هنگامی که نام آدم های که دوست می داری آورده میشود
بهترین حالات آنان به یاد می آید
نمی خواهی باور کنی
روزی هنرمندان و قهرمانان ضعیف و رنجور می شوند
گویا آنان نامیرا هستند
حکایت آلزایمر بی بی قصه های مجید (پروین دخت مادر کیومرث پور احمد)
حکایت مادر خودم است
اما کسانی هم هستند که روزگارشان بهتر می شود
کسانی که گذشته نیکی دارند
و اکنون نیز در اوج هستند
بی شک هنوز هم یاد بی بی بزرگ است
لیلا
اما بهانه این نوشته دیدن فیلم کمال الملک است
نمی خواهم از تصویرگر بزرگ بنویسم
نمی خواهم از کارگردان عزیز آن بنویسم
نمی خواهم از تاریخ بگویم
از فرهنگ یا ادبیات
که دیدن کودکی لیلا مرا به نوشتن وادار کرده است
دختر حاتمی بودن برایش احترام می خرید
همسر مصفا بودن او را در زمره آرزوهای خوشبختی قرار می دهد
آن روزی که خطاب به بزرگی از دغدغه ایرانی ماندن دخترش گفت؛
او را برایم عزیزتر کرد
کودکی های او در بچگی من به چشم نیامد
اما لیلای مهرجویی راکه نمی شد ندید
آرزویم خوب ماندن لیلای سینمای ایران است.
قصه های جزیره
کودکی هایمان با فیلم های فرهنگی گذشت
ذائقه ما با سینمای کلاسیک عادت کرد
بیشتر فیلم هایی که در آن زمان تماشا می کردیم
بر اساس داستان های قرن نوزدهم بود
انسان های معتقد با لباس های بلند
یادش بخیر قصه های جزیره
یادتان هست بازیگری داشت به نام سارا پلی متولد ۱۹۷۹ میلادی
کسی که به کودک دلبند کانادا معروف بود
و پس از دفاع از صلح در جنگ خلیج فارس
مورد بی مهری سینمای آمریکا قرار گرفت
چندی پیش وقتی او را در مقام بازیگر و کارگردان دیدم
خوشحال از این که خاطرات کودکی این گونه رشد یافته است!
ژاله صادقیان
برادر زاده ای دارم که به صورت حرفه ای هنرمند است
وقتی از بانو ژاله صادقیان پرسیدم
او را راهنما و یاریگر کسانی دانست که راه تعالی در هنر را می پویند
اما کودکی او برایم عزیز است
خردسالی که وارد رادیو گشت
دنیای بازیگری ایران از این بزرگان مثال زدنی دارد
اما دلم می شکند کسانی که دوستشان داریم دگرگون ببینم
میم مثل مریم، میم مثل مادر
میم مثل معصومیت از دست رفته
نمی دانم چه کسی مقصر است
آیا بهشت جبری گروهی رابه جهنم انتخابی سوق داده است
رفتنش را باور کردم
اما نمایش بی پناهی اش را نمی خواهم بپذیرم
گیرم عمو رسول رفت دختر بهزاد چرا؟
ترسم آن است اگر کمال الملک صحنه هبوط آدم و حوا ترسیم کند
بجای بی پناهی
عده ای تنها عریانی را بنگرند
اما کسی حق ندارد به بهانه بی پناهی به خود توهین کند.