یکی رو دوست دارم
شنبه 28 مرداد 1391
یکی را دوست دارم ولی او باور ندارد.
یکی را دوست دارم همان کسی که شب و روز به یادش هستم و لحظات سرد زندگیم را با گرمای عشق اومیگذرانم !
کسی را دوست دارم که میدانم هیچگاه به او نخواهم رسید و هیچگاه نمی توانم دستانش را بفشارم !
یکی را دوست دارم ، بیشتر از هر کسی ، همان کسی که مرا اسیر قلبش کرد !
یکی را دوست دارم ، که میدانم او دیگر برایم یکی نیست ، او برایم یک دنیاست !
یکی را برای همیشه دوست دارم ، کسی که هرگز باور نکرد عشق مرا !
کسی که هرگز اشکهایم را ندید و ندید که چگونه از غم دوری و دلتنگی اش پریشانم !
یکی را تا ابد دوست دارم ، کسی که هیچگاه درد دلم را نفهمید و ندانست که او در این دنیا تنها کسی است
که در قلبم نشسته است !
آری یکی را از ته دل صادقانه دوست دارم ، کسی که لحظه ای به پشت سرش نگاه نکرد که من چگونه
عاشقانه به دنبال او میروم !
کسی را دوست دارم که برای من بهترین است ، از بی وفایی هایش که بگذرم برای من عزیزترین است !
یکی را دوست دارم ولی او هرگز این دوست داشتن را باور نکرد ! نمی داند که چقدر دوستش دارم ،
نمی فهمد که او تمام زندگی ام است !
یکی را با همین قلب شکسته ام ، با تمام احساساتم ، بی بهانه دوست دارم !
کسی که با وجود اینکه قلبم را شکست ، اما هنوز هم در این قلب شکسته ام جا دارد !
یکی را بیشتر از همه کس دوست دارم
کسی که حتی مرا کمتر از هر کسی نیز دوست نمی دارد !
یکی را دوست دارم با اینکه این دوست داشتن دیوانگیست اما ...
من دیوانه وار تنها او را دوست دارم !