Admin Logo
themebox Logo



تاریخ:پنجشنبه 4 تیر 1394-11:46 ق.ظ

نویسنده :سید محمدجواد صدرالساداتی

نردبان عشق

یزد 
مارکار
خانه ام نزدیک است 
خانه ام خشت و گلی است 
در کنار یک باغ
باغچه اش پر از گل
و حصارش از خار
نتیجه تصویری برای نردبان

کودکی هایم خوش
بادگیر:
خنکایش 
آب بازی در حوض
داربند انگور:
عصر تابستان 
من چه چابک بودم
نردبان را 
بالا رفتم
پشت دیوار
دختر همسایه خاله بازی می کرد 
چشم' خود کردم(دزدیدم)ودیگر'
نرفتم بالا 
نردبان
 سالها ماند آنجا
حسرت کندن انگور 
ماند در دل من
ونفهمیدم 
که چرا  بازی عروسک ها 
داماد نداشت

نتیجه تصویری برای نردبان
کوچه ی ما
 نوروز
عطر داشت
بوی بهار نارنج
پدر پیر 
خزان
نردبانی که، بالایش بود
بیامد پایین
و به دستم داد 
نارنج
در دلم ماند 
به امانت 
مهر پدر
نتیجه تصویری برای نردبان ستاره
نیم شب 
آسمان، باغ خداست
دست بردم که بچینم 
میوه ی باغ بهشت 
یادم آمد'
نردبان می خواهد
پله ی مهر و عطوفت
برساند'
 دست من را به سماء
نردبان، عشق 
به ما داد 
میوه ی باغ بهشت  
پسرم امیر حسین 
دخترم هستی را 
نتیجه تصویری برای نردبان عشق
نردبان ها خوبند
گاه' کودکی فاطی است
گاه' ذکر زندگانی است، نقل اوج است و فرود
گاه' هم دست افشانی است، رقص وسماع 
نردبانی هست که نمیبینی!
روی آن ایستادی
آن ؛
لطف خداست!




نظرات() 
دنبالک ها: رادیولوژی قشنگ است 

تاریخ:دوشنبه 13 مهر 1394-08:44 ق.ظ

نویسنده :سید محمدجواد صدرالساداتی

فراق

ین تکنیک را از دختری که قرار بود بهایی شود یاد گرفتم

دخترک قرار بود به خارج برود 
اما به دلش افتاد
مگر می شود زندگی بدون زیارت امام رضا 
هر وقت میخواهم بد شوم
یاد آن حرف دختره می افتم 
ما که در حد امامعلی نیستیم 
اما
به فرض اینکه آتش عذاب را تحمل کنم 
فراق را چه کنم


نظرات() 

تاریخ:یکشنبه 12 مهر 1394-02:04 ب.ظ

نویسنده :سید محمدجواد صدرالساداتی

خواب

خواب را با آب روان بگو تا با خود ببرد

آیینه ای بیاب تا در آن بنگری
کاش اگر دل هایمان چون آب زلال نیست
دست کم سنگ صبور هم باشیم
می گویند حجر الاسود سنگی آسمانی است که غصه هایمان را در خود نگه داشته است
نمی دانم علی از فراق فاطمه سر در چاه کرده است یا اینکه  چون فاطمه را از او ستانده اند و هم صحبتی ندارد با چاه درد دل می کند
و من ایمان دارم 
که تنها ثروت خذیجه منجی اسلام نبود 
ایمان او پیامبر را قوی نمود
قرآن بخوان
آرامت می کند
حافظ بخوان دلت صاف می شود
سهراب شاعر نقاش است
به آسمان نگاه کن
آسمان نزهتگاه مردمان کویر است(شریعتی)
و دریا آینه آسمان است



نظرات() 

تاریخ:یکشنبه 5 مهر 1394-07:04 ب.ظ

نویسنده :سید محمدجواد صدرالساداتی

علی و چاه


علی تا تو را دارد 
در فراز است
تویی که مادر  پدری 
خدا می داند 
برای شوهر چه می کنی

نمی دانم علی چون تو را ندارد 
سر در چاه می کند
یا اینکه چون تورا ندارد 
سر در چاه می کند؟؟؟


نظرات() 

تاریخ:یکشنبه 5 مهر 1394-06:59 ب.ظ

نویسنده :سید محمدجواد صدرالساداتی

قربان

عید همه دوستان مبارک 
با خود اندیشیدم
چه بنویسم مر شما را از باب عیدی

دیدم چیزی بگویم
که خدای را خوش آید و جمله بندگانش را
پس یاد آوردم 
که امروز روز ابراهیم است 
و او پدر است ما را 
که او ما را دعا نموده است
و چه موهبتی والا تر از دعای پدری پیامبر 
پدر اسماعیل 
پدر اسحاق
زینهار که دعایش مستجاب نشود
در صورت ظلم فرزندان
و امروز را عید انگاشتم
چون از گذشته برای خیر به میراث مانده است
سید صدرا


نظرات() 

تاریخ:یکشنبه 5 مهر 1394-06:58 ب.ظ

نویسنده :سید محمدجواد صدرالساداتی

منا

بی عرضگی لعنت ندارد
قاصرند و البته مقصر
باید باز خواست شوند
جمعیت بالا و نداشتن مدیریت نتیجه اش این است
اما کشتگان مکه نمادی از کشتگان یمن است
که تعمدی است
و آن لعنت دارد
خدا ریشه آل سعود را برکند


نظرات() 

تاریخ:یکشنبه 5 مهر 1394-11:10 ق.ظ

نویسنده :سید محمدجواد صدرالساداتی

جنس دل

دلت توپ پلاستیکی نیست 

که وقتی افتاد خانه همسایه

مهم نباشد 
به ریسک نمی ارزد
ممکن است فکر کند توپ پلاستیکی است 
با چاقو آن را پاره کند
دلت توپ شیشه ای است
بگذار این دریای نور در گنجینه محافظت شود
دلت پشتوانه زندگی است


نظرات() 

تاریخ:چهارشنبه 1 مهر 1394-09:02 ب.ظ

نویسنده :سید محمدجواد صدرالساداتی

خواستگار


تو قرار نیست کامل باشی تا انتخاب کنی
قرار است  که انتخاب کنی تا کامل بشوی
هیچ کس قرار نیست،کفو تو باشد 
تنها ریسک را پایین می آوری
از خواستگارت چیزی جز خواستن مخواه!
خواستن اینکه تو را بخواهد تا به اوج برسی
اوجی که وقتی بر فراز آن ایستادی فراموش نکنی چه کسی برایت قلاب گرفته است!
از او هیچ مخواه مگر تفاهم؛
 فهم انکه با تو به تعالی برسد
و به او و خود قول بده که فراموشش نمی کنی !
واز او بخواه اگر تو فراموشی گرفتی او فراموشی نگیرد!
تو میتوانی با کسی که نجابت دارد و معرفت زندگی کنی
بقیه شرایط فقط تسهیل کننده است!


نظرات() 

تاریخ:یکشنبه 22 شهریور 1394-10:44 ب.ظ

نویسنده :سید محمدجواد صدرالساداتی

کمال الملک (پروین دخت- لیلا- -سارا - ژاله- میم مثل ...)

پروین دخت

هنگامی که نام آدم های که دوست می داری آورده می‌شود
بهترین حالات آنان به یاد می آید
نمی خواهی باور کنی 
روزی هنرمندان و قهرمانان ضعیف و رنجور می شوند
گویا آنان نامیرا هستند
حکایت   آلزایمر بی بی قصه های مجید (پروین دخت مادر کیومرث پور احمد)
حکایت مادر خودم است
اما کسانی هم هستند که روزگارشان بهتر می شود
کسانی که گذشته نیکی دارند
و اکنون نیز در اوج هستند
بی شک هنوز هم یاد بی بی بزرگ است
Image result for ‫یزدانیان پوراحمد‬‎

لیلا
اما بهانه این نوشته دیدن فیلم کمال الملک است
نمی خواهم از تصویرگر بزرگ بنویسم
نمی خواهم از کارگردان عزیز آن بنویسم
نمی خواهم از تاریخ بگویم
از فرهنگ یا ادبیات
که دیدن کودکی لیلا مرا به نوشتن وادار کرده است 
دختر حاتمی بودن برایش احترام می خرید
همسر مصفا بودن او را در زمره آرزوهای خوشبختی قرار می دهد
آن روزی که خطاب به بزرگی از دغدغه ایرانی ماندن دخترش گفت؛
او را برایم عزیزتر کرد
کودکی های او در بچگی من به چشم نیامد 
اما لیلای مهرجویی راکه  نمی شد ندید
آرزویم خوب ماندن لیلای سینمای ایران است.
Image result for ‫کمال الملک‬‎

قصه های جزیره
کودکی هایمان با فیلم های فرهنگی گذشت 
ذائقه ما با سینمای کلاسیک عادت کرد
بیشتر فیلم هایی که در آن زمان تماشا می کردیم 
بر اساس داستان های قرن نوزدهم بود
انسان های معتقد با لباس های بلند
یادش بخیر قصه های جزیره
یادتان هست بازیگری داشت به نام سارا پلی متولد ۱۹۷۹ میلادی
کسی که به کودک دلبند کانادا معروف بود
 و پس از دفاع از صلح در جنگ خلیج فارس 
مورد بی مهری سینمای آمریکا قرار گرفت
چندی  پیش وقتی او را در مقام بازیگر و کارگردان دیدم 
خوشحال از این که خاطرات کودکی این گونه رشد یافته است!

Image result for ‫سارا قصه های جزیره‬‎

ژاله صادقیان
برادر زاده ای دارم که به صورت حرفه ای هنرمند  است
وقتی از بانو ژاله صادقیان پرسیدم
او را راهنما و یاریگر کسانی دانست که راه تعالی در هنر را می پویند
اما کودکی او برایم عزیز است 
خردسالی که وارد رادیو گشت
دنیای بازیگری ایران  از این بزرگان  مثال زدنی دارد
اما دلم می شکند کسانی که دوستشان داریم دگرگون ببینم
Image result for ‫ژاله صادقیان‬‎

میم مثل مریم، میم مثل مادر 
میم مثل معصومیت از دست رفته
نمی دانم چه کسی مقصر است
آیا بهشت جبری گروهی رابه جهنم انتخابی سوق داده است
رفتنش را باور کردم
اما نمایش بی پناهی  اش را نمی خواهم بپذیرم
گیرم عمو رسول رفت دختر بهزاد چرا؟
ترسم آن است اگر کمال الملک صحنه هبوط آدم و حوا ترسیم کند
بجای  بی پناهی 
عده ای تنها عریانی را بنگرند
اما کسی حق ندارد به بهانه بی پناهی به خود توهین کند.





نظرات() 
دنبالک ها: Mathew Silver 

تاریخ:یکشنبه 22 شهریور 1394-03:03 ب.ظ

نویسنده :سید محمدجواد صدرالساداتی

نسبیت

من نسبیت را  باور کردم
روزهای انتظار
شب فراق


نظرات() 

تاریخ:یکشنبه 22 شهریور 1394-01:20 ق.ظ

نویسنده :سید محمدجواد صدرالساداتی

بادبادک آرزوها

بادبادک را به دور می فرستم 
نخش در دست
چون ماهیگیری که 
ماهی صید می کند
آرزو صید میکنم
حیف که یا نخ کم می آورم
 یا نخ پاره میشود
سید صدرا


نظرات() 

تاریخ:سه شنبه 17 شهریور 1394-02:29 ق.ظ

نویسنده :سید محمدجواد صدرالساداتی

نشانی لیلی


چقدر لیلی زیاد شده است
لطفا پست های مرا لیلی ها لایک نکنند
لیلی من حرف هایم را می فهمید
مجنون بودم، گیج که نبودم
این هم به بی قراری هایم 
افزوده شد
بس که آدرس  اشتباه رفتم


نظرات() 

تاریخ:دوشنبه 16 شهریور 1394-12:09 ق.ظ

نویسنده :سید محمدجواد صدرالساداتی

باران

باران
 همسرم دوستی  دارد به نام باران
فارسی بلد نیست بنویسد 
شعرهایش  را برایمان صوتی  می فرستد
صدایش زیبا است
شعر هایش زیبا تر

 دوست مجازی ما
تومور مغزی داشت 
عمل کرده است
برای دوست مجازی همسرم
حقیقی دعا کنید
اشک من حقیقی است
دوست من حقیقی است
صدایش  در گوشمان است

دعای باران می کنم
گفته بودم نبارد
مگر می شود به باران گفت نبارد
ابر آماس می کند
دل می ترکد
به من چه که زمین ها آماده نیستند
سیل می شود

باران
باران، ببار 
آن گل میان تخته  سنگ کوه
آن بوته خار میان کویر 
تو را می فهمد
ببار باران 
نه برای کسی 
بارش حق خود توست
اشک هایم 
تو را می فهمند

در این روز ها نگاهم به آسمان بود
وذکرم امن یجیب
حالم مثل آدمی بود که نماز باران می خواند
ای صبا خبر خوش دادی
حالت خوش باد
که امید پوشاندی بر دل مضطر ما




نظرات() 

تاریخ:دوشنبه 16 شهریور 1394-12:08 ق.ظ

نویسنده :سید محمدجواد صدرالساداتی

کاغذ سفید

دیگر کاغذ های سفید  هم 
اشک مرا در می آورد
فکر می کنم 
نامه ی نا نوشته ی توست
سید صدرا


نظرات() 

تاریخ:دوشنبه 16 شهریور 1394-12:03 ق.ظ

نویسنده :سید محمدجواد صدرالساداتی

سنگ صبور

در این دلتنگی دنیا
دل سنگت را  دلگیرم
بیا سنگ صبورم باش
 که با تو رنگ می گیرم
سید صدرا


نظرات() 

تاریخ:سه شنبه 3 شهریور 1394-05:42 ب.ظ

نویسنده :سید محمدجواد صدرالساداتی

حقیقت ،واقعیت و مجاز


این روز ها مانده ام
 چه چیزی واقعی است
چه چیزی حقیقی و چه مجاز
دل من می گوید محبت حقیقت است 
ظلم واقعیت 
یاس مجاز
گاهی فکر می کنم
این هایی که می خواهم نیاز است
یا محرومیت
دل من میگوید
تا نباشد که از خاطرم نمی گذرد
داستان یا واقعیت 
من وصف تو می کنم
تو که باشی 
روزی خواب هایم هم تعبیر می شود



نظرات() 



  • تعداد صفحات :9
  • ...  
  • 4  
  • 5  
  • 6  
  • 7  
  • 8  
  • 9  
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات