در روزگاری که بستنی با شکلات به گرانی امروز نبود ، پسر 10 ساله ای وارد بستنی فروشی هتلی شد و پشت میز نشست. خدمتکار برای سفارش گرفتن سراغش رفت .
پسر پرسید : بستنی با شکلات چند است ؟
خدمتکار گفت : 50 سنت .
پسر کوچک دستش را در جیبش کرد ، تمام پول خردهایش را در آورد و شمرد . بعد پرسید :
و...
ادامه مطلب
طبقه بندی: پند و اندرز و درد دل،
بسم الله ارحمن الرحیم
قرآن كریم می فرماید: جَعَل اللهُ الْكَعْبَةَ اَلْبَیْتَ الْحَرامَ قِیامَاً لِلناس .( مائده/97)
انسان وقتی كه با مردم گفتگو می كند«قلبش»مشغول می شود .
وقتی كه در خانه خود یا در خانه مردم باشد مشغول دنیا می شود .
یادش می رود كه مأموری است از مأموران خداوند متعال، و فرستاده شده است در این دنیا والان هم چه خوب باشد و یا چه بد در حوزه مأموریت الهی است كه چنین می كند، لكن این قضیه را فراموش می كند .
فرض كن كسی در منزل خود بیماری دارد، می رود تا برای او دكتری بیاورد، در
بین راه یكی او را می بیند و با او سلام و تعارف می كند و چنان از این طرف
و آن طرف حرف میزند كه او فراموش می كند كه برای چه از این طرف و آن طرف
حرف می زند كه او فراموش می كند كه برای چه از خانه خارج شده است
.
یا مثلا دكتر آمده و نسخه ای داده است تا او برود و داروها را تهیه كند،
در بین راه برای او اتفاقی می افتد كه فراموش می كند كه نسخه ای در جیب
دارد و آمده است تا آن را بگیرد و برود .
و...
ادامه مطلب
طبقه بندی: پند و اندرز و درد دل،
به نام خدا
چه شبها که خودت را تنها دیدی... و چه روزها که در پستوی نهانخانه دلت پنهان شدی وبرای حرف هایی که شنیده بودی و رنجهایی که کشیده بودی و ارزوهایی که نا خواسته به باد رفته بود مظلومانه گریستی و فکر کردی کسی بر احوال تو آگاه نیست...؟!
و...
ادامه مطلب
طبقه بندی: پند و اندرز و درد دل،
بسم الله الرحمن الرحیم
دعایی به هنگام خواب:
(هر که در هنگام خواب سه مرتبه این دعا را بخواند مثل آن است که هزار رکعت نماز خوانده باشد در دل شب)
یَفعَلُ اللهَ ما یَشاءُ بِقُدرَتِهِ و یَحکُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ.
(درضمن در روایات خوابیدن با وضو نیز سفارش شده است)
طبقه بندی: پند و اندرز و درد دل،
یادش بخیر! بچه که بودم، به اقتضای عالم کودکی هر گاه شیطنتی از من سر می زد، مادر بزرگم (عمر همه مادر یزرگها مستدام) از روی اعتقاد می گفت بچه جان! اینقدر شر به پا نکن! عاقل باش! چوب خدا بی صداست، دیر و زود عقوبتش دامنت رو می گیره.
آن کودک شرور البته مادر بزرگ بیچاره را اندکی دست می انداخت و به خنده می گفت: « مادر بزرگ! خدا که آقا معلم نیست که چوب داشته باشه.»
آن روز اگر چه به اقتضای خردی و خامی، عمق این سخن حکیمانه را در نمی یافتم، امروز اما می دانم چرا چوب خدا بی صداست؟
ادامه مطلب
طبقه بندی: پند و اندرز و درد دل،
به نام خدا
بخاطر ناسپاسی افراد از کار نیک مضایقه نکنید چرا که در عوض گاهی کسی از تو سپاس گزاری می کند که از عمل نیکت بهره این برده . و چه بسا همین تعداد شکرگزاری اثرش بیش از ناسپاسی افراد ناسپاس است و خداوند نیکوکاران را دوست می دارد
و قال [ع ] : لا یزهدنک فی المعروف من لا یشکره لک ، فقد یشکرک علیه من لا یستمتع بشی ء منه ، و قد تدرک من شکر الشاکر اکثر مما اضاع الکافر ، [[ و الله یحب المحسنین ] ]
ترجمه: کسیکه به خاطر دنیا محزون باشد . از قضای الهی ناخشنود است .
و آن کس که از مصیبتی که به او رسیده شکایت کند . شکایت پروردگارش را کرده
و کسیکه نزد ثروتمندی رود و بخاطر ثروتش در برابر او تواضع کند دو سوم دینش از دست رفته،
و کسیکه قرآن بخواند و پس از مرگ وارد آتش گردد از کسانی بوده که آیات خدا را استهزاء می کرده .
و آن کس که قلبش سخت با حب دنیا پیوند خورده باشد این سه حالت او را رها نخواهند کرد : اندوه دائم ،حرصی که هرگز او را ترک نگوید و آرزویی که به آن نخواهد رسید .
حال خودت دیدی و خواندی که محبت دنیا مانند مرض قند کم کم تمام وجودت را فرا می گیرد ونابودت می کند .پس تا بهار جوانی در وجودت ریشه دارد ،ریشه های دل باختگی به دنیا را از قلبت درآور.
منبع:نهج البلاغه،حکمت،228
طبقه بندی: پند و اندرز و درد دل،
گلایهام ز دلی هست كه بی تو مضطر نیست
دو چشم بی هنری كه بدون تو، تَر نیست
گلایهام ز زبانی كه بی حیا گشته
و گوشها كه برای گناهها كَر نیست
گلایهام ز محبین مدعی چو من است
كه با زیادی ما، غربت تو كمتر نیست!
هزار داد زدیم ادعای حب تو را
به پیش تیغ ولی یك خبر ز حنجر نیست
همیشه بانگ بلا، هر زمان چو كرب و بلا
و اقتدای جوانیمان به اكبر نیست
عجیب نیست چرا پشت پردهای آقا
ز دشمنان چه بنالی چو دوست یاور نیست
اگر كه غیبتتان گشته است طولانی
گلایهام ز دلم هست كه بی تو مضطر نیست
طبقه بندی: پند و اندرز و درد دل،
آنچه را كه هزاران سال است بشر در آرزویش نشسته ، هزاران هزار دل در انتظارش لحظه شمارى كرده ، پدران به فرزندان نویدش را داده اند ، مادران قصّه اش را بر كودكان خوانده اند ; عروسان حجله نشین به حسرتش بودند و گلهاىِ گریبان دریده باغ در غیرتش ، شمعها بسى اشكها در فراقش ریختند و بلبلان غزلها به وصفش سرودند ، و پروانگان در آتش هجرانش به خاكستر نشستند و عاشقان آستین به خون دیده شستند هر نامه را كه مى گشودند سخن از او مى گفت ، و هر كه مى رسید سراغ از او مى جست ، پیام آورى نبود كه مژده وصلش را نمى داد ، و در كنار راهش به انتظارش نمى نشست ، آدم به عشقش ترك جنان كرد و نوح از هجرش دل به طوفان سپرد ، از سوز جدائیش خلیل تن به آتش داد و طرّه اى از زلفش هوش از سر موسى برد نفخه اى از دمش شور عشق به قلب عیسى افكند و بى تاب ظهورش نمود .
و...ادامه مطلب
طبقه بندی: پند و اندرز و درد دل،
پیرمرد دستهاى چروکیدهاش را به هم حلقه کرد.
لحاف را روى شانههایش کشید.
حیدر شرمنده از سرمایى که تا مغز استخوان پدر پیرش را مىلرزاند، کنار او زیر کرسى نشست.
از فکر کرسى بدون گرما و آتش، تمام تنش از سرما مىلرزید، پیرمرد سرفه خشکى کرد و خودش را به حیدر نزدیک کرد و گفت:
توى این سرماى استخوان سوز، مدرسه تعطیل، موندى که چى بشه؟
حیدر که از سرشب تا به حال صدبار این سؤال شماتت بار را شنیده بود و برایش جوابى نداشت،
این بار صبرش تمام شد: قربون پدرم برم، خودت که مىبینى! پنجاه روزه که مردم اصفهان آفتاب رو ندیدن.
اونقدر برف باریده که نهرهاى آب یخ بستن. چیکار کنم؟ خب قبل از این که وضع اینقدر خراب بشه، راه مىافتادى. تو تمام مدرسه به غیر از اون طلبه جوون که تو حجرهاش خوابیده، هیچ کس نیست.
حیدر
لحاف را بیشتر دور خودش پیچید و گفت: هر روز امیدمون این بود که فردا شاید
هوا آفتابى بشه، یا حداقل برف بند بیاد. کى مىدونست
پنجاه روز برف قطع نمىشه. بدبختى
ما هم اینه که این نهر از کنار حجره ما رد مى شه و یخ بسته. خیلى خطرناکه.
خجالت کشید بگوید که دیگر پولى هم برایش نمانده است .
و...
ادامه مطلب
طبقه بندی: پند و اندرز و درد دل،
بسم الله الرخمن الرحیم
باز هم غروب سرخ آدینه است و لحظه قبض و سنگینى روح بر قلب
باز هم فارغ از تمام افكار زمینى با دلى آكنده از عشق به افق سرخ و خونین چشم دوختهام و دلتنگ دیدار توام و آنقدر حرفهاى ناگفته برایت دارم كه گمان نمىكنم عمر مجال گفتن آنها به من دهد.
همیشه احساس مىكنم در این روز بیشتر به تو نزدیك مىشوم و راحتتر مىتوانم با تو صحبت كنم.
همین
چند دقیقه پیش پرستو را دیدم به سوى افق پر مىكشید و شاد بود دلیل شادیش
را پرسیدم مىدانى چه گفت؟
ادامه مطلب
طبقه بندی: پند و اندرز و درد دل،
دانلود نرم افزار اوقات شرعی و قبله نما برای اندروید iPray: Prayer Times & Qibla 1.4.7
هیبت و عظمت حضرت هادی(ع)
رهنمای آسمان و زمین ، ویژه نامه شهادت امام هادی النقی علیه السلام
امام هادی (علیهالسلام) و زنان پاکدامن
حکم روزه عاشورا چیست؟
در محشر چه خبر است؟ « پیام الهی 56 »
حادثۀ هولناک قیامت چیست؟ « پیام الهی 55 »
سَکرات مرگ می آید « پیام الهی 54 »
چه کنیم تا در لحظه مردن شادمان باشیم « پیام الهی 53 »
آداب ورود به خانه دیگران « پیام الهی 52 »
رفاقت با چه کسانی خطرناک است « پیام الهی 51 »
شام غریبان محرم 1389 حاج محمود کریمی
شب عاشورای حسینی محرم 1389 حاج محمود کریمی
شب تاسوعای حسینی محرم 1389 حاج محمود کریمی
تعداد کل صفحات : 2 ( 10 نمایش در هر صفحه )