خدایا حواست هست؟؟؟
صدای هق هق گریه هام از گلویی میاد
که تو از رگش به من نزدیکتری...
آسمــــان ابـــری | صفحه اصلی
|
!!!!
خدایا حواست هست؟؟؟
صدای هق هق گریه هام از گلویی میاد
که تو از رگش به من نزدیکتری... [ پنجشنبه 26 بهمن 1391 ] [ 05:39 ب.ظ ] [ معصومه پ ]
[ نظرات() ] مادر...
گفتم مادر! ... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مادر یعنی به تعداد همه روزهای گذشته تو، صبوری! مادر یعنی به تعداد همه روزهای آینده تو ،دلواپسی! مادر یعنی به تعداد آرامش همه خوابهای کودکانه تو، بیداری ! مادر یعنی بهانه بوسیدن خستگی دستهایی که عمری به پای بالیدن تو چروک شد! مادر یعنی بهانه در آغوش کشیدن زنی که نوازشگر همه سالهای دلتنگی تو بود! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دست پر مهر مادرتنها دستی ست، که اگر کوتاه از دنیا هم باشد، از تمام دستها بلند تر است.. [ پنجشنبه 26 بهمن 1391 ] [ 05:32 ب.ظ ] [ معصومه پ ]
[ نظرات() ] باران
میخواهی تکراری نباشی؟ وقتی باران میباردهمه خیس میشویم... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مترسک گفت:ای گندوم تو گواه باش که مرا برای ترساندن آورده اند اما من عاشق پرنده ای شدم که از ترس من ازگرسنگی مرد [ پنجشنبه 26 بهمن 1391 ] [ 05:26 ب.ظ ] [ معصومه پ ]
[ نظرات() ] بایددانست...........
ღ ღ ღ ღ ღ باید دانست ღ ღ ღ ღ ღ [ پنجشنبه 26 بهمن 1391 ] [ 05:01 ب.ظ ] [ معصومه پ ]
[ نظرات() ] ....
از کسانیـــــــ که از منــــــ متنفـــــــرند ممنونم ،
از کسانیـــــــ که مـــرا دوستــــــ دارنـــد ممنونم ،
از کسانیـــــــ که مـــرا ترکــــ میکننــــد ممنونم ، آنانــــ بهـــــ منــــــ میــــــ آمــــوزنــــد از کسانیـــــــ کهــ با منـــ میــــ ماننـــد ممنونم ، آنانــــــ بهــــــ منــــــ معنــــــایــــــ [ پنجشنبه 26 بهمن 1391 ] [ 04:46 ب.ظ ] [ معصومه پ ]
[ نظرات() ] بهترین
[ پنجشنبه 26 بهمن 1391 ] [ 04:38 ب.ظ ] [ معصومه پ ]
[ نظرات() ] اللهم عجل لولیك الفرج
![]() ![]() [ پنجشنبه 26 بهمن 1391 ] [ 04:22 ب.ظ ] [ معصومه پ ]
[ نظرات() ] عشّّّّّّق
عشق یعنی دل سپردن در الست از می وصل الهی مستِ مست
عشق یعنی ذكر ناموس خدا یا علی گفتن به زیر دست و پا عشق یعنی جلوه صبر خدا شرم ایوب نبی از مرتضی ![]() عشق بر دلداده فرمان میدهد عاشق جان داده را جان میدهد عشق باعث شد كه دل سامان گرفت پشت درب خانه زهرا جان گرفت عشق یعنی انقلاب فاطمه از كبودی چشم تار فاطمه عشق یعنی عشق ناب فاطمه بیت الاحزان خراب فاطمه ![]() [ پنجشنبه 26 بهمن 1391 ] [ 04:04 ب.ظ ] [ معصومه پ ]
[ نظرات() ] زن
حظه به لحظه زندگی کن !
و از چیزی نترس ، از ترس هم ازاد شو ، زیرا چیزی برای از دست دادن نداریم – چیزی هم بدست نمی آوریم ، - و وقتی این را بفهمی ، کمال زندگی ات تحقق می یابد ، اما هیچ گاه مثل گدا به دروازه های زندگی نزدیک نشو ، هیچ وقت گدایی نکن ، زیرا دروازه های زندگی هرگز به روی گداها باز نمی شوند! [ پنجشنبه 26 بهمن 1391 ] [ 03:55 ب.ظ ] [ معصومه پ ]
[ نظرات() ] خداجونم
در آسانی ها خدا را بخوان تا در سختی ها صدایت برایش نا آشنا نباشد . . . خدایا ما اگر بد کنیم، تو را بنده های خوب بسیار است تو اگر مدارا نکنی ما را خدای دیگر کجاست ؟ خدا، آن حس زیبایی است که در تاریکی صحرا زمانی که هراس مرگ می دزدد سکوتت را یکی همچون نسیم دشت می گوید : «کنارت هستم ای تنها!!!» شادی امروزم رابه خاطر نادانی دیروزم از دست دادم خداوندا نادانی امروزم را بگیر ، تا شادی های فردایم را از دست ندهم . . . خدایاآرزویم بزرگ و دلم کوچک است تو به بزرگی و جلالی که داری برآورده اش کن زندگی پراست از گره هایی که تو آن را نبسته ای اما باید تمام آنها را به تنهایی باز کنی تنهای تنها ، نه ، نمی توان با یاد و کمک خدا ، البته می توان [ چهارشنبه 25 بهمن 1391 ] [ 07:50 ب.ظ ] [ معصومه پ ]
[ نظرات() ] خدا.............
زیباترین ها درباره خدا ![]() - بهترین دوست، خداست، او آن قدر خوب است که اگر یک گل به او تقدیم کنید دسته گلی تقدیم تان می کند و خوب تر از آن است که اگر دسته گلی به آب دادیم، دسته گل هایش را پس بگیرد. - خداوند، گوش ها و چشم ها را در سر قرار داده است تا تنها سخنان و صحنه های بالا و والا را جست و جو کنیم. - خود را ارزان نفروشیم، در فروشگاه بزرگ هستی روی قلب انسان نوشته اند: قیمت=خدا! - این همه خود را تحقیر نکنید، خداوند پس از ساختن شما به خود تبریک گفت. - وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است. - یادمان باشد که خدا هیچ وقت ما را از یاد نبرده است. - کسی که با خدا حرف نمی زند، صحبت کردن نمی داند. - آنکه خدا را باور نکرده است، خود را انکار کرده است. - کسی که با خدا قهر است، هرگز با خودش آشنی نمی کند. - خدا بی گناه است در پروندۀ نگاه تان تجدید نظر کنید. ![]() - ما خلیفه ی خداییم، مثل خدا باشیم، قابل دسترس در همه جا و همه گاه. - آنکه خدا را از زندگیش سانسور کند همیشه دچار خود سانسوری خواهد بود. - خدا از آن کس که روزهایش بیهوده می گذرد، نمی گذرد. - بیهوده گفته اند تنها «صداست» که می ماند، تنها «خداست» که می ماند. - روزی که خدا همه چیز را قسمت کرد، خود را به خوبان بخشید. - برای اثبات کوری کافیست که انسان چشم های نگران خدا را نبیند. - شکسته های دلت را به بازار خدا ببر، خدا، خود بهای شکسته دلان است. - به چشم های خود دروغ نگوییم، خدا دیدنی است. - چشم هایی که خدا را نبینند، دو گودال مخوفند که بر صورت انسان دهن باز کرده اند. - امروز از دیروز به مرگ نزدیک تریم به خدا چطور؟ -اگر از خدا بپرسید کیستی؟ در جواب «ما» را معرفی خواهد کرد! ما بهترین معرف خداییم، آیا اگر از ما بپرسند کیستی؟ خدا را معرفی خواهیم کرد؟ - وقتی خدا هست هیچ دلیلی برای ناامیدی نیست. - آسمان، چشم آبی خداست، نگران همیشه ی من و تو. - خداوند سند آسمان را به نام کسانی که در زمین خانه ندارند امضا کرده است. - خدایا پستی دنیا و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوه گرساز تا فریب زرق و برق عالم خاکی مرا از یاد تو دور نکند. [ چهارشنبه 25 بهمن 1391 ] [ 07:47 ب.ظ ] [ معصومه پ ]
[ نظرات() ] ....
دوران خوش کودکی می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که- پدر تنها قهرمان بود - عشق، تنها در آغوش مادر خلاصه می شد - بالاترین نقطه ى زمین، شانه های پدر بود - بدترین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند - تنها دردم، زانو های زخمی ام بودند - تنها چیزی که می شکست، اسباب بازی هایم بود - و معنای خداحافظ، تا فردا بود. [ چهارشنبه 25 بهمن 1391 ] [ 07:22 ب.ظ ] [ معصومه پ ]
[ نظرات() ] دلنشین ترین جملات....
نداشته ها و تنهایی های کوچک با چیزها و آدمهای کوچک پر میشوند ؛
نداشته ها و تنهایی های خیلی خیلی خیلی بزرگ ، فقط با خدا ... مهم نیست در این زمین خاکی چقدر تنها باشیم و چقدر حرفهایمان برای دیگران غیر قابل فهم باشد و وقت انسانها برایمان کم ... شکر که خدا هست و او جبران تمام دلتنگی ها و مرهم تمام زخمهاست ... هر وقت دلت خواست ، مهمانش کن در بهترین جایی که او می پسندد ، در قلبت ... و به دستان خالی ات نگاه نکن ، تو فقط خانه ی دلت را برایش نگهدار ، اسباب پذیرایی با اوست .. [ چهارشنبه 25 بهمن 1391 ] [ 07:14 ب.ظ ] [ معصومه پ ]
[ نظرات() ] لبخندبزن....
گدای نابینا روزی مرد کوری روی پلههای ساختمانی
نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو نوشته شده
بود: من کور هستم لطفا کمک کنید. روزنامه نگارخلاقی از کنار او می گذشت،
نگاهی به او انداخت. فقط چند سکه در داخل کلاه بود. او چند سکه داخل کلاه
انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت آن را
برگرداند و اعلان دیگری روی آن نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و آنجا
را ترک کرد. وقتی کارتان را نمی توانید پیش ببرید، استراتژی خود را تغییر بدهید. خواهید دید بهترین ها ممکن خواهد شد. باور داشته باشید هر تغییر بهترین چیز برای زندگی است. حتی برای کوچکترین اعمالتان از دل، فکر، هوش و روحتان مایه بگذارید این رمز موفقیت است .... لبخند بزنید..... [ چهارشنبه 25 بهمن 1391 ] [ 06:45 ب.ظ ] [ معصومه پ ]
[ نظرات() ] خدایی كه دوستش دارم.....
گفتم: پس چرا راضی شدی من برای آن همه دلتنگی، اینگونه زار بگریم؟ گفت: عزیزتر از هر چه هست،اشک تنها قطره ای است که قبل از آنکه فرود آید عروج می کند، اشکهایت به من رسید و من یکی یکی بر زنگارهای روحت ریختم تا باز هم از جنس نور باشی و از حوالی آسمان چرا که تنها اینگونه می شود تا همیشه شاد بود گفتم: آخر آن چه سنگ بزرگی بود که بر سر راهم گذاشته بودی؟ گفت: بارها صدایت کردم، آرام گفتم: از این راه نرو که به جایی نمی رسی، توهرگز گوش نکردی و آن سنگ بزرگ فریاد بلند من بود که عزیزتر از هر چه هست از این راه نرو که به ناکجاآباد هم نخواهی رسید گفتم: پس چرا آن همه درد در دلم انباشتی؟ گفت: روزیت دادم تا صدایم کنی، چیزی نگفتی، پناهت دادم تا صدایم کنی، چیزی نگفتی، بارها گل برایت فرستادم، کلامی نگفتی، می خواستم برایم بگویی و حرف بزنی. آخر تو بنده ی من بودی چاره ای نبود جز نزول درد که تنها اینگونه شد تو صدایم کردی گفتم: پس چرا همان بار اول که صدایت کردم درد را از دلم نراندی؟ گفت: اول بار که گفتی خدا آن چنان به شوق آمدم که حیفم آمد بار دگر خدای تو را نشنوم، تو باز گفتی خدا و من مشتاق تر برای شنیدن خدایی دیگر، من می دانستم تو بعد از علاج درد بر خدا گفتن اصرار نمی کنی وگرنه همان بار اول شفایت می دادم. گفتم: مهربانترین خدا، دوست دارمت گفت: عزیزتر از هر چه هست من دوست تر دارمت... [ پنجشنبه 19 بهمن 1391 ] [ 11:22 ب.ظ ] [ معصومه پ ]
[ نظرات() ]
.: تعداد کل صفحات 8 :. [ ... ] [ 4 ] [ 5 ] [ 6 ] [ 7 ] [ 8 ] |
|