کمک
راهنمای محترم مسافر علیرضا هویدا
غمانگیزترین لحظه کمک راهنمایی چه زمانی است؟
خدمت کمک راهنمایی هم
لحظات غم و هم لحظات شادی دارد؛ شادی واقعی برای یک راهنما زمانی است که رهجو وارد
سفر دوم میشود و خدمت میکند به ویژه خدمت کمک راهنمایی. لحظه ناراحتی زمانی است
که میبیند یک رهجو چندین ماه میآید و هزینه و انرژی صرف میکند و بدون نتیجه از
کنگره خارج میشود. این هم حکمتی دارد آقای مهندس میفرمایند: رهجویی که میرود
بالاخره یک روزی برمیگردد و این لحظه برای راهنما بسیار سخت است چون هدف راهنما
کمک به یک انسان است، وقتی رهجو با کولهبار خالی از کنگره بیرون میرود راهنما
ناراحت میشود و این غم و ناراحتی درون راهنما است. ما در کنگره به دنبال لحظات
شاد هستیم و سعی میکنیم زمان خود را با شادی سپری کنیم.
تأثیر
یک راهنما در اداره صحیح یک شعبه چگونه است؟
در
شعبات ما یک ایجنت داریم، مرزبان، راهنما و خدمتگزارها راداریم؛ هرکدام در جایگاه
خودشان باید تأثیرگذاری و وظیفه شناسی خود را انجام بدهند به ویژه راهنماها. اگر
راهنما با مرزبان همفکر و همدل باشند و شکافی بین راهنما و مرزبانهای شعبه نباشد
قطعاً تأثیر خوبی روی لژیون بهویژه سفر اولیها دارد و هرچقدر این عزیزان حس خوبی
داشته باشند آن را انتقال میدهند. مرزبان نمیتواند یک موضوع را به تمام افراد یک
شعبه انتقال دهد؛ ایجنت و مرزبانها مسائل را باراهنماها در میان میگذارند و
راهنماها هستند که با آموزشهای صحیح خود مسائل شعبه را به رهجو انتقال میدهند و
این تأثیر راهنما است. راهنما نقشه بسیار پررنگی در پویایی و شکوفایی یک شعبه
دارد؛ هر وقت راهنما قویتر عمل کند شعبه شادابتر و بار آموزشی بالاتری دارد.
حس خودتان را بعد از
رهایی یک رهجو بفرمایید؟
درمورد این سوال حس چیزی
نیست که به راحتی بشود منتقل کرد. وقتی انسان بخواهد حسی را منتقل کند از تشبیه
استفاده می کند وقتی بخواهیم بوی یک گل را شرح دهیم آن را تشبیه می کنیم ولی رهایی
یک رهجو در راهنما حسی را به وجود می آورد که بی بدیل است و نمی شود آن را در ذهن
شخص دیگری تداعی کرد و این جایگاه را برای همه ی دوستان در کنگره ۶۰ آرزو دارم.
فکر می کنید دلیل ارزش
دستور جلسه کمک راهنما چیست؟
درکنگره هرکسی یاد میگیرد
و تمرین می کند که قدردانی و سپاسگزاری را بیاموزد و این برای خوب شدن حس و حال
خودش می باشد. این قدر دانی دراصل از راهنما نیست و دلیل این سپاسگزاری آموزش
گرفتن خودمان است چون راهنما عندالمطالبه اجرش را دریافت می کند و درواقع من رهجو
نیاز به یادگیری نفس قدردانی دارم و دراصل من ناسپاس بودم که نتوانستم نعمت هایی
که خداوند به من داده بود را حفظ کنم و در ادامه دچار تنزل شدم و به دامن تاریکی
ها گرفتار شدم. ما اگر دچار کفر نعمت شویم خداوند آن نعمت را از ما دریغ می کند .این
هفته بحث قدردانی از راهنما و فرا گرفتن علم می باشد.
گزارشگر:مسافر کوروش و مسافر حامد
ویرایش:مسافر مجید