درتپش روزهای نیامده
در قلبم برای خاک سپاری خطاهای دیگران گورستانی می سازم...
آسمان ابریست به همان اندازه
که خیال تو جادارد
ومن جاماندم
در هیاهوی ابرها
از اولین باری که تو رعد زدی وچشمان من برق
ومن گریستم ودست تو،تند تر می دوید
گرد باد آمدو در هم پیچید
بافته شد
نفسم را گرفت
اعدام...
فکرش را می کردی
به همین سادگیست..
قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت |