خلاصه
سخنان استاد:
دستور
جلسهٔ از فرمانبرداری تا فرمان دهی، درواقع یک مسیری را مشخص میکند؛ که از کجا
به کجا حرکت کنیم. فرماندهی بهعنوان یک هدف مطرحشده که درواقع یک معنی عام دارد
و فرماندهی هر چیزی میتواند باشد.
اگر
ما بخواهیم در جایگاه فرماندهی قرار بگیریم، باید فرمانبرداری را کاملاً انجام
دهیم. یک مسافر وقتی برای اولین بار وارد کنگره میشود و میخواهد از تاریکیها،
ظلمت، ترس و اضطراب بیرون بیاید، باید این دستور جلسه را کاربردی کند و در مسیر
درمان، از آن استفاده کند تا به نتیجه برسد.
ما
موقعی که در مورد فرماندهی صحبت میکنیم، همه ذهنمان بهطرف یک فرمانده نظامی میرود!
فرماندهی میتواند، هم صور پنهان وهم صور آشکار داشته باشد؛ صور پنهان شامل فرمان
دادن در قسمت درون انسان میشود؛ اگر من بخواهم یکصدایی را بشنوم، ولی صدای دیگری
شنیده شود و خواسته من دقیقاً انجام نشود این به این معناست که فرماندهی من در آن
زمینه، یا ناقص است یا اصلاً اجرا نمیشود.
فرماندهی یعنی انسان به یکسری از نیروهایی که در درون یا بیرون خودش است، احاطه داشته باشد؛ اگر انسان به یکسری از نیروها، احاطه داشته باشد و آن کاری را که میخواهد، بتواند انجام دهد در آن زمینه به فرماندهی رسیده است. کسی میتواند فرمانده باشد که کاری که از دیگران میخواهد انجام دهند، خودش آن را کار را قبلاً انجام داده باشد.
اگر
من بخواهم در انجام کاری توانا باشم، باید به دانایی مؤثر رسیده باشم؛ دانایی مؤثر
همان آموزش است و من در کنگره باید کمک راهنما انتخاب کنم و آن آموزشهایی
که راهنما میدهد را اطاعت کنم و یاد بگیرم تا به دانایی مؤثر برسم.
یک مصرفکننده
برای اولین بار که مواد مصرف میکند نسبت به مواد فرماندهی میکند ولی بعد از مدتی
کمکم فرماندهی را به مواد میدهد و فرمانبردار مواد میشود؛ چون قدرت مواد خیلی
زیاد است. یک فرد مصرفکننده نیمی از قدرت او تحت نیروهای
شیطانی و مواد مخدر است! وقتی وارد کنگره میشود، اگر به دستورات راهنمایش گوش کند،
کمکم به فرماندهی شهر وجودی خودش میرسد. وقتی فرد مصرفکننده به
کنگره میآید؛ 11 ماه طول میکشد که با فرمانبرداری از دستورات راهنمایش کمکم
فرماندهی را از مواد بگیرد.
به
امید اینکه این دستور جلسه را هم در درمان اعتیاد، هم در زندگی روزمره کاربردی
کنیم.
نگارش: همسفر فرزانه
عکس: کمک راهنما همسفر راضیه