دلنوشته ای به قلم کمک راهنمای تازه واردین مسافر محمد

موضوع: صورت مسئله اعتیاد

چند شب پیش در خانه نشسته بودم که پیامکی روی گوشی ام  آمد:

 سلام،سومین سالگرد رهاییت مبارک.امیدوارم که همیشه در تمام مراحل زندگی ات موفق باشی و برات آرزوی بهترینها رو دارم.

 من روز اول بخاطر تاثیر صحبتهای شما در کنگره ماندم، اصلا برای درمان اعتیاد نیامده بودم و من قصد ماندن نداشتم، به اصرار مادرم آمدم ولی  روز اول که برایم توضیح دادی که اعتیاد بیماری است و چگونه باید  درمان بشوم تازه متوجه شدم که چکاری باید انجام بدهم.من این زندگی الانم،این آرامش و حال خوشی که الان خودم و خانوادم  داریم رو  مدیون شما و کنگره ۶۰ هستم. بدان که دعای من و خانوادم همیشه بدرقه راهت است. با سپاس دوستدار شما مسافر علی.

پیامکی که ارسال شده بود از طرف یکی از مسافران کنگره ۶۰ بود که ماه ها قبل به همراه مادرش در زمان جلسات عمومی مسافران و همسفران وارد شعبه شد.به معنی واقعا کلمه از مصرف کنندگانِ آخر خطی بود که حال بسیار خرابی داشت.

درزمان معین برایش صورت مسئله اعتیاد و آن مطالبی که راهنمای تازه وارد باید برای تازه وارد توضیح بدهد را برایش گفتم و متوجه می شدم که سراپا گوش است و غرق مطالب کنگره شده است.جلسه بعد دیدم با پیراهن فرم کنگره ۶۰ وارد شعبه شد و جلسات بعدی را هم آمد، دورا دور حواسم به او  بود و متوجه شدم که مطلب را گرفته و شکر خدا روز به روز حالش بهتر شد.

درکنگره ۶۰ یکی از مهمترین دستورجلسات،صورت مسئله اعتیاد است که من راهنمای تازه وارد در سه جلسه راهنمایی تازه واردین وظیفه دارم که این مسئله بزرگ و بسیارسخت  اعتیاد را که در دانشگاه کنگره  ۶۰ به راحتی حل شده را برای شخصی که تازه با این سازمان جمعیت اِحیای انسانی آشنا شده توضیح بدهم تا او متوجه بشود تمام راههایی که قبل از کنگره تجربه کرده  غلط بوده است. همانگونه که زمانی که من مصرف کننده وارد کنگره ۶۰ شدم متوجه شدم کمپ درمانی غلط است، همانگونه که من متوجه شدم متادون درمانی و مصرف متادون تخریبهای بیشتری از هروئین دارد و سم زدایی بزرگترین خیانت به مصرف کنندگان عزیز است،همانگونه که من متوجه شدم  تمامی مسیری هایی که قبلا  برای ترک می رفتم سوءاستفاده هایی بیش نبود و به من قول مرغ زار می دادند ولی در واقعیت به مسلخ می رفتم.اما خداروشکر شکر شکر شکر که با  مادرم به واسطه برنامه شروع خوب با کنگره ۶۰ آشنا شد و ما متوجه شدیم که درمان فقط و فقط به روش کنگره ۶۰ حاصل می شود،مسیر خودمان را پیدا کردیم. از این بابت سپاسگزار خداوند و جناب مهندس دژاکام هستم و می دانم که سپاسگزاری با فقط زبان صورت نمی گیرد، وظیفه من این است که بانگ بلند فریاد بزنم که در کنگره ۶۰ بیماری اعتیادم درمان شد و زندگی ام نجات یافت.

و نکته اصلی اینجاست که رسالت من مسافر چیست؟ چندین نفر به‌ واسطه نبود اطلاعات صحیح از روش درمانی کنگره 60 باید قربانی بشوند، چه تعداد رفت و بازگشتی باید صورت بگیرید تا اثر یک اعتیاد از بین برود و اینکه به‌ راستی برای گسترش علم کنگره من چه وظیفه‌ای دارم و برای علم کنگره چه کرده ام؟

امیدوارم که بتوانم لااقل در جایگاهی که الان هستم به خوبی صورت مسئله اعتیاد را برای تازه واردین عزیز طبق نوشتارهای کنگره ۶۰ توضیح بدهم و مطمئنم اگر اینگونه باشد تازه وارد به درمان می رسد. 

به امید اینکه روزی علوم  آقای مهندس در مورد بیماری اعتیاد و در ادامه انسان سازی به جهانیان منتقل شود و همه مصرف کنندگان عزیز به درمان بیماری اعتیاد برسند.

با احترام کوچک شما مسافر محمد زمانی