به نام قدرت مطلق
در روزگاران قدیم بااینکه نمیدانستند علت بیماری کمخونی، کمبود آهن است اما باز از یک نعل قدیمی که آن را تمیز میکردند و در دیگ آش و غذا آن نعل را چند باری تکان میدادند تا ذرهای از آهن نعل اسب در آش یا غذا حل شود؛ و این را بگویم که آقای دکتر گفتند که بهترین زمان مصرف ویتامین ۳ شبها است.
شاید
این روزها روزنهای باشد برای دریافت جهان درون و بیرون. انشا الله که اینطور
شود. اکنون میگوییم پیام برای کسانی است که به دنیای تازه قدم نهادهاند و به خویشتن
توجه مینمایند.
کلمه
خویشتن یعنی خوش؛ نفس و تن؛ جسم. گفتیم که روح الهامات مثبت دارد و جن الهامات منفی؛
که تقوا برای روح بود و فجور برای جن. منظور از خویش خویشتن همان خواهر، مادر، پدر،
برادر، فرزند و همسر فامیل انسان است که باید به اینها توجه بشود. انسان نباید خودمحور
باشد و به همسر و فرزندان و فامیل و دوستانش اهمیت ندهد و همهچیز را برای خودش
بخواهد. ما نباید شبیه آن میمون باشیم که با بچهاش وارد حمام شد و بهمحض اینکه
گرما را در کف پای خودش حس کرد، فوراً بچهاش را زیر پاهایش قرارداد تا خودش
نسوزد.
ما
گاهی همینجور هستیم که برای رسیدن به خواستههای نفسانی خود، حاضر هستیم همسر و
فرزند و خانواده را قربانی کنیم. توجه به مسئله خانواده یک امر بسیار مهم است. یکی
از مشکلات بزرگ در اروپا این است که همه افراد میخواهند مستقل باشند. تا وقتیکه یک
نفر جوان و زیبا است شاید زیاد برایش مشکل نباشد؛ اما در زمان کهولت سن چه کسی میخواهد
یک لیوان آب به او بدهد یا چه کسی میخواهد تبش را بگیرد. کسانی که به دنیای تازه
قدم میگذارند اگر بهصرف مصرف مواد مخدر نگاه کنیم، دیگر در این دنیای تازه دروغ
نمیگوییم مواد مخدر نیست و خیلی از چیزهای دیگر. این را هم بگویم که همه افراد مصرفکننده
مواد مخدر دروغگو یا دزد یا کلاهبردار نیستند؛ زیرا هستند کسانی که تریاک مصرف میکنند
ولی نمیگذارند ذرهای از مال حرام به اموالشان اضافه گردد.
ما
انسانها حداقل سه دنیای مختلف داریم.۱. دنیای فیزیکی که با ۵ حس ما قابلدرک است.
اگر ما در جهان مادی زاویه دیدمان را تغیر بدهیم وقتی میگوییم به دنیای تازه قدم نهادهایم
یعنی اینکه اگر قبل حاضر بودیم برای به دست آوردن پول هر کاری را بکنیم اما الآن حاضر
نیستیم هر کاری را انجام بدهیم و امثال اینها.۲. جهان ذهنی هم یک دنیای دیگر است.
شاید شما الآن چشمتان به من است و دارید صحبتهای من را گوش میدهید اما امکان
دارد جسم شما اینجا حضورداشته باشد اما در جای دیگری و به یک فرد دیگر فکر میکنید.
پس ما در جهان ذهنمان زندگی میکنیم. جهان ذهن خوب داریم و جهان ذهن بد هم داریم.
شاید یک فکری به ذهن شما خطور کند و یکهفتهای هم شمارا درگیر خودش کند اگر این
فکر از نوع بد باشد شما در عذاب خواهید بود. بااینکه آزاد و رها هستید اما ازلحاظ
ذهنی درگیر هستید و نمیتوانید از آن جهان ذهن خودتان را آزاد کنید. جدا شدن از
جهان مادی خیلی راحتتر است از جدا شدن از جهان ذهنی. در جهان ذهن هم محبت وجود
دارد هم عشق و شاید هم نفرت و کینه باشد. جهان ذهنی بسیار قدرتمنداست و مثال یک سیاهچاله
میماند و برای خروج از آن به مهارت بالایی نیاز است.
سیاهچاله
در فضا یک منبع انرژی عظیم یا جرم بسیار بزرگ و تاریک و سنگین است که کسی نمیداند
چیست؛ که هر چیزی در فضا از کناره سیاهچالهها عبور کند آن را درون خود میبلعد و
آن را پودر میکند. پس وقتی میگویم که جهان ذهن مانند سیاهچاله عمل میکند به این
خاطر است که آزاد شدن از جهان ذهن کار دشواری است. وقتی ناامیدی به ذهن وارد شود آنقدر
فرد را رنجور و نسبت به زندگی ناامید میکند که فرد دست به خودکشی میزند و اول در
جهان ذهن خودکشی میکند؛ و بعد هم در جهان مادی. ما هر کاری را که میخواهیم انجام
بدهیم اول در ذهنمان آن را متصور میکنیم بعد هم در جهان مادی آن را اجرا میکنیم.
پس وقتی میخواهیم وارد دنیای تازه بشویم باید وارد جهان ذهنی تازه بشویم و برای
وارد شدن به جهان ذهنی تازه باید معرفت و دانایی داشته باشیم.
آقای
امین با مطرح کردن مثلث دانایی، دانایی را برای ما مشخص کرد که چه چیزی هست.۱.
آموزش ۲. تجربه ۳ تفکر. پس از کسب معرفت و دانایی باید عمل سالم هم انجام بدهیم که
برحسب اینها وارد دنیای تازه بشویم. ما اول ذرهذره تغیر میکنیم و بعد ذرهذره
تبدیل میشویم که بعد ترخیص شویم. آب انگور ذرهذره واکنشهای شیمیایی در آن به
وجود میآید که یکمرتبه میشود شراب. جهان سوم که ما وارد آن میشویم. جهان خواب
است. خواب یک سمبل یا مثالی هست از جهان آخرت. وقتی کابوس میبینیم فکر نکنیم که این
کابوسها با مرگ از بین میرود. شاید الآن بهصورت کابوس است اما در جهان پس از
مرگ کابوس، به حقیقت بپیوند.
وقتی به جهان تازهوارد میشویم باید خوابهای
ما عوضشده باشد. چون طی این سفر که انجام میدهیم و معرفت کسب میکنیم و عمل سالم
انجام میدهیم باید ذرهذره این خوابها عوض بشود. کابوس را با قرص یا دعا نمیشود
از بین برد. شما برای از بین بردن کابوس نباید از آن فرار کنید بلکه در دل کابوس
بروید تا بتوانید بر آن فائق بیایید. برای اینکه به دل کابوسها بروید باید مسلح
بشوی و جایگاهت را تغیر بدهی. باید جهان ذهنیات را تغیر بدهی. پس برای از بین
بردن کابوسها باید سفر کرد از درون و ضد ارزشها به سمت ارزشها حرکت کرد. افرادی
که تازهوارد کنگره شدهاند نمیخواهد کابوسها را از بین ببرند زیرا که باید به
روش غیرمستقیم کابوسها را از بین برد؛ یعنی عمل سالم انجام بدهید. کار ضد ارزشی
نکنید. پس یک سفر اولی که زیاد کابوس میبیند با شروع سفرش زندگیاش تغیر میکند،
سیدیهایش را گوش میکند، روی پروژه DST
قرار میگیرد و کمکم امیدوار میشود هر چه از اینطرف پیش میرود از طرف دیگر کابوسهایش
کمتر میشود.
بر
شما واجب و ضروری است که از سخن به نقطه عمل حرکت نمایید و بر سماء توجه کنید. با
اندیشه ژرف خود به رحمت ماوراء ایمان راسخ داشته باشید.
ایمان
راسخ یعنی باور داشتن. یک عده گفتند ما ایمان آوردیم. خداوند گفت نه شما اسلام
آوردید که همان گفتن شهادتین است. وقتی شما باور داشته باشید که وعده خداوند دروغ
نیست آن زمان یعنی ایمان آوردهاید و در صراط مستقیم قرارگرفتهاید؛ و بدانید که
پاداش شما دست همیاری شما خواهد داد. الله سریع حساب. من به شما کمک میکنم که از
ظلمت اعتیاد بیرون بیانید ولی از شما بابت این چیزی نمیخواهم اما شما خودتان برای
من هدیه میآورید. یا دکانداری که جنس خوب دست مردم میدهد پاداشش مشتری زیاد و
سود فراوان است وکسی هم که از اعتیاد شما سو استفاده میکند خیانت میکند و در
رحمت خداوند روی او بسته میشود.
آنچه
کنی به خود کنی گر چه
که نیک و بد کنی
آنگاه
بذر نیکو بکار یا تخم یا دانه باارزش. هم قوت کافی و هم سایهبانهایتان افراشته
خواهد بود. پس آن کنید که فرمان است.
بارها
گفتم که جهان مثل یک شعبدهبازی میماند. اگر پول میگیری و در کارت خیانت میکنی
بلایش سرخودت میآید. اگر گندم بکاری گندم درو میکنی و اگر جو بکاری جو درو میکنی.
مگر میشود که تخم کینه، حسادت، تقلب بکاری و بعد منتظر باشی که محصول محبت، عشق
برداشت کنی. ما باید بدانیم که کاشتن بذر فقط همان کاشتن ذرت و گندم و... نیست
بلکه یکبهیک اعمال ما مثل یک بذر کاشته میشود. پیامبران همه میگفتند که دروغ
بد است و دروغ نگویید. چون فرمان همه یکی است هرچند که یکی پس از دیگری این فرامین
کاملتر شد؛ که در آخر حضرت رسول آمدند و تمام فرمانها را کامل و شفاف ارائه
دادند.
شما
پیام را بدهید آنان که با قطره نیکو زمینشان را آبیاری کرده باشند بیشک به سمت او
بازخواهند گشت. این مطلب وعدهای است که بارها انجام پذیرفته و نیازی به تفکر
ندارد.
شما
به افرادی که در یک مقطع از زندگی با چپاول و خیانت به نانوآبی رسیدهاند نگاه
نکنید؛ زیرا این قصه سردراز دارد و باید تاوان بدهند.
پایداری
شمارا به شما تبریک میگوییم؛ نعمتهای الهی در پایه از صعود به شما میرسد؛ و این
طعامی است که از دو مطلب حکایت دارد، یکی غذای روح به آن معنا که خود میدانید،
دوم قوت کافی؛ و این تقدیر پلهها و یا قدمهایی است که برمیدارید؛ که برطرف بالا
حرکت مینماید. توفیق الهی همراه شما باشد و این مطلب یا خواست و یا فرمان است.
دقت درحرکت را مدنظر قرار بدهید.
شما
حرص دیگران را نخورید. آنان که قطره نیکو زمینشان را آبیاری کرده است استقبال میکنند.
این نیست که وقتی ما کاری را انجام میدهیم بگوییم که باید برای همه باشد. نه اینگونه
نیست.
بگذارید
که آنانی که حیله و عداوت میورزند در گرداب و ساختن جهنم خود غرق بشوند.
افرادی
که با حیله و کلک در حال کلاهبرداری و خیانت هستند را کاری به کارشان نداشته باشید
بگذاری تا در بدبختی که برای خود رقم میزنند غرق بشوند.
اما
با درایت و اندیشه خود پنهان نمودن حقیقت هیچ موجودی را بهسوی حقیقت رهنمود نمیسازد
و شما حمایت از پنهانکاران ننمایید. با تفکر و اندیشه به یاری آنان که توانایی رادارند
مانند اینکه اگر شما قطرهای از یک لجن را در یککاسه یا یک جام بریزید شاید
چندان مشکلی نباشد؛ اما اگر آن قطره زهر کشنده باشد دیگر نمیتوانید از آن بگذرید.
گاهی
اوقات در سیستم کنگره افرادی هستند که کارهایی را انجام میدهند ولی زیاد به آنها
سخت نمیگیریم چون به کنگره آسیبی نمیرسانند؛ اما گاهی اوقات هم هست که افرادی
کارهایی را انجام میدهند که عین همان زهر در جام آب یا نوشیدنی است که باعث مرگ میشود
کار آن افراد هم باعث ایجاد مشکل در سیستم کنگره میشود و با آن برخورد میکنیم.
به
قلم مسافر امیر از لژیون ۱۵
نگارش
مسافر محسن از لژیون یکم
ویرایش
: مسافر فرزاد
با ارزوی موفقیت روز افزون برای این عزیزان