و ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون
(جن و انس را نیافریدیم جز برای اینکه عبادتم کنند و از این راه
تکامل یابند و به من نزدیک شوند(
ذاریات 56
مسئولیتپذیر بودن؛ باعث
انجام بهتر و صحیحتر کارها و پروژهها میگردد و به برکت تکلیف و حس مسئولیت است
که انسان از چنگال اعتیاد و دیگر مشکلات رها میشود.
به نام قدرت مطلق الله
در ابتدا خودتان را برای ما معرفی کنید.
سلام دوستان علی هستم مسافر، هفت سال از بهترین
روزهای عمرم را در تخریب بسر بردم. آخرین آنتی ایکس مصرفی: تریاک، بنده با مصرف
روزانه 30 گرم تریاک دودی وارد شعبه سلمان فارسی لژیون شماره یک شدم، ده ماه به
روش DST همراه با داروی OT باراهنمایی و هدایت کمک راهنمای گرامیم جناب آقای اصغر
منصوری سفر کردم در حال حاضر 17 ماه است آزاد و رها هستم.
از آخرین روزهای مصرف مواد مخدر و باورتان نسبت به
اعتیاد و درمان آن برایمان بگویید آیا فکر میکردید روزی به درمان و رهایی از مواد
مخدر برسید؟
خوب باور یعنی یقین به کاری داشتن. باور من میتواند
زندگی من را سرشار از عشق، محبت و شعور و آرامش سازد و یا برعکس زندگی من را تبدیل
به کویری سوزان و بیآبوعلف توأم با رنج و نفرت و ناامیدی و آشفتگی کند و من چون
باور داشتم که اعتیاد درمان ندارد و تا مرگ با من است هیچ موقع به درمان فکر نمیکردم
و این مهم از عدم شناخت من از اعتیاد بوده است یعنی من مصرفکننده اصلاً به بیماری
خودم (اعتیاد) واقف نبودم که بتوانم به درمان فکر کنم و اصلاً توی خواب همچنین
روزهایی را نمیدیدم که حتی یک روز بی مواد بتوانم زندگی کنم چه برسد به رهایی و
درمان.
شما پس از درمان در آزمون کمک راهنمایی شرکت نموده
و مفتخر به دریافت شال کمک راهنمایی گشتید عامل موفقیت خودتان را در کنگره چه میدانید؟
اول بگویم من رسیدن به این جایگاه را مدیون کمک
راهنمای گرامیم هستم چراکه ایشان همیشه موقع سلام و در گوش من میگفتند: تو کمک
راهنما میشوی و اینیک دل گرمی و قوت قلبی برای من بود. بعدازآن؛ بزرگترین و مهمترین
عامل موفقیت در کنگره 60 برای یک رهجو داشتن مطالب و منابع آموزشی علمی و سطح بالا
است که اگر من رهجو از فرصتهای آموزشی مثل کارگاههای آموزشی عمومی، کارگاه
آموزشی خصوصی (لژیون) و... استفاده کنم و این آموزشها را دررسیدن به هدفم که همان
درمان اعتیاد و به تعادل رسیدن و داشتن آرامش در زندگی میباشد کاربردی نمایم
قطعاً به هر جایگاهی که میخواهم چه در کنگره و چه در بیرون از کنگره یعنی محل کار
وزندگی میرسم البته این کار یک چاشنی هم دارد به نام صبر و بردباری که لازم است
همراه با آموزشها داشته باشیم.
در وادی چهارم گفته میشود: در مسائل حیاتی،
مسئولیت دادن به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خویشتن، به نظر شما چرا نباید
مسئولیتمان را به خدا نسبت دهیم؟
این وادی حدومرز مسئولیت را بیان میکند و ما اگر
این حدومرز راندانیم یکراه فرار پیدا میکنیم و تمام مسئولیتها را به خدا میدهیم
و خودمان را کنار میکشیم و میگوییم خدا خواست که این کار اتفاق افتاده است مثلاً
همین اعتیاد را تا به آخر خط میرسیدیم میگفتیم خدا اینطوری خواسته و صلاح میداند
من مصرفکننده مواد مخدر باشم، درصورتیکه هر مشکل و معصیت و اتفاقی برای ما به
وجود میآید در این امر مهم باید بدانیم بازیگر نقش اول، خودمان هستیم پس مسئولیتپذیر
بودن؛ باعث انجام بهتر و صحیحتر کارها و پروژهها میگردد و به برکت تکلیف و حس
مسئولیت است که انسان از چنگال اعتیاد و دیگر مشکلات رها میشود و بهسوی عوالم
بالا به پرواز درمیآید.
چه رابطهای بین حس مسئولیت با مسئله اختیار است؟
اول اینکه اختیار را خداوند فقط به انسان داده تا
راه خودش را خودش انتخاب کند و به هیچ موجود دیگری چنین صفتی را نداده و آنچه خود
صلاح میدانسته برایشان مقدر کرده است و باید طبق آن عمل کنند.
اولین عامل موفقیت یک انسان اختیار اوست مسئولیت
با اختیار رابطهٔ دوطرفه دارد. مسئولیت انجام دادن وظیفه و کارهایی است که به شخص
محول شده است درواقع اختیار حق انجام کار (مسئولیت) است.
مسئولیت افراد به میزان اختیار آنان وابسته است
مثلاً اگر انسان اختیار دارد مواد مخدر مصرف بکند متناسب با انتخاب خود مسئولیت
عمل خویش را پذیرفته است.
در وادی چهارم از انسان و شناخت انسان و نفس صحبت
شده است لطفاً کمی در این مورد توضیح بفرمایید؟
نفس یکچیزی است که تعیین موجودیت میکند و
خواسته دارد چرا میگوییم چیز چون نمیدانیم جنس نفس از چیست.
نفس سه نوع است:
نفس اماره: نفس حیوانی است که
انسان رغبت و میل و اشتهای به گناه و کار ضد ارزشی دارد و همواره این نفس انسان را
به نافرمانی فرامیخواند.
نفس لوامه: نفس بازدارنده است
که در این مرحله قوای عقلی کمکم شروع به کار میکند یعنی نمایان میشود و انسان
بیدار شده و تشخیصکارهای ارزشی و ضد ارزشی برایش مقدور میباشد و یک حس درونی او
را از ارتکاب به بدی بازمیدارد و بعد از هر عمل و کار بدی که انسان انجام میدهد،
دچار پشیمانی و ندامت میشود.
نفس مطمئنه: جناب مهندس دژاکام میفرمایند:
در این مرحله انسان کانالی میشود برای اجرای فرمانها الهی.
در این مرحله جنگ نفس با پیروزی کامل عقل خاتمه مییابد
و نفس حیوانی (اماره) رام و فرمانبردار شده و شخص از زنجیر هوسها و تحریکها و
هیجانهای شدید نفسانی رها میشود و حتی بدن هم پیرو اراده الهی او میشود.
به نظر شما ضربالمثل: از تو حرکت از خدابرکت؛ در
این وادی چه موضوعی را میرساند؟
این ضربالمثل را معمولاً در مورد افرادی به کار
میبرند که دست روی دست گذاشتند و منتظرند تا خداوند همهچیز را برای آنها جور
کند. به عبارتی همه امور خود را به عهده خدا گذاشتهاند و برای رسیدن به مطلوب و
خواستهشان کاری نمیکنند. ضربالمثلهای زیادی هستند که این پیام رادارند. مثلاً
"نابرده رنج گنج میسر نمیشود" و... به نظر من از تو حرکت
یعنی بلند شو و با اتکای به خداوند و ایمان قلبی به برکت او، "دستبهکاری
بزن که غصه سر آید"
تأثیر وادی چهارم روی شما چه بوده است؟
چون در این وادی با مهمترین مسئله که همان شناخت
انسان میباشد آشنا شدم، باعث شد یکسری تغییرات بزرگ در جهت مثبت در زندگی بنده رخ
دهد.
بهترین و زیباترین خاطره شما در کنگره چه بوده
است؟
بودن در کنگره خود بهترین خاطره است ولی بعضی
لحظات زندگی انسان برای همیشه در ذهن افراد میمانند. بنده فعلاً در حال دستوپنجه
نرم کردن با یک مشکل بزرگ هستم و به خاطر این مسئله یک روز خیلی دلم گرفته بود که
به ذهنم آمد تا یک تجدیددیدار با پیرمرادمان جناب مهندس انجام دهم تا از چشمه
انرژی بگیرم و این اتفاق افتاد و بعدازآن جناب آقای حکیمی کلی با بنده صحبت کردند
و دلداری دادند و فرمودند روی کمک من هم حساب کن اگر تهران کاری داشتید من هستم،
نمیدانید این حرف آقای حکیمی چقدر باعث امیدواری من شد بهطوریکه من از خوشحالی
گریه کردم. این دیدار برای همیشه در ذهن من حکشده و به من انرژی میدهد.
در آخر اگر صحبت خاصی دارید بفرمایید؟
من از فرصت استفاده میکنم یک دنیا از کمک راهنمای
خوبم جناب آقای اصغر منصوری تشکر و قدردانی میکنم و این شعر را تقدیم این عزیز میکنم:
اندیشهام از تو سبز و آباد
شده
از جهل وغم این فکرتم آزادشده
در لژیون پاک و شاد اصغر آقا
غم رفته زجانم، دلم شاد شده
تهیه گزارش: مسافر امید
نگارش و عکس : مسافر فرزاد