چورس روستای تاریخی و گردشگری
دست در دست هم دهیم به مهر میهن خویش راکنیم آباد

محمدی ایروانلو در این مراسم ضمن تبریک هفته معلم به تمامی فرهنگیان به بحث پیشرفت آموزش و پرورش پرداخت گفت؛ مهمترین نماد و دغدغه هرکشور و هر واحدسیاسی پیشرفت و توسعه است که در این بین رکن اصلی و مهمترین مولفه پیشرفت  مسئله منابع نیروی انسانی است و هرکشوری که میخواهد درمسیرتوسعه موفق باشد باید نیروی انسانی خوبی را تربیت کند و سایر مولفه ها خود به خود اصلاح خواهدشد.

در ادامه نماینده عالی دولت گفت؛ وقتی به کشورهای پیشرفته یک نگاه گذرا می کنیم میبینیم که بیشترین هزینه را برای توسعه صرف آموزش وپروش می کنند تا آموزش وپرورش قدرتمند داشته باشند و بتوانند با آموزش های لازم باعث پیشرفت وتوسعه کشور گردند وی درادامه افزود وقتی میخواهیم ببینیم که یک کشور پیشرفته است یا نه، نباید به کارخانجات، ذخایرنفتی و بانکی نگاه کنیم باید بریم نظام آموزشی ومدارس آن  کشور را بررسی کنیم چون سرمایه های آن کشور در این مکان ها هستند و این نشان دهنده جایگاه، ارزش و اهمیت معلمان در برنامه ریزی وتوسعه کشور می باشد. 
فرماندار چایپاره در ادامه افزود؛ یکی از مهمترین چالشهای کشور در بحث آموزش وپرورش این است که معلمان ما احساس داشتن یک هویت شغلی و حرفه ای مستقل را نداشته تنها به عنوان یک شغل صرف نظر از نوع و داشتن عرق به آن به فعالیت مشغولند این مساله در میان معلمان جوان متاسفانه بیشتر است در حالی که معلمی شغل عشق و ایثار است و باید با تمام وجود به این شغل ارزش نهند و ی در ادامه گفت   بجای برنامه های از قبل برنامه ریزی شده برای افزایش شان وجایگاه معلمان تلاش کنیم تا ارزش فرهنگیان در سطح جامعه بالا برود تا شاهد توسعه کشورمان در عرصه های جهانی باشیم.




ارسال توسط یوسف غیورزاده چورسی
مرتبه
تاریخ : دوشنبه 16 اردیبهشت 1398
دکتر فرهاد رضوانی، متخصص داخلی، موارد اورژانسی در ماه رمضان و روش‌های برخورد با چنین مواردی را به طور کامل برایمان شرح می‌دهند.

از وضعیت فیزیکی خود باخبر باشید

در ماه مبارک رمضان، به‌دلیل اینکه مردم ما تلاش می‌کنند تا از نعمات این ماه عزیز بهره‌مند شوند، تصمیم به روزه‌داری می‌گیرند؛ اما به هر حال بعضی از افراد خاص به ‌دلیل شرایط سنی یا سلامت بدنی قادر به روزه‌گرفتن نیستند؛ افرادی که بیماری‌های خاص دارند یا گروهی از افراد که حتما باید قبل از رسیدن ماه مبارک رمضان و روزه‌گرفتن، توسط پزشک از شرایط بدنی خود مطلع شوند یا در شرایط خاصی که هستند نمی‌توانند روزه بگیرند.

متاسفانه در برخی موارد شاهد این هستیم که افراد بدون مشورت و نظر پزشک روزه می‌گیرند؛ بنابراین به سیستم بدنی خود آسیب وارد می‌کنند. باید به این نکته توجه داشت که عمل روزه‌داری باید تحت‌نظر پزشک و تایید او صورت بگیرد.

روزه زخم معده شما را بدتر می‌کند

بیماران گوارشی مثل کسانی که سابقه زخم فعال معده دارند نیز نمی‌توانند روزه بگیرند، چون این افراد با نخوردن غذا دچار دردهای گوارشی می‌شوند، یا زخم گوارشی آنها عود می‌کند.


افرادی که با گرسنگی طولانی‌مدت دچار خونریزی معده می‌شوند صلاح نیست که روزه بگیرند. درحقیقت یکی از دلایل خونریزی معده به دنبال زخمی است که در اثر افزایش ترشح اسید معده فعال می‌شود، بنابراین به چنین بیمارانی توصیه می‌کنیم که برای مدت طولانی گرسنه نمانند و لازم نیست که روزه بگیرند.


بیماران دیابتی از روزه‌داری معاف هستند

کسانی که به بیماری دیابت دچار هستند، به دلیل اینکه قند خون‌شان باید به طور مرتب مورد بررسی و کنترل قرار بگیرد، در خطر عوارض روزه‌داری هستند.

علاوه بر این کسانی که از انسولین استفاده می‌کنند، با توجه به اینکه نوع انسولین می‌تواند تاثیر سریع و طولانی مدت داشته باشد و بیماران هر دو آنها را با هم مصرف می‌کنند، گاهی موجب افت شدید قند خون در آنها می‌شود.

از آنجایی که بیماران دیابتی نمی‌توانند از مواد قندی شامل گلوکز یا مواد خوراکی مثل برنج و سیب‌زمینی استفاده کنند، معمولا دچار افت قند خون می‌شوند و این یکی از موارد اورژانسی در ماه مبارک رمضان است.

اگر بیماران دیابتی بدون اصلاح داروهایشان و مراجعه به پزشک مسوول، روزه بگیرند حتما با مشکل کاهش شدید فشار خون یا ناراحتی‌های دیگر مواجه می‌شوند.


بنابراین به بیماران دیابتی یا کسانی که از انسولین استفاده می‌کنند، توصیه می‌کنیم که روزه نگیرند و اگر قرص یا داروی دیگری مصرف می‌کنند حتما برای روزه‌گرفتن با پزشک خود مشورت کنند که در صورت تایید پزشک و تغییر دارو و کنترل قند خون‌شان می‌توانند روزه بگیرند.

البته باید به این نکته نیز اشاره کنیم که افراد دیابتی حتما باید از دستگاه کنترل قند خون هنگام سحر استفاده کنند؛ یعنی میزان قند خون‌شان را قبل از خوردن سحری به وسیله این دستگاه چک کنند. اگر قند خون قبل از خوردن سحری بالای 300 باشد توصیه می‌کنیم که افراد روزه نگیرند؛ چون میزان بالای قند خون و داروهای مصرفی می‌تواند در این شرایط برای آنها خطرآفرین باشد.


داروهایتان را سر ساعت بخورید

در مورد بیماران قلبی، مصرف دارو به طور منظم و سر ساعت بسیار اهمیت دارد. قرص‌های نیتروکانتین یا کپسول‌های زیرزبانی - که به طور معمول برای بیماران قلبی تجویز می‌شوند- باید سر ساعت خورده شوند.

این موضوع در مورد بیمارانی که فشار خون بالا یا پایین دارند و باید تحت کنترل پزشک قرار گیرند، نیز صدق می‌کند. چنین افرادی باید داروهایشان را به موقع مصرف کنند تا دچار مشکل نشوند. بنابراین به آنها توصیه می‌کنیم که اگر فشار خونشان دچار نوسان است از روزه‌داری پرهیز کنند، مخصوصا اینکه ماه رمضان امسال در فصل تابستان قرار گرفته و زمان بین سحری تا افطار حدود 15 ساعت است.

به همین دلیل چنین افرادی اگر در این زمان داروهایشان را مصرف نکنند یقینا دچار مشکل می‌شوند. البته اگر طبق دستور پزشک، فرد بیمار می‌تواند دارویش را هنگام سحری یا افطار مصرف کند، می‌تواند اقدام به روزه‌داری کند. معمولا کسانی که دچار نوسان فشار خون هستند باید صبح، ظهر و شب دارو بخورند. بنابراین توصیه ما به چنین افرادی روزه ‌نگرفتن است.


نوزاد شما نمی‌تواند روزه بگیرد

گروه دیگری از بیماران اورژانسی در ماه رمضان، معمولا خانم‌های باردار هستند. البته در این مورد، دوره بارداری را به چند دسته تقسیم می‌کنیم.

خانم‌هایی که در سه ماه اول بارداری هستند به دلیل اینکه سلول‌های جنینی در این زمان تشکیل می‌شوند به هیچ‌وجه به آنها توصیه نمی‌کنیم که روزه بگیرند و از جهت دیگر چون مادران در این دوره حالت تهوع دارند و استفراغ می‌کنند، خود دلیلی برای منع روزه‌داری است.

در دوره دوم بارداری خانم‌ها می‌توانند تحت‌کنترل و اجازه متخصص زنان روزه بگیرند، البته به شرط اینکه در موقع سحری و افطار به مقدار لازم غذاهایی که حاوی کالری و ویتامین مناسب هستند را مصرف کنند تا مشکلی پیدا نکنند.

جنین انسان در دوره سوم بارداری قند مورد نیاز خود را از بدن مادر دریافت می‌کند و از سوی دیگر قند بدن مادر تنها حدود هشت ساعت قادر به تامین قند جنین است، بنابراین بعد از قند، چربی‌ها تجزیه می‌شوند و انرژی مورد نیاز بدن را تولید می‌کنند؛ اما در اینجا با تجزیه چربی مواد کتونی تولید می‌شود و از طریق گردش خون وارد بدن جنین می‌شوند و آسیب جدی به سلول‌های مغزی او وارد می‌کند و این امر برای سلامت جنین خطرناک است. بنابراین در سه ماهه سوم بارداری نیز تاکید می‌کنیم تا خانم‌های باردار از روزه‌داری اجتناب کنند.

دوران شیردهی را جدی بگیرید

مادران شیرده گروه دیگری از افرادی هستند که با روزه گرفتن دچار مشکل می‌شوند. در شش ماه اول پس از تولد، نوزاد فقط از شیر مادر تغذیه می‌کند؛ بنابراین به هیچ‌وجه به مادران توصیه نمی‌کنیم تا در این دوره، روزه بگیرند.

بعد از شش ماهه اول به دلیل اینکه نوزاد از غذاهای کمکی استفاده می‌کند، مادر می‌تواند روزه بگیرد البته به شرطی که مادر استراحت کامل داشته باشد و به میزان کافی از غذاهایی که حاوی پروتئین و کربوهیدارت هستند در سحری و افطاری استفاده کند و نوشیدن مایعات را نیز نادیده نگیرد و با فعالیت‌های بدنی سنگین خود را خسته نکند.

کلیه‌های سنگ‌ساز

دسته دیگری از بیماران اورژانسی در ماه رمضان افرادی هستند که دچار سنگ کلیه یا مشکلات دستگاه ادراری هستند. اگر فردی در طول شش ماه، کلیه‌هایش دو بار سنگ بسازد نباید روزه بگیرد، چون طول مدت روزه داری بسیار طولانی است و کمبود مایعات باعث می‌شود تا تشکیل سنگ شدت پیدا کند.

بنابراین توصیه می‌کنیم تا چنین افرادی از روزه‌داری پرهیز کنند؛ اما اگر کسی در چند سال گذشته یک سنگ دفع کرده باشد، می‌تواند با رعایت مصرف مایعات در طول افطار تا سحر روزه بگیرد.


اگر کسی جلوی شما غش کرد


معمولا در کشورهای پیشرفته به بیمارانی که دچار بیماری‌های خاص هستند، مثل دیابت و کسانی که سابقه بیماری قلبی یا تشنج دارند، کارت یا پلاکی داده می‌شود که به همراه داشته باشند و روی آن به بیماری اشاره می‌شود تا اگر در خیابان و محیط دیگری دچار مشکل یا حمله شدند، افراد دیگر بدانند که متناسب با بیماری فرد چه اقداماتی باید انجام دهند.

متاسفانه در کشور ما تا به حال چنین اقدامی صورت نگرفته و باید این مساله در میان مردم فرهنگ‌سازی شود، چراکه نوشتن نوع بیماری، به خود فرد بیمار کمک بیشتری می‌کند.

در هر صورت اگر با فردی روبه‌رو شدیم که در اثر گرما یا ناراحتی دیگری بی‌هوش شده، اول باید خونسردی خود را حفظ کنیم و به سرعت درخواست کمک کنیم و بیمار را به سمت چپ بخوابانیم تا اگر دچار تهوع یا استفراغ شد، محتویات روده او به ریه وارد نشود، یعنی تهوع باعث خفگی فرد نشود.

باید بدانید که آسپیره محتویات معده ممکن است باعث خفگی فرد شود و بسیار خطرناک است.


اگر با بیمار دیابتی برخورد کردیم حتما یک محلول شیرین یا ماده خوراکی شیرین مثل قند و شکلات به فرد بخورانیم و سپس با 115 تماس بگیریم تا بیمار را به بیمارستان منتقل کنند.

از آنجایی که نمی‌دانیم فرد مصدوم به چه بیماری‌ای دچار است، می‌توانیم حدس بزنیم یکی از دلایلی که باعث کاهش سطح هوشیاری می‌شود، سابقه بیماری دیابت، تشنج یا بیماری قلبی است.

اگر با فردی مواجه شدیم که دچار تشنج شده یعنی کف از دهان او خارج می‌شود و بدنش سفت شده توصیه می‌کنیم جلوی حرکت بدن آنها را نگیرید و بگذارید تا لرزش‌ها صورت بگیرید.


به دلیل اسپاسمی که در عضلات چنین بیمارانی رخ می‌دهد جلوگیری از لرزش بدن‌شان ممکن است باعث شکستگی استخوان آنها شود، ولی باید توجه داشت که سر چنین بیمارانی موقع حرکات تشنج با زمین یا دیوار برخورد شدید نداشته باشد.

یادتان باشد که چنین افرادی نباید طاق‌باز خوابانده شوند. سعی کنید تا آنها را به یک طرف بخوابانید تا ترشحات معده وارد ریه‌شان نشود و از خفگی آنها جلوگیری کنید.

زولبیا و بامیه برای جوانان ممنوع!

حتما باید وعده‌های غذایی سحر، افطار و شام در برنامه غذایی افراد جوان وجود داشته باشد.

پیشنهاد می‌کنیم تا وعده افطاری سبک باشد و کمتر از چربی و روغن استفاده شود و از آنجایی که حجم معده افراد کم سن و سال کوچک‌تر از بزرگ‌ترهاست توصیه می‌کنیم که وعده شام به فاصله دو یا سه ساعت بعد از افطار خورده شود.


والدین نباید فراموش کنند که تنوع غذایی در وعده‌های مختلف را در نظر بگیرند. خوردن سبزیجات و میوه در کنار غذا و همچنین یک لیوان شیر هنگام افطار یا سحر را به افراد جوان توصیه می‌کنیم.

علاوه بر اینها حتما در رژیم غذایی آنها غلات، حبوبات و ماست نیز گنجانده شود.


تا آنجا که می‌توانید از خوردن زولبیا و بامیه و نوشابه‌های گازدار پرهیز کنید تا برنامه غذایی سالمی داشته باشید.


ارسال توسط یوسف غیورزاده چورسی
مرتبه
تاریخ : یکشنبه 15 اردیبهشت 1398




ارسال توسط یوسف غیورزاده چورسی
مرتبه
تاریخ : یکشنبه 15 اردیبهشت 1398







ارسال توسط یوسف غیورزاده چورسی
مرتبه
تاریخ : شنبه 14 اردیبهشت 1398
مردی به یک مغازه فروش حیوانات رفت و درخواست یک طوطی کرد. صاحب فروشگاه به سه طوطی خوش چهره اشاره کرد و گفت: «طوطی سمت چپ ۵۰۰ دلار است.»


مشتری: «چرا این طوطی اینقدر گران است؟»

صاحب فروشگاه: «این طوطی توانایی انجام تحقیقات علمی و فنی را دارد.»

مشتری: ....

«قیمت طوطی وسطی چقدر است؟‌

صاحب فروشگاه: طوطی وسطی ۱۰۰۰ دلار است. برای اینکه این طوطی توانایی نوشتن مقاله ای که در هر مسابقه ای پیروز شود را دارد.»

و سرانجام مشتری از طوطی سوم پرسید و صاحب فروشگاه گفت: «‌ ۴۰۰۰ دلار.»  مشتری: «این طوطی چه کاری می تواند انجام دهد؟»


صاحب فروشگاه جواب داد:‌ «صادقانه بگویم من چیز خاصی از این طوطی ندیدم ولی دو طوطی دیگر او را مدیر صدا می زنند.»


با عرض شرمندگی این داستان تکراری بود، یک داستانک دیگر:


کارمندی به دفتر رئیس خود می‌رود و می‌گوید: «معنی این چیست؟ شما 200 دلار کمتر از چیزی که توافق کرده بودیم به من پرداخت کردید.»

رئیس پاسخ می دهد: «خودم می‌دانم، اما ماه گذشته که 200 دلار بیشتر به تو پرداخت کردم هیچ شکایتی نکردی.»

کارمند با حاضر جوابی پاسخ می دهد: «درسته، من معمولا از اشتباه های موردی می گذرم اما وقتی تکرار می شود وظیفه خود می دانم به شما گزارش کنم.»



ارسال توسط یوسف غیورزاده چورسی





ارسال توسط یوسف غیورزاده چورسی
مرتبه
تاریخ : جمعه 13 اردیبهشت 1398
روزی شاگردی به استاد خویش گفت:استاد می خواهم یکی از مهمترین خصایص انسان ها را به من بیاموزی؟استاد گفت: واقعا می خواهی آن را فرا گیری؟شاگرد گفت:بله با کمال میل.استاد گفت:پس آماده شو با هم به جایی برویم.شاگرد قبول کرد.استاد شاگرد جوانش را به پارکی که در آّن کودکان مشغول بازی بودند،برد.استاد گفت:....

خوب به مکالمات بین کودکان گوش کن.مکالمات بین کودکان به این صورت بود:
-الان نوبت من است که فرار کنم و تو باید دنبال من بدوی.
-نخیر الان نوبت توست که دنبالم بدوی.
-اصلا چرا من هیچوقت نباید فرار کنم؟
و حرف هایی از این قبیل...

استاد ادامه داد:همانطور که شنیدی تمام این کودکان طالب آن بودند که از دست دیگری فرار کنند.انسان نیز این گونه است.او هیچگاه حاضر نیست با شرایط موجود رو به رو شود و دائم در تلاش است از حقایق و واقعیات زندگی خود فرار کند و هرگز کاری برای بهبود زندگی خود انجام نمی دهد.تو از من خواستی یکی از مهم ترین ویزگی های انسان را برای تو بگویم و من آن را در چند کلام خلاصه میکنم:تلاش برای فرار از زندگی.



ارسال توسط یوسف غیورزاده چورسی
مرتبه
تاریخ : پنجشنبه 12 اردیبهشت 1398
پسر کوچولو به مادر خود گفت:مادر داری به کجا می روی؟مادر گفت:عزیزم بازیگری معروف که از محبوبیت زیادی برخوردار است به شهر ما آمده است.این طلایی ترین فرصتی است که می توانم او را ببینم وبا او حرف بزنم،خیلی زود برمیگردم.اگر او وقت آن را داشته باشد که با من حرف بزند چه محشری می شود.

و در حالی که لبخندی حاکی از شادی به لب داشت با فرزندش خداحافظی کرد....

حدود نیم ساعت بعد مادرش با عصبانیت به خانه برگشت.
پسر به مادرش گفت:مادر چرا چهره ی پریشانی داری؟آیا بازیگر محبوبت را ملاقات کردی؟
مادر با لحنی از خستگی و عصبانیت گفت:من و جمعیت زیادی از مردم بسیار منتظر ماندیم اما به ما خبر رساندند که او نیم ساعت است که این شهر را ترک کرده است.ای کاش خدا شهرت و محبوبیتی را که به این بازیگر داده است به ما داده بود.کودک پس از شنیدن حرف های مادر به اتاق خود رفت ولباس های خود رابیرون آورد و گفت:مادر آماده شو با هم به جایی برویم من می توانم این آرزوی تو را برآورده کنم.
اما مادر اعتنایی نکرد و گفت:این شوخی ها چیست او بیش از نیم ساعت است که این شهر را ترک کرده است.حرف های تو چه معنی ای میدهد؟
پسر ملتمسانه گفت:مادرم خواهش می کنم به من اعتماد کن،فقط با من بیا.مادر نیز علیرغم میل باطنی خود درخواست فرزند خود را پذیرفت زیرا او را بسیار دوست می داشت.بنابراین آن دو به بیرون از خانه رفتند.
پس از چندی قدم زدن پسر به مادرش گفت:رسیدیم.در حالی که به کلیسای بزرگ شهر اشاره می کرد.مادر که از این کار فرزندش بسیار دلخور شده بود با صدایی پر از خشم گفت:من به تو گفتم که الان وقت شوخی نیست.این رفتار تو اصلا زیبا نبود.

کودک جواب داد:مادر تو در سخنان خود دقیقا این جمله را گفتی که ای کاش خدا شهرتی و محبوبیتی را که به این بازیگر داده است به ما داده بود پس آیا افتخاری از این بزرگ تر است که با کسی که این شهرت و محبوبیت را داده است نه آن کسی که آن را دریافت کرده است حرف بزنی؟
آیا سخن گفتن با خدا لذت بخش تر از آن نیست که با آن بازیگر محبوب حرف بزنی؟وقتی خدا همیشه در دسترس ماست پس چه نیاز به بنده ی خدا.مادر هیچ نگفت و خاموش ماند.



ارسال توسط یوسف غیورزاده چورسی
مرتبه
تاریخ : چهارشنبه 11 اردیبهشت 1398
زنی در مورد همسایه اش شایعات زیادی ساخت و شروع به پراکندن آن کرد. بعد از مدت کمی همه اطرافیان آن همسایه از آن شایعات باخبر شدند. شخصی که برایش شایعه ساخته بود به شدت از این کار صدمه دید و دچار مشکلات زیادی شد. بعدها وقتی که آن زن متوجه شد که آن شایعاتی که ساخته همه دروغ بوده و وضعیت همسایه اش را دید از کار خود پشیمان شد و...

سراغ مرد حکیمی رفت تا از او کمک بگیرید بلکه بتواند این کار خود را جبران کند.

حکیم به او گفت: «به بازار برو و یک مرغ بخر آن را بکش و پرهایش را در مسیر جاده ای نزدیک محل زندگی خود دانه به دانه پخش کن.» آن زن از این راه حل متعجب شد ولی این کار را کرد.

فردای آن روز حکیم به او گفت حالا برو و آن پرها را برای من بیاور آن زن رفت ولی 4 تا پر بیشتر پیدا نکرد. مرد حکیم در جواب تعجب زن گفت انداختن آن پرها ساده بود ولی جمع کردن آنها به همین سادگی نیست همانند آن شایعه هایی که ساختی که به سادگی انجام شد ولی جبران کامل آن غیر ممکن است. پس بهتر است از شایعه سازی دست برداری.



ارسال توسط یوسف غیورزاده چورسی







ارسال توسط یوسف غیورزاده چورسی
مرتبه
تاریخ : سه شنبه 10 اردیبهشت 1398

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فرمانداری چایپاره، در این دیدار که از صبح امروز برگزارشد، به درخواستهای مراجعان که مشکلات خود را در زمینه های گوناگون مطرح کرده بودند رسیدگی شد و محمدی ایروانلو فرماندار شهرستان ضمن بررسی این مشکلات راهکارهای قانونی را ارائه و موارد پس از بررسی و کارشناسی جهت رسیدگی و اقدام لازم به مراجع ذیربط ارجاع گردید.

گفتنی است برنامه دیدار چهره به چهره فرماندار چایپاره با مردم شهرستان روزهای دوشنبه هرهفته از9 صبح در محل فرمانداری برگزار می شود .




ارسال توسط یوسف غیورزاده چورسی

به گزارش چورس نیوز ؛ به مناسبت هفته کار و کارگرعلی محمدی ایروانلو فرماندار چایپاره و جمعی از روسای ادارات  با حضور در دو  واحد تولیدی و یک واحد خدماتی از نزدیک با کارگران شاغل این مجموعه ها دیدار کردند.

فرماندار چایپاره در این بازدیدضمن تبریک روزکارگرو تجلیل از این قشر عزیز از نزدیک

در جریان مسائل و مشکلات کارگران قرار گرفت و به پیگیری و رفع

مشکلات آنها توسط مسئولین دستگاههای اجرایی ذیربط تاکید نمود.




ارسال توسط یوسف غیورزاده چورسی
مرتبه
تاریخ : دوشنبه 9 اردیبهشت 1398






ارسال توسط یوسف غیورزاده چورسی
مرتبه
تاریخ : دوشنبه 9 اردیبهشت 1398
ایاز، غلام شاه محمود غزنوی (پادشاه ایران) در آغاز چوپان بود. وقتی در دربار سلطان محمود به مقام و منصب دولتی رسید، چارق و پوستین دوران فقر و غلامی خود را به دیوار اتاقش آویزان کرده بود و هر روز صبح اول به آن اتاق می‌رفت و به آنها نگاه می‌کرد و از بدبختی و فقر خود یاد می‌‌آورد و سپس به دربار می‌رفت. او قفل سنگینی بر در اتاق می‌بست. درباریان حسود که به او بدبین بودند خیال کردند که ایاز در این اتاق گنج و پول پنهان کرده و به هیچ کس نشان نمی‌دهد. به شاه خبر دادند که ایاز طلاهای دربار را در اتاقی برای خودش جمع و پنهان می‌کند. سلطان می‌دانست که ایاز مرد وفادار و درستکاری است. اما گفت: وقتی ایاز در اتاقش نباشد بروید و همه طلاها و پولها را برای خود بردارید.


نیمه شب، سی نفر با مشعل‌های روشن در دست به اتاق ایاز رفتند. با شتاب و حرص قفل را شکستند و وارد اتاق شدند. اما هرچه گشتند چیزی نیافتند. فقط یک جفت چارق کهنه و یک دست لباس پاره آنجا از دیوار آویزان بود. آنها خیلی ترسیدند، چون پیش سلطان دروغزده می‌شدند.

  
وقتی پیش شاه آمدند شاه گفت: چرا دست خالی آمدید؟ گنجها کجاست؟ آنها سرهای خود را پایین انداختند و معذرت خواهی کردند.سلطان گفت: من ایاز را خوب می‌شناسم او مرد راست و درستی است. آن چارق و پوستین کهنه را هر روز نگاه می‌کند تا به مقام خود مغرور نشود. و گذشته اش را همیشه به یاد بیاورد


ارسال توسط یوسف غیورزاده چورسی
مرتبه
تاریخ : یکشنبه 8 اردیبهشت 1398
پسر کوچولو به مادر خود گفت:مادر داری به کجا می روی؟مادر گفت:عزیزم بازیگری معروف که از محبوبیت زیادی برخوردار است به شهر ما آمده است.این طلایی ترین فرصتی است که می توانم او را ببینم وبا او حرف بزنم،خیلی زود برمیگردم.اگر او وقت آن را داشته باشد که با من حرف بزند چه محشری می شود.

و در حالی که لبخندی حاکی از شادی به لب داشت با فرزندش خداحافظی کرد....

حدود نیم ساعت بعد مادرش با عصبانیت به خانه برگشت.
پسر به مادرش گفت:مادر چرا چهره ی پریشانی داری؟آیا بازیگر محبوبت را ملاقات کردی؟
مادر با لحنی از خستگی و عصبانیت گفت:من و جمعیت زیادی از مردم بسیار منتظر ماندیم اما به ما خبر رساندند که او نیم ساعت است که این شهر را ترک کرده است.ای کاش خدا شهرت و محبوبیتی را که به این بازیگر داده است به ما داده بود.کودک پس از شنیدن حرف های مادر به اتاق خود رفت ولباس های خود رابیرون آورد و گفت:مادر آماده شو با هم به جایی برویم من می توانم این آرزوی تو را برآورده کنم.
اما مادر اعتنایی نکرد و گفت:این شوخی ها چیست او بیش از نیم ساعت است که این شهر را ترک کرده است.حرف های تو چه معنی ای میدهد؟

پسر ملتمسانه گفت:مادرم خواهش می کنم به من اعتماد کن،فقط با من بیا.مادر نیز علیرغم میل باطنی خود درخواست فرزند خود را پذیرفت زیرا او را بسیار دوست می داشت.بنابراین آن دو به بیرون از خانه رفتند.
پس از چندی قدم زدن پسر به مادرش گفت:رسیدیم.در حالی که به کلیسای بزرگ شهر اشاره می کرد.مادر که از این کار فرزندش بسیار دلخور شده بود با صدایی پر از خشم گفت:من به تو گفتم که الان وقت شوخی نیست.این رفتار تو اصلا زیبا نبود.
کودک جواب داد:مادر تو در سخنان خود دقیقا این جمله را گفتی که ای کاش خدا شهرتی و محبوبیتی را که به این بازیگر داده است به ما داده بود پس آیا افتخاری از این بزرگ تر است که با کسی که این شهرت و محبوبیت را داده است نه آن کسی که آن را دریافت کرده است حرف بزنی؟
آیا سخن گفتن با خدا لذت بخش تر از آن نیست که با آن بازیگر محبوب حرف بزنی؟وقتی خدا همیشه در دسترس ماست پس چه نیاز به بنده ی خدا.مادر هیچ نگفت و خاموش ماند.



ارسال توسط یوسف غیورزاده چورسی

به گزارش چورس نیوز، چهارشنبه مورخه 98/02/04 راس ساعت 10 صبح اولین نشست مشورتی دهیاران بخش مرکزی در سال 98 به ریاست دانیالی بخشدار بخش مرکزی و با حضور نصیری رئیس اداره کار، اصغرنژاد کارشناس امور شهریی و روستایی و دهیاران بخش مرکزی در محل بخشداری مرکزی برگزار گردید.

اعم موضوعات مطروحه در نشست مشورتی دهیاران :
- ارائه گزارش دهیاران در رابطه با اقدامات انجام گرفته در خصوص مدیریت بحران در روستاها
- تصمیم گیری در خصوص بکارگیری و تعیین حقوق و مزایای مسئول امور مالی و ناظر فنی دهیاران

در ادامه دهیاران با ارائه گزارشاتی از اقدامات پیشگیرانه انجام شده در سطح روستاها در خصوص کم و کیف موضوع به بحث و بررسی پرداختند.
سپس با نظر و رای اکثریت دهیاران  مسئول امور مالی و ناظر فنی دهیاران بخش مرکزی انتخاب و معرفی شدند.
در نهایت آقای دانیالی بخشدار ضمن تقدیر و تشکر از حضور اعضاء در جلسه اظهار داشتند دهیاران گزارشات و اطلاعیه های ارسال شده از سوی اداره هواشناسی استان و مجموعه بخشداری را به جد دنبال و در سطح روستاها اطلاع رسانی کنند تا از وقوع حوادث ناگوار جلوگیری شود و هرگونه بحران و نقاط حادثه خیز را به اداره متولی اطلاع رسانی کنند تا در اسرع وقت اقدامات پیشگیرانه انجام شود.
در ادامه دانیالی بخشدار مرکزی تاکید نمودند که دهیاران با هماهنگی و همکاری شوراهای اسلامی مسائل و مشکلات روستهایشان را پیگیری و با ادارات متولی مکاتبه نمایند، ما نیز در بخشداری به جد مسائل و مشکلات روستاها را پیگیری خواهیم نمود . 
ایشان سپس با استقبال از بکارگیری مسئول امور مالی و ناظر فنی توسط دهیاران اعلام کردند هرگونه قرارداد و بکارگیری در این خصوص میبایست طبق شیوه نامه و قانون کار انجام گردد و خلاف آن مورد قبول نخواهد بود.



ارسال توسط یوسف غیورزاده چورسی

در این برنامه فرماندار ، دادستان، مدیریت شبکه بهداشت و درمان و جمعی از مدیران شهرستان چایپاره با حضور در بخش های مختلف بیمارستان از بیماران بستری عیادت کرده و شفای عاجل ایشان را از درگاه احدیت خواستار شدند.

گفتنی است  محمدی ایروانلو فرماندار شهرستان چایپاره  ضمن عیادت از بیماران ، نحوه خدمات رسانی  به بیماران بستری در بیمارستان را بررسی کرد.


ارسال توسط یوسف غیورزاده چورسی
مرتبه
تاریخ : جمعه 6 اردیبهشت 1398
مسئولین یک مؤسسه خیریه متوجه شدند که وکیل پولداری در شهرشان زندگی می‌کند و تا کنون حتی یک ریال هم به خیریه کمک نکرده است. پس یکی از افرادشان را نزد اوفرستادند..
مسئول خیریه: آقای وکیل ما در مورد شما تحقیق کردیم و متوجه شدیم که الحمدالله از درآمد بسیار خوبی برخوردارید ولی تا کنون هیچ کمکی به خیریه نکرده‌اید.
نمی‌خواهید در این امر خیر شرکت کنید؟
وکیل: آیا شما در تحقیقاتی که در مورد من کردید متوجه شدید که

 مادرم بعد از یک بیماری طولانی سه ساله، هفته پیش درگذشت و در طول آن سه سال، حقوق بازنشستگی‌اش کفاف مخارج سنگین درمانش را نمی‌کرد؟  زود قضاوت کردید؟

مسئول خیریه: (با کمی شرمندگی) نه، نمی‌دانستم. خیلی تسلیت می‌گویم.

وکیل: آیا در تحقیقاتی که در مورد من کردید فهمیدید که برادرم در جنگ هر دو پایش را از دست داده و دیگر نمی‌تواند کار کند و زن و 5 بچه دارد و سالهاست که خانه نشین است و نمی‌تواند از پس مخارج زندگیش برآید؟زود قضاوت کردید؟

مسئول خیریه: (با شرمندگی بیشتر) نه . نمی‌دانستم. چه گرفتاری بزرگی ...

وکیل: آیا در تحقیقاتتان متوجه شدید که خواهرم سالهاست که در یک بیمارستان روانی است و چون بیمه نیست در تنگنای شدیدی برای تأمین هزینه‌های درمانش قرار

دارد؟  زود قضاوت کردید؟

مسئول خیریه که کاملاً شرمنده شده بود گفت: ببخشید. نمی‌دانستم اینهمه گرفتاری

دارید ...

وکیل: خوب. حالا وقتی من به اینها یک ریال کمک نکرده‌ام شما چطور انتظار دارید

به خیریه شما کمک کنم؟

 

باز هم زود قضاوت کردید؟؟؟؟



ارسال توسط یوسف غیورزاده چورسی
مرتبه
تاریخ : پنجشنبه 5 اردیبهشت 1398

مسکینی نزد بخیلی رفت و از او حاجتی خواست.

بخیل گفت: اول تو حاجت مرا روا کن تا من هم حاجت تو را برآورم.

مسکین گفت: حاجت تو چیست؟

گفت: حاجتم این است که از من حاجتی نخواهی.



ارسال توسط یوسف غیورزاده چورسی
مرتبه
تاریخ : سه شنبه 3 اردیبهشت 1398


ارسال توسط یوسف غیورزاده چورسی
آخرین مطالب
(تعداد کل صفحات:3)      [1]   [2]   [3]  

آرشیو مطالب
پیوند های روزانه
امکانات جانبی
blogskin

قالب وبلاگ

شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات