به قلم کمک راهنما مسافر احمد حبیب الهی
سایکوسوماتیک؛ بیماری های روان تنی و علل پیداش وراه های مقابله با آن
در سالیان اخیر و با رشد تکنولوژی در تمام جوانب که مزایا و آسایش و رفاه را برای انسانها به ارمغان آورده است؛ در یک وجه دیگر باعث پیدایش بیماریهای نوظهور گردیده است که هنوز نه بهدرستی علل آن پیداست و نه راه درمان مناسب برای آن.
بشر امروزی بدون شناخت جنبههای مختلف انسان و نظر به بُعد ناپیدا و متافیزیکی انسان تلاش کرده تمام بیماریهای انسان را از طریق تجویز چند قرص و دارو که برخی از آنها حتی دارو نبوده و به قول اطباء گول دارو و یا placebo نامیده میشود به درمان این بیماریها بپردازد.
درصورتیکه بسیاری از این بیماریها که بنام سایکوسوماتیک شهرت دارند نه از طریق دارو بلکه از طریق شناخت درست انسان درمان خواهند شد.
بیماریهای روانتنی چیست؟
به گفته یکی از صاحبنظران علت مراجعه 85% بیماران به مطب پزشکان بیماریهای روانتنی است و در این بیماری اگرچه جسم درگیر است اما فاکتورهای روحی روانی در ایجاد، تشدید و حتی تأخیر در درمان آن نقش دارد. بهطور مثال افزایش فشارخون یک عارضه جسمی است اما یک استرس یا مشکل روحی میتواند سبب تشدید آن شود و فرد باید برای درمان آن به مصرف داروهای ضد فشارخون خود بیفزاید.
بهطورکلی بیماریهای روانتنی، عوارض و دردهای جسمی است که علت آن را باید در روان و اختلالات آن یافت. این بیماری در افراد 20 تا 40 سال بیشترین رواج را دارد.
ژنتیک و سابقه خانوادگی میتواند یکی از علل این بیماریها باشد. راه شناخت این بیماری از طریق فرد صورت میگیرد یعنی فرد با شناخت خود میتواند به وجود این بیماری در درون خودآگاه گردد. در غیر این صورت غالب اوقات به گمراهی برده شده و درمانهای غیرضروری روی فرد شروع خواهد شد.
زمانی که انسان بعد از یک شرایط اضطراب زا یا استرس و فشار روحی دچار دردهای جسمی در بدن خود شد، باید بداند به این بیماری مستعد میباشد. گاهی این بیماری در حین بروز استرس و فشارهای روحی ایجاد میشود ولی دیدهشده که دوره اضطراب تمامشده و بعدازآن فرد احساس دردهای خاصی در بدن خواهد کرد و این تشخیص را خیلی مشکل میکند. در خیلی از موارد خصوصاً در افراد دچار افسردگی و افرادی که دارای ذهنی پر از افکار بیخود یا درگیریهای ذهنی فراوان بوده، دردها بهصورت مزمن درآمده و اغلب اوقات فرد دچار درد بدون دلیل خاص در قسمتهای مختلف بدن خود میباشد.
بهطورکلی بیماری به چندین فرم خود را نشان میدهد.
1- اختلال تبدیلی:
زمانی این بیماری رخداده که علائم جسمی هنگام بروز استرس اتفاق میافتد. مثلاً کسی ترس از صحبت کردن دارد و این مسئله تبدیل به از دست رفتن صدای فرد میگردد.
2- چیپو کندریا:
در این نوع فرد با کوچکترین علامتی فکر میکند به بیماری سخت و خطرناکی دچار شده است. مثلاً با سردرد ساده فکر میکند دچار تومور مغزی شده است.
3- اختلال جهانی شکل:
معمولاً سردرد و نشانههای عصبی مثل خستگی و علائم گوارشی مثل تهوع، درد شکم و نیز افت میل جنسی از اختلالات شایع جهانیاند.
4- اختلال درد:
در این افراد دردهای مزمن دیده میشود. دردی که به مشکلات رایج پزشکی ربطی ندارد. مثلاً درد شدید و مزمن را برای یک کمردرد ساده یا پادرد ساده بیان میکنند. این افراد در فعالیتهای عادی زندگی خود دچار محدودیت میگردند.
5- اختلال بدشکلی بدن:
این افراد در ظاهر خود دچار نگرانی هستند و نقایصی را که در بدن آنها موجود نیست تصور میکنند که دارند؛ مثلاً باکمی ریزش مو بسیار نگران میشوند.
6- سایبر کندریا:
در این قبیل بیماران با جستجو اطلاعات پزشکی در اینترنت و خواندن علائم آن بیماری، بسیاری از علائم بیماریهایی که خواندهاند را در وجود خود تجربه میکنند.
علائم این بیماری چیست؟
سردردهای میگرنی که دورهای گرفتهشده و فرد حوصله هیچ کاری را نداشته و غالباً کنج عزلت و مکانی دنج و خصوصاً تاریک را جستجو میکند.
سرگیجه، تهوع، دلدرد، معده درد، ترش کردن معده، قلب درد و بروز علائم شبه سکته و در پایان افسردگیها از علائم این بیماری هستند. امروزه افزایش فشارخون که غالب اوقات به سکته منجر میشود را جزء این بیماریها میدانند.
زخم معده ازجمله دیگر علائمی است که در این افراد دیده میشود. سندرم روده تحریکپذیر که بهصورت یبوست یا اسهال در مدت طولانی رخ میدهد و با دل درد و نفخ همراه است از دیگر علائم این بیماریهاست.
درمان بیماریها سایکوسوماتیک:
اصولاً پزشکان اعتقاددارند در درمان این بیماری، تیمی باید عمل کرد. پزشک، روانشناس، روانپزشک و بهیارها باید توأمان روی این بیماران کار کنند تا بهسلامت برسند.
تجویز دارو بهصورت فراوان صورت میگیرد و گاهی حتی بیمار را در آسایشگاهها تحت مراقبت قرار میدهند.
اخیراً هیپنوتیزم تراپی نیز به درمان آمده و گاهی انسانهایی که از درمان مأیوس شدهاند و راه چارهای ندارند؛ خصوصاً در بروز علائم شبه صرع که فرد دچار غش میشود؛ به دعا و جادو و غیره نیز مراجعه میکنند.
اما چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند.
اگر به انسان و خصوصاً به بعد پنهان وی توجه میشد میتوانستند این بیماران را معالجه نمایند. اگر رابطهٔ بین روان و اثر تولید مدار شبه مورفینی خصوصاً بخش مغزی تولیدکننده عامل شادی زا، اندورفین را تجربی شناخته بودند میشد درمان را سریعتر و بهتر انجام داد و شخص را با دارو در یک وضع نیمه جنون یا خلسه نمیبردند و وی را فلج نمیکردند که شخص نتواند حتی امور جزئی و خصوصی خود را انجام دهد.
ما میدانیم ارتباط نزدیکی بین روان و جسم وجود دارد و این اثر از طریق سیستم ایکس صورت میگیرد و بروز هر نوع مسئلهای میتواند روی سیستم ایکس و بهتبع آن جسم فرد اثر گذارد. ما اصلیترین راه درمان را فقط جدایی از عالم ذهن و نفوذ به عالم درون و رسیدن به وجود متعالی درون خود میدانیم.
راه درمان ازنظر کنگره تزکیه فردی، رسیدن به من حقیقی و درنهایت اتصال به عشق لایتناهی است؛ چون این اتصال تنها راه رسیدن به آرامش است. این راه گرچه صراط مستقیم است اما راهی راست و صاف نیست، راهی است پر از سراشیبی و فرازوفرود و پیچوخم و بسیار خطرناک و باید دانست که در این مسیر هرچه راه بپیماییم سرشار از آرامشخواهیم بود و به قول شاعر:
سلسله موی دوست حلقه دام بلاست هرکه در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست
این راه، راه ارزشهاست و باید دانست که هر عملی ولو جزئی و ناچیز در جهت ضد ارزش با تأثیر بر روی روح و روان شخص، فرد را دچار بیماریهای متعدد خواهد کرد و درد جسمی سلب آسایش را در پی خواهد داشت و این خود جهنم است که حاضر و نقد است و نسیه و برای آینده نخواهد آمد.
امید است که با شناخت فردی و ورود به جهان درون که راهی است صعب اما شدنی و حرکت در جهت نور مافوق هرچند ناچیز آرامش را برای خود و پسازآن خانواده و درنهایت جامعه به ارمغان بیاوریم.
با تقدیم احترام؛ کمک راهنما مسافر احمد حبیب الهی.
نگارش: مسافر منصور رهجوی کمک راهنما مسافر یاسر گلی