بیل عزیز؛

امیدوارم خوب باشید، من خوب هستم.

هفته پیش به مدت سه شبانه‌روز در مزرعه بودم و موفق شدم نزدیک به دو تُن سرکه سیب را از سیب‌ها جدا کنم، البته جدا کردن سرکه‌ها از سیب توسط سیستمهای بسیار ساده و ابتدایی که خودم طراحی کردم انجام پذیرفت، ازآنجایی‌که این سرکه‌ها از بهترین سیب‌ها تهیه‌شده و بدون افزودن قطره‌ای آب،  و فرآیند تبدیل سیب‌ها به سرکه یک سال طول کشید، من به سرکه‌ای دست‌یافتم، که می‌توانم بگویم حداقل در کشور خودم بی‌نظیر است، و من متأسف هستم که شما نمی‌توانید از این سرکه بخورید، چون این سرکه مصرف طبی خوبی دارد و می‌توان آن را اکسیر جوانی نامید و من پس از درمان اعتیاد و مصرف سیگار به دنبال ماده مناسبی می‌گشتم که برای وجود انسان مفید باشد و از سکته‌های مغزی و قلبی جلوگیری نماید و بخواست خداوند به ساخت صحیح این ماده دست‌یافتم که تمامی فرآیند تولید آن طبیعی است و ذره‌ای مواد شیمیائی و یا افزودنی در آن یافت نمی‌شود. و البته هم‌اکنون کمی کارم زیادتر شده است، البته در مزرعه، چون هم باید سرکه را از سیب‌ها جدا کنم و هم سیب‌های جدید را به درون بشکه بریزم تا برای سال آینده آماده شود، البته حدود یک ماه دیگر کار مزرعه من سبک خواهد شد.

بیل عزیز، از عکس هائی که برایم فرستادید، خیلی لذت بردم، خوشبختانه شما عکاس بسیار خوب و هنرمندی هستید، ولی من متأسفانه از عکاسی فقط نگاه کردن به سوژه و زدن دکمه دوربین را بلد هستم. گل‌های ارکیده شما بسیار زیبا و در زیبایی آن قدرت شگفت‌انگیز خداوند و طبیعت کاملاً قابل‌مشاهده است، چه فکری،  چه قدرتی، چه هنری، این گل‌ها را به این زیبایی به وجود آورده است، اگر انسان‌ها کمی به این موضوع با دقت نگاه کنند، طعم شیرین زندگی را بهتر حس خواهند کرد.

امیدوارم مسافرت به شما خوش بگذرد و قطعاً مسافرت خوبی خواهد بود، نمی‌دانم اکنون سفر را آغاز کرده‌اید یا خیر، بهر حال این بار در مورد کارهای اعتیاد سخنی نگفتم تا شما از مسافرت برگشت نمایید. در ضمن امیدوارم کتاب خاطرات شما به‌خوبی کارهایش پیش برود.

دوست و برادر همیشگی در زمین و آسمان.