طعمه

من به تو زهر میدهم تا جرعه ی آخر بنوش 
گوارا ست 
در جامی نقره گون 
با نمایشی از دگرگونی ها 
همه منتظر اند 
منتظر نابودی یک نفر دیگر 
پیوستن به انها 
بنوش زمان را از دست نده
لبخند میزنم بر تو 
تا در آرامش من بنوشی 
بمیر به دست من بمیر 
ارام در آغوش من بمیر 
تا لحظه های جان دادنت ارام در آغوش من باشی 
بنوش باز هم باز هم بنوش 
بی صبرانه 
با ولع 
بخواب آرام در دنیای زاییده شده ی افکار من 
ای طعمه ی تخیلاتم 
تو اکنون اسیر درون من شدی 
در ارامگاه ابدی افکار من 
اسیر و مجکوم میمانی 
تو در چنگال من
من تو را در اختیار خویش مهار کرده ام 
تو اکنون برای منی 
در زندان من 
ابدی و جاودانه

+مجبور بودم یه چندتا پشت سره هم آپ کنم .خواهشا با تمرکز حواس بخونید.


+ نوشته شده در 1392/09/15 ساعت 15:34 توسط مآریا |  در من غرق شو()