«ببین ، منـ پنجـ سالمـ بود،
پنجـ سالمـ بود که پدرمو از دستــ دادمـ،
چیز خاصی نیستا،فقط...
فرقمـ با بقیه دخترا اینه که نمیتونمـ کفش بابامو واکس بزنمـ،
نمیتونمـ لباساشو اتو کنمـ تا بره سرکار،
نمیتونمـ وقتی برگشتــ یه لیوانـ آبــ بدمـ دستش،
نمیتونمـ عصای دستــش باشمـ...
منـ اینطوریــ محرومـ شدمـ بابا ،
نباید یکمـ صبر می کردی بزرگتــر می شدمـ بعد می رفتی؟
حالا که رفتی،نباید سالی یه بار بهمونـ سر بزنی؟
میدونی یه دختر پنجـ ساله ، یاااازده سال پیش،
وقتی از مادرش پرسید بابا کجاستــ؟ ، بهش گفتنـ رفته سفر.
پرسید: کی برمیگرده؟ ، بهش گفتنـ هــزار روز دیگه.
بابا میدونی چهارهزار و پونزده روزه که گذشته و هنوز نیومدی؟؟؟
امروز عکس پروفایلمـ عکس توئه،
تویی که منـ و خواهر دوقلومـ رو بغل کردی و داری شمع تولد یه سالگیمونو فوتــ میکنی،
زیرش نوشتمـ: یازده ساله که ماییمـ و عکسای قدیمی بابامـ.
بابا عکساتــ قدیمی شده، کی میای واسه عکس مجدد اقدامـ کنی؟؟»
طبقه بندی: حرفهای مدیر وبلاگ، جملات و اشعار،
برچسب ها: پدر فوت شده، فوت پدر، سالگرد فوت پدر، دلنوشته سالگرد فوت پدر، پدر و مادر، والدین، دو فرشته از طرف خداوند،
پنجـ سالمـ بود که پدرمو از دستــ دادمـ،
چیز خاصی نیستا،فقط...
فرقمـ با بقیه دخترا اینه که نمیتونمـ کفش بابامو واکس بزنمـ،
نمیتونمـ لباساشو اتو کنمـ تا بره سرکار،
نمیتونمـ وقتی برگشتــ یه لیوانـ آبــ بدمـ دستش،
نمیتونمـ عصای دستــش باشمـ...
منـ اینطوریــ محرومـ شدمـ بابا ،
نباید یکمـ صبر می کردی بزرگتــر می شدمـ بعد می رفتی؟
حالا که رفتی،نباید سالی یه بار بهمونـ سر بزنی؟
میدونی یه دختر پنجـ ساله ، یاااازده سال پیش،
وقتی از مادرش پرسید بابا کجاستــ؟ ، بهش گفتنـ رفته سفر.
پرسید: کی برمیگرده؟ ، بهش گفتنـ هــزار روز دیگه.
بابا میدونی چهارهزار و پونزده روزه که گذشته و هنوز نیومدی؟؟؟
امروز عکس پروفایلمـ عکس توئه،
تویی که منـ و خواهر دوقلومـ رو بغل کردی و داری شمع تولد یه سالگیمونو فوتــ میکنی،
زیرش نوشتمـ: یازده ساله که ماییمـ و عکسای قدیمی بابامـ.
بابا عکساتــ قدیمی شده، کی میای واسه عکس مجدد اقدامـ کنی؟؟»
طبقه بندی: حرفهای مدیر وبلاگ، جملات و اشعار،
برچسب ها: پدر فوت شده، فوت پدر، سالگرد فوت پدر، دلنوشته سالگرد فوت پدر، پدر و مادر، والدین، دو فرشته از طرف خداوند،
- چادرم قشنگه؟
+ خیلی قشنگه.
- چند روز پیش بابام واسم خرید،گفت داری میری اعتکاف یه چادر خوب داشته باشی.آخه،بابام هر سال وقتی میرم اعتکاف خیلی نگرانم میشه،هی میگه:نکنه دخترم اونجا ضعیف بشه،بهش سخت بگذره.بعد افطار واسم خوراکی میخره میاره! وقتی هم روز آخر میاد دنبالم،واسم یه دسته گل میاره.تو چی؟
+ من؟
- آره تو ، چرا چیزی نمیگی؟ بابات چیکارا واست میکنه؟
+ بابای من... بابام... واسم دعا میکنه
- خب اونو که همه ی باباها میکنن! بابای تو ، نمیاد دنبالت؟!
+ نه .
- چرا؟
+ آخه...آخه...
(خـــــــدایا ؛ فقط خودت میدونی چند بار تو عمرم به این سوالا پاسخ خاموش دادم،هیچ دختری رو بی پدر نکن...)
+ خیلی قشنگه.
- چند روز پیش بابام واسم خرید،گفت داری میری اعتکاف یه چادر خوب داشته باشی.آخه،بابام هر سال وقتی میرم اعتکاف خیلی نگرانم میشه،هی میگه:نکنه دخترم اونجا ضعیف بشه،بهش سخت بگذره.بعد افطار واسم خوراکی میخره میاره! وقتی هم روز آخر میاد دنبالم،واسم یه دسته گل میاره.تو چی؟
+ من؟
- آره تو ، چرا چیزی نمیگی؟ بابات چیکارا واست میکنه؟
+ بابای من... بابام... واسم دعا میکنه
- خب اونو که همه ی باباها میکنن! بابای تو ، نمیاد دنبالت؟!
+ نه .
- چرا؟
+ آخه...آخه...
(خـــــــدایا ؛ فقط خودت میدونی چند بار تو عمرم به این سوالا پاسخ خاموش دادم،هیچ دختری رو بی پدر نکن...)
طبقه بندی: جملات و اشعار، حرفهای مدیر وبلاگ،
برچسب ها: پدر و مادر، پدر فوت شده، والدین، دو فرشته از طرف خداوند، پیامک روز پدر، پیامک تسلیت پدر فوت شده، پدر،
احتیاجی به تسبیح نیست …
دستانت را که به من بدهی …
با انگشتانت ذکر دوست داشتن میگویم …
پدرم ، دستانت ، چشمانت وصدایت را عاشقانه دوست دارم …
بیاد همه ی *پدرانی*که امسال و سال های قبل بین ما نبودن این روز تبریک میگم وروحشون شاد.
پدر عزیزم جات خیلی خالیه
روزت مبارک پدر جانم
طبقه بندی: تقدیم به پدرا و مادرا، حرفهای مدیر وبلاگ، جملات و اشعار،
برچسب ها: روز پدر، پدر و مادر، تبریک روز پدر، پدر فوت شده، عکس روز پدر، دو فرشته از طرف خداوند، والدین،
شعــری که امروز واسه پدرمــ گفتمــ...:
پدرمـ وقتی رفتـــ...
پدرم وقتی رفت،خانه مان تاریک شد / پدرم وقتی رفت،امیدم نیست شد
پدرم وقتی رفت،مادرم می گریست / پدرم وقتی رفت،غم ها جاری شد
پدرم وقتی رفت،عکس وآلبوم جمع شد / پدرم وقتی رفت،شهر ما خالی شد
پدرم وقتی رفت،دل من نیز شکست/ پدرم وقتی رفت،خواسته هایم پوچ شد
پدرم وقتی رفت،خانه پر از مهمان شد / پدرم وقتی رفت،خلوت من کمتر شد
پدرم وقتی رفت،خواهرم وعده میداد / پدرت می آید،ده سال هم رد شد
پدرم وقتی رفت،چشمانمان ابری شد / پدرم وقتی رفت،دلمان هم تنگ شد
پدرم وقتی رفت،خستگی ماند به تنم / پدرم کو؟کجاست؟وقت خوابم رد شد
پدرم وقتی رفت،لالایی ها قطع شد / پدرم وقتی رفت،عروسک غمگین شد
پدرم وقتی رفت،داداشم خود میزد / پدر من آن شب،راهی بهشت شد
پدرم وقتی رفت،مادرم پیرتر شد / پدرم وقتی رفت،مادرم پدر شد
پدرم وقتی رفت،کفش مردانه ی او / جلوی در نبود،خانه مان بی مرد شد
پدرم وقتی رفت،نوازش کمتر شد / پدرم وقتی رفت،مهربانی کم شد
پدرم وقتی رفت،مادرم نجوا میکرد / پدر کودکانم،با خاک هم آغوش شد
پدرم وقتی رفت،دل من یتیم شد / پدرم وقتی رفت،طاقت من طاق شد
پدرم وقتی رفت،رویاهایم به کنار / رویای من فقط،چهره ی پدر شد
طبقه بندی: جملات و اشعار، تقدیم به پدرا و مادرا، حرفهای مدیر وبلاگ،
برچسب ها: پدر و مادر، شعر پدر، پدر فوت شده، fatemekyu، شعر روز پدر،
پدرمـ وقتی رفتـــ...
پدرم وقتی رفت،خانه مان تاریک شد / پدرم وقتی رفت،امیدم نیست شد
پدرم وقتی رفت،مادرم می گریست / پدرم وقتی رفت،غم ها جاری شد
پدرم وقتی رفت،عکس وآلبوم جمع شد / پدرم وقتی رفت،شهر ما خالی شد
پدرم وقتی رفت،دل من نیز شکست/ پدرم وقتی رفت،خواسته هایم پوچ شد
پدرم وقتی رفت،خانه پر از مهمان شد / پدرم وقتی رفت،خلوت من کمتر شد
پدرم وقتی رفت،خواهرم وعده میداد / پدرت می آید،ده سال هم رد شد
پدرم وقتی رفت،چشمانمان ابری شد / پدرم وقتی رفت،دلمان هم تنگ شد
پدرم وقتی رفت،خستگی ماند به تنم / پدرم کو؟کجاست؟وقت خوابم رد شد
پدرم وقتی رفت،لالایی ها قطع شد / پدرم وقتی رفت،عروسک غمگین شد
پدرم وقتی رفت،داداشم خود میزد / پدر من آن شب،راهی بهشت شد
پدرم وقتی رفت،مادرم پیرتر شد / پدرم وقتی رفت،مادرم پدر شد
پدرم وقتی رفت،کفش مردانه ی او / جلوی در نبود،خانه مان بی مرد شد
پدرم وقتی رفت،نوازش کمتر شد / پدرم وقتی رفت،مهربانی کم شد
پدرم وقتی رفت،مادرم نجوا میکرد / پدر کودکانم،با خاک هم آغوش شد
پدرم وقتی رفت،دل من یتیم شد / پدرم وقتی رفت،طاقت من طاق شد
پدرم وقتی رفت،رویاهایم به کنار / رویای من فقط،چهره ی پدر شد
طبقه بندی: جملات و اشعار، تقدیم به پدرا و مادرا، حرفهای مدیر وبلاگ،
برچسب ها: پدر و مادر، شعر پدر، پدر فوت شده، fatemekyu، شعر روز پدر،
حالمــ خوبــ نیستــ...
دیشبــ بالاخــــره بعـــد از چنــدینـ سالـ...
او را در خوابــ دیدمــ...
او را در خوابــ دیدمــ...
او را در خوابــ دیدمــ...
پدرمــ...
کجا رفتــی دوباره بی خبـــــــــــر...؟؟
در دنیــای واقعی بســ نبود؟؟
در عالمــ خوابــ همــ ناگهـــانی رهایمــ میکنی؟؟
طبقه بندی: حرفهای مدیر وبلاگ،
برچسب ها: پدر و مادر، والدین، دو فرشته از طرف خداوند، پدر فوت شده، خواب پدر،
دیشبــ بالاخــــره بعـــد از چنــدینـ سالـ...
او را در خوابــ دیدمــ...
او را در خوابــ دیدمــ...
او را در خوابــ دیدمــ...
پدرمــ...
کجا رفتــی دوباره بی خبـــــــــــر...؟؟
در دنیــای واقعی بســ نبود؟؟
در عالمــ خوابــ همــ ناگهـــانی رهایمــ میکنی؟؟
طبقه بندی: حرفهای مدیر وبلاگ،
برچسب ها: پدر و مادر، والدین، دو فرشته از طرف خداوند، پدر فوت شده، خواب پدر،