خلاصه
گزارش کمک راهنما مسافر مجتبی
موضوع:جهان بینی
خلاصه سخنان استاد
استاد پس از چهارده ثانیه سکوت فرمودند، خداوند را شاکرم که یکبار دیگر به من اجازه داد که در جمع شما قرار بگیرم و آموزش ببینم همانطور که دبیر عزیز فرمودند دستور جلسه این هفته بنیان کنگره است. ابتدا من این هفته عزیز و گرامی را به همه اعضای کنگره 60 در رأس به جناب آقای مهندس حسین دژاکام و استاد جهانبینی آقای امین و خانم آنی و خانم کماندار و خانم شانی و بهتمامی چهارده نفر دیده بان محترم تبریک میگویم.
استاد فرمودند: در رابطه با این دستور جلسه صحبت کردن خیلی سخت است ولی در رابطه با بنیان من چندکلمهای برای عزیزان صحبت میکنم. کنگره 60 از ابتدای شروع به این شکل نبوده و همهچیز از یک تفکر و از یک نقطه آغاز شد و اگر صحبتهای روز چهارشنبه آقای مهندس را گوش کرده باشید، ایشان فرمودند روزی که ما کنگره را شروع کردیم طرحی بود به نام طرح ولعادیات و این طرح طوری بود که به افراد معتاد حمله میکردند و آنها را دستگیر میکردند و خیلی از این اشخاص را بهجاهای دوردست تبعید میکردند و چهبسا خیلی از این افراد جان خودشان را از دست میدادند.
استاد در ادامه فرمودند: باید همه ما بدانیم و آگاه باشیم که قبل از شکلگیری کنگره کلاً در جهان با اعتیاد چگونه و چطور برخورد میشود که یک نمونه آن در فیلیپین را برایتان بازگو میکنم که پلیس امنیت آن کشور گفت که ما انواع موادها را به این افراد دادیم و مصرف کردند و به درمان نرسیدند و آخرین راهحل به این نتیجه رسیدند که باید با گشت موی رگی شناسایی و آنها را معدوم کنیم و در آن منطقه دریایی بود به نام بحرالمیت که تمام این افراد را به این دریا ریختند و این هم یک روشی بود که از اعتیاد و معتاد خلاص شوند ولی به نتیجهای نرسیدند. در طول تاریخ از نشانههای اعتیاد که وجود داشت از اهرم مصر بود که آنها را مومیایی میکردند و بعد از شکافتن مومیایی متوجه شدند که آثاری از مواد مخدر در آن شخص وجود داشته است. از زمانی که بشریت دچار اعتیاد شد و این کار بهصورت آتش ویرانگر نسل به نسل از بین میبردند.
استاد فرمودند: آیا کسی بهغیراز آقای مهندس حسین دژاکام کسی هست که بگوید اعتیاد را من به درمان قطعی رساندهام. ولی ناگفته نماند که آقای مهندس از همهچیز خود گذشتند و خودشان و خانوادهی خودشان را وقف نجات جان انسانها کردند. اعتیاد فقط مشکل جسم نیست، آقای مهندس بهاندازهی تمام پزشکان که در رابطه با اعتیاد و فیزیولوژی بدن که صحبت کردند برای ما سی دی دادند و تمام قسمتهای بدن و جسم را در این سیدیها برای ما شکافتند. همه ما میدانیم مواد مخدر جهانبینی و افکار ما را تغییر داد یعنی نگاه من مصرفکننده به تمام افراد این بود که میتوانم به همه دروغ بگویم و این باور غلط در تمام موارد برای ما به وجود آمده بود.
استاد در ادامه فرمودند: اعتیاد هیچ فرقی نمیکند که شخص دارای چه میزان سوادی باشد وقتی انسان یاد گرفت که میتواند کار ضد ارزشی انجام دهد تبدیل به یک انسان ناآگاه میشود و این شخص بناهای آباد را ویران میکند. همانطور که در سی دی قاضی میگویند ارابهها را به حرکت درآورید ما باید ببینیم وقتیکه این ارابهها را موریانه (اعتیاد، افکار خراب، پول خراب و ...) خورد آنوقت چه چیزی را ما میخواهیم به حرکت دربیاوریم. انسان به کرهی خاکی آمده با یک جسم خاکی و فقط با مادیات و اینها سروکار دارد و بحث روحانی ما نداریم ما اول باید از این امانتی که خداوند به ما داده (جسم) درست استفاده کنیم و جسم من کاملاً مثل ارابه درست شد میتوانم حرکت کنم.
استاد فرمودند: وقتی یک آهنگساز نت یک موسیقی را میسازد خیلی مهم است که این نتها سر جای خودش باشد و از حال خوبی برخوردار باشد. ما نباید بگوییم که من اول بعد روحانی خودم را قوی میکنم و هیچ کاری هم به جسم ندارم. آقای مهندس در این مدت 22 سال تمام چیزهایی که من باید یاد بگیرم و آموزش دیدم ناظر آن است و نتیجه تفکرات ایشان بوده است. ما در جهانبینی یاد گرفتیم که انرژیها را از پائین ترین سطح به بالاترین سطح برسانیم. من اگر بخواهم یک ساختار مثبت انجام بدهم باید امتحان کنم و سختترین ساختاری که میشود درست کرد ساختار مثبت است و سختتر که بتوانیم مرتب به آن خوراک بدهیم. من در کنگره میتوانم با ساختار منفی صدها نفر را دور خودم جمع کنم و حال خودم و بقیه را خراب کنم ولی باید ببینم آیا میتوانم انرژی مثبت بدهم. اما جناب آقای مهندس 22 سال است ساختاری ایجاد کردهاند که مرتب شعاع اضافه میکند و مرتب به ما خوراک میدهد و این مسئله خیلی بزرگی است در مقطعی که مواد مخدر جرم است و طرحهایی هست که بهطور مثال تجمع بیش از ده نفر ممنوع میباشد. در کنگره آموزش گرفتیم که جهانبینی مصرف مکرر با من کاری کرد که در بدن ما یک سیستمی داریم که کارشان تولیدکننده مواد شبه افیونی میباشد و ما نیازی به مصرف مواد و یا سیگار نداریم.
استاد در ادامه فرمودند: من خوشحالم که کنگره 60 باوجود آقای مهندس میباشد و هر اتفاق خوبی که در کنگره 60 میافتد جناب آقای مهندس حضور دارند و ناظر این اتفاقات هستند و بر این باورم که اگر گنجی پیدا کردم به نام کنگره 60 گنج اصلی در سینه جناب مهندس است و این را باور دارم که آقای مهندس نقشهی گنج را به ما میدهند و هر شخصی باوجود زحمتی که بیشتر میکشد از سهم زیادتری برخوردار میباشد. کسانی که نزدیک به آقای مهندس هستند مثل دیده بانان عزیز که درست است که به منبع و سرچشمه اصلی نزدیکترند ولی این حال خوش و این سهم زیادتر بایت زحمتهایی است که بیشتر کشیده و میکشند. هیچکسی در کنگره اگر گنجی پیدا کند چون بهسختی به دست آورده است حاضر نیست به دیگری بدهد ولی معجزهای که در کنگره اتفاق میافتد این است که هرچقدر که بیشتر از این گنج برداشت میکند وسعت آن گنج بیشتر میشود چون این گنج به نور و روشنایی وصل است. اطلاعات در نقطه باقی خواهد ماند تفکر اگر جسم انسان از بین برود تفکر و آثار آنها ماندگار میمانند مانند آثار حافظ، سعدی، مولانا، فردوسی و ... ولی من این را میدانم که نور آقای مهندس همانند خوشید به همهی ما تابیده میشود و این نور و این گنج در سینهی آقای مهندس به ودیعه گذاشتهشده برای رهایی انسانها از چنگال اهریمن، آتش ویرانگر که هم خود یک فرد مصرفکننده مواد و همخانوادههای این عزیزان از آتش بیرون بیایند و مثل یک موسیقی در جهان طنینانداز شوند و بدرخشند و نقطهای شوند تا چیزی را که به دست آوردهاند به بقیه هم بدهند.
در پایان، استاد جلسه کمک راهنمای محترم آقای مجتبی عتیقی جلسه را به مشارکت گذاشتند:
مسافر رضا: خیلی خوشحالم که توانستم امروز هم در کنگره حضورداشته باشم در اوایل سفرم همهچیز خوب بود و مشکلاتی در طول سفرم نداشتم ولی در اواخر سفر اهریمن تمام نیروهای بازدارنده را سر راه من قرارداد تا بتواند من را از مسیر اصلی خارج کند اما با توجه به این آموزشهایی که در کنگره گرفتم، هدف اصلی را روی درمان متمرکز کردم و اصلاً به مشکلات توجه نکردم خیلی خوشحالم که این آموزشهای خوب را توسط کمک راهنمای محترم آقا مجتبی گرفتم و میتوانم آنها را در زندگی خودم کاربردی نمایم.
مسافر محسن: در سی دی قاضی آقای مهندس در مورد قضاوت صحبت فرمودند و میگویند، ارابهها را به حرکت درآورید قبل از اینکه موجودات ریز و مضر باعث شوند که پوسیده شوید و مسئلهای که فرمودند، عیب و ایراد از نادانی نیست از اشخاص دانایی است که خیانت میکنند و ارابهها به حرکت درآورید تشبیه میکنند به من مصرفکننده مواد مخدر که اگر برای همیشه در اعتیاد باقی بمانم فرسوده و فرسودهتر میشوم مانند آبی که در یک گودال به حالت سکون باشد و ما باید با حرکت کردن به ارتقاء برسیم تا از ضد ارزشها دوریکنیم و در ادامه آقای مهندس فرمودند، هیچ قانونی نیست که بدون نقص باشد و ما باید تفکر کنیم که مانند دانایان نادان نباشیم.
مسافر حمید: آقای مهندس در سی دی گردش آسمانی میفرمایند در یک ساختمان بودیم که یکی از اهالی از دست کنگره شکایت کرد و درب آن مکان بسته شد ولی آقای مهندس با تفکری که داشتند یک ساختمان جدیدی را خریداری کردند که در حال حاضر ارزش بسیار زیادی دارد و فرمودند که تمامکارهای ما از دل همین مشکلات بیرون آمد.
مسافر مهرداد: در مورد سی دی جدال و کشش آقای مهندس میفرمایند چیزی نیست که بدون مشکل باشد و اگر مشکلی وجود نداشته باشد حیات معنی ندارد. من قبل از ورودم به کنگره همیشه دوست داشتم یک مشکلی را از دیگران حل کنم ولی نه اینکه آن مشکل حل نمیشد یک مشکل هم به مشکلات خودم اضافه میکردم و این سی دی برای خود من خیلی آموزنده بود چون متوجه شدم که هرکسی باید مشکل خودش را با تفکر و فکر خودش حل کند.
مسافر مهدی: در شروع سی دی جدال و کشش آقای مهندس در مورد علم پزشکی صحبت فرمودند که علم پزشکی راجع به جسم انسان پیشرفت خوبی را داشته است و اکثر بیماریها را توانسته به درمان برسانند ولی در مورد روان که به قرن وسطی مربوط میشود که اعتقاد به خداوند و روح نداشتند و علم آن کامل نشده است. آقای مهندس فرمودند: روان یعنی خلقوخوی و از دو قسمت تشکیلشده است 1- فیزیولوژی (جسم) 2- افکار و اندیشه؛ که جسم انسان را به پیانو و نوازنده را به افکار و اندیشه هر انسان تشبیه کردند که هرکدام از این دو اگر دارای مشکلی باشد اون قطعهی موسیقی بهخوبی نواخته نمیشود. اگر پیانو مشکلی داشته باشد یک مشکلی پیش میآید و اگر نوازنده آن حس و حال خوبی را نداشته باشد نمیتواند آن قطعه موسیقی را خوب دربیاورد و نتیجهای که میگیریم جسم و جان هر دو مکمل هم هستند و ما باید این دو را باهم دوست داشته باشیم.
مسافر علیاکبر: خداوند را شاکرم که اذن ورود به کنگره 60 را به من داد هفتهی بنیان کنگره را به جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان و تمامی خانواده بزرگ کنگره 60 تبریک میگویم. همانطور که در وادی اول خواندیم با تفکر ساختارها آغاز میگردد بدون تفکر هر آنچه هست روبهزوال میرود. وادی به معنی آبادی است و ما در کنگره 60 باید از 14 آبادی عبور کنیم تا در پایان به عشق و محبت واقعی برسیم در مورد جسم و روان با شربت OT و خدمت و ورزش کردن رو بهبودی میرود. تفکر یک نوع ساختار ذهنی است و ما باید برای هر کاری که میخواهیم انجام دهیم ابتدا یک ساختاری را برای آن کار تشکیل بدهیم چون اگر تفکر نکنیم در مورد کارهایی که میخواهیم انجام دهیم همهچیز روبهزوال میرود.
تایپ و ویرایش: مسافر مصطفی
نگارش: مسافر سهراب
عکس: مسافر حمید
و تشکر از خدمتگزاران سایت برای نشر این مطالب