خلاصه
سخنان استاد:
خداوند
در سوره بقره می فرماید: ای مردم از طرف من به شما مصیبتی وارد نمی شود و هرچه بدی
است از طرف خودتان است. یک ویروس که به چشم نمی بینیم همه دنیا را بهم ریخته است،
از آموزشهایی که در کنگره گرفتم متوجه شدم همه اینها ساخته خود بشر است و بخاطر
رعایت نکردن قوانین هستی است. درست کردن هستی هم به دست خودمان است. خداوند در
قرآن راهکار داده است و ما نتوانسته ایم روش درمان ها را از کلام الله استخراج
کنیم. اعتیاد از روز الست تا چند سال پیش گریبان گیر بشر بود و آقای مهندس حسین
دژاکام با راهکار گرفتن از کلام الله توانست آن را درمان کند، مصیبتی که بر ما
وارد شده همه آن ساختۀ دست خودمان است و انشاالله به خوبی و خوشی پشت سر می گذاریم.
زمانی که من وارد کنگره شدم در موقع سال تحویل عید هم بچه ها در کنگره بودند و
اصلا تعطیلاتی نداشتیم تا اینکه با تفکری که آقای مهندس انجام دادند، در تعطیلات
عید کنگره را تعطیل کردند و سپس در تابستان هم به مدت یک هفته کنگره را تعطیل
نمودند و هیچ اتفاقی نیافتاد، در ابتدای کتاب می فرماید من آب میاورم تو آنقدر
بنوش که سیرآب شوی اما نه زیر آب، در ادامه می گوید تو باید مسلح باشی و مسلح بودن
است که ما را حفظ می کند اگر آموزشهای کنگره را درست گرفته باشم همه جا مسلح هستم.
اگر ما می توانیم در تعطیلات بدون مواد و با حال خوب ادامه بدهیم بخاطر دانشی است
که در روزهای قبل کسب کرده ایم استاد آقای مهندس می فرمایند: سکون بر هیچ کسی جایز
نیست، ما نباید لحظه را از دست بدهیم. حضرت علی می فرمایند: وقت طلاست، از وقت خود
درست استفاده کنید. در انجیوهای دیگر هشتاد درصد افراد دوباره شروع به مصرف کرده
اند درحالیکه در کنگره کسی که درست سفر کند در تعطیلی هم مواد مصرف نمی کند. برگشت
شدن به مواد برای کسانی است که به دانایی مسلح نشده اند، اگر کسی در طول یازده ماه
سه ضلع جسم، روان و جهان بینی را درست کند هیچ اتفاقی برایش نمی افتد و تفاوت
بخاطر همین جهان بینی است. من باید سه ضلع کار، خانه و کنگره را رعایت کنم. اگر ما
بخواهیم در صراط مستقیم باشیم باید حرکت کنیم و نباید ساکن باشیم. باید برای
تعطیلات برنامه ریزی کنیم، یک سفر اولی باید از راهنمایش تکلیف بخواهد، اگر در
مسیر کنگره باشید نه تنها از اعتیاد بلکه از بسیاری آسیبها در امان خواهید بود.
و اما دستور جلسه دوم :
محسن وارد لژیون شد و خیلی خوب سفر کرد، انتظار یک کمک راهنما از رهجو رسیدن به شال کمک راهنمایی است طبق فرمایشات آقای مهندس ما نباید در کنگره وقت تلف کنیم، ما باید کمک راهنما بشویم و همیشه آماده به خدمت باشیم، امیدوارم که محسن عزیز حتماً امسال در آزمون کمک راهنمایی شرکت کند و قبول بشود. همسفر ایشان هم خدمتگزار خوبی است و پشتکار خوبی دارد و برایشان آرزوی موفقیت می کنم.
سخنان مسافر محسن:
فکر نمیکردم بتوانم پنجمین سال رهایی خودم را جشن بگیرم ،خدا را شکر
میکنم که امروز را دیدم من حدود ۸ سال است که با کنگره آشنایی دارم، آقای منصوری راهنمای
سوم من هستند و بنده سفر خودم را با اپیوم شروع کردم آن موقع فقط شعبه سلمان فارسی
در اصفهان فعال بود. خدا را شکر می کنم که باانجام سفر اولم توانستم خیلی آموزشها
را دریافت کنم و امروز مانند همان شمشیر صیقل داده شده هستم .من درطول سفراول راهنمای
خودم را هم خیلی اذیت کردم، البته سعی کردم حداقل تماس را با ایشان داشته باشم چون
ایشان در آن موقع ایجنت شعبه بودند و همیشه سرشان شلوغ بود. البته با همه این تفاسیر
باز ایشان را خیلی اذیت کردم در اوایل خیلی برای من سخت بود که خودم را با آموزشهای
کنگره هماهنگ کنم و مدام منتظر یک فرصت بودم
تا بتوانم دوباره مصرف کنم .با راهنمای اول و دوم خودم نتوانستم سفر کنم و خدا را شکر
با آقای منصوری صحبت کردم وایشان به بنده گفتند تکلیف خودت را مشخص کن ،ببین آیا خواسته
ی درمان داری یا خیر و من به ایشان گفتم تنها شخصی که من میتوانم با ایشان سفر کنم
فقط خود شما هستید و به لطف خداوند ده ماهه ۱۸ روز سفر کردم با کمک و راهنمایی ایشان
و آموزش های کنگره به رهایی رسیدم. در طول سفر خودم سعی می کردم هیچگاه دیر به شعبه
نرسم و همیشه سر موقع حضور داشتم و تمام مدت سفرم را پایدار و استوار پشت سر گذاشتم
در پایان از همه عزیزانی که در این جشن حضور داشتند تشکر می کنم.
سخنان کمک
راهنمای محترم خانم داوودی:
در ابتدا خداوند را شاکر هستم که یک بار دیگر در
این مکان مقدس حضور دارم، تولد پنج سال رهایی آقای محسن را خدمت خودشان تبریک می گویم
و آزادمردی ایشان را خدمت راهنمای بزرگوارشان دیده بان محترم آقای منصوری تبریک عرض
می کنم. به خدمت خانم الهه عزیز تبریک می گویم و یک خداقوت خدمت ایشان عرض می کنم. نزدیک به یک سال و نیم هست
که در خدمت این خانواده محترم هستیم، مرزبان پارک بودن واقعاً کار سختی است صبح های
جمعه پنج شعبه در پارک حضور دارند و ایشان از اول صبح تا آخر وقت در پارک حضور دارند،
خیلی زحمت می کشند و با مهربانی و اخلاق خوش با همسفران ارتباط دارند. یک تشکر ویژه
از خانم الهه دارم که اگر ایشان درخشیدند از زحمت های خانم الهه بوده است، به ایشان
هم تبریک و خداقوت عرض می کنم. از آقا محسن هم تشکر می کنم چون اگر شخصی بخواهد در
جایگاه مرزبانی خدمت کند حتماً حمایت مسافرش را نیاز دارد که ایشان خیلی خوب این حمایت
را انجام دادند. در پایان برای این خانواده عزیز آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.
سخنان همسفر خانم الهه:
من هم خداوند را شاکر و سپاسگزارم که توانستم یک
روز دیگر در جمع دوستان محبت حضور پیدا کنم و فقط از همسفران این تقاضا را دارم که
اگر مسافرشان درست سفر نمی کند صبر و تحمل داشته باشند و انشاالله مسافرشان در صراط
مستقیم قرار میگیرد و سفرش را به درستی انجام خواهد داد و قطعا این اتفاق خواهد افتاد.
خداوند را شکر می کنم که توانستیم تولد پنجمین سال رهایی مسافرم را جشن بگیریم، از
آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می کنم، از آقای منصوری تشکر می کنم و از راهنمای
خوب خودم هم تشکر می کنم و همچنین از مسافرم خیلی خیلی تشکر می کنم که باعث شد من هم
در این مکان مقدس به آموزش گرفتن بپردازم و به حال خوب و آرامش برسم.
نگارش و تایپ:مسافر حامد و مسافر رضا
عکاس:مسافر حمید
تظیم گزارش:مسافر مجید
خداراشکر
تولد را هم تبریک میگم
یه تشکر ویژه از دوستان سایت