دست نوشته های بهارونه!

اخرین دقیقه ها..
بالاخره مهمونا رفتن.
سرم خلوت شدا!
انقد حرف دارم!انقد دعا دارم!


یادمه پارسال تند تند آرزوهامو تو نوت گوشیم مینوشتم

گوشیمو ریست کردم و اثری نیست ازشون.نمیدونم پارسال چه آرزوهای کوچیکی داشتم!
اما از یاس یاد گرفتم میخوام امسال آرزوهامو بنویسم و بزارم یه جایی...که بعدتر ها،بخونمشون و از رسیدن به آرزوهام ذوق کنم!:)

+همه چیزا امروز،تو ذهنم میمونه فرانکی!
همه چییز !
از قصد و نیت بستنی خورون گرفته،تا همون شال بنفش خوش رنگی که وقتی سرت گذاشتی با دقت بیشتری اجزای صورتتو نگاه کردم و با خنده گفتم چقدر بنفش بهت میاد!انگار داره با تک تک سلول های صورتت حرف میزنه!

کارتن کتابامو باز میکنم و هرچی اسم میبرم و میگم جزوش خوب بود تند از دستم میکشی و ..
کوله باری از کتاب جلوت جمع میشه
میخندی
میخندم
میگم اگه تو خویشاوند منی که لای یه دونشم باز نمیکنی!


+بهار نارنج و محسن تنابنده!
دلم واسه عید 93تنگ شد یوهویی!یکی از ارزوهام این بود که موفق بشم چشمامو باز نگه دارم تا ببینمش شبا پ!
اما از خستگی زیاد بیهوش میشدم!:-)


+57دقیقه دیگه،سا نو میشه

خدا؟امسال و بهم آرامش بده.پر کنش از خوشی و اتفاقات خوب! برای همه
شکرت


[ شنبه 1 فروردین 1394 ] [ 12:58 ق.ظ ] [ بهار ]

[ نظرات() ]


مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات