تـــبـــرّی ( دشــمـن شـــناسـی ) آمریكا دشمن شماره 1 مردم محروم و مستضعف جهان است . حضرت امام خمینی (ره) درباره وبلاگ مطالب اخیر
آرشیو وبلاگ نویسندگان حزبالله
لبنان همانطور که وعده داده بود، انتقام خون یکی از فرماندهان خود را با
حمله به مواضع نظامیان صهیونیست گرفت. گفته میشود حداقل یکتانک مرکاوا در
این حمله موشکی نابود، و شماری نظامی صهیونیست به هلاکت رسیده یا زخمی
شدهاند. علی
کامل محسن (معروف به جواد) که از اعضای حزبالله بود هفته گذشته در جریان
تهاجم صهیونیستها به اطراف فرودگاه دمشق به درجه شهادت نائل شد. انتشار
این گزارش علنی، همان موقع، توسط رسانههای صهیونیستی و مسئولان این رژیم
یک «تهدید جدی» تفسیر شد. به دنبال این اقدام رژیم صهیونیستی، دفتر
«بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی به وزرا دستور داد که درباره
حمله اخیر این رژیم به سوریه کمتر اظهارنظر کنند. همچنین رسانههای
صهیونیستی به نقل از یک منبع آگاه اعلام کردند، بعد از شهادت این فرمانده
حزبالله مقامات این رژیم پیامی را از طریق روسیه برای حزبالله لبنان
فرستاده و در آن خطاب به حزبالله اعلام کردند، قصد هدف قراردادن این
فرمانده را نداشتند! اما جنبش حزبالله لبنان طبق وعدهای که پیش از این
داده بود، دیروز عصر به وقت تهران انتقام خون شهیدش را با حمله به بخشهایی
از سرزمینهای اشغالی گرفت. این انتقام سریع، بسیاری را غافلگیر و
صهیونیستها را تحقیر کرد. همچنین نشان داد، «دوران بزن در رو واقعا تمام
شده است». جزئیات عملیات دیروز بعدازظهر،رسانههای رژیم صهیونیستی از قبیل شبکه «کان» در پیامهایی توئیتری از تبادل آتش در مرز لبنان و فلسطین اشغالی خبر دادند. در ادامه خبرها آمد که «بین رزمندگان حزبالله و نظامیان صهیونیست در مزارع شبعا تبادل آتش صورت گرفته است». خبرنگار العربیه هم گزارش داد، پس از تبادل آتش با حزبالله لبنان، رژیم صهیونیستی نیروی پشتیبان به منطقه اعزام کرده است. همچنین شبکه اسکای نیوز در گزارش خود از وقوع درگیری مرزی خبر داد و اعلام کرد ارتش رژیم صهیونیستی به ساکنان منطقه مرزی دستور داده از منازل خود خارج نشوند. برخی گزارشها از شلیک موشکهای ضدزره از سمت لبنان به نیروهای رژیم صهیونیستی حکایت دارد. دیروز برای چند ساعت تبادل آتش بین دو طرف ادامه داشت. برخی منابع نیز نوشتند، حزبالله حداقل با یک موشک کورنت، یکتانک مرکاوا و یک خودروی نظامی را منهدم و شماری نظامی صهیونیست را به هلاکت رسانده است. البته صهیونیستها طبق روال قبل که آمار تلفات و خساراتشان را به شدت سانسور میکنند، این بار نیز ترجیح دادند انهدام تجهیزات نظامی شان را انکار کنند. سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی مورد هدف قرار گرفتن یکتانک مرکاوا را رد کرد. شبکه ۱۰ این رژیم نیز اعلام کرد، سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان به آنچه وعده داده بود عمل کرد.پایگاه خبری المیادین اما به نقل از «یک شاهد عینی»گزارش داده که ارتش رژیم صهیونیستی بهشدت مناطق کفرشوبا، الهباریه و اطراف منطقه مزارع شبعا را هدف قرارداده است. سخنگوی نیروهای موقت سازمان ملل متحد در لبنان نیز به الجزیره گفته با طرفهای درگیر در ارتباط هستند و اوضاع را جدی پیگیری میکنند. هلاکت 5 صهیونیست و جراحت 13 نفرارتش رژیم صهیونیستی میگوید این درگیری از جایی آغاز شد که سه یا چهار نیروی حزبالله قصد نفوذ داشتند. منابع خبری نزدیک به حزبالله لبنان هم اعلام کردهاند که در جریان عملیات دیروز، ۵ نظامی رژیم صهیونیستی به هلاکت رسیدند و ۱۳ نفر نیز مجروح شدند. با این حال سخنگوی نظامی رژیم صهیونیستی با تکرار این ادعا که نیروهای صهیونیست در این درگیری آسیب ندیدهاند، گفت که درباره وضعیت نیروهای حزبالله اطلاعی ندارند. شبکه العربیه هم اعلام کرده که دستکم یک نظامی صهیونیست در عملیات حزبالله لبنان زخمی شده است. از سوی دیگر، منابع نزدیک به حزبالله لبنان در گفتوگو با المیادین اعلام کردند «برخلاف ادعای رسانههای اسرائیلی هیچ کدام از نیروهای حزبالله شهید نشدهاند.» صهیونیستها هم در ادامه از خبر کشته شدن یکی از عناصر حزبالله عقب نشستند! جشن خیابانی در لبنان پس از هدف قراردادن سرزمینهای اشغالی توسط حزبالله لبنان، کاروانهای شادی در جنوب لبنان به راه افتادند. همچنین تصاویری پس از عملیات در مزارع شبعا در شبکههای اجتماعی دست به دست شده که پخش شیرینی توسط مادر شهید «علی محسن» در جنوب لبنان را نشان میدهد. این رزمنده حزبالله در حمله هفته گذشته رژیم صهیونیستی به حومه دمشق به شهادت رسید. واکنش نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی در واکنشی زودهنگام به درگیری مرزی اعلام کرد، آنچه در مرز با لبنان جریان دارد، حادثه امنیتی سادهای نیست. گفته میشود او در همان دقایق آغاز حملات حزبالله به پناهگاه فرار کرده است! شبکه المیادین هم به نقل از پایگاه «واللا» گزارش داد، ارتش این رژیم هم از ترس هدف قرار گرفتن نیروها بخشی از آنها را به اماکنی مستحکم منتقل کرده است. خبرنگار المیادین نیز تاکید کرد که نتانیاهو بعد از این حملات به مقر امن وزارت امنیت در زیرزمین منتقل شده تا در آنجا جلسه کابینه امنیتی کوچک خود را تشکیل دهد. روزنامه صهیونیستی «معاریو» نیز خبر داد که به دنبال درگیری، فرودگاه «روش بینا» در شمال فلسطین اشغالی بسته شد. دیروز و قبل از آغاز این عملیات نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی به حال آمادهباش کامل در آمده بودند. هنوز تمام نشده پس از این تبادل آتش، کانال ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی به نقل از منابع امنیتی این رژیم اعلام کرد، باید منتظر روزهای پرتنشی باشیم. روزنامه جروزالم پست نیز از برقراری مقررات منع آمد و شد در شمال اراضی اشغالی خبر داد. پیش از شروع حملات حزبالله، ارتش رژیم صهیونیستی سامانه گنبد آهنین را در مرزهای شمالی مستقر کرده بود. همچنین شبکه 20 تلویزیون رژیم صهیونیستی دیروز پیش از شروع حملات گزارش داد ارتش این رژیم اعتراف
میکند امکان متوقف کردن عملیات حزبالله را در صورتی که قصد انجام چنین
کاری را داشته باشد نخواهد داشت. این شبکه تلویزیون عبری زبان به نقل از
کارشناسان نظامی این رژیم خبر داد، حزبالله در صورت انجام عملیات، به
دنبال اقدامی دردناک خواهد بود. روایتهای متناقض از پشت پرده انفجار در پایگاه حشدالشعبی برخی
منابع عراقی اعلام کردند، وقوع انفجار در پایگاه حشدالشعبی عراق، ناشی از
حمله هوایی آمریکا بوده است. دولت عراق وعده تحقیقات بیشتر را داد رسانههای
عراقی اعلام کردند، یکشنبه شب صدای سه انفجار در پایگاه «الصقر»، واقع در
جنوب شهر بغداد، شنیده شده است. وزارت کشور عراق جزئیات جدیدی درباره این
انفجارها، ارائه کرد.به گزارش خبرگزاری فارس، «سعد معن» مدیر اطلاعرسانی وزارت کشور، طی یک فایل صوتی، اعلام کرد: بیش از 20 خودروی آتشنشانی به این پایگاه اعزام و دست کم 70 درصد آتشسوزی، مهار شده است. معن توضیح داد: بر اساس تشخیص اولیه، دمای بالای هوا باعث این انفجارها بوده است. این انفجار تلفات جانی نداشته است. «عثمان الغانمی» وزیر کشور عراق، نیز دستور تشکیل یک کمیته حقیقتیاب برای مشخص شدن علت دقیق این انفجارها را صادر کرده است. پیش از این نیز پایگاه الصقر شاهد انفجار بوده و بعدا مشخص شده که آمریکا این پایگاه را هدف قرارداده است. اما، در مورد انفجارهای یکشنبه شب، خبرهای متفاوتی نیز منتشر شده است؛ برخی نمایندگان پارلمان عراق و حشدالشعبی این انفجارها را با انفجارهای قبلی مرتبط دانسته و اعلام کردهاند که این انفجارها کار آمریکا بوده است. «حسن سالم»، نماینده پارلمان و عضو فراکسیون «الصادقون» (متعلق به جریان صدر)، اعلام کرد که انفجارهای پادگان الصقر ناشی از حملات هوایی بوده است. سالم گفت: «حمله به پادگان الصقر، نقض جدید حاکمیت ملی عراق از سوی آمریکاست». تحقیق درباره خشونتهای میدان التحریر «مصطفی کاظمی» نخستوزیر و فرمانده کل نیروهای مسلح عراق، در پی افزایش موج انتقادات از دولت درباره درگیریهای خشونت بار یکشنبه شب در میدان التحریر بغداد، دستور تحقیق فوری و دقیق در این باره را صادر کرد. به گزارش خبرگزاری فارس، سرتیپ «یحیی رسول»، سخنگوی فرماندهی کل نیروهای مسلح عراق، با اعلام این خبر افزود، از تظاهرکنندگان میخواهیم به نیروهای امنیتی نزدیک نشوند و البته، آنها به لحاظ قانونی حق دارند که تظاهرات کنند. سرتیپ رسول تصریح کرد: هر خونی که ریخته شود چه از نیروهای امنیتی چه از تظاهرکنندگان، خسران برای همه عراقیها است. دستورات و رویکردهای اعلام شده به نیروهای امنیتی درباره حمایت از تظاهرکنندگان و دفاع از آنها، کاملا شفاف و دقیق است. برخی میخواهند که تظاهرات را به سوی اهداف دیگری غیر از مطالبه حقوق ذکر شده در قانون اساسی عراق بکشانند. در پی درگیریهای یک شنبه شب میان نیروهای پلیس و تظاهرکنندگان در میدان التحریر در بغداد، دو معترض کشته و چند نفر نیز زخمی شدند. چند روزی است که ساکنان برخی استانهای عراق از جمله بغداد و نجف اشرف، در اعتراض به وضعیت بد خدماترسانی و اوضاع معیشتی نامساعد خود، به خیابانها آمده و خواستار برکناری شماری از مسئولان شدهاند. انصارالله یمن: ما و ایران در یک محور و مقابل آمریکا و اسرائیل قرار داریم عضو
دفتر سیاسی جنبش انصارالله یمن تأکید کرد این جنبش با ایران در یک محور
واحد و جنگ نامحدود علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار دارد. «محمد
البخیتی» عضو دفتر سیاسی جنبش انصارالله یمن تأکید کرد: «مقاومت یک محور
واحد در برابر هیمنه آمریکاست». البخیتی که با «رادیو اسپوتنیک» گفتوگو
میکرد در واکنش به ایجاد مزاحمت جنگنده آمریکایی برای هواپیمای ماهان
ایران در آسمان سوریه نیز تصریح کرد، ماهیت پاسخگویی انصارالله به ایجاد
مزاحمت جنگندههای آمریکایی برای هواپیمای غیرنظامی ایران در زمان مناسب
خود تعیین میشود اما در عین حال پاسخ انصارالله جایگزین پاسخ ایران نخواهد
بود. وی افزود دفتر سیاسی انصارالله نیز در بیانیهای بر ایستادگی ملت یمن
در کنار آزادگان در برابر سرکشی آمریکا تأکید میکند. گفتنی است مبارزه با
آمریکا، آلسعود و رژیم صهیونیستی جزو اهداف اصلی و اعلام شده این جنبش
است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۵/۰۶ فیگارو: همکاری ایران و چین چرخش بزرگ در شطرنج جهانی است «اتحاد چین و ایران، یک چرخش بزرگ در صحنه شطرنج جهانی است.»روزنامه فرانسوی فیگارو در ارزیابی سند همکاری 25 ساله ایران و چین نوشت: چین میخواهد بدون درگیری در جنگ سرد تحمیل شده از سوی آمریکا پیروز شود. شیجینپینگ رئیسجمهور چین یک استراتژیست است. او افق دور را نگاه میکند و در درازمدت عمل میکند. هدف عالی او این است که کشورش در سال 2049 مبدل به نخستین قدرت جهان شود تا صدمین سالگرد تسخیر نظام پادشاهی در این کشور توسط حزب کمونیست چین را جشن بگیرد. سیاست خارجی او تقویت «جاده ابریشم» (که همچنین به عنوان ابتکار کمربند و جاده شناخته میشود) است. شیجینپینگ میخواهد بدون درگیری در جنگ سرد تحمیل شده توسط ابرقدرت کنونی (آمریکا) پیروز شود. او به خوبی میداند که چگونه از فرصتهای مناسب بوجود آمده، حداکثر بهرهبرداری را به عمل آورد. تنها رقیب چین در جهان، آمریکا است، ولی این را هم میداند که آمریکا با به وجود آمدن شکافهای گسترده سیاسی و نژادی دوره ضعف خود را میگذراند و باید بیشترین استفاده را از این فرصت پیش آمده کرد. شیجینپینگ همچنین این موضوع را به خوبی فهمیده که اتحادیه اروپا در رسیدن به یک هژمونی در زمینههای صنعتی و سیاسی ناکام است. این اتحادیه هنوز نتوانسته یک استراتژی صنعتی متناسب با بازار بزرگ خود ابداع کند و همچنین در ایجاد یک سیاست خارجی مستحکم و مقتدر ناتوان است. در چنین شرایطی است که چین میخواهد افول جهان غرب را تسریع کند. اتحادی که هماکنون بین چین و ایران در حال ترسیم است، جسارت جدید چین در سیاست خارجی و در صحنه ژئوپلتیک را نشان میدهد. محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در برابر پارلمان این کشور اعلام کرد که از سوی رهبر و دولت مأموریت دارد توافق راهبردی با چین را به مرحله نهایی برساند. رویکرد ایرانیان در این توافق راهبردی بسیار روشن است: از آنجا که تلاش آنها برای نزدیکی با غرب نافرجام بوده، اکنون ضرورت ایجاب میکند که به شرق چرخش کرده تا بتوانند ضمن دریافت تکنولوژی لازم برای توسعه اقتصادی خود بازاری برای فروش تولیدات نفت و گاز خود بیابند. از طرف دیگر، چینیها دیگر هیچگونه توهمی در مورد آمریکا ندارند. آنها از تحریمهایی که واشنگتن احتمالاً به آنها تحمیل خواهد کرد، فرار نمیکنند. آنها یک منبع انرژی امن میخواهند. ایران قادر است آن را در اختیار آنها قرار دهد. آنها همچنین از همکاری ایران، سرزمین امپراطوری بزرگ و کهن پارس که نقشی کلیدی در خاورمیانه و آسیای میانه دارد، خشنود هستند. سال گذشته آنها با نیروی دریایی ایران مانورهای دریایی انجام دادند. آیا چین با این ابتکار عمل دیپلماتیک (توافق راهبردی با ایران) میخواهد به واشنگتن هشدار نهایی را بدهد؟ به باور من نه؛ زیرا پکن مدتهاست که سودمندی «واقعیتهای محقق شده» در روابط بینالملل را درک کرده است. نیم میلیارد دلار خسارت نتیجه امید بیحاصل به اروپاییها فسخ قرارداد وزارت نفت با شرکت سیانپیسی در آزادگان جنوبی و صورت حساب نیم میلیارد دلاری آن، نتیجه امیدبستن به اروپاییهاست.روزنامه جوان در توضیح این گزارش خود مینویسد: وزارت نفت برای فسخ این قرارداد باید 500 میلیون دلار بپردازد. با پایان مذاکرات میان چین و ایران، شرکت سیانپیسی قرارداد توسعه این میدان را در سال۹۱ امضا و از شهریور همان سال کار را با برنامه توسعه جدید آغاز کرد. در سال۹۲، اما اتفاق مهمی رخ داد. در حالی که این قرارداد در ابتدای راه خود قرار داشت، زنگنه برای خلع ید این شرکت چینی دست به کار شد آن هم با بهانه عقبماندگی! در اردیبهشت۹۳ شرکت ملی نفت قرارداد را با چینیها فسخ و اعلام کرد، خودش ادامه میدهد تا برای توسعهدهنده بعدی تصمیمگیری شود. بر همین اساس، مقرر شد توسعه این میدان در دو فاز دنبال شود که در فاز نخست توسعه، با حفر ١٨٥حلقه چاه، تولید روزانه ٣٢٠هزار بشکه نفت و ١٩٧میلیون فوت مکعب گاز پیشبینی شده بود. در فاز دوم توسعه این طرح هم قرار بود میزان تولید به میزان ٦٠٠ هزار بشکه در روز افزایش یابد. در چنین شرایطی و پس از پایان همکاری با چینیها، شرکت سیانپیسی با استفاده از بندهای قراردادی موضوع هزینههای انجام شده در این میدان را پیش کشید و ادعا داشت یک میلیارد دلار در دوسال نخست قرارداد هزینه کردهاست. حتی برخی رسانهها نوشتند که این شرکت در قالب یک اختلاف تجاری از شرکت ملی نفت شکایت کرده است. با این وجود وزارت نفت سعی کرد این موضوع را مسکوت بگذارد، اما امیرحسین زمانینیا، معاون بازرگانی و امور بینالملل وزیر نفت، نخستین فردی بود که در آذر سال۹۴ به این موضوع اشاره کرد و گفت: شرکت ملی نفت ایران و شرکت چینی که در طرح توسعه میدان نفتی آزادگانجنوبی حضور داشت، باید درباره استرداد هزینهها به توافقی برسند که سرانجام در هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران تصویب و در شورای عالی اقتصاد هم نهایی شود و بهطور قطع شرکت ملی نفت ایران به تعهدهای خود در قبال این شرکت عمل میکند. آنطور که خبرگزاری مهر نوشته است، وزارت نفت با شرکت سیانپیسی برای پرداخت نیممیلیارد دلار به توافق رسیده است. وزارت نفت هم که پرونده چینیها در این میدان را بسته بود از برگزاری مناقصه آزادگانجنوبی میگفت که شرکتهای بزرگ غربی قرار بود در آن شرکت کنند. با کنارهگیری شرکتهای بینالمللی از حضور در آزادگان جنوبی، وضعیت توسعه این میدان در طرحی که شرکت ملی نفت به جلو میبرد هم بدتر شد و در نهایت ظرفیت تولید به جای ۳۲۰هزار بشکه به ۱۰۰هزار بشکه رسید. در همین باره، بیژن زنگنه وزیر نفت هفته گذشته در حاشیه آیین امضای قرارداد تکمیل توسعه میدان مشترک نفتی آزادگان جنوبی و واحد فرآورش مرکزی در پاسخ به خبرنگار مهر درباره آخرین وضعیت پرداخت کلیت قرارداد شرکت سیانپیسی چین در میدان آزادگان جنوبی گفت: در حال حاضر اطلاع دقیقی از این رقم ندارم. در سال۹۳ به وزارت نفت توصیه شد با تدبیر بیشتری در خصوص میدان نفتی مشترک آزادگان جنوبی عمل کند، اما امروز نه تنها اتفاق خاصی در این میدان نفتی رخ نداده بلکه شائبههایی وجود دارد که وزارت نفت باید بابت ادعای سیانپیسی میلیونها دلار پرداخت کند. جزئیات پرداخت و مکانیزم آن هم در نوع خود میتواند قابل توجه باشد که در این مورد هم بعید است وزارت نفت پاسخ روشنی بدهد. یک اشتباه بزرگ از سوی وزارت نفت باز هم برای کشور هزینه ایجاد کرد، نه میدان آزادگان جنوبی توسعه پیدا کرد و نه اروپاییها وارد این میدان شدند. به امید چشم آبیها، چینیها کنار گذاشته شدند آنهم به صورت عجولانه و با بیتدبیری محض که تنها یکی از خسارات آن توافق نیممیلیارد دلاری با سیانپیسی است. دولت سرپیچی نکند پرونده تفکیک «صمت» بسته شده تعلل روحانی در معرفی وزیر جدید صمت و اصرار بر تفکیک وزارت صمت و بازرگانی، تخلف است.اردیبهشت ماه امسال با حکم رئیسجمهور رضا رحمانی از وزارت صمت عزل و حسین مدرس خیابانی بهعنوان سرپرست منصوب شد. مهلت سرپرستی حسین مدرس خیابانی ۲۲ مردادماه به پایان میرسد و در فاصله کمتر از بیست روز به پایان این مهلت، هنوز وزیر جدید این وزارتخانه به مجلس معرفی نشده است. به گزارش الف در روزهای اخیر رئیسجمهور درباره این موضوع در جلسه هیئت دولت گفت: «مجلس دو وزارتخانه را تصویب کرده، یعنی وزارت بازرگانی را از وزارت صنعت جدا کرده است؛ مجلس دهم این کار را در اواخر دوره خود انجام داده و این به شورای نگهبان رفته و تصویب کرده است؛ یکی دو تا ابهام بوده که مجلس باید ابهام را رفع کند؛ بنابراین از نظر ما اینکه دو وزیر باید معرفی شود قانون است. انشاءالله هر زمانی که مجلس این ایراد را رفع و این قانون را به ما ابلاغ کند، دو وزیر را به مجلس معرفی میکنیم». اما هردو ادعای روحانی غلط است. ماجرای تشکیل وزارت بازرگانی از ۳ سال پیش مطرح شده است. این لایحه هم در کمیسیون و هم در صحن مجلس در ۳ تیر ۹۷ رد شد و به بایگانی سپرده شد. نمایندگان نزدیک به دولت طرحی برای تشکیل وزارت بازرگانی ارائه کردند که طرح در کمیسیون اجتماعی رد شد. مجددا طرح دیگری در تاریخ ۸ اسفند ۹۷ اعلام وصول شد که در تاریخ ۳ مهر ۹۸ تصویب شد اما شورای نگهبان به آن ایراد گرفت. ایراد مطابق اصول ۸۵ و ۱۳۳ قانون اساسی بود. در طرح مجلس تنظیم حدود اختیارات و وظایف وزارتخانه بهعهده دولت گذاشته شده بود که مغایر قانون اساسی تشخیص داده شد. مطابق اصل ۱۳۳ «تعداد وزیران و حدود اختیارات هر یك از آنان را قانون معین می كند.» از طرف دیگر مطابق اصل ۸۵ قانون اساسی «سمت نمایندگی قائم به شخص است و قابل واگذاری به دیگری نیست.» ما پیشنهادات اصلاحی کمیسیون و نمایندگان برای رفع ایرادات شورای نگهبان در دو نوبت در دستور کار مجلس قرار گرفت و رد شد. یکی از پیشنهادات، پیشنهاد اصرار بر مصوبه و ارجاع به مجمع تشخیص بود که آن هم در صحن رد شد. اما این پایان ماجرا نبود و یکبار دیگر در اواخر مجلس دهم و در تاریخ ۲۱ اردیبهشت امسال بار دیگر پیشنهاد کمیسیون برای رفع ایراد شورای نگهبان در مجلس مطرح شد و رای نیاورد و با نظر رئیس جلسه، از دستور مجلس خارج شد. بنابراین سخن رئیسجمهور در تقلیل ماجرا به اختلاف مجلس و شورای نگهبان غلط است. طبیعتاً با ملاحظه این شرایط، این ادعای رئیسجمهور مبنی بر اینکه «تا وزارت صمت، تفکیک نشود وزیر جدید معرفی نمیشود» حتما غیرقانونی است. رئیسجمهور موظف است پیش از پایان مهلت سهماهه وزیر جدید برای این وزارتخانه معرفی کند. از نظر قانونی رئیسجمهور نمیتواند انجام این وظیفه را موکول به امری کند که در این زمان اندک امکان اجرا ندارد. بایدن هم مثل ترامپ طرفدار گسترش محدودیتهای برجامی ایران است خبرهای
انتخاباتی ایالات متحده آمریکا حاکی از پیشی گرفتن جوبایدن نامزد دموکرات
آمریکایی از دونالد ترامپ در انتخابات پیشروست. همین کافی است تا بار
دیگر جریان غربگرا با تقسیمبندی تکراری آمریکای خوب و آمریکای بد پروژه
مذاکره و همکاری با یانکیها را کلید بزند.به گزارش رجانیوز: روزنامه آرمان ملی در یادداشتی ادعا کرده که آینده برجام به نتیجه انتخابات آمریکا گره خورده است. این روزنامه نوشته است: «برجام میتواند دستخوش تغییر و تحولاتی گردد. اگر فرض را بر این بگیریم که در انتخابات نوامبر ایالاتمتحده جو بایدن به پیروزی برسد و دموکراتها روی کار بیایند؛ از آنجایی که برجام در زمان خود آنها انعقاد یافته و محور برجام خود آنها بودند با بازگشت دموکراتها به برجام این توافق میتواند سر و شکل تازهای به خود بگیرد و باز هم منافع طرفین را با عمل به تعهدات جلب کند. لذا اگر دموکراتها بیایند سعی خواهند کرد نسبت به دیدگاههایی که زمان دونالد ترامپ اجرا میشده تجدیدنظر کنند و ایران نیز استقبال میکند.» اما مواضع آمریکاییها در قبال ایران و برجام تا حد بالایی به یکدیگر نزدیکی دارد و فقط در نوع بیان و لحن و استفاده از برخی واژهها اختلافنظر وجود دارد. در مسئله برجام نیز بایدن صرفا از «بازگشت مشروط ایالات متحده به برجام» در صورت پیروزی در انتخابات سخن گفته است. اما نگاهی به معنا و مقصود این جملات نامزد انتخابات آمریکا نشان میدهد که منظور وی از «مشروط بودن بازگشت» همان خواستههای دونالد ترامپ در کارزار فشار حداکثری است. بایدن اولین شرط بازگشت آمریکا به برجام را پایبندی دوباره ایران به این توافقنامه هستهای عنوان کرده بدون آنکه از پایبندی آمریکا به آن سخن بگوید. وی همچنین از دیگر شرایط بازگشت آمریکا به برجام را «تقویت» و «گسترش برجام» عنوان کرده است. جوبایدن اما در توضیح «تقویت و گسترش برجام» به شروط بعدی خود برای بازگشت به برجام که امتیاز دادنهای منطقهای و امنیتی است اشاره میکند و منظور خود از گسترش برجام را شفاف میکند. در واقع او با اشاره تلویحی به کافی نبودن ابعاد فعلی برجام تأکید کرده که همزمان باید به طور موثرتری ایران را به عقبنشینی از اقدامات بیثباتکننده در منطقه وادار کرد، اقداماتی که به گفته آقای بایدن در چارچوب توافق هستهای، انجام آنها از سوی آمریکا و متحدانش مجاز شده بود. مشاوران بایدن که قبلاً از منتقدان خروج آمریکا از برجام بودهاند در تازهترین مواضع خود استفاده از اهرم فشارحداکثری ناشی از خروج ترامپ از برجام را تحسین کردهاند و اعلام داشته که باید از آن نهایت استفاده را کرد. آسیاتایمز در مطلبی در این خصوص نوشته است: دوسال پیش دموکراتها با خروج ترامپ از توافق هستهای مخالفت کردند اما از آن زمان به این طرف، چنین بهنظر میرسد که مواضع آنها در قبال این توافق تغییر کرده است. یکی از کسانی که دیدگاهش درباره توافق هستهای تغییر یافته جیک سولیوان، مشاور ارشد هیلاری کلینتون در دوره تصدی او بر وزارت امور خارجه آمریکا در دولت اوباماست. وی سپس مشاور امنیت ملی جو بایدن معاون اوباما شد. در سال ۲۰۱۶ وقتی هیلاری کلینتون خود را برای ریاست جمهوری نامزد کرد جیک سولیوان مشاور ارشد وی در امور سیاست خارجی بود و اکنون انتظار میرود که در صورت پیروزی جو بایدن در انتخابات، سولیوان که اکنون مشاور سیاست خارجی وی است در همین سمت باقی بماند. سولیوان از حامیان جدی توافق هستهای و از مخالفان عمده خروج ترامپ از توافق هستهای بود. وی در مقالهای در نشریه آتلانتیک نوشت تحریم علیه ایران زمانی کارساز خواهد بود که همه شرکای تجاری ایران، این کشور را تحریم کنند. اما اکنون دیدگاه او هم تغییر کرده است. چندی پیش وی در مقاله مشترکی با ویلیام برنز در نیویورک تایمز نوشت تحریمهای آمریکا علیه ایران از آنچه تصور میشد کارسازتر بوده است. سولیوان در یک سمینار اینترنتی در ماه مه که از سوی موسسه هودسون برگزار شده بود گفت تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران قدرت دلار و نظام مالی آن را نشان داد. اکنون سولیوان و برنز هر دو موضع خود را تغییر دادهاند و در مقام مشاوران سیاسی جو بایدن میگویند پیروزی دموکراتها در انتخابات به این معنی نیست که تحریمها علیه ایران کاهش خواهد یافت، مگر اینکه ایران بیدرنگ تضمین دهد آماده است برای تجدیدنظر در مفاد توافق هستهای از جمله تمدید زمان محدودیتهای آن، موشکهای بالستیک و راستیآزمایی، با آمریکا وارد مذاکره شود. در حالی اصلاحطلبان به بازگشت دموکراتها به برجام امیدوارند که در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما رئیسجمهور دموکرات آمریکا، سختترین تحریمهای چندجانبه و یکجانبه علیه کشورمان اعمال شد. همچنین در نخستین روز اجرای برجام دیماه ۹۴ و در مقطعی که همین اصلاحطلبان و برخی دولتمردان تأکید داشتند که «تحریمها به تاریخ پیوست»، دولت اوباما با تصویب تحریمهای ضدایرانی، نقض برجام را کلید زد. پس از آن، سریال نقض برجام توسط دولت اوباما با غارت ۲میلیارد دلاری اموال ایران، تمدید قانون تحریمیآیسا، تصویب قانون محدودیت ویزا، تصویب بیش از ۸۰ طرح ضدایرانی در کنگره آمریکا و پابرجا ماندن تحریم سوئیفت و... ادامه یافت. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : رهبر شیعیان بحرین با اشاره به توطئه دشمنان برای تحریف و تخریب اسلام، تاکید کرد که اسلام در بحرین هدف هجمه قرار گرفته است. آیتالله «شیخ عیسی قاسم» طی بیانیهای، اعلام کرد که اسلام در بحرین مانند سایر کشورهای اسلامی، مورد هجمه قرار گرفته است. وی تاکید کرد که اسلام از نظر فکری، اخلاقی و منش تحت عناوین مختلف و روشهای متناقض، مورد هجمه قرار گرفته و از جمله این روشها، کفر به شکل ایمان و تخریب و تحریف اسلام و جایگزین کردن آن با افکار و عقایدی است که ادعای روشنفکری و مدرنیته بودن دارند. به گزارش خبرگزاری تسنیم، عیسی قاسم خاطرنشان کرد که فرزندان اسلام باید برای مقابله با این جنگ خشونتآمیز علیه اسلام، که استکبار جهانی آن را مدیریت میکند، به پا خاسته و از غفلت و سستی به در آیند. آنها باید
همه توان خود را برای دفع این خطر بزرگ، که برای جداکردن امت اسلامی از
اسلام شکل گرفته است٬ بهکار گیرند. 2 ماه پیش توسط مرتجعین عرب مطرح شد پیشنهاد رشوه 15 میلیارد دلاری به اسماعیل هنیه برای دست کشیدن از مقاومت رئیسدفتر
سیاسی حماس در گفتوگویی از رد رشوه
15 میلیارد دلاری چند کشور مرتجع عربی در مقابل خلع سلاح مقاومت فلسطین خبر
داد. این رشوه قرار بود در چارچوب معامله قرن به این رهبر برجسته حماس
پرداخت شود. «اسماعیل
هنیه»، رئیسدفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس)، فاش کرد 2 ماه
پیش به این گروه پیشنهاد شد در چارچوب معامله قرن، 15 میلیارد دلار را
بهعنوان کمک در مقابل توقف کامل فعالیتهای مقاومت دریافت کند که این
پیشنهاد را رد کرده است.به گزارش تسنیم، هنیه که با پایگاه قطری «لوسیل» گفت وگو میکرد ادامه داد، طرفهای عربی به حماس پیشنهاد کردند 15 میلیارد دلار بهعنوان پروژههای زیربنایی در نوار غزه هزینه کنند و در مقابل این گروه از مقاومت دست بردارد: «به حماس پیشنهاد شد سلاح را کنار گذارد و تمام نیروهایش را در نیروهای پلیس ادغام کند، در حالی که اداره نوار غزه بهشکل مجزا در اختیارش قرار میگیرد اما در عین حال از مقاومت و قدس چشمپوشی کند». برخی منابع میگویند این پیشنهاد در قالب معامله قرن به حماس داده شده است. آنهایی که معامله قرن را پیریزی کردند، هدف کلیشان خلع سلاح تمام گروههای مقاومت فلسطینی در مناطق اشغالی و در پی آن کل گروههای مقاومت در منطقهاند، از آنجا که اینها توان «خلع سلاح » گروههای مقاومت را ندارند، راه تطمیع و باجدهی را نیز امتحان میکنند تا بلکه «خلعِ سلاحِ پولی» محقق شود. نکته جالب توجه اینکه، این مسئله نشان میدهد، برجی مرتجعین عرب، چقدر به صهیونیستها نزدیک شدهاند که حاضرند، برای امنیت این رژیم جعلی که به طور روزانه مشغول کشتار فلسطینیهاست، میلیاردها دلار خرج کنند. وزیر امنیت عمومی رژیم صهیونیستی هشدار داده به احتمال زیاد اعتراضات علیه نخستوزیر این کشور به خشونت و خونریزی ختم شود. در
چند هفته گذشته ساکنان سرزمینهای اشغالی با برپایی تجمعهایی در تلآویو و
قدس اشغالی خواستار استعفای بنیامین نتانیاهو نخستوزیر این رژیم
بودهاند. شدت و گستردگی این اعتراضها باعث شده تا پلیس رژیم صهیونیستی
اطراف اقامتگاه نتانیاهو را محاصره کند و مانع از نفوذ معترضان به داخل
اقامتگاه شود. به نظر میرسد این اعتراضها میتواند به سمت خشونت و
خونریزی بیشتر نیز کشیده شود. به گزارش فارس، «امیر اوهانا» وزیر امنیت عمومی رژیم صهیونیستی هشدار داده ممکن است اعتراضات ضد دولتی اخیر در سرزمینهای اشغالی به خونریزی ختم شود. وی با این ادعا که «این اعتراضها بخشی از موج فتنهانگیزی علیه نتانیاهو است»، گفته: «واقعاً بابت این فضای مملو از نفرت نگرانم».شنبه شب جمعیت انبوهی از ساکنان قدس اشغالی اطراف اقامتگاه نتانیاهو تجمع کرده و سپس با راهپیمایی در خیابانهای مجاور، خواستار استعفای وی شدند. شامگاه پنجشنبه نیز حداقل ۵۵ نفر از معترضانی که با تجمع مقابل اقامتگاه نخستوزیر رژیم صهیونیستی خواستار استعفای او شده بودند، توسط پلیس بازداشت شدند. این چندمین بار طی هفتههای اخیر است که ساکنان شهرهای مختلف فلسطین اشغالی از جمله تلآویو و قدس اشغالی با برگزاری تظاهرات، اعتراضات خود را به سیاستهای مختلف نتانیاهو از جمله طرح اشغال 30 درصدی کرانه باختری، افزایش اختیارات نیروهای امنیتی به بهانه مقابله با ویروس کرونا و همچنین پروندههای فساد وی نشان میدهند. نتایج یک نظرسنجی نشان میدهد بیش از نیمی از ساکنان اراضی اشغالی نسبت به تأمین هزینههایشان به دلیل بحران اقتصادی ناشی از کرونا نگرانند. رسانههای صهیونیستی که نتایج این نظرسنجی را منتشر کردهاند میگویند، این نظرسنجی نشان میدهد بیش از نیمی از اسرائیلیها (۵۵ درصد) نسبت به دشواریهای تأمین هزینههای زندگی در پی بحران ناشی از شیوع کرونا نگرانند. طبق این نظرسنجی، یک میلیون و 200 هزار شهرک نشین صهیونیست فاش کردهاند که آنها و یا یکی از اعضای خانوادهشان به دلیل بحران اقتصادی ناشی از کرونا، مقدار غذای مصرفیشان را کاهش دادهاند. نتایج این نظرسنجی همچنین نشان میدهد که احساس سختی و نگرانی صهیونیستها هر روز بیشتر میشود و وضعیت بهداشتی اراضی اشغالی در پی بحران کرونا نیز ضعیف شده است و یک سوم ساکنان آن نگران مبتلا شدن به کرونا هستند. آتش زدن مسجد در کرانه باختری! از سوی دیگر، شهرکنشینان صهیونیست در جدیدترین تجاوزهای خود بخشهایی از مسجد «البر و الاحسان» در شهر «البیره» کرانه باختری را آتش زدند. بر اساس گزارش خبرگزاری رسمی فلسطین «وفا»، «عزام اسماعیل» شهردار البیره اعلام کرده، شهرکنشینان بامداد دوشنبه به شهر یورش برده و ضمن آتش زدن بخشهایی از مسجد، شعارهای نژادپرستانه بر روی دیوارهای داخلی مسجد نوشتند. شهرداری البیره این اقدام را محکوم کرده و آن را نشانه «ذهنیت افراطی» کابینه رژیم صهیونیستی دانسته است. وزارت اوقاف و امور دینی فلسطین نیز این اقدام را محکوم و اعلام کرده، رژیم صهیونیستی مسئول این اقدام جنایتکارانه و نژادپرستانه است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : حشدالشعبی عملیات سنگین داعش در شرق عراق را در هم شکست ۱۳۹۹/۰۵/۰۵ نیروهای حشدالشعبی حمله سنگین عناصر گروه تروریستی «داعش» به منطقه «العظیم» استان «دیاله» عراق را در هم شکستند. تکفیریهای
داعش که طی ماههای اخیر از طرف آمریکا دوباره سازماندهی و به سلاحهای
مدرن و حتی پهپاد مجهّز شدهاند، شنبه گذشته عملیات سنگینی را برای اشغال
منطقه العظیم، واقع در شمال غرب استان دیاله، انجام دادند. این استان در
شرق عراق و در مجاورت مرزهای ایران قرار دارد. در مقابل نیز نیروهای حشدالشعبی توانستند، این حمله شدید داعش را در هم بشکنند و تروریستها را متواری بکنند. «بشیر العنبکی»، فرمانده «تیپ ۲۳ » حشدالشعبی در ارتباط با دفع حمله داعش، خاطرنشان کرد: تروریستهای داعش تلاش میکردند تجهیزات و نیروهای حشد را در اطراف منطقه العظیم، به ویژه در دو منطقه «المیتة» و «المرعی» هدف قرار دهند. العنبکی در ادامه، افزود: نیروهای حشدالشعبی حمله عناصر تکفیری را دفع کردند. (در این ضد حمله) تعدادی از اعضای داعش به هلاکت رسیدند و بقیه پا به فرار گذاشتند... و به سمت استان صلاحالدینگریختند.فرمانده تیپ ۲۳ حشدالشعبی این را هم گفت که نیروهای حشد در عملیات فوق، هیچ تلفاتی نداشتند. تاکید بر دفاع از حاکمیت عراق «برهم صالح» رئیسجمهور، و «سید عمار حکیم» رهبر «جریان حکمت ملی» عراق، طی دیدار با یکدیگر در بغداد، بر ضرورت حفظ حاکمیت این کشور و دور نگاه داشتن آن از کشمکشهای بینالمللی تاکید کردند. به گزارش فارس، در این دیدار، تازهترین تحولات
سیاسی و امنیتی کشور مورد بررسی قرار گرفت و بر ضرورت حمایت از دولت فعلی
در اجرای برنامههای خود و به خصوص برگزاری انتخابات زودهنگام و شفاف و
پاسخ به خواستههای عراقیها در تحقق اصلاحات مطلوب، تاکید شد. رژیم
آلسعود که طی دهههای گذشته با حمایت از گروههای تکفیری و تروریستی،
تلاش کرده بود افغانستان را تحت نفوذ خود و اندیشه وهابیت در بیاورد، مدتی
است که راهبردش را تغییر داده است و میخواهد با ایجاد مدرسه، بر جامعه و
روند سیاسی افغانستان مسلط شود. دولت
ریاض که تاکنون با تکیه بر دیپلماسی دلار و حمایت مالی و تسلیحاتی از
تروریستهای تکفیری، ضربات مهلکی را به جامعه افغانستان زده است، اکنون
تاکتیک خود را عوض کرده است؛ خبرگزاری فارس به نقل از سفارت افغانستان در
عربستان اعلام کرد که ریاض قصد دارد 600 مدرسه در افغانستان بسازد. با توجه
به اینکه دولت عربستان از لحاظ مالی، به شدت در تنگنا قرار دارد و حتی در
روزهای اخیر خبر رسید که دو میلیون فقیر عربستانی را از پوشش مالی خود
خارج کرده است، با این حال، ریاض ساخت مدارس در افغانستان را اولویت داده
است. طی 5 سال گذشته اتفاق افتاد سرقت 120 میلیون بشکه نفت یمن توسط آلسعود و امارات ائتلاف
سعودی در 5 سال گذشته بیش از 120 میلیون بشکه از ذخایر نفتی یمن را به
سرقت برده و درآمد آن نیز به خزانه سعودی واریز شده است. این خبر یک روز پس
از انتشار خبر پایان سوخت در بیمارستانهای یمن و به خطر افتادن جان 1000
کودک منتشر میشود. مردم
یمن به دلیل کمبود مشتقاتی نفتی و سوخت با بحران بیسابقه و خطرناکی مواجه
شدهاند و بسیاری از بیماران یمنی به ویژه 1000 کودک در بیمارستانهای یمن
به دلیل کمبود همین سوخت در آستانه مرگ قرار گرفتهاند. عربستان با توقیف
دهها کشتی حامل سوخت یمن و محاصره این کشور باعث ایجاد بحران سوختی هم شده
است. حالا در این شرایط خبر رسیده سعودیها نه تنها اجازه ورود سوخت به
داخل یمن را نمیدهد بلکه سالهاست نفت این کشور را به سرقت میبرند.به گزارش المسیره، «احمد عبدالله دارس» وزیر نفت دولت نجات ملی یمن از حجم نفت ربوده شده از سوی «مزدوران دشمن» در سالهای گذشته خبر داد. وی در مصاحبه با شبکه المسیره اعلام کرد: «مزدوران دشمن طی سال ۲۰۱۸ حدود ۱۸ میلیون بشکه نفت و در سال ۲۰۱۹ بالغ بر ۲۹ میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه نفت متعلق به یمن را ربودند... مزدوران دشمن نفت را ربوده و درآمد حاصل از فروش آن را به بانکهای سعودی منتقل کردهاند درحالی که مردم یمن از نبود مشتقات نفتی در رنج هستند». به گفته این مقام یمنی، هزینه مشتقات نفتی ربوده شده از سوی سعودیها در سال ۲۰۱۸ بالغ بر یک میلیارد و ۲۵۰ میلیون دلار بوده است. او میگوید، برخی از تجار با مزدوران و ائتلاف سعودی همکاری و هماهنگی داشته و از این طریق ثروت ملی نفت یمن به سرقت میرود. وزیر نفت یمن این را هم گفت که «تنها گزینهای که هم اکنون در اختیار یمن است، مقاومت و مقابله با دشمن با هدف شکستن محاصره و فشار بر دشمن برای دستیابی به مشتقات نفتی است و مردم یمن باید با توکل به خدا و اعتماد به نیروهای مسلح به رویارویی تمام قد با دشمن برای پایان دادن به دشمنی و برداشتن محاصره برخیزند». همزمان، «سلیم الجعدبی» مدیر درآمدهای نفتی وزارت دارایی یمن نیز، اعلام کرده که از ابتدای آغاز جنگ در این کشور تاکنون دشمن بیش از ۱۲۰ میلیون بشکه نفت یمنیها را ربوده که ارزش آن معادل با پرداخت ۱۲ سال حقوق کارمندان کل این کشور است. به گفته او، بنادری که نفت و مشتقات آن از آنجا به سرقت میروند، بندر «رضوم، الشحر و نشیمه» است و مقادیر اعلام شده، تخمینی و خیلی کمتر از واقعیت است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۵/۰۵ مغالطه نکنید؛ «نه شرقی، نه غربی» زوالپذیر نیست یک سایت حامی برجام میگوید: روابط با چین، پلی برای عبور از سیاست «نه شرقی، نه غربی»، به «هم شرقی، هم غربی» است.سایت «دیپلماسی ایرانی» به مدیریت صادق خرازی، ضمن اشاره به سند همکاری 25 ساله ایران و چین مدعی شد: «چینی شدن رویکرد خارجی ایران میتواند تیغ فشار حداکثری را کُند کند، اما از سوی دیگر راهی است که غایت آن از مسیری دورتر بازگشت به جامعه جهانی و سازش با نظم مسلط در روابط بینالملل است. به عبارت بهتر سنگین شدن وزنه شرق و عدول از «سیاست خارجی نه شرقی نه غربی»، در نهایت به یک توازن جدید از رهگذر قسمی موازنه مثبت میانجامد و نه شرقی و نه غربی مالوف، به «هم شرقی هم غربی» تبدیل میشود. این روند تا حدودی شبیه چرخش استراتژیک در سیاست خارجی چین است، هنگامی که در دهه هفتاد از ترس مسکو به واشنگتن نزدیک شد. این تحول مقدمه پذیرش نظم مسلط از سوی پکن بود. در نهایت اما چین به توازن مطلوب و منبعث از الزامات ژئوپلتیک خود رسید. واشنگتن بزرگترین شریک اقتصادی و مسکو نزدیکترین همکار بینالمللی آن شدند. به همین خاطر تحولات اخیر را باید نقطه عطفی در سیاست خارجی به حساب آورد.» درباره این تحلیل غلطانداز گفتنی است شعار «نه شرقی نه غربی» به مفهوم عدم ارتباط با شرق و غرب (انزوا) نیست، بلکه به مفهوم تاکید به استقلال کشور و نفی سلطهگری و سلطهپذیری است. این تصریح و تاکید ذیل اصول دوم و سوم قانون اساسی تحت عنوان «نفی هرگونه سلطهگری و سلطهپذیری و طرد کامل استعمار» مورد تصریح قرار گرفته، همچنان که در اصل 152 نیز تاکید شده است: سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هرگونه سلطهجویی و سلطهپذیری، حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر ابرقدرتهای سلطهگر و روابط صلحآمیز با دُوَل غیرمحارب استوار است». بنابراین اگر شعار «نه شرقی نه غربی» بهعنوان شعار انقلاب اسلامی و منطق مصرح در قانون اساسی، به مفهوم نفی سلطه و دفاع از استقلال کشور است، ادعای هم شرقی و هم غربی مبتنی بر نفی آن راهبرد، منطق وابستگی و غلط است. متاسفانه برخی طیفهای خوشبین یا ماموریتدار، در ماجرای برجام، رویکردی را در پیش گرفتند که خلاف منطق استقلال و رعایت مصالح کشور بود و خوشبینی و اعتماد واگذاری یکطرفه امتیاز به دشمن سر موضع را توجیه میکرد و حتی از نظارت مجلس فراری بود. خروجی این روند، خسارتهای آشکار شده برجام است، نقطه مقابل این رویکرد، خروج از اتکای به غرب و تنوع بخشیدن به شرکای سیاسی و اقتصادی آن هم با رعایت ضوابط قانونی، از جمله بررسی فرآیند همکاری در مسیر قانونی (مجلس شورای اسلامی) است. ضمنا برخلاف ادعای نویسنده متن فوق، گسترش همکاری با چین، قابل مقایسه با چرخش راهبردی چین به سمت آمریکا در دهه 1970 میلادی نیست. چه اینکه ما هرگز در حالت تخاصم با چینیها نبودهایم و ضمنا این روزها، مخاصمه شدید چینیها و آمریکایی را میبینیم. در واقع چینیها برخلاف غربگرایان ایرانی، هرگز به آمریکا اعتماد نکرده و نسخه واگذاری توانمندیهای خود در ازای جلب اعتماد و وعدههای آمریکا را نپیچیدند بلکه در طول این چند دهه، بر قدرت خود افزودند و در مقابل فشارها و زیادهخواهیهای واشنگتن کوتاه نیامدند. دموکراتها درباره ایران تفاوت ماهوی با ترامپ ندارند در
حالی که دموکراتها بر طلبکاریهای فرابرجامی از ایران تأکید دارند، برخی
محافل داخلی اصرار دارند موضع این حزب و نامزد آن در انتخابات آمریکا را
تحریف کنند.برخی رسانهها مدعی شدند در پیشنویس برنامههای جو بایدن نامزد دموکراتها، «بازگشت به برجام و مذاکره با ایران» قید شده است. عصر ایران در این زمینه مدعی شد: این پیشنویس، مسیر فعلی دولت ترامپ با ایران را در مسیر تغییر رژیم و جنگ توصیف کرده و تأکید دارد دولت دموکرات، از مسیر جنگ تغییر جهت داده و به سمت تنشزدایی، دیپلماسی هستهای و گفتوگوهای منطقهای حرکت خواهد کرد. همچنین در این پیشنویس تأکید شده آمریکا نباید در مسیر تغییر رژیم در سایر کشورها حرکت کند و این حزب سیاست تغییر رژیم درباره ایران را رد میکند. این شعبدهبازی رسانهای در حالی است که اولاً دموکراتها در دولت اوباما، فتنه و آشوب 88 را راهاندازی کرده و از آن در مسیر براندازی حمایت کردند. آنها همچنین با استقبال از پروژه جنگ نیابتی، داعش را در عراق و سوریه راهاندازی کرده و تهدید نظامی را در بحبوحه مذاکرات هستهای، تا پشت مرزهای ایران کشاندند که با قدرتنمایی شجاعانه سردار سلیمانی و همرزمان منطقهایاش، خنثی شد. سردار سلیمانی در سخنان خود هدف از برجام یک را برجام 2 و 3 یعنی مقابله با نفوذ منطقهای ایران و سپس کشاندن تهدید و جنگ به داخل کشور ارزیابی کرده و با آن مخالفت کرده بود. ثانیاً دولت اوباما حتی پیشگام نقض سیستماتیک و پیاپی برجام بود و در واقع با گروگانگیری برجام و وعدههای نسیه آن، از ایران میخواست پای مذاکرات و امتیازدهیهای جدید بیاید. تحریمهای ویزا و کاتسا و آیسا، یادگار دولت اوباما و پس از انعقاد برجام برای برداشتن تحریمهاست. در ادامه همین سیاست خباثتآلود، دموکراتها در دوره اخیر نیز تصریح دارند که طرفدار تهدید برخی محدودیتها و تحریمهای مدتدار نظیر بند غروب آفتاب برجام و تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران هستند. آنها میگویند شرط بازگشتشان به برجام، مذاکره ایران درباره دغدغههای آمریکا از جمله حضور منطقهای و توانمندی نظامی است. در واقع سیاست دموکراتها هیچ تفاوتی با منطق ترامپ ندارد، جز این که کمی پیچیدگی دارد. هم به مدیریت قبلی بد گفتید و هم با خدماتش عکس یادگاری گرفتید! «وزیر
نفت پس از هفت سال تحمیل انواع عقبماندگیها در حوزه نفت، سعی دارد
دستاوردهای دیگران را به نام خود سند بزند و اینگونه القا کند که اگر او
نبود، پارس جنوبی و غرب کارون به جایی نمیرسید. او روی نقاطی دست گذاشته
که از قضا ارتباطی به عملکردش ندارد، اما چه میتوان کرد وقتی چیزی برای
عرضه نباشد، فریادها بلند میشود که اگر ما نبودیم هیچ چیز نداشتیم.»روزنامه جوان ضمن انتشار تحلیل فوق میافزاید؛ زنگنه میگوید پارس جنوبی و غرب کارون شاخص عملکرد ماست؛ روی کاغذ، در دولت یازدهم و دوازدهم میزان تولید گاز از پارس جنوبی دو برابر شده و به گفته وزارت نفت، میزان تولید از غرب کارون پنج برابر، اما آیا این عملکرد یک شبه اتفاق افتاده است؟ قطعاً خیر. پس چرا وزارت نفت علاقه دارد روی این موضوع مانور دهد؟ از پارس جنوبی آغاز میکنیم؛ در دولت گذشته که سرمایهگذاری خارجی به دلیل فشار آمریکا و تحریمها سخت شد، نظام تصمیم گرفت از منابع خود و توان شرکتهای ایرانی، پارس جنوبی را توسعه دهد. بر همین اساس تمام فازهای بزرگترین میدان گازی جهان را میان شرکتهای ایرانی توزیع کرد تا هر یک از این شرکتها، کار را آغاز کنند. با آغاز توسعه فازهای پارس جنوبی در دولت دهم و اختصاص ۲۰ میلیارد دلار از منابع بانک مرکزی به وزارت نفت، پروژهها آغاز و با پیشرفت فیزیکی ۴۰ تا ۹۰ درصد در فازهای مختلف، تحویل دولت یازدهم شدند. بهعنوان نمونه فاز ۱۲ در سال ۹۲، پیشرفتی معادل ۹۳ درصد داشت که زنگنه برای راهاندازی آن، دو سال معطل کرد. در واقع چیزی که زنگنه افتتاح کرد، پروژههایی بود که اصولاً ربطی به او نداشت و وزارت نفت در دولت جدید فقط آنها را تکمیل کرد، آنهم با یک کندی خستهکننده. با وجود این، پروژهها یکبهیک راهاندازی شدند و برای آنکه بگویند اگر ما نبودیم اینگونه نمیشد، به دولت گذشته تاختند و گفتند در دوره گذشته شاهد یک «آشوب صنعتی» بودیم و در دولت روحانی با قوام یافتن کارها همه چیز بهخوبی پیش رفت. تفکر حاکم بر این روزهای وزارت نفت معتقد است باید به شرکتهای غربی اعتماد کرد و اگر آنها نباشند صنعت نفت ما با خاک یکسان میشود. به همین دلیل است که در هفت سال گذشته هیچ اقدام بزرگی در صنعت نفت صورت نگرفته و تازه در سال پایانی دولت، قراردادهای نفتی با شرکتهای ایرانی امضا میشود! و اما درباره غرب کارون؛ این منطقه که هدفگذاری برای تولید نفت از آن، چیزی حدود 1/2 میلیون بشکه در روز است، در دولت گذشته تحرک بزرگی به خود دید. قراردادهای میادین آزادگان شمالی، جنوبی، یاران و یادآوران با شرکتهای ایرانی و چینی امضا شد و درست در اوج تحریمها، کار شروع شد. پیمانکاران ولو با تأخیر کار خود را انجام دادند و توانستند چیزی حدود ۳۰۰ هزار بشکه در غرب کارون تحویل دولت بدهند. این همان موضوعی است که مدیرعامل شرکت مهندسی و توسعه نفت هم مجبور شد به آن اقرار کند و دیروز گفت که قراردادهای دولت گذشته در غرب کارون موفقیتآمیز بوده است. با وجود این وزیر نفت میگوید غرب کارون نماد کارایی وزارت نفتی است که در این منطقه تنها نظارهگر قراردادهایی بوده که هیچ ارتباطی به عملکردشان ندارد. زمانی میتوان افزایش تولید را بهپای خود نوشت که صفر تا صد آن توسط یک دولت انجامشده باشد، نه آنکه دولتی دیگر قرارداد را امضا کند، کار توسعه را آغاز و تولیدش به دولتی برسد که مجبور به ادامه کار باشد. مخلص کلام اینکه شاخصی که وزیر نفت به آن اشاره میکند، مرهون عملکرد گذشتگانی است که بارها مورد شماتت دولت تدبیر و امید قرار گرفتهاند. آسیاتایمز: فشارهای آمریکا چین و روسیه و ایران را به هم نزدیکتر کرد در یادداشت یون سون «مدیر برنامه چین و آسیای شرقی که در تارنمای» «مرکز استیمسون» واشنگتن منتشر شده و آسیا تایمز آن را بازتاب داده آمده است: «وخیم شدن روابط بین پکن و واشنگتن در سالهای اخیر چین را مجبور کرده که برای ایجاد روابط جدید تلاش کند. در میان کشورهای مهم برای رقابت قدرتهای بزرگ که هنوز عضو باشگاه غربی نیستند، روسیه و ایران دو کشوراز مهمترین «نیروهای دوست» برای چین محسوب میشوند. ایران با نفوذ منطقهای خود در خاورمیانه و همچنین دلخوریها از واشنگتن به طور فزایندهای برای استراتژی بزرگ چین جذاب شده است. ارزش و مطلوبیت ایران به عنوان یک متحد برای چین در سال جاری به علت سردی روابط آمریکا و چین در پی شیوع کرونا هم افزایش یافته است. «روزنامه خلق» چین در سرمقالهای خاطرنشان کرده که «پیچیدگیهای بیسابقه در محیط خارجی» پکن را در مسیر برخورد مستقیم با بسیاری از کشورها از جمله استرالیا، هند، کانادا و ژاپن و برخی کشورهای اروپایی قرار داده است. در حالی که روابط چین با آمریکا و ائتلاف تحت رهبری آمریکا به پایینترین سطح رسیده پکن به دنبال نیروهای همدلی است که بتواند موضع بینالمللی چین را تقویت کند. حتی پیش از شیوع جهانی کرونا، چین و روسیه و ایران تمایل خود را به ائتلاف حول یک هدف استراتژیک نشان داده بودند. دسامبر گذشته این سه کشور اولین رزمایش مشترک نظامی خود را در دریای عمان برگزار کردند و این اقدام به عنوان سرسختی در برابر ارتش آمریکا در منطقه ارزیابی شد. توافقنامه ایران و چین تا جایی که از مواد و اطلاعات منتشره قابل تفسیر است، شامل فایناس زیرساختهای ایران توسط چین در ازای دریافت نفت ایران با تخفیف است. چین خروج آمریکا از برجام را علت افزایش تنش در منطقه میداند و همچنین از خسارات وارد شده به خود بهخصوص مجازات شرکتهای چینی برای داد و ستد با ایران ناخشنود است. اگر این توافقنامه اجرا شود، محتملترین کانال از طریق نظام پایاپایی است که دو کشور از مدتها پیش وارد آن شدهاند. این سامانه از معاملات مستقیم مالی پرهیز میکند و از محصولات و خدمات چینی برای تجارت نفت ایران استفاده میکند. به علاوه، این اعتقاد دیرینه وجود دارد که آمریکا برای تحریم نهادهای مالی بزرگ چین مانند «بانک چین» و شرکتهای مهم دولتی مانند «شرکت ملی نفت چین» تردید دارد زیرا از تاثیر آن بر اقتصاد آمریکا نگران است. بنابراین در حالی که دولت ترامپ تمایل بیسابقهای برای تحریم نهادهای چینی نشان داده اما پکن روی این مسئله شرطبندی کرده که واشنگتن تا حد تحریم شرکتهای بزرگ برای تجارت پایاپای (با ایران) پیش نخواهد رفت. ایران آشکارا به دنبال سرمایهگذاری و همکاری اقتصادی است و چین به دنبال مشارکت، حمایت و متحدان بالقوه است. این نیاز دو جانبه راهبردی ضرورت این توافق را ایجاد میکند. اما اینکه این توافق از لحاظ اقتصادی برای هر دو طرف امکانپذیر یا مطلوب باشد را باید دید. رقابت قدرتهای بزرگ به طور فزایندهای در حال تقسیم جهان به دو اردوگاه است. چین و ایران در کنار روسیه میتوانند در روایت غربی به عنوان «دول محور» جدید ظاهر شوند. دولت راه بهانهجویی در افزایش قیمت در حوزههای نامرتبط با ارز را ببندد روزنامه رسمی دولت خواستار مهار انتظارات تورمی در حوزههایی شد که اصلاً ارتباطی با ارز و قیمت آن ندارد.روزنامه ایران به قلم کامران ندری نوشت: نوسانات و تغییرات قیمت ارز بر هزینه تولید اثر میگذارد در حالی که اثر این شاخص بر تورم ناشی از فشار هزینه بالا نیست چرا که بخش عمده عوامل تولید در داخل تامین میشود. البته این موضوع برای صنایع مختلف متفاوت است. میزان وابستگی صنایع به واردات در تعیین موضوع نقش اساسی دارد. وزارت صمت میتواند پاسخ متقنی به این موضوع بدهد که در مجموع وابستگی صنایع کشور به صادرات به چه میزان است. به عنوان مثال این رقم در حوزه کشاورزی خیلی پایین است و طبعا افزایش نرخ ارز نباید در هزینههای بخش کشاورزی اثرگذار باشد. در بخش خدمات مانند هتلداری و رستورانها هم افزایش نرخ ارز نباید منجر به افزایش قیمتها شود. از سوی دیگر کالای نهایی وارداتی هم نداریم که تاثیر مستقیم از افزایش نرخ ارز بگیرد. همه اینها یعنی عمده تورم از ناحیه عوامل تولید باید منتقل شود که در هر صنعت متفاوت است اما اگر تاثیر این شاخص را بر کل اقتصاد بسنجیم، تورم ناشی از فشار هزینه نباید تورم خیلی بالایی باشد. در واقع مسئله اصلی که افزایش نرخ ارز ایجاد میکند، همان انتظارات تورمی است که به تبع آن ایجاد شده است. در واقع میتوان گفت پیامد آشکار افزایش نرخ ارز، افت ارزش ریال در نظر مردم است. مردم دیگر تمایلی به نگهداری و حفظ ریال ندارند. آنچه اتفاق میافتد، کاهش تقاضا برای پول است و عرضه پول هم که در اقتصاد کشور بالاست و نتیجه اینها افزایش انتظارات تورمی است. به عبارت دیگر تاثیر روانی افزایش نرخ ارز بر افزایش قیمتها بیشتر از تاثیر واقعی و حقیقی این پدیده در اقتصاد است. به عنوان مثال بلافاصله بعد از افزایش قیمت ارز شاهد افزایش قیمت کرایه تاکسی هستیم. موضوعی که جزو ابعاد روانی و همان انتظارات تورمی ناشی از بروز این پدیده در اقتصاد است و الا خدماتی که تاکسیرانی ارائه میدهد متأثر از افزایش قیمت ارز نیست. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : آخرین وضعیت اعتراضها در آمریکا شورش در سیاتل، جنگ در پورتلند/ آمادهباش در لسآنجلس ۱۳۹۹/۰۵/۰۵ وضعیت
شهرهای آمریکا به دنبال اعتراضات ضد نژادپرستی ماههاست که بحرانی است.
پورتلند چند روزی است به شهر جنگی تبدیل شده، در سیاتل به گفته پلیس
معترضان شورش کردهاند و در لسآنجلس نیز پلیس در وضعیت آمادهباش و «هشدار
تاکتیکی» قرار دارد. اعتراضات
ضد نژادپرستی در برخی شهرهای آمریکا بعد از 2 ماه به سمت «خشونت افسار
گسیخته» پیش میرود. طی روزهای گذشته برخی شهرهای آمریکا شاهد شدیدترین
درگیریها بین نیروهای پلیس مخفی ترامپ و معترضان بوده است. اوضاع در این
کشور طوری شده که برخی کارشناسان را به این نتیجه رسانده، ترامپ به دلیل
آنکه مطمئن است در انتخابات آبان ماه از رقیب دموکرات خود شکست میخورد در
حال سوق دادن جامعه آمریکا به سمت «جنگ داخلی» است! تا به این بهانه حکومت
نظامی اعلام کرده و انتخابات را به تعویق بیندازد. نوام چامسکی، زبانشناس و دانشمند برجسته آمریکایی در این زمینه طی مصاحبهای گفته «ترامپ مستاصل است. او روانی است. او به شدت در خطر از دست دادن موقعیت خود در کاخ سفید است و هر کاری که میتواند انجام خواهد داد تا جلوی آن را بگیرد. او سخت تلاش میکند تا حکومت نظامی ایجاد کند. او حتی ممکن است قادر باشد تا انتخابات را لغو کند. او کاملا مستاصل است و نمیتوان گفت او چه خواهد کرد. مسئله این است که ترامپ قادر نیست بازنده باشد. اول از همه، از نظر روانشناسی او قادر به قبول باخت نیست. دوم اینکه اگر او شکست بخورد و کاخ سفید را ترک کند ممکن است با مشکلات حقوقی جدی مواجه شود». رژه معترضان مسلح اعزام هزاران نیروی فدرال از سوی ترامپ برای سرکوب معترضان که بنزینی روی اعتراضات دو ماه اخیر بوده و مردم را به شدت تحریک کرده است، فرضیه چامسکی را تقویت میکند. طی روزهای گذشته اعتراضات گسترده علیه نژادپرستی و خشونت پلیس، در پورتلند (ایالت اورگن) با وجود تشدید سرکوبها همچنان ادامه داشته و درگیریها بین دو طرف تبدیل به یک جنگ تمام عیار خیابانی شده است. پورتلند عملاً به یک شهر جنگ زنده تبدیل شده است. روز شنبه نیز هزاران معترض بار دیگر در پورتلند به خیابانها ریخته و با نیروهای پلیس فدرال درگیر شدند. از ایالت کنتاکی نیز خبر میرسد در شهر«لوییزویل» این ایالت معترضان کاملاً مسلح با برگزاری یک رژه نظامی خواستار اجرای عدالت برای «برونا تیلور»، زن سیاهپوست پرستاری شدند که در ماه مارس(اسنفد 98) در یورش بدون اخطار به دست افسران پلیس در آپارتمانش کشته شد. این معترضان در حالی که لباس شبه نظامی به تن داشتند و اسلحه با خود حمل میکردند به نزدیکی حصاری که از سوی پلیس برای جلوگیری از ورود معترضان تعبیه شده بود نزدیک شدند. سخنگوی این گروه مسلح از مقامات خواسته است تحقیقات در مورد علت مرگ تیلور را آغاز کنند. گروه شبه نظامی سیاهپوستان در شهر لوئیزوویل موسوم به «ان افای سی» یک گروه شبه نظامی سیاهپوستان است که در منطقه آتلانتا مستقر است و اعضای آن تا بیخ دندان مسلح هستند. شورش در سیاتل پلیس «سیاتل» نیز اعتراضات روز شنبه در این شهر را «شورش» نامیده است. خبرگزاری اسپوتنیک در این زمینه گزارش داده واحد پلیس این شهر اعتراضات در آنجا را به سبب «ریسک برای امنیت عمومی» به عنوان شورش دستهبندی کرده است. رویترز نیز درباره اعتراضات سیاتل نوشته، «شنبه شب شهر سیاتل آمریکا شاهد درگیریهای شدیدی میان مردم و نیروهای پلیس بود». این اعتراضات که به دلیل دخالت نیروهای فدرال رنگ و بوی خشونت بیشتری به خود گرفته است به نوشته رویترز «بزرگترین تظاهرات» از زمان شروع آن در شهر سیاتل بود که در جریان آن ۲۱ افسر پلیس مجروح شدند و دست کم 45 تن از معترضان نیز بازداشت شدند. تظاهرکنندههایی که در سیاتل با پلیس درگیر شدند، به چندین ساختمان آسیب وارد کردهاند. معترضان از سنگ، بطری، بالنهای حاوی مایعات، و پرتابههای دیگر علیه پلیس استفاده کردند و افسران پلیس هم در پاسخ به آنها از «مهمات کمتر مرگبار»! استفاده میکنند. تظاهرات مذکور در سیاتل در همبستگی با معترضان در شهر پورتلند برگزار شد. یک معترض در توئیتر نوشته: پلیس از اسپری فلفل و نارنجکهای صوتی استفاده کرد. بر اساس این گزارش معترضان پروژه ساخت و ساز مربوط به یک بازداشتگاه جدید جوانان را نیز به آتش کشیدند. پیش از آن گزارش شده بود که افسران تیم ویژه پاسخ، در سازمان گمرک و حفاظت مرزی آمریکا طبق دستور دولت دونالد ترامپ، در سیاتل مستقر شدهاند. تاکتیکهایی که نیروهای فدرال برای سرکوب اعتراضات به کار میبرند سبب خشم مقامات محلی و مردم شده است. به اعتقاد آنها این نیروها خشونت زیادی نشان میدهند و در مقابل مردم رحمی ندارند. وضعیت هشدار در لسآنجلس از لسآنجلس نیز خبر میرسد پس از غارت چندین مغازه و شکسته شدن شیشهها و پنجرههای یک ساختمان فدرال، پلیس این شهراقدام به اعلام هشدار تاکتیکی سراسری کرده است. در شیکاگو صدها عضو جنبش «جان سیاهپوستان ارزش دارد» در شهر دست به تظاهرات زدند و فریاد «عدالت نیست، صلح نیست» سر دادند. در تگزاس نیز مقامهای رسمی اعلام کردهاند، در پی وقوع چندین تیراندازی در شهر آستین و در جریان تظاهرات اعتراضآمیز علیه سیاستها و رفتارهای تبعیضآمیز و وحشیانه نسبت به سیاهپوستان، حداقل یک نفر کشته شده است. بر
اساس این گزارش، تصاویر منتشر شده در فیسبوک نشان میدهد هنگامی که
حدود100نفر در حال تظاهرات در حمایت از وضعیت زندگی سیاهپوستان در شهر
آستین هستند، چندین گلوله شلیک میشود. اداره پلیس آستین کشته شدن حداقل یک
نفر را تایید کرده است. ظاهرا هیچ فرد دیگری در جریان این تیراندازی هدف
قرار نگرفته است. پلیس و اورژانس آستین تاکنون جزئیات بیشتری را از این
حادثه اعلام نکردهاند. مردم شهر واشنگتن دیسی (پایتخت آمریکا) نیز با
برگزاری تجمعی به تصمیم رئیسجمهور آمریکا برای اعزام نیروهای امنیتی به
شهرها برای پایان دادن به تظاهرات، اعتراض کردند. در
15 روز گذشته بیش از 10 حادثه انفجار و آتشسوزی در نقاط مختلف آمریکا و
اغلب در مناطق صنعتی این کشور رخ داده که هنوز علت و جزئیات بسیاری از آنها
نامشخص باقی مانده است. آتش
سوزیهای 15 روز گذشته در آمریکا، توجه بسیاری از رسانهها را به خود جلب
کرده است؛ طی این مدتاندک بیش از 10 آتش سوزی در مناطق مختلف آمریکا، که
خود سابقه طولانی در آتش افروزی در نقاط مختلف جهان دارد، به وقوع پیوسته
است و هنوز علت و جزئیات بسیاری از آنها مشخص نشده است. به گزارش فارس،
شامگاه یکشنبه ۲۲ تیر بود که منابع خبری از آتش سوزی در عرشه یک کشتی جنگی آمریکایی در بندر «سن دیهگو»، واقع در جنوب غربی آمریکا، خبر دادند. آتشی که مهار آن چندین روز طول کشیده و سرانجام، بامداد جمعه گذشته نیروی دریایی آمریکا از اطفای کامل آن خبر داده است.این حادثه دستکم ۵۷ مجروح برجای گذاشت و شدت خسارت به کشتی جنگی «یواساس بونهام ریچارد» به حدی بوده که هنوز مشخص نیست که آیا نیروی دریایی آمریکا باز هم میتواند از این ناو ۲۵۵ متری استفاده کند یا خیر.با گذشت چند روز، پایگاه خبری «بیزنساینسایدر» نوشت، نیروی دریایی آمریکا هنوز علت دقیق وقوع این آتشسوزی را نمیداند. اما این اتفاق تنها حادثه آتشسوزی روزهای اخیر آمریکا نبوده، بلکه سرآغاز سلسله حوادثی از این دست در ایالتها و مکانهای مختلف این کشور بوده است.جمعه ۲۷ تیر روز پر حادثهای برای بخش صنعتی ایالت ایندیانا بود. صبح پنجشنبه (به وقت آمریکا) انفجاری مهیب کارخانه فولاد «آرسلورمیتال» در شهر «برنز هربور» در ایالت ایندیانا را لرزاند؛ این انفجار به آتشسوزی و ویرانی تجهیزات مجاور کوره ذوب آهن این کارخانه انجامید. در حادثه دیگر این روز، رسانههای آمریکایی از وقوع انفجار و آتشسوزی بزرگ در نیروگاه برق شهر ویتفیلد در ایالت ایندیانا خبر دادند. شبکههای اجتماعی گزارش دادند که انفجار در ترانسفورموتورهای این نیروگاه باعث ایجاد آتشسوزی وحشتناکی شده بود. اما مقامات دلیل این حادثه را هم ناشناخته اعلام کردند و گفتند تحقیقات در حال انجام است. حادثه مشابه دیگر، بامداد شنبه 28 تیز به وقت محلی در یک کارخانه مواد شیمیایی با نام «آلکمیکس» در ایالت جورجیا رخ داد. پایگاه خبری AJC گزارش داد یک کارخانه مواد شیمیایی در نزدیکی فرودگاه بینالمللی «هارتسفیلد-جکسون» (فرودگاه آتلانتا) در جنوب ایالت جورجیا دچار حریق شد. درباره این حادثه هم جزئیات زیادی بیان نشد.در این روز همچنین رسانههای خبری از بروز آتشسوزی در کارخانه تولید فولاد در شهر «امبریج» ایالت پنسیلوانیای آمریکا خبر دادند.در همین حین، اخباری درباره آتشسوزی در دومین کشتی جنگی آمریکا بعد از حادثه رخ داده برای ناو «یواساس بونهام ریچارد» منتشر شد. آتش سوزی در کشتی جنگی آبی خاکی «کِرسارج» در بندر «نورفولک» آمریکا رخ داده و در پی آن، نیروی دریایی این کشور فعالیت یک شرکت کشتیسازی را متوقف کرده بود. در ادامه آتشسوزیهای سریالی آمریکا، این بار آتش گسترده به جان یک مجتمع کشاورزی در شهر «پیلسگروو» ایالت نیوجرسی افتاد. مهار این آتش ساعتها زمان برد و چندین ساختمان را تخریب کرد.در حادثهای دیگر، مقامهای محلی شمال کالیفرنیا از وقوع آتشسوزیهای گسترده در منطقه روستایی شمال شرقی این ایالت خبر دادند.همچنین آتشسوزی گسترده دیگری در شهرستان لاسن، در غرب «سوزانویل» به تخلیه اجباری منطقه منجر شد و پس از چند روز، حدود ۲۳ کیلومتر مربع را دربرگرفت.در آتشسوزی دیگر ایالت کالیفرنیا، یک مرکز تجاری در شهر لسآنجلس دچار حریق شد. پایگاه خبری «سیبیاس لسآنجلس» گزارش داد، آتشسوزی صبح جمعه به وقت محلی (۴ مرداد) در این ساختمان در منطقه «پیکو-رابرتسون» آغاز شد و ساعتها ادامه داشت، اما در تازهترین رخداد، رسانههای آمریکایی دیروز یکشنبه به وقت تهران از آتش گرفتن حداقل چهار قایق در یک اسکله شهر نیویورک خبر دادند. وبگاه «دیفنس نیوز» نیز گزارش داده است، مقامات نیروی دریایی آمریکا با توصیه به ملوانان و پیمانکاران این کشور جهت حفظ توصیههای امنیتی، نگران تکرار حادثهای دیگر بعد از انفجار در ناو جنگی «یو اس اس بونهام ریچارد» هستند. به نوشته این وبگاه، در حالی که مرکز فرماندهی نیروی دریایی آمریکا در حال ارزیابی میزان خسارات وارد شده بر ناو بونهام ریچارد است، ملوانان و پیمانکارانی که در این کشتی کار میکنند، نیز در حال بررسی روند کار خود و اطمینان یافتن از انجام اقدامات لازم برای جلوگیری از تکرار فاجعه دوم هستند. آمریکا برای گسترش پایگاههای خود در سوریه اخراج مردم از خانههایشان را کلید زد علیرغم
تظاهرات مکرر مردم سوریه علیه حضور آمریکا در شرق سوریه، واشنگتن و آنکارا
در صدد توسعه پایگاههای خود در سوریه بر آمدند. همزمان با آن، خبر رسید
که نظامیان آمریکایی شهروندان سوری را مجبور به کوچ اجباری و ترک خانههای
خود میکنند. آمریکاییها
دست به توسعه پایگاههای خود در شرق سوریه زدند؛ به گزارش خبرگزاری فارس،
مرکز موسوم به «دیدبان حقوق بشر سوریه» دیروز خبر داد که نظامیان آمریکایی
با هدف توسعه پایگاه نظامی «الجزیره» در مجاورت مرزهای عراق، ساکنان اطراف
این پایگاه را به زور سلاح مجبور کردند که خانه و کاشانه خود را ترک کنند.
بر اساس گزارش فوق، در این اقدام غیر انسانی، شبه نظامیان کرد تحت حمایت
آمریکا، موسوم به «نیروهای دموکراتیک سوریه»، هم مشارکت دارند.طی ماههای گذشته نیز «نیروهای دموکراتیک سوریه» به آمریکاییها در چند عملیات پاکسازی و بازداشت گسترده مردم، کمک کردهاند. در یک مورد، اشغالگران آمریکایی شماری از آوارگان شهر «المیادین» را بازداشت کرده و با خود بردهاند. طبق گفته برخی منابع، آمریکاییها قصد دارند با توسعه پایگاه الجزیره، نفوذ خود را در مناطق شرق فرات تثبیت کنند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : در
پی افزایش حملات مقاومت علیه نظامیان آمریکایی در عراق، واشنگتن یک پایگاه
نظامی خود را در جنوب بغداد تخلیه کرد و قول داد که به زودی یک پایگاه
دیگر را نیز تخلیه کند. آمریکاییها
که طی ماههای اخیر مطالبه قاطبه مردم عراق به همراه دولت و گروههای
سیاسی این کشور را مبنی بر خروج از عراق، نادیده میگرفتند، پس از آنکه هدف
حملات مکرر مقاومت عراق قرار گرفتهاند، مجبور شدند که تغییر رویه بدهند.
این حملات در واقع، یکبار دیگر ثابت کرد که در برابر آمریکا و رژیم
صهیونیستی، تنها مقاومت است که جواب میدهد. اواسط ماه گذشته ابتد ا یک
کاروان حامل تجهیزات آمریکایی در جنوب عراق هدف قرار گرفت و سه تریلر حامل
تجهیزات نظامی آمریکایی در آتش سوخت. پس از آن نیز اطراف سفارت آمریکا در
منطقه سبز بغداد، هدف سه فروند موشک قرار گرفت. در ادامه این حملات، دیروز نیز خبرگزاری ایسنا گزارش داد، گروه «مقاومت اسلامی اصحاب کهف» عراق یک پهپاد آمریکایی را سرنگون کرد. طبق بیانیهاین گروه، پهپاد مذکور از یک پایگاه آمریکایی جهت جاسوسی در عراق به پرواز درآمده بود و در آسمان استان «صلاح الدین» هدف قرار گرفت و سرنگون شد. گروه اصحاب کهف در این بیانیه خطاب به آمریکا، تأکید کرد: «این آخرین بار نخواهد بود و پهپادهای شما آهن پارهای بیش نیستند.» علاوهبر سرنگونی پهپاد مذکور، پایگاه نظامی «بَسمایه» واقع در جنوب بغداد نیز هدف چهار فروند راکت قرار گرفت؛ مرکز اطلاع رسانی امنیتی عراق اعلام کرد، این راکتها از نوع کاتیوشا بوده است. در پی این حمله موشکی، خودروهای آتشنشانی برای خاموش کردن آتش، وارد پایگاه مذکور شدند. آغاز خروج آمریکاییها شبکه المیادین اعلام کرد که آمریکا و متحدانش،خروج نیروهای خود را از پایگاه بسمایه را آغاز کرده و این پایگاه را به ارتش عراق تحویل دادند. در این پایگاه، نیروهای اسپانیایی و پرتغالی حضور داشتهاند و نیروهای آمریکایی نیز برای حمایت لجستیکی و مداخله سریع، در این پایگاه بودهاند. در
همین حال، سرلشکر «تحسین الخفاجی» سخنگوی فرماندهی عملیات مشترک عراق، گفت
که ائتلاف بینالمللی قصد دارد یکی دیگر از پایگاههای خود را در عراق
تخلیه کند. وی نام این پایگاه را ذکر نکرده است. واکنش رسانههای صهیونیستی به ترور فرمانده حزبالله حزبالله لبنان قطعا انتقام میگیرد اسرائیل دست به دامان روسیه و سازمان ملل شد رسانههای
رژیم صهیونیستی نوشتهاند ارزیابی ارتش این رژیم از وضعیت شمال لبنان نشان
میدهد که حزبالله انتقام شهید خود را خواهد گرفت. وقتی
هفته گذشته حزبالله لبنان با انتشار بیانیهای گزارش داد، «رزمنده شهید
علی کامل محسن (معروف به جواد) از شهرک «عیتیت» واقع در جنوب لبنان عصر
دوشنبه، در جریان تهاجم صهیونیستها به اطراف فرودگاه دمشق به درجه شهادت
نائل شده است» رسانههای صهیونیستی و مسئولان این رژیم، این اعلامِ علنیِ
حزبالله را «یک تهدید جدی» تفسیر کردهاند.بررسیهای بعدی و اخبار تکمیلی نیز نشان میداد این تفسیر درست است و صهیونیستها را سخت نگران کرده است. شبکه تلویزیونی ۱۳رژیم صهیونیستی در این باره اعلام کرد: «ارزیابی در ارتش این است که حزبالله برای عملیات انتقامی در مرز با لبنان علیه سربازهای خود آماده میشود.» سایر رسانههای رژیم صهیونیستی نیز گزارش دادند که فرماندهی ارتش تصمیم گرفته با این عملیات مقابله کند. بر اساس این گزارش، از ساعت 8 جمعه ارتش رژیم صهیونیستی مراکز ایستوبازرسی در تقاطع راههای شمال فلسطین اشغالی ایجاد خواهد کرد. به گزارش فارس، رژیم صهیونیستی همچنین در روزهای آینده محدوده دسترسی به مناطق زراعی نزدیک مرز لبنان را محدود میکند. گفتنی است، به دنبال شهادت این رزمنده حزبالله ارتش رژیم صهیونیستی برخی از تمرینهای نظامی خود را نیز لغو کرده و تدابیر امنیتی و پیشگیرانه را در مرز لبنان افزایش داده است. رسانههای صهیونیستی حتی خبر دادهاند، صهیونیستها پیام آتشبسی را از طریق روسیه و سازمان ملل به حزبالله فرستاده تا از وقوع جنگ جلوگیری کنند. در این پیام صهیونیستها به حزبالله لبنان گفتهاند، قصد کشتن نیروی حزبالله را نداشتهاند! تمام اخبار بالا کنار هم یک چیز را هویدا میکند و آن عمقِ وحشت رژیم صهیونیستی از اقدام انتقامجویانه حزبالله است که خود این مسئله میتواند چیز دیگری را نیز عیان کند: افزایش تواناییهای نظامی حزبالله؛ چنانکه به گفته کارشناس نظامی صهیونیست، حزبالله در جنگ سوریه توان عملیاتی و نظامیاش را ارتقاء داده و جنگ احتمالی پیش رو با تمامی درگیریهای پیشین تفاوت زیاد بنیادی خواهد داشت! مقام لبنانی هنگام دیدار با لودریان کرونا داشت! مدیر دفتر وزیر خارجه لبنان درست در زمانِ مراسم ناهار با وزیر خارجه فرانسه، خبر ابتلایش به ویروس کرونا را دریافت کرد! «هادی
الهاشم»، مدیر دفتر وزیر خارجه لبنان، به شبکه «او تی وی» گفت: «هنگام صرف
ناهار با ژان ایو لودریان، وزیر خارجه فرانسه، به خاطر تماس تلفنی از
بیمارستان، که اعلام کرد جواب تست کرونای من مثبت است، غافلگیر شدم.
طبیعتا میز ناهار را ترک کردم و پس از دریافت نتیجه رسمی آزمایش، به حاضران
اطلاع دادم.» رویترز گزارش داد که سخنگوی لودریان هنوز درباره این موضوع
واکنشی نشان نداده است.الهاشم گفت، پیش از سفر مقرر به دانمارک، تست کرونا داده است، اما در حال حاضر خود را در منزلش تا روز دوشنبه قبل از انجام تست دیگر قرنطینه کرده است. گرچه وزیر خارجه لبنان و مدیر امور سیاسی این وزارتخانه پس از ابتلای الهاشم به کرونا، تست دادند و جواب تست آنها منفی بوده است، اما احتمال ابتلای وزیر خارجه فرانسه همچنان بالاست. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : با جلوگیری عربستان از ارسال سوخت بیمارستانهای یمن در آستانه خاموشی شمشیر آلسعود بر گلوی 1000 کودک ۱۳۹۹/۰۵/۰۴ مقامات
یمنی میگویند ذخیره سوخت تاسیسات حیاتی این کشور تمام شد که این امر باعث
به خطر افتادن جان 1000 کودک شده است. آنها از ارتش و کمیتههای مردمی یمن
خواستند تا دیر نشده، ولو به زور موشک، سعودیها را وادار به آزاد سازی
کشتیهای حامل نفت کنند. توقیف
کشتیهای حامل سوخت یمن توسط ائتلاف سعودی باعث شده تا یمن در وضعیت
«بسیار خطرناکی» قرار بگیرد و آن تعداد محدود بیمارستان و مراکز درمانی که
در حملات هوایی سعودیها از بین نرفتهاند، در آستانه تعطیلی قرار بگیرند.
این مسئله آنقدر جدی است که باعث شده تا مقامات شرکت نفت یمن از انقلابیون
درخواست گزینه نظامی برای وادار کردن ائتلاف سعودی به آزادکردن کشتیهای
سوخت یمن داشته باشند. مدیرکل اجرایی شرکت نفت یمن میگوید با تمام شدن ذخیره سوخت یمن، این کشور ساعات بسیار فاجعه باری را پیش رو خواهد داشت. عمار الاضرعی به شبکه المیادین گفته: «ائتلاف سعودی کشتیهای حامل نفت را توقیف کرده است در حالی که 1000 کودک در بیمارستانها به دلیل قطعی سوخت در معرض مرگ هستند». هیچ کس صدای ما را نمیشنود شرکت نفت یمن پس از پایان نماز جمعه در برابر ساختمان سازمان ملل در صنعا تجمع اعتراضی برگزار کرد. «احمد دارس» وزیر نفت یمن در این تجمع گفت: «ذخیره سوخت دیزل به پایان رسیده و زندگی مردم با این اتفاق مختل میشود، هیچ کسی به داد ما نمیرسد. سازمان ملل و دنیا هم صدای ما را نمیشنوند...ما چیزی را گدایی نمیکنیم، اما از سازمان ملل میخواهیم به تکلیف انسانی خود در قبال بیش از 26 میلیون شهروند یمنی عمل کند.» در بیانیهای که در پایان این تجمع قرائت شد آمده: «شرکت نفت یمن فرماندهی و نیروهای مسلح را به اتخاذ گزینههای بازدارندهای دعوت میکند که ائتلاف سعودی را وادار به وارد کردن کشتیهای نفتی به ساحل یمن کند تا جان یمنیها نجات یابد». پیش از این، عمار الاضرعی، مدیر اجرایی شرکت نفت یمن در دولت نجات ملی این کشور گفته بود، ائتلاف متجاوز به یمن ۲۲ کشتی حامل سوخت و مشتقات نفتی را متوقف کرده است. این مسئول یمنی در گفتوگو با شبکه المسیره اظهار داشته بود که مقدار بنزین و گازوئیل وارد شده به بندر الحدیده، فقط کفاف پنج روز را میدهد و مخازن و ایستگاههای سوخت خالی شده است. رئیسکمیته عالی انقلاب یمن، سازمان ملل و فرستاده این سازمان را به اهمال در قبال بحران سوخت متهم کرده و این سازمان را مسئول ادامه تحریم سوختی بندر الحدیده دانسته است. گرسنگی 2 میلیون و 400 هزار کودک بحران سوخت تنها یکی از پیامدهای محاصره یمن است و قحطی گسترده نیز باعث قربانی شدن شمار زیادی از کودکان یمنی شده است. یونیسف هشدار داده که تا پایان سال ۲۰۲۰، شمار کودکان یمنی که دچار سوء تغذیه هستند، با افزایشی ۲۰ درصدی به 2 میلیون و 400 هزار نفر خواهد رسید: «میلیونها کودک یمنی ممکن است به دلیل کمبود شدید کمکهای بشردوستانه با قحطی و گرسنگی مواجه شوند». صندوق کودکان سازمان ملل در گزارش خود نوشته است، در چند ماه باقیمانده از سال جاری احتمالا ۳۰ هزار کودک یمنی دیگر نیز دچار سوء تغذیه کامل و مرگبار خواهند شد و شمار کلی کودکانی که در این کشور دچار سوء تغذیه کامل هستند. بر اساس این گزارش، نیمی از این کودکان که دچار سوء تغذیه هستند زیر سن ۵ سال قرار دارند و شمار آنها در سال جاری ۲۰ درصد افزایش خواهد یافت. یونیسف هشدار داده که احتمال مرگ ۶ هزار و ۶۰۰ کودک یمنی زیر ۵ سال دیگر نیز بر اثر بیماریهای قابل پیشگیری وجود دارد که این تعداد نیز با افزایشی ۲۸ درصدی مواجه شده است. در همین راستا، سازمان ملل روز چهارشنبه گذشته در گزارشی اعلام کرد، یمن در حال بازگشت به سطوح نگرانکنندهای از ناامنی غذایی است. محدودیتهای مربوط به شیوع ویروس کرونا، کاهش انتقال پول از طرف افراد شاغل در خارج از کشور، وجود ملخها، سیلها و نیز کاهش کمکها در سال جاری، موجب تشدید وخامت گرسنگی مردم پس از ۵ سال جنگ شده است. وقوع قحطی در یمن هرگز به طور رسمی اعلام نشده است. هشدارهای سازمان ملل در اواخر سال ۲۰۱۸ درباره قریبالوقوع بودن بروز قحطی موجب افزایش کمکها شد و برنامه جهانی غذا هر ماه، به ۱۳ میلیون تن در این کشور کمک غذایی کرد. تظاهرات یمنیها از
سوی دیگر، در تعدادی از شهرستانهای استان الحدیده پس از اقامه نماز جمعه
تجمعات اعتراض آمیزی در محکومیت جنایتهای شنیعی که ائتلاف سعودی و
مزدورانش علیه ملت یمن مرتکب شدهاند، برگزار شد. معترضان در این تجمعات
اقدام مزدوران ائتلاف عربی در شکنجه مختار علی الیوسفی، اسیر یمنی که در
یکی از زندانهای استان تعز زیر شکنجه جان باخت محکوم کردند. معترضان
همچنین جنایتهای ائتلاف سعودی آمریکایی و تداوم آن در حق غیرنظامیان در
«الجوف»، «مأرب» و «حجه» را محکوم کردند و از سازمان ملل خواستند مانع
ادامه ریختن خون شهروندان یمنی شوند. افشاگر مشهور عربستانی مدعی شد چیزی به مرگ ملک سلمان باقی نمانده شاید تا چند روز آینده افشاگر
مسائل پشت پرده خاندان آلسعود میگوید پادشاه سعودی که هماکنون در
بیمارستان بستری است، در آستانه مرگ قرار دارد و شاید چند روز بیشتر زنده
نماند. «ملک
سلمان» پادشاه بیمار عربستان هفته گذشته در بیمارستان بستری شد. منابع
رسمی رژیم آلسعود مدعی شدهاند که او برای عمل کیسه صفرا بستری شده و حالش
خوب است. این مسئله باعث شد تا بار دیگر صحبتها درمورد مرگ وی مطرح شود و
حتی برخی از شاهزادههای سعودی زمان مرگ وی را نیز پیشبینی کنند. در همین
راستا، مجتهد، شاهزاده و افشاگر اسرار خاندان آلسعود، از وخامت اوضاع
جسمانی سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان، خبر داده است. او در توئیتی درباره اوضاع جسمانی ملک سلمان در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان تخصصی ملک فیصل نوشته از پزشکی که پیامی درباره اوضاع جسمانی ملک سلمان برای او فرستاده، اطلاعاتی کسب کرده است. به گفته این پزشک، ملک سلمان از بیماری کلیوی و مشکل شدید ریوی رنج میبرد و مدت باقیمانده از زندگی وی از چند هفته به چند روز کاهش یافته است. این پزشک این را هم گفته که، تیم پزشکی که اوضاع جسمانی ملک سلمان را پیگیری میکند، در قرنطینه کامل قرار دارند و در همین حال فرزندان ملک سلمان نگرانند. دیوان پادشاهی سعودی دوشنبه گذشته از انتقال ملک سلمان ۸۴ ساله به بیمارستان تخصصی ملک فیصل در شهر ریاض برای انجام برخی آزمایشها خبر داده و خبرگزاری رسمی این کشور نیز روز چهارشنبه مدعی شده بود که عمل جراحی برای برداشتن کیسه صفرای او موفقیتآمیز بوده است، با این حال وی که از سال ۲۰۱۵ میلادی تاکنون قدرت را در دست دارد، پس از عمل نیز برای چند روز دیگر در بیمارستان بستری خواهد ماند. خبر دیگر اینکه، یک روزنامه آمریکایی به افشاگری درباره تلاش «محمد بنسلمان»، ولیعهد سعودی برای به دامانداختن یکی از مخالفانش پرداخته است. روزنامه نیویورکتایمز نوشته چند سال پیش که محمدبنسلمان به دنبال به حاشیه راندن مخالفانش بود تلاشهایی را برای بازگرداندن «سعد الجبری»، از مقامهای اطلاعاتی سابق عربستان آغاز کرد. اسنادی که به رویت نیویورکتایمز رسیده نشان میدهد محمد بنسلمان ابتدا از الجبری خواسته که برای تصدی سمتی جدید به کشور بازگردد. او بعد از آن تلاش کرده با مطرح کردن اتهامات فساد علیه الجبری از طریق اینترپل وی را به عربستان مسترد کند. محمد بنسلمان سال ۲۰۱۷ نیز طی پیامی خطاب به این مقام سابق سعودی نوشته بود: «پای شما در تعداد زیادی پرونده فساد که اثبات شدهاند گیر است. هیچ کشوری در دنیا نیست که نخواهد شما را مسترد کند». با این حال، اسناد اینترپل نشان میدهند این نهاد بینالمللی درخواست بنسلمان برای استرداد این مقام سابق را مبتنی بر انگیزههای سیاسی دانسته و آن را رد کرده است. این اسناد میزان تلاشهای ولیعهد عربستان برای سرکوب مخالفان سیاسیاش را نشان میدهد و از طرف دیگر یادآور پرونده «جمال خاشقجی»، روزنامهنگاری است که به سفارت سعودی در اسلامبول کشانده شده و جسدش با دستور بن سلمان قطعه قطعه شد. درگیری طالبان با ارتش افغانستان در 4 استان 40 نفر از طرفین کشته شدند حملات متقابل نیروهای ارتش افغانستان و عناصر طالبان در چهار استان این کشور، 40 کشته از طرفین بر جای گذاشت. طی
24 ساعت منتهی به دیروز در استانهای «تخار»، «خوست»، «هلمند» و «
کاپیسا»ی افغانستان، 38 عضو طالبان، یک افسر پلیس و یک کارمند دولت
افغانستان کشته و شماری نیز زخمی شدند. این درگیریها، در حالی روی میدهد
که طالبان دو روز قبل تمایل خود را برای انجام مذاکره با دولت کابل اعلام
کرده بود. خبر دیگر اینکه، بر اساس گزارش سازمان ملل، شبکه القاعده در ۱۲
استان افغانستان فعالیت مخفی داشته و «ایمن الظواهری» سرکرده این شبکه، نیز
در افغانستان حضور دارد. بر اساس این گزارش، شمار اعضای القاعده، به ۴۰۰
الی ۶۰۰ نفر میرسد. سازمان ملل همچنین، شمار تروریستهای پاکستانی در
افغانستان را بین ۶۰۰۰ تا ۶۵۰۰ نفر تخمین زد و اعلام کرد که اکثریت آنها از
اعضای «تحریک طالبان» پاکستان هستند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : تشییع پیکر شهید مقاومت در جنوب لبنان: نتانیاهو از ترس انتقام حزبالله از روسیه کمک خواست ۱۳۹۹/۰۵/۰۳ منابع
صهیونیستی خبر دادند که «بنیامین نتانیاهو» از ترس انتقام حزبالله لبنان
در پی شهادت یکی از فرماندهان مقاومت در سوریه، به دست و پای روسیه افتاد. هفته
گذشته حزبالله لبنان با انتشار بیانیهای گزارش داد: «رزمنده شهید علی
کامل محسن (معروف به جواد) از شهرک «عیتیت» واقع در جنوب لبنان عصر دوشنبه،
در جریان تهاجم صهیونیستها به اطراف فرودگاه دمشق، به درجه شهادت نائل
شده است.» انتشار این گزارش علنی، همان موقع، توسط رسانههای صهیونیستی و
مسئولان این رژیم یک تهدید جدی تفسیر شد. حالا خبر میرسد که دفتر نخستوزیر رژیم صهیونیستی به وزرا دستور داده است که درباره حمله اخیر این رژیم به سوریه، کمتر اظهارنظر کنند. به گزارش فارس، در گفتوگوی تلفنی که برخی منابع در دفتر نخستوزیر با چندتن از وزرا داشتند، از آنها خواستند که به این موضوع نپردازند و این مسئله را از دستور کار خارج کنند. ایسنا نیز به نقل از شبکه خبری «روسیا الیوم» گزارش داد، رسانههای اسرائیلی به نقل از یک منبع آگاه اعلام کردند: بعد از کشته شدن یکی از فرماندهان حزبالله طی حملهای در سوریه، سران تلآویو پیامی را درباره آتشبس از طریق روسیه برای حزبالله لبنان فرستاده است تا مانع از وقوع جنگ جدید شود. به گزارش این منبع، رژیم صهیونیستی مدتی است که از وارد کردن تلفات به حزبالله خودداری میکند. با توجه به دستپاچگی نتانیاهو و رژیم صهیونیستی و عقبنشینی آنان، به نظر میرسد این رژیم در این مورد به خصوص، کمی حرف رئیسسابق موساد را آویزه گوش کرده که گفته بود، اسرائیل نباید بیش از توان خود تهدید و اقدام کند. به گزارش شبکه «المنار» لبنان، مراسم
تشییع پیکر شهید علی کامل محسن روز پنجشنبه در زادگاهش روستای «عیتیت» واقع
در جنوب لبنان، با حضور شخصیتهای سیاسی، دینی و گروههای اجتماعی برگزار و
پیکر این شهید در آرامگاه روستای مذکور آرام گرفت. 55معترض بازداشت شدند درگیری شدید پلیس با مخالفان نتانیاهو در قدس اشغالی صهیونیستهای
مخالف نخستوزیر رژیم صهیونیستی مقابل اقامتگاه او تظاهرات کردند و
خواستار دستگیری و مجازات وی به خاطر فساد اقتصادی شدند. حداقل ۵۵ نفر از
این معترضان توسط پلیس بازداشت شدند. پلیس
رژیم صهیونیستی که شامگاه پنجشنبه برای متفرق کردن تظاهرکنندگان مقابل
اقامتگاه «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر این رژیم در قدس اشغالی، با آنها
درگیر شد، از بازداشت حداقل ۵۵ معترض خبر داد. به نوشته روزنامه «هاآرتص»،
پلیس اسرائیل شمار تظاهراتکنندگان را بیش از ۴ هزار نفر تخمین زده و
میگوید حتی بعد از متفرق کردن آنها نیز باز هم نزدیک به یک هزار نفر تا
صبح جمعه در میدان پاریس و نزدیکی اقامتگاه نتانیاهو باقی ماندند.پلیس مدعی است تظاهرکنندگان نه تنها آرامش عمومی را برهم زده بوده و اعمال خرابکارانه انجام میدادند، بلکه قصد داشتند با درگیری راه خود را به داخل اقامتگاه نتانیاهو باز کنند. به نوشتههاآرتص، این در حالی است که سازماندهندگان اعتراضات مقابل اقامتگاه نتانیاهو تاکید میکنند این تظاهرات مسالمتآمیز بوده و این پلیس است که با حمله به معترضان، فضا را متشنج کرده و کار را به خشونت کشانده است. تصاویر و ویدیوهای منتشر شده از این اعتراضات نشان میدهد که پلیس صهیونیستی نیز با روشهای خشن و استفاده از توپهای آبپاش سعی در متفرق کردن معترضان داشت. تظاهرکنندگان با حمل پلاکاردهایی، نتانیاهو را مجرم دانستند و علاوهبر آن، در مورد نحوه مقابله وی با شیوع ویروس کرونا، اعتراض کردند. این چندمین بار طی هفتههای اخیر است که ساکنان شهرهای مختلف فلسطین اشغالی از جمله تلآویو و قدس اشغالی با برگزاری تظاهرات، اعتراضات خود را به سیاستهای مختلف نتانیاهو از جمله طرح اشغال 30 درصدی کرانه باختری، افزایش اختیارات نیروهای امنیتی به بهانه مقابله با ویروس کرونا و تقابل وی با دستگاه قضایی در پروندههای فساد نشان میدهند. پلیس رژیم صهیونیستی سه پرونده درخصوص فساد دولتی و مالی علیه نخستوزیر خود تشکیل داده و طی سه سال اخیر از منابع مختلفی شامل دستیاران و وزیران پیشین کابینه، بازجویی کرده است. اعتراضات
در شهر«پورتلند» آمریکا به حضور نیروهای فدرال و پلیس مخفی «دونالد ترامپ»
برای سرکوب معترضان به نژادپرستی همچنان ادامه دارد و گزارشها از وضعیت
جنگ داخلی و تبدیل شدن این شهر به یک پادگان نظامی حکایت دارد. تظاهرات سراسری در آمریکا دو ماه بعد از قتل وحشیانه«
جورج فلوید» به دست پلیس نژادپرست این کشور همچنان ادامه دارد. این
اعتراضات طی روزهای اخیر در شهر «پورتلند» ایالت اورگن کاملاً به درگیری
کشیده شده است. ترامپ اصرار دارد از نیروهای فدرال و پلیس مخفی خود برای
سرکوب معترضان استفاده کند. مردم نیز خواستار خروج این نیروها از شهر
هستند. تصاویر و فیلمهای منتشر شده از درگیریهای دو روز اخیر از تبدیل
پورتلند به پادگان نظامی و یک شهر جنگ زده حکایت دارد. سی ان ان در گزارش
خود از این شهر نوشته است:« با گذشت شش روز از اعتراضات بیسابقه در شهر
پورتلند در ایالت اورگن آمریکا و اعزام نیروهای فدرال به این شهر برای
سرکوب معترضان، این شهر به پادگان نظامی و شهر جنگ زده تبدیل شده است.در
همین حال، شهردار پورتلند نیز در حین صحبت با معترضان در معرض شلیک گاز اشک
آور از سوی نیروهای فدرال قرار گرفت».نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۵/۰۳ خسارت خود شمایید آقای سفیر به اجبار بازنشسته! سفیر سابق (به اجبار بازنشسته کشورمان) در آلمان مدعی شد نفوذ منطقهای برای ایران پرهزینه است.علی ماجدی ضمن یادداشتی درباره قرارداد 25 ساله با چین، به نظریه برژینسکی استناد کرد و نوشت: درباره کشور ما با توجه به دشمنی علنی با آمریکا که گویا تداوم داشته و چشماندازی برای تغییر آن فعلا متصور نیست و با عنایت به قدرت منطقهای ایران در خاورمیانه و ارتقای آن یا دستکم حفظ این قدرت، چگونه میتوان براساس نظریه برژینسکی مولفههای قدرت را حفظ، متعادل و ارتقا داد. قدرت نظامی و دفاعی کشور با تلاشهای مستمر سپاه و ارتش در سطح منطقه و کمبودهای احتمالی آن از طریق روسیه قابل تامین است و نفوذ سیاسی ایران در برخی از کشورهای منطقه تردید ناپذیر است؛ اگرچه باید پذیرفت و اذعان کرد که این نفوذ پرهزینه بوده است اما ضعف کشورمان در شرایط فعلی با توجه به تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی آمریکا، قدرت اقتصادی کشور را به صورت چشمگیری کاهش داده است که از یک طرف فشار سنگینی بر مردم عزیزمان تحمیل کرده و از سوی دیگر این مولفه قدرت در صحنه منطقهای و جهانی رو به تحلیل رفتن است. وی میافزاید: نیازی به تاکید نیست که برجام و دستاوردهای آن میتوانست کمک شایانتوجهی به قدرت اقتصادی کشور کند و در اولین سال تصویب آن بارقههای امید برای دولت و ملت ایران به وجود آورد و دستاورد اولیه خود را برجا گذاشت؛ اما با خروج آمریکا و بیتوجهی اتحادیه اروپا و کموبیش کمتوجهی چین و روسیه، وضعیت و شرایط اقتصادی کشور رو به بحران رفت؛ رشد منفی تولید ناخالص داخلی، تنزل شدید ارزش پول ملی، افزایش نرخ تورم و بیکاری که عاملهای اساسی اقتصادی هر کشور هستند، در وضعیت بدی قرار دارند. ماجدی در پایان مینویسد: نباید تردید کرد که چین به عنوان دومین قدرت اقتصادی جهان، یکی از گزینههای اصلی روابط اقتصادی کشور است. با این حال نباید کشورمان را از اقتصاد رقابتی موجود در جهان محروم کنیم. در عمل باید این احتمال را داد- حتی اگر احتمال ضعیفی باشد- که نتیجه این امر ممکن است به جای قدرتمندسازی اقتصادی کشور، به بازدارندگی نفوذ سیاسی ما در منطقه بینجامد. درباره این تحلیل شایان ذکر است؛ اولا این دیپلمات سابق (و مسئله دار) به جای این که به دشمنی دامنهدار آمریکا با ایران بپردازد، از تعبیر «دشمنی علنی با آمریکا» استفاده میکند. چرا؟ یعنی ما بودیم که در آمریکا یک دیکتاتور را سر کار آوردیم و 12 سال بعد با انجام کودتا، نهضت مردم را سرکوب کردیم و سپس سرویس امنیتی جنایتکاری را راهاندازی کردیم که به سرکوب مردم و آزادیخواهان میپرداخت؟! آیا ما بودیم که به آمریکا، جنگ و ترور و تحریم را در طول 4 دهه گذشته تحمیل کردیم؟! ثانیا ادعای پرهزینه بودن نفوذ ایران نه همان شگرد عملیات روانی آمریکا و صهیونیستها و انگلیسیهاست که از سوی آقای ماجدی طوطیوار تکرار میشود. وگرنه هیچ کشوری در دنیا نیست که در پی نفوذ سیاسی در منطقه خود نباشد و برای آن هزینه نکند. اما درباره ما واقعیت این است که اگر در عراق و سوریه با تروریسم و حامیان آنها -که تهدید را برای دومین بار تا پشت مرزهای ما آورده بودند- نمیجنگیدیم، باید مجددا در سرزمین خود به دفاع میپرداختیم و حداقل خسارت یک هزارمیلیارد دلاری جنگ تحمیلی برای کشورمان تکرار میشد، آیا یک مدعی کار بلدی دیپلماسی، این هزینه - فایده کاملا روشن را نمیفهمد که با زبان عملیات روانی دشمن حرف میزند؟! ثالثاً غالب مالی امروز اقتصادی، رهاورد حضور موثر منطقهای ایران نیست که به درستی انجام شده و امنیت و اقتدار کشور را تامین کرده، بلکه حاصل نگاه وارونه به دو مقوله «مدیریت مستقل اقتصادی» و «اعتماد به غرب» در سالهای اخیر است. چنانکه در زمان سفارت آقای ماجدی، میزان روابط اقتصادی ما با آلمان به حداقل رسید اما در مقابل، دبیر سوم سفارت ما در اتریش، در آلمان به شکل غیرقانونی بازداشت شد و دو سال است که در بازداشت و فشار امنیتی آلمان و بلژیک به سر میبرد. در حقیقت برخلاف برخی تصورات و القائات، برجام، موجب وابستگی، شرطی شدن و تضعیف اقتصادی ملی ما شد. اما مشخصا درباره آقای ماجدی باید یادآور شد که وی به خاطر قانون منع به کارگیری بازنشستگان، اجبارا بازنشسته شد. اما عجیب اینکه پس از بازنشسته شدن، به جای دفاع از دیپلمات مظلوم ایرانی، اتهامات جعلی محافل اروپایی علیه آقای اسدالله اسدی دیپلمات کشورمان در اتریش را تکرار کرد!! و حال آنکه گروهکهای تروریستی، فعالان تحت حمایت دولتهای اروپایی، آزادانه فعالیت میکنند. تکرار اتهامات محافل اروپایی علیه آقای اسدالله اسدی، این گمانه را که ماجدی یا برخی همراهان وی، اقدام به خیانت و وطنفروشی کردهاند، تقویت میکند. او چندی پیش هم از FATF دفاع کرده بود و حال آن که مقر FATF در پاریس قرار دارد؛ همان شهری که دهههاست میزبان گروهک تروریستی منافقین است. به نظر میرسد با توجه به تکرار اتهامات و تبلیغات ضد ایرانی محافل غربی از سوی این دیپلمات سابق، جا دارد مراجع امنیتی و قضایی، دوره عملکرد وی به هنگام حضور در وزارت خارجه و نفت و خسارتهایی را که به کشور وارد کرده، بررسی کنند. تسریع در بازپرداخت بدهی 5 میلیارد دلاری عراق به ایران فعالان
اقتصادی، تسریع در آزادسازی طلب 5 میلیارد دلاری ایران از عراق را از جمله
دستاوردهای سفر مصطفی کاظمی نخستوزیر این کشور به تهران میدانند.فرارو با اشاره به طلب 5 میلیارد دلاری ایران از عراق بابت صادرات گاز و برق به این کشور، از قول یحیی آل اسحاق (رئیس اتاق مشترک بازرگانی دو کشور) نوشت: ایران و عراق در صدد امضای تفاهمنامه اقتصادی برای افزایش تبادلات تجاری تا سطح 20 میلیارد دلار به صورت سالانه هستند. سفر اخیر نخستوزیر عراق به تهران نیز در این راستا بود و تلاش خواهد شد تا طی 4 سال آینده سطح تبادلات بین دو کشور به 20 میلیارد دلار در سال برسد. وی افزود: همچنین تفاهمات لازم در حوزه ارزی نیز صورت گرفته تا ایران از طریق طلبهایی که در نزد عراق دارد، پول واردات مواد اولیه و کالاهای اساسی را پرداخت کند و در همین رابطه امضای توافقنامه ارزی بین دو کشور نیز محقق خواهد شد، از سوی دیگر عراق در حال حاضر به عنوان دومین شریک تجاری ایران بعد از چین محسوب میشود، به طوری که سال گذشته ایران 12 میلیارد دلار به این کشور صادرات داشته است. آلاسحاق گفت: 9 میلیارد دلار از این مبلغ مربوط به صادرات محصولات غیر نفتی بوده که شامل کالاهای مصرفی، صنعتی، ساختمانی، بهداشتی و... است و 3 میلیارد دلار آن مرتبط با صادرات گاز و برق به این کشور است. رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و عراق بیان داشت: در زمینه نقل و انتقال ارزی با عراق، بخش خصوصی آن 9 میلیارد دلاری که صادر کرده بود را برگردانده و در این زمینه مشکلی وجود ندارد، در مورد طلب صادرات برق و گاز به عراق، سفر نخستوزیر این کشور، گشایشهای خوبی در این زمینه انجام داده و به نظر میرسد با برنامهریزیهایی که صورت گرفته، این منابع به طرقی در دسترس کشورمان خواهد بود و میتوان از آنها بهره برد. سید حمید حسینی دبیرکل اتاق مشترک بازرگانی ایران و عراق هم در همین زمینه اظهار داشت: سفر نخستوزیر عراق بسیار مفید فایده بود. در جریان این دیدارها دولتمردان عراقی اعلام کردند به تمام توافقاتی که بین دو کشور منعقد شده، پایبند هستند. وی با اشاره به اینکه بحث مهم دیگر پرداخت طلب 5 میلیارد دلاری ایران از عراق است، گفت: این پول در چند حساب ایرانی بانک TVI عراق قرار دارد که رئیس این بانک در گذشته اعلام کرده بود که یک شرکت تأسیس میکند و ایران میتواند لیست کالاها و مواد اولیهای که لازم دارد را در اختیار این شرکت قرار دهد و این شرکت آنها را با پولی که ایران نزد عراق دارد، خریداری میکند و آنها را در اختیار کشورمان قرار میدهد، اما بعد از عوض شدن دولت در این کشور و بیثباتی بعد از آن این مسئله در عمل به محاق رفت. حسینی افزود: در سفر اخیر هیئت عراقی، رئیس بانک TVI اعلام کرد این شرکت تأسیس شده و ایران میتواند واردات کالاهای اساسی و مواد اولیه تولید را از طریق این شرکت انجام دهد، تا آن 5 میلیارد دلاری که در نزد عراقیها نیز وجود دارد، تسویه شود، این در حالی است که سفر انجام شده نگاه دولت جدید عراق به ایران را عوض کرد، چون همگی آنها افراد جدیدی بودند. علت دفاع از اشغالگری آمریکا خامی نبود، نفوذ و خیانت بود عضو
افراطیون دفتر تحکیم در دوره اصلاحات اذعان کرد مشی این طیف در آن دوره به
رادیکالیسم و تندروی در حد حمایت از اشغال عراق توسط آمریکا رسیده بود.عبدالله مومنی درباره حمایت طیف علامه دفتر تحکیم از اشغال عراق در بیانیهای موسوم به «بهار بغداد»!، به روزنامه سازندگی گفت: موضوع بیانیه تحلیل حمله آمریکا به عراق در نوروز سال 1382 و سقوط صدام حسین در عرض چند هفته بود. اگرچه تیتر اصلی بیانیه «بگذارید تا این وطن دوباره وطن شود» بود اما در آن زمان به بیانیه «بهار بغداد» موسوم شد و تاکنون نیز تحت همین عنوان نقد میشود. تحلیل مفاد ارائهشده در این بیانیه همیشه در این سالها دمدستترین مورد برای منتقدان کارنامه دفتر تحکیم وحدت در دهه 80 بوده است. مدعای اصلی منتقدان این است که در این بیانیه دفتر تحکیم وحدت ضمن استقبال و تایید حمله آمریکا به عراق، غیرمستقیم وضعیت مشابهی را برای ایران آرزو کرده و آن را توجیه اخلاقی کرده است. وی افزود: برای اینکه مخاطب شبهه غلتیدن به چاله توجیهگری را احساس نکند، به صراحت میگویم که کلیت بیانیه بهار بغداد، بخشی از مفاد آن و تحلیل کلی برخاسته از این بیانیه در مجموع اقدامی اشتباه و خارج از مسیر کلی جنبش دانشجویی بوده و اگر امروز به نوروز 82 بازگردم، نهتنها با صدور چنین بیانیهای همدل و همراه نخواهم بود، بلکه در برابر آن خواهم ایستاد. اما معتقدم بهار بغداد تاثیر جدی در کنش دفتر تحکیم وحدت در دهه 80 نداشته است و بیش از حد ممکن به آن پرداخته شده؛ آن هم توسط مخالفان. بعضا این بیانیه را چماقی برای کوبیدن بر سر فعالان هزینهپرداز جنبش دانشجویی کردهاند. وی ضمن توجیه بخشهایی از بیانیه مذکور میگوید: بیانیه هشدار درباره بیدفاع شدن یک حکومت در برابر دشمن خارجی بود و این که مردم، از حکومت حمایت نکنند. مومنی در عین حال اذعان کرد: موضوع اصلی که بیانیه بهار بغداد را دچار مشکل میکند و انتقادها بدان را وارد میسازد، تحلیلی است که دانشجویان درباره مقوله جنگ و مفید بودن آن ارائه میکنند. دانشجویان با مقایسه دههها ظلم و جنایت صدام، حمله آمریکا برای براندازی او را بسیار کمهزینهتر از آن چند دهه توصیف میکنند. در حالی که این سخن از روی خاماندیشی و کمتجربگی ما بود. همچنین تجویز جنگ در تعارض با مشی صلحطلبی فعالیتهای دانشجویی و مقابله با انواع و اشکال خشونتطلبی بود. نمیتوان برای رهایی از امری مذموم، امری منفیتر و غیرقابل دفاعتر از آن یعنی خشونت را تجویز و تئوریزه کرد. از سال 1382 تاکنون هزاران نفر از مردم عراق در نتیجه آتشی که بهدنبال حمله آمریکا به این کشور افروخته شد، از میان رفتهاند. در بیانیه بهار بغداد عباراتی هست که جنگ و مآلاً خشونت را بهعنوان یک راهحل برای رسیدن به وضعیت بهتر تجویز کرده است که اساسا این نگرش را باید ناشی از عصبانیت و طاق آمدن صبر کم جوانی و عدم نگرش عمیق قلمداد کرد. تلاش برای توجیه مواضع خائنانه عناصر نفوذی در دفتر تحکیم وحدت در حالی است که اولا دفتر تحکیم وحدت برآمده از انجمنهای اسلامی دانشجویان بود و اصالت خط امامی داشت اما نفوذیها سعی کردند این تشکل انقلابی را در حد ضدانقلاب و گروهکها قرار دهند. ثانیا برخی از این عناصر نفوذی - وابسته به سلطنتطلبها و گروهکهایی مانند نهضت آزادی- پس از فرار از کشور، ماهیت وطنفروشانه خود را به نمایش گذاشتند، به استخدام ضدایرانیترین محافل آمریکایی و صهیونیستی درآمدند و بارها خواستار تحریم ملت ایران شدند. تداوم پرداخت خسارتهای برجام از جیب ملت ایران امکانپذیر نیست یک
خبرگزاری دولتی با انتقاد از عهدشکنی و وقتکشی اروپا در اجرای برجام
نوشت: اگر اروپا امروز به عهدشکنی پایان ندهد، چه زمان دیگری برای حل این
مشکل مناسب خواهد بود؟ دولت بهدلیل فشارهای روزافزون افکارعمومی، بیش از
این نمیتواند یکجانبه خسارت دولتهای مسئولیتنشناس و غیرمتعهد به قوانین
بینالمللی و ناقضین توافقنامه برجام را از جیب ملت ایران پرداخت نماید.خبر آنلاین نوشت: وزیر امور خارجه پیش از این در پنج نامه مستقل، موارد «عدم پایبندی» آمریکا و سه کشور اروپایی را طبق بند ۳۶ برجام به کمیسیون مشترک ارجاع نموده است. در آخرین نامه ظریف به بورل، موضوع بیتحرکی و مسئولیتنشناسی سه کشور «فرانسه، آلمان و بریتانیا»، در قبال برجام به عنوان معضلی در راستای اجرای این توافق مطرح و برگزاری نشست کمیسیون حل اختلاف درخواست شده است متاسفانه شاهدیم که تروئیکای اروپا ضمن عدم پایبندی به انجام تکالیف و مسئولیتهای مصرح در توافق برجام با زیادهخواهی، پروندهای برای ایران در شورای حکام مفتوح نمود تا قطعنامهای را جهت تشدید فشار حداکثری از ناحیه تروریسم اقتصادی آمریکا آن هم بنا به گزارشهای غیرمستند پختوپز و صادر نمایند. ایران بارها درخواست نموده مسیرهای مبادلات مالی برای تهیه ملزومات مبارزه با کرونا هرچه سریعتر باز شود. اما اینکه به بهانه پاندمی کرونا موضوع حل و فصل اختلافات به منظور تبری جستن از سیاستهای خصمانه دونالد ترامپ به زمان دیگری موکول گردد، با هیچ منطقی سازگار نیست. چنین برداشت میگردد که مقام ارشد اتحادیه اروپا با چشم بستن بر واقعیات و ضرورتهای حیاتی، استمرار جنایت ضدبشری آمریکا و همراهی تروئیکا با ترامپ را بدین شکل توجیه مینمایند. بنابراین چشمپوشی در قبال اقدامات ناصواب، غیرمسئولانه و شرارتآمیز آمریکا و دیگر شرکای وظیفهنشناس اروپایی برجام، آن هم پس از شش درخواست از سوی ایران موجه نمیباشد. دولت دونالد ترامپ اینک بهدلیل اتخاذ سیاستهای نژادپرستانه و فاشیستی در داخل و خارج آمریکا در انتهای راه قرار گرفته است. اما از مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و به ویژه تروئیکا اروپایی انتظار میرود مسئولانه عمل نموده، به رفتارهای دوگانه و وعدههای توخالی پایان دهند. تروریسم اقتصادی آمریکا و نیز رفتار شرکای مسئولیتنشناس برجام هرگز از سابقه تاریخی حذف نخواهد شد. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : آیتالله شیخ عیسی قاسم اعلام کرد مقاومت علیه رژیم آل خلیفه ادامه مییابد ۱۳۹۹/۰۵/۰۱ رهبر
نهضت اسلامی بحرین طی بیانیهای، ضمن متجاوز خواندن کسانی که حق اعتراض را
از مردم سلب میکنند، تأکید کرد که مقاومت علیه رژیم بحرین ادامه مییابد. آیتالله
شیخ «عیسی قاسم» شامگاه سهشنبه با صدور بیانیهای تحت عنوان «مشکل بحرین
از کجاست؟»، تاکید کرد که مخالفان رژیم بحرین تا اصلاح وضعیت در صحنه
خواهند ماند. به گزارش خبرگزاری فارس، شیخ عیسی قاسم گفت: «هیچکس نمیتواند ادعا کند که ملت بحرین از حقوق سیاسی خود برخوردار است، و چنانچه این حق از مردم بحرین گرفته شده، وظیفه صحیح و واجب جریانهای معارض بحرین (مخالفان رژیم بحرین) این است که تا اصلاح وضعیت کنونی، کار خود را ادامه دهند. دین، انسانیت، منافع ملی و حتی قانون اساسی کشور این را میگویند که روند کنونی در صورت ضرورت و نیاز، باید ادامه یابد». وی افزود: اکنون در بحرین نه انقلاب (به نوع ملموس و فیزیکی) و نه اقدامات تحریکآمیزی از سوی مردم علیه حکومت وجود دارد و نه عملیات خرابکارانهای صورت میگیرد، فعالیتهای سیاسی مخالفان حکومت نیز با آرامترین روش ممکن انجام میشوند و کسانی که مردم را برای انجام این حق مجازات میکنند، به صورت آشکار دست به تجاوز میزنند. در این بیانیه آمده است: زندانهای بحرین امروز مملو از مخالفان سیاسی و صاحب نظران مخالف ظلم و ستم است و دادگاهها همواره حکمهای ظالمانه حبس ابد یا حبسهای مختلف دیگرصادر میکنند. حکمهای اعدام نیز به گفته سازمانهای حقوقی، با استناد به اعترافهای زیر شکنجه، صادر میشود، شکنجههایی که هیچ بشری نمیتواند آنها را تحمل کند. آیتالله عیسی قاسم افزود: تجاوزگریهای رسمی حکومت بحرین، از جمله تجاوزات فرهنگی، دینی، اجتماعی، اقتصادی و قانونی علیه مردم، همواره و همچنان با روند ثابت و قدیمی خود ادامه دارد. وی تاکید کرد:(اکنون) با دو موضع روبهرو هستیم: موضع ملت در مقابل حکومت و موضع حکومت در مقابل ملت، باید دین و وجدان انسانی و جریانهای معتدل بینالمللی و قوانین عادلانه را قاضی کنیم، و یک همهپرسی انجام دهیم تا بدانیم کدام یک از این دو موضع، باعث اخلال در روابط بین ملت و حکومت بحرین شدهاست؟ کدام یک ظالمانه است و اقدامات کدام طرف باعث بحرانی و ملتهبتر شدن اوضاع و فقدان امنیت و ثبات و ضربه به منافع کشور شده و میشود؟ شیخ عیسی قاسم افزود: رابطه میان ملت و حکومت بحرین رابطهای راست و مستحکم نیست و دلیل آن، موضع حکومت است. ایجاد راهحلهای مناسب برای برقراری صلح در کشور و تامین منافع آن و ایجاد روحیه برادری در آن، یک ضرورت است. وی تاکید کرد: باید رابطه سیاسی عادلانهای بین حکومت و ملت ایجاد شود و همه حقوق ملت به طور قانونی و عملی به رسمیت شناخته شود. راهحل در لغو حکمهای اعدام و توقف صدور حکمهای جدید و خالی کردن زندانها از زندانیان است. دلیل محکومیت این افراد دربند، مشارکت آنها در رخدادهای سیاسی برای ایفای نقش طبیعی شهروندی و بهرهمندی از حق مشروع خود است. هر شهروندی باید از آنها در راستای ارزشهای دینی، قانون عدالتمند و شریعت، بهرهمند باشد. در پایان این بیانیه آمده است: این امر محال نیست. این مسئلهای است که برای حقمداران، عدالتمداران، و کسانی که منافع کشور برایشان مهم است و برای انسانیت احترام قائلند... دشوار نیست. شهادت
یکی از رزمندگان حزبالله لبنان در جریان حمله رژیم صهیونیستی به سوریه،
صهیونیستها را به خاطر واکنش احتمالی مقاومت، به وحشتانداخت. جنبش حزبالله لبنان سه شنبه شب
با انتشار بیانیهای، اعلام کرد که در جریان تجاوز رژیم صهیونیستی به
اطراف فرودگاه دمشق، یک رزمنده عضو این جنبش به شهادت رسید. به گزارش
خبرگزاری تقریب، حزبالله در ادامه تاکید کرد، مقاومت اسلامی با افتخار
اعلام میکند که مجاهد و رزمنده شهید «علی کامل محسن» (معروف به جواد) از
شهرک «عیتیت» واقع در جنوب لبنان عصر دوشنبه، در جریان تهاجم صهیونیستها
به اطراف فرودگاه دمشق، به درجه شهادت نائل شده است.رسانههای صهیونیستی گزارش دادند پس از این اتفاق، مسئولان اسرائیلی به شدت از پاسخ حزبالله نگران هستند. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، این رسانهها تأکید کردند: «اینکه حزبالله موضوع کشتهشدن یکی از نیروهایش را اعلام کرده، به مفهوم آن است که قطعا پاسخ خواهد داد.» براساس این گزارش، تمام نهادهای امنیتی اسرائیل به خاطر «ترس از حمله حزبالله» به حالت «آمادهباش» درآمدهاند. شامگاه دوشنبه سامانه موشکی ارتش سوریه با جنگندههای دشمن صهیونیستی که بر فراز آسمان روستای اشغالی «مجدل شمس» در جولان اشغالی در پرواز بودند، مقابله کرده است. منابع خبری در سوریه از شلیک جنگندههای صهیونیستی به اهدافی در منطقه «کسوه»، ۳۰ کیلومتری جنوب شهر دمشق، خبر داده بودند نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : «خروج کامل اشغالگران سعودی و اماراتی» شعار تظاهرکنندگان در شرق یمن ۱۳۹۹/۰۵/۰۱ مردم شرق یمن با برگزاری تظاهراتی، از اشغالگران سعودی و اماراتی خواستند، هرچه سریعتر خاک یمن را ترک کنند. ساکنان
استان «المهره» در شرق یمن، با برگزاری تظاهرات گستردهای، خواستار خروج
هرچه سریعتر اشغالگران سعودی و اماراتی از خاک یمن شدند. کمیته تحصن
مسالمتآمیز استان «المهره» در شرق یمن، به ائتلاف سعودی-اماراتی هشدار داد
که اجازه تکرار سناریوی اشغال «سقطری» را نمیدهد. کمیته تحصن مسالمتآمیز استان «المهره» در شرق یمن، ائتلاف سعودی-اماراتی را از تحریک ابزارهایش برای آشوب در این استان بر حذر داشت و تأکید کرد، اجازه تکرار سناریوی کودتای سقطری در المهره را نمیدهد. براساس گزارش روزنامه «العربی الجدید»، این هشدار پس از آن انجام شد که شورای انتقالی جنوب وابسته به امارات قصد برگزاری تظاهرات در «الغیظه» پایتخت المهره در شنبه آینده در تأیید حضور خودش را دارد و از مردم استانهای مختلف یمن دعوت به شرکت کرده است. در بیانیه کمیته تحصن مسالمتآمیز المهره آمده است:« شورای انتقالی جداییطلب از خلال این تظاهرات قصد به راهانداختن تنش و آشوب در استان و تسلط بر سازمانهای قانونی را دارد، تکرار اتفاقی که در السقطری افتاد.» این کمیته، ائتلاف سعودی-اماراتی را در پشت پرده تنش مذکور دانست و افزود، تلاشهای مسالمتآمیز خود را ادامه میدهد و دعوت از مردم در تمام شهرهای استان المهره برای دفاع را از سرمیگیرد. کمیته مذکور تأکید کرد، در صورتی که نیروهای سعودی در فرودگاه الغیضه یا مکانهای دیگر دیده شوند تحصن نامحدود خود را به مقابل فرودگاه الغیضه خواهد کشاند. در ادامه بیانیه مذکور آمده، همزمان با برگزاری نشست گسترده در المهره، عربستان «محمد علی یاسر» استاندار المهره را فراخوانده است. دعوت از جداییطلبان برای تظاهرات در المهره و سوءاستفاده از غیبت استاندار المهره نشاندهنده نیتهای پنهان برای اجرای توطئه است. کمیته تحصن المهره از «تمامی آزادگان در این استان» درخواست کرد، در مقابل این طرحها بایستند و سپس بر ادامه مبارزه مسالمتآمیز تا اخراج اشغالگران سعودی-اماراتی تأکید کرد. مردم استان المهره یمن بارها خواستار اخراج اشغالگران از این استان شدهاند. امارات پیش از این جزیره سقطری در یمن را اشغال کرد و مردم المهره اعلام کردهاند که همین سناریو برای آنها نیز در نظر گرفته شده است. رئیسسابق موساد: اسرائیل قادر به هیچ اقدامی علیه ایران نیست رئیسسابق
موساد طی اظهاراتی، شرایط رژیم اسرائیل در عرصه بینالمللی را وخیم خواند و
خطاب نخستوزیر رژیم صهیونیستی گفت که وقتی نمیتواند علیه ایران اقدامی
بکند، بیجهت آن را تهدید نکند. «شبتای
شبیط» طی سخنانی، از نخستوزیر رژیم صهیونیستی به شدت انتقاد کرد و گفت: «
بنیامین نتانیاهو میداند وضعیت بینالمللی کنونی ما، یکی از بدترین
وضعیتهای چند دهه اخیر است و من گمان نمیکنم که سیاست درست در قبال
ایران، تهدید آن باشد، زیرا زمانی که کسی را تهدید میکنید باید قادر به
اجرای آن باشید.» اخیرا نتانیاهو قصد داشت که تصمیم خود درباره الحاق 30 درصد از اراضی کرانه باختری رود اردن به فلسطین اشغالی را عملی کند، اما تمام جهان، به استثنای آمریکا، مقابل این اقدام ایستاد. نتانیاهو نیز این تصمیم خود را عملی نکرد. همین موضع یکپارچه جهان علیه رژیم صهیونیستی است که باعث شده است رئیسسابق موساد به ضعف رژیم صهیونیستی اعتراف بکند. طرابلس اعلام کرد مقابل ورود ارتش مصر به خاک لیبی میایستد پارلمان
طرابلس وابسته به دولت وفاق ملی لیبی، تصمیم قاهره مبنی بر اعزام نیرو به
لیبی را محکوم کرد و به دولت وفاق اجازه داد، برای مقابله با مداخله
احتمالی ارتش مصر، از هر گزینهای استفاده بکند. پارلمان
لیبی طی بیانیهای، صدور مجوز توسط پارلمان مصر به ارتش این کشور برای
ورود به خاک لیبی را شدیدا محکوم و اعلام کرد، دولت وفاق ملی لیبی مجاز است
برای مقابله با نیروهای اشغالگر مصری، از هر گزینهای استفاده کند. بر
اساس این گزارش، مصر قصد دارد به دعوت پارلمان «طبرق»، که به «خلیفه حفتر»
وابسته است، به لیبی سرباز اعزام
کند.
در این بیانیه از جامعه بینالملل
گفتنی است، سه روز پیش پارلمان مصر به رئیسجمهور این کشور این مجوز داده
بود که در صورت لزوم، به خاک لیبی نیرو اعزام کند.نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۵/۰۱ ایرادهای بنیاسرائیلی شبهاصلاحطلبان به مجلس در
حالی که نشریات زنجیرهای چند ماه قبل از آغاز مجلس یازدهم ادعا میکردند
این مجلس کاری برای مردم نمیکند، حالا روزنامه آرمان میگوید عجیب است که
هنوز یک ماه از آغاز مجلس نگذشته، طرح معیشتی تهیه کردهاند(!)نشریات مدعی اصلاحطلبی بهویژه در یکی دو ماه اخیر که مجلس جدید درگیر بررسی اعتبارنامهها، تعیین اعضای کمیسیونها، انتخابات هیئترئیسه و... بود، حمله تبلیغاتی پرحجمی را سامان دادند! این مضمون که مجلس هیچ کاری برای مردم و اقتصاد نمیکند اما در پی تهیه بسته اقتصادی از سوی رئیس مجلس، اکنون همین نشریات وارد فاز بهانهگیری جدیدی شدهاند. روزنامه آرمان از قول علی صوفی عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان نوشت: یکی از آنها عنوانی است که به این مجلس دادهاند. عناوین جدیدی مثل انقلابی و جهادی بودن به این مجلس داده شده که نسبت به مجالس هفتم تا نهم متفاوت است. مجلس کنونی را مجلس جوان نیز برشمردند. اما وعدههایی که این نمایندگان به مردم دادند این بود که وضعیت معیشتی مردم را درست میکنند، مردم را از این وضعیت خلاص خواهند کرد و وسایل آسایش آنها را فراهم میکنند. صوفی میافزاید: مجلس بهرغم شعارهای خیلی تندی که داده بود نتوانست کاری را پیش ببرد. به عبارتی هماکنون هم از بعد سیاسی و هم اقتصادی آچمز شده است. وی در پاسخ این سوال که «طرحی را که رئیس مجلس در مورد معیشت مردم تحت عنوان بسته معیشتی مجلس مطرح کرد چطور میبینید؟»، گفت: چیزی که آقای قالیباف بهعنوان طرح حمایتی مطرح کرد برای من کمی عجیب است. رئیس مجلس هنوز یک ماه از عمر مجلس نگذشته طرحی را مطرح میکند که معلوم نیست قانون شود. طرح باید در مجلس مطرح و به تصویب برسد و بعدا آقای رئیس مجلس بیاید و آن را در تلویزیون مطرح کند. این هم جای اشکال دارد، حالا بگذریم از اینکه خود طرح چقدر مشکل دارد و رابطه آن با اسناد بالاسری مثل چشمانداز 20ساله و برنامه ششم چه هست و چه نیست. صوفی مدعی شد: در مورد طرح مذکور اگر این طرح بخواهد در تضاد با طرحهای دولت که در واقع طرح مورد تایید کل حاکمیت است باشد نمیتوان کاری کرد. مجلس چارهای جز هماهنگی ندارد. درباره این سخنان گفتنی است اولا وضعیت اقتصادی نابسامان فعلی دستپخت ائتلاف موسوم به ائتلاف امید (مدعیان اعتدال و اصلاحات) در مجلس دهم است که مجلس در نقش فراکسیون وکیلالدولهها عمل کرد و دستپخت شورای کذایی سیاستگذاری اصلاحطلبان (با حضور امثال آقای صوفی) بود. ثانیا شأن مجلس هدایت و ریلگذاری مجلس است و نه دنبالهروی صرف از دولت، آن هم در شرایطی که عملا جز توافق باطله برجام، هیچ ایده دیگری نداشته و درگیر تعلیق و انتظار است. ثالثا رئیس مجلس، منتخب اکثریت قاطع نمایندگان است و نقش مهمی در جهتگیری و شتاب حرکت مجلس دارد. انتظار اینکه رئیس و نمایندگان ظرف یک ماه، خرابکاریهای 4 ساله و 7 ساله دولت روحانی و مجلس قبلی را به سامان برسانند، انتظار دور از عقلانیت است اما حتما انتظار میرود که مسیر و جهتگیری کلان خویش را مشخص کنند و بر مبنای آن به اصلاح تکتک مصادیق و قوانین بپردازند. برجام، تعهد دوطرفه است یا حکم محکومیت علیه ایران؟! یک دیپلمات اسبق و حامی برجام میگوید: اروپاییها برجام را حفظ کرده و مانع بازگشت تحریمها شدند!قاسم محبعلی به روزنامه آرمان گفت: کارشناسان و عمده کسانی که به امنیت ملی، تمامیت ارضی، منافع مردم و بهخصوص منافع عمومی باور دارند معتقدند که برجام باید بماند و اگر بهطور کامل از دست برود میتواند آینده ایران را با مخاطرات عظیمی مواجه کند که معلوم نیست آیا در آینده میتواند استقلال، تمامیت ارضی و وحدت ملی خود را حفظ کند یا خیر. بنابراین حفظ برجام برای ما یک امر حیاتی است. وی درباره طرح توقف اجرای پروتکل الحاقی در واکنش به بدعهدی طرف مقابل گفت: من بعید میدانم که این افکار ناپخته و غیرکارشناسیشده به نتیجه عملی برسد. چرا که خروج ایران و توقف اجرای پروتکل الحاقی نقض برجام به حساب میآید و طبیعتا میتواند مجددا ایران را به شورای امنیت بازگرداند که خواست آمریکا، رژیم صهیونیستی و قدرتهایی است که بهدنبال از بین بردن برجام هستند. تعجبآور است که برخی در داخل با این خواسته دشمنان برجام، تمامیت ارضی و وحدت و استقلال ایران همگامی میکنند. وی درباره رفتار اروپا در برجام هم گفته است: اروپاییها بالاخره تاکنون تلاش کردند که برجام حداقل از نظر حقوقی باقی بماند و خواستههای آمریکا برای اینکه برجام به شورای امنیت برود و مجددا تحریمهای بینالمللی بر ایران احیا شود تامین نگردد. از این رو به نظر میرسد که اروپاییها تا اندازه زیادی کمک کردند و نمیشود گفت که خیلی بیکار بودند. البته اروپاییها قادر نبودند بهدلیل فشار آمریکا آنچه را که در برجام آمده را اجرا کنند. درباره اظهارات این دیپلمات سابق گفتنی است؛ «قانون اقدام متقابل» مصوبه مجلس نهم درباره نحوه اجرای توافق است و در حالی که تعهدات طرف مقابل زیرپاست، نمیتوان انتظار داشت ایران به شکل غیر متوازن و یکطرفه، برجام را اجرا کند. ثانیاً تعبیر «برجام باید بماند»، تعبیر غلطی است چه آن که برجام، یک توافق طرفینی است و وقتی طرف آمریکا و اروپایی، آن را تماماً زیرپا میگذارند، دیگر توافق و تعهد متقابل نیست. با این وصف گفتن این که برجام باید بماند، در واقع به این معناست که ایران، یکطرفه و مانند یک محکوم، به اجرای تعهدات خود بپردازد. ضمن این که باید تصریح کرد تمامیت ارضی و وحدت ملی قبل از برجام هم سر جای خود بود اساساً اینها موضوعاتی نیست که به یک توافق مرده نسبت داده شود. ثالثاً از لحاظ حقوقی، برجام وجود خارجی ندارد. اگر آمریکا را رکن برجام محسوب کنیم، رسماً از توافق خارج شده است. اروپا هم در این میان، خواستار ماندن برجام به معنای اجرای تعهدات ایران است و نه اجرای تعهدات خود در زمینه برداشتن تحریمها. چنان که میزان معاملات دو طرف به حد بسیار ناچیزی رسیده است. اروپاییها ضمناً تحریمهای آمریکا را به اجرا گذاشتهاند و در واقع میتوان گفت اکنون تقریباً تحریمی نمانده که برنگشته باشد. آفتاب یزد، آقای روحانی چرخ میچرخد اما چرخ گرانی یک روزنامه با اشاره به شعار تبلیغاتی آقای روحانی نوشت: چرخ میچرخد اما چرخ گرانی!روزنامه آفتاب یزد در گزارش خود نوشت: هم سانتریفیوژها بچرخد هم چرخ زندگی مردم! این کلیدواژهای بود که حسن روحانی در سال 92 وقتی برای اولین بار کاندیدا شد روی آن تاکید داشت. این روزها در آخرین سال هشت سال ریاست جمهوری روحانی اما چرخ زندگی مردم بیش از همیشه لنگ میزند. تنها چرخهای که این روزها خوب میچرخد این است که قیمت کالاها بالاتر میرود. از جمله کالاهایی که به طور مستقیم با معیشت مردم در ارتباط است. در میان همه نواقصی که دولت روحانی دارد یک مورد بیش از همه خودنمایی میکند! وزارت صمت پاشنه آشیل دولت در سالهای اخیر بوده است. وزارتی که نتوانسته با وجود اختیارات گستردهای که دارد اوضاع نظارت و عرضه کالاها را مدیریت کند. پیش از این درباره وزیر سابق صنعت، معدن و تجارت نوشتیم که در اجرای وظایف ناتوان است و از رئیس جمهور خواسته شد او را عزل کند. هرچند خیلی دیر اما بالاخره روحانی این کار را کرد. در اسفند 98 نوشتیم: «از آنجایی که وزارت صنعت، معدن و تجارت تقریبا از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را در حوزه مسئولیتی خودش دارد هر بخشی را که مورد بررسی قرار دهیم حاکی از این است که شرایط آنطور که باید نیست! حالا آخرین مورد و البته مهمترینش موضوع اقلام بهداشتی است چرا که با جان آدمیزاد در ارتباط است. حسن روحانی که این هفتهها تلاش دارد درباره هر موضوعی بر کلیدواژه تحریم تاکید کند چرا در موضوعی که فارغ از تحریمها میتواند حل شود و از قضا نه به خارجیها مربوط است و نه به دولت موازی و... آنگونه که باید رسیدگی نمیکند؟ نتیجه چنین روندی این است که مردم باید همچنان در صف اقلام باشند شاید تا 1400!» با وجود عزل وزیر سابق در اردیبهشت این مسیر تاکنون تغییر نکرده است و سرپرست وزارت صمت نیز نتوانسته اقدامی قابل قبول انجام دهد تا شاید وضعیت تغییر کند. این در حالی است که امسال به عنوان جهش تولید نیز نامگذاری شده و قطعا مهمترین وزارتخانهای که باید هموغم خود را جهش تولید قرار دهد وزارت صمت است. بیش از دو ماه از انتصاب مدرس خیابانی گذشته و هنوز تکلیف وزیر جدید صمت مشخص نشده است. همین موضوع واکنش اعضای جدید مجلس را به همراه داشته و ماجرا به تذکر قالیباف به رئیسجمهور هم کشیده شده است. آفتاب یزد از قول یک نماینده مجلس نوشت: با وجود ناکارآمدی طرحهایی مانند تنظیم بازار، عدم کنترل عرضه و تقاضا، فقدان مدیریت بحران در طول ماههای اخیر در بازار مشخص است. بارها گفته شده است که کشور در جنگ اقتصادی است اما در این جنگ طبیعتا نیاز است فرماندهانی قوی نیز حضور داشته باشند تا بتوان از این وضعیت عبور کرد. امری که نه در وزیر سابق دیده میشد و نه در سرپرست فعلی، که از قرار گزینه اصلی برای معرفی به مجلس است. به نظر میرسد روحانی اگر میخواهد دستکم در آخرین سال خود میراث بهتری را برجای بگذارد باید به فکر گزینه بهتری برای وزارت صمت باشد. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : ضربه آمریکا به توافق دوحه با بمباران مواضع طالبان ۱۳۹۹/۰۴/۳۱ آمریکا با بمباران مواضع طالبان در جنوب افغانستان و کشتن 25 عضو این گروه، ضربه تازهای به توافقنامه دوحه وارد کرد. جنگندههای
آمریکایی مواضع طالبان را در استان «قندهار» افغانستان بمباران کردند. به
گزارش خبرگزاری تسنیم، «جمال بارکزی» سخنگوی پلیس قندهار، اعلام کرد که 25
عضو طالبان در حمله هوایی نیروهای مأموریت «حمایت قاطع»(اشغالگران آمریکایی
و ناتو)، کشته شدند. وی افزود که اعضای طالبان در شهرستان «تختهپل» قصد حمله به نیروهای پلیس را داشتهاند که هدف این حمله هوایی قرار گرفتند. بارکزی همچنین گفت که اسناد به دست آمده از اجساد اعضای طالبان، نشان میدهد که همه این افراد، اتباع پاکستان هستند. آمریکا و طالبان 10 اسفند گذشته طی توافقی، متعهد شده بودند که حملات علیه یکدیگر را متوقف کنند. «زلمی خلیلزاد» که به نمایندگی از دولت «دونالد ترامپ»، این توافقنامه را امضا کرده بود، اخیرا گفته است که طی 135 روز گذشته، هیچ آمریکایی جانش را در نتیجه حملات طالبان از دست نداده است. با این حال، آمریکا پس از توافقنامه قطر، چندین بار طالبان را هدف حملات هوایی قرارداده است. به گفته کارشناسان، افزایش حملات متقابل آمریکا و طالبان و همچنین، حملات مکرر عناصر طالبان به مواضع نیروهای دولت افغانستان، احتمال فروپاشی توافقنامه دوحه را بیشتر کرده است. ایران و عراق ۲ کشور سوار بر یک کشتی سید محمد امینآبادی «بری بوزان» نظریهپرداز برجسته مکتب «کپنهاگ» در تعریف اولیه نظریه«مجموعه امنیتی منطقهای» خود در کتاب«مردم دولتها و هراس» در سال 1983 مینویسد: «مجموعه امنیتی منطقهای گروهی از دولتها هستند که نگرانیهای اصلی امنیتی آنها تا اندازهای به یکدیگر گره خورده است که امنیت ملی آنها بهصورت منطقی نمیتواند جدای از یکدیگر مورد توجه قرار بگیرد». وی بعد از جنگ سرد تعریف اولیه از مجموعه امنیتی منطقهای را بهگونهای بازسازی کرد که بتواند از تمرکز سیاسی- نظامی و دولت محوری تعریف اولیه که به شدت تحت تأثیر فضای جنگ سرد بود را بکاهد. «بوزان» در کتاب «امنیت چارچوبی تازه برای تحلیل» در سال 1998 مجموعه امنیتی منطقهای را اینگونه تعریف کرد «مجموعهای از واحدها که در آنها فرآیندهای عمده امنیتی کردن و غیرامنیتی کردن یا هر دوی آنها آن اندازه در هم تنیده شدهاند که مشکلات امنیتی آنها نمیتواند جدای از یکدیگر تحلیل یا حل شود».از مولفههای اصلی این نظریه «مجاورت جغرافیایی» است. مجموعه امنیتی منطقهای از دولتهایی كه در مجاورت یكدیگر قرار دارند، پدید میآید. از سوی دیگر فرض اساسی در این نظریه این است که تهدیدها در مجاورت و نزدیکی جغرافیایی بیشتر احساس میشوند. مولفه دوم این نظریه «وابستگی متقابل امنیتی» است بدین معنی که تغییـر و تحــولات امنیتــی در هــر یــك از کشورهای مجموعه بر دیگر واحدها نیز تأثیر میگـذارد. «الگوهای دوستی و دشمنی» ویژگی سوم این نظریه است مجموعههای امنیتی را الگوهای دوستی و دشمنی تعریف میکنند. متغیرهای تاریخی نظیر دشمنیهای پایدار یا حوزههای تمدنی و فرهنگی و مذهبی و اختلافات و همبستگیهای فرهنگی و نژادی در این میان خیلی مهم هستند. الگوهای دوستی و دشمنی و اینکه چه کسی از چه کسی میترسد و چه کسی را بیشتر دوست دارد از سطح سیستمی فهمیده نمیشود بلکه ترکیبی از سیاست، تاریخ، مذهب، فرهنگ و جغرافیا الگوهای دوستی و دشمنی را تحت تأثیر قرار میدهد و بهصورت درونی در سطح منطقهای تولید میشود. هدف از این مقدمه تئوریک پرداختن به این نکته در ارتباط با سفر «مصطفی الکاظمی» نخستوزیر محترم کشور دوست و برادر عراق به ایران بود که دو کشور در یک مجموعه امنیتی منطقهای قرار دارند. ایران و عراق 1458 کیلومتر مرز مشترک با یکدیگر دارند و بروز هرگونه بیثابتی در هر یک از دو کشور به شدت بر پویشهای امنیتی دیگری نیز تأثیر خواهد گذاشت. به عبارت دیگر ثبات و امنیت عراق، ثبات و امنیت جمهوری اسلامی ایران تلقی میشود. و از این منظر ایران امنیت، پیشرفت و ثبات عراق را امنیت و ثبات خود میداند و این مسئله منطق بسیار قوی تئوریک و عقلانی دارد. غیر از وابستگی متقابل امنیتی «الگوهای دوستی و دشمنی» که نظریه بوزان بر آن تأکید میکند نیز دو کشور را به شدت به یکدیگر وابسته کرده است. مشترکات فراوان تمدنی، تاریخی فرهنگی و مذهبی چنان الگوهای دوستی را بین دو کشور برقرار کرده است که کسی قادر نیست به راحتی آن را از هم بگسلد. با توجه به این مسائل به خوبی میتوان ناراحتی آمریکا و برخی رژیمهای منطقه از گسترش روابط دو کشور در زمینههای مختلف را فهمید. در واقع جریاناتی که در داخل و بیرون عراق و در سطح منطقهای و فرامنطقهای به دنبال تضعیف روابط دو کشور هستند به خوبی به این مسئله واقفند که همافزایی منافع در روابط دو کشور میتواند به الگویی برای روابط ایران با سایر کشورهای عرب منطقه تبدیل شود. از سوی دیگر هدف این جریانات از تلاش برای ناامن کردن عراق نیز به خوبی درک میشود زیرا بروز هرگونه بیثباتی و ناامنی در عراق در نهایت ضربهای نیز به ایران خواهد بود چرا که ایران و عراق هر دو سوار بر یک کشتی هستند. سازمان ملل اعلام کرد که میانگین مرگ و میر در میان مبتلایان به کرونا در کشور محاصره شده یمن، پنج برابر سطح جهانی است. محاصره
ائتلاف سعودی پیش از شیوع ویروس کرونا، باعث جان باختن شمار زیادی از مردم
بیگناه یمن شده بود. شیوه کرونا مشکلات مردم یمن را چند برابر کرده است.
توقیف کشتیهای حامل سوخت به یمن توسط عربستان باعث شده تا بسیاری از
بیمارستانها و مراکز بهداشتی یمن تعطیل شوند و مشکلات بهداشتی مردم چند
برابر شود. همین مسئله وضعیت یمن را به مرحله هشدار رسانده است. در این راستا، «استفان دوجاریک» سخنگوی دبیرکل سازمان ملل، به وضعیت اسفناک شیوع ویروس کرونا در کشور تحت محاصره یمن اشاره کرد. وی در سخنانی گفت که میانگین مرگومیر مبتلایان به ویروس کرونا در یمن بسیار بالا و نگرانکننده بوده و پنج برابر میزان جهانی است. دوجاریک در ادامه گفت: «مرگ و میر مبتلایان به ویروس کرونا در یمن بیش از 27 درصد مبتلایان است.» پیش از این نیز «توکل کرمان» فعال یمنی و برنده جایزه صلح نوبل، از نقش عربستان و امارات در نابودی یمن حرف زد. وی در صفحه فیسبوک خود نوشت: «عربستان رسما و عملا، فرماندهی ائتلاف علیه ملت یمن را به عهدهدارد... جهان این را میداند و علنی است.» از سوی دیگر، رئیسبانک مرکزی یمن از مواضع سازمان ملل در قبال اقدامات ظالمانه عربستان در محاصره مردم یمن انتقاد کرد و گفت که «مارتینگریفیتس»(نماینده سازمان ملل) با توجیهات خود٬ این محاصره را تایید میکند. «هاشم اسماعیل» معاون رئیسکمیته عالی اقتصادی و رئیسبانک مرکزی یمن، در یک گفت وگوی مطبوعاتی تاکید کرد کهگریفیتس با توجیهات خود درباره جلوگیری عربستان از ورود مشتقات نفتی به یمن٬ علیه توافق سوئد کودتا کرده است. اسماعیل ادامه داد کهگریفیتس با وجود اینکه میداند درآمدهای حاصل از بندر الحدیده، صرف پرداخت حقوق کارمندان شده٬ عامدانه یک تصویر گمراهکننده از سرنوشت این درآمدها ارائه داده است. وی خاطرنشان کرد که فرستاده سازمان ملل صراحتا دستور کار ائتلاف متجاوز سعودی را در یمن اجرا کرده و هیچ حرفی از درآمدهای یمن، که متجاوزان غارت میکنند، نمیزند. معاون کمیته عالی اقتصادی یمن با تاکید بر اینکه اگر سازمان ملل جدی باشد، ما میتوانیم در یک هفته حقوق کامل کارمندان را پرداخت کنیم٬ ادامه داد که پرونده اقتصادی یمن هنوز باز است و در جایگاهی قرار گرفته که در خدمت نیروهای ائتلاف متجاوز باشد. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۴/۳۱ رادیو اسرائیل: همکاری چین با ایران بسیار خطرناک است تارنمای
رادیو پیام اسرائیل به نقل از یک کارشناس امور امنیتی نوشت: قرارداد 25
ساله ایران با چین، پیامدهای خطرناک نظامی دارد و امنیت منطقه را بهم
میزند.در حالی که رژیم صهیونیستی همکاری گسترده با چین دارد، تارنمای مذکور نوشت: قرارداد 25 ساله چین با رژیم ایران، ممکن است از نظر امنیت منطقه خاورمیانه و حتی اسرائیل بازتاب ویرانگری داشته باشد. «رون بن ییشای»، تحلیلگر امور نظامی و امنیتی در این باره نوشت: این قرارداد، صرفنظر از جنبههای اقتصادی آن، که برای منافع ملی ایران فاجعهآمیز است(!) دارای خطرات سنگین امنیتی نیز برای دیگر کشورهای منطقه و از جمله اسرائیل میباشد. او نوشت که در چارچوب این توافق، احتمال بسیار میرود که همکاری گستردهای در زمینه نظامی بین دو کشور جریان یابد. چین، تکنولوژی بسیار پیشرفتهای دارد که اگر در اختیار سپاه پاسداران قرار دهد، قدرت نظامی رژیم ایران را به شدت بالا میبرد و بر توان تهاجمی آن میافزاید. همکاریهای اطلاعاتی چین با رژیم ایران نیز ممکن است برای منطقه، و از جمله اسرائیل بسیار خطرناک باشد. مرزبندی کنید! اصلاحطلبی و فتنهگری با هم قابل جمع نیست دبیرکل حزب جمهوریت میگوید: باید فاصله بین اصلاحطلبان با بیت رهبری را کم کنیم.رسول منتجبنیا که در گذشته قائممقام حزب اعتماد ملی بود از این سمت در اثر برخی اختلافات استعفا داد، به خبرآنلاین گفته است: ما مشتاق هستیم که خدمت رهبری برسیم و درخواست مکرر کردهایم و منتظر اجازه ایشان هستیم تا خدمتشان برسیم البته در جلسات عمومی ما را دعوت میکنند و ما شرکت میکنیم و فعلا قضیه کرونا جلسات را بهم زده است. این فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: «این یک ضرورت است چون بالاخره ما در کشوری زندگی میکنیم که قانون اساسی دارد و قانون اساسی هم رهبری تعیین کرده است و رهبری برای همه محترم است و باید به دستورات رهبری عمل شود. همه حق دارند که از رهبر انقلاب بهره بگیرند و رهبری هم همچون پدری مهربان بالای سر همه باشد؛ پس این یک ضرورت است و جامعه و قانون ما این انتظار را از ما دارد.» او ادامه داد: «اما اینکه برای اصلاحطلبان چه نفعی دارد قطعا برای آنها نفع دارد، زمانی که اصلاحطلبان را منزوی و خارج از نظام و بهعنوان اپوزیسیون فرض کنند و بگویند که اینها اصلا در نظام جایگاهی ندارند، خیلی بد است چون رفتهرفته نیروهایشان تحلیل میرود و به دست فراموشی سپرده میشود. اصلاحطلبان همانطور که در بین مردم باید حضور فعال داشته باشند و درد مردم را احساس کنند و برای تسکین آن تلاش کنند باید با مسئولان هم در ارتباط باشند و این ارتباط متقابل باید بین اصلاحطلبان و مسئولان نظام وجود داشته باشد.» منتجبنیا درباره دیدار یکی دو سال قبل برخی اصلاحطلبان با رهبر انقلاب از پیگیری این جلسات خبر داد. او درباره جلسات گفتوگوی ملی به خبرآنلاین گفت: «من جلسه نداشتم و آقای رهامی جلسه داشت، البته من و آقای رهامی یک جریانی را دنبال میکردیم که در ارتباط با رهبری و ایجاد اتصال و ارتباط از بین بردن فاصلهها بین اصلاحطلبها و بیت رهبری بود که ما این نقش را تا حدی دنبال کردیم و با هم ملاقات داشتیم و پیگیری میکنیم.» وی افزود: من معتقدم که ما در درون نظام باید با بیت رهبری ارتباط داشته باشیم و حتی باید با گروههای مختلف سیاسی مثل اصولگرایان و... ارتباط داشته باشیم. به نوشته خبرآنلاین، منتجبنیا یک سال قبل هم گفته بود: «رهبری مانند پدری است که باید دستشان را بر روی سر همه مردم و طیفهای سیاسی و افراد چه مسلمان و چه غیرمسلمان بکشند و هرکسی که در این کشور زندگی میکند باید تحت حمایت و تفقد ایشان باشد. اصلاحطلبان بهعنوان جناحی ریشهدار و اصیل و گسترده باید با رهبری ارتباط داشته و تحت حمایت قرار بگیرند. این کار باید انجام شود. متاسفانه از سال 88 بهدلیل اتفاقاتی که افتاد ارتباط بین اصلاحطلبان و رهبری ضعیف شد و لازم بود این سد شکسته و ارتباط دوباره پیوند بخورد. البته خیلیها در این باره تلاش کردند اما موفق نشدند ما تلاشی کردیم و این توفیق نصیب ما شد و اجازه دادند که یک دیدار خصوصی شکل بگیرد.» منتجبنیا گفته بود: «رهبری اجازه دادند که نامهها و مکاتباتی بنویسیم و همین که ایشان نامههای ما را بخوانند و مورد توجه قرار دهند حتی اگر جوابی هم دریافت نشود، کافی است و این یک امتیازی برای مجموعه اصلاحطلبان است.» درباره اظهارات آقای منتجبنیا شایان ذکر است که تعریف اصلاحطلبی با آنچه از سوی برخی مدعیان اصلاحطلبی در دو دهه اخیر انجام شد، تناقضات جدی و غیرقابل جمع برقرار است و تا این تناقضات از سوی داعیهداران اصلاحطلبی برطرف نشود و با جریان معارضه با انقلاب و اسلام مرزبندی صریح انجام نگیرد، نمیتوان ادعای اصلاحطلبی را از گردانندگان طیف مذکور پذیرفت. در دولت مدعی اصلاحات پایه برخی ساختارشکنیها و معارضههای نیابتی با اسلام و انقلاب و ارزشها گذاشته شد، سپس کار به آشوب تیرماه 78 رسید و پس از انجام دور تازهای از رادیکالیسم در مجلس ششم کلید خورد که مشخصا بارها مورد حمایت اسرائیل و آمریکا و انگلیس قرار گرفت. همزمان از وزیر و معاون وزیر دولت اصلاحات گرفته تا شماری از نمایندگان مجلس ششم و همکاران نشریات زنجیرهای، پس از فرار از کشور، نقاب اصلاحطلبی برداشتند و در کنار جریان معاند قرار گرفتند. در این میان آشوب نیابتی 88، برخی سران مجمع روحانیون و حزب مشارکت و سازمان مجاهدین (انقلاب) رسما در کنار گروهک نهضت آزادی و سازمان منافقین، سلطنتطلبان، بهائیت و گروهک تروریستی ریگی قرار گرفتند و پایهگذار فتنهای شدند که در متن آن دستور عبور از جمهوری اسلامی و «اصل نظام نشانه است» داده شده و سرانجام به رذالت روز عاشورا منتهی شد. در مقابل این جنایت بیسابقه، میرحسین موسوی حرمتشکنان را «مردم خداجو» خواند اما باز هم از سوی برخی مدعیان اصلاحطلبی به اعتراض (در دفاع از ساحت امام حسین علیهالسلام) بلند نشد. اسلامیت و جمهوریت به تعبیر رهبر حکیم انقلاب، خط قرمز نظام است. بنابراین اگر کسانی میخواهند خود را ذیل نظام و انقلاب تعریف کنند، دستکم باید از آن جریان خیانت و جنایت اعلام برائت و انزجار کنند. آیا میشود نام حاضرین در یک طیف سیاسی را «از گوگوش تا سروش» بگذارند و آدم زنده و معتقدی در میان آنها نباشد که از چنین نامگذاری سیاسی اعلام برائت بکند؟ به نظر میرسد اولین گام اثبات همراهی با نظام و مردم، کنار گذاشتن رودربایستی با افراطیون مدعی اصلاحات و مرزبندی کامل با آنهاست. جهانگیری بهعنوان عضو دولت روحانی نمیتواند رای مردم را کسب کند عضو
شورای (منحله) سیاستگذاری اصلاحطلبان میگوید: معاون اول رئیسجمهور
میخواهد در انتخابات 1400 نامزد شود، اما موفقیت او در افکارعمومی لطمه
خورده است.علی صوفی در گفتوگو با نامهنیوز گفت؛ هرچه نقش آقای واعظی در هماهنگی درون دولت پررنگتر شد، بیشتر نقش آقای جهانگیری به حاشیه رفت. حالا شاید گاهی در مواقعی به طور مقطعی و موردی آقای جهانگیری کنار رئیسجمهور حضور پیدا میکند یا آقای روحانی به او مأموریتی میدهد. وی با بیان اینکه از همان روز نخست دولت دوم آقای روحانی مشخص بود که آقای جهانگیری در این دولت نقش تشریفاتی دارد، بیان کرد: اگر جایگاه دولت امروز نزد افکارعمومی تنزل پیدا کرده، برای آقای واعظی باید نقش بیشتری قائل بود تا آقای جهانگیری. صوفی درباره احتمال جدایی جهانگیری از دولت حسن روحانی گفت: در یکی از روزنامهها خواندم که آقای جهانگیری برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ نامزد میشود. او که ۳ سال با این وضعیتش در دولت کنار آمده تا به هدفی بالاتر برسد، بعید میدانم در سال پایانی بخواهد از جایگاه معاون اولی کنار بکشد. مگر آنکه بخواهد راه خودش را کامل از دولت جدا و خودش را از اوضاع کنونی کشور مبری کند اما بعید میدانم این اتفاق بیفتد. صوفی درباره موقعیت اسحاق جهانگیری در انتخابات ریاستجمهوری آینده اظهار کرد: آقای جهانگیری در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ صریح خود را کاندیدای جریان اصلاحات خواند اما به دلیل حضورش در دولت خیلی آسیبدیده است. او به هر حال معاون اول رئیسجمهور محسوب میشود و باید هزینه نارضایتی جامعه از دولت را بپردازد. البته آقای جهانگیری میتواند بگوید «به من برای کار در دولت دوم آقای روحانی میدان ندادند» یا هزار و یک دلیل و بهانه دیگر بتراشد اما نکته مهم آن است که چقدر این صحبتها میتواند نگاه افکارعمومی را تغییر دهد. در مجموع معتقدم کسی که عضو دولت آقای روحانی باشد و امیدوار باشد که در انتخابات ریاستجمهوری رأی و اقبال مردم را به خود جلب کند تقریبا نشدنی است. پنج راهکار عملیاتی برای ساماندهی آشفته بازار مسکن وزیر اسبق راه و شهرسازی میگوید با راهحلهای پنجگانه میتوان آشفتهبازار مسکن را به سامان رساند.علی نیکزاد نایب رئیس مجلس در روزنامه فرهیختگان نوشت: موضوع مسکن فقط مربوط به قدرت خرید و اجاره مسکن توسط طبقه متوسط جامعه نیست و دهها موضوع دیگر ازجمله اشتغال وابسته به رونق تولید مسکن است. بیش از 156 رشته فعالیت اقتصادی بهطور مستقیم و غیرمستقیم با بخش ساختمان در ارتباط هستند و لذا آن را لوکوموتیو رونق تولید و رشد اقتصاد میدانند. برای حل مشکل مسکن صرفا با تصمیمهای بخشی و موردی و نسخههای مقطعی نمیتوان توفیق بزرگی بهدست آورد و لذا نیازمند دستهای از اقدامات منسجم هستیم. برخی از این راهکارها از این قرار است: تامین مالی و اصلاح نظام بانکی: ورود دولت به ساخت مسکن ارزانقیمت، نیازمند تامین مالی است. بیانضباطی مالی بانکها و ورود غیرقانونی آنها به بنگاهداری در حوزه مسکن، یکی از آفتهایی است که تامین مالی طرحهای تولید مسکن را با چالش مواجه کرده است. بهصورت طبیعی ماهانه 400 میلیارد تومان، اقساط تسهیلات طرح مسکن مهر بازگشت پیدا میکند و اگر همین مبلغ درخدمت ساخت مسکن جدید قرار میگرفت بخش قابل توجهی از مشکل مسکن حل میشد. معالاسف این اتفاق نیفتاده است و این مبالغ در جای دیگری هزینه شده است. از دیگرسو، بانکها باید 20 درصد تسهیلات خود را به بخش مسکن اختصاص میدادند، اما عملکرد آنها در سال 1398 نشان میدهد که این هدف، کمتر از 7 درصد تحقق داشته است. ایده تجمیع همه منابع مالی حوزه مسکن اعم از بودجه عمومی سالانه دولت برای بخش مسکن، درآمدهای مالیاتهای حوزه مسکن و زمین و مستغلات، اقساط بازگشتی مسکن مهر و صندوق پسانداز مسکن یکم در هر سال و... در قالب یک صندوق میتواند به این مهم کمک کند. کاهش هزینههای ساخت مسکن: باید در یک اقدام ملی، بخشی از هزینههای ساخت مسکن که مربوط به دولت و دستگاههای عمومی است را کاهش داد. در این بخش، میتوان بخشی از هزینهها از قبیل صدور پروانه ساخت، تعرفه بیمه تامین اجتماعی پروژهها، نظام مهندسی، انشعابات برق، گاز و تلفن را در طرحهای بزرگ ساخت مسکن به حداقل رساند و هزینه تمام شده را کاهش داد. تامین زمین: آنچه بیش از هر چیز دیگری آرزوی خانهدار شدن خانوادهها را دور از دسترس میکند، قیمت بالای زمین است. حذف و کاهش قیمت زمین میتواند گامی بزرگ در حل مشکل مسکن باشد تا مسکن از یک کالای سرمایهای تبدیل به یک نیاز عادی برای سکونت شده و هر فردی با تامین هزینههای ساختوساز صاحب خانه شود. اخراج دلالان از حوزه مسکن: قوانین و سیاستهای اقتصادی ما باید بهگونهای باشد که حوزه مسکن را برای دلالان و سودجویان بهلحاظ صرفه اقتصادی، ناامن کند و تنها در این صورت است که با قطع دست دلالان و محتکران از حوزه مسکن میتوان به ثبات دست یافت. اخذ مالیات از خانههای خالی و زمینهای بایر مسکونی در محدوده شهری، مالیات بر معاملات مکرر مسکن، مالیات عایدی سرمایه ناشی از خریدوفروش مسکن، مالیات بر خانههای لوکس و... بخشی از راهکارهای حذف سودجویان از بازار مسکن است. ایجاد سامانههای یکپارچه اطلاعاتی: بخشی از آنچه حوزه مسکن را نظارتناپذیر کرده و از این رو عرصه را برای فعالیتهای سوداگرایانه باز میکند، نبود شبکه واحد اطلاعاتی در کشور است. یکی از موانع اجرای قانون مالیات بر خانههای خالی در سالهای گذشته، همین ضعف اطلاعاتی بوده است. این همه در انتخابات دست و پا زدید حال میگویید دولت اختیارات ندارد؟! طرف طعنه مهدی کروبی در مجلس ششم مدعی شد رئیسجمهور در ایران اختیار ندارد.احمد شیرزاد همان کسی است که در نطق خود در مجلس ششم مدعی شد ایران درباره برنامه هستهایاش دروغ گفته و دم خروس بیرون افتاده. در پی این سخنان، مهدی کروبی رئیس مجلس از وی به عنوان سخنگوی رادیو اسرائیل یاد کرد. فردی با این سابقه سیاه، به روزنامه زنجیرهای آرمان گفته است: هرکسی که در شرایط فعلی رئیسجمهور شود در همین چارچوب مناسبات قدرت باید کار انجام بدهد کاری که مـیتوانند انجام بدهند این است که مسئولیت کار دیگران را به عهده نگیرد و دولت روحانی از این جهت نمره پایینی ندارد به نظر من اشتباه از ما است که فکر میکنیم رئیس جمهور اختیارات زیادی دارد و میتواند هر مشکلی را حل کند، البته روحانی کمتر به این بلا دچار شد اما رئیس دولت اصلاحات به این مخمصه دچار شد. شیرزاد در پایان هفتمین سال دولت روحانی مدعی شده است: امروز در کشور نیاز مبرمی وجود دارد که مشخص شود چه نهادی مسئول تصمیمگیـریهای کلان است اما متاسفانه در حال حاضر اینگونه نیست. مدت زیادی اســت که از مردم مخفی میشود که مسئولیت برخی تصمیمگیریها با چه نهادهایی است. دولت پنهان نه، اما قدرت پنهان قطعا در کشور وجود دارد و محافلی هستند که شدیدا روی تصمیمگیریهای اساسی و سیاسی اثرگذار هستند و تصمیمگیری میکنند. این مهره سیاسی فاقد صداقت، توضیح نداده که اگر رئیسجمهور واقعاً فاقد اختیار است و افراطیون مدعی اصلاحات در دولت خاتمی، این نکته را درک کردهاند، چرا همینها با حرص و ولع تمام در انتخابات 84 و 88 و 92 و 96 برای قبضه کردن دولت سر و دست شکستند و حتی کار را به آشوبافکنی کشاندند؟! آنها توضیح نمیدهند که اگر در دولت روحانی مجدداً به این فهم رسیدند، چرا در سال 96 مجدداً وارد گود شدند و حتی گفتند «ما اصلاحطلبان، تضمین وعدههای روحانی هستیم.» به عبارت روشن به این قبیل منافقین مدعی اصلاحطلبی باید گفت شما اگر واقعاً باور داشتید دولت و رئیسجمهور ا ختیارات ندارند، غلط کردید در انتخابات به مردم وعده دادید. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پیوند روزانه پیوندها آمار وبلاگ
امکانات جانبی |