خوب است
آدمی جوری زندگی کند که آمدنش چیزی به این دنیا اضافه کند و رفتنش چیزی از آن کم… حضور آدمی باید وزنی در این دنیا داشته باشد باید که جای پایش در این دنیا بماند، آدم خوب است که آدم بماند و آدم تر از دنیا
برود … نیامده ایم تا جمع کنیم آمده ایم تا عشق را ؛ ایمان را ؛ دوستی را ؛ با دیگران قسمت کنیم و غنی برویم … آمده ایم تا جای خالی ای را پر کنیم که فقط و فقط با وجود ما پر میشود و بس ! آمده یم تا بازیگر خوب صحنه ی زندگی خود باشیم … پس بهترین بازی خود را به نمایش بگذاریم
<سه شنبه 10 بهمن 1396 10:31 ق.ظ (فاطمه )
دلبسته ام هیچ چیز آرامم نمی کند من چه میدانستم افسردگی دارد دوست داشتن . . . اگر قرار است بیایى بیا دل دل نکن فقط طورى بیا که هنوز هیچ کس چنین آمدنى را به خود ندیده باشد و دوستم داشته باش چنانکه هنوز هیچ کس چنین دوست داشتنى را به خواب هم ندیده باشد. . . . لعنت به تمام خاطراتى که بى خیالمان نمى شوند در را هم که ببندى از پنجره مى آیند
. . . هر کسى باید یک نفر را داشته باشد تا حالش از تنهایى درد نکند . . . من به صدای پای رفتن آدمها عادت دارم فقط مجبور می شوم دوباره به زندگی عادت کنم و شکسته هایم را در گلدان کوچکی پشت پنجره اتاقم به گِل بگیرم... . . . وقتی دلت مثل من ترک برداشت دیگر آمدن یا رفتن بودن یا نبودن هیچ فرقی نمی کند آدم یک روز به جایی میرسد که دلش میخواهد همش بخوابد خواب چقدر خوب است برای نداشتنها ... . . .
|
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست، هر کَسی نغمه خود خوانَد و از صحنه رَود ،صحنه پیوسته به جاست خرّم آن نغمه که مَردم بسپارند به یاد... زندگی ، فهم معنای لحظه هاست ، برآنیم با باور لحظه ها ، اندیشه ها را بارور کنیم .در دل ها بذر شوق بکاریم ، | |
ولی محترم دانش آموز عزیز..........................
فرا رسیدن ماه مهر، ماه مهرورزی و انسان دوستی را به شما والدین محترم و دانش آموزانی که امروز کسب علم و دانش را در محیطی مقدس به نام مدرسه تجربه می نمایند ، تبریک و تهنیت عرض می نماییم
بدین منظور از شما دعوت می شود در تاریخ 16/7/91 روز یكشنبه ساعت 3 الی 5/4 بعد از ظهر در جلسه ای که در محیط آموزشگاه پروین اعتصامی جهت تسهیل در روند فعالیت های علمی و فرهنگی ، معرفتی و تربیتی دانش آموزان صورت می گیرد حضور بهم رسانید. با امید به اینکه با حضور ثمر بخش خود عاملی موثر بر پیشرفت و تکامل فرزندان این مرز و بوم بوده و در این رسالت و مسؤلیت خطیر ما را همراهی نمایید مدیر آموزشگاه |
غدیر علی، هنوز هم چشمه ای لبریز از آب حیات و دریایی مواج از کرامتهاست.
غدیر دریایی از باور و بصیرت در کویر حیرت و هامون ضلالت است تا کام جانها از آن سیراب شود.
غدیر یک کتاب مبین است. سندی برای تداوم خط رسالت در جلوه ی امامت.
غدیر برای تشنگان چشمه ی زلال هدایت است و برای ره گم کردگان صراطی است که به سنت پیامبر منتهی می شود.
غدیر عید ولایت است.
غدیر برنامه ای الهی برای حیرت زدایی از اذهان و اعمال امت، در افقهای آینده ی تاریخ بود.
ره شناستر از مولود کعبه کیست؟ و قاطع تر از ابوتراب و پسندیده تر از مرتضی و والاتر از علی کدام است؟
علی ( ع ) غدیر خم را از دربای فضایلش به موج نشانده است و رسول گرامی اسلام ، دست روی چهره ی خوب و شایسته ای گذاشته است.
علی ، برگزیده ی محمد نیست، بلکه منتخب خداست و پیامبر فقط ابلاغ گر پیام الهی نسبت به امامت اوست.
غدیر کاشت بذر ولایت در جانهاست.
غدیر، نشان دادن خورشید به گرفتاران ظلمت هاست.
غدیر، عید عدالت و رهبری است، عید انسانیت و کمال طلبی است، عید شعله افکنی بر اندیشه ها، عید امید آفرینی در دلهاست.
غدیر روز بشریت و روز انسان است.
غدیر، تداوم رسالت محمد در ولایت علی است.
غدیر، عید پیمان و میثاق و عهد است.
صمیمانه ترین سپاس های خود را به شما فرزانگان عاشقی که شمع وجود گرانقدر خویش را در طبق اخلاص نهاده ونهال نوپای امروز را به امید فردایی شکوفاتر با عصاره ی جان آبیاری می نمایید ، تقدیم می داریم
و به راستی آیا کلامی هست که تاب ثنای ایثار شما آسمانیان رابیاورد؟ کدامین روز ، روز تونیست و کدامین لحظه است که از شمیم تو سکر آور یا عطر آگین نباشد.
به راستی آیا قلمی را می شناسید که با کلک خیال ، شکوه ایثار خاموش معلم را که در بستر رویش های مکرر آدمی ودرگسترده ی تاریخ مکتوب بشریت هماره چون نگینی زرین درخشیده است به تصویرآورد؟
کدام خامه را طاقت تصویر خورشید است ؟.....
آنچه از این سخن برآید آن است که از صمیم قلب از همکاری صادقانه و کوشش مخلصانه
ی شما در راستای هدایت و ارشاد این نسل سرفراز تقدیر و تشکر نمایم و آرزومندم ذات اقدس احدیت شما خوبان را که درمسیر تحقق اهداف متعالی مکتب انسان سازاسلام ازجان مایه می گذارید در کنف الطاف خاصه ی خویش قرار دهد .
معلم عزیز :
دلی که حول نگاه عشق می گردد نیازهایی ملکوتی وپاک می آفریند ، گویا این فریاد شماست که از زبان معلم شهید دکتر شریعتی بیان می شود:
خدایا:
در برابر هرآنچه انسان بودن را به تباهی می کشاند مرا با نداشتن و نخواستن رویین تن کن
سلام و عرض شاد باش داریم خدمت شما عزیزانی که با دستان مهربان تان مأمنی
می سازید سر شار از اخلاص ، شما برگزیدگانی که در کلاس ایثار درس سخاوت می
دهید ، شما نازنینانی که سعادتمندان دنیا و آخرتید ، شما خوبانی که انسانیت را
تفسیر می کنید و در صحیفه ی دلهایتان وفاداری و از خود گذشتگی را رقم زده اید.
آفرین بر شما که با یاری سبزتان اندیشه ها را بارور می سازید ;
دستان گرمتان را می فشاریم و حضور ارزشمندتان را گرامی می داریم
اهدافتان پایدار و گامهایتان استوار باد
اندیشه تان رفیع و مقامتان منیع باد
شعر ذیل تقدیم حضور سرشار از لطفتان باد
وقــتی نیستـــ..!!
به قــول یکی..
یک جوریم....یکــ جـــور نا جــور......!!
دلــــــــم..!! خوب دل است دیگــر .. دســت خودم کــه نیستــ..
تنگ میشود برایـــش..!!
همیـــشه به... فکــر خودش است...
هیچــ فکــر نمیکند که در نبودنـــش ... یه نفر یه جایی دلتنگــ اوست..!!
یه روزی
یه جایی
یکیو
دیگه نمیتونی بذاریش کنار
چون شده نفستــــ ...
تورا گم کرده ام امروز...
وحالا لحظه های من ...گرفتار سکوتی سرد وسنگینند...وچشمانم
که تا دیروز به عشقت می درخشیدند ...نمی دانی چه غمگینند!!!
چراغ روشن شب بود برایم چشم های تو
نمی دانم چه خواهد شد
پر از دلشوره ام... بی تاب ودلگیرم...
کجا ماندی که من بی تو هزاران بار،در هر لحظه می میرم...!
نمیدانم نامت را چه بگذارم
تمام زندگی
دلیل نفس کشیدن
همه ی وجودم یا تنها عشقم
به هرنامی که باشی بدان
آرام تا ابد
برایت جااان میدهم...
.
.
.
.
همیشـہ هــґ כنیـــآ بــــכ نیـωــﭞ !!
گــآهے یڪ نفـــر
با (♥) نفـــس هایــش (♥)
با (♥) ڪلامش (♥)
با (♥) وجـــوכش (♥)
با (♥) بوכنــش (♥)
بـہـشتے مےωــآزכ از ایـטּ כنیـــآ برایــﭞ
ڪه כیگر بـכوטּ او
.
.
بـہـشـﭞ واقعے را هــґ نمےפֿـواهے ! (♥)
همیشـہ منتظــــــــرم ..
منتظــــــــــرم چیزے بشـہ . ! اتفاق ڪوچیڪے بیفتـہ .!
مثـــــــــــلا ...
سـرمــــــــآ بخورم ... یا دسـتم رو بـِبــــُــرم !
بعـد با آب و تــــآب ...
براے " تــــ♥ــــو " تعریــف ڪنــــــم ...
آخـہ میـدونے ..؟!
وقتے نگراטּ میشے ...
" مــــטּ " بیشتـــــر عاشقـﭞ میشــم ....
•●♥ دیــــــــــــــــونہ وااااااااااااااااااااار ♥●•
ادم برفی اب شد.
وقتی دید کودکی گرسنه به هویج دماغش زل زده بود…
آه ای دل ای دل زخمی صبور باش
اندوه عاشقی که به پایان نمی رسد
سرگرم زخم های خودت باش و دم نزن
این زخم های کهنه به درمان نمی رسد