یکی از مسائلی که ناآگاهی و جهل ما، خودش را نشان میدهد، زبان ما است! که با صحبت کردن میتوانیم سطح دانایی و آگاهی یا ناآگاهی خود را نشان دهیم.
خلاصه سخنان استاد:
فکر
را ای جان بهجای خویش دان زان که شخص از فکر دارد قدر و جان
موج
خاکی وهم و فهم و فکر ماست موج آبی محو و سکر است و فناست
برای
به وجود آمدن و خلق شدن اولین قدم، یک فکر یا اندیشه است. برای پیدا شدن هم لازم
است تفکر کنیم و نیروهای القا، احیا و تحرک وجود دارد؛ القا به معنی انتقال
اطلاعات و آگاهی است. احیاء هم به معنی زنده کردن؛ تحرک هم به معنی حرکت کردن است.
حرکت، اساس هستی و تغییرات و تبدیلات میباشد.
کسانی که با تفکر باشند ضرر نمیکنند، چه مادی و چه معنوی؛ به همین دلیل اولین وادی کنگره تفکر است و انسان بدون تفکر همیشه در بدبختی و مشکلات است.
تفکر
حرکتی است از یک مجهول به یک معلوم؛ و فکر کردن زمانی به تفکر تبدیل میشود که
مجهول ذهنی تبدیل به معلوم شود. افراد تفکر را با افکار اشتباه میگیرند، زمانی که
ناخودآگاه فکرهای زیادی راجع به مشکلات به ذهن هجوم میآورد اغلب فکر میکنند که
تفکر میکنند، اما این تفکر نیست! بلکه آن افکار است چون گذرا است.
آقای
مهندس در سی دی خلقوخوی میفرمایند: افکار بر روی جسم اثر میگذارد و جسم را
تخریب میکند؛ وقتی ما خبر بدی میشنویم دیگر حوصله هیچ کاری را نداریم و وقتیکه
حوصله نداریم یعنی سلولهای ما حوصله ندارند و همان تفکر دقیقاً بر سلولهای ما
سرایت کرده و جسم ما را به هم میریزد.
ساختار
چیست؟ ذراتی که دارای خواسته و حس مشترکی هستند، برای اینکه قدرتشان بیشتر شود و
سریعتر به خواستههایشان برسند، دورهم جمع میشوند و تشکیل یک گروه را میدهند،
که به این گروه ساختار میگویند.
حال چگونه با تفکر کردن، ساختار آغاز میشود؟ در شهر وجودی ما، که همان جسم انسان است ذراتی با خواستههای متفاوتی وجود دارد، که هم مثبت و هم منفی است؛ که خود انسان جوابگوی این خواستهها است که فرمانروای این شهر، عقل است و فرمان صادر میکند.
فردی
که به کنگره میآید اولین چیزی که یاد میگیرد درست فکر کردن است . مصرفکننده
زیاد فکر میکند اما فکرهای غلط! کسی که درست فکر کند به این نتیجه میرسد که چیزی
بلد نیست و نیاز به راهنما دارد. یک مواقعی لازم است انسان خودش را ارزیابی کند،
تفکر کند و ببیند که راه درست را میرود یا غلط را. بعضی کارها را بهزور نمیشود
انجام داد، هر انسانی باید خودش به این نقطه تفکر برسد.
این
وادی نقطه آغازی است برای حرکت اصولی و صحیح درمان اعتیاد؛ هر مشکلی برای ما انسانها
پیش میآید، خود ما این مشکل را برای خودمان به وجود میآوریم و چیزی نیست جز: فکر
نکردن و بدون تفکر عمل کردن چون بدون تفکر همهچیز روبهزوال میرود و نابود میشود!
برای اینکه بخواهیم در تفکر کردن موفق باشیم، باید از یکسری خواستههایمان بگذریم
که آن کلید: وادی اول است.
وادی اول یاد میدهد که درمان اعتیاد و رسیدن به تعادل مسئله سادهای نیست! و دنیا در مقابل این مسئله با مشکل روبهرو است؛ ولی نمونههای متعدد رهایی از اعتیاد در کنگره 60 مشاهدهشده! و میشود؛ دلیل آن این است که، تغییر در طرز تفکر مصرفکننده ایجادشده؛ از طریق آموزشهایی که دادهشده است و ابزارهای قدرتمند این آموزشها وادیها، نشریات و سیدیها است، که تغییرات بزرگی در تفکر رهجویان داشته است.
انسان
بیتفکر مثل چهارپایان است، حتی میتواند تفکر در حد آنها هم نداشته باشد! موضوعی
که انسان را از چهارپایان جدا میکند، تفکر و اندیشه است؛ چهارپایان هم، تفکر
دارند اما تفکرشان در حد خودشان است.
خداوند
به ما اختیار داده تا خودمان فکر کنیم و زمانی که بر سر دوراهی قرارمی گیریم، با
تفکر کردن راهمان را مشخص کنیم.
ما
از خداوند میخواهیم که، ما را از دست نیرومندترین دشمن خودمان، که جهل و نادانی
ماست، نجات دهد و به ما کمک کند؛ ناآگاهی و جهل همیشه در ما وجود دارد! و باید
خودش را نشان دهد؛ یکی از مسائلی که ناآگاهی و جهل ما، خودش را نشان میدهد، زبان
ما است! که با صحبت کردن میتوانیم سطح دانایی و آگاهی یا ناآگاهی خود را نشان
دهیم.
انسانها
به دودسته تقسیم میشوند.
1- کسانی
که اول فکر میکنند و بعد صحبت میکنند؛ که همراه با آگاهی و دانش است، که به آنها
خردمندان میگویند.
2- کسانی
که اول صحبت میکنند و بعد فکر میکنند! که از جهل و ناآگاهی آنها است و به آنها
بیخردان میگویند.
بنابراین
ما باید در هر موقعیتی که هستیم، هر کاری که میخواهیم انجام بدهیم، اولین قدم ما،
تفکر باشد.
نگارش: همسفر نفیسه
عکس: کمک راهنما همسفر راضیه
ویرایش: همسفر فرزانه
از همهی خدمت های شما صمیمانه سپاسگزارم
تبریک ویژه به استاد