پدرم بارش باران خدا بود
پدرم حاکم پیمان وفا بود
پدرم جلوه ایمان و رضا بود
پدرم بر سر ما مرغ هما بود
پدرم در همه حال کارگشا بود
پدرم آیت آینده ما بود
طبقه بندی: جملات و اشعار،
برچسب ها: پدر و مادر، پیامک روز پدر، فوت پدر، پیامک فوت پدر، جمله زیبا درباره پدر،
آدمها...
وقتی کودکند میخواهند برای مادرشان هدیه بخرند ، ولی پول ندارند
وقتی بزرگتر می شوند پول دارند ،ولی وقت هدیه خریدن را ندارند
اما می رسد روزی که آدم ها پول دارند ، وقت دارند ، ولی دیگر مادر ندارند...
طبقه بندی: جملات و اشعار،
برچسب ها: پدر و مادر، جمله زیبا برای مادر، پیامک روز مادر، عکس مادر،
بابا جون...
امروز وقتی رفته بودم مدرسه ثبت نام کنم...
یه فرم دادن بهمون تا پر کنیم...
میدونی بابا جون؟؟...
چه حسی داشتم وقتی جلوی سن پدر نوشتم فوت شده...؟؟
اون لحظه رو فقط فقط خودم درک میکنم...
طبقه بندی: حرفهای مدیر وبلاگ، جملات و اشعار،
برچسب ها: پدر و مادر، فوت پدر، سوگ پدر، یتیم،
امروز وقتی رفته بودم مدرسه ثبت نام کنم...
یه فرم دادن بهمون تا پر کنیم...
میدونی بابا جون؟؟...
چه حسی داشتم وقتی جلوی سن پدر نوشتم فوت شده...؟؟
اون لحظه رو فقط فقط خودم درک میکنم...
طبقه بندی: حرفهای مدیر وبلاگ، جملات و اشعار،
برچسب ها: پدر و مادر، فوت پدر، سوگ پدر، یتیم،
خب قلب من...میخوام برات یه داستان تعریف کنم...
داستان یه پدر...و دخترکش...
ده سال پیش همچین روزی...
پدری قلبش گرفت و پرکشید...
فردای اون روز...
فقط دخترک موند و یه قاب عکس از پدرش...
و زیر لب نجوا کردن ، اینگونه...:
طبقه بندی: حرفهای مدیر وبلاگ، جملات و اشعار،
برچسب ها: سوگ پدر، پدر و مادر، فوت پدر، دهمین سالگرد پدر،
داستان یه پدر...و دخترکش...
ده سال پیش همچین روزی...
پدری قلبش گرفت و پرکشید...
فردای اون روز...
فقط دخترک موند و یه قاب عکس از پدرش...
و زیر لب نجوا کردن ، اینگونه...:
باورم نیست پدر رفتی و خاموش شدی
ترک ما کردی و با خاک هم آغوش شدی
باورم نیست که دیگر نشـنوم آوای تو
یــا نبـینم روی مـاه و قامت رعـنـای تو
سالها سنگ صبورم بودی و هم صحبتم
بی تو رنگ یأس دارد منزل و مأوای تو
عاشقانه برای پدرم...
پدرم...ده سال است که به یادت هستم...
این ده سال...این سه هزار و ششصد و پنجاه روز...
مثل یک قرن گذشت...
مگر مادر نگفته بود هزار روز دیگر برمیگردی؟؟
پدرم...ده سال است که به یادت هستم...
این ده سال...این سه هزار و ششصد و پنجاه روز...
مثل یک قرن گذشت...
مگر مادر نگفته بود هزار روز دیگر برمیگردی؟؟
طبقه بندی: حرفهای مدیر وبلاگ، جملات و اشعار،
برچسب ها: سوگ پدر، پدر و مادر، فوت پدر، دهمین سالگرد پدر،