عاشقانه.....

شانه ات را دیر آوردی ســرم را بــــاد برد
خشت خشت و آجر آجر پیکرم را باد برد
آه ای گنجشکهای مضطرب شرمنده ام
لانه ی بر شاخه هــــای لاغرم را باد برد
من بلوطی پیــر بـودم پای یک کـــوه بلند
نیمم آتش سوخت ، نیم دیگرم را باد برد
از غزلهایم فقط خاکستری مانده بـه جا
بیت های روشن و شعله ورم را باد برد
با همین نیمه همین معمولی ساده بساز
دیــــر کردی نیمـه ی عاشق ترم را باد برد
بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت
وا نشد بدتر از آن بـــال و پـرم را بـــاد بـرد



برچسب ها: عاشق ترین ها، ابیات عاشقانه، شعر عاشقانه،
[ چهارشنبه 13 اسفند 1393 ] [ 03:55 ب.ظ ] [ پوریا صادقی ]

خیلی عاشقونه

‏یکی رفت ویکی موند ویکی از غصه هاش خوند
یکی برد و یکی باخت ویکی باقسمتش ساخت یکی رنجید یکی بخشید یکی بد شد یکی رد شدو یکی پابند مقصد شد 


برچسب ها: شعر عاشقانه،
[ چهارشنبه 16 مهر 1393 ] [ 04:42 ق.ظ ] [ پوریا صادقی ]

شعر عاشقانه

مثل یه گنجیشک کوچیک آروم بخواب مهربونم
چشماتو رو هم بذار من اینجا بیدار می مونم
کابوس رو زندون می کنم خواب بد رو می سوزونم
حافظ خواب تو می شیم منو خدای خوب دل
چشم هاتو فردا می بینم خوب بخوابی شبت به خیر


برچسب ها: شعر عاشقانه، عاشق ترین ها،
[ جمعه 21 شهریور 1393 ] [ 08:45 ق.ظ ] [ پوریا صادقی ]

شعر عاشقانه


ﻣﻪ ﻗﺮﺑﺎﻧﺖ ﺷﻮﻡ ﺳﺮﺩﺍﺭ ﺧﺎﻧﻪ
ﻗﺪﻡ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻤﺎﺭﯼ ﺩﺍﻧﻪ ﺩﺍﻧﻪ
ﺑﯿﺎﭘﯿﺸﻢ ﮐﻪ ﭼﻨﺪ ﺑﻮﺳﻪ ﺑﮕﯿﺮﻡ
ﮐﻪ ﻏﺼﻪ ﺑﺮ ﺩﻝ ﯾﺎﺭﺕ ﻧﻤﺎﻧﻪ


برچسب ها: شعر عاشقانه، عاشق ترین ها،
[ پنجشنبه 20 شهریور 1393 ] [ 11:37 ق.ظ ] [ پوریا صادقی ]
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات