کنگره نهتنها برای تجدیدقوا بلکه برای بهتر زیستن و بهتر بودن این جای آرام را به ما میدهد.
کنگره خانه دوم ماست و مهمتر از همه کنگره ذهنی آسوده به ما میدهد. من در کنگره یاد گرفتم زندگی یک گذر است و در این گذر باید کاشت، داشت و برداشت و بهپای محصول خود باید بسیار صبر داشت و تلاش نمود.
کنگره به من میگوید که اگر علیرغم تمام صبر و تلاشت دیر نتیجه گرفتی ناامید نشو و دوباره به آموزشهایت ادامه بده و بدان که اگر تلاش کنی این لحظات طاقتفرسا پایدار نخواهد بود. کنگره به من یاد داد ببخش تا عاشق شوی. ببخش تا رها شوی ببخش تا زندگی کنی. همهکس و همهچیز را ببخش و درست زمانی که خود را میبخشیم تغییر میکنیم؛ درست زمانی که کینه، خشم، قهر، حسد و تمام ضد ارزشها را از وجود خود دور میکنیم و زمین و زمان را میبخشیم رها میشویم و عاشق چراکه به این جهانبینی میرسیم که هیچچیز مهمتر از وجود نازنین من نیست که به چه چیزی جز ارزشها و نیروهای الهی زیبنده شود.
کنگره ما را با خودمان و کل هستی آشتی داد و به ما یاد داد که هر چیز را همانطور که هست بپذیریم و دوست داشته باشیم، تسلیم شدن در برابر مسائل و در اصل پذیرفتن هر چیز و هرکسی به همان شکل و در پی آن تلاش، منجر به تغییر در آن میشود.
اولین کمک کنگره به ما کمک علمی است. کنگره ۶۰ صورتمسئله اعتیاد را به ما میآموزد و ما با استفاده از علم و دانش کنگره مفهوم اعتیاد را میآموزیم. با علم کنگره ۶۰ میآموزیم که اعتیاد چیست؛ مصرفکننده کیست.
کنگره ۶۰ با علم خود چگونگی درمان اعتیاد را به ما آموزش میدهد. علمی که در هیچ جای دنیا وجود ندارد. علم کنگره ۶۰ چگونه زندگی کردن و بهتر زیستن را در ادامه به ما میآموزد.
کمک کنگره به من، آموزش توکل و رسیدن به آرامش بود؛ صبوری و شکیبایی را در کنگره یافتم. ما هر جا که میرفتیم برای هر خدمتی که به ما میدادند حقالزحمه را پرداخت میکردیم ولی اینجا کلی خدمت به ما ارائه میشود ولی رایگان است و درعینحال اثربخش. خدمت کنگره غیرقابلتوصیف است. ساختن انسان و احیای آن واقعاً معجزه است.
اولین خدمت ما به کنگره این است که قدرشناس و سپاسگزار کمکهایی باشیم که در کنگره به ما شده است. آنها را درک کنیم، احساس کنیم، اهمیت آن را بدانیم و سعی کنیم در جهتی حرکت کنیم که این کمکها و نیروهایی که صرف ما شده است به هدر نرود.
در صراط مستقیم باشیم و برای کنگره ۶۰ یک عضو، یک مسافر، یک همسفر خوب باشیم.
خیلی از افراد هستند در کنگره ۶۰ به رهایی رسیدند و در ادامه تا جایی که در توانشان بود بهصورت داوطلبانه به کنگره ۶۰ کمک مالی نموده و مینمایند. خیلیها بعد از رهایی به درجهٔ کمک راهنمایی، راهنمایی، مرزبانی، ایجنتی و دیدهبانی رسیدهاند و با تمام وجودشان در خدمت کنگره بوده و هستند.
بنابراین باید به شایستگی تمام این زحمات را جبران نماییم.
اگر من بخواهم بخشی از کارهای کنگره را جبران کنم میتوانم از سبد مالی که در بین ما میچرخد شروع کنم و از آن حمایت نمایم.
بهترین خدمت من به کنگره این است که خروجی خوبی باشم یعنی آنقدر حال خوبی داشته باشم تا به یک الگوی خوب برای درمان اعتیاد تبدیل شوم.
با تقدیم احترام؛ کمک راهنما مسافر امیر، لژیون بیست و چهارم.
نگارش: مسافر محسن، لژیون یکم.