از عزیزانی که درجشن کمک راهنمایی شرکت کردند تشکر میکنم. راهنما انتظار کادو از راهنما ندارد ولی کادو دادن هم جزئی از آموزش ماست. راهنما باید به رهجو سپاسگزاری را یاد بدهد. در کنگره سه سفر مطرح هست که سفر اول و سفر دوم برای خروج از اعتیاد الزامی است؛ سفر اول از مصرف مواد مخدر تا قطع آن و سفر دوم از قطع مواد تا رسیدن به خود است. ما زمانی به خود میرسیم که از خودمان بگذریم و موقعی به نئشگی درون میرسیم که از نئشگی مواد مخدر بگذریم و به حال خوش برسیم. اگر بتوانیم از مادیات بگذریم به مادیات میرسیم. اگر من به خودم نتوانم خدمت کنم به دیگران هم نمیتوانم خدمت کنم، فردی که میخواهد کمک راهنما بشود اول باید به خودش کمک کند و به رهایی برسد چون کسی که به جسم و صور پنهان خود اهمیت نمیدهد چگونه میتواند به دیگران بها دهد.
وقتیکه آقای مهندس میگویند من برای کنگره کاری نکردهام من نوعی چهکاری
توانستهام انجام بدهم. کنگره به دو موضوع پایههای علمی و مالی اهمیت میدهد؛ علم
از طریق آقای مهندس به ما انتقال داده میشود و ما هم به دیگران انتقال میدهیم، ازنظر
مالی ما یک انجیوی مردمنهاد هستیم و از هیچ ارگانی هم پول دریافت نمیکنیم. ما باید
از خود بپرسیم که چرا باید در کنگره خدمت کنیم؟ چرا باید عضو لژیون سردار بشویم؟
انسان هم در صور آشکار و هم در صور پنهان پاداش کارهایش را میبیند. من با اختیاری
که دارم بذر خوبی و بدی را میکارم و در ادامه باید آن را با اجبار برداشت کنم؛ یک
سفر اولی با اختیار خودش بذر درمان را درست میکارد جلسات را به موقع میآید، فقط
روی درمان اعتیاد متمرکز میشود و باید بهاجبار رهایی را برداشت کند. ما در سفر
اول دانایی لازم را نداریم و باید فرمانبردار محض از راهنما باشیم، خیلی از کارها
را نباید در سفر اول انجام بدهیم چون به سفر ما ضربه میزند. هرکدام از ما یک کار
خوبی انجام دادهایم که امروز در کنگره هستیم. ما در این جهان مسافر هستیم و باید
به جهان دیگر برویم، باید ببینیم که چه چیزی کاشتهایم، قدمی که درراه خیر برداشته
ایم همان برایمان میماند. خداوند خیلی ما را دوست داشت که این بستر
را برای ما فراهم کرد تا درمان بشویم و بتوانیم خدمت کنیم تا بینهایت لذت ببریم،
ما باید قدردان کنگره باشیم و بیتفاوت نباشیم.
تایپ و نگارش: مسافر محمود
عکس: مسافر حمید