امروزه اکثر انسانها دچار مشکلات فراوانی هستند و با وجود پیشرفت زیاد تکنولوژی قادر به حل خیلی از این مشکلات ازجمله بعضی از بیماریها نمیباشند، این بیماریها ریشه در صور پنهان انسان دارد ولی بعضیها فقط میخواهند با درست کردن وضعیت ظاهری یا صور آشکار انسان بیماری را درمان نمایند.
در بیماری اعتیاد تمام روشهای درمانی (ترک اعتیاد) نتوانست این مهم را انجام دهد اما کنگره 60 با بیست سال سابقه در درمان اعتیاد این شعار را از ابتدا عنوان کرد که بیماری اعتیاد جایگزینی مزمن است و این یعنی جایگزینی مواد مخدر بیرونی بهجای مواد شبه افیونی درونی صورت گرفته و درمان آن در کوتاهمدت امکانپذیر نیست و حداقل بین 10 تا 11 ماه زمان لازم است.
در این زمان بایستی 1_ مواد شبه افیونی درونی جایگزین مواد بیرونی گردد 2_ جهانبینی (تفکر) افیونی تبدیل به تفکر سالم و همچنین رفتارهای اعتیاد گونه تبدیل به رفتار مناسب شود. در ادامه نیز بایستی آموزش بهگونهای پیش برود که از آن انسان گذشته (اعتیاد) هیچ اثری باقی نمانده باشد و تبدیل به یک انسان، که به آینده امیدوار و در زمان حال نیز از زندگی لذت میبرد برسد.
همانطور
که میدانیم تمام ما مسافر هستیم و این حیات که در آن زندگی میکنیم مانند یک محلی
است که بایستی از آن عبور نماییم، اما اگر انسان دچار بیماری اعتیاد باشد این عبور
سخت و حتی در محل دیگر که حاضر میشود آن بیماری با او میباشد که ادامه سفر را
سخت و گاهی غیرممکن میسازد.
اکنونکه وارد کنگره شدهایم و به فرد مصرفکننده
در حال درمان مسافر اطلاق میشود باید این مسافر یک مسافر واقعی باشد تا بتواند
از این مرحلهبهمرحله بعدی برسد و برای رسیدن به رهایی (درمان اعتیاد) بایستی
تغییر، تبدیل در هر سه مؤلفه جسم، روان، جهانبینی انجام شود تا به مرحله ترخیص (رهایی)
برسد.
اما
برای انجام این عمل ما نمیتوانیم خود را از جامعه، خانواده، کار و غیره حدا کنیم و کنگره و روش DST بر این باور است که شخصی که مسافر یا رهجوی
سفر اول است باید درحالیکه آزاد است درمان را انجام دهد و برای این مهم نیاز
به آموزش سالم و تجربه مفید و استفاده از کمک دیگران دارد که این کمک در درمان
ایشان اگر خواستار رهایی باشد نقش به سزایی دارد چون اگر یک مسافر خوبی باشد میتواند
از این کمکها استفاده کند.
تمام
اعضا مثل راهنما، مرزبان، ایجنت، نشریات، جلسات عمومی و خصوصی، لژیون و همسفر در
رهایی و ادامه سفر دوم نقش دارند.
در این
هفته که جشن همسفر را در پیش داریم در مورد نقش ایشان و چرا و چگونه تشکر کنیم
صحبت میشود که شما در این هفته پاسخ چرا و چگونه باید از همسفر تشکر کنیم را در مشارکتها
خواهید شنید.
همسفر
شخصی از خانواده مسافر میباشد (مادر یا پدر، همسر، فرزند، برادر یا خواهر) که با
آموزش گرفتن میخواهد به مسافر خودش کمک کند یادمان باشد که این همسفر نسبت به
دانستن اعتیاد در مرتبه عینالیقین میباشد حتی در ادامه درمان هم بایستی ازلحاظ
دانایی به مرتبه عینالیقین برسد تا بتواند به مسافرش کمک کند.
اما یک
مسافر خوب بایستی در ادامه سفر اول بهطور پیوسته با یک سفر خوب قدردان همسفرش
باشد چون در کنگره 60 ما متوجه شدیم که قدردانی و سپاسگزاری جزئی از درمان ما میباشد
و در ادامه وقتی به رهایی رسید بایستی به اولین اشخاصی که به خاطر مصرف مواد من تخریبهای
زیادی دیدهاند احترام گذاشته و از آنها دلجویی و تقدیر و تشکر کنیم. پس من الآن
در هر مقطعی از سفر یا در هر جایگاهی هستم چه در سفر اول چه در سفر دوم چه در
جایگاه مرزبان چه در جایگاه ایجنت یا راهنما و... بایستی در این هفته از همسفر
خود با زبان، عمل و دادن کادو تقدیر و سپاسگزاری به عملآورم چون خداوند این عمل
را بسیار تا بسیار دوست دارد.
با
احترام کمک راهنما سید علی حسینی
نگارش:
مسافر منصور