حکایتی از گلستان
دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بی فایده کردند یکی آن که اندوخت و نخورد و دیگر آن که آموخت و نکرد .
علم چندان که بیشتر خوانی چون عمل در تو نیست نادانی
نـه محقق بــود نـه دانشمند چـارپاپیی بــر او کتابی چند
آن تهی مغــز را چه علم و خبر که بـر او هیزمست یا دفتر ؟
« سحر خیز (شب خیز) باش تا کامروا شوی »
شنیدم که بوذرجمهر بامداد به خدمت خسرو شتافتی و او را گفتی: « سحر خیز باش تا کامروا شوی » . خسرو به حکم آن که به معاشرت و معاقرت در سماع اغانی و اجتماع غوانی شب گذاشته بودی و تا مطلع آفتاب بر ناز بالش تنعم سر نهاده ، از بوذرجمهر به سبب این کلمه پاره ای متاثر و متغیر گشتی و این معنا همچون سرزنشی دانستی .
یك روز خسرو چاكران را بفرمود « تا به وقت صبحی که دیده ی جهان از سیاهه ی ظلمات و سپیده نور نیم گشوده باشد و بوذرجمهر روی به خدمت نهد، متنكروار بر وی زنند و بیآسیبی كه رسانند جامه او بستانند.
چاكران به حكم فرمان رفتند و آن بازی در پرده ی تاریكی شب با بوذرجمهر نمودند. او بازگشت و جامه دیگر بپوشید . چون به حضرت آمد برخلاف اوقات گذشته بیگاه تَرَك شده بود. خسرو پرسید كه « موجب دیر آمدن چیست؟ » گفت: «میآمدم، دزدان بر من افتادند و جامه من ببردند ، من به ترتیب جامهای دیگر مشغول شدم » خسرو گفت : « نه هر روز نصیحت تو این بود كه شب خیز باش تا كامروا باشی؟ پس این آفت به تو هم از شب خیزی رسید » .
بوذرجمهر بر ارتجال جواب داد كه « شب خیز دزدان بودند كه پیش از من برخاستند تا كام ایشان روا شد » .
خسرو از بداهت گفتار به صواب و جواب او خجل و ملزم گشت .
منبع : داستانهای امثال ( امیر قلی امینی )
به کوشش : منیژه امینی
برگزاری رصد گذر زهره از مقابل خورشید در پاوه
سیاره زهره بامداد امروز (چهارشنبه) از ساعت 2:40 دقیقه تا 9:24 دقیقه به وقت ایران از ناحیه شمالی خورشید عبور كرده و در پاوه نیز رصد شد.
رصد این پدیده نادر با استفاده از یک عدد تلسکوپ (دابسونی 10 اینچ( از ساعت 7:11 دقیقه صبح (به دلیل وجود مانع کوه شاهو در قسمت شرقی) در تپه کوله پاوه آغاز شد.
در هنگام طلوع خورشید سیاره زهره به صورت نقطه تیره ای در قسمت میانی خورشید پدیدار شد و بتدریج به قسمت بالایی خورشید نزدیك شده و در ساعت 9 و 7 دقیقه و 34 ثانیه برخورد سوم ( خروج زهره از قوس خورشید) آغاز و در ساعت 9و 24 دقیقه و 7 ثانیه ، تماس چهارم (خروج كامل زهره از قوس خورشید) صورت گرفت.
لازم به ذکر است تعدادی از شرکت کنندگان با استفاده از اتاق تاریک عبور زهره از خورشید را رصد کردند .
گزارش تصویری در ادامه مطلب
ادامه مطلب ...
دانلود آهنگ " گوڵێوهم دا دهموو وایۆ عهزیزم "
شعیب خالدی زاد خواننده جوان پاوه ای در آخرین کارهای هنری خود سه آهنگ جدید به نام های ( گوڵێوهم دا دهموو وایۆ عهزیزم ) ( یوسف نشان ) و ( دیل ) خوانده است .
اشعار این سه آهنگ جدید را زنده یاد یوسف رسول آبادی و ماموستا شریف سروده اند .
" گوڵێوهم دا دهموو وایۆ عهزیزم " یکی از شعرهای ماندگار مرحوم رسول آبادی است که شعیب خالدی زاد اخیرا این شعر را با آهنگ سازی خود و تنظیم آقای عبدالرضا تنهایی اجرا و ضبط نموده است .
این خواننده جوان ، تک آهنگ جدید خود را به مقام ادبی زنده یاد یوسف رسول آبادی تقدیم کرده است .
" متن آهنگ "
هر که آنجا نشیند که نباید، آن بیند که نشاید !
در کتاب اسرارالتوحید نویسد :
شیخ ابوسعید ابوالخیر روزی به دکه قصابی می گذشت . زنبوری نزدیک به انگشت قصاب روی قطعه گوشتی که قصد بریدن آن را داشت، نشست. قصاب با ساطور زنبور را دو نیم کرد.
شیخ فرمود :
« هر که آنجا نشیند که نباید ، آن بیند که نشاید »
منبع : داستانهای امثال ( امیر قلی امینی )
به کوشش : منیژه امینی
روز معلم گرامی باد
ستوده باد نور افشانیش ، که چراغ راه آینده من است .
ღ~✿✿~ دانای عشق روزت مبارک ~✿✿~ღ
پس از سال ها چشمه «هانه برالو» به خروش آمد
آب، یكی از مواد تشكیل دهنده ی کره ی زمین است که سطح عظیمی از آن را پوشانده است. هرآنچه که از آن، به نام موجود زنده یاد میكنیم، وابسته به آب است «هانه برالو» یکی از تفرجگاه های زیبای پاوه است که در شمال غربی آن واقع شده و هر ساله مشتاقان طبیعت را به گرد خود جذب می نماید. طبیعت دلنواز و چشمه زلالش بهانه هایی بودند برای اتراق مردم.
اما چند سالی است که تشنگی و بی آبی بر آن حاکم شده بود ؛ امسال به سبب بارش نزولات آسمانی شاهد جوشش و خروش چشمه سارهایی هستیم که یکی پس از دیگری سر از خاک بر می آورند و همگان را شیفته خویش می نمایند.
خشکسالی سالهای اخیر و چشم انتظاری مردم ، و به یکباره شنیدن ظهور دُر حیات به تنهایی عاملی بود که پیاده و سواره راهی مکانی شوند که سرشار از خاطره های تلخ و شیرین می باشد.
ادامه مطلب
امروز ، امروز است !
امروز هر چه قدر بخندی و هر چه قدر عاشق باشی، از محبت دنیا کم نمی شود، پس بخند و عاشق باش. کسی به تو خرده نمی گیرد، پس شادی بخش باش . امروز هر چه قدر که نفس بکشی، جهان با مشکل کمبود اکسیژن مواجه نمی شود، پس از اعماق وجودت نفس بکش.
امروز هر چه قدر خدا رو صدا کنی، خدا خسته نمی شود، پس صدایش کن، او منتظر توست. او، منتظر آرزوهایت، خنده هایت، گریه
هایت، و عاشق بودن هایت است.
امروز ...امروز است، امروز جاودانه است و امروز ... زیبا ترین روز دنیاست!
منبع: ز ... مثل زندگی
اشتباه بهترین آموزگار است، ولی فقط برای یک بار !
فراموش نکن: اشتباه بهترین آموزگار است، ولی فقط برای یـــــــــــــــــک بار !
- یادت باشد: دیدن جنبه های مثبت هر چیز و خوش بودن در زندگی، کار راحتی نیست، اما اگر زحمت جستجو را به خود بدهید، خلاقیت شما به کار می افتد و آنها را مشخص خواهد کرد!
- شاید بهترین بخش از زندگانی، آن لحظه ی بی زمان، بی نام و نشان و فراموش شده ای باشد که در آن، عمل تو برخواسته از محبت و عشقی ژرف باشد!
- همواره بدان که شکست، یک واقعه و رویداد است، نه هویت تو!
- فراموش نکن: خوشبختی این نیست که «که» هستی یا «چه» داری، خوشبختی صرفا آن چیزی است که در فکر تو می گذرد!
- به یاد بسپار: اگر سکوت را نه به عنوان نبودن صدا، بلکه به عنوان لحظه ی آرامش و صلح و صفا در نظر بگیرید، بزودی این حالت زیبا را تحسین خواهید کرد!
منبع: لطفا گوسفند نباشید!
به اهتمام محمود نامنی