شعــری که امروز واسه پدرمــ گفتمــ...:
پدرمـ وقتی رفتـــ...
پدرم وقتی رفت،خانه مان تاریک شد / پدرم وقتی رفت،امیدم نیست شد
پدرم وقتی رفت،مادرم می گریست / پدرم وقتی رفت،غم ها جاری شد
پدرم وقتی رفت،عکس وآلبوم جمع شد / پدرم وقتی رفت،شهر ما خالی شد
پدرم وقتی رفت،دل من نیز شکست/ پدرم وقتی رفت،خواسته هایم پوچ شد
پدرم وقتی رفت،خانه پر از مهمان شد / پدرم وقتی رفت،خلوت من کمتر شد
پدرم وقتی رفت،خواهرم وعده میداد / پدرت می آید،ده سال هم رد شد
پدرم وقتی رفت،چشمانمان ابری شد / پدرم وقتی رفت،دلمان هم تنگ شد
پدرم وقتی رفت،خستگی ماند به تنم / پدرم کو؟کجاست؟وقت خوابم رد شد
پدرم وقتی رفت،لالایی ها قطع شد / پدرم وقتی رفت،عروسک غمگین شد
پدرم وقتی رفت،داداشم خود میزد / پدر من آن شب،راهی بهشت شد
پدرم وقتی رفت،مادرم پیرتر شد / پدرم وقتی رفت،مادرم پدر شد
پدرم وقتی رفت،کفش مردانه ی او / جلوی در نبود،خانه مان بی مرد شد
پدرم وقتی رفت،نوازش کمتر شد / پدرم وقتی رفت،مهربانی کم شد
پدرم وقتی رفت،مادرم نجوا میکرد / پدر کودکانم،با خاک هم آغوش شد
پدرم وقتی رفت،دل من یتیم شد / پدرم وقتی رفت،طاقت من طاق شد
پدرم وقتی رفت،رویاهایم به کنار / رویای من فقط،چهره ی پدر شد
طبقه بندی: جملات و اشعار، تقدیم به پدرا و مادرا، حرفهای مدیر وبلاگ،
برچسب ها: پدر و مادر، شعر پدر، پدر فوت شده، fatemekyu، شعر روز پدر،
پدرمـ وقتی رفتـــ...
پدرم وقتی رفت،خانه مان تاریک شد / پدرم وقتی رفت،امیدم نیست شد
پدرم وقتی رفت،مادرم می گریست / پدرم وقتی رفت،غم ها جاری شد
پدرم وقتی رفت،عکس وآلبوم جمع شد / پدرم وقتی رفت،شهر ما خالی شد
پدرم وقتی رفت،دل من نیز شکست/ پدرم وقتی رفت،خواسته هایم پوچ شد
پدرم وقتی رفت،خانه پر از مهمان شد / پدرم وقتی رفت،خلوت من کمتر شد
پدرم وقتی رفت،خواهرم وعده میداد / پدرت می آید،ده سال هم رد شد
پدرم وقتی رفت،چشمانمان ابری شد / پدرم وقتی رفت،دلمان هم تنگ شد
پدرم وقتی رفت،خستگی ماند به تنم / پدرم کو؟کجاست؟وقت خوابم رد شد
پدرم وقتی رفت،لالایی ها قطع شد / پدرم وقتی رفت،عروسک غمگین شد
پدرم وقتی رفت،داداشم خود میزد / پدر من آن شب،راهی بهشت شد
پدرم وقتی رفت،مادرم پیرتر شد / پدرم وقتی رفت،مادرم پدر شد
پدرم وقتی رفت،کفش مردانه ی او / جلوی در نبود،خانه مان بی مرد شد
پدرم وقتی رفت،نوازش کمتر شد / پدرم وقتی رفت،مهربانی کم شد
پدرم وقتی رفت،مادرم نجوا میکرد / پدر کودکانم،با خاک هم آغوش شد
پدرم وقتی رفت،دل من یتیم شد / پدرم وقتی رفت،طاقت من طاق شد
پدرم وقتی رفت،رویاهایم به کنار / رویای من فقط،چهره ی پدر شد
طبقه بندی: جملات و اشعار، تقدیم به پدرا و مادرا، حرفهای مدیر وبلاگ،
برچسب ها: پدر و مادر، شعر پدر، پدر فوت شده، fatemekyu، شعر روز پدر،
به خونه که رسیدم...
در باز بود...
بوی کیک تمام کوچه رو فرا گرفته بود...
هر کسی هم نمیدونست،می فهمید امروز تولد یکی از اعضای این خونه اس...
من...
تولد پایان 16 سالگیم و شروع 17 سالگی...
مادرم نتونسته بود کیک بخره،اما یه کیک خوشمزه درست کرد...
کیکی که خودش هدیه بزرگی بود واسه تولد...
و اینکه بهم بگه...
دختـــــرم تولــــدت مبـــــارک
طبقه بندی: حرفهای مدیر وبلاگ،
برچسب ها: تولد، پدر و مادر، والدین، دو فرشته از طرف خداوند،
در باز بود...
بوی کیک تمام کوچه رو فرا گرفته بود...
هر کسی هم نمیدونست،می فهمید امروز تولد یکی از اعضای این خونه اس...
من...
تولد پایان 16 سالگیم و شروع 17 سالگی...
مادرم نتونسته بود کیک بخره،اما یه کیک خوشمزه درست کرد...
کیکی که خودش هدیه بزرگی بود واسه تولد...
و اینکه بهم بگه...
دختـــــرم تولــــدت مبـــــارک
طبقه بندی: حرفهای مدیر وبلاگ،
برچسب ها: تولد، پدر و مادر، والدین، دو فرشته از طرف خداوند،
معذرت میخوام فیثاغورس ....چرا که مادر من سخت ترین معادلات است!
معذرت میخوام نیوتن ...چرا که مادر من راز جاذبه است!
معذرت میخوام ادیسون ...چرا که مادر من اولین چراغ زندگی من است!
معذرت میخوام افلاطون ...چرا که این مادر من است که شهر فاضله قلب من است!
معذرت میخوام رومیو... چرا که همه راه ها به عشق مادر من ختم میشود...!
معذرت میخوام ژولیت ...چرا که مادرم عشق من است !
طبقه بندی: جملات و اشعار،
برچسب ها: مادر، پدر و مادر، جملات روز مادر، پیامک روز مادر، در وصف مادر، والدین، دو فرشته از طرف خداوند،
معذرت میخوام نیوتن ...چرا که مادر من راز جاذبه است!
معذرت میخوام ادیسون ...چرا که مادر من اولین چراغ زندگی من است!
معذرت میخوام افلاطون ...چرا که این مادر من است که شهر فاضله قلب من است!
معذرت میخوام رومیو... چرا که همه راه ها به عشق مادر من ختم میشود...!
معذرت میخوام ژولیت ...چرا که مادرم عشق من است !
طبقه بندی: جملات و اشعار،
برچسب ها: مادر، پدر و مادر، جملات روز مادر، پیامک روز مادر، در وصف مادر، والدین، دو فرشته از طرف خداوند،