید تحریم تسلیحاتی علیه جمهوری اسلامی ایران شدند. این نامه با امضای «نایف فلاح مبارک» دبیرکل شورای مزبور ارسال شده است. در این نامه آمده است «با توجه به اینکه ایران در راستای تسلیح و تجهیز گروه‌های فرقه‌گرا در منطقه حرکت می‌کند و ایران از زمان صدور قطعنامه شماره ۲۲۳۱ سال ۲۰۱۵ از دخالت در امور همسایگان دست برنداشته است از این رو برداشته شدن محدودیت‌های تسلیحاتی ایران مناسب نیست مگر اینکه ایران از فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده خود در منطقه و تجهیز گروه‌های مورد حمایت خود دست بردارد و از این رو تمدید تحریم تسلیحاتی ایران برای تضمین امنیت منطقه و دنیا ضروری است»!
از آنجا که ۶ کشور عضو این شورا بارها نشان داده‌اند که در موضع‌گیری‌ها و عملکرد‌های منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای از خود هیچ اراده‌ای ندارند و تاکنون در همه موارد - بدون استثناء - با‌ سازی که آمریکا کوک کرده است رقصیده‌اند! چرایی اتخاذ این موضع خصمانه را باید در نقطه دیگری بیرون از اراده شیوخ عیاش و بی‌اراده جست‌وجو کرد.
بیانیه ۶ کشور دست‌نشانده خلیج ‌فارس با این منظور به آنها دیکته شده است که آمریکا بعد از ناکامی‌ در تصویب پیشنهاد خود مبنی بر تمدید تحریم تسلیحاتی ایران در شورای امنیت، به بیانیه شورای همکاری خلیج ‌فارس به‌عنوان کشورهای همسایه ایران استناد کرده و اعلام کند که همسایگان ایران هم نگران قدرت تسلیحاتی این کشور بوده و خواستار تمدید تحریم هستند!
در همین زمینه گفتنی است که «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا در پیامی ‌توئیتری از نامه دبیرکل «شورای همکاری خلیج ‌فارس» به شورای امنیت و مواضع خصمانه این شورا علیه ایران استقبال کرد.
پمپئو در این پیام توئیتری نوشت: «نامه شورای همکاری خلیج ‌فارس به شورای امنیت سازمان ملل برای درخواستِ تمدید تحریم تسلیحاتی ایران یک بیانیه متهورانه است»!
در همین حال، آقای بهاروند معاون وزیر خارجه کشورمان اعلام کرد که نامه شورای همکاری جعلی است! و توضیح نداد اگر این نامه جعلی است اولاً چرا آقای موسوی سخنگوی وزارت خارجه ارسال آن را تائید کرده و می‌گوید «شورای موسوم به همکاری خلیج ‌فارس به سخنگوی برخی کوته‌فکران داخل شورا و خارج منطقه مبدل شده و دبیرخانه شورا نیز با تأثیر از سیاست‌ها و رفتارهای اشتباه و مخرب برخی اعضای آن، بلندگوی ایران‌ستیزان شده است»؟!  ثانیاً چرا مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا ارسال آن را به شورای امنیت سازمان ملل تائید کرده و از این شورا تقدیر می‌کند؟! و از همه مهم‌تر اینکه چرا خود شورای موسوم به همکاری خلیج ‌فارس آن را تکذیب نمی‌کند؟!
انتظار این بود و هنوز هم هست که وزارت خارجه کشورمان در جایگاه مسئول سیاست خارجی ضمن محکوم کردن صریح و سریع این اقدام خصمانه شیخک‌های توسری‌خور آن سوی خلیج ‌فارس برای مقابله با این اقدام خصمانه دست به کار شود و به‌عنوان مثال، از آنجا که ۶ (به اصطلاح کشور) حاشیه خلیج فارس با موضع اخیر خود مصداق کشورهای متخاصم تلقی می‌شوند، ایران می‌تواند با استناد به مواد 14 تا 23 کنوانسیون 1958 ژنو و مواد 17 تا 37 کنوانسیون 1982 جامائیکا، کشتی‌های عبوری آنها را بازرسی کند و در صورتی که حامل تسلیحات بودند به آنها اجازه عبور ندهد. چرا وزارت خارجه کشورمان از این امکان قانونی خود برای تنبیه شیخک‌های دست‌نشانده آمریکا در خلیج ‌فارس استفاده نمی‌کند؟!

10 سال بی‌ثباتی لیبی آینه عبرت لبنانی‌ها درباره دخالت فرانسه

یک روزنامه اصلاح‌طلب اذعان کرد: رفتار استعماری امانوئل مکرون رئیس‌جمهور فرانسه کم از رفتار سلف او سارکوزی در انهدام لیبی ندارد.
روزنامه اعتماد با اشاره به سفر ماکرون به بیروت و اظهارات مداخله‌جویانه‌اش نوشت: وضعیت سیاسی منطقه محصول توافق سایکس - پیکواست که میان وزرای خارجه فرانسه و انگلیس و پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی عثمانی انجام شد که طی آن سوریه و لبنان سهم فرانسه شد و بعدها حکومت طائفی لبنان را فرانسوی‌ها پایه‌گذاری کردند. حالا چگونه ممکن است که یک حکومت اروپایی برای یک کشور دیگر مدل طائفی را که پایداری ندارد ایجاد کند، محل بحث جداگانه‌ است. بنابراین ریشه بحران در لبنان از آنجا ناشی می‌شود که این ساختار طائفی نمی‌توانست برای تحولات بعدی پاسخگو باشد زیرا شدنی نبود. بنابراین آقای مکرون باید توضیح دهد که مبنای او با عملکرد گذشته حکومت فرانسه چه تفاوتی دارد؟
تجربه دوم به لیبی برمی‌گردد که فرانسه و آقای سارکوزی، رئیس‌جمهور وقت فرانسه پرچمدار قطعنامه‌های سازمان ملل علیه قذافی بود و بمب‌افکن‌های فرانسوی عازم لیبی شدند تا در نابود کردن ارتش و زیرساخت‌های لیبی پیشگام باشند. دقیقا سه هفته پس از سقوط قذافی و در حالی که او هنوز زنده بود، سارکوزی با نخست‌وزیر بریتانیا عازم لیبی شدند تا میوه‌چینی کنند. برخی از مردم لیبی هم با پرچم فرانسه به استقبال آنان رفتند. از آن ماجرا دو نتیجه حاصل شد؛ اول نابودی لیبی، دوم ناپایداری سیاسی در لیبی. یعنی همین وضعیتی که امروز همه شاهد آن هستند پس از 10 سال (دو هفته دیگر دهمین سالروز سقوط طرابلس و فرار قذافی از کاخ خود است) از سقوط قذافی هنوز دولت مستقری در لیبی وجود ندارد و این کشور به خاک سیاه نشسته است. گمان نمی‌کنم آقای مکرون به عنوان رئیس‌جمهور فرانسه چندان خود را متمایز از سارکوزی کند. ولی نکته جالب این دخالت سابقه ارتباط نزدیک سارکوزی  و قذافی بود. به همین دلیل او بلافاصله متهم به دریافت پول از قذافی برای فعالیت‌های انتخاباتی خودش شد.

آرمان: دولت هرگز به تولید ملی بها نداد
یک روزنامه اصلاح طلب معتقد است دولت روحانی در دوره هفت ساله خود به تولید بها نداد.
روزنامه آرمان از قول مسعود دانشمند دبیرکل خانه اقتصاد نوشت: تا زمانی که نتوانیم تعادلی بین تولید، صادرات و واردات برقرار و این چرخه را درست کنیم، مشکل کاهش ارزش پول ادامه خواهد داشت و هیچ تغییری نخواهد کرد. چه از واحد پولی صفر کم شود چه اضافه، در این وضعیت تغییری حاصل نمی‌شود. بنابراین به جای اینکه به واحد پول فکر کنیم باید سعی کنیم تولید را افزایش بدهیم.
وقتی تولید افزایش پیدا کند در نتیجه اشتغال افزایش پیدا می‌کند، افزایش تولید و اشتغال شاخص‌های اقتصادی کلان یعنی تولید ناخالص داخلی، سرانه و... را بالا می‌برد، تولید افزایش یابد صادرات بیشتر می‌شود، صادرا ت افزایش یابد ارز وارد کشور می‌شود. بالاخره در اینجا ممکن است تعادلی اتفاق بیفتد و بتوان تورم را کنترل کرد. یکی از اصلی‌ترین راه‌های کنترل تورم، توجه به تولید و اشتغال است، وقتی تولیدی صورت نگیرد و اشتغال هم نداشته باشیم، دولت درآمدی ندارد و در این صورت ناچار به چاپ پول خواهد بود و وقتی پول چاپ کند افزایش نقدینگی و پایه پولی ایجاد می‌شود که اینها خود موجب افزایش تورم خواهند شد.
این کارشناس اقتصادی می‌افزاید: تورم بیکاری ایجاد می‌کند و بیکاری مجددا دولت را مجبور به چاپ پول می‌کند و دقیقا مثل چیزی که در این سال‌ها اتفاق افتاده و این سیکل معیوب همچنان ادامه می‌یابد. دلیل اینکه چرا دولت به تولید توجه نمی‌کند این است که اصولا دولت ما در هیچ زمانی به تولید اهمیت نداده است و هر زمانی که پول داشتیم، بازرگانی کرده و هیچگاه تولیدنکرده‌ایم.
مشکل این است که تولید همیشه فدای بازرگانی شده، چرا؟ به این دلیل که دولت هر زمان پول دارد، می‌خواهد سریعا دلار را به ریال تبدیل کند و برای تبدیل دلار به ریال باید بازرگانی خارجی را توسعه دهد و برای توسعه بازرگانی خارجی باید کالا وارد و آن را طوری تعرفه‌گذاری کند که مردم قدرت خرید داشته باشند.
در نتیجه مهم نیست که کارخانجات یخچال‌سازی ما تعطیل شدند، مهم این است که یخچال خارجی با قیمت ارزان‌تر وارد بازار کنیم تا مردم بخرند و چرخه بازرگانی بچرخد نه چرخه تولید. با این اقدام چرخه تولید متوقف و کارخانه ارج و آزمایش تعطیل و یخچال ایرانی به فراموشی سپرده می‌شود و یخچال چینی در خانه مردم جای می‌گیرد.  به جای اینکه صنایع داخلی خودمان را توسعه بدهیم ساده‌ترین راه این است که صنایع را رها کرده و بازرگانی کنیم.

شرق: نامه 37 اقتصاددان با بی‌اعتنایی دولت مواجه شد
روزنامه حامی دولت می‌گوید دولت و رئیس‌جمهور بعد از یک سال، هنوز هم به نامه 37 اقتصاددان و راهکارهای پیشنهادی آن بها و ترتیب اثر نداده.
شرق از قول محمد بحرینیان کارشناس اقتصادی و امضاکننده نامه نوشت: امضاکنندگان نامه در مفادی با هم تفاهم داشتند. البته هر کدام ممکن بود نکات دیگری هم داشته باشند یا راه حل‌های دیگری ارائه دهند. دلیل این توافق، انتشار کتابی در ۲۱ آذر ۹۶ از سوی ریچارد نفیو، عضو تیم مذاکره کننده دولت آمریکا بود. در این کتاب هدف تحریم‌ها به طور دقیق تشریح شده بود و در خرداد ۹۷ این کتاب از سوی مرکز پژوهش‌های مجلس ترجمه شد. اوایل سال ۹۷ و هم زمان با خروج آمریکا از برجام یکباره ارز تک نرخی شد و اعلام کردند که ارز چهارهزارو ۲۰۰تومانی برای همه فراهم است. به نظر می آید این تصمیم هم مثل خیلی از تصمیمات دیگر فاقد پشتوانه مناسب بود و ما نمی دانیم تحت چه شرایطی چنین تصمیمی گرفته شد.
بحرینیان می گوید: در کتاب نفیو مشخص بود که آنها چه چیزی را هدف گرفته‌اند و راه‌حل مقابله با تحریم ها چیست؛ اما متاسفانه بسیاری از تصمیماتی که در دولت قبل و دولت فعلی گرفته شد، وقتی نگاه می کنیم، منطبق با طراحی هایی است که در تحریم‌ها پیش بینی کرده بودند.
به اعتقاد این پژوهشگر توسعه، ضعف در مذاکرات اقتصادی در طول تصویب برجام کاملا روشن است. او اضافه می‌کند: در کتاب نفیو هدف اصلی تحریم‌ها بخش تولید معرفی می‌شود و محدودکردن ۵۰۰ هزار شغل یکی از اهداف اصلی تحریم کنندگان است. بحرینیان بیان می کند: مجموعه این اتفاقات منجر به ایجاد نگرانی در دلسوزان کشور شد. نامه‌ای که در ۱۵ مرداد ۹۷ منتشر شد، به این دلیل بود که هشداری به دولت داده شود و دست کم راه‌حل‌ها و مشکلات بیان شود. رهبر انقلاب به صراحت از این نامه و راه حل‌هایی که ارائه شده بود، حمایت کردند. با وجود اینکه رهبر انقلاب هم به صراحت این نامه را تایید کردند، عکس‌العملی ازسوی دولت و کسانی که تصمیم‌گیر اقتصادی بودند، درباره این نامه دیده نشد.
این پژوهشگر توسعه بر جلوگیری از خروج ارز از کشور تاکید می‌کند و می‌گوید، در این زمینه راه‌حل ها و بحث های زیادی مطرح شده است.آمارهای بانک مرکزی نشان می دهد منابع ارزی در کشور کم نداشته‌ایم؛ اما بی مبالاتی‌های زیادی درباره هزینه‌کرد آن انجام شده است. بعد از خروج ترامپ از برجام ارزها برای محصولاتی هزینه شده است که نباید این اتفاق می‌افتاد. بحرینیان بیان می‌کند: طبق آمار بانک مرکزی از فروردین ۹۷ تا اواخر سال ۹۸ چیزی حدود 66/4 میلیارد دلار یا کمی بیشتر ارز از کشور خارج شده است. به نظر من بسیاری از موارد از جمله واردات خودروی آماده می توانست اتفاق نیفتد تا به منابع ارزی ما فشار وارد نشود. او اضافه می کند: کارشناسان ۲۰ راه حل در این زمینه دادند. هیچ کدام از این راه حل‌ها به جز بند دو که به صورت ناقص اجرا شد، مورد توجه قرار نگرفت. بحرینیان عنوان می کند: بیشترین ضربه را تولید خورد. اشتغال دچار آسیب شد. متاسفانه تصمیمی در راستای بهبود وضعیت تولید نمی بینیم و بیشتر بخش توزیع مدنظر بوده است. دادگاه‌هایی که در حال تشکیل شدن است، بعضی چیزها را روشن می‌کند و چه بسا ذی نفعانی در این باره وجود داشته باشند.
این پژوهشگر توسعه تاکید می کند: تحریم‌ها لاعلاج نیست. تحریم عامل موثر بر مشکلات این کشور نبوده است. نمی‌خواهیم ساده‌پردازی کنیم و بگوییم تحریم ها اثر ندارد. تحریم اثر دارد و شکی در آن نیست؛ اما تحریم‌ها عامل نابسامانی اقتصاد ما نیست. بحرینیان تاکید می‌کند: بخشی از دلایلی که باعث شده منابع ما گیر کند و به کشور بازنگردد، ناشی از ناتوانی ما در مذاکرات اقتصادی است. مثل آب خوردن قرارداد توتال به هم خورد.

همکاری ایران و چین مهار سیاست فشار حداکثری آمریکاست
معاون اندیشکده شورای سیاست خارجی آمریکا معتقد است سند همکاری ایران و چین، چالشی علنی برای منافع و اعتبار واشنگتن است.
ایلان برمن ضمن یادداشتی در پایگاه « مرکز سیاست جهانی» نوشت: ایران و چین در مراحل نهایی مذاکره برای پیمان راهبردی 25 ساله قرار دارند این توافقنامه در صورت اجرایی شدن، روابط نظامی، اقتصادی و سیاسی دو کشور را به طور چشمگیری گسترش خواهد داد.این توافق جای تعجب ندارد؛ تهران و پکن در گذشته در هر زمینه‌ای از فروش اسلحه گرفته تا انرژی همکاری داشته‌اند. با این حال، توافق جدید روابط دو جانبه بین دو شریک استراتژیک را به مرحله جدید ارتقاء می‌دهد و پیامدهای عمده برای ژئوپلیتیک منطقه دارد و تهدیدی آشکار برای تلاش‌های ایالات متحده در راستای منزوی ساختن و مهار ایران خواهد بود.فعلا کسب اطلاع از جزئیات توافق تقریبا غیرممکن است، اما دست کم دو نتیجه استراتژیک را می‌توان در نظر گرفت: اولی به موقعیت منطقه‌ای ایران مربوط می‌شود و دومی با تثبیت قدرت در فضای داخلی ارتباط دارد. تشدید تحریم‌های ایالات متحده در دو سال گذشته تاثیر چشمگیری بر موضوع استراتژیک جمهوری اسلامی و همچنین توانایی آن در شکل دادن به حوادث منطقه‌ای داشته است. تزریق سرمایه ناشی از افزایش فعالیت‌های تجاری چین در ایران تاثیری گسترده‌تر از ثبات در اقتصاد ملی خواهد داشت و این امکان را برای ایران فراهم می‌آورد تا متحدان خود در سراسر منطقه را تامین کند. این همکاری‌ها همچنین می‌تواند موجب ثبات اقتصادی بیشتر ایران شود.
توافق جدید چین و ایران در میانه تشدید فزاینده تنش‌ها بین آمریکا و چین مطرح شده است. اگر چه ترامپ تقریبا از زمان روی کار آمدن از نیاز به «رقابت بر سر قدرت برتر» با چین سخن می‌گفت، اما از اوایل سال 2020 تمرکز خود را در مواجهه با چین در زمینه‌های اقتصادی، استراتژیک و ژئوپلیتیک به شدت بیشتر کرده است. به نظر می‌رسد چین نیز به سمت مواجهه مستقیم پیش می‌رود. پکن در دو سال گذشته در واکنش به تشدید فشار از سوی واشنگتن، خرید نفت از تهران را (حدود 53 درصد) کاهش داده بود که این مساله از تمایل اندک آن به مواجهه مستقیم با دولت ترامپ حکایت داشت. اما اکنون چین در مسیری قرار گرفته که بی‌شک برای سیاست آمریکا در خاورمیانه اهمیت زیادی دارد: پکن آشکارا سیاست اعمال فشار حداکثری واشنگتن علیه تهران را به چالش کشیده که نشان دهنده تمایل آن به خنثی کردن سیاست‌ها و تضعیف اهداف مهم استراتژیک واشنگتن در خاورمیانه و ورای آن است.
توافقنامه جدید چین و ایران چالشی آشکار برای منافع و اعتبار ایالات متحده است. تقویت پیوندهای اقتصادی و استراتژیک پکن و تهران به تضعیف تلاش‌های دولت ترامپ برای منزوی کردن تهران می‌انجامد و به همین دلیل می‌توان پیمان جدید را آزمونی مهم نه تنها برای سیاست آمریکا در قبال چین، که برای رویکرد « اعمال فشار حداکثری» دولت ترامپ علیه ایران دانست.




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
          
سه شنبه 21 مرداد 1399


دادگاه واشنگتن بن‌سلمان را به اتهام تلاش برای ترور احضار کرد
  ۱۳۹۹/۰۵/۲۰

Magiran | روزنامه کیهان (1399/05/21): دادگاه واشنگتن بن سلمان را به اتهام  تلاش برای ترور احضار کرد
دادگاه واشنگتن در پرونده شکایت «سعد الجابری»، مشاور سابق ولیعهد سعودی و مقام سابق بلند پایه اطلاعاتی این رژیم «بن سلمان» را، احضار کرد! بن سلمانی که فقط در یک قلم چیزی نزدیک به، 500 میلیارد دلار به آمریکایی ها رشوه داد!
دردسرهای «سعد الجابری» مشاور «محمد بن نایف» ولیعهد سابق سعودی برای «محمد بن سلمان» ولیعهد جانی عربستان تمامی ندارد. در جدیدترین مورد، دادگاهی در واشنگتن آمریکا در پی شکایت «سعد الجابری» از بن سلمان برای وی حکم جلب صادر کرده است. الجابری از دادگاه خواسته بود تا به خاطر برنامه‌ریزی بن سلمان و نزدیکانش برای قتل او، ولیعهد سعودی را محکوم به پرداخت غرامت کند. در روزهای اخیر نیرو‌های امنیتی کانادا، تدابیر حفاظت از الجابری  را تشدید کردند. تشدید تدابیر حفاظت از الجابری پس از آن صورت گرفت که مقامات کانادایی تلاش جدید برای ترور او به دست مزدوران محمد بن سلمان ولیعهد فعلی سعودی را تایید و آن را خنثی کردند.
محمد بن سلمان و مشاورانش در ماه می(اردیبهشت) گذشته، اعزام مزدوران سعودی از مرز‌های آمریکا به کانادا را برای ترور سعد الجابری بررسی کرده‌ بودند. در شکایت اخیر الجابری علیه محمد بن سلمان، بر این موضوع تاکید شده است. الجابری در شکایتش محمد بن سلمان ،«سعود القحطانی»، «احمد العسیری» و «بدر العساکر» مردان نزدیک بن سلمان و شماری دیگر از افراد وابسته به ولیعهد عربستان را به تلاش برای به دام انداختن و قتل وی مانند قتل«جمال خاشقجی» متهم کرده است. سعد الجابری پیش از این در زمان قدرت داشتن «محمد بن نایف» ولیعهد سابق به عنوان رئیس واحد ضدجاسوسی عربستان فعالیت می‌کرده است. محمد بن نایف آل سعود، ولیعهد سابق عربستان و رقیب محمد بن سلمان بود که در سال 2017 میلادی با حکم ملک سلمان تمام مناصب حکومتی خود همچنین مقام ولایتعهدی را از دست داد و محمد بن سلمان جایگزین او شد.



غربگرایان در لبنان شمشیر را از رو بستند
 بیروت: نظام فاسد سابق به فکر بازگشت به قدرت است

Magiran | روزنامه کیهان (1399/05/21): بیروت: نظام فاسد سابق به فکر بازگشت  به قدرت است
آشوبگران که غالبا نزدیک به جریان‌های غربگرای لبنان هستند، دوباره به برخی ساختمان‌های دولت حمله بردند. وزیر لبنانی ساعاتی قبل از استعفای دولت، در حالی که برخی از تصمیم «سعد حریری» برای بازگشت به قدرت می گفتند، هشدار داده که فاسدان به دولت فشار می‌آورند استعفا دهد تا قدرت را به دست گیرند!
انفجار مهیب و مشکوک روز سه شنبه هفته پیش در انبار نیترات آمونیوم بندر بیروت، همانطور که پیش بینی می شد تبعات زیادی به دنبال داشته است. افزون بر بیش از 170 کشته و 6000 زخمی و تعدادی مفقود، همچنین افزون بر ویرانی تقریباً نیمی از شهر بیروت که سازمان ملل گفته «نیازِ فوری» این کشور بیش از 117 میلیون دلار است، تبعات اجتماعی-سیاسی جدی نیز داشته است. روزهای پس از انفجار شاهد اعتراضات مردمی خسته از مشکلات اقتصادی بود که با این انفجار بی‌طاقت‌تر از گذشته نیز شده‌اند، این اعتراضات اما خیلی زود توسط «عده‌ای» که مقامات رسمی لبنان آنها را جریان نزدیک به غرب معرفی کردند، تبدیل به شورش و خشونت‌ شد. روز یکشنبه نیز دوباره آشوب‌گران به ساختمان‌های دولتی حمله کردند و...
آشوب‌ها
معترضان لبنانی به رغم هشدارهای ارتش و نیروهای امنیتی لبنان برای دومین بار به مراکز دولتی یورش بردند و باعث تخریب این مراکز شدند. به دنبال ورود برخی از معترضان به وزارتخانه خدمات عمومی و امور مهاجران لبنان، ارتش این کشور بیانیه‌ای صادر کرد و گفت که برخی از معترضان «چارچوب‌های مسالمت‌آمیز تظاهرات» را زیر پا گذاشته و اقدام به «ایجاد اغتشاش، آشوب، وارد کردن خسارت و آتش زدن اموال دولتی و خصوصی» کرده‌اند. ارتش لبنان نیز ضمن هشدار به این «آشوبگران»، از آن‌ها خواست هرچه سریعتر اماکن و اداراتی را که وارد آن‌جا شده‌اند، ترک کنند.
فارس در این باره به نقل از خبرگزاری «اسپوتنیک» نوشته، شماری از معترضان اقدام به پرتاب سنگ و مواد منفجره به سمت نیروهای امنیتی کرده‌اند. تصاویر منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی نیز حکایت از آن دارد که شماری از معترضان اقدام به آتش زدن اطراف ساختمان پارلمان لبنان کرده‌اند. آشوبگران غربگرا شنبه به چند وزارتخانه از جمله وزارت امور خارجه و وزارت اقتصاد حمله کرده و خسارت‌هایی را به این وزارتخانه‌ها وارد کرده بودند. یک نیروی امنیتی نیز در حمله معترضان کشته شده است. این اعتراض ها یکشنبه شب نیز ادامه یافت.
همزمان با این تحولات، جریان های سیاسی نزدیک به غرب که متهمان ردیف اول اوضاع حاکم بر لبنانند تصریح کردند، به دنبال سرنگونی دولت فعلی اند!
اهداف پشت پرده
اما چرا غربگرایان شمشیر را از رو بسته اند؟ در پی شورش‌های شنبه، «العهد» لبنان در گزارشی به همین موضع پرداخت و نوشت، ارتش لبنان یک اقدام کودتاوار هماهنگ میان حزب «القوات اللبنانیه» (وابسته به سمیر جعجع) و سرتیپ بازنشسته «جرج نادر» را به شکست کشاند و نیروهای ارتش (شنبه هفته جاری) آشوبگران لبنانی را که کنترل ساختمان وزارت خارجه را در دست گرفته بودند، از این ساختمان بیرون کردند.
العهد افزود، حزب القوات‌اللبنانیه به شکل گسترده‌ای در تحرکات اخیر در لبنان فعال است و با برخی گروه‌های دیگر نیز برای به راه‌اندازی آشوب‌های روز شنبه هماهنگ شده است. از جمله این گروه‌ها حزب «السبعه»، حزب «المنتدی» وابسته به «بهاء الحریری»، «حراس المدینه» وابسته به «اشرف الریفی» (وابسته به ۱۴ مارس)، گروه‌هایی از «الضنیه»، «وادی خالد» و «عکار»، گروهی از طرابلس به فرماندهی «عبدالباسط ترکمانی»، «حرام بعلبک» وابسته به «صبحی الطفیلی»، «مجموعه المساجد» در صیدا و گروه‌هایی در «تعلبایا و جدیتا» به فرماندهی «عماد قزعون و ملحم حشیمی»
هستند.
تمام این جریان‌ها جریان‌هایی هستند که به غرب گرایش دارند و برخی چون جریان 14 مارس به رهبری «سعد حریری» حمایت صریح فرانسه و آل سعود را دارد. یکی از مشخصات این جریان‌ها ضدیت با مقاومت (خصمِ غرب و رژیم صهیونیستی) است. همچنین بررسی نوع اعتراضِ خشونت‌بار آن‌ها که شبیه کودتاست و به دنبال تسخیر ساختمان‌های دولتی است و نیز نکاتی که بعد از این خواهد آمد، مشخص می‌کند این جریان عملاً وارد جنگ با دولت حسن دیاب شده است که دیروز مجبور به استعفا شد!
نکته دیگر را باید در تحلیل و اطلاعات «الجمهوریه» لبنان یافت. منابع سیاسی آگاه به روزنامه «الجمهوریه» گفته بودند، فشارهای سنگینی بر «حسان دیاب» نخست‌وزیر لبنان برای ارائه استعفا وجود دارد و این فشارها از دو طرف انجام می‌شود: تشدید تظاهرات در خیابان‌ها و استعفای تعدادی از وزرا.
این نکته را کنار حرف‌های «ولید جنبلاط»، رئیس حزب «التقدمی الاشتراکی» (سوسیالیست ترقی خواه) لبنان باید گذاشت. او ساعاتی قبل از استعفای دولت «دیاب» گفته بود: «دولت فعلی باید ساقط شده و محاکمه شود. این دولت را باید در داخل پارلمان سرنگون کرد.» او مدعی شده بود که حزب متبوعش به دنبال «قانون انتخابات فرافرقه‌ای» است و سرنگونی دولت دیاب «پیروزی بزرگی» خواهد بود!
ماموریت فرانسه
«غسان سعود» نویسنده و تحلیلگر لبنانی اما در گفت‌وگو با المیادین تأکید کرده آمریکا، پرونده لبنان را برای رسیدن به اهداف سیاسی جدید، به فرانسه واگذار کرده است. به گزارش تسنیم، او همچنین تأکید کرده سعد حریری تحت یک پوشش فرانسوی قصد دارد به قدرت بازگردد!
البته هیچ کدام از کسانی فشار را بر دولت «دیاب» تشدید کردند، مشخص نکردند پس از استعفای دولت چه کسانی قرار است به قدرت برسند؟ همان‌هایی (حریری و...) که پیشتر نیز قدرت را به دست داشته‌اند و به خاطر ناتوانی خود مجبور به استعفا شده‌اند؟! چرا باید به آن‌ها اعتماد کرد؟ کسانی که بحران زباله‌ها و قطعی‌های مکرر و طولانی برق و... یادگار دوران آنان است؟!
وعده‌های کمک
خبر دیگر اینک، کشورهایی شروع به دادن وعده کمک به لبنان کرده‌اند که غالبا، مخالف جریان مقاومت در لبنانند! ‌به گزارش باشگاه خبرنگاران، دفتر ریاست جمهوری فرانسه اعلام کرده این کشور موفق به جذب ۲۵۲ میلیون یورو تعهد مالی برای کمک به لبنان شده است. اتحادیه اروپا نیز از اختصاص ۳۰ میلیون یوروی دیگر به لبنان خبر داده است. همچنین امیر قطر در کنفرانس بین المللی حمایت از بیروت از کمک
۵۰ میلیون دلاری خود به لبنان سخن گفته است. این یعنی، دقیقا کشورهایی که در تحریم و افزایش فشار اقتصادی به لبنان نقش دارند، تحت شرایطی! برای کمک به لبنان اعلام آمادگی کرده اند!
باید توجه داشت این کمک‌ها غالباً منوط به شروطی است که اگر آن شروط محقق نشود، باید منتظر ماند این وعده‌ها هم در حد همین حرف‌ها باقی بماند. درست در همین حین، «امانوئل ماکرون»، رئیس جمهور فرانسه، تهدید کرده تحریم‌هایی را علیه برخی از چهره های
سیاسی در لبنان اعمال خواهد کرد. «کریستالینا جورجیوا»، مدیر اجرایی صندوق بین‌المللی پول، نیز در بیانیه خود در کنفرانسی شرط کمک مالی بیشتر به لبنان را «شفا‌ف‌سازی موسسات مالی» این کشور! عنوان کرده است!
در پایان گفتن یک نکته کافی است. فهمیدن این که چه کسانی از این انفجار بهره می‌برند نیاز به ذهنی تحلیگر ندارد، بلکه تنها چشمی بینا می‌طلبد، مروری بر اخبار مذکور در این گزارش نشان می‌دهد که ماهیگیران چه کسانی‌اند. چه این انفجار اتفاقی  از سر اهمال‌کاری باشد، چه اقدامی تروریستی تاکنون کسانی را منتفع کرده که شاخصه اصلی آن‌ها گرایش به غرب و مخالفت با مقاومت است. البته ناگفته نماند اتفاقات بعد از انفجار نشان داد، به احتمال قریب به یقین، عمدی در این انفجار بوده است





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
          
سه شنبه 21 مرداد 1399


عبدالملک الحوثی:
دور شدن از ولایت ریشه مشکلات امت اسلامی است
  ۱۳۹۹/۰۵/۱۹

عبدالملک الحوثی: ایران هیچ دستوری بر ما تحمیل نکرده است - ایسنا
رهبر انصارالله یمن گفت که تحریف در سنت پیامبر اکرم(ص) و فاصله گرفتن امت اسلامی از ولایت، ریشه مشکلات جاری جهان اسلام است.
«عبدالملک الحوثی» روز شنبه طی سخنانی به مناسب عید سعید غدیر، عامل مشکلات امت اسلام را دور افتادن از تعالیم و سنت‌های پیامبر اکرم (ص) دانست.
به گزارش خبرگزاری فارس، او در این سخنان، «ولایت» را ضامن استمرار حرکت الهی و سدی در برابر نفوذ دشمنان امت دانست و گفت که کامل شدن دین و نهایت نعمت، که خداوند در قرآن ذکر کرده، نه از موضع نبوت، بلکه از جانب ولایت است و امت اسلامی در صورت بروز تحریف و نقصان در سیره و سنت پیامبر، نمی‌تواند در این مسیر گام بردارد و آن را ادامه دهد و این مسئله، تأثیر منفی بر زندگی مسلمانان گذاشته است.
عبدالملک الحوثی تأکید کرد ، تحریف موجب شد تا برخی از جمع امت اسلامی به سمت «یهود» و «نصاری» برای حل مشکلات خود سوق پیدا کنند و آن‌چه که از آنان می‌رسد را تحسین و تمجید کنند و آن‌چه که آمریکا و غرب برای حل مشکلات داخلی دنیای اسلام توصیه می‌کنند، را بپذیرند.
او گفت که یهود و نصاری نوع دیدگاه و مفاهیم خود در عرصه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را بسیار کارساز برای حل مشکلات بشریت می‌دانند ، این در حالی است که مبدأ الهی در نوع دیدگاه آنان نیست و باید گفت که چیزی جز شر و خطر از جانب دشمنان به امت اسلامی نمی‌رسد.
رهبر انصارالله یمن، دور شدن از تعالیم الهی را موجب دخالت بیگانگان در امور امت اسلامی و سلطه آنها دانست و گفت که این مسائل موجب بروز شرایط جاری در کشورهای اسلامی شده است.
 درگیری میان مزدوران عربستان و امارات
نیروهای دولت مستعفی یمن به ریاست «عبدربه منصور هادی» و عناصر وابسته به گروه موسوم به «شورای انتقالی جنوب» تحت ریاست امارات، بار دیگر در استان «أبین» با هم درگیر شدند.
به گزارش خبرگزاری فارس، منابع یمنی گزارش دادند،  ابتدا این درگیری‌ در جبهه «الطریه» ( جنوب شرق یمن)  با حمله توپخانه‌ای آغاز شده و پس از آن،  درگیری  مذکور ابعاد گسترده تری یافته است.
این درگیری‌ در حالی صورت می گیرد که چند هفته پیش عربستان سعودی از حصول توافق  بین دولت هادی و شورای انتقالی خبر داده بود.
استان أبین از اردیبهشت گذشته به بعد شاهد درگیرهای شدید بین نیروهای هادی و شورای انتقالی جنوب بوده است.



 24 ساعت التهاب و آشوب در بیروت/آمریکا رسماً از آشوبگران حمایت کرد

ارتش لبنان به آشوبگران هشدار داد - بولتن نیوز | خبر فارسی
در حالی که لبنان هنوز در شوک انفجارِ مهیبِ بندر بیروت است، گروهی از ساکنان بیروت، این شهر زخم خورده، دست به اعتراضاتی زدند که خیلی زود از سوی برخی عناصر به آشوب کشیده شد و در جریان حمله به مراکز دولتی و تخریب اموال و اسناد بیش از 200 تن زخمی و یک نیروی پلیس کشته شد. همزمان، آمریکا با صدور بیانیه‌ای رسما از این آشوب‌ها حمایت کرد!
خبر تازه اما تلخ از انفجار سه‌شنبه گذشته بندر بیروت آن‌که شمار تلفات آن به ۱۷۰ تن رسیده و بیش از 6۰۰۰ نفر نیز مجروح هستند. تعداد زیادی نیز هنوز زیر آوارند و مفقود که از حال آنان خبری در دست نیست؛ برخی از مجروحان نیز حالشان «وخیم» گزارش شده که همه اینها یعنی، احتمال افزایش تلفات «زیاد» است. انفجار مشکوک انبار نیترات آمونیوم که هنوز دقیقا مشخص نیست اتفاقی و اهمال‌کارانه‌‌ بوده یا اقدامی عامدانه، نیمی از بیروت را نابود و به گفته تیم تحقیقات فرانسوی حفره‌ای به عمق ۴۳ متر در محل انفجار ایجاد کرده است!
در این میان مردم مستأصل و خسته لبنان که انفجار هفته پیش آنها را بسیار عصبانی کرده، در بیروتِ ویران دست به تظاهرات زدند که خیلی زود به دست کسانی که گفته می‌شود از نزدیکان جریان 14 مارس و غربگرایان هستند، تبدیل به آشوب شد و نتیجه آن نیز شد، 230 زخمی و مرگ یک پلیس!
طبق گزارش‌های منتشر شده، عده‌ای از تظاهرات‌کنندگان هم با حرکت به سمت مقر پارلمان با پرتاب سنگ و کوکتل مولوتوف به سمت نیروهای امنیتی و درگیری با آنها وارد ساختمان پارلمان شدند. برخی نیز به دو ساختمان وزارتخانه اقتصاد و محیط زیست در مرکز بیروت حمله کردند و اسباب و اثاثیه و پرونده‌های آنجا را کاملاً به هم ریخته یا از طبقات بالا به بیرون پرت کردند؛ این دو ساختمان همچنین به شدت دچار حریق شده است.
میدان «الشهداء» بیروت چند ساعتی صحنه مقابله نیروهای امنیتی با آشوب‌طلبان بود و چند خودروی غیرنظامی هم توسط آشوبگران به آتش کشیده شد. عده‌ای هم در داخل ساختمان وزارت خارجه تحصن کرده بودند که پس از هشدارها درباره امکان ریزش ساختمان در نتیجه شدید شدن درگیری‌ها، آنجا را ترک کردند.
به گزارش فارس، نیروهای امنیتی هم که برای مقابله با خشونت وارد عمل شده بودند با آنها درگیر شدند که در نتیجه آن، شماری از نیروهای ارتش مجروح شدند. تاکنون خبرها حاکی از کشته شدن یکی از نیروهای پلیس توسط آشوبگران است. برخی معترضان خشونت‌طلب ضمن غارت اسناد و پرونده‌های مرتبط با فساد در مراکز دولتی این نیروی پلیس را در آسانسور هتلی به قتل رساندند. برخی می‌گویند، جریان‌های سیاسی فاسد با سوءاستفاده از اوضاع به دنبال از بین بردن پرونده‌های فساد خود هستند!
از بین بردنِ اسناد
«عماد حب‌الله»، وزیر صنعت لبنان جزو افرادی است که در این باره ابراز نگرانی کرده است. او در واکنش به حمله شماری از معترضان به تعدادی از وزارتخانه‌ها اظهار داشت «آیا نفوذ عناصر فاسد در میان تظاهرات کنندگان برای نابود کردن اسناد موجود در وزارتخانه‌‌ها انجام شده است؟».
به گزارش تسنیم، حب‌الله در صفحه توئیتر خود نوشت: «آیا تحرکات برخی برای جلوگیری از تکمیل تحقیقات دولت و اعلام نتایج آن در روزهای آینده که بی‌تردید ضد فاسدان و مجرمان خواهد بود است؟» در همین راستا شبکه «المیادین» نیز به نقل از «منابع آگاه» اعلام کرد از سال 1992 یک برنامه و نقشه برای از بین بردن اسناد و پرونده‌های فساد وجود داشته است!
«شارل ابی نادر»، سرهنگ بازنشسته ارتش لبنان، نیز تأکید کرده که بخش اعظم مهاجمان به ساختمان وزارت خارجه از «عناصر خرابکار» هستند: «من اطمینان دارم کسانی که امروز به وزارت خارجه حمله کردند، ارتباط‌هایی با بیگانگان دارند... آنهایی که دست به اقدامات خرابکارانه می‌زنند نمی‌خواهند که تحقیقات درباره انفجار بندر بیروت ادامه پیدا کنند».
مشوقان آشوب
سفارت آمریکا در بیروت همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، در اوج اعتراضات خشونت‌بار بیروت در حمایت از آنها بیانیه صادر کرد. سفارت آمریکا بدون کوچک‌ترین اشاره‌ای به تحریم‌هایی که علیه مردم لبنان تحمیل کرده مدعی شده: «ما از حق ملت لبنان در اعتراضات مسالمت‌آمیز حمایت می‌کنیم و همه طرف‌های ذیربط را به اجتناب از خشونت تشویق می‌کنیم».
بیانیه سفارت آمریکا برای اعتراض مسالمت‌آمیز در حالی صادر شده که تجمع گسترده در مرکز بیروت از همان ابتدا با حمله جمع کثیری از عناصر خرابکار با سنگ و کوکتل مولوتوف به ساختمان‌های دولتی و وقوع آتش‌سوزی در آنها همراه شد و شائبه سرقت و از بین بردن اسناد دولتی علیه فاسدان از همان ابتدا مطرح بود. آمریکایی‌ها عادت دارند، آشوبگران را «مردم» و خسارت‌های آنها را
« انتقاد» جا بزنند!
حاشیه‌ها از سفر ماکرون به بیروت
خبر دیگر از لبنان و بیروت، ادامه حاشیه سفر «امانوئل ماکرون»، رئیس‌جمهور فرانسه، به این شهر است. او که پنج‌شنبه به بیروت رفت به جای کمک، دولت لبنان را تهدید کرد اگر اصلاحاتِ مورد خواست او و غرب را اعمال نکند او خودش وظایفش را انجام می‌دهد و دست به اصلاحات ساختاری در لبنان می‌زند. سخنانی که یادآور دوران استعمارِ لبنان به دست فرانسه بود.
خبرگزاری «آسوشیتدپرس» در گزارشی در این مورد نوشته است: «رئیس‌جمهور فرانسه در بازدید اخیرش از شهر بیروتی که در اثر انفجار تخریب شد، در تلاش برای آرام کردن جمعیت پریشان وعده باز‌سازی این شهر را داد و ادعا کرد که انفجار به قلب خود فرانسه رخنه کرده است». ماکرون اظهار کرد، قلب مردم فرانسه همچنان با ضربان بیروت می‌تپد. در گزارش این خبرگزاری همچنین آمده، «انگار ماکرون فراموش کرده است که لبنان دیگر یک کشور تحت‌الحمایه فرانسه نیست».
در این میان، یک مقام در کاخ ریاست جمهوری فرانسه نیز فاش کرد رؤسای جمهور این کشور و آمریکا در تماس تلفنی اخیرشان درباره تأثیر تحریم‌های واشنگتن علیه حزب‌الله لبنان گفت‌وگو کرده‌اند. به گزارش ایسنا، یک مقام ارشد در کاخ الیزه فاش کرد ماکرون در این تماس تلفنی به دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، گفته که تحریم‌های واشنگتن علیه حزب‌الله لبنان بی‌فایده بوده و نتیجه عکس خواهد داد!
استعفا
در این اوضاع سخت لبنان برخی مقامات این کشور نیز دست به استعفا زدند. شبکه خبری اسکای نیوز در خبری فوری از استعفای «منال عبدالصمد»، وزیر اطلاع‌رسانی لبنان، خبر داد. پیش از این نیز سه نماینده لبنانی از حزب الکتائب به نام‌های «سامی الجمیل»، «ندیم الجمیل» و «الیاس حنکش» استعفا دادند. علاوه ‌بر این «نعمه أفرام»، یکی دیگر از نمایندگان پارلمان لبنان نیز استعفا داد. پیش‌تر نیز یکی از سفرای این کشور هم استعفا داده بود. رسانه‌های لبنانی همچنین اعلام کردند که اسقف مارونی‌های این کشور خواستار استعفای دولت کنونی لبنان و برگزاری انتخابات پارلمانی زودهنگام پس از انفجار بندر بیروت در روز سه‌شنبه شد.
همچنین «حسان دیاب»، نخست‌وزیر لبنان، گفته که تنها تا دو ماه دیگر مسئولیت دولت را برعهده خواهد داشت و طی این مدت باید جریان‌های سیاسی برای برون‌رفت از بحران اخیر به توافق برسند. او طی نشست خبری که از رسانه‌های لبنان پخش شد، اظهار داشت که دولت او در بیانیه‌ وزیران، خود را ملزم به تحقق خواسته‌های «انقلاب» کرده بود ولی بدون برگزاری انتخابات پارلمانی زودهنگام نمی‌توان از بحران فعلی خارج شد.
گفتنی است، همان‌طور که از انفجار و ویرانی لبنان، دشمنان مقاومت، آمریکا و رژیم صهیونیستی بیشترین بهره را می‌برند، از به آشوب کشیده شدن لبنان نیز همان‌ها سود خواهند برد. در تاریخ مذکور است که یکی از به اصطلاح دلایلی که استعمارگران برای توجیه استعمار خود می‌آوردند این بود که کشورهای تحت استعمار خود توان مدیریت خود را ندارند و باید به آنان حکمرانی بیاموزیم، حتی بیشتر، ما باید به جای آنان حکمرانی کنیم. حالا کسانی که بیروت و لبنانی ویران و آشوب‌زده می‌خواهند، این پیام را مخابره می‌کنند که باید کشور را بیگانگان اداره کنند.







نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
          
دوشنبه 20 مرداد 1399




 24 ساعت التهاب و آشوب در بیروت
/آمریکا رسماً از آشوبگران حمایت کرد
  ۱۳۹۹/۰۵/۱۹

ارتش لبنان به آشوبگران هشدار داد - بولتن نیوز | خبر فارسی
در حالی که لبنان هنوز در شوک انفجارِ مهیبِ بندر بیروت است، گروهی از ساکنان بیروت، این شهر زخم خورده، دست به اعتراضاتی زدند که خیلی زود از سوی برخی عناصر به آشوب کشیده شد و در جریان حمله به مراکز دولتی و تخریب اموال و اسناد بیش از 200 تن زخمی و یک نیروی پلیس کشته شد. همزمان، آمریکا با صدور بیانیه‌ای رسما از این آشوب‌ها حمایت کرد!
خبر تازه اما تلخ از انفجار سه‌شنبه گذشته بندر بیروت آن‌که شمار تلفات آن به ۱۷۰ تن رسیده و بیش از 6۰۰۰ نفر نیز مجروح هستند. تعداد زیادی نیز هنوز زیر آوارند و مفقود که از حال آنان خبری در دست نیست؛ برخی از مجروحان نیز حالشان «وخیم» گزارش شده که همه اینها یعنی، احتمال افزایش تلفات «زیاد» است. انفجار مشکوک انبار نیترات آمونیوم که هنوز دقیقا مشخص نیست اتفاقی و اهمال‌کارانه‌‌ بوده یا اقدامی عامدانه، نیمی از بیروت را نابود و به گفته تیم تحقیقات فرانسوی حفره‌ای به عمق ۴۳ متر در محل انفجار ایجاد کرده است!
در این میان مردم مستأصل و خسته لبنان که انفجار هفته پیش آنها را بسیار عصبانی کرده، در بیروتِ ویران دست به تظاهرات زدند که خیلی زود به دست کسانی که گفته می‌شود از نزدیکان جریان 14 مارس و غربگرایان هستند، تبدیل به آشوب شد و نتیجه آن نیز شد، 230 زخمی و مرگ یک پلیس!
طبق گزارش‌های منتشر شده، عده‌ای از تظاهرات‌کنندگان هم با حرکت به سمت مقر پارلمان با پرتاب سنگ و کوکتل مولوتوف به سمت نیروهای امنیتی و درگیری با آنها وارد ساختمان پارلمان شدند. برخی نیز به دو ساختمان وزارتخانه اقتصاد و محیط زیست در مرکز بیروت حمله کردند و اسباب و اثاثیه و پرونده‌های آنجا را کاملاً به هم ریخته یا از طبقات بالا به بیرون پرت کردند؛ این دو ساختمان همچنین به شدت دچار حریق شده است.
میدان «الشهداء» بیروت چند ساعتی صحنه مقابله نیروهای امنیتی با آشوب‌طلبان بود و چند خودروی غیرنظامی هم توسط آشوبگران به آتش کشیده شد. عده‌ای هم در داخل ساختمان وزارت خارجه تحصن کرده بودند که پس از هشدارها درباره امکان ریزش ساختمان در نتیجه شدید شدن درگیری‌ها، آنجا را ترک کردند.
به گزارش فارس، نیروهای امنیتی هم که برای مقابله با خشونت وارد عمل شده بودند با آنها درگیر شدند که در نتیجه آن، شماری از نیروهای ارتش مجروح شدند. تاکنون خبرها حاکی از کشته شدن یکی از نیروهای پلیس توسط آشوبگران است. برخی معترضان خشونت‌طلب ضمن غارت اسناد و پرونده‌های مرتبط با فساد در مراکز دولتی این نیروی پلیس را در آسانسور هتلی به قتل رساندند. برخی می‌گویند، جریان‌های سیاسی فاسد با سوءاستفاده از اوضاع به دنبال از بین بردن پرونده‌های فساد خود هستند!
از بین بردنِ اسناد
«عماد حب‌الله»، وزیر صنعت لبنان جزو افرادی است که در این باره ابراز نگرانی کرده است. او در واکنش به حمله شماری از معترضان به تعدادی از وزارتخانه‌ها اظهار داشت «آیا نفوذ عناصر فاسد در میان تظاهرات کنندگان برای نابود کردن اسناد موجود در وزارتخانه‌‌ها انجام شده است؟».
به گزارش تسنیم، حب‌الله در صفحه توئیتر خود نوشت: «آیا تحرکات برخی برای جلوگیری از تکمیل تحقیقات دولت و اعلام نتایج آن در روزهای آینده که بی‌تردید ضد فاسدان و مجرمان خواهد بود است؟» در همین راستا شبکه «المیادین» نیز به نقل از «منابع آگاه» اعلام کرد از سال 1992 یک برنامه و نقشه برای از بین بردن اسناد و پرونده‌های فساد وجود داشته است!
«شارل ابی نادر»، سرهنگ بازنشسته ارتش لبنان، نیز تأکید کرده که بخش اعظم مهاجمان به ساختمان وزارت خارجه از «عناصر خرابکار» هستند: «من اطمینان دارم کسانی که امروز به وزارت خارجه حمله کردند، ارتباط‌هایی با بیگانگان دارند... آنهایی که دست به اقدامات خرابکارانه می‌زنند نمی‌خواهند که تحقیقات درباره انفجار بندر بیروت ادامه پیدا کنند».
مشوقان آشوب
سفارت آمریکا در بیروت همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، در اوج اعتراضات خشونت‌بار بیروت در حمایت از آنها بیانیه صادر کرد. سفارت آمریکا بدون کوچک‌ترین اشاره‌ای به تحریم‌هایی که علیه مردم لبنان تحمیل کرده مدعی شده: «ما از حق ملت لبنان در اعتراضات مسالمت‌آمیز حمایت می‌کنیم و همه طرف‌های ذیربط را به اجتناب از خشونت تشویق می‌کنیم».
بیانیه سفارت آمریکا برای اعتراض مسالمت‌آمیز در حالی صادر شده که تجمع گسترده در مرکز بیروت از همان ابتدا با حمله جمع کثیری از عناصر خرابکار با سنگ و کوکتل مولوتوف به ساختمان‌های دولتی و وقوع آتش‌سوزی در آنها همراه شد و شائبه سرقت و از بین بردن اسناد دولتی علیه فاسدان از همان ابتدا مطرح بود. آمریکایی‌ها عادت دارند، آشوبگران را «مردم» و خسارت‌های آنها را
« انتقاد» جا بزنند!
حاشیه‌ها از سفر ماکرون به بیروت
خبر دیگر از لبنان و بیروت، ادامه حاشیه سفر «امانوئل ماکرون»، رئیس‌جمهور فرانسه، به این شهر است. او که پنج‌شنبه به بیروت رفت به جای کمک، دولت لبنان را تهدید کرد اگر اصلاحاتِ مورد خواست او و غرب را اعمال نکند او خودش وظایفش را انجام می‌دهد و دست به اصلاحات ساختاری در لبنان می‌زند. سخنانی که یادآور دوران استعمارِ لبنان به دست فرانسه بود.
خبرگزاری «آسوشیتدپرس» در گزارشی در این مورد نوشته است: «رئیس‌جمهور فرانسه در بازدید اخیرش از شهر بیروتی که در اثر انفجار تخریب شد، در تلاش برای آرام کردن جمعیت پریشان وعده باز‌سازی این شهر را داد و ادعا کرد که انفجار به قلب خود فرانسه رخنه کرده است». ماکرون اظهار کرد، قلب مردم فرانسه همچنان با ضربان بیروت می‌تپد. در گزارش این خبرگزاری همچنین آمده، «انگار ماکرون فراموش کرده است که لبنان دیگر یک کشور تحت‌الحمایه فرانسه نیست».
در این میان، یک مقام در کاخ ریاست جمهوری فرانسه نیز فاش کرد رؤسای جمهور این کشور و آمریکا در تماس تلفنی اخیرشان درباره تأثیر تحریم‌های واشنگتن علیه حزب‌الله لبنان گفت‌وگو کرده‌اند. به گزارش ایسنا، یک مقام ارشد در کاخ الیزه فاش کرد ماکرون در این تماس تلفنی به دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، گفته که تحریم‌های واشنگتن علیه حزب‌الله لبنان بی‌فایده بوده و نتیجه عکس خواهد داد!
استعفا
در این اوضاع سخت لبنان برخی مقامات این کشور نیز دست به استعفا زدند. شبکه خبری اسکای نیوز در خبری فوری از استعفای «منال عبدالصمد»، وزیر اطلاع‌رسانی لبنان، خبر داد. پیش از این نیز سه نماینده لبنانی از حزب الکتائب به نام‌های «سامی الجمیل»، «ندیم الجمیل» و «الیاس حنکش» استعفا دادند. علاوه ‌بر این «نعمه أفرام»، یکی دیگر از نمایندگان پارلمان لبنان نیز استعفا داد. پیش‌تر نیز یکی از سفرای این کشور هم استعفا داده بود. رسانه‌های لبنانی همچنین اعلام کردند که اسقف مارونی‌های این کشور خواستار استعفای دولت کنونی لبنان و برگزاری انتخابات پارلمانی زودهنگام پس از انفجار بندر بیروت در روز سه‌شنبه شد.
همچنین «حسان دیاب»، نخست‌وزیر لبنان، گفته که تنها تا دو ماه دیگر مسئولیت دولت را برعهده خواهد داشت و طی این مدت باید جریان‌های سیاسی برای برون‌رفت از بحران اخیر به توافق برسند. او طی نشست خبری که از رسانه‌های لبنان پخش شد، اظهار داشت که دولت او در بیانیه‌ وزیران، خود را ملزم به تحقق خواسته‌های «انقلاب» کرده بود ولی بدون برگزاری انتخابات پارلمانی زودهنگام نمی‌توان از بحران فعلی خارج شد.
گفتنی است، همان‌طور که از انفجار و ویرانی لبنان، دشمنان مقاومت، آمریکا و رژیم صهیونیستی بیشترین بهره را می‌برند، از به آشوب کشیده شدن لبنان نیز همان‌ها سود خواهند برد. در تاریخ مذکور است که یکی از به اصطلاح دلایلی که استعمارگران برای توجیه استعمار خود می‌آوردند این بود که کشورهای تحت استعمار خود توان مدیریت خود را ندارند و باید به آنان حکمرانی بیاموزیم، حتی بیشتر، ما باید به جای آنان حکمرانی کنیم. حالا کسانی که بیروت و لبنانی ویران و آشوب‌زده می‌خواهند، این پیام را مخابره می‌کنند که باید کشور را بیگانگان اداره کنند.




 انگلیس برای توقف هجوم پناهجویان به نیروهای مسلح متوسل شد
ارتش انگلیس در ضعیف‌ترین وضعیت ۱۰۰ سال‌گذشته است - ایرنا
به دستور وزارت دفاع انگلیس، نیروهای مسلح این کشور برای مقابله با ورود قایق‌های حامل مهاجران غیر قانونی به انگلیس، وارد عمل می‌شوند.
وزارت دفاع انگلیس اعلام کرد، نیروهای مسلح این کشور برای مقابله با ورود قایق‌های حامل مهاجران غیر قانونی از طریق فرانسه و کانال «مانش» به خاک انگلیس، وارد عمل می‌شوند. به گزارش ایسنا، بیش از ۲۰۰ مهاجر پنجشنبه و ۱۳۰ تن دیگر نیز جمعه گذشته از طریق کانال مانش وارد سواحل انگلیس شده‌اند و روند ورود مهاجران به انگلیس، طی دیروز هم ادامه داشته است.مسئول امور مهاجران وابسته به وزارت کشور انگلیس افزایش ورود مهاجران را شرم‌آور خواند و اعلام کرد که لندن به دنبال اعمال فشار بر فرانسه، پیش از نشست با همتای فرانسوی خود در پاریس است.
وی ادامه داد: فرانسه باید جلوی روند ورود مهاجران غیرقانونی را از طریق کانال مانش به انگلیس بگیرد. انگلیس به دنبال بازگرداندن این مهاجران به فرانسه است.




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
          
دوشنبه 20 مرداد 1399

 اخبار ویژه روزنامه ها
  ۱۳۹۹/۰۵/۱۹

Image result for ‫اخبار ویژه روزنامه ها‬‎



گشایش اقتصادی برنامه شفاف می‌خواهد نه غافلگیری
اظهارات معما‌گونه و غیردقیق رئیس‌جمهور درباره گشایش اقتصادی، با تعجب و انتقاد بسیاری از رسانه‌ها و حتی نشریات حامی دولت مواجه شده است.
آن‌گونه که از گمانه‌زنی‌ها برمی‌آید دولت در نظر دارد ضمن پیش‌فروش نفت با سررسید دو تا سه‌ساله، بخشی از کسری بودجه خود را تامین کند. این رقم از 50 هزار تا 190 هزار میلیارد تومان گمانه‌زنی‌ها متفاوت است.
آقای روحانی چهارشنبه گذشته گفته بود «طرحی در جلسه سران قوا بررسی شد و نظرات بسیار هم به هم نزدیک بود. اگر صریح به نتیجه برسد و رهبری موافقت کنند گشایشی به لحاظ اقتصادی ایجاد می‌شود.» اما آقای قالیباف رئیس‌ مجلس، دیروز تصریح کرد «اختلافات جدی کارشناسی درباره طرح مذکور وجود دارد و برای حفظ منافع مردم، باید جزئیات طرح به شکل کارشناسی بررسی شود و هنوز طرح، قطعی نشده است.»
روزنامه جام‌جم درباره سخنان رئیس‌جمهور و وعده گشایش اقتصادی در هفته جاری از قول یک کارشناس اقتصادی نوشت: در اقتصاد، چیزی به نام گشایش یک روزه و یک ماهه نداریم. بلکه گشایش اصلی اقتصاد باید مبتنی بر سیاست‌گذاری‌های صحیح و ایجاد اصلاح در روند بودجه‌ریزی و قونین اداره اقتصاد باشد. زمانی که ساختارهای اقتصادی ما اصلاح شود و قوانین مالیاتی به گونه‌ای تغییر کند که مشوق تولید و مانع فعالیت‌های سفته‌بازانه باشد، می‌توان گفت گشایش اقتصادی رخ داده است. از این رو من این موضوع را که نفت به صورت اوراق به مردم در بورس عرضه شود و از گشایش اقتصادی سخن بگوییم، قبول ندارم.
جام جم، مدل اقتصادی سورپرایزی را مورد انتقاد قرار داد. باید توجه داشت هیچ اقتصادی در دنیا با یک تصمیم یا طی یک هفته پویا نشده و دچار گشایش یا تحول اقتصادی نخواهد شد. یکی از تصمیمات یک باره دولت طی سال‌های گذشته تولد پدیده‌ای تحت عنوان ارز 4200 تومانی بود که به منظور یکسان‌سازی نرخ ارز و کنترل بازار ارز اجرا شد. موضوعی که در نهایت منجر به هدر رفت منابع ارزی کشور و کاهش توان دولت در کنترل آن شد.
روزنامه آرمان از روزنامه‌های حامی دولت نیز معتقد است: چیزی به اسم گشایش اقتصادی نداریم. باید بدانیم که با یک اتفاق گشایش اقتصادی صورت نمی‌گیرد، یعنی باید عاقلانه و با تدبیر و آگاهی به آن بپردازیم. اقتصاد بدون اقدامات و تصمیمات سخت نمی‌تواند گشایش اقتصادی داشته باشد، بنابراین اتفاقی نیفتاده که بخواهیم برای آن اسم گشایش اقتصادی را بگذاریم.
این روزنامه در یادداشت دیگری خاطرنشان کرد: گشایش اقتصادی یک بحث آنی نیست که یک شبه ظهور پیدا کند و انتظار داشته باشیم مشکلات اقتصادی و معیشت مردم را هدف خود قرار دهد و بتواند بر آن فائق آید. دولت بحث مربوط به تحریم‌ها و جنگ اقتصادی این هفت سال را نادیده گرفته و یکباره در سال پایانی خدمت خود چنین طرح‌هایی را مطرح می‌کند که می‌تواند تعهداتی برای دولت‌های بعد به عمل آورد و در جای خود قابل تامل است. ضمن اینکه مشخص نیست با توجه به قول‌هایی که عملی نشده این نوع طرح ها که در جای خود می‌تواند موثر باشد و چه سرنوشتی پیدا کند.
روزنامه سازندگی نیز معتقد است طرح پیشنهادی روحانی، طرح حسین مرعشی درباره عرضه بسته‌های نفتی به مردم با سررسید سه سال دیگر است. این روزنامه درعین حال افزود: ماجرای گمانه‌زنی درباره گشایش اقتصادی به موضوع داغ فضای مجازی هم تبدیل شده است. برخی از کاربران فضای مجازی هم به نوبه خود به بررسی این گشایش اقتصادی پرداختند و برخی حالت طنز گرفتند و برخی آمال و آرزوهای خود را مطرح کردند. برخی به قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار اشاره کردند که 9 سال از تصویبش گذشته اما هنوز اجرا نشده و با استناد به آن گشایش اقتصادی را هم زیرسؤال بردند. برخی نوشتند برای گشایش اقتصادی بهتر است بگویید وزارت صمت و تأمین اجتماعی و نظام بانکی سایه سنگین خودشان را از سر تولید و صنعت بردارند.
پویا ناظران اقتصاددان می‌گوید: «وقتی سیاستمدار بی‌مقدمه وعده خبر خوشی می‌دهد تا مردم را ذوق‌زده کند، در حالی که هیچ کارشناس و اقتصاددانی از محتوای خبر اطلاع ندارد، باید نگران شد.»
روزنامه قدس در این زمینه معتقد است اقدام مدنظر روحانی، تورم را علاج نمی‌کند هرچند که موجب درآمد 50 هزار میلیارد تومانی برای دولت می‌شود. یک کارشناس اقتصادی در این زمینه می‌گوید: اوراق منتشره، دولت را به شدت بدهکار می‌کند. مثلا اگر امسال دولت 50 هزار میلیارد تومان اوراق نفتی منتشر کند، دو سال بعد بالای 100 هزار میلیارد تومان باید برگرداند، اتفاقی که می‌تواند به انباشت شدید بدهی با نرخ‌های بالاتر از نرخ‌های فعلی بینجامد.
روزنامه جوان، اظهارات رئیس‌جمهور را گیج‌کننده دانست و نوشت: دولتمردان باید بدانند سورپرایز کردن مردم با اظهارات مبهم، به راحتی شدنی نیست و حکمرانی اقتصادی قواعد خود را دارد.
روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد هم با تیتری تحت عنوان «خدا به خیر کند» نوشته است: فارغ از برنامه دولت که به صورت سورپرایز بزرگ قرار است اعلام شود، طرح معمای سریالی تیم اقتصادی آن نظر داد و باید منتظر جزئیات بیشتر بود، طرح شخص رئیس دولت، اما با واکنش مثبتی در محافل اقتصادی روبه‌رو نشده است. اطلاع‌رسانی دولت درباره «سورپرایز» اقتصادی هفته، یادآور تکنیک شرکت های هرمی برای جذب مشتری است که ابتدا کنجکاوی فرد را برمی‌انگیزانند و سپس بعد از مدت‌ها که فرد به منتهی‌الیه کنجکاوی برای «آن شغل مورد نظر و پرسود» رسید از «سورپرایز» خود رونمایی می‌کنند که البته در بیشتر موارد به ناامیدی مضاعف نیز می‌انجامد.
سؤال این است که اگر گمانه‌زنی‌ها درباره گشایش اقتصادی به اتفاقی بزرگ ختم نشود، چه نتیجه‌ای جز دلزده کردن مردم دارد؟
فراموش نکنیم که سال جاری، به عنوان «جهش تولید» نامگذاری شده و مشخص نیست در چنین سالی که بنگاه‌های تولیدی با ده‌ها مشکل ریز و درشت مواجهند طرح «معما» و «پازل» چه جایگاهی دارد و چه کمکی به آنها می‌کند؟ این صحبت‌های داود سوری، اقتصاددان، عضو هیئت علمی دانشگاه شریف نیز جالب توجه است که می‌گوید: «مگر کادوی تولد یا ازدواج است که بدون مشورت و بدون مقدمه برنامه‌ای گشایش‌دهنده در سطح کلان مطرح و اجرا کرد!! این چه گشایش اقتصادی است که وعده سورپرایز آن برای هفته بعد داده می‌شود، این طرز تفکر از نتیجه آن خطرناک‌تر است! خدا به خیر کند!»

چین با دور زدن تحریم‌ها همچنان از ایران نفت می‌خرد
یک رسانه تخصصی نفت در دنیا معتقد است چین بسیار بیش از آن چه اعلام می‌شود، از ایران نفت می‌خرد.
اویل پرایس در این باره نوشت: برخلاف تصورها و آمارهایی که توسط گمرک چین منتشر می‌شود مبنی بر اینکه این کشور از ایران نفتی خریداری نمی‌کند اما اطلاعاتی وجود دارد که نشان می‌دهد چین در حال انباشت نفت خام ایران و دور زدن تحریم‌های آمریکا به سادگی هرچه تمام‌تر است.
داده‌های منتشر شده در تاریخ 26 جولای از گمرک چین نشان می‌دهد که این کشور در ماه ژوئن و برای نخستین بار از سال 2007، هیچ نفتی از ایران وارد نکرده است اما بنابر برخی گزارش‌ها چین در فاصله یکم ژوئن تا 21 جولای امسال 8/1 میلیون بشکه نفت خام از ایران وارد کرده است. براساس این مطلب، عمده این نفت خام وارداتی با تانکرهای گیسل (Giessel) از طریق کشتی به کشتی و از گذر تنگه هرمز منتقل می‌شوند. به علاوه، در همان مدت، 6/8 میلیون بشکه دیگر نیز از مسیر مالزی به چین صادر شده که شامل حمل و نقل به نزدیک مرزهای دریایی مالزی، تغییر ثبت اسناد کشتی مرتبط با مبدا و مالکیت و ادامه سفر به چین است. از آنجا که همه نفت وارداتی از ایران به چین قابل نگهداری در ذخایر حفاظت شده هستند، بنابراین نبود داده‌های واردات از ایران در گمرک چین چندان جای شگفتی ندارد. یعنی چین به راحتی تحریم‌های ایالات متحده را دور می‌زند. ایران در حال حاضر از روش دیگری برای رساندن نفت خود به چین استفاده می‌کند که توسط تهران، به همراه روسیه و خود چین به کار گرفته می‌شود: جمع‌آوری، ذخیره‌سازی و تحویل نفت دریای خزر به زیرساخت های روسی در خطوط لوله ESPO (سیبری شرقی- اقیانوس آرام) و سپس انتقال نفت خام ایران از گذر قزاقستان و سپس به چین. روسیه در حال حاضر از نفت خام ایران در ترکیب نفت ESPO استفاده می‌کند تا بتواند بر نارضایتی اروپایی‌ها از کیفیت نفت خام صادراتی‌اش فایق آید. بدین منظور روسیه از ترکیب نفت شیرین، نفت ایران و نفت سبک بهره می‌برد.
از سوی دیگر ذخایر نفتی در زمانی که عمده عرضه‌کنندگان نفت چین در معرض تحریم‌های ایالات متحده هستند یک امنیت انرژی را برای این کشور فراهم می‌آورد. ایران نیز از این توافق منتفع خواهد شد:‌ عدم توقف تولید نفت که در نوع خود می‌توانست به چاه ها و میادین نفتی آسیب بزند. ایران دیگر مجبور نیست ناوگان نفتکش خود را معطل ذخیره‌سازی نفت کند که هزینه‌های قابل ملاحظه‌ای دربر دارد. با این حال، مزیت اصلی بحث تامین مالی است.

دولت باید با کالابرگ از طبقات پایین حمایت کند
روزنامه حامی دولت برخلاف نظر برخی مقامات دولتی می‌گوید: لازم است از طریق کالابرگ (کوپن) از طبقات پایین حمایت شود.
اخیرا اسحاق جهانگیری از مخالفت دولت با کالابرگ خبر داده بود. اما روزنامه آفتاب یزد از قول دکتر سید مرتضی افقه اقتصاددان نوشت: «شرایط کنونی ایجاب می‌کند که جمعیتی که زیر خط فقر قرار دارند حمایت بشوند. وزارت تعاون و رفاه قطعا باید تدابیری اندیشیده باشد که این جمعیت بالا به حداقل‌های مورد نیاز دست یابند. یکی از ابزاری که شاید بتواند این حداقل‌های معیشتی را فراهم کند جیره‌بندی، کوپن و یا طرق دیگر است. دولت تاکنون اقدام مناسبی در این راستا انجام نداده است. این اقدام می‌تواند حداقل تا زمانی که مطمئن باشیم نیازهای اساسی این جمعیت انبوه تامین می‌شود مثبت باشد.»
این کارشناس اقتصادی در ادامه گفته است: گرفتار اقتصاددانانی هستیم که علی‌رغم داشتن سواد و شهرت، انبانی از تئوری‌ها هستند اما قادر نیستند که چگونه این تئوری‌ها را متناسب با ساختارهای ضدتولیدی فعلی استفاده کنند. اقتصاددانان طرفدار بازار آزاد که چشم‌شان را می‌بندند و می‌گویند قیمت‌ها را آزاد کنید و اما این که با تبعات آن چه کنیم پیشنهادی ندارند. این یکی از گرفتاری‌های ما با اقتصاددانان داخلی است.
این استاد اقتصاد معتقد است: الان نیاز نیست که همه از کوپن استفاده کنند. وزارت رفاه در سال‌های اخیر اطلاعات آماری نسبتا خوبی از افرادی که زیر خط فقر هستند فراهم کرده است که باید توجه داشت در زیر خط فقر هم به دهک‌های پایین‌تر بیشتر توجه شود. طرح‌های حمایتی الزاما می‌تواند کوپن نباشد و به صورت دریافت‌های انتقالی و یا سیستم‌های حمایتی باشد.

در آخرین سال ریاست‌جمهوری تیم اقتصادی دولت را هماهنگ کنید
روزنامه اقتصادی حامی دولت از رئیس‌جمهور خواست در آخرین سال از دوره ریاست‌جمهوری‌ خود، دولت را از ناهماهنگی خارج کرده و منسجم کند.
جهان صنعت می‌نویسد: «آقای روحانی اخیرا گفت:‌ واقعیت‌های اقتصادی کشور نشان‌دهنده آن است که با بهره‌گیری از توانایی‌ها و ظرفیت‌های اقتصادی و هماهنگی میان همه ارکان کشور  و انسجام در مدیریت و... اجرای برنامه‌های هماهنگ می‌توان از تنگنا‌های بی‌سابقه ناشی از فشار حداکثری دشمنان خارج و در جنگ اقتصادی پیروز شد.»
در سخنان بالاترین مقام اجرایی کشور چند نکته را باید در کانون توجه قرار دهیم؛ نکته اول این که متاسفانه در درون دولت و در میان سه فرمانده اصلی اقتصاد یعنی روسای بانک مرکزی و سازمان برنامه و بودجه و نیز وزیر اقتصاد درباره راه‌های برون‌رفت از تنگناها از جمله درباره راه‌های تامین کسری بودجه و دلایل رشد شتابان نرخ تورم تفاوت نظر و عمل دیده می‌شود و هرکدام راه خود را می‌روند به طوری که رئیس‌کل بانک مرکزی مجبور می‌شود دیدگاه رئیس سازمان برنامه و بودجه درباره دلیل شتاب بیشتر نرخ تورم و روش‌های تامین کسری بودجه را نادرست بداند و با صراحت بنویسد دلیل رشد بیشتر نرخ تورم برداشت از منابع صندوق توسعه ملی است. آقای همتی این را در جواب آقای نوبخت می‌گوید که پیش از او گفته بود دلیل شتاب گرفتن نرخ تورم، رشد نرخ ارزهای معتبر در بازار ارز است و هر دو این فرماندهان به رفتار بخش دیگر دولت در مورد افزایش بی‌حساب و کتاب قیمت سهام شرکت‌ها در بورس تهران به مثابه عامل بیشتر شدن نرخ تورم تاکید می‌کنند. به این ترتیب به نظر می‌رسد اگر قرار بر انسجام و سازگاری در میان نهاده یک ضرورت باشد بهتر است ایشان این را در درون دولت جاری و ساری کنند.
از سوی دیگر آقای رئیس‌جمهور باید بدانند و شاید می‌دانند که فشار شدیدی بر شهروندان در این ماه‌ها از نظر تورم شتابان و نیز از دست رفتن شغل‌ها و بیکاری وارد شده است و به نظر می‌رسد بیان نکردن و نگفتن از رنج شهروندان از سوی اقتصاددانان و فعالان اقتصادی و رسانه‌‌ها کارها را درست کند.
در حالی که نرخ‌ها و قیمت کالاها و خدمات به قول خودتان برخی تا سه برابر شده‌اند اجازه دهید واقعیت‌ها با دعوت مردم به بردباری بیشتر و نیز تشویق دولت به پیدا کردن راه‌های تازه و دوری از راه‌حل‌های کلیشه‌ای گفته شود.

اقتصاد زیرزمینی نتیجه بی‌اعتنایی به شفافیت، انضباط مالی و سلامت اداری
عضو جامعه حسابداران رسمی می‌گوید: عبور از اقتصاد دولتی، حجم اقتصاد زیرزمینی را کاهش می‌دهد.
عباس هشی در گفت‌وگو با روزنامه آرمان تصریح کرد: اقتصاد زیرزمینی در واقع مفر اصلی فساد مالی و فرار مالیاتی است. مشخصا زمانی که فعالیت غیررسمی با هیچ نظارت و برخوردی همراه نباشد، از هزینه‌های فعالیت اقتصادی چنان کاسته می‌شود که فعالان این بخش جریمه‌های احتمالی را هم با جان و دل می‌پذیرند. در اقتصاد زیرزمینی انضباط مالی حاکم نیست و خروجی نبود انضباط مالی و عدم شفافیت می‌شود فساد. بنابراین پادزهر فساد، شفافیت و انضباط مالی است. انضباط مالی هم یعنی اتکا به حسابداری، حسابرسی و گزارش‌های رسمی حسابرسان.
زمانی که درباره اقتصاد زیرزمینی سخن به میان می‌آید منظور آن بخشی است که در آن شفافیت، انضباط مالی و گزارش حسابرسی دیده نمی‌شود.
در این زمینه باید توجه داشت 15 ماده و پنج تبصره اصل 49 قانون اساسی و همچنین احکام حکومتی به درستی اجرا نشده‌اند. فقط کافی است به پیام نوروزی مقام معظم رهبری در سال 1374 توجهی داشته باشیم که یکی از سه شاه‌بیت آن به انضباط اقتصادی مربوط می‌شود، البته سران سه قوه هم در سال 1380 طی احکامی در راستای تحقق انضباط مالی گام برداشتند. در سال 1385 نیز پیش‌نویس قانون مبارزه با فساد و ارتقای سلامت اداری به مجلس رفت و در سال 90 مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام را گرفت. در این قانون در 30 ماده توضیح داده شده که فساد چیست، مدیران چه نقشی در این زمینه دارند و بخش دولتی و خصوصی به تفکیک چه وظایفی در این زمینه دارند.
مجری اصل 44 قانون اساسی وزارت اقتصاد است. بخش مالی از جمله حسابرسی و حسابداری هم به این وزارتخانه مربوط می‌شود. از طرف دیگر، وزارت اقتصاد باید بر اساس یک قانون مناسب مالیات بگیرد و خزانه دولت را پر کند. این خروجی اقتصاد زیرزمینی در واقع ریشه در کم‌کاری و تاخیر دستگاه‌های دولتی با مرکزیت وزارت اقتصاد دارد.
ریشه تمام این اتفاقات را باید در اقتصاد دولتی جست‌وجو کرد. این در حالی است که در سال 1386 مقام معظم رهبری به موضوع کاهش تصدی‌گری دولت در اقتصاد تاکید داشتند؛ ولی متاسفانه فرمایشات ایشان توسط مجریان قانون به درستی اجرا نشده است.




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
          
دوشنبه 20 مرداد 1399


( کل صفحات : 6 )    1   2   3   4   5   6   


آمار وبلاگ
  • کل بازدید :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید ماه قبل :
  • تعداد نویسندگان :
  • تعداد کل پست ها :
  • آخرین بازدید :
  • آخرین بروز رسانی :
امکانات جانبی
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات