دست نوشته های بهارونه!

من اگه مرد بودم!!!!
  دیشب خودمو کشتم خوابم نبرد.دو و نیم بود که خوابیدم.5ونیم هم بیدار شدم.الان هم هفتو نیم صبحه!!!چیکار کنم خوب خوابم نمیاد!

تو همین بی خوابی که به سرم زده بود داشتم به این فکر میکردم که اگه مرد بودم چی میشد؟!بعدش کلی به نتجه رسیدم.اینکه اگه مرد بودم خیلی پر توقع
بودم از خانومم!حسابی هم غیرتی بودم و حساس!!_الان که دخترم هم کم غیرتی نیستم!:|_

من اگه مرد بودم دوست داشتم خانومم همیشه پیشم باشه!با هم آهنگ مهم اینه مهدی یراحی رو گوش بدیم!!:|

من اگه مرد بودم دوست داشتم خانومم یه رژقرمز جیغ داشته باشه که وقتی با همیم بزنه رو لباش و من ذوق مرگ شم!!!

من اگه مرد بودم دوست داشتم وقتی میریم بیرون خانومیم اصلا مانتو کوتاه نباشه.و اصلا اندامش معلوم نشه!حتی اگه دوست داره میتونه چادر بپوشه ولی فقط فقط باید مال خودم باشه!!

مثلا یه مانتو بلند مشکی که اندامش اصلا معلوم نشه با یه کفش قرمز و یه روسری قرمز و مشکی و کیف قرمزو مشکی و شلوار مشکی!!میتونه یکی از تیپاش باشه.وقتی خودم هستم میتونه ارایش کنه ولی نه زیاد!همه چیز ملیح باشه.خودش به اندازه کافی دل میبره!!!:|
تبصره:هیچکدوم از مانتوهای خودمو در حال حاضر!حق نداره بیرون بپوشه!!

و اینکه اصلا حق نداره از خونوادم بد بگه.اصلا چه معنی داره؟!باید خودش مشکلشو حل کنه!

دوست دارم یه تاپ قرمز با بند پشت گردنش داشته باشه که خودم موهاشو بگیرم بالا و بندشو ببندم و براش حرف بزنم!!اونم ذوق مرگ شه و خلاصه دیگه!!:|

دم در مرکز خرید پیادش کنم و بگم واقعا حوصله خرید کردن ندارم.
اما وقتی دلش گرفتس و باهام حرف نمیزنه برم کنارش و باهاش حرف بزنم و ببرمش خرید حتی!هر چی دل کوچولوش میخواد براش بخرم بعدشم بریم با هم شام بخوریم!بعدشم تا هر وقت دلش بخواد قدم بزنیم.

اگه مرد بودم نمیذاشتم تو خونه فامیل خانومم تنها باشه.اگه احتمالا جاری هاش اذیتش میکنن یا خواهرشوهراش ناراحتش میکنن میگفتم بیاد کنارم بشینه که هیچکی نتونه از گل نازکتر بهش بگه.اگه هم ازم دور نشسته باشه هر چند وقت یه بار نگاهش میکنمو بهش چشمک میزنم!!از راه دورم کلی قربون صدقش میرم که احساس نکنه حتی یه لحظه از ذهنم میره بیرون!!(شگفتا!!)بعدشم تازه اونم باید زیرچشمی نگام کنه و خجالتم بکشه حتی!بله!

نمیذارم زیاد ولخرجی کنه.اما به اندازه کافی بهش پول میدم!

من اگه مرد باشم دوست دارم خانمیم مهندس باشه!مهندس معماری یا عمران!یا برق مخابرات!!که همه چیزش حساب شده باشه!!نی نیمونو درست تربیت کنه و مثل خودمون زرنگ بشه بچم!!

+مهم اینه تو کنارمی،خیلی بی قرارمی..هر لحظه به یادمی این روزا!
مهم اینه تو شدی گلم..
+من اگه مرد میبودم،به زرث قاطع همه دخدرا میوفتادم دنبالم!
+خیلی دیگه هم بودا!خلاصش کردم!!شایدم بعدا بهش اضافه کردم!!
+بانوی متولد تیر بسیار خیال پردازه!بد نگاه نکنین دیگه خو!
+لفطا دخدرا عاشقم نشن!!

+رفتیم احمد آباد واسه خانم دایی کوچیکه گوشی خریدیم.نمکدونم طبق معمول دل همه رو برده بود.منو خانم دایی هم که اصلا مرکزو گذاشته بودیم رو سرمون!!
+دیشب تو فروشگاه بودیم که یه بنده خدایی رد شد گفت ماشالله!من منفجر شده بودم از خنده.خیلی جلوی خودمو گرفتم که از محل دور شه.به مامانم که گفتم گفت:
خیلی تغییر کردی عزیزم!اگه این حرفو قبلا یکی بهت میگفت شاید ناراحتم میشدی که چرا به تو توهین کرده؟اما الان داری میخندی!این خوشحالم میکنه دختر گلم!
خیلی به حرفای مامانم فکر کردم.راست میگفت!!

خدایا!میدونم روزی میرسه که تموم شه.سختیا!اعصاب خوردیا!

  فقط قول بده مال من باشی.تا آخرش!

  +عالم و دنبال یه قالب ساده گشتم.هیچی پیدا نمیکنم.پودر شدم:|

  +"کنکور"داره پر رنگ میشه.اینو از روزمرگی هام که داره تغییر میکنه "میفهمم"
 
  +همه نوشته هام نصفه شدن.واقعا راهی نیست درست بشه؟فکر کنم حالاحالاها این قالبه مهمون   منه!باید باهاش راحت باشم دیگه!








[ جمعه 18 مرداد 1392 ] [ 10:08 ب.ظ ] [ بهار ]

[ نظرات() ]


مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات