آهسته طی کن ...!
عفونت مغذی در شرف منهدم کردنِ
انسان چسبنده است
من فرش خون برایت پهن کرده ام
گام بردار
در جهان سایه ها
تناسخ می کند روح وحشی ام در وجود تو
ساعت ها صفر و بی حرکت ایستاده اند در مقابلت
کلمات گویی ملین خورده اند
ردیف و پشت سر هم می ایند
فرشته ی تاریکی, مرزدار تالار فرشتگان من است
در حریم سازنده ی
عشق
حقیقت باشد یا به دروغ
رویای گمشده است
خیال پردازی مکرر است
خواب پریشان است
فریبنده است
رسیدن به آرزوها
گرد و غبار همه جا را فرا گرفته
نیش زدن های موجودی در صفات من
نوری در زمان بی پایان ظهور خواهد کرد
در لباس قرمز شیطان ها
بسته شدند دروازه های مقدس
توامان در این سرا
موسیقی ممتد
نت های مشوش
صدای ناهم گون
تنها یک چیز می گویند
مقصد همین جاست