درمان وابستگی به سیگار لژیون کمک راهنما مسافر رضا
دستور جلسه : از فرمانبرداری تا فرماندهی
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان رضا هستم مسافر
پیامبر بیرونی همان پیامبرانی هستند که در قرآن نام آنها ذکر شده است و پیامبر درونی ما هم عقل می باشد .سوال ،آیا عقل متعلق به من می باشد، اول وادی ششم میگوید عقل مانند خورشید است که به همه عالم می تابد. خورشید متعلق به شخص خاصی نیست همه از آن استفاده میکنند و ما هم هرکدام بهرهای از عقل کل میبریم .
وقتی راهنما به ما فرمان میدهد که دارو سر ساعت مصرف کنید یا سی دی بنویسید و غیبت نکنید تجسس نکنید عمل ضد ارزشی انجام ندهید، در واقع راهنما دارد فرمان عقل را برای ما بازگو می کند .عقل ما را به راه راستی ودرستی هدایت میکند .راهنما صرفاً در یک چهارچوب معین و قانون مشخص مسیر را نشان میدهد وپیرو سلیقه شخصی خودش فرمان را صادر نمی کند، چرا؟ چون رابطه راهنما و رهجو در یک چهارچوب مشخصی برنامهریزی شده است.حالا چرا راهنما این صلاحیت را دارد چون خودش این مسیر را به درستی و کامل طی کرده است. آموزشها را دیده و خدمت های مختلفی را انجام داده و از هموار بودن و ناهموار بودن مسیر اطلاعات کامل را دارد یک شخصی که به عنوان تازه وارد در کنگره حضور پیدا میکند همه مسیر به صورت کلی برایش توضیح داده می شود و بعد این توضیحات برایش تبدیل به ایمان میشود و در راستای ایمان به و وجود آمده حرکت میکند و فرمانبردار خوبی می شود .اگر اینطور نباشد باید به ایمانش شک کرد .یک تعریف ایمان در کنگره یعنی تجلی نور قدرت مطلق در انسان این یک تعریف است و یک تعریف دیگری هم دارد و آن یعنی اعتقاد و یا باور راسخ داشتن به چیزی و یا کسی، حالا اگر کسی واقعاً ایمان بیاورد تکلیف او مشخص است. اینکه من بگویم ایمان دارم و بالعکس آن را انجام بدهم و کار خودم را انجام بدهم این کار معقولی نیست و خیلی خنده دار میباشد، اگر ایمان فردی واقعی باشد در عمل او مشخص میشود و در عمل پیاده شدن ایمان مصداق واقعی فرمانبرداری است.
عکاس:مسافر اصغر