خوش اومدین دوستای خوبم
راستی عزیزان تو نظر سنجی هم شرکت کنید.
نظر یادتون نره.....
shar O sheytoon
|
طراح قالب: آوازک |
سلام..
خوش اومدین دوستای خوبم
راستی عزیزان تو نظر سنجی هم شرکت کنید.
نظر یادتون نره..... [ جمعه 5 اسفند 1390 ] [ 12:53 ق.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] وقتی کسی...
وقتی کسی که دوسش دارین، تونست چند روز
ازتون بی خبر بمونه و دلش براتون تنگ نشه؛
یه فندک بگیرین زیر اون رابطه گور بابای
احساستون....!!!! [ جمعه 25 مرداد 1392 ] [ 08:59 ب.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] خودت باش....
خودت باش!
[ شنبه 30 دی 1391 ] [ 01:57 ب.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] دلم گرفته...
خـدایــا دلـم گرفته
بیا بریم کمی دور از این مردم قدم بزنیم... بغض از من بارون از تو... گفتن از من.. گوش دادن از تو.. دعا از من... اجابت از تـو باشه؟ بریم شاید کمی دلم واشه [ پنجشنبه 4 آبان 1391 ] [ 05:15 ب.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] خندیدن...
خندیدن ، خوب است .
قهقهه ، عالی است . گریستن ، آدم را آرام می کند اما ... لعنت بر بغض! [ یکشنبه 12 شهریور 1391 ] [ 04:51 ب.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] وقتی نیستی...
گاهی دست " خـــودم " را می گیرم، می برم هوا خوری!
" یــاد " تو هم که همه جا با من است " تنــهایــی " هم که پا به پایم میدود...
میبینی؟
وقتی که نیستی هم جمعمان جمع است...!! [ پنجشنبه 2 شهریور 1391 ] [ 04:51 ب.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] نهایت شب...
من از نهایت شب حرف میزنم
و از نهایت تاریکی
اگر به خانه من آمدی
برای من ای مهربان چراغ بیار
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم
[ جمعه 13 مرداد 1391 ] [ 06:28 ب.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] ....
خــــــدایــــــــــا ...
.
پس چرا ،پرونده و نمیذاری زیر بغلم و از اینجا بیرونم نمیکنی.؟؟؟!!
[ سه شنبه 3 مرداد 1391 ] [ 02:25 ب.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] خدایا..
خدایا!
من دلم قرصه! كسی غیر از تو با من نیست خیالت از زمین راحت، كه حتی روز روشن نیست كسی اینجا نمیبینه، كه دنیا زیر چشماته یه عمره یادمون رفته، زمین دار مكافاته فراموشم شده گاهی، كه این پایین چه ها كردم كه روزی باید از اینجا، بازم پیش تو برگردم خدایا وقت برگشتن، یه كم با من مدارا كن شنیدم گرمه آغوشت اگه میشه منم جا كن... [ چهارشنبه 28 تیر 1391 ] [ 11:22 ق.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] دوست دارم...
گاهی دوست دارم بدون پک زدن ، فقط بنشینم و نگاه کنم که سیگارم چگونه میسوزد ... [ یکشنبه 18 تیر 1391 ] [ 12:07 ب.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] تولدم...
امروز خورشید درخشانتر است و آسمان آبیتر نسیم زندگی را به پرواز میکشد و پرنده آواز جدید میسراید امروز بهاری دیگر است در روز تولد مهربانترین در میلاد کسی که چشمانم با حضورش بارانی است امروز را شادتر خواهم بود و دلم را به میهمانی آسمان خواهم برد جشنی برای میلادت بر پا خواهم کرد تمامی گلها و سبزهها در میهمانی ما خواهند سرود تولدم مبارک ادامه مطلب [ پنجشنبه 15 تیر 1391 ] [ 05:30 ب.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] پایان..
بہ پــایــان رســـیده ام... [ چهارشنبه 7 تیر 1391 ] [ 07:28 ب.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] دلتنگ....
گا هــــــــــــــــــــــی اونقدر دلتنگ میشی که فقط میخواهی ببینیش.....حتـــــــــی با کس دیگه ای!! [ چهارشنبه 31 خرداد 1391 ] [ 10:55 ق.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] گاهی...
گــاهــــی دِلَـم مــیـخـواد یـــکـی اَزَم اِجـازِه بـــخـواد ؛ کِـه بـیـاد تـو تَـنــــهـایـیــــم .... وَ مَــن اِجـازه نَـدَم ! وَ اون بــی تَـفـاوُت بـه مُـــخــالِـفَــتَـم بـیــــاد تـو و آروم بَـغَــــلَــم کُــنِــه و بــگـه : مَــگِــه مَـن مُــردَم کِـــه تَـــنـــهـــا بــمـــونـــی ... !!! [ چهارشنبه 31 خرداد 1391 ] [ 10:52 ق.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] یادته...؟
یادته بهت می گفتم اگه تو بری می میرم حالا تو رفتی و نیستی ٬ پس چرا من نمی میرم؟؟ چرا هستم؟ چرا موندم؟ چجوری طاقت می آرم؟ چجوری من دلم اومد رو مزارت گل بزارم؟؟ جای خالیت و چجوری میتونم بازم ببینم؟ دیگه چشمام و نمیخوام. نمیخوام دیگه ببینم! وای چطوری دلم اومد جسم سردت و ببوسم؟ من که آتیش میگرفتم٬ چی باعث شد که نسوزم؟ ذره ذره٬قطره قطره٬ میسوزم اما میمونم خودمم موندم چه جوری میتونم زنده بمونم هنوزم باور ندارم که تو نیستی و من هستم شایدم من مرده باشم٬ الکی میگن که هستم! کاشکی وقتی که میرفتی دستتو گرفته بودم کاشکی پر نمیکشیدی بالت و شکسته بودم نازنین وقتی که بودی شبا هم تو رو میدیدم دیگه از روزی که رفتی حتی خوابتم ندیدم تو که بی وفا نبودی٬لااقل بیا تو خوابم مگه تو خبر نداری شب و روز برات بیتابم؟ میدونم یه روز دوباره می تونم تو رو ببینم تو پیش خدا دعا کن که منم زود تر بمیرم [ چهارشنبه 24 خرداد 1391 ] [ 10:28 ق.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] جملات زیبا
"دل است دیگر یا شور میزند یا تنگ میشود یا میشکند آخر هم مهر سنگ بودن …میخورد روی پیشانیاش"
همه میگویند 13 عددی نحس است اما من میگویم عامل نحسی 1 و 3 هستند نه 13 عشقهای امروزی یا 1 طرفه اند یا 3 طرفه...
تنهایــــی را ترجیـــح میدهـــم ؛
به تن هایـــی كه روحشــان با دیگـــریست !!!!!!!!!
ادامه مطلب [ چهارشنبه 17 خرداد 1391 ] [ 06:22 ب.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] دنیا
آهای دنیا..... اسباب بازی هایت بی جان نیستند.... آدمند... می شکنند ... کمی آرام تر... [ جمعه 12 خرداد 1391 ] [ 10:17 ق.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] کنارت هستند...
[ دوشنبه 8 خرداد 1391 ] [ 09:31 ق.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] دقـــــــــــــــــــــــــــت کـــــــــــــــــــــــــــــــــردین....؟؟؟؟؟؟؟
دقــت کـــردیــن لذتی که تو سواری بر خر شیطون هست تو سواری لامبورگینی نیست؟؟؟ هستن اما هیچ وقت به کارت نمیان نشون میده كه ما ایرانی ها از قدیم یه جورایی كرم داشتیم...
ادامه مطلب [ پنجشنبه 4 خرداد 1391 ] [ 02:05 ب.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] دست خودم نیست...
به خدا دست خودم نیست اگر می رنجم [ شنبه 30 اردیبهشت 1391 ] [ 12:27 ب.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] نمیدانم...
نمیـــــدانمـ دوستت دارمـ چهـ واژه ایــــــــــــست
کهــ هر چه میگویی عاشق تــــــــــــــــــــــر میشوی
و هر کی میشنـــــــــــــــــــــــــــــــود ....عـــــــــــــوضـــــــــــــی تر
[ شنبه 23 اردیبهشت 1391 ] [ 06:20 ب.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] خیانت...
بوی گند خـیــــــانت تمام شهر را گرفته!
مردان چشم چران!
زنان خـیــــانت کار
دختران شهوتـــــی و پسران شهوتـــــــی تر!
پس چه شد؟
چیدن یک سیب و این همه تقـــــــــاص؟
بیچاره ادم!
بیچاره آدمیت! [ شنبه 23 اردیبهشت 1391 ] [ 06:03 ب.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] هیچ کس...
اسم خودشو گذاشته بود هیچ کس آخه فکر میکرد هیچ کس توی دنیا آدم حسابش نمیکنه فکر میکرد واسه هیچکس و هیچ چیز مفید نیست.عصرا میرفت دم در ورودی پارک و بساط کتابهایش را پهن میکردخودش هم میشست پشت بساط و سرش توی یکی از اون کتابها فرو میرفت....عاشق رمانهای ایرانی بود....خودش رو میزاشت جای قهرمانهای داستان و غرق در یک شخصیت تازه میشد یک دفعه میشد جوون پولداری که همه عاشقش بودن و یه دفعه میشد ادم فقیری که عاشق میشه.اون دفعه هم مثل همیشه غرق در کتاب بود که صدای یه دختر اونو از دنیای خیال بیرون کشید.... ببخشید اقا کتاب فروغ چنده؟ کتاب فروغ؟...آهان بله...دوهزار تومن. از این کتاب فقط همین یه دونه است؟ یه دونه...بله...همین یه دونست. راستش من الان پول همراهم نیست...به این کتاب هم نیاز ضروری دارم می شه این رو ببرم فردا پولش رو بیارم؟ فردا....؟؟؟ بله من هروز همین ساعت میام اینجا و هروزم شما رو میبینم....می تونم این ساعتم رو بزارم پیشتون ضمانت... ادامه مطلب [ سه شنبه 19 اردیبهشت 1391 ] [ 12:04 ب.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] بنویسم...
[ جمعه 15 اردیبهشت 1391 ] [ 12:19 ب.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] خسته ام
از زندگی از این همه تکرار خسته ام
از های و هوی کوچه و بازار خسته ام دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام دل خسته سوی خانه ، تن خسته می کشم آوخ ... کزین حصار دل آزار خسته ام بیزارم از خموشی تقویم روی میز وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام از او که گفت یار تو هستم ولی نبود تنها و دل گرفته و بیزار و بی امید از حال من مپرس که بسیار خسته ام... [ سه شنبه 12 اردیبهشت 1391 ] [ 01:50 ب.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] این روزها
این روزها دلم اصرار دارد سکوتی میکنم به بلندی فریاد... فریادی که فقط و فقط خدا آگاه باشد از راز دلم؛ از این روزهای تنهایی و دوری و...!! تا پیش از این بر نادان میکردم سکوتم را و اکنون بر دل و دیده و اهل دنیا!! حسرت،که در این هجوم تاریکی صدای [ جمعه 8 اردیبهشت 1391 ] [ 07:12 ب.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] مطالب عاشقانه...
یک استکان چای داغ مهمان منی ، کنار پنجره بخار گرفته وقت تنهایی ات
نوش جان!
چای وفاداری من همیشه تازه دم است همه گویند كه : تو عاشق اویی
گر چه دانم همه كس عاشق اویند
لیك می ترسم ، یارب
نكند راست بگویند ؟
+++
مــَـن بـی تــو
شعـــر خــواهــم نــوشتـــ؛
تـــو بــی مـَـن
چــِـه خــواهــی كــــرد؟
اصـــلا"
یــــادت هَستـــ
كــِــه نیستــَـمــ ...؟ ادامه مطلب [ سه شنبه 5 اردیبهشت 1391 ] [ 07:24 ب.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] بر روی ما...
بر روی ما نگاه خدا خنده می زند [ سه شنبه 5 اردیبهشت 1391 ] [ 07:01 ب.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] گفته بودی...
گفته بودی می شوی هم راز و هم آوای من می سرایی عشق را در خلوت شبهای من گفته بودی در کنارم تا ابد می مانی و همره دل می شوی در شادی و غمهای من گفته بودی بین ما دیگر نمی آید فراغ گفته بودی می شوی یاد دل تنهای من آه اما امشب از آن کوچه ها رفتم ولی باز هم تنها صدای شعر تو بود و صدای پای من نامه های تو هنوز از عشق لبریز و چه سود که خودت رفتی و مانده این شب یلدای من [ پنجشنبه 31 فروردین 1391 ] [ 09:57 ق.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] از من...
*از من آزرده مشو* *میرم از خانه ی تو* *قبل رفتن تو بدان* *عاشق و بی تقصیرم* *تو اگر خسته ای از دست دلم حرفی نیست* *امر كن تا كه بمیرم به خدا می میرم* [ پنجشنبه 31 فروردین 1391 ] [ 09:54 ق.ظ ] [ lini ]
[ نظرات() ] |
|