ماه
رمضان بهخودیخود، تفاوتی با دیگر ماههای سال ندارد، فضای همخوانی از خیر و
نیکی و طلب حق ایجاد میشود که بر اساس (یدالله مع الجماعه) موجب گسترش فیض الهی
میگردد و ایجاد برکت میکند، از این نظر، این ماه ضیافت خدا برای عده ایکه تشنه
کمال هستند مفید خواهد بود و برای عده ایکه از این فرصت استثنائی برخوردار نمیشوند،
برکتی ندارد و حتی گاهی زجرآور نیز خواهد بود.
سپاس
خداوندی را که امشب دوباره حال خوشی به من عطا فرموده تا بتوانیم قلمبهدست گرفته
و بنویسم آنچه وجودم را فراگرفته، امشب مجدداً حال خوشی دارم علت اینهمه سرخوشی
برایم ناشناخته است. دوست دارم قلم را بر روی ورق سفید کاغذ برقص درآورم ولی نمیدانم
چه بنویسم و چه بگویم تا به دستور مرادم نیز عملی کرده باشم و چیزی ننویسم که شاید
موجب رنجش کسی و یا گوشه و کنایه باشد و شخصی را آزرده نماییم. پس از رمضان میگویم:
ماه خوبیها، ماه پاکیها، ماه نزول کتاب عظیم و ماه شب قدر. دو سه سالی است وقتی
به ماه رمضان نزدیک میشویم حال و هوا و روحیهام تغییر میکند، سالهای قبلی که
بیمار بودم آمدن و رفتن رمضان را احساس نمیکردم، یکی از مهمترین دلایل این تغییر
آن است که من احیاء شده رمضانم.
احیاء
شده ماهی که در آن مردی، زمینهساز تحولی ژرف در جامعه خود شده، آن مرد در این ماه
بود که خدامحور، خدامحور شد و برای او هدف قرب خداوند بود و عامل رسیدن به این هدف
هم خداوند، او به چنان درجه عرفانی دستیافت که نگاه او نگاه خدائی، کلام او کلام
خدائی، فکر و اندیشهاش خدائی. (حمد و سپاس پروردگاری را که از جهت تداوم فیض در
هر عصری، ولی را حلقه اتصال عالم خلق و عالم امر نمود)
آن
مرد، خدای عقل و خدای عشق و کلامش، کلام عقل و پیامش پیام عشق است. وقتیکه
عشق......... و هدیه میکند و در آغوش میکشد بدون هیچگونه چشمداشتی مرام منتهی
به کمال را معرفی می کندو انتخاب را با مهربانی به ما وا میگذارد و پیام (ادعونی
استجب لکم) را خطاب به همه انسانهای بیمار عرصه کرده است.
چه
نویدی میتواند از این زیباتر و چه رحمت و عشقی میتواند از این بالاتر باشد؟ لذا
باید گفت:
او
آمده است! او در رمضان آمده است؛ او کسی است که بارها و بارها پایبرهنه بر روی
گداختههای آتش راهرفته. او آمده است! عشقی را ارائه کند که بهظاهر سوختن است،
اما نه برای خاکستر شدن، بلکه برای تبدیلشدن به نور.
او
آمده است! تا بیاموزد خداوند، عشق است، حیات عشق است، بهشت و جهنم عشق است، مرد و
زن، پیر و جوان، کودکان جهان و تمام بیماران و معتادان عشقاند.
او
آمده است! و آنچه میگوید آن است که از زبان پیامبرش جاری بوده، پیام آورده و میگوید:
من آب میآورم تو آنقدر بنوش که سیراب شوی اما نه زیرآب و همیگوید: ارابهها را در
بیکران به حرکت درآورید که................ و بشکافید آنچه شکافتنی نیست، در دلسنگ
بروید و ترکیبها را جدا نمایید. (بگذریم که بیشتر قابلذکر نیست) در پایان
خاضعانه در برابر این مرد سر تعظیم فرود آورده و میگویم:
عاشقانت
همه نامی و نشانی دارند
آنکه
در عشق تو بینامونشان است منم!
ماه
رمضان بهخودیخود، تفاوتی با دیگر ماههای سال ندارد، فضای همخوانی از خیر و
نیکی و طلب حق ایجاد میشود که بر اساس (یدالله مع الجماعه) موجب گسترش فیض الهی
میگردد و ایجاد برکت میکند، از این نظر، این ماه ضیافت خدا برای عده ایکه تشنه
کمال هستند مفید خواهد بود و برای عده ایکه از این فرصت استثنائی برخوردار نمیشوند،
برکتی ندارد و حتی گاهی زجرآور نیز خواهد بود.
در
نزد خداوند سبحان که مقید به زمان و مکان نیست هیچ دو زمانی و هیچ دو مکانی باهم
تفاوت ندارد و این عملکرد ما انسانهاست که زمان یا مکان را دارای فضیلت وند است
میکند. مکانی که به عبادت تعلق دارد، ازنظر عرفا تبدیل به میکده میشود تا در آن،
می عشق از خم معرفت الهی توزیع گردد و زمانی که تحت تأثیر روح جمعی معنویت قرار میگیرد،
ویژگی و اثرات معنوی خاصی پیدا میکند؛ اما برای بهرهمندی از چنین زمانها و مکانهایی
خواست هر فرد تعین کننده است.
من
هلال مه نو را به مه روی تو دیدم
بر من این ماه مبارک که در ابروی تو دیدم
صبح
امید دمید و شب هجران به سرآمد
کآفتاب رخ تابان تو و موی تو دیدم
مشکلم
باز شد و عقدهگشای دل من شد
تا
گشودی گره و طره گیسوی تو دیدم
به
قلم :مسافر فضلالله متقی
نگارش:
مسافر منصور
ویرایش
: مسافر فرزاد
سخنی که از دل براید .... لاکن بر دل نشیند..
به امید شعبه ای که در سرزمین حکیمان زده خواهد شد..