مقاله 99/05/14
سه شنبه 14 مرداد 1399 ساعت 18:49 | نوشته ‌شده به دست محمود چنگانی | ( نظرات )
مقاله درمورد دستور جلسه کار،تحصیل،قدرت
به قلم  کمک راهنمای محترم مسافر پژمان


 مبحثی که می خواهم بدان بپردازم؛ بنــدهایی است که ما را احاطه کرده است و تمیز دادن آنها از شرایط دشواری که در زندگی ما ایجاد می شود و موظفیم که به نحوی خودرا از آن عبور دهیم.

بدون شک آرامش واقعی وقتی در زندگی ما پدید می آید,که به ریسمان الــهی چنگ بزنیم. تنها با تمسک به این ریسمان است که می توان به قدرتی لایزال یا فناناپذیر وصل شد و با اطمینان حرکت کرد. اما این ریسمان به واسطۀ جایگـاه بالایی که دارد، در شرایط غفلت و اسارت از دسترس ما دور است. ازطرفی بندهای گوناگونی که در سطــح پایین زندگی زمینی دست و پای ما را بسته اند، مانع می شوند قدری صعود کنیم و به آن بند ارزشمند که ما را تسلیم مهر مطلق خــداوند می کند دست یازیم. این قیــود انواع مختلف دارد؛ از قیود متعارف همچون اسیـر تجملات بودن گرفته تا قیودی که در اثر اندکی پیشرفت، حتی خردورزی ما را دچار کبر و غرور می سازد،

آنجا که زیاده خواهی و یا عدم تناسب خواســته هایمان با توانایی ما موجب می گردد که احساس ضعف و سرخوردگی کنیم، در آن واحد دو زنجیر به دست و پای خود بسته ایم.اول زنجیر حب دنیا و دوم زنجیر عدم اعتمـــاد به نفس و احساس حقــارت و قسمت تلخ تر قضیه آن است که این بندها هر کدام رشتــه هایی بیشتر به دستمان می بندد. همین دو موردی که مثال زدم از مهمتـــرین عواملی بودند که مرا به سمت سوء مصرف مواد سوق دادند. در اینجا اتفاقی که برای من افتاد این بود که به واسطۀ انتخاب اشتباه هدف یا انتخاب هدف اشتباه به سادگی نوشیدن جرعه ای آب به قهقرا رفتم!!!.   

   مدتها گذشت تا متوجه این واقعیت شدم که هدف راستین نزدیک شدن به حضــــرت حق و آرامش واقعی، قرار گرفتن درمسیر این هدف است. البته این بدین معنا نیست که تارک دنیا شــویم و برای رسیـدن به رفــاه مادی خـود و خانــواده مان سعــی و تلاش نکنیم، اما اسیر ظواهر دنیوی شدن بحثی است دیگر،که ما را به شکست و تباهی رهنمون خواهد کرد.

برمی گردم به مبحثی که آغاز نمودم:

تشخیص بنـــدهایی که مانع حرکت صحیـــح و روان ما در مسیر رسیـــدن به هدفمان می شوند؛ از سختی ها و ناملایماتی که در طول این مسیر باید با آنها روبرو شویم مثــل اعتیاد به مواد مخدر که بنـــدی بود که ما را اسیر خود کرده بود، برای رهایی از این بنـد در مسیری قرار گرفتیم که همگی از سختیها و مشقاتش به خوبی مطلـع و آگاهیـم، به احتمال زیاد هر یک از ما زمانی که از یک پله به پله ای دیگر می رفتیم و یا در حال گذران مدت زمان سقوط آزادمان و در اوج خماری و عوارض ناشی از آن آهسته یا بلند گفته ایم:                                    خدایاعجب اسیری شده ام من!!

در این لحظه اگر گذری به حقیقت نکنیم، قطعا گریزی به نشئگی خواهیم زد... چـون به واسطۀ درد و فشارهای جسمی و روحی نتوانستیم اسارت واقعی را از سختی طی طریق تشخیص دهیم، حال تصور کنید پله به پله وادی ها را پشت سرگذارده به رهایی رسیــده ایم. هیچ کس مانند ما نمی داندکه چه شق القمری کرده ایم. اژدهای هفت سر اعتیـــاد راشکست داده و ازکابوس وحشتناک مبارزه با آن بیدارشده ایم. احسـاس می کنیم یک قهرمان ملی گمنام هستیم. اگرتوقع داشته باشیم که دیگرهیچ سدی جلوی راهمـان نباشد بازخود را اسیر می یابیم. واقعیت این است که هیچکس به ما قول نمی دهد که پس از رهایی کامل ازبند اعتیاد روزگار صددرصد بروفق مرادمان باشد و تازه این ابتـدای راه است. ما ازخواب بیدارشده و پای درمسیری می گذاریم که بااختیارخودانتخاب نموده ایم.

به عقیده ی من معجزه ی کنگره 60 بینشی است که برای تشخیص به مامی دهد. کنگره ابزار این بینش رادر اختیار ما می گذارد و ما بسته به بضاعتمــان ازآن ابزار استفـــــاده می نماییم. درجایی ازاین مسیرکه بنده ایستاده ام و ابزاری که درزمینه ی موضـــوع مورد بحث درمنظردیدمن است عبارت است از برطرف نمودن تخریبی که سوء مصرف مواد برجسم و روحم واردکرده است. سلامت جسمانی و روانی به موازات یکدیگربه من امکان برخاستن می دهد. درسهایی که می گیـــرم به مانند چراغــی است که مسیــــرم راروشن می سازد و درهرقدم که پیش می روم و با بازشدن حس هایی که اعتیاد آنها را بلوکه کــرده بود تازه متوجه خطاهایی که مرتکب شده ام و تاثیری که آن خطاها بر زندگی پیرامونم گذاشته می گردم وبدان نمی پردازم؛ زیرامی دانم که همه ازدردناشی ازاین درک واقفید...

خداوند انسان را موجودی مختــار خلق کرده است. پس به او قوه ادراک و تشخیـــص عطــافرموده. قوه ادراک آدمی به مثابه ی هستی وجودی اوست. لیکن اکثـر ما این هسته ی تابناک راکه روشنابخش راه زندگی است درلایه های کور اشتباهات و گنـاهانمان استحاله کرده ایم. تنها درصورتی می توانیم راه را از چاه تشخیص دهیم که باصبروبردباری و با استعانت از آموزه های این مکان مقـــدس، آرام آرام هسته ی وجودمان را از این آلاینده هایی که یک عمرذره ذره برروی هم انباشته ایم بیرون بکشیم و به این طریق هم خود به نور آن مزین شویم و هم دیگران را از آن بهره مندسازیم.

دراین جمع کسی هست..دراین جمع کسی هست که نورراه تاریکمان راتارسیدن به هدف ازاو سرچشمه می گیریم. دراین جمع کسی هست که روزگاری همچون ما اسیرتاریکی جهل خودخواسته بوده است. مردی که امروز نفوذ کلامش سوراخ می کند این لایه های سخت و سیاه را و برجان سرد ما گرمی محبت می نشاند. بی شک ازهفت خوان رستم گذشته است. زیراکابوس هایمان راتجربه کرده،ترس هایمان رامی فهمد و لغزش های ما را درک می کند. خستگی را پشت سرگذاشته که اینگونه نیروبخش دستان لرزان و پاهای بی رمق ماست. قدم به قدم پای برجای پاهایش که بگذاریم به سرزمینی می رسیم که دیگـران هم این شهــد شیرینی که ازکلام او کاممان راشیرین می کند دروجودماتجربه کنند. دانش اندک آدمی را ازخداونــــد دور می سازد. پس این نــــوری که او بر جمـعمــان می گستراند از دانش زیاد اوست. از این روست که درسهایش را قطره قطره می نوشیم و بیرون ازایجامزمزه می کنیم..حیف آن کلمه ای که نیاموختیم. افسوس می خوریم برای آن روزی که به هردلیل دراین جمع حاضـــر نشدیم زیرا که بزرگترین دشمن ماجهـــل وناآگاهی ماست.

این سخن رابزرگی گفت که همه ی ماهرنفس مدیون او هستیم. همان که فرمود؛ بندهای محبت و آموختن درزمین و آسمان موجب توفیق مادرزندگی است. بندهای محبتش به دستانمانمان قدرت می دهد. دستانمان را رهامکن تارهایی....... 

 

 

 

Print Friendly Version of this pageپرینت مطلب داغ کن - کلوب دات کام Share
مرتبط با: مقالات،

برچسب‌ها: کنگره 60، درمان، آموزش،

می توانید دیدگاه خود را بنویسید
پنجشنبه 27 شهریور 1399 18:25
بادرود و عرض ادب خدمت استاد گرامی و عزیز وتوانمند جناب آقا پژمان بسیار آموزش گرفتم انشاءالله خداوند شما و خانواده محترم را برای ما حفظ بفرمایند تا چراغ راه ما تاریک زدگان باشید شاد و تندرست باشید انشاءالله
مسافر رسول لژیون چهارده پنجشنبه 27 شهریور 1399 18:12
دروود و عرض ادب استاد عزیز و دوست داشتنی مثل همیشه بسیار آموزنده بود انشاءالله خداوند توفیق در خدمت شما بودن واستفاده از آموزش های شما وآموزشها در این مکان مقدس را از ما نگیرند انشاءالله شما وخانواده محترم در سلامتی کامل من وامثال من را هادی باشید
مسافر علی محمدی لژیون 17 جمعه 17 مرداد 1399 11:57
عرض سلام و خداقوت دارم خدمت راهنمای بسیار دوست داشتنی مسافر پژمان عزیز که زحمات فراوانی میکشند که یک فرد مصرف کننده به رهایی برسد از مقاله ایشان بسیار بهره بردم آموزش گرفتم امیدوارم در تمامی مراحل خدمت و زندگی شان موفق پیروز و سربلند باشند سپاس
مسافر مصطفی آقائی چهارشنبه 15 مرداد 1399 13:24
با سلام و خدا قوت به کمک راهنمای خوش قلم آقای پژمان اصلحی واقعا لذت بردم و آموزش گرفتم. شکر...شکر...شکر....
مسافر. مسعود عموشاهی.ل یکم سه شنبه 14 مرداد 1399 22:51
سلام وخدا قوت به آقای اصلحی عزیز ودوست داشتنی ازمطالب آموزنده ایشان. خداراشکر
مسافر محمود سایت سه شنبه 14 مرداد 1399 22:05
با سلام و خداقوت خدمت کمک راهنمای دوست داشتنی آقا پژمان اصلحی مقاله بسیار زیبایی ارائه فرمودید سپاسگزارم
مسافر احسان لژیون ۲۱ سه شنبه 14 مرداد 1399 20:59
با تشکر از کمک راهنمای محترم آقای پژمان اصلحی
نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.
 
درباره ما ...
دریافت نشریات و فایل های صوتی ...
دریافت کتاب «عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر» نویسنده: مهندس حسین دژاكام دانلود نوشتارها و فایلهای صوتی کنگره 60 در قالب فایل Mp3 و PDF
اشعار شاعران کنگره 60
اشعار شاعران کنگره 60
مسافران و همسفران محترم کنگره 60 می توانند اشعار خود را به ایمیل: adezhakam@gmail.com برای آقای امین دژاکام ارسال کنند.
آمار سایت ...
• تعداد مطالب:
• تعداد نویسندگان:
• آخرین بروز رسانی:
• بازدید امروز:
• بازدید دیروز:
• بازدید این ماه:
• بازدید ماه قبل:
• بازدید کل:
• آخرین بازدید:

شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات